eitaa logo
متن روضه و منبر
1.2هزار دنبال‌کننده
12 عکس
4 ویدیو
378 فایل
┈••✾•🍃⚫️🌿•✾••┈┈ 🚩🔳🔳🔳 با ما همراه باشید در کانال ... 🚩 متن منبر و روضه👇👇 https://eitaa.com/roze230 🔳🔳🔳
مشاهده در ایتا
دانلود
حاصلم بار گناه است، الهی العفو سینه ام خسـته ی آه اسـت الهی العفو حـاصـلم بـار گنـاه اســت الهی العفو خجلت و شرمم از آن است که با موی سفید نامه ام جمله سیاه است الهی العفو وای از آن روز که هر عضو تنم بر گنهی در حضور تو گواه است الهی العفو پشــتـم از بار گنه خم شده و باز مرا بـه عـطای تو نـگاه است الهی العفو بـارم از اول ره بـوده گــنـه روی گـنـه وای مــن آخـر راه اسـت الهی العفو آنچه آورده ام امـشـب بـه در خانه تو گــریه و نـاله و آه اسـت الهی العفو گنه از کوه فزون است و توانایی من کمتر از یک پر کاه است الهی العفو گر مجسم کنی انبوه گناهانم را همچنان فوج سپاه است الهی العفو بار سنگین و فضا تیره ز دود گنهم پیش رویم همه چاه است الهی العفو یأس بر دل ندهـد راه و نگــردد نومـید آنکه را چـون تو اله است الهی العفو با هه جرم و خطا روز جزا «میثم» را به عطای تو نگاه است الهی العفو
هدایت شده از مواعظ عددیه
بخشی از آخرین وصایای امیرالمومنین علی ع👌👌 💠ایشان تا اواخر شب بیست و یکم درخانه بسترى بودند و در این مدت، بعضى اصحاب به عیادت مشرف شده و از رهنمودهای امام بهره مند میشدند. بخشهایی از وصایای امام علی(ع): 🔮🔹شمارا به شکیبائى دربرابر ناملایمات توصیه میکنم 🔮🔹پایبند دنیانباشید 🔮🔹و برآنچه ازدست شما رفته حسرت نخورید. 🔮🔹صله رحم کنید 🔮🔹 و بیماران راعیادت نمائید. 🔮🔹دنیا محل حوادث است، خودرا گرفتار آمال و آرزوها نکنید... 📚نهج البلاغه @mavaezoladadiye ‌بیش از به صورت : و 👇👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/mavaezoladadiye
هدایت شده از مواعظ عددیه
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ ﴿١﴾ وَمَا أَدْرَاکَ مَا لَیْلَةُ الْقَدْرِ ﴿٢﴾ لَیْلَةُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ ﴿٣﴾ تَنَزَّلُ الْمَلائِکَةُ وَالرُّوحُ فِیهَا بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ کُلِّ أَمْرٍ ﴿٤﴾ سَلامٌ هِیَ حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ ﴿٥﴾ ❶🔸 نزول قرآن در شب قدر قرآن کریم به دو گونه نازل شده است: ۱- نزول یکباره در یک شب معین. ۲- نزول تدریجى در طول بیست و سه سال نبوت پیامبر اکرم (ص). ❷🔸 تقدیر امور در شب قدر خداوند متعال در شب قدر حوادث یک سال آینده را از قبیل مرگ و زندگى، وسعت یا تنگى روزى، سعادت و شقاوت، خیر و شر، طاعت و معصیت و... تقدیر می کند. ❸🔸 نزول ملائکه و روح در شب قدر ❹🔸 سلام و امنیت در شب قدر اشاره به این مطلب دارد که عنایت الهى تعلق گرفته است به این که رحمتش شامل همه آن بندگان بشود که به سوى او روى می آورند و نیز به این که در خصوص شب قدر باب عذابش بسته باشد. به این معنا که عذابى جدید نفرستد. و لازمه این معنا این است که دراین شب کید شیطانها هم مؤثر واقع نشود چنانکه در بعضى از روایات نیز به این معنا اشاره شده است. @mavaezoladadiye ‌بیش از به صورت : و 👇👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/mavaezoladadiye
هدایت شده از [آموزش کامل روضه]
() لحظات آخر امیرالمومنین... صدا زد حسنم پسرم... بیا... میخوام وصیت کنم... یکی یکی حرفهاش رو گفت... تا جایی که صدا زد... منو شبانه دفنم کن... (میدونید برای چی) آخه اگه خوارج قبر آقا رو پیدا میکردند... بدن مطهر حضرت رو سالم نمی گذاشتند... حتما بدن مطهر رو آتش میزدند... میخوام بگم آقا جان امام حسن... خوب شد شما... بدن امیرالمومنین رو شبانه دفن کردید... اما ... ای کاش امام سجاد هم... میتونست بدن باباش حسین رو... مخفیانه دفن کنه... ای وای... ای وای ... بگم یا نه... قبل از اینکه بدن بابا رو دفن کنه یکدفعه ببینه... ده نفر اسب هاشون رو نعل تازه زدند... (زبانم لال بشه...) انقدر بر روی بدن عزیز زهرا... اسب تاختند... تمام استخوانها شکست... یا صاحب الزمان منو ببخشید... یک کاری با بدن کردند... وقتی خواهرش زینب... اومد کنار جنازه قطعه قطعه برادر... یک نگاهی کرد... باتعجب صدا زد... آیا تو برادر منی... 🔸زينتِ دوشِ نبي را همه بُرديد ز ياد 🔸به خدا اين بدنِ اسب دوانيدن نيست 🔸چه بلائي سر ِ اين شاهِ غريب آورديد 🔸كه شناسائيِ او بسته به يك ديدن نيست الا لعنه الله علی القوم الظالمین. - ورود به کانال روضه - سروش 👈 sapp.ir/roze14 - ایتا 👈 eitaa.com/roze14 - تلگرام 👈 t.me/roze1 فایل صوتی👇
هدایت شده از مناهج 🇵🇸🇮🇷
فیش مناجات شبهای قدر.pdf
1.61M
🌀 فیش مناجات شب‌های قدر هشتگ یافتن دیگر سخنرانی‌ها: 🔴 مؤلف: در بخش امام حسین(ع) ظاهراً ماجرای امام حسین و شمر، سندیت و اعتبار ندارد؛ از بیان این قسمت صرف نظر کنید. @Manahejj
هدایت شده از مناهج 🇵🇸🇮🇷
سخنرانی و فیش منبر رمضان سه شب هفتم.pdf
2.25M
#اختصاصی_مناهج 🌀 محتوای سه سخنرانی دیگر ویژه لیالی شهادت حضرت امیرالمومنین(ع) 🔹 عنوان سخنرانی شب‌های رمضان: «نعمت و برکت در پرتوی زندگی مؤمنانه» هشتگ یافتن دیگر سخنرانی‌ها: #سخنرانی_رمضان 📌 دیگر محتوای سخنرانی منتشر نخواهد شد. #اقدام_عملی_گام_دوم_انقلاب #تبلیغ_اقتصادی_رمضان #مناهج @Manahejj
هدایت شده از کانال ‌متن روضه
