eitaa logo
روضه دفتری
24.7هزار دنبال‌کننده
215 عکس
10 ویدیو
8 فایل
روضه های آماده و کامل از ابتدا تا انتها بااستفاده از جملات عامیانه و کاربردی ، همراه صوت با متن مداحی نوحه با توجه به مناسبت های پیش رو لینک کانال در ایتا👇 #روضه_دفتری @roze_daftari https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 گروه👆 •✾•🌿🌺🌿•✾
مشاهده در ایتا
دانلود
ادامه روضه 👇👇 داره ابی عبدالله میاد سمت خیمه ها، یه وقت دیدن دختر حسین دوید تو خیمه.. بچه ها دست بابا خونی شده گمونم شیرخوراه قربونی شده عباشو طوری رو اصغر کشیده گمونم خیلی خجالت کشیده ▪️مختارنامه سنگ دل ترین دشمن رو بیرون کشید، گفت:بگو ببینم جایی شد دل تو هم به حال حسین بسوزه؟ گفت: اول بذار برات بگم امیر، من جزء کسانی بودم که هر جا حسین از پا نشست، هم دست زدم هم هلهله کردم، اما یه جا شد دل من هم به حالش سوخت، دیدم بچه رو زیر عبا پنهان کرده، سمت خیمه ها نمیاد ▪️نگاه کردم دیدم دم خیمه یه خانمی ایستاده، فهمیدم مادر این بچه است، حسین روش نمیشه سمت خیمه بره. گفت: بگو ببینم نانجیب، خلاصه آقای ما چیکار کرد؟ گفت:امیر دیدم اومد پشت خیمه ها رو خاک نشست، بچه رو روی خاک گذاشت، با سر شمشیر یه قبری رو کند، می خواست بی سر و صدا بچه رو دفن کنه، یه وقت خانم ها از خیمه بیرون اومدند حسین..... صدا ناله ات گره بخوره به ناله ی رباب امشب... حسین... اشک هاتو روی دست بگیر، دستت رو بالا ببر، بدم المظلوم اللهم عجل لولیک الفرج🙏
🕊﷽🕊 🌷 🕊 🌷 🕊 🌷 🕊 🌟ماهدیه کنیم بروح احمدصلوات 🌟برآدم و نوح وهم محمدصلوات 🌟بر جمـه انبیا و اوصیا باد سلام 🌟بر خاتم انبیا محمــــد صــلوات () 🔸 🔸 🔸 🔸 🔸 🔹 ..3 🌾خوشا روزی که غمخوار من آید 🌾شبـــــی آقا به دیـــــدار من آید 🌾خوشــــا روزی که ماه من بیاید 🌾به پایان آن شـــب تار من آید ♻️آقا جان..امروز به هزار امید اومدیم تو مجلس.. مگه میشه مولا جوابمون رو نده؟ 🌾خوشاروزی که دردل غم نباشد 🌾شـــب شادی دلــــدار مـــن آید آقا جان.. 🌾بجزدیدارتو آقاجان کاری ندارم 🌾بیــــا تا آخـــــرِ کار من آیـــــــد 🌷.. ⏪ان شاالله بیاد اون روزی که امام زمان تکیه به دیوار خانهٔ کعبه بزنه.. لحظه ای که صدا میزنه.. 🌷.. (همه صدا زدند) ⬅️ماه ماه شعبانه.. (ماهی که پیامبر اکرم می فرماید: ماه شعبان ماهیه که اعمال انسانها بالا می ره..در حالیکه مردم از اون غفلت می کنند) بهترین و خالص ترین عمل چیه پیش خدا؟ گریه برا مصائب اهل بیته.. مخصوصا یکی یه دونهٔ خدا ابی عبدالله.. قدر اشک چشمتُ بدون.. ⬅️تو همین ماه شعبان دو تا قنداقه رو ملائکه به آسمونا بردند.. یکی قنداقه ابی عبدالله بود.. یه وقت بی‌بی دوعالم نگاه کرد دید حسینش تو گهواره نیست.. (مضطرب شد نگران شد..