جای مناجات سحرهای تو خالی
محراب تنها مانده و جای تو خالی
امشب برای گریه کردن بر مزارت
ای مرد تنها جای زهرای تو خالی
امشب میان سفرهء ایتام کوفه
خالیست جای نان و خرمای تو خالی
حتی میان چاه بی همراه کوفه
جای طنین درد دلهای تو خالی
امشب سحر با یاد مادر بعد سی سال
بر قلب من جای تسلای تو خالی
گیرم که امشب را به نحوی صبر کردم
در پیش زینب جای فردای تو خالی
امشب خلاصه هر کجای کوفه گشتیم
دیدیم کوفه جای مولای تو خالی
او رفت و بعدش یاد او ماند و دل ما
بغض گلوگیر علی شد حاصل ما
کوفه زمین را بر سرم آوار کردی
شام مرا چون شام حیدر تار کردی
اوهر چه خوبی کرد در حق تو اما
تو در عوض ظلم و جفا بسیار کردی
او حق ایتام تو را پرداخت اما
حق علی را خوردی و انکار کردی
در ظلم بی حد ، دیدهء عالم ندیده
کاری که تو با حیدر کرار کردی
اما علی ممنون شد از تو چون که با مرگ
او را جدا از غصهء مسمار کردی
او را به پاس لطفهای بی شمارش
با فرق خونین میهمان یار کردی
دفن شبانه عادت این خانواده است
کوفه تو هم تاریخ را تکرار کردی
شد بدرقه از سوی فرزندان یکایک
تابوت حیدر رفت بر دوش ملائک
شبهای دوری از علی دور و دراز است
سهم دل زینب فقط سوز و گداز است
آن کیسه ، سهم الارث مولانا حسن شد
بعد از شهادت هم علی مسکین نواز است
باشد بلند آوای مظلومیت او
این نخلهای کوفه تا در احتزاز است
جا دارد از غصه همه عالم بمیرند
گفتند حیدر هم مگر اهل نماز است
آن ظلم هایی که به زهرا و علی شد
پرونده اش تا روز محشر باز باز است
از بس به گوش چاه کوفه روضه خوانده
هر روز، کار چاه کوفه سوز و ساز است
مولای ما با خود به زیر خاک ها برد
آن سینۀ تنگی که مالامال راز است
درد دل آل علی درمان ندارد
رنج و غم این خاندان پایان ندارد
#بعد_از_شهادت #امام_علی
#شب_بیست_و_هفتم
#بیست_و_هفتم
@roze_daftari
#روضه_دفتری
شب بیست و هفتم ماه رمضان
هفت شب داغ بچه های علی(ع)
◼️◼️◼️◼️🔶🔶🔶🔶🔶🔶
هفت شب افغان و زاریهای زینب راببین
هفت شب شب زنده داریهای زینب راببین
هفت شب،هفتادشب انگاربرزینب گذشت
درپریشان حالی واندوه و تاب و تب گذشت
هفت شب شدفکروذکرزینب کبری،پدر
هفت شب شدمیهمان مادرش زهرا،پدر
هفت شب داغ پدردارد،امام مجتبی
ازغم غربت خبردارد،امام مجتبی
هفت شب شدشهرکوفه کربلای دیگری
برحسین آغازگشته ماجرای دیگری
شهرکوفه،هفت شب خاموش و سرد و بی صداست
هفت شب،محراب کوفه بیقرار مرتضاست
یکطرف افتاده تسبیح و ردای مرتضی
مهروسجاده،عمامه،هم عبای مرتضی
باردیگر ، کودکان کوفه بی بابا شدند
سر به زانوی غمند و بیکس و تنها شدند
کوفیان بی حیا قدر علی نشناختند
بعد زهرا قلب حیدر را پریشان ساختند
هفت شب((لاطف))بگرید،ازغم مولاعلی
هفت بارازعمق جان امشب، بگوید:یاعلی
شاعر:یوسف لاطف آمل
@roze_daftari
#روضه_دفتری
◼️◼️◼️◼️🔶🔶🔶🔶🔶🔶
.
