eitaa logo
کانال روضه دفتری ایتا وتلگرام
4.6هزار دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
2.5هزار ویدیو
329 فایل
بروزترین کانال روضه دفتری👇 ایتا وتلگرام ••✾•🌿🌺🌿•✾•• @rozeh_daftari1 ارتباط با مدیران کانال👈 @msoghandi@y_a_m_h 👈
مشاهده در ایتا
دانلود
مقام عرشی حضرت‌زهرا_12.mp3
13.53M
"س" ۱۲ ✨ نوع دفاع حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها در برابر ولایت ، محدوده‌ی ولایتمداری ما را کاملاً مشخص می‌کند! بانویی که ؛ نه زن بودن ـ نه بارداری ـ نه مادر بودن ؛ مانع دفاع او از ولیّ معصومش نشد! ✦ دست و پایِ ما را، چه چیزی بند کرده است، که در ولایتمداری آنقدر ضعیف بوده‌ایم، که ولیّ معصوممان بیش از هزار سال است که منتظر یاری ماست؟ 🎤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⤵️استادمحمدشجاعی 🦋همه انسان‌ها محبوبیت را دوست دارند و به دنبال این هستند که در بین مردم و اطرافیان شان محبوب واقع شوند. ✅ اما غافل از این هستند که رمز این محبوبیت چیست. فرمول قرآنی آن این است: 🌺🌿«إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ سَیَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمنُ وُدًّا 🦋كسانى كه ایمان آورده و كارهاى شایسته كرده‏‌اند، به زودى [خداى] رحمان براى آنان محبتى [در دلها] قرار مى‌دهد». 🦋آنهایی که واقعاً ایمان آورده‌اند به آخرت و با آخرت شاد هستند و اعمال‌شان اعمال قشنگی است، امکان ندارد آدم‌های محبوبی نباشند. کسی نمی‌تواند او را دوست نداشته باشد. مثل این است که بگویی: آب بریزیم و جایی خیس نشود. «سَیَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمنُ وُدًّا» یک قانون قرآنی است، مثل 4=2×2. 🦋 ایمان و عمل صالح هر جا بود، محبوبیت حتماً همراهش هست. از همه قشنگتر محبوبیت‌های آسمانی است. یعنی در آسمان این شخص خیلی محبوب می‌شود. 💐پیغمبر و حضرت زهرا🌹 و چهارده معصوم و فرشته ­ها و شهدا (علیهم‌السلام) دلتنگش می‌شوند و همه دوستش دارند. ما فقط با ایمان و عشق به خدا بزرگ می‌شویم. گاهی خدا مخصوصاً خیلی چیزها را از ما می‌گیرد تا به ما بفهماند که ما برای آدم بودن و متعادل بودن و خوشبخت بودن، حتماً به پدر و مادر و به خانواده نیاز نداریم. یک کسی می‌تواند هیچ کدام از اینها را نداشته باشد، اما آدم بزرگی باشد. ما چقدر شهید داشتیم که پدر و مادرشان را نمی‌شناختند، ولی آدم‌های بزرگی بودند. 🌺🌿آدم طبیعت ­گرا غصه دنیا را می‌خورد. اما آدم فطرت ­گرا همه نگاهش به ابدیت و آخرت است. داشتن و نداشتن‌های اینجا معطلش نمی‌کند 🍃🌾🍀🍃🌾🍀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
چقدر اشک بریزم - @Maddahionlin.mp3
6.99M
⏯ واحد احساسی امام_زمان(عج) 🍃چقدر اشک بریزم ز جدایی آقا 🍃من دلم تنگ شده تنگ کجایی آقا 🎤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ضربان حرم - @Maddahionlin.mp3
5.94M
🍁سالگرد_شهید_سلیمانی 🍃سرباز پادگان حرم 🍃سیدالشهدای مدافعان حرم 🎤 ⏯ استودیویی
مهمترین علت گرفتاری در برزخ - @Maddahionlin.mp3
3.28M
♨️مهمترین علت گرفتاری در برزخ 👌 بسیار شنیدنی 🎤حجت الاسلام
YEKNET.IR - zamine - fatemie 99.10.12 - narimani.mp3
8.28M
🔳 🌴بعد روزی که به در خونت همه با هیزم اومدن 🌴باورش سخته که به صدیقه حالا تهمت دروغ زدن 🎤