مادره دیگه دل نگران میشه) ⏺پیغمبر فرمود فاطمه جان نگران نباش، آسمونیا چشم انتظار حسینت بودن.. ملائکه عاشق زیارت پسرت بودند..آسمونیا میخواستن حسینتو ببینند.. بعد از سه روز قنداقه ابی عبدالله رو سالم آوردن برای مادرش، خانم فاطمه زهرا.. 🍁(دومین قنداقه که به آسمان برده شد میدونی کدوم قنداقه بود) ⬅️قنداقهٔ نازدانهٔ امام عسکری و نرجس خاتون.. اصلا نازدانه همه عالمه.. ولی نعمت همه مونه... قنداقه آقا صاحب الزمان رو هم به آسمان بردند،، بعد مدتی برگردوندن.. اما اما اما.. (هااا...بعضیا فهمیدن چی می خوام بگم..جلو جلو رفتن تو روضه...) ⬅️آخ من یه مادری رو سراغ دارم تو خیمه.. رو خاک ها نشسته..هی دست رو دست میزنه.. میگه ای خدایی که یوسف رو به یعقوب برگردوندی، ،پسر منم بهم برگردون.. ای (رباب)3 .. (امان دل از دل رباب)2 نام باب الحوائج علی اصغر امام حسینه.. 🔆🔅به نیت اونایی که التماس دعا گفتن.. آی مریض دارا.. حاجت دارا.. آی جوون دارا..آی گرفتارا.. بندِ قنداقهٔ این آقازاده رو بگیر.. (علمای بزرگ وقتی حاجت بزرگی داشتن متوسل میشدن به روضهٔ علی اصغر ع) آی آبرو دارا..آی آرزومندان کربلا.. اما یه وقت دیدن ابی عبدالله وسط میدان حیرانه.. ♻️( خدا نیاره برا هیچکس به چه کنم ،چه کنم بیفته) ⏪آره والله،، همه کارهٔ عالم،، چاره ساز عالم،، ارباب من و شما نمی دونه چکار کنه.. یه قدم سمت خیمه برمی داره.. دوقدم برمی گرده.. نمی دونه چی جواب مادر علی اصغر رو بده.. اما دیدن قنداقهٔ علی اصغر رو زیر عبا پنهان کرد.. بجای اومدن به خیمه.. آخ رفت پشت خیمه.. داره برا علی اصغرش قبر آماده میکنه.. آاااخ..الهی هیچ بابایی به روز حسین نیفته.. الهی هیچ بابایی برا جگر گوشه اش قبر آماده نکنه.. ⚜آخ گُلِ نشکفته ام راچید دشمن ⚜سپس براشک من خندید دشمن ⚜الهــــــی که نبیـــــند باغبانـــی ⚜شـــود یاس سپیدش ارغــوانی ⬆️(اوج)اومدن گفتن رباب.. اگه می خوای یه بار دیگه بچه تو ببینی.. زود برو پشت خیمه.. اما یه وقت رسید.. دید حسین، علی رو داخل یه قبر کوچولو گذاشته.. می خواد خاک بریزه.. صدا زد مهلا مهلا یابن الزهرا.. آقا جااان.. اجازه بده یه بار دیگه صورت قشنگ  اصغرمو ببینم.. آقا جان مادرم طاقت ندارم.. بزار یه بار دیگه علی مو ببینم.. آخ مادر سیرابت کردند مادر.. با تیر سه شعبه آبت دادن مادر.. آخ علی جان.. 🦋(دشتی) 🍂لالایی کودکِ ناخورده شیـــرم 🍂شدی سیرابِ خون طفلِ صغیرم 🍂دعا کــــن بعد تو مادر بمیـــــرد 🍂نباشــد قبـــر تو در بر بگیــــرد ✅خدابه حق ابی عبدالله ع.. به حق شیرخوارهٔ حسین...علی اصغرع.. به حق ناله های دل خانم رباب.. هرکسی با هر حاجتی اومده.. امروز کسی دست خالی برنگرده.. ⏹همهٔ حاجات مد نظر، رأس همه حوائج فرج آقامون مولامون صاحب الزمان،از عمق وجودت ناله بزن..بگو.. ⬇️صلوات حذف نشه لطفا⬇️ 🦋هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🦋 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