#روضه_شهادت_امام_علی
#امام_علی
#شب_هفت_امام_علی
#روضه_شب_هفت_امام_علی
بیابان نجف را غم گرفته
درانجام فاطمه ماتم گرفته
کجا بردن علی را مخفیانه
غریبانه غریبانه شبانه
یتیمان نیمه شب بابا کجا رفت
ابر مرد جهان تنها کجا رفت
دوباره داغ زینت گشته تازه
که از از خانه شده بیرون جنازه
✨✨✨✨✨✨✨
سلام ما به علیُ نماز آخر او
به حال زار و نیازُ به دیده تراو
سلام ما به سجودش که رنگ خون دارد
سلام ما به رخ غرق خونُ اطهرت او
سلام ما به پریشانی حسینُ حسن
سلام ما به دل پر از آه دختر او
امشب ناله دارا کجا نشستند
اونایی که آرزوی زیارت قبرامیرالمومنین ع رو دارن کجا نشستن
عزبزایی که سحرهای نجف و دیدن، اشکهای نیمه شب زائرای حرم مولا علی را دیدن، میدونی چه خبر امشب، شب هفتم شهادت مولا امیرالمومنین ع ،امشب باید حال و هوای خونه امیرالمومنین از در و دیوار کوفه بپرسی، امشب در و دیوار مسجد کوفه از غربت علی دم میزنه اگه چشماتو باز کنی میبینی کنار محراب مسجد کوفه جای مولا این شبا خالیه اونایی که رفتن کوفه و مسجد کوفه رو زیارت کردن میدونن قدم به قدمش جای قدمهای مولاست، قدم به قدمش بوی امیرالمومنین میده،بوی غربت میده ،بوی بی کسی میده بوی دردهای ۲۵ ساله رو میده
با چاه های کوفه درد دل میکرد
✨✨✨✨✨✨✨
الا ای چاه یارم را گرفتن
گُلم عشقم بهارم را رفتن
میان کوچه ها با ضرب سیلی
همه دار و ندارم را گرفتند
اونایی که اشک چشماشون جاری شد تا نام مولا آمد قدر خودتونو بدونید،این سوز دل و از دعای پدر و مادر داری،اگه دعای مادر پشت سرت نبود این اشک نداشتی،
امشب می خوام یه لحظه بریم تو خونه امیر المومنین ع
نمیدونم این چند روز کسی به بچه های عزادار و بی بابای علی سر زد یا نه. کسی دست نوازش به سر یتیمای علی کشید یانه
یتیمی بد دردیه اونایی که پدر از دست دادن میدونن، اگه سِنی هم ازت گذشته باشه، وقتی که بابا از دست میدی انگار حس می کنی همه دنیا رو از دست دادی، ان شاالله پدر از دست داده تو مجلسمون نباشه
آخ داغ بابا خیلی سخته، همه دلخوشی دختر به باباست، دختری که بابا نداره انگار پشت و پناه نداره
امشب نمیخوام ببرمت در خانهٔ غم زده مولا رو بزنی،کی درو به روت باز میکنه، صاحب اعضای مجلس بابا دخترشه، اگه امام حسین امشب درو به روت باز کنه حاله اشکُ که رو صورتت ببینه،برات کربلاتو امضا میکنه،
امشب جوون دارا کجا نشستن
اونایی که مریض دارن گرفتارن کجا نشستن
مادری که جوان داری میگی جونم گرفتاره جونمو دعا کن
انشب حرف دلتو به امام حسین بگو،
آخه دعای مادر با سوز دل، دعای مادر با اشک چشم اثر داره،
امشب نمیخوام قسم بدم به غربت مولا، امشب نمیخوام بگم به فرق شکافته، امشب نمیخوام بگم به دردهای قلب مولا،
فقط به نماز آخرش قسمش می دم
شب هفت امیرالمومنین امشب برا جوانای بی مادر دعا کن،جوانایی که مادر ندارد،
جوانی که مادر نداره پشت و پناه نداره، جوانی که مادر نداره دل خوشی ندارم، جوانی که مادر نداره مثل مرغ بی بال و پر می مونه،
یه لحظه دلتو ببرم کوفه
تا صدای ناله قد قتل المرتضی بلند شد
حسنین دویدن سمت مسجد زیر بععلای بابا رو گرفتند آوردن تا نزدیکیهای درِ خونه،
