هیأت روضة الزهراء(س) دزفول
🌹پیامی برای تشکر در صفحه اینستاگرامی #حاج_مهدی_تدینی مداح محترم هیأت روضة الزهراء سلام الله علیها
من لم یشکر المخلوق فلم یشکر الخالق
سپاس خدایی را که برای مهربانیش همین بس که اگر مخلوقش را شکرگذار نباشی، گوئیا خودش را شکرگذار نبوده ای.
سپاس خدای مهربان را که اجازه داد یکبار دیگر محرم اباعبدالله را ببینیم و به اذن مادر سادات به عزای مظلوم عالم بنشینیم.
امیدوارم که خداوند از همه نوکران اباعبدالله الحسین ع، منبریها، ذاکران و شاعران و خدمتگزاران دستگاه حسینی به شایستگی این عزاداریها را قبول کند.
تشکر میکنم از همه کسانی که این حقیر را یاری کردند تا دوازده شب در خدمت مردم عزیز همشریمان نوکری کنیم.
از مسئول محترم هیأت روضة الزهرا(س) حاج آقا #محجوب_زاده و نیز از مسئول ستاد محرم حاج آقا #وحید_نیا که بار مسئولیت سنگینی بر دوش این عزیزان بود، همچنین مسئول اجرایی هیأت تشکر خاص دارم.
از برادر عزیز و فرهیختهام جناب آقای #علی_موجودی که هر شب با متنهای زیبای خود ما را میزبان یکی از شهدای عزیز شهرمان میکرد تشکر میکنم.
خودم را در حدّی نمیبینم که از سخنرانان محترم هیأت دانشمندان فرهیخته جناب حجت الاسلام و المسلمین #باقری و جناب حجت الاسلام و المسلمین دکتر #خسروپناه تشکر کنم ولی ذکر نکردن نام این بزرگان هم اسائه ادب است. در همین جا از همه شخصیتهای سیاسی، اجرایی، نظامی، انتظامی، حوزوی و دانشگاهی که قدم رنجه فرمودند و به هیأت روضة الزهرا (س) آمدند و از تک تک عزاداران حسینی که زینت بخش مجلس بودند، تشکر میکنم.
از همه برادران و خواهران خدمتگزار در هیأت #روضة_الزهرای دزفول؛ همه عزیزانی که در واحدهای خود به معنای تمام کلمه سنگ تمام گذاشتند. از عزیزانمان که در واحدهای: تزئنات، تبلیغات، کفشداری، انتظامات، موکب نانوایی، غرفه شهدا، پذیرایی، مهد کودک، واحد خواهران، غرفههای خواهران، پارکینگ، برگزاری مسابقات، امور مالی، بسیج مسجد محمدی، از مجری و قاریان محترم قرآن و... تشکر میکنم.
تشکر بسیار ویژهای باید از عزیزان #رسانه داشته باشم که الحق و الانصاف شبانه روز زحمت کشیدند؛ از مسئول سیستم صوت تا تدوینگران صوت و تدوینگران تصویر گرفته تا عکاسان و طراحان و واحد انتشار که صمیمانه از همه این عزیزان سپاسگزارم.
از مداحان ارجمندی که قدم به دیده این حقیر گذاشتند و به هیأت آمدند خصوصاً یادگار دفاع مقدس سرور ارجمندم #حاج_صادق_آهنگران تشکر ویژه دارم.
از #میانداران باصفای هیأت که سعی بلیغی در نظم و شور جلسه داشتند، کمال تشکر را دارم.
و اما...
