eitaa logo
🕌 متن منبر و روضه 📜
1.4هزار دنبال‌کننده
17 عکس
5 ویدیو
442 فایل
🕌 متن منبر و روضه 🕋 📖 محتوای کاربردی برای اهل منبر و روضه 🔗 همراه ما باشید: 📌 eitaa.com/roze230 📩 ارتباط با ادمین: @Admin_230
مشاهده در ایتا
دانلود
مي زنم دم ز علمدار رشيد حرم عشق شه با كرم عشق ‌مه محترم عشق صفاي قدم عشق چكد از لب او بر لب پيمانه نم عشق همان شاه كه باشد سر دوشش علم عشق نگار دل زارم صفا بخش مزارم ‌بجز عشق جمالش به دل خويش ندارم ‌قرارم، ‌بهارم،‌ شعارم همه دار و ندارم كه باشد شب اول قبرم به كنارم دلم عاشق رويش شدم بنده كويش دلم بسته به مويش ، ‌قدح نوش سبويش شتابان دل زارم همه شب جانب كويش ‌چنان برگ خزاني است روان در دل جويش شه با وفا ابالفضل ‌ندارم به خدا جز هوس ديدن رويش ‌مرا كشته به والله علي واري خويش ‌اباالفضل اميرم، امير بي نظيرم كه جز عشق رخش در دل خسته نپذيرم چه خوش باشد اگر باز زنده با دو سه تيرم كه صيدش شوم و و زير قدمهايش بميرم ز غيرش همه سيرم ‌دل از مهر خدايي اباالفضل نگيرم2 ‌علمدار اباالفضل، سپه دار ابالفضل ‌جهانگير و جهاندار ابالفضل ‌بود دلبر و دلدار اباالفضل ‌طپش هاي دل حيدر كرار ابالفضل ‌شده در حرم فاطمه پرگاراباالفضل زنم جار اباالفضل،‌بود عشق شرر بار اباالفضل ‌بگويد سر ديوانه سردار ابالفضل سرم پر ز هوايش ‌دلم جاي ولايش غلامم به سرايش همه هستي و دينم به فدايش ربوده ز سر ‌روح الامين عقل صدايش ‌بود محور عرش ازلي دست جدايش ‌حسين بن علي سوره توحيد بخواند ز برايش كسي نيست به پايش به قربان نوايش به قربان دعايش دلم گشته خريدار بلايش ‌به قربان گره بند قبايش2 لقب باب الحوائج نسب باب الحوائج ‌خداوند نجیبی و ادب باب الحوائج ‌دلم غرق كمالش، پريشان وصالش دو ابروي هلالش بود زينب كبري همه جا محو جمالش دلم بنده نامش ، گرفتار مرامش كه افتاده به دامش ‌نه حاتم نه سليمان و نه لقمان كه موسي است غلامش ‌حسين است كلامش به زهراست سلامش قيامت متجلي شود از وقت قيامش ‌تمامي بهشت است بنامش شه با وفا ابالفضل کانال متن اشعار حاج حسین سرخی
1_1120893418.pdf
حجم: 373.7K
⚫️ عباس 📩pdf ✅ ⚫️ محرم ⚫️ به نقل از کانال👇 @yaMojebalmoztr 🌺🌺🌺 ارتباط با ادمین 👇👇 @Admin_230 با ما همراه باشید در کانال ... متن منبر و روضه👇👇 https://eitaa.com/roze230 🌺🌺🌺
1_1116991574.pdf
حجم: 179.7K
⚫️ عباس 2 📩pdf ✅ ⚫️ محرم ⚫️ 🌺🌺🌺 ارتباط با ادمین 👇👇 @Admin_230 با ما همراه باشید در کانال ... متن منبر و روضه👇👇 https://eitaa.com/roze230 🌺🌺🌺
روضه مکتوب حضرت عباس 🔸ای اهل حرم میرو علمدار نیامد یا ابوالفضل العباس 🔸ای اهل حرم میرو علمدار نیامد 🔸سقای حرم سید و سالار نیامد یاابوالفضل العباس باب الحوائج... اقا جان.... امشب اومدیم در خونه شما اقای من... آقا امشب کلیمی ها... امشب مسیحی ها میان در خونتون... دست خالی ردشون نمیکنی آقا... من که یه عمره گدای در خونه شمام.... میشه یه نگاهی هم به مجلس ما کنید آقا.... خدا ميدونه ... اینها همشون عاشق شما هستند... امشب به عشق ابالفضل اومدند آقا... به یه امیدی اومدند آقا... خیلی ها مریض دارند... گرفتارند...حاجت دارند... 🔸سقای حرم میر و علمدار نیامد روز عاشورا وقتی صدای غربت ابی عبدالله بلند شد... ابالفضل العباس سریع خودش رو رسوند کنار برادر... صدازد ‌آقا جانم... قَدْ ضَاقَ صَدْرِي دیگه سینه ام تنگ شده... دیگه طاقت ندارم صدای غربتت رو بشنوم... ‌ اجازه میدان بده ... ابی عبدالله فرمودند.. برادرم... يا أَخِي أَنْتَ صَاحِبُ لِوَائِي تو علمدار منی .