#سیاست_به_زبان_ساده
🔺آیا معامله قرن #ترامپ در حال جوش خوردن است؟
🔻ادبیات تاجران قالتاق یکسان است و فرق نمی کند که در کف بازار و خیابان تهران و یا در برج ترامپِ نیویورک شکل گرفته باشد.
وقتی یک معامله ی دمنبه دار در کار است، و حرف یک مغازه ی چند نبش پر سرمایه ای مثل #ایران در راسته ی مرکز جهان باشد، در شرایطی که توانسته اند این مغازه را از چنگ بچه های دلسوز و موجه و «پرتلاش» صاحبان دکان در آورده و به بچه های ننر و خوش گذران واگذار کنند، و نان خوران آن را در بی خردی و بلکه رفاقت این بچه غربتی ها با آنانی که دندان برای این ملک تیز کرده اند به ورطه ی ورشکستگی و گرسنگی انداخته و تعطیلی آنرا منجر شده اند، آن تاجر قالتاقی که الان ترامپ نقش آنرا بازی می کند، حال خوب بلد است که چگونه این ملک را بز خری کند.
روش شان اینگونه است؛ ابتدا با شر خرهایی مانند «جان بولتن» و ناو آبراهام و بی ۵۲ ها جلو می آیند و همان بچه های ننر که بین شان هم حتما شریکان تاجر قالتاق هستند اوضاع مغازه را بدتر و اموال بیشتری را به آتش می کشند، تا سرقفلی دار این ملک از حرفش کوتاه بیاید که گفته بود: من بر سر این ملک با تاجر قالتاق معامله نمی کنم و حرفی با او ندارم.
ولی بچه ننرهایی که هنوز مورد اعتماد پدر هستند زیر آبی دارند با فرستاده های تاجر قالتاق گفتگو می کنند، و پدر هم اگر خودش مداخله نداشته باشد، مجبور است چشمش را به این آمد و شد ببندد و به گله ای بسنده کند.
چنین به نظر می آید که قدری کار آن تاجر پیش رفته چراکه شر خرها را عقب کشیده و چند واسطه ی جنتلمن جلو فرستاده و بر اساس اخباری سرانجام نخست وزیر ژاپن را پیش کشیده است، و این سخن ترامپِ تاجر در ژاپن می تواند گویای جواب دادن اقداماتش و رسیدن به پای معامله باشد، که امیدوار گفته است:
🔺« ایران با همین رهبران موقعیت تبدیل شدن به کشور بزرگی را دارند، دنبال تغییر رژیم نیستیم. من واقعا فکر میکنم که ایران دنبال یک توافق است. »
این لحن بیشتر از اینکه گویای عقب نشینی باشد، به این معنا است که مدیران این دکان چند نبش ثروتمند که نان خورانش با وضع بدی مواجه شده اند، اگر با قوانین بازار و اربابی تاجر، مثل خیلی از کشورها و مثل همان ژاپن کنار بیایند و زیر بلیط آنان رفتارهای ایدئولوژیک را به حداقل رسانده و به ظاهری انقلابی مثلا بسان اردوغان بسنده کنند، هیچ چالشی نداشته و می توانند با مالکیت ظاهری خودشان به کارشان در آن دکان ادامه دهند.
در این صورت این تاجر نه مانع نماز و ریش و تسبیح ایشان خواهد شد و نه شر خری سراغ شان دیگر می فرستد، به شرط اینکه همیشه نوکر بمانند و دیگر دکان های منطقه ای تاجر را تهدید نکنند .
و فراموش نکنیم که این معامله در راستای همان معامله قرنی است که اکنون در منامه ی بحرین و پس از میانجی گری مصر و فشار و مذاکره با حماس و تشکیلات خودگردان صورت گرفته است، و قرار است دکان فلسطین هم با ساز این تاجر هماهنگ شود، و با هماهنگی دکان ایران تحقق آن اتفاق هم شدنی است، که در روزهای آینده میزان موفقیت آن مشخص می شود.
دقت کنید دعوا از همان زمان #اوباما شروع شد، وقتیکه آنان خواستند پس از لقمه ی شیرین #برجام، بازار بکر ایران را پر از کالای مصرفی و خدمات شرکت های آمریکایی کنند، ناگهان رهبری با کشیدن ترمز آنان مانع ورود کالا و شرکت های آمریکایی شد و همین نقش ترامپ را آن روز تیم دموکرات ها البته شیک تر ایفا کردند و ماجرای « دبه کردن » نام گرفت.
البته مقصر این وضعیت خود مالک پنداران دلال صفت این ملک می باشند، که در این چهل سالی که به وعده تغییر، دکان را از رفیقان این تاجر گرفتند، به جای ارتقای قدرت علم و فن آوری در خدمت تجارت و تولید و گسترش حیطه ی کسب و کار از یک مغازه به کل بازار، ثروت آنرا خرج دلال بازی و کاخ نشینی و بعضا عیاشی و خرج در جاهای دیگر کردند و حالا مجبورند برای اینکه همین آب باریکه و ریاست خود بر دکان چند نبش ورشکسته را داشته باشند به شرط های تاجر قالتاق تن داده و بدتر از آن شرایطی که مالک قبل برکنار شده با اعقاب این تاجر قالتاق داشت را با وی ببندند و ...
چاره ی کار طرح نو و اعتماد به #مردم و نان خوران هشتاد میلیونی این ملک است تا با باز کردن بندهای کسب و کار و رفع انحصارات و حذف فساد سیستماتیک و مدیریت پویا، ایران را به جایگاه خود برسانند که در هشت سال دولت های نهم و دهم به گواه آمار و بازخورد محسوس توانستند نسبی در این زمینه پیشرفت هایی داشته باشند، ولی این ملک اسیر شورش برادران ناخوانده و قالتاقی شد که با دروغ سازی مستمر علیه آنان سرقفلی داران را مجاب به حذف آنان کرده، و با تدبیرشان این دکان را به این حال و روز انداخته، و چنین نیش دندان تاجر ینگه دنیا را در دنبه ی این معامله فرو کرده اند.
#معامله_قرن
#برجامها
@shafieikia