تشکر خاص و ویژه خود را تقدیم به همه عزیزان #شاعر میکنم که انصافاً زحمت اصلی برای اجرای مداحی با این عزیزان است. اول از همه از برادر عزیزم آقا #حمید_رمی تشکر میکنم که مثل همه این سالها زحمت اصلی اشعار و نغمههای جلسه با ایشان بود،
آقا حمید عزیز با مشغلههای فراوانی که دارند به عنوان شاعر هیأت در انتخاب دیگر اشعار و نَغَمات و نیز برنامهریزی جلسه هم یاور بودند که از این جهت هم از ایشان تشکر میکنم. از برادر عزیزم #جواد_قمری که لطفش نصیب بنده شد، از عزیزان گروه #تکیه_نوکری، از برادران عزیز #جامعه_ایمانی_مشعر (خصوصاً برادران گرامی آقایان حاج آقا #محمدرضا_رضایی، #یوسف_رحیمی، #میثم_طاهری) از دیگر عزیزانی که حتی یک خط از آنها استفاده کردم، کمال تشکر را دارم. اگر هم اسم عزیزی از قلم افتاده عذرخواهی میکنم.
امیدوارم که روز به روز خداوند به قلم تأثیرگذار این عزیزان تأثیر بیشتر و ماندگاری بیش از پیش عنایت کند.
در آخر امیدوارم که همه ما بتوانیم در عمل هم قدردان لطف مادر سادات باشیم که اجازه داد یکبار دیگر توفیق نوکری فرزند مظلومش اباعبدالله الحسین علیه السلام را پیدا کنیم.
رزق و روزی نوکری همهمان مستدام باد.
ان شاء الله
#مهدی_تدینی
https://www.instagram.com/p/B2Z1I-pnuX0/?igshid=1kv62zxnl7z4c
🔻 صحبت های شاعر خوش ذوق روضة الزهرایی کربلایی #حمید_رمی پیرامون مداحی میگن روضه دلمردگیه...
@rozatoalzahra_ir
هیأت روضة الزهراء(س) دزفول
🔻 صحبت های شاعر خوش ذوق روضة الزهرایی کربلایی #حمید_رمی پیرامون مداحی میگن روضه دلمردگیه... @rozato
#یادداشت
سلام و ادب خدمت همه عزیزان. این مدت سوالهای زیادی درباره اثر "میگن روضه دلمردگیه" از حقیر شد. قول داده بودم که سرِ فرصت توضیحاتی را عرض کنم.
اول اینکه خدا را شکر میکنم که این کار با این حجم گسترده در جامعه منتشر شد و تاثیرگذار بود؛ نه بخاطر اینکه بنده صاحب اثر بودم؛ که صاحب اثر، اهلبیت(ع) هستند و بس. از این جهت که واقعاً نیاز بود این موج به راه بیفتد و یک کار مشترک از اکثر تریبونهای مداحیِ کشور به گوش کسانی برسد که دیواری کوتاهتر از عزای امامحسین پیدا نمیکنند. البته انحصارِ این اثر به جوابیهای برای فلان وزیر کار دقیقی نبود که توسط بعضی عزیزان انجام گرفت؛ به جهت اینکه اولاً بنده اندیشهی این کار و حتی بند اول را اواخر ماه رمضان و خیلی قبلتر از صحبتهای آقای وزیر نوشته بودم و برای دوستان نزدیک نیز خواندم. و صد البته که صحبتهای مطرحشده، باعث شد که ترغیب بشوم و حساب ویژهای روی این اثر باز کنم.
ثانیاً وقتی نگاه میکنیم میبینیم در جامعه، از اطرافیان و دوستان و آشنایان گرفته تا شبکههای ماهوارهای و... همین صحبتها بهوفور شنیده میشود. پس دلیلی ندارد که گفته شود این اثر، صرفاً جوابی به صحبتهای فلان شخص بوده.
بعد از نوشتنِ نوحه، این نکته به ذهنم رسید که این کار، باید توسط اکثر دوستان مداح خوانده شود که جلوه کند و از منظر مخاطب، بشود: پاسخ مشترک مداحان علیه شبههافکنیها؛ این جلوهی وحدت بین مادحین، لازمهی تاثیرگذاری این کار بود. هرچند هیچکدام از دوستانِ مداح نمیدانستند غیر از خودشان چه کسی قرار است این نوحه را بخواند اما نتیجهی مطلوبی که مدّ نظر حقیر بود اتفاق میافتاد.