❣﷽❣ ♨️ (3) ♨️ ♦بر نور جمال پاک احمد صلوات ♦برعطر وجود حی سر مد صلوات ♦بر وجه نکوی وخلق نکوی رسول ♦برخاتم انبیاء محمدوآل محمد صلوات ( ) ☇ای اهل عزا اجر شما با علی اصغر ☇مهمان حسینیم  بگو یا علی اصغر ☇این کودک شش ماهه گل باغ رباب است ☇پرپر شده درگلشن زهرا علی اصغر ☇ای سینه زنان دامن شش ماهه بگیرید ☇چون کرده به هر درد مداوا علی اصغر ☇طفلش مشماری که بود باب الحوائج ☇پرونده ما را کند امضاء علی اصغر 🔲 السَّلامُ عَلى عَبدِ اللّهِ بنِ الحُسَینِ الطِّفلِ الرَّضیعِ.. المَرمِیِّ الصَّریعِ ، المُتَشَحِّطِ دَما ، المُصَعَّدِ دَمُهُ فِی السَّماءِ... المَذبوحِ بِالسَّهمِ فی حِجرِ أبیهِ ، لَعَنَ اللّه ُ رامِیَهُ حَرمَلَةَ بنَ كاهِلٍ الأَسَدِیَّ وذَویهِ ⬅️بریم در خانه ی باب الحوایج ، شیرخواره ابی عبدالله .. بریم کربلا... کنار قبر شش گوشه ارباب بی کفن ... اون آقایی که پایین پاش علی اکبر ع خوابیده... آخ رو سینه اش علی اصغر ع ... امان از دل حسین ... یا حسین 3 ⬅️در حالات میرزای قمی نوشتن گاهی 10 روز روضه می‌گرفت سفارش میکرد .. میگفت هر 10 روز روضه علی اصغر رو بخونند .. (گفتن آقا کسای دیگه هم بودند کربلا که شهید شدند.. علی اکبر بوده .. قاسم .. ابالفضل بوده چرا هر ده روز روضه علی اصغر (چرا؟؟)) فرموده بودند..برا اینکه علی‌اصغر مظلوم بود.. اونایی که تو کربلا بودن زبون داشتند.. از عطش ناله میکردند.. شمشیر داشتن جنگ میکردند.. اما علی اصغر شش ماهه زبون برای حرف زدن نداشت ... آخ مرد جنگ نبود .. لباس رزم به تن نکرد.. تو آعوش ابی عبدالله پرپر شد.. 🔰 بعد فرمودند اگه مشکل دارید اگه هر دری میزنید مشکلتون حل نمیشه.. روضه علی اصغر ع بگیرین .. خیلی در خونه علی اصغر امام حسینو بزنید .. امان از دل ابی عبدالله .. بمیرم برا دل داغدارت یا حسین .. 🎇آی حاجت دارا... جوون دارا ..آی مریض دارا... ( یه لحظه رو یاد کنمو التماس دعا..) ☆هر چه آمد به سرم دست به زانو نزدم ☆جزخداوند به عمرم به کسی رو نزدم ☆روی دستم گل بی برگ و برم را کشتن ☆رو زدم آب بگیرم پسرم را کشتن ☆حرمله خیر نبینی گل من نو رس بود ☆کشتنش تیر نمیخواست نسیمی بس بود ⬅️(راوی میگه دیدم ابی عبدالله زیر عبا قنداقه ی خونی پنهان کرده ..متحیره) آخ یه قدم سمت خیمه برمیداره دو قدم برمیگرده .. (میگه اینقده دلم برای حسین سوخت منم براش گریه کردم) با خودم گفتم چرا نمیره سمت خیمه ها .. دیدم یه عده زن و بچه جلوی خیمه ها منتطرند .. چشم براهند علی برگرده .. 