یه وقت امیرالمومنین صدا زد حسنم بابا حسینم بابا زیر بغلامو رها کنید بزارید خودم وارد خونه بشم
چرا بابا، فرق سر شکافته شده خون از بدن تون رفته،
صدا زد بابا آخه تو این خونه من دختر دارم نمی خوام زینب منو با این ضع ببینه زینبم طاقت نداره
میخوام بگم یا امیرالمومنین آقا جان دلت طاقت نیاورد زینبت فرق شکافته ببینه
میخوام بگم آقا کجا بودی کربلا
الهی برادر داری خدا برات نگه داره چه کشید زینب کربلا
میخوام بپرسم مگه میشه خواهر برادرو نشناسه
یه خواهر دلسوخته اومدگودی قتلگاه
شمشیر شکسته هارو کنار زد
نیزه شکسته هارو کنار زد یه بدنی دید بی سر عریان قطعه قطعه
صدا زد ای کشته،آیا تو حسین منی،تو عزیز برادر منی
🍂حسینم به کجایی که مُردم زجدایی
هر چه قدر ناله داری به سوز دل زینب کبری س صدای نالتو بلند کن بلند بگو یا حسین یا حسین یا حسین
🌸ذکر ماهست دائم الاوقات
🌸به شهسوار عرب علی مرتضی
#روضه_امام_علی
#بعد_از_شهادت_امام_علی
#روضه_امیرالمومنین_علیه_السلام #بیست_و_هفتم_رمضان
👇
.
دوبیتی
رباعی
بیست و هفتم رمضان
هفتم مولای عالم حیدر است
خانه ی مولا چو روز محشر است
خون بگرید از غم بابا حسین
دیده گریان بهر بابا دختر است
◾️
هفتم حیدر عزیز مصطفاست
خونجگر از داغ بابا مجتباست
خون بگرید از غم بابا حسین
خانه ی مولا به پا بزم عزاست
◾️
هفت روزه، مجتبی تنها شده
کوفه از داغ علی غوغا شده
خونجگر گشته حسین و زینبش
بزم غم در خانه اش برپا شده
#رضا_یعقوبیان
#امام_علی_ع
❣﷽❣
🕊 #زمزمه_حضرت_علی_ع
🕊 #بعدازشهادت
🕊 #سبک:مدینه شهر پیغمبر
به خاک تربتت بابا نهادم تا سر خود را
شنیدم نالۀ جانسوز زهرا مادر خود را
نظر بر دیدۀ گریان مادر کردم و دیدم
که می شوید به اشک دیده زخم شوهر خود را
🕊غریبم من غریبم من
امامی مهربان بودی که کردی در شب قتلت
به آب و دانۀ مرغان سفارش دختر خود را
به یاد غربت مادر فتادم پای تابوتت
چو دیدم گریه های بی صدای خواهر خود را
🕊غریبم من غریبم من
ملاقات خدا رفتن عذار لاله گون خواهد
از آن شستی به خون، در سجده روی انور خود را
زتو پوشید دائم روی سیلی خورده رامادر
تو هم امشب نشان او مده زخم سرخودرا
🕊غریبم من غریبم من
به گلزار جنان محسن در آغوشت چو بنشیند
ببوس از جانب من روی تنها یاور خودرا
توپیشانی سپر کردی به شمشیر عدو،من هم
نهم باکام عطشان زیرخنجر حنجر خود را
بود در خاطرم زخم جبینت خاصه آن ساعت
که گیرم در بغل نعش علیّ اکبر خود را
🕊غریبم من غریبم من
غذای آخر تو شیر بود و یاد من آمد
که باید پیش تیر از شیر گیرم اصغر خود را
زبان طبع (میثم) را به محفل ها دُر افشان کن
که ریزد بر قدوم خاندانت گوهر خود را
🕊غریبم من غریبم من
┈••✾•🌿🌺🌿•
▪️▪️▪️▪️▪️▪️
#روضه امام علی (ع)
#شب هفتم شهادت
گریز حضرت رقیه (س)
بسم الله الرحمن الرحیم
یا رحمن یا رحیم
يَا اَبَا الْحَسَنِ، يا اَميرَ الْمُؤْمِنينَ، يا عَلِىَّ بْنَ أَبيطالِبٍ، يا حُجَّةَ اللّهِ عَلى خَلْقِهِ، يا سَيِّدَنا وَمَوْلينا، إِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ اِلَى اللَهِ، وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَىْ حاجاتِنا، يا وَجيهاً عِنْدَ اللَهِ، اِشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللَهِ.