نکته دیگری که عزیزان سوال کردند و باید اشاره کنم این است که در برخی اجراها، تغییراتی هرچند جزیی در شعر ایجاد شده که برخی از این تغییرات به سلیقهی شخصِ مداح بوده. و البته برخی از این تغییرات هم از جانب بنده بوده که مثلاً برای گوشوارهی نوحه(جواب جمعیت)، دو نسخه ارائه دادهام و اختیارِ انتخاب را به عهده مداح گذاشتهام.
نکته پایانی خواهشی بود که از شما مخاطبین عزیز داشتم و آن اینکه عاجزانه تمنّا میکنم در مقام مقایسه بین مداحان قرار نگیرید. مهم این بود که این اتفاق مهم و تاثیرگذار شکل بگیرد و یک کار مشترک در جواب شبههافکنیها به دستگاه مقدس سیدالشهدا توسط چندین مداح رسانهای خوانده شود. اصل همین است
پرداختن به حاشیهها و کُریخوانیهایی که فلانی بهتر از فلانی خواند و این نوع بیانها، اصل را مخدوش میکند. انشاءالله همهی ما تا آخرین نفس، پای بیرق اهلبیت(ع) نفس بکشیم و نفس تازه کنیم.
در پایان از همه عزیزانی که این مدت، به حقیر محبت داشتند، صمیمانه تشکر میکنم. محتاج دعای شما خوبانم.
#حمید_رمی
#هیأت_روضة_الزهراء_دزفول
@hamidrami94
@rozatoalzahra_ir
◾️چارپاره رحلت رسول اکرم(صلی الله علیه وآله وسلم)
آنکه با غمزههای گفتارش
درسآموزِ صد مدرّس بود
در نفسهای آخرِ عمرش
قلم و کاغذی طلب بنمود
چون که میخواست مردمِ دینش
نشوند از مسیر حق، گمراه
خواست در آخرین وصیت خویش
بنویسد: "علی ولیالله"
ناگهان از میان جمعیت
محضر حضرت رسولالله
یک نفر _آنکه دانی و دانم_
گفت "ان الرجل لیهجر"... آه
او که آیات را نمیفهمید
گفت قرآن برای ما کافیست
او نفهمید که کلام رسول
جز کلام خدای سبحان نیست
آن رسولی که گفت: ای مردم!
یک امانت زِ من کنار شماست
اجر پیغمبریِ من، تنها
احترامِ به دخترم زهراست
چند روزی گذشت... مردی که
بر نبی بست تهمتِ هذیان
او که قرآن برای او بس بود
حملهور شد به کوثر قرآن
کوچه آماده، هیزم آماده
یک نفس مانده بود تا آتش
داد زد: ای اهالیِ خانه
یا که بیعت کنید یا آتش...
همه گفتند: فاطمه آنجاست
گفت: فضه، حسن، علی، یا او،
هرکسی پشت درب این خانهست
طعمهی آتش است حتی او
همه گفتند: محسنش پس چه؟
گفت: فرقی نمیکند اصلاً
باید این خانه را بسوزانم
مرد باشد میانِ آن یا زن
چند لحظه سکوت کرد و سپس
چند گامی سوی عقب برگشت
همه گفتند: منصرف شده است
همه گفتند که بخیر گذشت
ناگهان باز سمت خانه دوید
لگدی زد به در...خدا!... مادر
فاطمه بیسپر...خدا!... محسن
در شده شعلهور...خدا!...مادر
#حمید_رمی
@rozatoalzahra_ir
دومین کارگاه در دومین روز از #همایش جامه دران به بررسی دو نوحه فراگیر از دو نوحه سرای مهمان در همایش اختصاص داشت.