🕊🌾مراسم قرآن بر سر گذاشتن ویژۀ شبِ 23 ماه مبارک رمضان به نفسِ حجت الاسلام علوی تهرانی🌾 •┈┈••✾••✾••┈┈• استغفرالله ربی و اتوب الیه ... *تو روایت اومد ، بنده بارِ اول که میره درِ خونۀ خدا ، خدا به ملائکه میگه ولش کنید .. بارِ دوم که میره درِ خونۀ خدا ، بازم میگه ولش کنید ..، اما بارِ سوم که میاد میگه ببینید چی میگه " من حیا میکنم بندۀ من سه بار اومده درِ خونۀ من ، من حیا میکنم که جوابشو ندم .. خدایا ما شب نوزدهم اومدیم اگه ردمون کردی ، شبِ بیست و یکم اومدیم اگه ردمون کردی ، ولی شبِ سومم درِ خونۀ تو اومدیم یا کریم العفو .. اومد خدمتِ رسول خدا یه مردِ عربِ بیابان گرد بود ، گفت یا رسول الله فردایِ قیامت حسابِ ما با کیه ؟ فرمود با خدایِ کریم .. خندید و آمد بیرون.. گفت چرا میخندی؟ گفت اگه حسابِ من با خداست ، خدا کریم العفوِ .. فرمود میدونی کریم العفو چیه ؟گفت خودت گفتی ، کریم العفو اینه که به رحمتش گناهارو پاک میکنه ، به کرمش حسنه مینویسه .. خدایا ما تورو «کریم العفو» میدانیم .. یعنی تو به رحمتت تمامِ گناهانِ سالِ ما رو پاک کردی ، و به کرمت تمامش رو حسنه نوشتی.. پروندۀ مارو سفید ندادی با حسنات به ما دادی .. فقط این توفیق رو به ما بده ما پرونده رو سالم سالِ بعد بهت تحویل بدیم .. خدایا ما که بی دعوت نیامدیم .. خودت به ما گفتی اگر کارد به استخوانتان خورد بیاید سراغِ من ، ما اومدیم سراغِ تو و تورو کریم العفو میدانیم .. «یا کریم العفو» ... * الهی العفو ... خدایا ما ازمون فقط همین بر میاد .. اومدیم درِ خونه ت بگیم غلط کردیم .. اگر لغزش داشتیم نمی خواستیم با تو به جنگ بیاییم، از سرِ نادانی بود .. اینم اظهارِ عجزِ ماست.. ما عجزمونو به تو اظهار کردیم ، بیشتر از اینم بلد نیستیم .. قرآن ها رو باز کنید شبِ آخر ، با خودتون خلوت کنید ، حوایجتون ، مشکلاتِ مملکت در راس همه امام زمان (عج) مریضان و همۀ ملتمسینِ دعا رو مدِ نظر بیارید .. ما کردیم کارِ خویش را ، نوبتِ تو شد .. ما بیشتر ازین ازمون کار بر نمیاد .. نوبتِ تو شد .. اللّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِکِتابِکَ الْمُنْزَلِ وَمَا فِیهِ ، وَ فِیهِ اسْمُکَ الاَْکْبَرُ ، وَ أَسْماؤُکَ الْحُسْنى ، وَ مَا یُخافُ وَ یُرْجى ، أَنْ تَجْعَلَنِی مِنْ عُتَقائِکَ مِنَ النّار . قرآن ها رو به سر بزارید ..: اللَّهُمَّ به حق هَذَا الْقُرْآنِ وَ به حق مَنْ أَرْسَلْتَهُ بِهِ وَ به حق کُلِّ مُؤْمِنٍ مَدَحْتَهُ فِیهِ و َبِحَقِّکَ عَلَیْهِمْ فَلا أَحَدَ أَعْرَفُ بِحَقِّکَ مِنْکَ .. بکَ یَا اللّهُ .. بمُحَمَّد .. بعَلِیٍّ .. بفاطِمَةَ .. بالْحَسَنِ .. بالْحسَینِ .. بعَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ .. بمُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ .. بجَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّد .. بمُوسَى بْنِ جَعْفَر .. بعَلِیِّ بْنِ مُوسى .. بمحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ .. بعَلِیِّ بْنِ مُحَمَّد .. بالْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ .. بالْحُجَّةِ .. همه جا بروم به بهانۀ تو که مگر برسم درِ خانۀ تو همه جا دنبالِ تو میگردم که تویی درمانِ همه دردم یااباصالح مددی مولا .. نشوم به جز از تو گدایِ کسی نکشم به ولایِ دگر نفسی که تو لیلایِ منه مجنونی همۀ هستِ منه دل خونی یااباصالح مددی مولا .. نمیدونم سالِ دیگه هستیم یا نه بزارید یه قسم بدم آقا رو «اُنشِدُکَ بِدَمِ المِسمار ..» آقا میدانیم بی ادبی ست ولی کارد به استخوان خورده .. «اُنشِدُکَ بِدَمِ المِسمار ..» یعنی قسمت میدم به خونِ میخ در .. اگرم نَبود دلی لایقِ تو نظری که دلم شده عاشقِ تو منه ناقابل به تو دل بستم نکشی دامانِ خود از دستم یااباصالح مددی مولا .. یافارس الحجاز ادرکنی .. یا اباصالح المهدی ادرکنی .. یا ابالقاسم ادرکنی .. به حلقومِ تیر خوردۀ علی اصغر ادرکنی .. اَمَّن یُّجیبُ المُضطَرَّ اِذا دَعاهُ وَ یَکشِفُ السُّوءَ بِاِسْمِکَ الْعَظیمِ الْأَعْظَمِ الْأجَلِّ الْأَکْرَمِ بِمُحَمَّدٍ و عَلِیٍّ و فَاطِمَهَ و الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ و تِسْعَةٌ مِنْ ذُریَّةِ الْحُسَیْنِ و اولاد الحسین یا الله و یا الله ... ________________ ‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد (تهیۀ جزوه و سی دی و نرم افزارهایِ پولی) از مطالبِ کانال نبوده و حق الناس محسوب میشود. ┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄ ✅ وبلاگ↶ babolharam.mihanblog.com ✘سروش JOin↶ http://sapp.ir/babolharam.ir ✘ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_ir ✘اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam.ir ✘تلگرام JOin↶ https://t.me/babolharam_mihanblog_com
لطف حسین ما را تنها نمیگذارد گرخلق واگذارد او وا نمیگذارد او کشتی نجات و کشتی شکسته ماییم مولا به کام غربال ما را نمیگذارد زهرا به دوستانش قول بهشت داده ست بر روی گفته‌ی خویش او پا نمیگذارد ما مستحق ناریم از بس گناهکاریم باید که سوخت ما را زهرا نمیگذارد * وقتی پیغمبر خبر داد به صدیقه طاهره که فرزندت حسین و میکشند پرسید بابا کجا میکشنش؟"فی ارض یقال لها کربلا" گریه فاطمه شروع شد، پرسید بابا اون روزی که میکشنش شما زنده ای یا نه؟ فرمود نه دخترم، باباش علی در قید حیات هست یا نه؟ نه دخترم، من هستم یا نه؟ نه دخترم، گریه فاطمه بیشتر شد پرسید "یا ابا فمن یبکی علیه؟!!" پس کی بر حسینم گریه میکنه؟!! به به ، رحمت خدا به این ناله ها ..." امام صادق فرمود خاموش کننده ی آتش جهنم است گریه بر حسین " یا ابا ... فمن یبکی علیه؟!! پس کی بر حسینم گریه می کنه؟!! فرمود دخترم : غصه نخور، یه امتی میان مثل مادر بچه مرده بر حسین تو زار میزنن ... "جِیلًا بَعْدَ جِیلٍ"نسل به نسل اینا میان بر حسین تو گریه می کنن" گریه ی فاطمه بند اومد" گل لبخند به لب های زهرا نقش بست _یعنی چی؟_ یعنی گریه بر ابی عبدالله سبب رضایت فاطمه ست ...." بعد پیغمبر فرمود:دخترم باید یه قولی به من بدی؛ قیامت تو باید از زن هاشون شفاعت کنی،منم از مرد هاشون شفاعت می کنم ...." ممنونتیم بی بی جان که با گریه ی بر حسین تو ما رو مشمول به شفاعتت می کنی ..." حالا آماده ای یا نه ؟!! السلام علیک یا اباعبدالله ..... حسین ....... خود ابی عبدالله فرمود: "أَنَا قَتِیلُ الْعَبْرَةِ لَا یَذْکُرُنِی مُؤْمِنٌ إِلَّا اسْتَعْبَرَ" گریه بر منه حسین سنگ محک ایمانه، هیچ مومنی نیست که منو یاد کنه و اشکش جاری بشه" حالا میخوای بری کربلا؟!! کدوم کربلا ؟!! میروم بینم، درکجا زینب شکو از شمر بی حیا دارد ... بگم کجا بود؟!! همون جایی که کربلا میرسی میگن تل زینبیه ...." اومد بالا بلندی دختر امیرالمومنین راوی میگه دیدم دو دست روی سر گذاشت ...." هی میگه یا غیاث المـــستــغیثین ...." دوان دوان افتان و خیزان از بالای بلندی به سمت گودی قتلگاه هی زمین میخوره و بلند میشه" هی فریاد میزنه وا محمدا ..." وا علیا ..." وا اماه ..." اما دیدن لحن مناجات زینب عوض شد ..." فقط صدا میزنه واحسینا ...." اخه دید "وَ الشِّمْرُ جالِسٌ عَلى صَدْرِکَ" ناله بزن یا حسین...... وَ الشِّمْرُ جالِسٌ عَلى صَدْرِک مُولِعٍ سَیفَهُ عَلَی نَحرِکَ ..."با عجله از گودال قتلگاه برگشت" داداشو محاصره کردن هرکی با هر چی دستشه داره ضربه میزنه ..." یا الله ..." یه تعبیری امام باقر اینجا دارن"  گفتم و دعات کنم؛ فرمود: "لقد قُتِل الحسینَ بالسّیف و السنان و بالحجارةِ و بالخَشبِ و بالعصا ...." یعنی یه عده ای کربلا بودن توانایی حمل سلاح جنگی رو نداشتن، با عصا جدمو میزدن ....." بأبی المستضعف الغریب،یا قتیل الله یااباعبدالله .... السّلام عَلیَ الحُسَین (ع) وعَلی عَلِیِ ابن الحُسَین (ع)  وعَلی اوْلادِ الحُسَین (ع) و عَلی  اَصحابِ الحُسَین(ع) لطفی که کرده ای تو به من مادرم نکرد ای مهربان تر از پدر و مادرم حسین
کل قرآن کریم به صورت موضوعی و نموداری با فرمت pdf ( تهیه کننده : محمد تهرانی) . در چهار فایل . 👇
جواب دندان شکن به بعضی آدمهای نفهم...
متن روضه نوحه مقتل مطالب ناب مورد نیاز در تبلیغ
هدایت شده از مواعظ عددیه
💠 «رَحِمَ اللّهُ عَبْدا اَحْیا أمْرَنا،»[قال الرّاوی:] فَقُلْتُ لَهُ: «فَکَیْفَ یُحْیِی أمْرَکُمْ؟» قالَ: «یَتَعَلَّمُ عُلُومَنا و یُعَلِّمُها النّاسَ، فَإِنَّ النّاسَ لَوْ عَلِمُوا مَحاسِنَ کَلامِنا لاَتَّبَعُونا.» 💚امام رضا ع : 1⃣🔺 رحمت خداوند شامل شخصی می شود که امر معصومین علیهم السلام را تبلیغ و زنده کند؛ (رحم الله عبدا احیا امرنا.) 2⃣🔺 فراگیری معارف اهل بیت و تبلیغ آن احیای امر ائمه معصومین علیهم السلام است؛ (یتعَلّم عُلومَنا و یعلمَها... .) 3⃣🔺 بهترین راه تسخیر قلوب مردم و کشاندن آن هابه سوی اهل بیت علیهم السلام ـ اعم از مسلمان و غیرمسلمان ـ تبلیغ و گسترش سخنان گهربار معصومین علیهم السلام است؛ (لو عَلِمُوا مَحاسِنَ کَلامِنا لاَتَّبَعُونا.) 4⃣🔺 علوم اهل بیت علیهم السلام چون به مبدأ وحی مرتبط است، زمینه ی پذیرش آن در هر انسانی که از فطرت الهی منحرف نشده باشد، وجود دارد؛ لاَتَّبَعُونا. 📚میزان الحکمة، ج 8، ح 13797 @mavaezoladadiye ‌بیش از به صورت : و 👇👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/mavaezoladadiye
هدایت شده از مواعظ عددیه
💚امام صادق ع : ياد مرگ، 1⃣🔹خواهشهای نفس را میميراند، 2⃣🔹عوامل غفلت را ريشه كن میكند، 3⃣🔹قلب را با وعده های خوب خدا نيرو میبخشد، 4⃣🔹 طبع انسان را نازك و رقیق میسازد، 5⃣🔹علائم هوس را در وجود آدم درهم میشكند، 6⃣🔹 آتش حرص را خاموش میسازد 7⃣🔹 و دنيا را در نظر انسان كوچك میكند. 📚ذِكرُ المَوتِ يُميتُ الشَّهَواتِ في النَّفسِ، ويَقلَعُ مَنابِتَ الغَفلَةِ، ويُقَوّي القلبَ بمَواعِدِ اللّه، ويُرِقُّ الطَّبعَ،ويَكسِرُ أعلامَ الهَوی ويُطفِئُ نارَ الحِرصِ، ويُحَقِّرُ الدُّنيا. 📚بحار الأنوار: ج 6 / ص 133 @mavaezoladadiye ‌بیش از به صورت : و 👇👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/mavaezoladadiy
هدایت شده از [آموزش کامل روضه]
هدیه به پیشگاه مقدس و ملکوتی میوه دل امام رضا آقا جوادالائمه علیهما السلام... جلب رضایت مادرشون زهرای مرضیه سلام الله علیها... عنایت کنید اجماعا صلوات بلندی ختم کنید. - ورود به کانال روضه - سروش 👈 sapp.ir/roze14 - ایتا 👈 eitaa.com/roze14 - تلگرام 👈 t.me/roze1
هدایت شده از [آموزش کامل روضه]
السلام علیک یا اَبا جَعفَرٍ یا مُحَمَّدَبنَ عَلیٍّ اَیُّهَا التَّقِیُّ الجَوادُ یَابنَ رَسوُلِ اللّهِ یا حُجَّةَ اللّهِ عَلی خَلقِهِ یا سَیِدَناوَ مَولانا اِنا تَوَجَّهنا وَستَشفَعنا وَ تَوَسَّلنا بِکَ اِلیَ اللّهِ وَ قَدَّمناکَ بَینَ یَدَی حاجاتِنا یا وَجیهاً عِندَاللّهِ اِشفَع لَنا عِندَاللّه 🔸بغداد هم از حال و روزش بی خبر بود 🔸تنها تر از تنها و قلبش پرشرر بود ایام، ایام شهادت میوه دل امام رضا... آقا جوادالائمه است... دلت رو آماده کن... با پای دل بریم کنار حرم باصفاش... ان شاء الله سال بعد یک همچین روزهایی این دست جمع بریم کاظمین... کنار حرم باصفاش عرض ادب کنیم... این روزها خانه آقا جوادالائمه چه خبره... خدا لعنتش کنه ام الفضل ملعونه... وقتی به آقا زهر داد... صدای ناله حضرت بلند شد وای جگرم... 🔸در کنج حجره بی کس و بی یار و مونس 🔸دور از وطن افتاده و خونین جگر بود دو نفر از ائمه ما خیلی غریب بودند... یکی آقا امام حسن. .. یکی هم آقا جوادالائمه... این دو بزرگوار توی خونه خودشون هم غریب بودند... قربون غریبیت برم آقا یا جوادالائمه شما هم مثل امام حسن خیلی غریب بودید... حتی تو خونه خودتون هم غریب بودید... اما وقتی خواستند بدن شما رو دفن کنند ... شیعیان اومدند با احترام تشییع کردند ... با احترام بدن رو داخل قبر گذاشتند... کسی به بدن شما جسارت نکرد... دلها بسوزه برا اون آقایی که وقتی خواستند بدنش رو دفن کنند تابوتش رو تیر باران کردند... 