‌.. تو پرچمدار منی .. عباسم میخای بری برادرت رو تنها بگذاری... تمام دلخوشی بچه ها تویی عباسم... این بچه ها میان نگاه میکنند میبینند... هنوز خیمه عباس برپاست خوشحال میشند... فَاطْلُبْ لِهَؤُلَاءِ الْأَطْفَالِ قَلِيلًا مِنَ الْمَاءِ میخواهی بری اول برا بچه ها آب بیار عباسم... صدا زد سمعا و طاعتا مولای... عباس علمدار مشک و گرفت... حرکت کرد... اما دید صدای غربت بچه های حسین بلنده... هی بچها میگن االعطش العطش... خدا ميدونه چه کرد صدا العطش بچه ها با دل عباس... رفت به سمت شریعه ی فرات... دیدن مشک رو پر از آب کرد ... دست برد زیر آب... میخواد آب بنوشه اما... ذَكَرَ عَطَش الحسين و اهل بيته یادش اومد از لب تشنه ی حسین... یادش اومد از لب تشنه علی اصغر یادش اومد از لبان تشنه بچه های ابی عبدالله... آی عباس تو میخای آب بنوشی... درحالیکه بچه های حسین توی خیمه ها تشنه اند... صداشون به ناله بلنده... هی میگن العطش... برگشت به سمت خیمه ها... یه نانجیبی خدا لعنتش کنه... دست راست حضرت رو قطع کرد... صدا زد... وَ اللهِ اِنْ قَطَعْتُموا يَميني، اِنّي اُحامي اَبَداً عَنْ ديني بخدا اگه دست راستم رو قطع کنید من از دینم دست برنمیدارم... یه نانجیبی هم دست چپ آقا رو قطع کرد... (یارب مکن امید کسی را تو ناامید) همه ی امید اباالفضل اینه آب رو به خیمه ها برسونه... 🔸ای مشک تو لااقل وفاداری کن 🔸من دست ندارم تو مرا یاری کن 🔸من وعده آب تو به اصغر دادم 🔸یک جرعه برای او نگهداری کن چهار هزار نفر کمان دار دور آقا رو گرفتند... هرکسی تیری از کمان رها میکنه... یک تیر آمد و به مشک اصابت کرد... آب روی زمین ریخت..‌. ‌یا زهراا ... همین جا بود که دیگه امید اباالفضل نا امید شد... آقا جانم ابالفضل ....اینام امشب به یه امیدی اومدن درخونه ی شما آقا... فَوَقَف متحیرا متحیر ایستاد... دیگه دست دربدن نداره... آب هم نداره... با چه رویی برگرده به سمت خیمه ها... در همون حالت تیری آمد و به چشم مبارک.... ای وای... ای وای... هرچی سر رو حرکت داد این تیر از چشم بیرون نیومد... سر رو خم‌ کرد... ‌‌ نانجیب... آنچنان با عمود آهنین بر فرق ابالفضل زد... صدای ناله اش بلند شد... (یا اخا ادرک اخاک) برادر حسین به فریادم برس یاصاحب الزمان منو ببخشید آقا... هر کسی از بلندی بر زمین میخوره... اول کاری که میکنه دستانش را سپر میکنه... عباس که دست در بدن نداشت... بمیرم باصورت به زمین افتاد... تا صدای ابالفضل رو ابی عبدالله شنید... خودش رو سریع رساند کنار برادر... خدایا چکار کردن با برادرم... اومد کنار بدن عباسش نشست... صدا زد... 🔸گر نخیزی تو زجا کار حسین سخت تر است برادرم عباسم پاشو ببین دیگه تنها شدم 🔸نگران حرمم آبرویم در خطر است آی برادر خوبم... بلند شو ببین بچه ها بهونه ی آب گرفتند نه... میگن دیگه آب هم نمیخواهیم... بگید عموجانمون عباس برگرده... 🔸قامت خم شده را هر که ببیند گوید‌ برادر ببین دیگه قدم خمیده... 🔸بی علمدار شده دست حسین بر کمر است نگاه کرد به بدن عباسش... دید دستهای برادر رو قطع کردن... تیر به چشم عباسش زدند... عمود آهنین به فرقش زدند... بدن رو قطعه قطعه کردند... طاقت نیاورد... دستهاش رو گذاشت روی کمر... صدا زد... اَلآن اِنْکَسَر ظهری، وَقَلَّتْ حیلتی ، وَشَمَتَ بی عدوّی الان کمرم رو شکستند... بلند شو عباسم ببین دشمن داره به من میخنده... 🔸تا تو بودی خیمه ها آرام بود 🔸دشمنم در کربلا ناکام بود 🔸تا تو بودی خیمه ها پاینده بود 🔸اصغر ششماهه ی من زنده بود 🔸تا تو رفتی چهره ها نیلی شدند 🔸دستها آماده سیلی شدند ⚫️ عباس ۳ 📩pdf ✅ ⚫️ محرم ⚫️ 🌺🌺🌺 ارتباط با ادمین 👇👇 @Admin_230 با ما همراه باشید در کانال ... متن منبر و روضه👇👇 https://eitaa.com/roze230 🌺🌺🌺