🔹در بخش اول آقایان زنگنه و حنیفی، نوحه ای از محمد اسداللهی با مطلع «صلی علیک ملیک السماء» را مورد بررسی قرار دادند.
🔹بخش دوم این کارگاه نیز به نوحه ای از آقای #حمید_رمی با مطلع «میگن روضه دل مردگیه» اختصاص داشت و آقایان صمیمی و امین فروغی به بررسی این اثر پرداختند.
#مجمع_شاعران_اهل_بیت_علیهم_السلام
#هیأت_روضةالزهرا
@rozatoalzahra_ir
49.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مصاحبه كامل #حمید_رمی
پخش از شبکه یک سیما
برنامه ستایش نور
موسسه فرهنگی هنری قدیمالاحسان
@hamidrami94
@rozatoalzahra_ir
4_5888489764423730872.pdf
187.9K
#یادداشت
خطری به نام "استودیوی هیئت"
نوشتهی #حمید_رمی
درباره مداحیهای استودیویی امروز
@rozatoalzahra_ir
🔵 مثنوی تقدیم به شهر مقاوم دزفول
🍀 بمناسبت روز چهارم خرداد
قصه این است که یک شهر، علمدار شده
در تب خواب گران، یک تنه بیدار شده
قصه این است زمین، میوه ی نوبر دارد
وقت آن است که تاریخ، قلم بردارد
بنویسد که بفهمند همه عزت را
تا که اسلام ببیند ثمر وحدت را
آتش از پشت سر شهر بپاخاسته بود
اگر این شهر نلرزید، خدا خواسته بود
کودکی در بغل مادر خود جان می داد
اشک چشمان پدر، درس به باران می داد
چه بگویم؟ همه دیدند چه غوغا شده بود
چه بگویم؟ بخدا محشر کبری شده بود
گرچهاز دستخزان،دستخوشطوفان بود
خاک این شهر، پر از باقری و چمران بود
پایداری وسط معرکه ها یعنی این
اوج امید در امواج بلا یعنی این
بر تن خسته ی او غم برسد، باکی نیست
موشک از سمت جهنم برسد، باکی نیست
در و دیوار فرو ریخت ولی او نشکست
دست در دست خدا داد که از پا ننشست
خستگی بود ولی تلخ تر از زهر نبود
لحظه ای شک به دل مردم این شهر نبود
طعم ایثار، عسل بود، از آن هم بهتر
گفتم ایثار و دلم گفت بگویم : مادر
مادر... اما بنویس: ام وهب، ام شهید
آنکه از دامن او مرد به معراج رسید
نان او بذر شجاعت به دل مردان کاشت
سفره ی نذری او، مزه ی پیروزی داشت
جان نثاران، همه مست سفر خون بودند
شهر، لیلا و اهالی همه مجنون بودند
همه جا سرخ تر از رنگ شقایق شده بود
باز هم وقت اذان، ماذنه عاشق شده بود
ناگهان سبزترین رایحه از راه رسید
اشهَدُ انَّ علیّاً ولیُ الله رسید
باغبان، از علف هرز، اگر غمگین است
باغ، سرسبزتر از اول فروردین است
عهد و پیمان ننوشتیم ولی می مانیم
مثل عمار، هوادار علی می مانیم
#حمید_رمی
https://eitaa.com/joinchat/2122317826Cf598e0e5d0
هر روزِ ما لبریز از الطاف مولاست
چشمان ما روشن به نور آل طاهاست
دنیا بداند؛ فاتح دنیاست حیدر
فردا جهان در دست فرزندان زهراست
#حمید_رمی
#هیئت_روضة_الزهراء_دزفول
@hamidrami94
@rozatoalzahra_ir
🔶 تقدیم به #حضرت_علی_اکبر علیهالسلام
سلام ای ماه را جانان؛ سلام ای شاه را نائب
سلام ای درد را درمان؛ سلام ای قلب را صاحب
