به این جا میرسد هرکس زمانی معلق در هوای کهکشانی زمانی در فراق از جسم و دنیا که کارامد بود تنها زبانی زمانی آن دو کَس از من بپرسند از آن اتلاف وقت و تن بپرسند بپرسند از خدا آیا شناسیش؟ از آن اوضاع هم میهن بپرسند که آن ارزش چرا بر باد دادی؟ چرا در حین مُردن در فسادی؟ چرا چشمی که باید پاک باشد؟ به هر پُر ناروا دائم گُشادی؟ مگر دنیا نگفتند این‌ دو روز است؟ که حتی شاه آن در بغض و سوز است مگر در آیه ها کوری نخواندی؟ (جهنّم درّه ای آتش فروز است) به بازی های کودک وار دنیا شَبت تشویش شهوت بار دنیا خریدن خواب بودن بلع دائم کسی با خود نبرد از دار دنیا به هر برزن تو با هرکس نشستی به هر پُر شبهه ناکی کرده دستی عوض دادی فراوان های جاوید به این دنیا تو ابله کم پرستی تو از امّید خالق دل بریدی چو زاغی از لب بامش پریدی تو خود دور از خدا گشتی و هر روز زبان در سرزنش بر او کشیدی تو کوچک میشمردی هر صغیری دگر حاذق شدی در هر کبیری تمسخر،توبه ها، لق لق زبانت الهی در لجن زارت بمیری زمین درد آمد از تکرار زشتی درو کن هرچه را یک عمر کِشتی در آن ایّام جهلت مست بودی به انگشتان چپ دفتر نوشتی همین گُرزی که در دستم ببینی و این آتش که می اید ز بینی تجسم های کارَت در زمین است و این محصول تو، باید بچینی و حالا از تو میپرسم فلانی چه کس پروردگارت؟ کو نشانی؟ اگر حاضر نباشی در جوابت در این اسفل دَرک دائم بمانی بگو تا گور تو مشعل نکردم بگو تا گوشتت را حل نکردم بگو اعصاب من خرُد از بشر شد بگو تا دست و پایت شَل نکردم چرا لالی بگو با آن زبانت همان ماری که خیزد در دهانت همان قهار میدان های تزویر همان همکار دندان‌و لبانت بگو از حق فرزندان مردم و از وارد شدن بر خوان مردم کمر خم کرده صافش میکنی باز به اندام نمازت نان مردم چرا تصویر حق را کرده ای تار؟ خدا کِی پشت هر مردِ ریا کار؟ چرا بر لب دعا داری به دل کفر؟ بگو از گند کارت من خبر دار چرا یک رکعتم خالص نخواندی؟ چرا قلب نمازت را شکاندی؟ تو تنها در شلوغی حمد گفتی چرا در مسجدی تنها نماندی؟ به اندک سهم دنیا شاد بودی بر هر پُست و سِمت پُر باد بودی وگر درمانده ای رحمی طلب کرد... چو پتکی بر سرش فریاد بودی و حالا میروم کارَت تمام است که بعدی پُرسشش اول امام است و بعدی ها و بعدی ها و بعدی همین آش و همین حرف و کلام است به اینجا میرسد هرکس زمانی معلق در هوای کهکشانی اگر حاضر نباشی در جوابت در این اسفل درک دائم بمانی/#سجاد_علائی