eitaa logo
حدیث روزگار
76 دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
1.3هزار ویدیو
17 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از قول سدید
⭕️پدیده زهره زاهدی 🔻 گوشه ای از قم، دخترانه هایش را می نوشت برای اینستاگرام. مانند خیلی از دخترهای مومن این کشور از عکس‌های هنری و علاقه ها و سلیقه هایش کپشن می نوشت و استوری می گذاشت... کفش صورتی، انار، ورزش، توت فرنگی، دورهمی های دوستانه، و... یک دختر جوان با همین خصوصیتها شناخته می شود.  اما ناگهان یکی از پدیده های نوروز کرونایی ٩٩ شد. داستان رفتن به بیمارستان و غسالخانه را در صفحه خودش بخوانید. اما چرا او را یک پدیده می دانم؟ کرونا نقطه عطف حرکات جهادی بود که حرکت جهادی را به محلات کشاند و خدمت به همسایه ها و همشهری ها رساند. در این بین دختران جهادی شکوفه های بهاری این جریان بودند. دخترانی که از فانتزی های خود دست کشیده اند و آتش به اختیار قدم در میدان خطر نهاده اند. در غوغای  «در خانه بمانید» اینان اگر در منزل می ماندند و به پدر و مادرشان کمک و برای حفظ سلامت خود قرطنیته را انتخاب می کردند کسی به آنها خرده نمی گرفت. اصولا جهاد یعنی همین‌؛ همه اینها را داشتن اما به آنها دل نبستن و از آنها گذشتن! 🔻 زهره زاهدی از دل فضای مجازی درخشید، خودش می نویسد و خوب می نویسد. در یک اتحاد حقیقی، نوشته های خوبش بازنشر داده شد. این زنجیره خودش جز پدیده هاست. حمایتهای فعالان مجازی از یک اقدام بدیع و رفیع، سریع و وسیع آن را بالا آورد و فضای مجازی بار دیگر قدرت خود را نشان داد و وحدت کلام نیروهای جهادی در این عرصه اتفاق مفیدی را رقم زد. این امر در مساله محمد مداح هم به خوبی دیده شد. دایره این هم افزایی خودجوش مردمی باید گسترش یابد و در عین حال استقلال خود را حفظ کند. پديده های این چنینی نباید از حال عادي و طبیعی به گزارش‌های مصنوعی نهادهای حاکمیتی بغلتند. نه اینکه آنها را رد کنند، بلکه فراموش نکنند بستر مردمی قدرت و نفوذ بالاتری دارند. 🔻من آخوند چقدر باید می نشستم فکر می کردم و روش ارائه می دادم تا مردم را به یاد مرگ و آخرت بیندازم  و احکام غسل و کفن را به آنها بیاموزم؟ زهره زاهدی و همیارانشر، با قلم دخترانه و هنر طنازانه ناخواسته یا خواسته به خوبی از عهده این مهم برآمدند. با چند استوری و کپشن، دقیق و کامل، هم احکام گفتند هم اخلاق و هم عقاید! این خودش از مورد بالایی شگفت انگیزتر است..  پدیده مبارک حوزه خواهران می تواند در عرصه ارتباط شریعت و امت کارهای شگرفی کند.  این روزها دیدیم می شود یاد مرگ افتاد و نترسید. می شود از شجاعت گفت و موصوف آن دختری نحیف باشد. می شود از غسالخانه گفت و هراس به دل راه نداد. می شود لطافت اندیشه دخترانه و جزئی نگری زنانه را به خدمت بیان احکام آورد. کاری که در خاطره نویسی دفاع مقدس انجام شد و در ادبیات کشور کولاک کرد. می شود از جهاد گفت و یاد خون و خشونت نیفتاد. پدیده دختران جهادگر نشان داد، بحثهای خاله زنکی روشنفکران درباره حضور زنان و دختران در اجتماع را می توان با عمل درست، پاسخی درخور داد. دخترانی که با حفظ شیطنت‌های دخترانه شان بر عقاید و هنجارهای خود پافشاری می کنند و با رعایت اصول دینی در عرصه‌ های خطیر جامعه پررنگ ترین و سالم‌ترین خودنمایی را داشته باشند.  🔻 اما اینک؟  