.. قالت مولاتنافاطمةالزهرا(سلام‌الله‌علیها): «إذا حُشِرتُ یَومَ القِیامةِ أشفَعْ عُصاةَ اُمَّةِ النَّبِي» آن گاه که در روز قیامت برانگیخته شوم گناهکاران امّت پیامبر(ص) را شفاعت خواهم کرد 📚إحقاق الحق، ج۱۹،ص۱۲۹
[WWW.FOTROS.IRma95111803.mp3
40.88M
[ ۱۳ ] «هر کی اینجا مهمون میشه،کل درداش درمون میشه» ( سلام الله علیها ) [حاج محمود کریمی ]
گرچه وقت ایستادن دردهایش بیشتر بود درد اندوه علی (ع) از درد پایش بیشتر بود عشق یعنی تا علی (ع) از راز او سر در نیارد هرچه دردش بیشتر، لبخندهایش بیشتر بود عشق یعنی گرچه می دانست روز آخرین است بر امور خانه اما اعتنایش بیشتر بود کوچه های شهر خاکی هست اما این اواخر رد پای خاک کوچه بر ردایش بیشتر بود وقت پیری نه، عصای دست مادر در جوانی است این اواخر بر حسینش اتکایش بیشتر بود کار با آن کس که اسمش را نمی گویم ندارم کاش اما شعله ی آتش حیایش بیشتر بود من که از این رازها سر در نمی آرم ولی باز سوره ی کوثر الهی نقطه هایش بیشتر بود از کرم باشد نه از مکنت، اگر در کل کوفه بر در این خانه از هر جا گدایش بیشتر بود شاعرم با بیت هایی الکن، اما کاش وسعم ار غزل هایی که می گویم برایش بیشتر بود علی فردوسی
دارد دل و دین می برد از شهر شمیمی افتاده نخ چادر او دست نسیمی تسبیح دلم پاره شد آن دم که شنیدم با دست خودش داده اناری به یتیمی حتی اثر وضعی تسبیح و دعا را بخشیده به همسایه، چه قران کریمی در خانهء زهرا همه معراج نشینند آنجا که به جز چادر او نیست گلیمی ای کاش در این بیت بسوزم که شنیدم می سوخت حریم دل مولا چه حریمی آتش مزن آتش در و دیوار دلش را جز فاطمه در قلب علی نیست مقیمی حالا نکند پنجره را وا بگذاریم پرپر شود آن لاله زخمی به نسیمی سیدحمیدرضا برقعی
از بارگاه قدسی و افلاکی خدا آمد به گوش اهل سماوات این ندا: فرموده کردگار که ای آسمانیان آمد عزایِ فاطمه «حی علی العزا» مویه کنان و ناله کنان جبرئیل گفت: برتن کنید رخت عزا ای فرشته ها یکماه گفته حضرت حق در تمام عرش برپا کنند حور و ملک خیمه ی عزا واعظ نبی اکرم و مداح مرتضی چشم زمان ندیده چنین روضه هیچ جا بال ملائکه شده فرش حسینیه خدام هیئت اند شهیدان و اولیاء جارو کشی نصیب بزرگان دین شده سینه زنان هیئتشان خیل انبیاء شیرخداچه روضه سختی بیان نمود طفلی برای مادر خود می شود عصا ختم رسل به گریه فقط داد می زند «ای مردمان شهر مدینه چرا چرا؟» این رسم هیئت ست که مداح می زند از روضه های کوچه گریزی به کربلا وحید قاسمی
خیبر شکن و خانه نشستن هیهات در برزخ آفتاب بستن،هیهات ( لا اسئلکم علیه اجرا) یعنی سیلی زدن و سینه شکستن هیهات پاییز دلان به یکدگر پیوستند دیدند که در باده ی غفلت مستند تا ترجمه موده فی القربی کامل بشود دست علی را بستند ای جان جهان لحظه پرواز شده است درهای بهشت جاودان باز شده است تا دفتر زندگانی ات پایان یافت غمهای بنی فاطمه آغاز شده است در چشم علی، جهان شب است از امروز از غصه دلش لبالب است از امروز با حسرت و اندوه به خود می گوید: کدبانوی خانه زینب است از امروز مرهم به روی جراحتم بگذارید حرمت به همین صراحتم بگذارید من خونجگر از خاطره ی زهرایم مردم بروید راحتم بگذارید محمدجواد غفورزاده