🍁بچه ها دست بابا خونی شده 🍁گمونم شیش ماهه قربونی شده 🍁عبارو طوری رو اصغر کشیده 🍁معلومه خیلی خجالت کشیده ⬅️میگه دیدم ابی عبدالله اومد پشت خیمه ها با غلاف یه قبری کند .. این بدن مطهرو دفن کرد.. (یه جمله بگم آقا جان یا اباعبدالله..) آقا جان زخمی ندیده بود این بدن .. (فقط یه تیر خورد ،، ) نخواستی این بدن رو کسی ببینه ،، نخواستی خواهراش ببیننه .. آقا جان نخواستی مادرش رباب ببینه .. نخواستی عمه اش زینب ببینه .. آقا جان ... بمیرم برا اون ساعتی که همه ی این زن و بچه اومدن قتلگاه... دیگه حرف یه زخم نبود.. (تو ناحیه مقدسه داریم) فرقةٌ بالسيوفِ .. فرقةٌ بالرماح .. فرقةٌ بالحجارةِ .. فرقةٌ بالخَشَبِ والعصا .. یه عده با شمشير زدن، یه عده با نيزه، یه عده اى با سنگ، عده اى هم با چوب وعصا چه کردند با عزیز برادر زینب ... ◾️خاک عالم به سرم کز اثر تیغ سنان ◾️جای یک بوسه ی من بر همه اعضای تو نیست ⚜صل الله علیک یا مظلوم یا اباعبدالله یا لیتنا کنا معک فافوز فوزا عظیما دعا👇👇 اَللّهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَجَ وَ الْعافِیَةَ وَ النَّصْرَ وَ اجْعَلْنا مِنْ خَیْرِ اَنْصارِهِ وَ اَعْوانِه ِوَ الْمُسْتَشْهَدینَ بَیْنَ یَدَیْهِ وَ الفائزینَ بلِقائه 🔰جهت شادی روح امام و دو فرزند امام علما صلحا شهدا گذشتگان علی الخصوص گذشتگان این جمع و بانی محترم مجلس بخوانید رحمه الله من یقرا الفاتحه مع الصلوات هنگام پخش صلوات حذف نشه لطفا👇👇 🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
🕊﷽🕊 🔺 ▪️ ع ❤️بر عترت مصطفی مکرر صلوات ❤️بر فاطمه و ساقی کوثر صلوات ❤️خواهی گه شود مشکلت آسان بفرست ❤️بر چهره دلربای اصغر صلوات ✨هر شب تو را بزم عزاست مهدی جان ✨داغ دلت از کربلاست مهدی جان ✨مولا نبودی کربلا چه کردند 2 ✨با اصغر شیرین زبان چه کردند ((یا صاحب الزمان الغوث و الامان)) السلام علیک یا رضیع العطشان یا علی اصغر علیه السلام یا باب الحوائج ⭐️دنیا همه دیوانه و شیدای حسین است ⭐️مُهر همگان خاکِ کفِ پای حسین است ⭐️رمزی که شود ضامن ما در صفِ محشر ⭐️لبخند علی اصغر زیبای حسین است ⬅️دلتو ببرم یه لحظه کربلا آی کربلائیا، آی اونایی که حسرت کربلا به سینه دارین ، شش ماهه ابی عبدالله باب الحوائجه.... اگه گرفتاری مشکل داری ناله بزن ((یا باب الحوائج... یا علی اصغر)) بخدا با دستای کوچولوش گره های بزرگی رو باز میکنه... امروز بند قنداقه علی اصغرو بگیر... آقا زاده ای که باب الحوائجه... حالا هر حاجتی داری بسم الله... ((یا باب الحوائج یا علی اصغر)) (همه ناله بزنند) ⬅️میگفت مسافر بودم از شهری به شهر دیگه میرفتم، وسط جاده، وسط راه ، ماشینم خراب شد، با زن و بچه کوچیکم موندم گوشه خیابون... از ماشین پیاده شدم هر چی دستمو بلند میکردم، بهم اعتنا نمیکردند ماشینا رد میشدند، خدا چه کنم گرماست سوز عطشه،، خدا چه کنم نگام کنند... میگه یه وقت خانمم صدا زد آی مرد، بیا قنداقه بچمو رو دست بگیر.... (آ گرفتی میخوام چی بگم).... گفت قنداقه بچمو رو دست گرفتم اومدم وسط خیابون،،،، میگه یه مرتبه دیدم یکی یکی ماشینها نگه داشتند....ایستادند آقا چیه.. آقا مشکلت چیه... آقا چیزی شده... .....میگه همونجا قنداقه رو بغل گرفتم... شروع کردم گریه کردن... هی گقتم حسین حسین حسین.... مگه حسین قنداقه رو دستش نبود کربلا..... چه کردند با دل ابی عبدالله... چه کردند با جگر گوشه ابی عبدالله.... امان از دل حسین...3 یا حسین3... یه لحظه دلتو ببرم کربلا و التماس دعا...آی حاجت دارا، آی گرفتارا، آی جوون دارا،، ⬅️خدا لعنت کنه حرمله رو .. وقتی مختار قاتلان شهدای کربلا رو گرفت، حرمله رو هم گرفت... صدا زد حرمله تو که اینقدر سنگدل هستی، اینقدر بیرحم هستی، شد تو کربلا دلت بسوزه... ◀️گفت بله امیر یه جا تو کربلا خیلی دلم سوخت.... (کدوم لحظه بود ای نانجیب)... گفت اون لحظه ای دیدم حسین قنداقه علی اصغر رو زیر عبا گرفت داره از میدان بر میگرده... (اوج) یه قدم سمت خیمه بر میداره .... دو قدم برمیگرده... خدا چه کنه حسین.. مادرش رباب چشم انتظاره... جواب مادر چشم انتظارو چی بده.. یه وقت دیدن ابی عبدالله رفت پشت خیام حرم .. با غلاف شمشیر داره قبری محیا میکنه... خدا این طفلُ مادر نبینه... یه وقت شنید صدای نالهٔ مادری بلنده..... حسین...... حسین..... حسین.. حسین تو رو بجان مادرت زهرا س صبر کن حسین.... حسین اگه تو باباشی من مادرش ربابم بزار یه بار دیگه علیمو ببینم... (دشتی) 🔺مچین خِشت لحد تا من بیایم 🔺تماشای رُخ اصغر نمایم 🔺دوید او را گرفت با آهُ زاری 🔺که ای اصغر مگر مادر نداری آخ ▪️تو رفتی و شدم آواره اصغر ▪️وای لباسات پیش مادر مونده اصغر ▪️یقین دانم پدر در وقت دفنِت ▪️برا تو لالایی خونده اصغر هرچقدر ناله داری به مضطریه ابی عبدالله از سویدای دلت ناله بزن بگو یا حسین..... به نیت فرج امام زمان،،، شفای همه مریضا،، زفع گرفتاریها،،، (زمزمه کششی) ((یا باب الحوائج یا علی اصغر))... هدیه به پیشگاه قطب عالم امکان امام زمان عج ( صلوات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
AUD-20220726-WA0027.mp3
4.78M
دشتی حضرت علی اصغر(ع) 📝 👤 🎺 الا ای کودک شیرین زبونُم الا مادر مو داغِت را نبینُم لالایی کن ندارُم بهر تو شیر شدم از ناله های تو زمین گیر خدایا سهم او چند قطره آب است دلُم بهر علی اصغر کباب است گلوی نازکش شده پاره پاره بگوئید آسمون دیگر نباره بخواب آروم گُلِ ناخورده شیرُم من آخر از غمِ داغت میمیرُم لالا لالا گُلِ سرخ و سفیدُم شدی پرپر مو خیرت را ندیدُم الهی مادرت اصغر بمیره تنِ خونین تو در بر نگیره زِ بعدِ اصغرم آزاد شد آب ولی گهواره ی خالی دهم تاب بگو(هستی)که قلبم گشته صدچاک بخواند(پرویزی)با چشم نمناک
1. گریه نوزاد.mp3
327.1K
جهت استفاده درمراسم شیرخوارگان حسینی ...