▪️بیابان نجف را غم گرفته
▪️ در آنجا فاطمه ماتم گرفته
▪️کجا بردن علی را مخفیانه
▪️ غریبانه غریبانه شبانه
▪️یتیمان نیمه شب بابا کجا رفت
▪️ابر مرد جهان تنها کجا رفت
▪️دوباره داغ زینب گشته تازه
▪️که از خانه شده بیرون جنازه
⬅️ امشب ناله دارا کجا نشستند…
اونایی که آرزوی زیارت قبرامیرالمومنینع رو دارن کجا نشستند.. اونایی که گفتی گرفتاری
مریض داری حاجت داری جوان داری کجا نشسته ای انشاالله به آبروی مولایمان امیر المومنین حاجت روا بشید اما
عزیزایی که سحرهای نجفو دیدن، اشکهای نیمه شب زائرای حرم آقا امیر المومنین(ع) رو دیدن…
میدونی امشب چه خبره، شب هفتم شهادت مولا امیرالمومنینه (ع) ،امشب باید حال و هوای خونه امیرالمومنینو از در و دیوار کوفه بپرسی، امشب در و دیوار مسجد کوفه از غربت علی دم میزنند…
اگه چشم دلتو باز کنی میبینی کنار محراب مسجد کوفه جای مولا این شبا خالیه دیگه صدای اذان امام علی به گوش نمی رسد…
عزیزانی که رفتن کوفه و مسجد کوفه رو زیارت کردن میدونن قدم به قدمش جای قدمهای مولا علیست، قدم به قدمش بوی امیرالمومنین میده،بوی غربت میده ،بوی بی کسی میده بوی دردهای ۲۵ ساله رو میده)
🔸اي کوفیان من میروم با قلب خسته
🔸من میروم در نزدِ ان پهلو شکسته
🔸من را نکشت این تیغِ سم آلودِ دشمن
🔸کشته مرا بازوی زهرا… دستِ بسته
⬅️اونایی که اشک چشماشون جاری شد تا نام مولا اومد قدر خودتونو بدونید…
این سوز دل و از دعای پدر و مادر داری،اگه دعای مادر پشت سرت نبود این اشک نداشتی…
امشب می خوام یه لحظه بریم تو خونه غم گرفته امیر المومنین ع…
(نمیدونم این چند روز کسی به بچه های عزادار و بی بابای علی سر زد یا نه. کسی دست نوازش به سر یتیمای علی کشید یانه
یتیمی بد دردیه …
اونایی که پدر از دست دادن میدونن، اگه سِنی هم ازت گذشته باشه، وقتی که بابا از دست میدی انگار همه دنیا رو از دست دادی، ان شاالله پدر از دست داده تو مجلسمون نباشه…
آخ داغ بابا خیلی سخته، همه دلخوشی دختر به باباست، دختری که بابا نداره انگار پشت و پناه نداره…
امشب اگه بری در خونه ی غم زده مولا رو بزنی…
کی درو به روت باز میکنه؟؟
صاحب عزای مجلس بابا دختره…
دخترایی که پدر از دست دادن منو ببخشین… دلتو بزار کنار دل بی بی ام کلثوم س… بزار کنار دل بی بی زینب س… امروز یادی کنیم از پدرهای که اسیر خاک هستند ناله بزن بگو
آخ بابا … بابا …بابا
اگه امام حسین امشب درو به روت باز کنه اشکُ رو صورتت ببینه،برات کربلاتو امضا میکنه،
امشب جوون دارا کجا نشستن…
اونایی که مریض دارن… گرفتارن کجا نشستن…
( مادری که جوان داری میگی جونم گرفتاره جونمو دعا کن…
امشب حرف دلتو به امام حسین بگو…)
⏪ شب هفت امیرالمومنین ع…
(یه لحظه دلتو ببرم کوفه و التماس دعا)
تا صدای ناله قد قتل المرتضی بلند شد…
حسنین دویدن سمت مسجد… زیر بغلای بابا رو گرفتند آوردن تا نزدیکیهای درِ خونه که رسیدند
یه وقت امیرالمومنین صدا زد حسنم بابا،، آخ حسینم بابا … زیر بغلامو رها کنید بزارید خودم وارد خونه شم …
(چرا بابا، فرق سر شکافته شده خون از بدن تون رفته)
صدا زد بابا آخه تو این خونه من دختر دارم (اوج)نمی خوام دخترم زینب منو با این وضع ببینه…
زینبم طاقت نداره…
⬅️میخوام بگم یا امیرالمومنین آقا جان… (دلت طاقت نیاورد زینبت فرق شکافته ببینه
اما یاعلی جان... کجا بودید آقا خرابه شام.
وقتی سر بریده حسنیت رو.
برا دختر سه ساله اش آوردند.
ای وای.. ای وای.
بمیرم.. تا نگاهش به سر بابا افتاد.
صدا زد: وای بابای خوبم.
(مَنْ ذَا الَّذي قَطع وَ رِيدَيْكَ)
بابا بگو ببینم کی سر از تنت جدا کرده...بابا.
کی با چوب خیزران به لب و دندانت زده بابا.
(مَنْ ذَا الَّذي أَيتمني علي صِغَر سِنّي)
کی منو تو بچگی یتیم کرد.
🔸یتیمی درد بی درمان یتیمی
🔸یتیمی خاری دوران یتیمی
بابا نبودی ببینی.
از کربلا تا شام.
چقدر تازیانه به من زدند...بابا.
دیگه طاقت ندارم...بابا
ببین تمام بدنم کبود شده..
موهای سرم سفید شده.
بابا دیگه منم با خودت ببر.
یاعلی.. سه ساله حسینت.
انقدر کنار بدن بابا ضجه زد... یکدفعه دیدند دختر یک طرف افتاد
سر بابا یک طرف افتاد.
علي لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون
احمد بهزادی
التماس دعا
🥀🥀🥀
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
#روضه حضرت رقیه (ع)
#گریز حضرت اباالفضل(ع)
بسم الله الرحمن الرحیم
یا رحمن یا رحیم
لاحول ولا قوه الا بالله العلی العظیم، حسبُنَا اللّهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ نِعْمَ الْمَوْلَى وَنِعْمَ النَّصِیر،
أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ الَّذِي لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ، الرَّحْمَنُ الرَّحِيمُ، ذُو الْجَلاَلِ وَ الْإِكْرَامِ ، و اَتُوبُ اِلَیهِ
اول مجلس دعای سلامتی امام زمان را زمزمه می کنیم
اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً.
یا صاحب الزمان
♦️بنال ای دل نوا دارد رقیه
♦️به هر دردی دوا دارد رقیه
♦️مرض او را ز پا انداخت ،امّا
♦️مریضان را شفا دارد رقیه
⬅️عزیزانی که درگوشه ازاین مجلس نشسته ای میدونم همه به امیدی امدید میدونم گرفتاری میدونم مریض داری میدونم برای حاجت امدید امروز (امشب) بگو حسین جانم به صورت سیلی خورده دخترت دیگه ما را دست خالی ردمان نکنی
🔸رقیه دخترزهرا اطهر
🔸دل جان می شود از او مطهر
🔸رقیه جان توی دوردانه عشق
🔸بود روشن زتو کاشانه عشق
⬅️عزیزان ما نمی دانیم خدا لیاقت بده که بریم از نزدیک قبر بی بی رقیه را رازیارت کنیم یا نه بی بی با این دستهایکوچکش خیلی از گره ها را باز می کنه
🔸بی بی جان غم خودرا بی افزا دردل من
🔸توی یک دانه غم خانه عشق
🔸رقیه جان به ما منت گذاری
🔸گدایی از گدایانت شماری
🔸امید آن است که در فردای محشر
🔸مرا جزء محببانت شماری
دیدم آرام آرام آمد مقابل سر بریده بابا چه مخواد بگه عزیزان ای کسی که دختر سه ساله دارید دستهای کوچکشه بلند کرد گویا از بابا تمنا داره چه گفت ، گفت بابا جانم دلم برات تنگ شده انشاءالله هیچ فرزندی را چشم انتظار بابا نکنه دختر دارها می دونن من چه می گم بابا غرور دختره دیدی هروقت دل تنگ بابا میشه یاد بابا می کنه میگه بابام می خواهد خونم بیاد
انشاءالله همه دختران تان عاقبت به خیر بشن، حالا درد دل سه ساله حسین را گوش کن بابا دیگه خسته شدم ازاین سفر بابا جان که میای منو ببری بابا ،خداکنه یتیم نشی اخ بمیرم آن قدر بهش تازیانه زدند اخ شما هم امشب (امروز)یتیم نوازی کنید آرام آرام آمد جلو مقابل سر بریده بابا سر بابا رادرآغوش گرفت
صدا زد بابای خوبم
🔸به قربان سر نورانی تو
🔸چرا خون ریزد از پیشانی تو
🔸رخ من نیلی از سیلی است بابا
🔸لبان تو چرا نیلی است بابا
بابا کی با چوب به لب و دندانت زده
اما میخام بگم😭
بابای خوبم
🔸تو از چوب جفا داری نشانه
🔸مرا باشد نشان از تازیانه
اگه با چوب به لب و دندان تو زدن...
اما به منم تازیانه زدن..😭.
🔸مرا باشد نشان از تازیانه
بابا دیگه طاقت تازیانه ندارم.
طاقت سیلی خوردن ندارم.
طاقت سنگ خوردن ندارم.
🔸ز تو دارم تمنا جان بابا
🔸مرا با خود ببر در نزد زهرا
یاد شهدا امام شهدا اموات جمع حاضر ازاین مجلس و محفل فیض ببرند اما گریزی هم داشته باشیم به روضه آقا ابوالفضل(ع)
، اما بمیرم کربلا؛ تا صدای اخا ادرک اخا رو حسین شنید...
 ابی عبدالله در بین نخلستان پیاده شد، شیئی را برداشت و آن را به چشم هایش مالید و بوسید. جلو رفتم دیدم دست های عباس که در بغل ابی عبدالله است و...
راوی می گوید: دیدم که ابی عبدالله از آن جا تا نهر علقمه پیاده رفته و به کنار بدن و جسم پاره پاره ی عباس رسید و فرمود:«الان انکسر ظهری و .. »
همین که به سمت خیمه ها آمد، با خواهرش ملاقات کرده است! خواهرش صدا زد داداش!
ز میدان آمدی پشتت خمیده
بگو با من چرا رنگت پریده
برادر جانم! چرا دست بر کمر گرفتی! چرا عمود خیمه را برداشتی!
فرمود: زینب جان! به خدا عباسم را کشتند. برو به اهل خیمه بگو که دیگر لباس های اسیریشان را بپوشند و آماده ی اسارت باشند!
حسین آرام جانم حسین روح روانم
وَ سَیَعلمُ الذین ظَلمو ای مُنقَلبٍ یَنقلبون بلند صلوات
التماس دعا
تایپ مداح اهل بیت (ع)احمد بهزادی
🥀🥀🥀🥀🥀🥀
روضه شب جمعه🥀
روضه امام حسین (ع)
بسم الله الرحمن الرحیم
یا رحمان ویا رحیم
السَّلامُ عَلَيْكَ يَا أَبا عَبْدِاللّٰهِ وَعَلَى الْأَرْواحِ الَّتِي حَلَّتْ بِفِنائِكَ، عَلَيْكَ مِنِّي سَلامُ اللّٰهِ أَبَداً مَا بَقِيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ، وَلَا جَعَلَهُ اللّٰهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنِّي لِزِيارَتِكُمْ، السَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ، وَعَلَىٰ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ، وَعَلَىٰ أَوْلادِ الْحُسَيْنِ ، وَعَلَىٰ أَصْحابِ الْحُسَيْنِ؛
شب جمعه شب زیارتی عزیز فاطمه است هرمادری که داغ فرزند ببیند شب جمعه ان مادرداغ دیده می یاد کنارقبر عزیزش رسم روزگار (رسم دنیا ) همین است لذا میگن شب جمعه مادر پهلو شکسته کربلاست
نوجوان مرده خبر از دل لیلا دارد
به خدا مادر اکبر چه سحرها دارد
به گمانم نرسد مرگ جوان آسان است
هرکه خون گریه کند بهرجوان جادارد
انشالا دعا کنید هیچ خانواده ای هیچ پدری هیچ مادری مبتلا نشه
چون شب جمعه شود مادر هر مرده جوان
برسرقبر جوان ناله وغوقا دارد
شب جمعه بی بی دو عالم این مادر غم دیده کربلاست مهمان ابا عبدالله است مگر چه کردند کربلا با عزیزفاطمه ای عزاداران )شعیان امیرالمو منین کاری کردند کربلا با عزیز فاطمه که آه وناله وفریادشان بلند شد اجرو مزد همه شما عزاداران بامادر پهلو شکسته
)راوی میگه)روزعاشورا شمر لنت الله علیه از گودی قتلگاه امد بیرون اما لرزه براندامش افتاده تمام این دست وپاه تمام این بدن می لرزه میگه رفتم سوال کردم چرا لرزه به اندامت افتاد درجواب گفت آن لحظه ای که من بر روی سینه ای عزیزفاطمه بودم
وای حسین وای حسین😭😭😭
گفت آن لحظه ای که من داشتم سر از بدن جدا می کردم در ان لحظات از گوشه گودال قتلگاه صدای ناله ای شنیده می شد از ان وقتی که ان صدا به گوشم رسید لرزه به اندام افتاد
مگر چه صدای بود چه ناله ای بود چه فریادی بود 😭😭
ناله مادری بودکه فریاد می زد غریب مادر حسین مظلوم مادر حسین شهید مادر حسین😭😭
شب جمعه است شهدا امام شهدا اموات جمع حاضر فیض ببرند
ایا ای تشنه لب مادر حسین جان
به خون اغشته ای مادرحسین جان
انشالا یک شب جمعه ای من وشما کربلا باشیم
آه کربلا رفته ها ای کسانی که دل تنگ کربلا شدید شب جمعه مادر کربلاست کنار ضریح شش گوشه
یاحسین یا حسین😭
ایا ای تشنه لب مادر حسین جان 😭
به خون اغشته ای مادر حسین جان
چرا بی سرفتاده پیکر تو مادر
به روی نیزه ها بینم سر تو
حسین آرام جانم حسین روح روانم
لا حول ولا قوة الا بالله العلی العظیم
وَ سَیَعلمُ الذین ظَلمو ای مُنقَلبٍ یَنقلبون بلند صلوات
تایپ وارسال مداح اهل بیت (ع)احمد بهزادی
التماس دعا
🥀🥀🥀🌹🌹🌹
روضه شب جمعه امام حسین (ع)🥀
گریز روضه حضرت عباس(ع)🥀
بسم الله الرحمن الرحیم
یا رحمن یا رحیم
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَی الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللَّهِ (اَبَداً) ما بَقیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُمْ
*- اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْنِ
شب های جمعه فاطمه،با سوز و آه و واهمه
آید به دشت کربلا گردد به دور قتلگاه
گویید حسین من چه شد،نور دوعین من چه شد
*شب زیارتی ابی عبدالله شبی که مادرش فاطمه زهرا مهمان امام حسین است ای کسانی که در گوشه ای از مجلس نشستی حاجت داری مریض داری گرفتاری امشب امام حسین قسم بده به پهلوی شکسته مادرش انشاء الله حاجت روا می شی شفای همه مریض ها انشاالله امشب آسمان هم با ما در این ساعت بر ابی عبدالله گریه کنه . فرمود فاطمه جان ، همه چشم ها قیامت گریانه غیر از اون چشمی که بر حسین تو گریه کنه وقتی جبریل خبر شهادت ابی عبدالله رو به پیغمبر داد، همون لحظه ی ولادت، پیغمبر گریه کرد😭 دستور امد این خبر و باید به مادرش فاطمه هم بدی،کدوم فاطمه؟همون فاطمه ای که "وَوَضَعَتْهُ أُمُّهُ😭 كُرْهًا" حسین و به سختی به دنیا آورده، تا پیغمبر به فاطمه خبر داد دخترم این بچه ای که تازه از تو به دنیا اومده این فرزندت و کربلا غریبانه میکشند "بَکَتْ فَاطِمَةُ بُکَاءً شَدِیداً" ان شالله بی بی دوعالم شفاعت همتون رو کنه میگه اینا مجلس روضه حسینمو ترک نکردند نذاشتند جلسه روضه حسینم بی رونق باشه بگو فاطمه جان شاهد باش .
تا زهرا گریه کرد همون جا پرسید: بابا روزی که حسینمو میکشن شما زنده ای یا نه فرمود: نه دخترم، من مادرش هستم یا نه؟ نه دخترم، باباش علی هست یا نه؟ نه دخترم، گریه زهرا بیشتر شد عرضه داشت "یَا أَبَهْ فَمَاْ یَبْکِی عَلَیْهِ؟"اگه ما نیستیم پس کی بر حسین من گریه میکنه؟فرمود: دخترم غصه نخور امتی میان نسلی بعد نسلی بر حسین تو زار میزنند گریه میکنند، تا این بشارت و داد گل لبخند بر چهره فاطمه نقش بست، پیغمبر فرمود:زهرا جان باید یه قولی به من بدی بابا، چیه بابا؟ دخترم تو باید از زنهای گریه کنشون شفاعت کنی .... منم قیامت از مرد هاشون شفاعت کنم ...."
یعنی با این گریه تو مشمول شفاعت پیغمبر و فاطمه ای" آماده ای یا نه؟بریم کنار گودال...
"فَوَقَفَ یَسْتَرِیحُ سَاعَةً وَضَعُفَ عَنِ الْقِتَالِ" یه نگاه کرد دید همه یاراش رو زمین افتادن خسته شد،تکیه به نیزه داد بلکه لحظه ای استراحت کنه،نانجیبی چنان با سنگ به پیشانی حضرت زد.... خون تمام پیشانی رو فرا گرفت ...
شهدا هم با ما گریه کنند ...
ابی عبدالله هرچه کرد نتونست خون پیشانی رو بند بیاره،یا اللعجب این لباس عربی رو بالا زد .... بلکه بتونه خون پیشانی رو بند بیاره،اینجا بود سپیدی سینه حسین نمایان شد .... یه ظالمی با تیر سه شعبه چنان به قلب حسین..... دیگه نتونست تیر و از مقابل در بیاره خون مثل ناودان داره فواره میزنه ... دیدن ابی عبدالله میگه بسم الله و بالله و علی ملة رسول الله دیگه نتونست دوام بیاره چنان با صورت به زمین افتاد همه بگیم یا حسین ....
یادشهدا وامام شهدا اموات جمع حاضراز این مجلس و محفل فیض ببرند شب جمعه بهره امواتمان باشه عزداران این جا امام حسین با صورت به زمین افتاد درعلقمه هم وقتی دستهای عباس را قطع کردند وباعمود اهنین به سرش زدند اخ بمیرم برات قمر بنی هاشم همچنان با صورت به زمین افتاد
صدا زد : برادر برادرت را در یاب
اه امان از اون لحظه ای که امام حسین امد علقمه دید دستهای علمدارش بریده تمام بدن قطعه قطعه صدا زد برادرم کمرم شکست الهی هیچ کسی داغ برادر نبینه الهی غم برادر نبینی عزیز دلم
دلم خون دلم خون ایهاولناس
گرفته علقمه بوی گل یاس
😭😭😭😭😭😭😭😭😭
🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
التماس دعا
بهزادی🌾🌾🌾🌾