نور با آینه وقتی متقابل باشد ذره کوچکتر از آن است که حائل باشد نور، زهراست و آئینه علی، ذره کجاست که در این بین فقط عاطل و باطل باشد برترین خلقت دنیاست،‌عجب نیست اگر که علی نیز به زهرا متوسل باشد رو به قبله ست همه عمر، خدایا! غلط است قبله بایست به سمتش متمایل باشد اگر این طرز نماز است که او می‌خواند ترس دارم که نماز همه باطل باشد دل محال است ولی عقل دلش می‌خواهد بین زهرا و خدا فاصله قائل باشد یک نفر آمده در را به لگد می‌کوبد پشت در باز هم ای کاش که سائل باشد نیمرخ می‌شود، انگار علی آمده است ماه ،دیگر به دلش نیست که کامل باشد محمدحسین ملکیان
🌷 امام زين العابدين (عليه السلام) : ✍ حقُّ السَّمعِ تَنزيهُهُ عن سَماعِ الغِيبَةِ، و سَماعِ ما لا يَحِلُّ سَماعُهُ 👌 حق گوش اين است كه آن را از شنيدن غيبت و شنيدن هر آنچه شنيدنش روا نيست، دور نگه دارى. 📙 الخصال ، ج1 ص 566 ☀️
می‌شویَمَت که آب شوم در عزایِ تو یا خویش را بخاک سپارم بجایِ تو قسمت نبود نیتِ گهواره ساختن تابوت شد تمامیِ چوبش برایِ تو گر وا نمی‌شدند گره‌های این کفن دق مرگ می شدند زِ غم بچه‌های تو خون جایِ آب می‌چکد از سنگِ غسلِ تو خون می‌چکد که زنده کُنَد ماجرایِ تو در بود و شعله بود و در اُفتاد رویِ تو گُم شد میانِ خنده‌یِ مَردُم صدایِ تو در بود و شعله بود و از آن در عبور کرد هر‌کس که بود نیمه شبی در دعایِ تو حالا زمانِ غسلِ تو فهمیده ام چرا رویِ تو را ندید کسی تا شفایِ تو تنها نه جایِ دست نه جایِ کبودی است آتش اثر گذاشته بر چشمهای تو حسن لطفی
ثانی شرر بر قلب احمد تا ابد زد آتش به بیت وحی از روی حسد زد (لاتَرفَعوا اَصواتَکُم) گفتم ولی باز هم بر سر من داد زد هم حرف بد زد گفتم برو من داغدارِ مصطفایم با میخ در بر سینه من دست رد زد بغض علی را داشت در دل بی مروت تا گفت زهرای تو (یا حیدر مدد) زد بر در نهادم دست و ،خود را پس کشیدم فهمید بارِ شیشه دارم با لگد زد هر کس که دستش میرسید بر من ، که میزد قنفذ به جای هر که زهرا را نزد ، زد نامردتر از این مغیره من ندیدم دستم شکست از بس که این نامرد بد زد عبدالحسین میرزایی
دیر است ای اجل به نجاتم شتاب كُن جانم بگیر و خانه ی غم را خراب كُن چشم انتظارِ مرگِ من اهلِ مدینه اند یارب دعایِ شهرِ مرا مستجاب كُن با التماس گفت بمان خوب می شوی ای زخم سینه ام تو علی را جواب كُن دستِ شكسته ام كه تكانی نمی خورَد زینب بیا و ظرفِ حُسینم پُر آب كُن سر را نمی شود كه گذاری به سینه ام جایی برایِ خُفتنِ خود انتخاب كُن سنگینیِ دری كه مرا پشتِ خود شكست از زخم هایِ سرخ و كبودم حساب كُن حسن لطفی
🍃🌾🥀🍃🌾🥀
اللّهُمَّ صَلِّ عَلى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضا الْمُرْتَضَى🤲 الاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ وَحُجَّتِکَ عَلى مَنْ فَوْقَ الاَرْضِ وَمَنْ تَحْتَ الثَّرى الصِّدّیقِ الشَّهیدِ✨ صَلاةً کَثیرَةً تامَّةً زاکِیَةً مُتَواصِلَةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً کَاَفْضَلِ ما صَلَّیْتَ عَلى اَحَد مِنْ اَوْلِیائِکَ 🌹چهارشنبه_های_زیارتی