زاهدی ها نباید آنچه بدست آورده اند را آسان از کف بدهند که این یافته ها، بخش اندکیش در حوزه فردی آنهاست؛ آنها امروز تکه مهمی از پیکر جهادگران و حتی بالاتر پاره ای از تن آرمانهای انقلابند. این اندوخته نباید خرج روزمره ها و بازی‌های سیاسی شود. نباید خود را وارد دو قطبی های بی سر و ته کند. از آن سو، آن زنجیره حامی نیز نباید با بزرگنمایی و تقدس آفرینی بی مورد، با حسودی های بی ارزش این پدیده را لوث کند. نهادهای انقلابی هم احساس تکلیف وافر برای تقدیر و تشکر و مصاحبه نکنند. لزوما این پدیده ها، شخصیت رسانه ای نیستند و ممکن است بی سلیقگی برنامه سازان کار خوبشان حبط و بی ربط کند. ماجرای آن راننده اسنپ را به یاد بیاورید که چطور با افتادن در گیر و دار رسانه های رسمی چه بلایی سرش آمد! این مدل پدیده ها، باید خودشان باشند و پیش بروند. این جمع دختران تاکنون جز گوشی و اینستاگرام چه داشته اند که این گونه می درخشند؟ 🔻 آنچه گذشت منحصر در زهره زاهدی نیست. او تلألوی خیل عظیم دخترانی است که دست در دنیا و دل در آخرت و چشم به بهشت دارند. این دختران راز و نیاز خاصی با شهدا دارند و کاش می شد بانوان شهید و جانباز و رزمنده انقلاب و دفاع مقدس را چنان معرفی کرد که هر دختر جوان و نوجوانی، کتاب زندگی خود را با صحیفه نور آنان تطبیق دهد. الان که چنین نیست این گونه پدیده های خیره کننده داریم اگر چنان بشود، چه شود؟ در بی رسانه ای آن ایام و اخلاص آن بانوان اهل قیام خیلی از رشادت‌ها و فداکاریها گم شده است، اما امروز می شود بین نسل دختران جهادی آن روزها و دختران انقلاب دوران ما پیوستگی ناخودآگاه موجود را آگاهانه کرد و کاری کرد کارستان.
هدایت شده از قول سدید
🔰چرا رئیسی نباید نامزد رئیس جمهوری شود؟ 🔻 آقای رئیسی بعد از انتخابات 96 که آماج حملات و تهمتهای رقیبش بود، وقتی به ریاست قوه قضائیه منصوب شد، همه گروههای سیاسی از این اقدام استقبال کردند و حتی محمود احمدی نژاد که به تندترین انتقادات را به قوه قضائیه داشت انتصاب رئیسی را اميدوارکننده دانست. اینک رئيسی به یک چهره فراجناحی و مقبول همه جریانات سیاسی تبدیل شده است و این امر می تواند در آینده سیاسی ایشان و حتی انقلاب و کشور مفيد باشد. 🔻 رئيسی از آستان قدس به سرعت وارد عرصه انتخابات شد، اینک اگر مجددا این اتفاق بیفتد این مهر در تاریخ بر پیشانی ایشان خواهد خورد که از مناصب برای رسیدن به ریاست جمهوری استفاده می کند و خدمات مثبت ایشان به نمایش تبلیغاتی تفسیر می شود. چنین امری برای زندگی سیاسی جناب رئيسی به شدت ناپسند است. 🔻 جمعی از اصولگرایان برای حل مشکلات خود در انتخابات اخیر سراغ آقای رئیسی رفته اند تا مساله تشتت و اختلافات خود را فیصله دهند. به نظر شایسته است جناب رئيسی نگاه بلند مدت به آینده سیاسی خود داشته باشد و به اصرار و درخواست‌های با تاریخ انقضای ناچیز پاسخ ندهد و از آن سو بهتر است اصولگرایان مشکل خود را به گونه ای دیگر حل کنند و برای پیروزی مقطعی خود، منافع بلند مدت کشور و انقلاب را به مخاطره نیندازند. 🔻 بدترین اتفاقی که در انتخابات ١۴٠٠ محتمل است، تبدیل انتخابات ریاست جمهوری به رقابت در رهبری است و ایجاد دو قطبی در این سطح است که هم در کوتاه مدت و هم در ادامه، ضررش به ملت و کشور خواهد رسید. تفاوتی هم ندارد این امر به طور مستقیم یا نیابتی اتفاق بیفتد. 🔻 عملکرد نسبتا خوب آقای رئیسی در قوه قضائیه تنها به وسیله خود ایشان قابل تداوم است. از سویی با توجه به اینکه رئیس جمهوری پس از روحانی، میدانی عجیب و بحران زده است، بعلاوه دلایل پیش گفته، به نظر می رسد، ریاست جمهوری کارزار مناسبی پیش روی ایشان نیست.