eitaa logo
متن روضه و منبر
1.2هزار دنبال‌کننده
12 عکس
4 ویدیو
378 فایل
┈••✾•🍃⚫️🌿•✾••┈┈ 🚩🔳🔳🔳 با ما همراه باشید در کانال ... 🚩 متن منبر و روضه👇👇 https://eitaa.com/roze230 🔳🔳🔳
مشاهده در ایتا
دانلود
پاره های جگرم می چکد از کنج لبم عاقبت قرعه به نام من تنها افتاد بازهم خاطره هایم همگی زنده شدن راه من باز بر آن کوچه ی غم ها افتاد یاد آن کوچه که با مادر خود می رفتم به سرم سایه ی غربت بابا افتاد کوچه بن بست شد و در دلِ آن وانفسا چشم نامرد به ناموسِ علی تا افتاد *جگرم وقتی پاره شد که دست مادر تو دستم بود، يه نامردي جلو راهمون رو گرفت....* آنچنان زد که ره خانه ی خود گم کردیم آنچنان زد که به رخساره ی گل جا افتاد *امام صادق فرمود: اگه برگ گلی رو صورت مادرم می نشست ردش میموند....* مادرم میخورد به دیوار و گهی روی زمین چشم زخمی شده اش از کار تماشا افتاد *دیدم دست رو زمین میکشه، گفتم: مادر! بلند شو اینجا بمونیم اين نامرد میکُشه مارو....فرمود: حسنم !دیگه چشمام جایی را نمیبینه...يازهرا....* من از آن دست و کشیدن به زمین فهمیدم گوشواری که شکست، دست در آنجا افتاد *امام مجتبی میفرماید: نشست رو زمین مادرم ،زمین گیرشد، نتونست بلند شه...فرمود: چشام دیگه نمیبینه مادر... مادر! مگه این بی حیا چطور زد؟بی هوا زد، بد زد...دستش خیلی سنگین بود . یاد اون روضه ای افتادم كه امام سجاد می فرماید: من و عمه ام را به یه طناب بسته بودن، بچه ها بین طناب بودن.ما را از درهای مختلف وارد میکردند...دَمِ در یه عده با چوب ایستاده بودن مارو میزدن... یه مرتبه دیم عمه ام رو زمین نشست، گفتم: عمه! پاشو مگه نمیبینی دارن بچه ها را میکُشن....فرمود: عزیزِ برادر! چنان چوب به سرم زدن دیگه چشمام جایی را نمیبینه ...حسین...خود امام حسنم میگه: "لا یوم کیومک یا ابا عبدالله" امام حسین گریه می کرد، سر امام حسن تو بغلش بود، گفت: داداش! غارت زده به اونی نمیگن که مالش رو ببرن، غارت زده منم که داداشی مثل تو را دارم از دست می دم....امام حسن فرمود: داداش! گریه نکن، با گریه ی تو اهل آسمان گریه میکنن... داداش! من دارم جون میدم سرم تويِ دامن توئه...زن و بچه ام در امنیتن، زینب کنارِ من نشسته.عباس کنارمه... آري  يه زمانی اومد، ابي عبدالله صورت رو خاکِ کربلا گذاشت، تو اين حال میگن: سینه ی محتضر را سبک كنيد...اما يه وقت ببینه سینه سنگین شد " والشِّمْرُ جَالِسٌ عَلَی صَدْرِه..."* مادرش گوشه ی گودال تماشا می کرد غرق خون شد به خدا کامِ اباعبدالله ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net