به مدحت کاری از دست غزل که برنمیآید
چگونه وصف تو گویند شاعرها در این قالب
تو قرآن حسینی که خدا تقدیم او کرده
که در هر سوره نه؛ هر آیه داری سجدهای واجب
ملائک در دلِ هفتآسمان تنها تو را دیدند
فراوانند انجم؛ کیست غیر از روی تو ثاقب؟
گمانم صبح میلاد تو ای پیغمبر ثانی
کسی ناقوس نشنیده؛ اذان میگفته هر راهب
هنر زیباتر است آنگاه که خرج علی گردد
بخوان مداح؛ بسماله؛ بگو شاعر؛ بزن مطرب
الا ای جارچیها طبل بردارید که آمد
علی بن حسین بن علی بن ابیطالب
چه جذابیتی داری که عباس از طلوع صبح
به روی ماه تو ماندهست خیره تا دم مغرب
تو از راه آمدی تا پشت حق باشی و حق با تو
که از امروز میلرزد به خود هر ظالمِ غاصب
میان معرکه شانه به شانه با اباالفضلی
کدام ابله گمان کرده که بر این دو شود غالب
تو برمیگردی ای شیرِ جوانان بنیهاشم
تو رجعت میکنی با آن امام حاضرِ غائب
#حمید_رمی
🌷ولادت با سعادت حضرت علی اکبر علیه السلام مبارک باد...
@rozatoalzahra_ir
✍ تقدیم به شهر مقاوم دزفول
🍀 بمناسبت روز چهارم خرداد
قصه این است که یک شهر، علمدار شده
در تب خواب گران، یک تنه بیدار شده
قصه این است زمین، میوه ی نوبر دارد
وقت آن است که تاریخ، قلم بردارد
بنویسد که بفهمند همه عزت را
تا که اسلام ببیند ثمر وحدت را
آتش از پشت سر شهر بپاخاسته بود
اگر این شهر نلرزید، خدا خواسته بود
کودکی در بغل مادر خود جان می داد
اشک چشمان پدر، درس به باران می داد
چه بگویم؟ همه دیدند چه غوغا شده بود
چه بگویم؟ بخدا محشر کبری شده بود
گرچهاز دستخزان،دستخوشطوفان بود
خاک این شهر، پر از باقری و چمران بود
پایداری وسط معرکه ها یعنی این
اوج امید در امواج بلا یعنی این
بر تن خسته ی او غم برسد، باکی نیست
موشک از سمت جهنم برسد، باکی نیست
در و دیوار فرو ریخت ولی او نشکست
دست در دست خدا داد که از پا ننشست
خستگی بود ولی تلخ تر از زهر نبود
لحظه ای شک به دل مردم این شهر نبود
طعم ایثار، عسل بود، از آن هم بهتر
گفتم ایثار و دلم گفت بگویم : مادر
مادر... اما بنویس: ام وهب، ام شهید
آنکه از دامن او مرد به معراج رسید
نان او بذر شجاعت به دل مردان کاشت
سفره ی نذری او، مزه ی پیروزی داشت
جان نثاران، همه مست سفر خون بودند
شهر، لیلا و اهالی همه مجنون بودند
همه جا سرخ تر از رنگ شقایق شده بود
باز هم وقت اذان، ماذنه عاشق شده بود
ناگهان سبزترین رایحه از راه رسید
اشهَدُ انَّ علیّاً ولیُ الله رسید
باغبان، از علف هرز، اگر غمگین است
باغ، سرسبزتر از اول فروردین است
عهد و پیمان ننوشتیم ولی می مانیم
مثل عمار، هوادار علی می مانیم
#حمید_رمی
#چهارم_خرداد
#روز_دزفول
@rozatoalzahra_ir
#جسارت_به_بانوی_ناهی_از_منکر
آقا مرا به خاکِ روی چادرِ زنی
که راهِ اهلبیتِ تو را میرود ببخش
#حمید_رمی
@hamidrami94
@rozatoalzahra_ir