🔸بعدکشتن تیرباران، پیکرت گردید، کاش 🔸این جنایت، در کنار قبر پیغمبر نبود خدا میدونه چه حالی داشتند یتیمان امام حسن... وقتی جلو چشمانشون تیرها رو از بدن بابا خارج کردند... اما میخام بگم هر طوری بود بلاخره بدن امام حسن رو دفن کردند... لا یوم کیومک یا اباعبدلله... دلها بسوزه برا امام سجاد... روز یازدهم... صدا زد... عمه جان زینب... ببین این نانجیبها... دارن بدنهای خودشون رو دفن میکنند... اما بدن بابای غریبم حسین... بی غسل و بی کفن... روی زمین کربلا... هر کجا نشستی ناله بزن یاحسین... - ورود به کانال روضه - سروش 👈 sapp.ir/roze14 - ایتا 👈 eitaa.com/roze14 - تلگرام 👈 t.me/roze1
هدایت شده از [آموزش کامل روضه]
خدای متعال ان شاء الله این دسته جمع به زودی زود کنار صحن و سرای باصفای آقامون جوادالائمه برساند یک همچین مجلسی رو هم ان شاء الله در جوار ملکوتی اون حضرت برگزار کنیم و به سر و سینه بزنیم عنایت کنید اجماعا صلوات بلندی ختم کنید. - ورود به کانال روضه - سروش 👈 sapp.ir/roze14 - ایتا 👈 eitaa.com/roze14 - تلگرام 👈 t.me/roze1
هدایت شده از [آموزش کامل روضه]
خدای متعال ان شاء الله این دسته جمع به زودی زود کنار صحن و سرای باصفای آقامون جوادالائمه برساند یک همچین مجلسی رو هم ان شاء الله در جوار ملکوتی اون حضرت برگزار کنیم و به سر و سینه بزنیم عنایت کنید اجماعا صلوات بلندی ختم کنید. - ورود به کانال روضه - سروش 👈 sapp.ir/roze14 - ایتا 👈 eitaa.com/roze14 - تلگرام 👈 t.me/roze1
هدایت شده از کانال ‌متن روضه
|⇦• روضه و توسل جانسوز_ ویژۀ ایام شهادت ابن الرضا حضرت جوادالائمه علیه السلام _حاج محمدرضا طاهری✨ •┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈• 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. •┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈• حسی غریب دور و برم را گرفته است آتش حوالی جگرم را گرفته است بغضی هوای چشم ترم را گرفته است غصه به روی شانه، سرم را گرفته است امشب که شمعِ حجلۀ دارالعزا شدم آتش به جانِ روضۀ ابن الرضا شدم *یا امام رضا! مدد آقا،از جگر گوشه ات میخوام بخونم....فرمود:هر وقت کار سخت میشه،یا حاجت مهمی دارید،روبروی گنبد امام رضا که می ایستید،گردن کج کن بگو:آقا! تو رو به جانِ جوادت...* با رنج و غم گذشت همه زندگانی اش خون گشت لحظه لحظه دل آسمانی اش قاتل نشسته فاتحه خوانه جوانی اش له کرده زیر پای حسد مهربانی اش ای نور چشم فاطمه، عالم فدای تو ای حضرت جواد بمیرم برای تو *چرا میگی بمیرم برای تو؟ آخه اگه خوب گوش بدی،از داخل یه حجره ی در بسته،داره صدای ناله اش میاد،مثل جد غریبش هی میگه:آه جگرم...* بی فایده است با تو مدارا نمی کند مظلوم تر از تو که پیدا نمی کند اینقدر در نزن بخدا وا نمی کند شرم و حیا ز حضرت زهرا نمی كند دارند به حال محتظرت خنده می كنند به آه پشت درت خنده می كنند *همه ی کنیزها رو جمع کرده،گفته بیایید پشت در هلهله کنید،دست بزنید،شادی کنید...* جان كندن تو را به تماشا گذاشته بر آیه آیه های دلت پا گذاشته حالا بنای خنده و هورا گذاشته ناخن كشیدنت به زمین جا گذاشته بر پای كوبی است و جوابت نمی دهد خواهش نكن كه جرعه ی آبت نمی دهد از درد دست و پا چقدر جمع می كنی از حجره پاره های جگر جمع می كنی خاكستری كه مانده ز پر جمع می كنی خود را به پیش چشم پسر جمع می كنی جان بر لبت رسیده و دیگر قرار نیست شكر خدا كه دور و برت نیزه دار نیست در آفتاب سایه ی مادر نداشتی دور برت به غیر كبوتر نداشتی زخم سنان و نیزه به پیكر نداشتی چیزی برای غارت لشكر نداشتی نور و حرارتی به خراش تنت نخورد دست كسی به گوشه ی پیراهنت نخورد نقش زمین شدی سرت اما جدا نشد یك بار هم هجای تنت جابجا نشد رأس مطهرت سر سر نیزه ها نشد رزازی از قطار سُم اسب ها نشد بعد از سه روز گریه ی هر مرد و زن شدی در بین بوریا نه، به قرآن كفن شدی *** شبیه جد مظلومت لبِ تو تشنه ی آبِ تنت رو پشت بوما و به زیر نور آفتابِ داری پا میکشی رو خاک، کسی هم بی قرارت نیست بمیرم همسری مثلِ، رباب اما کنارت نیست غریب آقا،غریب آقا... یه حس غریبی تویِ ناله هاتِ یه کرب و بلا غم، تو موجِ صداتِ دوباره تو چشمات خروشِ فراتِ آقایِ غریبم.... کنارت مادرت زهرا،نگاهش غرق آشوبه چقدر خوب که نمی بینه،تنت آقا لگد کوبه غریب آقا،غریب آقا... چقدر خوب سایه میندازن،رو جسم تو کبوترها نمیشه پیکرت زخمی،به پیش چشم خواهرها غریب آقا،غریب آقا... تنت توی گودال کشیده نمیشه با پنجه ی گرگ ها دریده نمیشه دیگه سرت از پشت بریده نمیشه *میون این همه هلهله ها یه وقت اُم فضل دید یه کنیزی یه ظرف آب دستش گرفته،داره نزدیک حجره میشه،با تعجب گفت:کجا؟آب برا چی داری می بری؟ گفت:دارم برا پسر فاطمه می برم،جگرم رو ناله هاش آتیش زده،ببین هی داره میگه آه جگرم...ظرف آب رو گرفت محکم رو زمین زد،گفت:اینجا ایستادم ببینم با لب تشنه جون میده...آی گریه کن ها! کربلا هم انگار فقط یه نفر صدای حسین رو شنید،هلال سپرش رو پر از آب کرده،نزدیک گودال یه وقت دید نانجیب از گودال بیرون اومد،همه بدنش داره میلرزه،سئوال کرد،کجا داری میری؟آب برا کی داری می بری؟گفتم:برای پسر فاطمه می برم،دستارش رو باز کرد،گفت: بیهوده زحمت کشیدی،سر ابی عبدالله رو نشون داد...گفتم:نانجیب تو که کار خودت رو کردی،دیگه چرا بدن نحست داره میلرزه؟گفت:هلال!گوشه ی گودال لحظه ی آخر،هیچ خانومی نبود،اما وقتی خنجر روی گلو گذاشتم،یه وقت دیدم یه صدایی میاد:"بُنیَّ قَتَلوکَ عَطشانا"...حسین..."صلی الله علیک یا سیدناالمظلوم یااباعبدالله..."اشکای چشمت رو روی دست بگیر،دستای التماس و گداییت رو بالا ببر،خدایا به جگر گوشه ی امام رضا،عجل لولیک الفرج... ↫ ﴿بابُ الْحَرَم اولین پایگاهِ متنِ روضه﴾ ________________ ‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد (تهیۀ جزوه و سی دی و نرم افزارهایِ پولی) از مطالبِ کانال نبوده و حق الناس محسوب میشود. ┄┅═✧❁۞══۞❁✧═┅┄ ✅ وبلاگ↶ babolharam.mihanblog.com ✘سروش JOin↶ http://sapp.ir/babolharam.ir ✘ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_ir ✘تلگرام JOin↶ https://t.me/babolharam_mihanblog_com ✘اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam.ir
