eitaa logo
کانال روضه دفتری ایتا وتلگرام
4.9هزار دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
2.6هزار ویدیو
331 فایل
بروزترین کانال روضه دفتری👇 ایتا وتلگرام ••✾•🌿🌺🌿•✾•• @rozeh_daftari1 ارتباط با مدیران کانال👈 @msoghandi@y_a_m_h 👈
مشاهده در ایتا
دانلود
✨🍂▪️ای با وفا جاموندم... #▪️سینه_زنی زیبا ویژۀ شبِ جمعه تقدیم به ساحت مقدس حضرت سیدالشهدا علیه السلام و ارواح طیبۀ شهدا با نوایِ کربلایی علیرضا طاهری •✠• ✨🍂▪️✨🍂▪️✨ ای با وفا جاموندم،از کربلا جاموندم مثلاً تو قبول کردی، کوله بارمُ من بستم مثلاً من الان تویِ، راه کرب و بلا هستم مثلاً رسیدم دارم، زیارت نامه میخونم مثلاً رو به ایوونِ، حرمت زیرِ بارونم ای با وفا جاموندم،از کربلا جاموندم چشمامُ که می بندم، روحِ سر گردونم کربلا میره اشکامُ می بینی که، هر لحظه دور از تو گریه ام میگیره میکُشه مارو فِراق،کرب و بلا،کرب و بلا میکِشه دل رو عراق،کرب و بلا،کرب و بلا تو هر سختی باهامِ، دستمُ میگیره وقتی میخوامش صَلَّ اللهُ علیکَ یا اباعبدالله یعنی آرامش بگن سفر میگم فقط، کرب و بلا،کرب و بلا اربعین میخوام ازت، کرب و بلا،کرب و بلا به دل میده اشتیاق، بویِ حرم بویِ حُسین می وَزه از سمت عراق بویِ حرم بویِ حُسین میکُشه مارو فراق،کرب و بلا،کرب و بلا میکِشه دل رو عراق،کرب و بلا،کرب و بلا ای با وفا جاموندم،از کربلا جاموندم ✨🍂▪️✨🍂▪️✨
Taheri_Babolharam.mp3
3.38M
✨🍂▪️ای با وفا جاموندم. . #▪️سینه_زنی زیبا ویژۀ شبِ جمعه تقدیم به ساحت مقدس حضرت سیدالشهدا علیه السلام و ارواح طیبۀ شهدا با نوایِ کربلایی علیرضا طاهری •✠• ✨🍂▪️✨🍂▪️
✨🌾▪️جانِ دو جهان امام کاظم .. #▪️روضه و توسل به ساحت مقدس حضرت باب الحوائج امام موسی ابن جعفر علیه السلام _سید محمد جوادی •✠• ✨🌾▪️✨🌾▪️✨ بسم الله الرحمن الرحیم عمری بر آن سرم که شوم خاکِ پایِ دوست تا هستی ام شود غبار در هوایِ تو روزی هزار بار اگر جان دهم کم است در شوق لحظه ای که بمیرم برایِ تو کویِ تو را به ملک دو عالم نمی دهم آری گدای توست همیشه گدایِ تو تو برتری از آن که شوی آشنا به من من کمترم از این که شوم آشنایِ تو با این همه زِ کویِ تو جایی نمیروم باشد سرم همیشه به خاکِ سرایِ تو یک بار مرا به رَهِ خویش کن فدا ای صد هزار مرتبه عالم فدایِ تو ایام شهادتِ باب الحوائج آقا موسی ابن جعفر .. آی گرفتارا ، آی مریض دارا ، آی اونایی که گره به کارتون خورده ، بسم الله .. خاکِ رَهِ زائرت اَعاظِم جانِ دو جهان امام کاظم ارباب کمال زیرِ دینت چشم همه سمتِ کاظمینت عیسی زِ دم تو دم گرفته جود از کف تو کرم گرفته موسی به امیدِ نخلِ نورت نعلین براورد به طورت زنجیرِ تو حلقۀ وصالت تا عشرِ خداست اتصالت آبِ وضویِ تو اشک هایت خون است روان زِ ساقِ پایت *چهارده سالِ از این زندان به آن زندان، اما زندانِ آخر با زندان هایِ دیگه فرق داشت، یه ملعونی به نام سندی ابن شاهک زندان بانِ حضرتِ .. بسیار شقی و بی ادبِ .. هر بار با تازیانه واردِ زندان میشد .. یا امام رضا دارم روضۀ باباتُ میخونم .. حیا میکنم بگم با این آقا چه میکرد اما هر وقت بر میگشت میدیدن تازیانه خون آلوده .. یا موسی ابن جعفر .. با این که عیال واره اما ملاقاتی نداره .. _(چرا؟) آخه ممنوع الملاقاتِ .. یه وقت صدا میزنه پسرم، یه وقتایی هم صدا میزنه دخترم معصومه دلم برات تنگ شده .. میگه این زندانِ آخری تاریک بود، نمور بود حضرت با علم امامت شب و روزُ تشخیص میداد .. ای غریب آقام .. پشتِ در زندانِ بغداد جمع شدن ، گفتن چی شده؟.. گفتن هارون نامه نوشته گفته موسی ابن جعفر رو آزاد کنید .. شیعیان جمع شدن .. یکی گفت موسی ابن جعفرُ ببینم رو پاهاش می افتم .. یکی گفت دستاشُ میبوسم، صورتشُ میبوسم .. آخ بمیرم یه وقت دیدن درِ زندانِ بغداد باز شد (ان شالله کاظمین ..) دیدن چهار تا حمال یه بدنِ بی جانیُ رو تختۀ در دارن میارن ، هی صدا میزنن «هذا امام رفض» این بدنِ امام شیعیانِ .. ظاهراً بدن حجمی نداره اما بازم سنگینه .. (بگم حاجت دارا ، گرفتارا صدا ناله شون بلند شه؟..) عباشُ کنار زدن دیدن هنوز تو غل و زنجیرِ .. کاش غربت به همین جا ختم میشد .. یا صاحب الزمان .. آوردنش گذاشتن رو جسرِ بغداد رها کردن و رفتن .. آی آقام .. سلیمان پنجرۀ قصرُ باز کرد دید یه بدن غریب افتاده .. گفت بدنِ کیه کسی کاری نداره؟!گفتن سلیمان این بدنِ موسی ابن جعفرِ .. دیدن از قصر دوان دوان داره میاد این بدنِ پسر فاطمه ست .. زیرِ این بدنُ بگیرید بلند کنید .. هذا طیب ابن طیب .. این بدنِ پاک پسرِ پاکِ، محترمانه کفن آوردن دفنش کردن، همۀ روضه ها باید ختم به کربلا بشه، بریم کربلا ..چی گذشت به زینبِ کبری وقتی ببینه بدنِ بی سرِ برادر رو خاکِ کربلا .. دیگر چه زینبی چه عزیزی چه خواهری وقتی نمانده است برایش برادری من مانده ام چگونه تو را غسل میدهند وقتی نمانده است برایِ تو پیکری در زیرِ سم اسب چه ها میکنی حسین با تو چه کرده اند در این روزِ آخری بنی اسد اومدن دیدن اَبدان غارت شده بدون سر رو خاکِ گرم کربلا .. بدنی که سر نداره، بدنی که غارت زده ست قابل شناسایی نیست .. یااباعبدالله، خدایا چه کنند اینا که بدن ها رو نمیشناسند .. یه وقت دیدن یه سوارِ آمد از مرکب پیاده شد، بنی اسد دست نگه دارید من این بدن ها رو خوب میشناسم .. این بدنِ بریرِ، این بدنِ ظهیرِ، این بدنِ حبیبِ .. یک یک بدن ها رو معرفی میکنه .. به یه بدن رسید دیدن زانوهاش بی رمق شد رو خاکا افتاد .. اقا این بدنِ کیه؟! فرمود زود برید بوریا بیارید .. آی بمیرم حصیر آوردن .. بدن که ارباً ارباست، هم زخم خورده با شمشیر و نیزه و سنگ هم با اسب از این بدن رد شدن .. چیزی باقی نمانده ، حضرت حصیر رو از زیرِ بدنِ ارباًاربا رد کرد ، بدنُ تو خانه ی قبر گذاشت .. ما مسلمونا یه رسمی داریم گونه راستُ رو خاک میزاریم اما عزیز فاطمه سر در بدن نداره .. بنی اسدی ها دیدن زین العابدین از خونۀقبر بیرون نمیاد اومد جلو سر رو جلو آورد دید آقا خم شده لب ها رو به رگ های بریده .. هرجا نشستی صدا بزن ای حسین .. ✨🌾▪️✨🌾▪️✨
4_5908911736915757241.mp3
12.79M
✨🌾▪️جانِ دو جهان امام کاظم .. #▪️روضه و توسل به ساحت مقدس حضرت باب الحوائج امام موسی ابن جعفر علیه السلام _سید محمد جوادی •✠• ✨🌾▪️✨🌾▪️✨
حرفی نزن كه نیزه تو را زیر و رو كند حرفی نزن كه پیكر تو پشت و رو كند حرفی نزن كه قاتل امانت نمی دهد سر نیزه اش امان به دهانت نمی دهد حرفی نزن برادر من خسته می شوی در زیر ضربه هاي سنان كشته مي شوي حرفی نزن كه با جگرت خوب تا كنند این نا نجیب ها بدنت را رها كنند حرفی نزن عزیز دلم پیش ناكسان راحت نمی شوی دگر از دست این سنان حرفی نزن كه می پرد او روی پیكرت با خنجری شكسته زند روی حنجرت حرفی نزن كه پاره ای و سخت درهمی با تیر و نیزه های شكسته تو هم دمی مصطفی گودرزی
در قتلگاه پیکر تو امنیت نداشت در زیر تیغ حنجر تو امنیت نداشت بر حنجرت رسول خدا بوسه داده است آن بوسه پیمبر تو امنیت نداشت بعد از طواف خنجر کهنه به دور سر آن قطعه های پرپر تو امنیت نداشت پهلوی زخمیت به خدا ارث مادریست ...در بین کوچه مادر تو امنیت نداشت طفلت به روی دست خودت بال و پر زده حتی علی اصغر تو امنیت نداشت گاهی سرت ز روی سنان خورده بر زمین بر روی نیزه ها سر تو امنیت نداشت بر دخترت نگاه کنیزانه میکنند خاکم به سر که دختر تو امنیت نداشت با خواهرش ز طشت طلا لب گشود گفت ای وای من که معجر تو امنیت نداشت محمد قانع
دوباره روضه گرفتی و جانمان دادی مسیر کرببلا را نشانمان دادی شکسته‌بال‌ترین فطرس زمین بودیم ولی تو بال و پر آسمانمان دادی بدون آب و هوای بهشت می‌مردیم هوای روضه؛ هوای بهشتمان دادی اگر چه دیر رسیدیم روز عاشورا ولی برای رسیدن زمانمان دادی اگر چه دیر رسیدیم و سر به نیزه شدی به روی نیزه ولی سایبانمان دادی از آن همه عظمت عاجزانه لال شدیم ولی به گریه دوباره زبانمان دادی به دست گریه‌ی زینب اسیرمان کردی برای این همه ماتم توانمان دادی
یا بسوزان درمیان شعله خاکستر شوم یا ببخش این بنده را.ادم شوم بهتر شوم بنده ی بد را زدن کاری ندارد.تو نزن جای آن راهم بده در خانه ات نوکر شوم من قیامت پیش رو دارم که گریه میکنم وای اگر انروز عریان وارد محشر شوم هرعذابی هست باشد من تحمل میکنم نه نمیخواهم که ننگ ال پیغمبر شوم رحمت تو بیشتر از این گناهان من است مرگ‌ بر من گر که یک لحظه جدا زین در شوم من از اول خاک بودم خاک نعلین علی پس خدا نگذار تا روزی که هستم زر شوم ای گنهکاران گرفتاران علیکم بالنجف دارم امشب میروم در محضرش قنبر شوم فاطمه امشب میاید کربلا پیش حسین کاش من هم همسفر با حضرت مادر شوم یا بنی دشنه دست از حنجر تو برنداشت حق بده از داغ ذبحت دم به دم مضطر شوم سید پوریا هاشمی
هر طپش میل تشنگی دارد هر که در راه سید الشهداست ماهِ «مهمانی» و "عطش" یعنی رمضان ماه سید الشهداست مثل ماه محرمش سی شب می رود قلب ما ته گودال خود بی بی رقیه در روضه سفره را پهن می کند هر سال اینکه مهمانی خداست، قبول ما برای حسین آمده ایم اینکه ماه عبادت است، درست به دعای حسین آمده ایم تشنه ماندن تقرب محض است پیش لبهای خشک طفل رباب یا اباالفضل هر کجا گفتند بعد افطار هم نخوردیم آب چند ساعت که تشنه می مانی دیده ات تار می شود کم کم تشنه باشی و گرم هم باشد ضعف بسیار می شود کم کم تشنگی در جگر نفوذ کند بی رمق می شود تمام تنت زخم شمشیر و نیزه هم بخوری دیگر از دست می رود بدنت آب دیدی دلت شکست بگو: السلام علیک یا عطشان تا که دیدی لباس پاره بگو: السلام علیک یا عریان عماد بهرامی
🌷 امیرالمومنین امام علی (عَلیهِ السَّلام) : ✍ أَصْلِحِ المُسِيءَ بِحُسْنِ فِعَالِكَ، وَدَلَّ عَلَى الخَيْرِ بِجَمِيلِ مَقَالِكِ. ☘ با رفتار نیکویت ، بدکار را اصلاح کن و با گفتار زیبایت بر خوبی راهنما باش. 📚 شرح غرر الحکم ، ج ۲ ، ص ۱۸۲ ☀️
🌷 پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمودند : 💐 زیاد استغفار کنید در خانه ها و مجالستان ، سر سفره ها و در بازارهایتان ، و در مسیر رفت و آمدهایتان و هر جا که بودید (استغفار کنید) ، چرا که شما نمی دانید آمرزش خداوند چه زمانی نازل می شود. 📚 مستدرک الوسائل ، ج۵ ، ص ۳۱۹ ☀️