eitaa logo
روضه دفتری
35هزار دنبال‌کننده
260 عکس
14 ویدیو
14 فایل
روضه های آماده و کامل از ابتدا تا انتها بااستفاده از جملات عامیانه و کاربردی ، همراه صوت با متن مداحی نوحه با توجه به مناسبت ها لینک کانال در ایتا👇 #روضه_دفتری @roze_daftari مدیریت @khadeemeh110 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 گروه👆 •
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴 🏴 🏴 🎤مداح :مرحوم حجة الاسلام و المسلمین حاج شیخ احمد کافی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ 🔘حضرت رقیه سلام الله علیها زینب(س) سرپرست بچه ها بود. زینب (س) این همه غمی که دارد باید به همه کارها برسد. بی بی، تمام زنها و بچه ها را خواب کرد. حالا آمد خودش بخوابد.آی زن و مرد! زینب(ع) آمد روی خاکها بخوابد. تا آمد بخوابد یک وقت دید گوشه خرابه در تاریکیها یک بچه بلند شده، هی می گوید: بابا! بابا! بابا! ای خدا! چه کار کنم؟ با این همه زحمت من این زن و بچه را خواباندم، باز یکی یکی بیدار می شوند بلند شد آمد جلوببیند چه کسی است؟ دید رقیه است. امروز برای امام حسین(ع) داد بزنید. رقیه گفت: من بابایم را می خواهم، من پدرم را می خواهم، الان بابایم اینجا بود. یک وقت دیدند غلامی آمد یک طبق هم در دستش است. یا الله! یا الله! این بچه دوید جلو روپوش را از روی طبق برداشت، دید سر بریده حسین(ع) است. سر بابایش را به سینه چسباند. صدا زد: بابا! چه کسی مرا یتیم کرد؟ یک وقت دیدند این بچه دیگر ناله نمی کند. وقتی زیر بغل بچه را گرفتند دیدند رقیه جان داده است. ✍️ تحقیق و‌نگارش: سعید نسیمی سلام الله علیها @majmazakerinee
نوحه حضرت رقیه سحرگاهان بهر دیدن من در میان طبق آفتاب آمد بدامان طفل کوچک خود اندر آن دل شب رأس باب آمد بیا عمه آه و زاری کن به مرگ من سوگواری کن عمه جان زینب خداوندا پاره شد جگرم همره پدرم می روم امشب به تن امشب کهنه پیرهنم می شود کفنم عمه جان زینب بیا عمه آه و زاری کن به مرگ من سوگواری کن عمه جان زینب پس از رنج راه شام غم و آن همه ستم و وادی صحرا از این ویران با دو دیده تر می روم به برِ مادرم زهرا بیا عمه آه و زاری کن به مرگ من سوگواری کن عمه جان زینب موضوع: سبک: شاعر: ()
زمان: حجم: 352.9K
سبک به سمت گودال 🎤کربلایی نصرالدین حیدری
زمان: حجم: 157.1K
🎤کربلایی نصرالدین حیدری
زمان: حجم: 181.9K
🎤کربلایی مجتبی گودرزی
زمان: حجم: 544.7K
🎤کربلایی مجید منصوری
‍ . بند ۱ عمه بریز آب روان آهسته روی پیکرش آرام تر حرکت بده اعضای جسم لاغرش دست به بازویش نزن خرد شده از سلسله زخمی شده پایش ز بس دویده پشت قافله از کربلا تا شام و کوفه دویده منزل به منزل درد و محنت کشیده از درد یک شب هم راحت نخوابیده بند ۲ عمه بریز آب روان آهسته آهسته ولی انگار که افتاده ای یاد غریبیّ علی شب بود و حیدر مانده بود با گریه های کودکان میزد به سر میگفت که: اسما بریز آب روان حیدر بمیرد ورم کرده بازویت با چه شکسته در پشت در پهلویت با من نگفته بودی نیلی شد رویت محمدعلی انصاری✍
زمان: حجم: 272.2K
🎤کربلایی نصرالدین حیدری @roze_daftari