🌼ای دلبر مه پیکر شیـرین حرکات ✨باذکر تو پر شده‌است اجزای حیات 🌼هر کس شنید نام زیبای تو گفت ✨بر خاتم انبیا محمـ(ص)ـد صلوات (🌸)اللّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآل مُحَمَّدٍوَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَ اَهْلِکْ اَعْدَائَهُمْ اَجْمَعِین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🕊⚜ روضه و ذکر توسل ویژۀ شهادت باب الحوائج ابا الرضا موسی ابن جعفر علیه السلام به نفسِ حاج حسین سازور ⚜ ┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄ روزِ عاشورایِ موسی ابن جعفرِ بریم کاظمین ببینیم چه خبره .. خیلی امروز تشییع جنازه اش غریبانه بود .. هیچ کسی به غیرِ امام رضا نبود بدن آقا رو برداره .. دارم امید با حرمت روبرو شوم تا با تو در حریم تو در گفت و گو شوم حالا که دورم از سحرِ کاظمین تو باتو من از حریم رضا روبرو شوم قربان کاظمین که بوی رضا دهد دل خسته آمدم که به مشهد رفو شوم دارد صفا غلام سیاه شما شدن بد بویم و کنار تو خوش عطر و بو شوم آزاد آمدم که تو عبدم کنی ز لطف با یک نگاه نافذ تو زیر و رو شوم با امام داشت میومد فاصله گرفت از حضرت ، حضرت فرمود چرا از ما فاصله گرفتی؟ گفت داداشم داره از روبرویِ شما میاد ، بی حیا و بی تربیتِ ، میترسم یه حرفی به شما بزنه من خجالت زدۀ شما بشم حضرت فرمود میخوای برادرتم مثله تو محّبِ ما بشه؟ عرضه داشت بله آقا از خدامه .. حضرت فقط یه نگاه کرد بهش ، اُفتاد رو پاهایِ حضرت ... یه نگاه کرد به زنِ رقاصه افتاد رو خاک ، صورت رو خاک گذاشت .. استغفار می کرد ... در یک سحر بیایم اگر در کنارِ تو با ناله هایِ فاطمه در جستجو شوم گاهی تو را صدا کنم و گه جواد را با اشکِ روضه هایِ تو در شستشو شوم قفلِ زبان چو باز کنی چند لحظه ای من روضه خوانِ روضۀ سّرِ مگو شوم ساقِ شکسته ، طاقت زنجیر را نداشت من با چه حال نوحه گرِ دردِ او شوم گردن نمانده بود برایش زِ سلسله میگفت مثله عمۀ خود سر به تو شوم مُردم زِ غربت تا شبِ تارم سحر شد تنها غل و زنجیر از حالم خبر شد درد و بلایِ شیعه را بر جان خریدم من ضربه ها خوردم که این ره بی خطر شد از این قیامی که دگر شکلِ رکوع است طوبیِ این مذهب همیشه باروَر شد قعر سجون در پنجه هایِ سردِ زندان آهی به هر دیوار خورد و بی اثر شد سندی چه آورده سرم ، شیعه نداند از چه زِ خون آبه همیشه دیده تر شد؟ از خونِ رویِ کعبِ نی پیداست کامل بر ضربه هایم دست هایِ من سپر شد از بس که پیچیده به دورم تازیانه از چادرِ مادر، لباسم پاره تر شد *پیغمبر فرمود ، هیچ قومی مثله یهود منو اذیت نکردن ... اینا ذاتاً دشمنِ بچه هایِ پیغمبر بودن ..* در پنجه هایِ آهنینِ پنجه هایش بر پهلویم کاری شبیه میخِ در شد سر بسته گویم ، بی ادب حرفِ بدی زد با ناسزاهایش ، غرورم شعله ور شد گر مویِ پیشانی بهم میریخت اما شکلِ محاسن از سرم آشفته تر شد در دسته این نامرد چون گودیِ گودال حتی بلندیِ محاسن دردسر شد در پیشِ چشمِ مادرم سر را بریدن از این مصیبت مادرِ ما نوحه گر شد *خدا به همتون خیر بده ، دله امام رضا رو شاد میکنید با این گریه هاتون ..* وقتی که با ضربه جدا میکرد سر را فریاد هایِ یا بُنَیّ بیشتر شد ... *«نحن رضضنا الصدر» امام زمان در ناحیۀ مقدسه میفرماید : سلام بر اون بدنی که کوبیده شد .. امام صادق فرمود جّدِ ما هنوز دستُ پا میزد .. اسب هاشون رو نعلِ تازه ردن ... یه جمله دیگه و التماسِ دعا ...* دنبالِ گیسویِ پریشانی به نیزه در کوچه و بازار زینب در به در شد زینب کجا و سکویِ ...... حسین ..... ________ ┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄
Babollharam Sazvar.MP3
16.24M
🕊⚜ روضه و ذکر توسل ویژۀ شهادت باب الحوائج ابا الرضا موسی ابن جعفر علیه السلام به نفسِ حاج حسین سازور ⚜ ┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا