eitaa logo
روضه دفتری
24.7هزار دنبال‌کننده
215 عکس
10 ویدیو
8 فایل
روضه های آماده و کامل از ابتدا تا انتها بااستفاده از جملات عامیانه و کاربردی ، همراه صوت با متن مداحی نوحه با توجه به مناسبت های پیش رو لینک کانال در ایتا👇 #روضه_دفتری @roze_daftari https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 گروه👆 •✾•🌿🌺🌿•✾
مشاهده در ایتا
دانلود
کانال نوحوا علی الحسین ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ دعا کنید که سقا پاش برسه به دریا مشکُ پر از آب کنه، بیاره تو خیمه ها عمو عمو ابالفضل ... ▪️میخوای بشنوی؟نمیتونی بشنوی،تازه عمو عمو گفتنشونم نمیشنوی چه برسه به واعطشا...اگه واعطشاشون رو بشنوی بیچاره میشی ... دعا کنید که سقاپاش برسه به دریا مشکُ پر از آب کنه،ربیاره تو خیمه ها عمو عمو ابالفضل ... ابی عبدالله هرجوری بود اجازه داد قمر بنی هاشم بره میدان؛ اما تعبیر حسین اینه"اُطلُب لهذه الاطفال الماء" ▪️حالا که میخوای بری،برو فقط برای این بچه ها آب بیار،یه جمله هم بهش فرمود،!فرمود:عباس من! تو پرچمدار منی! "لَقَد مَضَیتَ تَفَرَّقَ عسکری"یعنی اگه تو زمین بخوری لشگرم از هم می پاشه،فهمیدی چی گفتم؟ من نمیدونم این جمله رو لشگر دشمن شنید یا نه! جایی ننوشتن اما همه حسین رو رها کردند،دنبال عباس رفتند،یه جا گیرش بندازند... ▪️رفت تو شریعه،مشکُ پر از آب کرد،با چه هیبت و غروری آبی که تو دستش پر کرده بود مرکبش بنوشه،مرکبش نوشید؛"فذکر عطش الحسین فرمی الماء علی الماء"آب رو روی آب ریخت که همه بدونند من این آقام رو که "ماء العَذب علی الظَمئا"ست برا آب فرات و آب دنیا نمی فروشم،کی گفته که من میخواستم آب بنوشم؟! "فرمی الماء"آب رو پرتاب کرد،که اگه آب هم به خیالش این توهم رو کرد،از این دستا یه سیلی بخوره، ▪️تو هنوز عباس رو نشناختی! نانجیب تو مهریه ی مادر حسینی! تو معرفت نداشتی اما من که مثل تو نیستم! تا قیامت این آب از خجالت و شرمندگی حول قبر آقام اباالفضل میگرده، تو سرداب اونایی که رفتن میدونن؛تا قیامت طواف میکنه،آقا مرا ببخش من نشناختم تورو؛یه توجهی به من کن!سوار مرکب شد،یا صاحب الزمان! ▪️نوشته اند چهار هزارتیرانداز کمین کردند؛اگر یک صدم این تیرها بهش خورده باشه تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل..." ▪️دستاشو که قطع کردند،مرحوم علامه مجلسی می نویسد:مشکُ به دندان گرفت؛هنوز داره به سمت خیمه ها میاد... یارب مکن امید کسی را تو ناامید... تا تیر به مشک آب خورد نوشته اند: "فَوَقَف متحیرا" سرگردان،متحیر... دست نداره که بجنگه،آب نداره که به خیمه ها برگرده...یا صاحب الزمان! ▪️بذار من روضه رو از زبان خودش بخوانم:مرحوم آشیخ محمدعلی خراسانی واعظ تو حرم خود عباس منبر رفت فقط یه گوشه از روضه رو اشاره کرد،اون گوشه ای که فرمود:تیر به چشمش زدند،اومد پایین مرحوم آسید ابراهیم قزوینی امام جماعت حرم عباسه گفت:آشیخ محمدعلی اشکم رو درآوردی؛دلم رو آتش زدی،اما این روضه ای که سندش ضعیفه رو نخون؛ اومد منزل شب تو عالم رویا خود حضرت رو زیارت کرد، حضرت فرمود:آسید ابراهیم مگه تو کربلا بودی که بفهمی ضعیفه یا نه! ▪️حالا روضه رو خود عباس خوند؛فرمود:آسید ابراهیم!دستامُ که بریدن،به مشکم که تیر زدن؛یه تیر به چشمم زدن؛هر کاری کردم دست نداشتم تیرُ در بیارم ،سرمُ تکون دادم این تیر از چشمم بیرون نیامد عمامه از سرم افتاد؛این زانوم رو آوردم بالا،تیرُ بین زانوهام بذارم بلکه بتونم بیرون بیارم،چنان با عمود آهن به فرقم زدن...آی حسین...😭 اومد کنار بدن برادر(فاطمه جان شاهد باش اینا همونایین که پیغمبر فرمود: مثل مادر بچه مرده زار میزنند)سی هزار نفر دارن نگاه میکنند؛دیدند حسین"فَوَقَفَ مُنحَنیا..."زبون حال بگم: تو مثل جون عزیزی،اگر که برنخیزی رقیه مو می بره عدو برا کنیزی... آی حسین...