هدایت شده از کانال خطبا مدیا
نهم ذيحجه؛ روز عرفه است. خداوند متعال در اين روز به سه مكان و سه گروه از انسانها، نگاه ويژه دارد: ۱. كربلا و زائران امام حسين (ع): مهمانان حرم با صفای حسینی اولین کسانی هستند که خدای متعال با رحمت خاصّه اش به آنها نگاه خواهد کرد. 🔸امام صادق (عليه السّلام) فرمود: إِذَا كَانَ يَوْمُ عَرَفَةَ نَظَرَ اللَّهُ تَعَالَى إِلَى زُوَّارِ قَبْرِ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ ع فَقَالَ ارْجِعُوا مَغْفُوراً لَكُمْ مَا مَضَى وَ لَا يُكْتَبُ عَلَى أَحَدٍ ذَنْبٌ سَبْعِينَ يَوْماً مِنْ يَوْمِ يَنْصَرِفُ «وقتى روز عرفه فرامى‌ رسد، خداوند متعال به زائران قبر حسين بن على (عليهما السّلام) نظر [رحمت]مى ‌كند و خطاب به آنان مى ‌فرمايد: بازگرديد در حالى كه گناهان گذشته‌ شما آمرزيده شده است و از روزى كه زائران بازمى‌ گردند تا  ٧٠  روز براى آنان گناه نمى‌ نويسد.»(کامل الزیارات، ص 171) ۲. صحراي عرفات (در نزديكي مكه) و حجاج بيت الله. پس از زوّار حریم بهشتی سیدالشهداء علیه السلام؛ خداوند نگاه ویژه ای به مهمانان خودش در صحرای عرفات دارد. 🔸پیامبر اکرم(ص) در خطبه معروف عرفات در اهمیت روز عرفه و صحرای عرفات می‌فرمایند: «خداوند در هیچ روزی به اندازه روز عرفه، بندگان خود را از آتش جهنم آزاد نمی‌کند» «در میان گناهان، گناهانی است که جز در عرفات بخشیده نمی‌شود» 🔸همچنین امام باقر(ع) فرمود: «هیچ‌کس (چه نیکوکار و چه بدکار) در عرفات وقوف نمی‌کند، مگر اینکه خداوند دعایش را مستجاب می‌کند»(تنبیه الغافلین، ص 489) ۳ . هر جا از دنيا كه دست نیاز به سوي خدای متعال بلند شود و دلي بشكند؛ مورد نگاه ویژه خالق مهربان قرار خواهد گرفت. روز عرفه روز گدایی کردن از درگاه خدای متعال است. 🔸منقول است که امام سجاد(ع) در روز عرفه صدای نیازمندی را شنید که گدایی می‌کرد. به او فرمود: «وای بر تو! آیا در مثل چنین روزی از غیر خدا درخواست می‌کنى، درحالی‌که در این روز برای بچه‌هایی که در شکم مادران هستند، امید سعادت و خوشبختی می‌رود».(جعفریات، ج 114، ص 415) ✅ فقط باید رسم گدایی کردن را بلد باشیم تا در این فرصت طلایی و ویژه مورد رحمت و آمرزش خداوند واقع شویم. ــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔻ڪٰانال وَ؏ــظْ و خِطٰابــِﮩ 🆔 @khetabehh
هدایت شده از کانال خطبا مدیا
👈شب اول ـ حضرت مسلم بن عقیل علیهماالسلام 👈شب دوم ـ ورود به کربلا (روضه ی ورودیه) 👈شب سوم ـ حضرت رقیه علیهاالسلام 👈شب چهارم ـ فرزندان حضرت زینب علیهاالسلام، حضرت حر علیه السلام، فرزندان مسلم علیهماالسلام. 👈شب پنجم ـ عبدالله بن حسن علیهماالسلام، حضرت زهیر علیه السلام، حضرت حبیب بن مظاهر علیهماالسلام. 👈شب ششم ـ قاسم بن الحسن علیهماالسلام 👈شب هفتم ـ حضرت علی اصغر علیه السلام 👈شب هشتم ـ حضرت علی اکبر علیه السلام 👈شب نهم ـ حضرت عباس علیه السلام (شب تاسوعا). 👈شب دهم ـ حضرت امام حسین علیه السلام، وداع، (شب عاشورا). 👈شب یازدهم ـ شام غریبان. 👈شب دوازدهم ـ حضرت امام سجاد علیه السلام: حرکت کاروان از کربلا 👈شب سیزدهم _ورود کاروان به کوفه 👈 شب چهاردهم : مصائب حضرت امام سجاد علیه‌السلام و زینب کبری علیهاالسلام در کوفه و مسیر شام 🔸ديگر شبهاي محرم نيز نام گذاري و ترتيب دقيقي ندارد، ولي اجمال آن به قرار زير است: دروازه ي کوفه، تنور خولي، مجلس عبيدالله، دير راهب نصراني، دروازه ي شام، مجلس يزيد، دو راهي کربلا، اربعين حسيني عليهالسلام، بازگشت به مدينه، بشير و... ✧✾════✾✾════✾✧ 🔻«کانال وعظ و خطابه»🔻 ویژه سخنرانان مذهبی سراسر کشور 👇👇👇👇👇 🆔 @menbariha حضرت مسلم عزت دارد، دروازه ورود به محرم روضه ي اين آقاست‌... دل اين شهر براي نفسم تنگ شده جان من كوفه ميا كوفه دلش سنگ شده خوب گشتم همه جا را خبري نيست نيا همه شادند دوباره خبر جنگ شده آب و جارو شده اين شهر برای سر تو کوچه هاشان همه پاکیزه و کم سنگ شده همه جا صحبت از غارت اموال شماست بخدا بيعتشان حقه و نيرنگ شده ۱۸هزار نفر بیعت شکستند و مسلم را تنها گذاشتند سفیر امام حسین غریب و تنها چه کردند با این آقا بمیرم بدنش را از بالای دارالاماره .... الا لعنه الله علی القون الظالمین... 🆔 @menbariha ديدند،ذوالجناح حركت نمي كنه،عوض شد مركب هاي ابي عبدالله،روايت مي گه هفت مركب برا حسين عليه السلام عوض كردند،اما بايد بمونه،آخه اينجا كربلاست،همچين كه اون پيرمرد گفت:اينجا كربلاست،ديدن ابي عبدالله يه دست به محاسنش گرفت،يه نگاه به آسمون كرد: "انا لله و انا اليه راجعون،اعوذباالله من الكرب و البلا، هاهُنا مسفك دمائنا، هاهُنا مقتل رجالُنا" بنا شد بمانند، با چه عزتي زینب را پياده كردند،همه مراقب زينبند،همه مراعات زينب و مي كنند،همه ميان دورش حلقه مي زنند،قد و بالاش و نبينه دشمن،اي واي،همه كاري مي كنند،گرد و خاك رو چادرش نشينه،آخه اين زينبه،اين دختر علي است،همه مراقبند،نمي دونم،هشت روز ديگه،نه روز ديگه،كار همين زينب،به جايي رسيد،ديدند داره وسط بيابون مي دوه،هي دو دستي رو سرش مي زنه،هي مي گه واحسينا،كارش به جايي رسيد،اين زينب پرده نشين،اومد تو گودال نيزه هارو كنار زد،شمشيرهارو كنار زد،اي واي مي خواي بگم آخرش چي شد،اين لبهاشو گذاشت رو لبهاي بريده،حسين........... 🆔 @menbariha 🌴زبانحال حضرت زینب علیهاالسلام🌴 آه از این خاک و خارها برگرد وای از این شوره زارها برگرد  خوب پیداست جای نخلستان  لشگری در غبارها برگرد  جان به لب کرده کودکانت را خنده ی نیزه دارها برگرد حرمله آمده ست و بند آمد  نفس شیرخوارها برگرد  دخترانت چقدر میلزرند از حضور سوارها برگرد اي حسين..........  ترس دارم که بال و پر بزنند به علمدارمان نظر بزنند  تا که از خواهرت جدا نشوی تا که صاحب عزای ما نشوی  تا که در خارهای این صحرا غرق در زخم ها نشوی تا که در شیب تند آن گودال با لب تیغ آشنا نشوی  تا لباس تو را ز تن نبرند تا هم آغوش بوریا نشوی  جان مادر بیا بیا برگرد آه از این کربلا بیا برگرد 🆔 @menbariha سلام بر اين سه ساله اي كه وقتي مي ري حرمش،سر در حرمش اين يه بيت با دلت بازي مي كنه: آنكه در اين مزار شريف آرميده است اُم البكاء رقيه ي محنت كشيده است ■□■□■□■□■◇□■□■□■□ چشم تو را چقدر بر اين در گذاشتند گفتي پدر مقابل تو سر گذاشتند تنها به اين بسنده نكردند شاميان پا را از اين كه بود فراتر گذاشتند يعني حساب كوچكي پيكر تو را با تازيانه هاي مكرر گذاشتند يه جاي سالم تو اين بدن نمونده بود... قربون اين دختر سه ساله برم،تو خرابه يه مهموني گرفت،ديد جاي باباش خاليه،گفت:الان بابامو صدا مي كنم،هي گريه كرد.. حسين بابا،دخترت از دنیا بریده بدون تو خوشی ندیده چشام به در دوخته بابایی خیلی دلم سوخته بابایی وقتي سر رو گرفت تو بغلش،اول حرفي كه زد، من الذي ايتمني علي صغر سني؛بابا كي من و به اين كودكي يتيم كرد، مَنْ ذَا الَّذي خَضَب شيبك بدمك ،صدا زد بابا كي محاسنت رو خاكي و خوني كرد،بع
هدایت شده از کانال خطبا مدیا
د محاسن رو كنار زد،نگاش به رگ هاي بريده افتاد، مَنْ ذَا الَّذي قَطع وَ رِيدَيْكَ، آي حسين..... يا لَيْتني كَنت عمياءَ ،خيلي با دل عمه بازي كرد با اين جمله،گفت:بابا كاش كور بودم نمي ديدم،كي تو رو به اين روز انداخته،كي دندونات رو شكونده، آخ بمیرم یک موقع ديدن سر يه طرف رقيه يه طرف .....حسين 🆔 @menbariha 🌸🌸🌸🌸🌸 ملجاء اهل حرم تا ظهر اگر عباس بود شب نگهبان در کنار نهر علقم زینب است مدعي ديگر مزن بيهوده لاف عاشقي اين حسين تنها يك عاشق دارد آن هم زينب است 🌸🌸🌸🌸🌸 اینقدر عاشق برادرشه که بچه شو مي فرسته میدان،دوتا بچه ها رو حاضر کرد، اومدن گفتند دايي! تو رو خدا، همه رفتند، تو كه بري ما به چه اميدي زنده بمونيم اجازه بده میدان بریم ؛ اما آقا اجازه ندادند. راهشون رو گرفتند طرف خيمه خانم‌زینب، تو خيمه است، نيومده مبادا داداش خجالت بكشه.... يه وقت ديد صدای هق هق و گریه بچه هاست گفتند مادر ، دایی اجازه نداد... بچه هارو،كفن پوش كرد، عمامه بست براشون، اومدند پیش حسین ع ، بچه ها نگذاشتند مادر حرف بزنه،خودشون رو انداختند رو پاي دايي،گفتند دايي جان! جان مادرت، اجازه بده ... دوباره در دل من خیمه عزا نزنید نمک به زخم من و زخم خیمه ها نزنید شکسته تر زمن پیر دیگر اینجا نیست مرا زمین زده است اکبرم شما نزنید برای آنکه نمیرد كنارتان زينب براي بردنتان جز مرا صدا نزنيد ميان اين همه لشكر كنار اين همه تيغ چگونه باز بگويم كه دست و پا نزنيد خدا کند که بگوید کسی به قاتلتان فقط نه اینکه دو بی کس دو تشنه را نزنید اگر كه در برابر چشمان مادري دل خون سر دو تازه جوان را به نیزه ها نزنید وقتی بچه هاش شهید شدن از خیمه بیرون نیمد ؛ يه بار عبدالله بن جعفر سئوال كرد،خانم جان من مي دونم كارهاي تو حكمتي داره،تو عالمه غير معلمه اي،بگو ببينم مي گن هر كسي رو زمين افتاد،تو رفتي كمكش،اما چرا بچه هام افتادن نرفتي،گفت:ترسيدم داداشم خجالت بکشه... اي حسين.. 🆔 @menbariha رها کن عمه مرا باید امتحان بدهم رسیده موقع آن که خودی نشان بدهم رها کن عمه مرا تا شجاعت علوی نشان حرمله و خولی و سنان بدهم دلم قرار ندارد در این قفس باید کبوتر دل خود را به آسمان بدهم عمو سپر برای تو با سینه میشوم هیهات اگر به نیزه و شمشیرها امان بدهم حسین خیلی سفارش عبدالله را به زینب کرده مدام دستش توی دستای زینبه اما یه موقع وقتی عمه اومد بالای گودال قتلگاه، زینب داره اون چیزی رو می بینه که یک مرتبه از خود بی خود شد، از بالای تل داره می بینه، همه دور حسینش حلقه زدن، شمشیرا بالا میره، یه مرتبه دید عمه دو تا دستش رو روی سرش گذاشت، تا دست عمه رو سرش رفت، دست عبدالله رها شد، دید حالا وقتشه، معلوم ِ یه خبری ِ، عمه ی من بی خود دست رو سرش نمیذاره، یه وقت دیدن بچه داره میدوه"وَالله لا اُفارِقُ عَمّی" این بچه ی ده ساله،یازده ساله، نه شمشیر داشت،نه زره داشت،رجز خوند رفت جلو، رفت وسط میدان، یه مرتبه دید شمشیر بالا اومد، الان ِ که سر عمو جدا بشه، یه مرتبه دست کوچیکش رو سپر کرد، تا دستش رو زدن دو تا ناله زد اول گفت یا عماه؛عموجان! دوم ناله زد یا اماه؛ آخ مادر... تو مدینه به باباش تیر زدن، اما تیر به تابوتش زدن، اما کربلا حرمله نشست، یه تیر سه شعبه به گلوی عبدالله، ای حسین.... ای خدا به اون لحظه ای که افتاد تو بغل حسین،شاعر قشنگ میگه آخر این غزل: فقط نصیب من و شیرخواره شد این فخر که روی سینه ی مولای خویش جان بدهم 🆔 @menbariha منم قاسم حسن را نور عینم برادر زاده مولا حسینم منم قاسم ز آل مصطفایم     فروغ دیدگان مجتبایم شب عاشوراء اين آقا زاده ي سيزده ساله اي كه امشب اومدي براش ناله بزني،وقتی از عمو سوال کرد آیا منم شهید میشم،عمو بهش گفت:مرگ در نزد تو چگونه است،اين جمله چقدر زيبا مي درخشه بر تارك تاريخ كربلا، قاسم گفت:اهلا من العسل، ابي عبدالله فرمود: فردا به بلاي عظيمي دچارت مي كنن... ای حسین... لباس رزم اندازه تن قاسم نبود روز ... عاشورا خود امام حسین علیه السلام عمامه اش را دو نیمه کرد و با نصفش کفن پوشش کرد با نصفش سر و صورتش را پوشاند..‌. دو شباهت بین قاسم و پدرش امام حسن (علیه السّلام) هست، اول اینکه بدن پدر را تیرباران کردند، به قاسم هم سنگ زدند با این تفاوت که امام حسن (علیه السّلام) را پس از مرگ تیر به تابوت زدند، ولی قاسم هنوز زنده بود، عمر سعد صدا زد مگر نمی بینید این پسر زره ندارد، او را محاصره کنید به او سنگ بزنید. دوم اینکه وقتی به امام مجتبی (علیه السّلام) زهر دادند، دیدند آقا از شدت زهر پا بر زمین می کشند، این بچه هم زیر سم اسب ها پا بر زمین می کشی
هدایت شده از کانال خطبا مدیا
د. شکسته استخوانی ناله می زد                   شهید نیمه جانی ناله می زد کنار پیکر این طفل معصوم                      کبود قد کمانی ناله می زد 🆔 @menbariha شب ششم محرمه شبی که متعلق است به اون آقا زاده ای که خیلی از شهدای نوجوانمون به اقتدا کردند و فدای امامشون شدند. شب اون آقا زاده ای که درس بزرگی به همه جونای ولایی داد. اون  آقازاده ای که وقتی در شب عاشورا عمو از او سوال کرد مرگ در نظر تو چگونه است با افتخار گفت:« احلی من العسل»،اون آقازاده ای که امامش به او فرمود: يابن اخي انت من اخي علامه و اريد ان تبقي لِاَتسلي بك. (به به  عجب جمله ای فرموده آقا ،کیا میخوان با عث قلب امام زمان باشن) فرمود :قاسم جان وجود تو موجب تسلي دل من است. را ستي چه مقام با عظمتي است كه در سن سيزده سالگي باعث آرامش دل عموست. دو نكته ای تو روضه حضرت قاسمه که تو هیچ روضه ای از شهدای کربلا دیده نمیشه نکته اول اینه: مرحوم محدّث قمّى در نفسالمهموم نقل مىكند:(جَعَلا يَبْكيانِ حَتّى غُشِىَ عَلَيهِما)؛«هر دو آنقدر گريه كردند كه هر دو بيهوش شدند»! ما در وداع هيچ شهيدى از شهداى كربلا اين حال را از امام (عليه السلام) نمىبينيم!!  نکته دوم هم که همه مقاتل نوشتند اینه وقتی شب عاشورا حضرت قاسم فرمود مرگ در نظر من از عسل شیرین تره امام حسین جمله حانسوزی فرمود که در مورد هیچ شهیدی نفرمود: «بَعْدَ انْ تَبْلَو بِبَلاءٍ عَظيمٍ » قاسم جان تو بعد از بلای عظیمی کشته میشی تا قاسم روز عاشورا تنهايي عمو رو ديد اومد اجازه ميدان بگيره  امام دستهايش را به گردن قاسم انداخت ، آنقدر گريه كردند كه هر دو بيهوش شدند. «فَلَمْ يَزَلْ يُقَبِّلُ يَدَيْهِ وَ رِجْلَيْهِ حَتَّى أذِنَ لَه» اينقدردستو پاي عمو را بوسيد تا عمو را راضي كرد  رفت ميدان اما:  امان ز لحضه آخر كه دست و پا ميزد                    عموي بي كس خود را فقط صدا مي زد  هنوز زنده بود كه اون نانجيب مي خواست سر از بدنش جدا كنه . فَجَلَّى الْحُسَيْنُ عليه السلام كَمَا يُجَلِّي الصَّقْرُ ثُمَّ شَدَّ شِدَّةَ لَيْثٍ أُغْضِبَ حسين عليه السلام كه فرياد برادرزادهاش را شنيد مانند باز شكارى خود را ببالين وى رسانيده و چون شير ژيانى شمشير كشيده بقاتل وى حمله كرد. بعضي از شهدا همان يك دفعه آقا را صدا مي زدند اما اين ناز دانه با اينكه ابي عبد الله عليه السلام بالاي سرش تشريف داشتند مكرر صدا مي زد يا عماه ، و پاشنه پايش را حركت مي داد.  امان زتشنگي و پا كشيدنش بر خاك                    كه مُهر داغ دلش را به كربلا مي زد عجيب نيست كه قدش ، چون قد آقا شد              زبس كه بر بدنش خصم، نيزه جا ميكرد هر آنكه بود در آنجا تن يتيمش را به روي خاك زمين  يا كشيد يا مي زد  با عجله اومد بالاي سر قاسم:«يَعِزُّ عَلى عَمِّكَ انْ تَدْعوهُ فَلا يُجيبُكَ اوْ يُجيبُكَ فَلا يَنْفَعُكَ» يعنى برادر زاده! خيلى بر عموى تو سخت است كه تو بخوانى، نتواند تو را اجابت كند، يا اجابت كند و بيايد اما نتواند براى تو كارى انجام بدهد.  منبع:لهوف سیدبن طاوس 🍂🌷🍂🌷🍂🌷🍂 گفت روضه خون،نیمه شب از روضه بر می گشت،همچین که رسید سر کوچه،ماه محرمه روضه خونده،خسته..گفت برم خونه. رفتم خونه،سر کوچه مردی نشسته بچه ای رو بغل گرفته،خیال کرد مستحقه سکه ای رو گذاشت رو قنداق بچه،پدر بچه سرشو بالا آورد گفت آقا شیخ من می شناسمت روضه خون آقام حسینی من گدا نیستم،گفت پس نصف شبی با بچه شیر خوار سر کوچه چه می کنی؟ گفت خدا بعد سالها به من یک بچه عنایت کرده،سر شب حالش بد شد به مادرش گفتم غصه نخور،می رسونمش بیمارستان خوبش می کنم بر می گردم،خانمم خیالش راحت شد بچه رو بردم بیمارستان تا بردم پزشکا گفتن بچه ات جون داده،خب برا چی اینچا نشستی؟ گفت من به مادرش قول دادم.. هی میرم جلو خونه هی بر می گردم هی میگم جوابشو چی بدم؟ آی حسینیاااا.. خبر داری اربابت به رباب گفت علی رو سیرابش می کنم؟ لشکر می گه یک جا دلمون برا حسین سوخت اونجایی که حسین علی رو بالا گرفت...همه جا یک تیر انداز اگه بخواد تیر اندازی کنه باید یک جای سیاه باشه تا نشونه بگیره،اما همچین که سپیدی گلوی بچه ... یک نگاه کرد گفت حرمله چرا بیکار ایستادی؟ گفت امیر چه کنم؟ گفت پدر و بزنم یا پسر؟ گفت پسر بزن پدر خودش می میره.. یک وقت حسین دید این بچه بال بال می زنه... حرمله یه تیر به گلوی علی زد،سر بچه رو شونه حسین افتاد.. آقا هی می اومد سمت خیمه هی بر می گشت.. خدا نیاره بابایی با دست خودش قبر بچشو بکنه.. دیدن ابی عبدالله با دستش قبر کوچیکی رو می کنه،همچین که علی رو تو قبر گذاشت زینب صدا زد داداش چرا خاک نمی ریزی؟ صدا زد خواهر مگه نمی بینی چشماش داره نگام می کنه . حسین... یک وقت دید یکی می گه آقا جان مادرت صبر کن..
هدایت شده از کانال خطبا مدیا
آقا جان مادرت صبر کن.. برگشت دید ربابه..آقا بذار یک بار دیگه بچمو ببینم ... بذار براش یک بار دیگه لالایی بخونم تا کاروان رو اوردن وارد شهر کردند بچه ها ترسیدند،یکی دف می زنه،یکی دست می زنه.. این بچه ها می گفتن داداشمو کشتن دست می زنن.. عمه بابامو کشتند دارن دست می زنن یک وقت زینب نگاه کرد دید همه دارن یک نقطه ای رو نگاه می کنن،دیدن بالا محمل رباب دستارو تکون می ده .. یک وقت نگاه کرد گفت عروس مادرم چیه دستاتو تکون می دی؟ صدا زد خانم،ما بین این زن ها دیدم یک زنی بچشو بغل گرفته،یاد علی اصغرم افتادم... حسین ‌..... 🆔 @menbariha ای تجلی صفات همه ی برترها چقدر سخت بُود رفتن پیغمبرها قد من خم شده تا خوش قد و بالا شده ای بخدا عشق پدر نیست کم از مادرها به امام صادق عليه السلام وقتي عرضه داشت،بهترين لذت براي يك پدر؟گفت:وقتي ببينه بچه اش خوش قد و بالا شده،جلوش راه مي ره، پسرم! می روی اما پدری هم داری نظری گاه بیندار به پشت سرها عبارت مقتل عجيبه،مي گه وقتي،علي اكبر اومد اجازه ي ميدان بگيره، اِستأذن، بلافاصله آورده: اباعبدالله فأذن،تا گفت: بابا برم،گفت:برو،اما قبلش : سر راهت دم آن خيمه كمي راه برو تا كه آرام بگیرند کمی خواهرها مادرت نیست اگر ،مادر سقا هم نیست عمه ات هست به جای همه ی مادرها مرحوم حُرّعاملي نوشته،مرحوم شيخ مفيد نوشته، ميگه:سكينه خانم سلام الله عليها، ميگه پدرم تو خيمه مضطرب و نگران بود، علي وسط ميدان،هي ميرفت جلو در خيمه نگاه ميكرد،هي برميگشت عقب، يه مرتبه ديدم،الله اكبر،مي خوام عبارت رو بخونم معنا كنم،حضرت سكينه مي گه: فَرَأیتُهُ قَد أشرَفَ عَلَی الموت، ديدم مرگ داره بر بابام غلبه ميكنه، وَ عَيناهُ تَدورانِ کَالمُحتًضَر، سكينه داره ميگه، هنوز حسين از خيمه بيرون نرفته، هنوز وسط معركه نرسيده، فقط علي رفته، سكينه ميگه نگاه كردم ديدم، مثل آدم محتضر، بابام هي ميره و مياد، يه مرتبه ديدم،صداي برادرم بلند شد،ميگه ابَتا عَلَیكَ مِنّى السَّلامَ، تا صداي علي بلند شد،بابام از وسط خيمه داد زد، ولدي علي، باباصبر كن اومدم،اوج عظمت مصيبت علي اكبر اينه كه،حسين بن علي،قربونش برم،رحمةالله الواسعة،تو كربلا يه جا نفرين كرد،الله اكبر،تا اومد بالا سر علي يه نگاه به لشكر كرد، گفت:عمر سعد قَطِعَ الله رَحِمَک، چيكار كردي با بچه ام، با ميوه ي دلم چيكار كردي، حسين نفرين كرد، قَتَلَ الله قَومً قَتَلوک،واي واي،امان امان،نمي دونم،چه جوري ابي عبدالله اومد،نفس المهموم شيخ عباس ميگه:مقرم مي گه،مي گه تا علي اكبر به شهادت نرسيده بود،كسي نديده بود ابي عبدالله صداش رو بلند كنه، بلند گريه كنه، اما از علي اكبر، يه مرتبه ديدن صداي حسين،بلند شد، رَفِعَ صُوتَهُ بِالبُکاء،يه آقايي هي ميگه ولدي،اي واي اي واي،رسيد تو معركه، سيدبن طاووس ميگه، راوي كربلا ميگه، ميگه ديدم حسين لااله الاالله،دلش رو داري بشنوي، ميگه ديدم حسين،اين تيكه آخر نزديك بدن، ديگه زانوهاش رمق نداشت، ديدن حسين داره با زانو راه ميره، هي بلند ميشه مي خوره زمين،هي ميگه پسرم‌... ای حسين............. خواهم كه بوسه ات زنم،اما نمي شود جایی برای بوسه که پیدا نمی‌شود لب را به هم بزن، نفسی زن که هیچ چیز شیرین‌تر از شنیدن بابا نمی‌شود ای پاره‌پاره‌تر ز دلِ پاره پاره‌ام گفتم بغل کنم بدنت را نمی‌شود چيكار كردن،آي حسين......... يا صاحب الزمان(عج)،كنايه فهم ها: باید کفن به وسعت یک دشت آورم در یک کفن که پیکر تو جا نمی‌شود هركاري كرد ديد فايده نداره،چيكار كرد،بدن رو جمع كرد، خودش رو انداخت رو بدن علي، ديگه بلند نشد، ديدن زينب داره مي دوه وسط نامحرم ها، هي تو سرش ميزنه،اي حسين........ خيز  و از جا آبرويم را بخر عمه را از بين نامحرم ببر زينبي كه هيچكي قد و بالاش رو نديد،بگو يا حسين........... 🆔 @menbariha یاكاشف الكرب عن وجه الحسین اكشف كروبنا بحق اخیك الحسین علیه السلام بر لب آبم و از داغ لبت می میرم هردم از غصه جانسوز تو آتش گیرم مادرم داد به من درس وفاداری را عشق شیرین تو آمیخته شد با شیرم اكبرت كشته شد و نوبتم آخر نرسید سینه ام تنگ شد از بس كه بود تأخیرم امشب شب تاسوعا ست، امشب شب آن آقایی است که غیر مسلمانها هم به او متوسل می شوند، امشب دست به دامن آن آقایی بزن که دستگیر عالم است، باب الحوائج است. کربلا کعبه عشق است و من اندر احرام شد در این قبله عشاق دوتا تقصیرم دست من خورد به آبی که نصیب تو نشد چشم من داد از آن آب روان تصویرم باید این دیده و این دست دهم قربانی تا که تکمیل شود حجّ من و تقصیرم وصل شد حال قیامم ز عمودی به سجود بی رکوع است نماز من و این تکبیرم بدنم را به سوی خیمه اصغر نبرید که خجالت زده زان تشنه لب بی شیرم همراه ابی عبدا