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ 🔹حسین جان شب علی اکبرِ .. میگن همه کارایِ پدر دست پسر بزرگه .. میدونی چقدر علی اکبر مودب بود مقابل باباش؟ آی جوونایی که امشب گرۀ دلتون باز نشد زود نیت کنید بگید ما امشب میریم دستُ پای باباهامونُ می بوسیم بزار بابات تعجب کنه بگه چرا اینجوری میکنی بگو اخه رفتم فهمیدم اقام علی اکبر دوست داره پسر نوکر باباش باشه منم میخوام نوکرت باشم .. بگو اگه بابا من باهات بلند حرف زدم غلط کردم .. غلط کردم!!!کیه مثل بابای من و تو که نون حلال به بچه اش بده؟ نون حلال و شیر پاکِ که تو میگی صلی الله علیک یا عبدالله دلت میلرزه اونایی هم که مادر ندارن ، بابا ندارن خدا رحمتشون کنه .. 🔸به من گفته پسر اگه میخوای سربلند باشی باید غلام حسین باشی.. ما همه امشب اومدیم بگیم يا علی اکبر! حلقه به‌گوشمون کن در خونت.. روضه بخونمُ از همه التماسِ دعا .. فرمود بهترین لحظه برا یه بابا اون لحظه ای که جوونشُ میبینه داره راه میره جلوش .. بهترین لحظه برا پدر و مادر همین لحظه ست که به همه نشون میده میگه این پسر منه ببینید این نوکر حسینِ .. امام صادق علیه السلام فرمود بهترین لحظه برای بابا اون لحظه ای که میبینه جوونش جلوش راه میره ، قد میکشه .. گفتند آقا بدترین لحظه چه لحظه ایه؟ فرمود اون لحظه ای که بابا خودش بچه شو تو قبر بذاره .. بدترین لحظه برای بابا اون لحظه ای که دست و پا زدن بچه شو ببینه .. اینا همه برات مقدمه بوده روضه زیاد شنیدی میخوام زودی روضه بخونم ای عصایِ پیریِ بابا بلند شو از جا به خاطرِ دل لیلا بلند شو تا در کنار پیکر تو جان نداده ام آرام جانم از دلِ صحرا بلند شو ای با ادب به مویِ سپیدم نگاه کن روی مرا زمین نزن از جا بلند شو یعقوبِ دل شکسته به بالینت آمده ای یوسف مقطع الاعضاء بلند شو از باب امر نیست عزیزِ دلم ببین بابات دارد از تو تمنا میکند بلند شو فکری برای آبرویم کن غیورِ من ای پاسدار زینب کبری بلند شو آیینه داره مادر پهلو شکسته ام چه بر سر تو آمده زهرا...بلند شو ▪️همه پدرایِ شهدا فیض ببرن .. یادتون میاد اون شبی که پسرتون خواست بره جبهه؟ آخرین بار مادرا میگن یادمونه بچمون چی میگفت هی به قد و بالاش نگاه میکردیم چند قدم میرفت برمی گشت میگفت مادر حلالم کن .. همچین که اومد گفت بابا اجازه بده برم میدان ؛ فرمود برو علی جانم اما قبل رفتنت برو تو خیمه با خواهرات وداع کن .. اومد تو خیمۀ زینب (اجازه بدیدزبانِ حال بگم ..) خواهراش دورشُ گرفتند هی میگه عمه قربونت بره مواظب خودت باش عزیز دلم .. خواهراش دورشو گرفتند سکینه میگه مراقب خودت باش داداش جان .. یه دختر سه ساله میگه داداش نکنه ما رو تو این بیابون تنها بزاری .. آماده شد از زیر قرآن ردش کردن .. همچین که سوار شد اومد بره یهو دیدن اباعبدالله صدا زد پسرم صبرکن ؛ فرمود بله بابا گفت حالا که داری میری پیاده شو چند قدم جلو من راه برو خوب قد و بالاتُ ببینم.. بوی دل سوخته ای میاد .. امشب چه خبره؟ کربلایی ها ، علی اکبر رفت میدان .. تا نظر بر قد و بالای رسایت کردم سوختم از دل پر درد دعایت کردم جنگ نمایانی کرد جیگرش داره میسوزه .. برگشت جلو خیمه صدا زد بابا جیگرم داره میسوزه ابی عبدالله زبان رو دهان علی گذاشت یعنی بابا تو تشنه ای من از تو تشنه ترم .. دوباره رفت تو دل میدون زد با همه فرق میکنه علی اکبر... ▪️دیدن دیگه نمیتونن حریفش بشن مثل باباش حسین ، مثل پدر بزرگش علی ، مثل عموش امام حسن ، زد تو دلِ دشمن همونجا کوچه باز کردند.. من امشب آروم میگم ببینم کیه که میتونه جلوی خودشو نگه داره .. همچین که زد تو دل دشمن یه نانجیبی شمشیر به فرقش زد .. یکی نیزه به پهلوش زد .. این اسب جنگ دیده است تعلیم دیده است میدونه وقتی سوار دستشُ دور گردن بندازه یعنی باید برگرده به سمت خیمه ها .. همچین که دستشو انداخت دور گردن عقاب ، خون از سر علی ریخت جلو چشم اسبُ گرفت .. عوض اینکه بره سمت خیمه ها رفت تو دل دشمن .. یه وقت حسین نگاه کرد دید شمشیرا بالا میاد .. هی میگفت وای پسرم .. از خیمه میگن ابی عبدالله چنان دوید هی میخورد زمین بلند میشد .. هی میگفت ولدی .. وقتی اومد کنار علی دید علی داره پاهاشو رو خاکا میکشه .. شد شب هشتمُ بسه صبوری  امشب آخه شکسته شد غروری سوال من اینه علی اکبر قطعه به قطعه شد تنش چجوری؟ سواله من اینه چطور شهید شد؟ که تا حسین رسید نا امید شد؟ مگه چی دید اونجا که تو یه لحظه محاسنِ حسین همه سفید شد؟ می میرم از همین حالت اربابمونُ ببین تا جسم اکبرش با زانوهاش هی میخوره زمین بلنده هق هقش می میرم از همین یه داغ تو دلِ حسین نهفته به هیشکی حتی خواهرش نگفته هر عضوی رو بر میداره میبوسه یه عضو دیگه رویِ زمین میوفته حسین ..
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ 🔹حسین جان شب علی اکبرِ .. میگن همه کارایِ پدر دست پسر بزرگه .. میدونی چقدر علی اکبر مودب بود مقابل باباش؟ آی جوونایی که امشب گرۀ دلتون باز نشد زود نیت کنید بگید ما امشب میریم دستُ پای باباهامونُ می بوسیم بزار بابات تعجب کنه بگه چرا اینجوری میکنی بگو اخه رفتم فهمیدم اقام علی اکبر دوست داره پسر نوکر باباش باشه منم میخوام نوکرت باشم .. بگو اگه بابا من باهات بلند حرف زدم غلط کردم .. غلط کردم!!!کیه مثل بابای من و تو که نون حلال به بچه اش بده؟ نون حلال و شیر پاکِ که تو میگی صلی الله علیک یا عبدالله دلت میلرزه اونایی هم که مادر ندارن ، بابا ندارن خدا رحمتشون کنه .. 🔸به من گفته پسر اگه میخوای سربلند باشی باید غلام حسین باشی.. ما همه امشب اومدیم بگیم يا علی اکبر! حلقه به‌گوشمون کن در خونت.. روضه بخونمُ از همه التماسِ دعا .. فرمود بهترین لحظه برا یه بابا اون لحظه ای که جوونشُ میبینه داره راه میره جلوش .. بهترین لحظه برا پدر و مادر همین لحظه ست که به همه نشون میده میگه این پسر منه ببینید این نوکر حسینِ .. امام صادق علیه السلام فرمود بهترین لحظه برای بابا اون لحظه ای که میبینه جوونش جلوش راه میره ، قد میکشه .. گفتند آقا بدترین لحظه چه لحظه ایه؟ فرمود اون لحظه ای که بابا خودش بچه شو تو قبر بذاره .. بدترین لحظه برای بابا اون لحظه ای که دست و پا زدن بچه شو ببینه .. اینا همه برات مقدمه بوده روضه زیاد شنیدی میخوام زودی روضه بخونم ای عصایِ پیریِ بابا بلند شو از جا به خاطرِ دل لیلا بلند شو تا در کنار پیکر تو جان نداده ام آرام جانم از دلِ صحرا بلند شو ای با ادب به مویِ سپیدم نگاه کن روی مرا زمین نزن از جا بلند شو یعقوبِ دل شکسته به بالینت آمده ای یوسف مقطع الاعضاء بلند شو از باب امر نیست عزیزِ دلم ببین بابات دارد از تو تمنا میکند بلند شو فکری برای آبرویم کن غیورِ من ای پاسدار زینب کبری بلند شو آیینه داره مادر پهلو شکسته ام چه بر سر تو آمده زهرا...بلند شو ▪️همه پدرایِ شهدا فیض ببرن .. یادتون میاد اون شبی که پسرتون خواست بره جبهه؟ آخرین بار مادرا میگن یادمونه بچمون چی میگفت هی به قد و بالاش نگاه میکردیم چند قدم میرفت برمی گشت میگفت مادر حلالم کن .. همچین که اومد گفت بابا اجازه بده برم میدان ؛ فرمود برو علی جانم اما قبل رفتنت برو تو خیمه با خواهرات وداع کن .. اومد تو خیمۀ زینب (اجازه بدیدزبانِ حال بگم ..) خواهراش دورشُ گرفتند هی میگه عمه قربونت بره مواظب خودت باش عزیز دلم .. خواهراش دورشو گرفتند سکینه میگه مراقب خودت باش داداش جان .. یه دختر سه ساله میگه داداش نکنه ما رو تو این بیابون تنها بزاری .. آماده شد از زیر قرآن ردش کردن .. همچین که سوار شد اومد بره یهو دیدن اباعبدالله صدا زد پسرم صبرکن ؛ فرمود بله بابا گفت حالا که داری میری پیاده شو چند قدم جلو من راه برو خوب قد و بالاتُ ببینم.. بوی دل سوخته ای میاد .. امشب چه خبره؟ کربلایی ها ، علی اکبر رفت میدان .. تا نظر بر قد و بالای رسایت کردم سوختم از دل پر درد دعایت کردم جنگ نمایانی کرد جیگرش داره میسوزه .. برگشت جلو خیمه صدا زد بابا جیگرم داره میسوزه ابی عبدالله زبان رو دهان علی گذاشت یعنی بابا تو تشنه ای من از تو تشنه ترم .. دوباره رفت تو دل میدون زد با همه فرق میکنه علی اکبر... ▪️دیدن دیگه نمیتونن حریفش بشن مثل باباش حسین ، مثل پدر بزرگش علی ، مثل عموش امام حسن ، زد تو دلِ دشمن همونجا کوچه باز کردند.. من امشب آروم میگم ببینم کیه که میتونه جلوی خودشو نگه داره .. همچین که زد تو دل دشمن یه نانجیبی شمشیر به فرقش زد .. یکی نیزه به پهلوش زد .. این اسب جنگ دیده است تعلیم دیده است میدونه وقتی سوار دستشُ دور گردن بندازه یعنی باید برگرده به سمت خیمه ها .. همچین که دستشو انداخت دور گردن عقاب ، خون از سر علی ریخت جلو چشم اسبُ گرفت .. عوض اینکه بره سمت خیمه ها رفت تو دل دشمن .. یه وقت حسین نگاه کرد دید شمشیرا بالا میاد .. هی میگفت وای پسرم .. از خیمه میگن ابی عبدالله چنان دوید هی میخورد زمین بلند میشد .. هی میگفت ولدی .. وقتی اومد کنار علی دید علی داره پاهاشو رو خاکا میکشه .. شد شب هشتمُ بسه صبوری  امشب آخه شکسته شد غروری سوال من اینه علی اکبر قطعه به قطعه شد تنش چجوری؟ سواله من اینه چطور شهید شد؟ که تا حسین رسید نا امید شد؟ مگه چی دید اونجا که تو یه لحظه محاسنِ حسین همه سفید شد؟ می میرم از همین حالت اربابمونُ ببین تا جسم اکبرش با زانوهاش هی میخوره زمین بلنده هق هقش می میرم از همین یه داغ تو دلِ حسین نهفته به هیشکی حتی خواهرش نگفته هر عضوی رو بر میداره میبوسه یه عضو دیگه رویِ زمین میوفته حسین ..
ادامه روضه👇👇 ▪️صورت رو صورت علی گذاشت ، همه دارن هلهله میکنن .. یه مرتبه حس کرد یه دست مهربون رو شونشه یه نگاه کرد دید خواهرش زینبه .. اگه اهل روضه ای فقط همینُ میگمُ بس .. تنها کشته ای که پای ناموسِ حسینُ وسط میدون باز کرد ، علی اکبر بود .. یه وقت صدا زد علی جان بلند شو ببین عمه اومده ، نامحرما هم دارن میان .. حسین ..
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا