#سلام_امام_زمانم
«سلامٌ عَلی» آسمانِ نگاهٺ
«سلامٌ عَلی» نورِ در سجده گاهٺ
«سلامٌ عَلی» جاده و گرد ميدان
بر آن سيصد و سيزده مردِ راهٺ
✨🍃🌸#یاصاحب_الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
#اللهم عجـل لولیـڪ الفـرج
🔻ده حدیث نورانی از امام هادی (علیه السلام)
۱- اِذَا کَانَ زَمانُ العَدلِ فیهِ أَغلَبَ مِنَ الجَورِ فَحَرامٌ أَن یَظُنَّ بِاَحَدٍ سُوءً حَتّی یَعلَمَ ذالِکَ مِنهُ و اِذَا کَانَ زَمانُ الجَورِ أَغلَبَ فیهِ مِنَ العَدلِ فَلَیسَ لِأَحَدٍ أَن یَظُنَّ بِاَحَدٍ خَیراً ما لَم یَعلَم ذالِکَ منهُ
هرگاه در جامعه، رعایت عدالت بیشتر از جور و ستم باشد؛ بد گمانی به مردم حرام است، مگر آن که از راه یقین محرز باشد؛ و، امّا اگر در برههای از زمان، ظلم و جور بر عدالت غلبه پیدا کند، خوش گمانی به همگان شایسته نیست جز آنجا که آدمی به نیک بودن شخصی علم و یقین دارد.
(مستدرک الوسائل، ج. ۹ ص. ۱۴۶)
۲- أَلدُّنیا سُوقٌ رَبحَ فیها قَومٌ وَ خَسِرَ اَخَرُونَ
دنیا بازاری است که پارهای از مردم در آن سود برند و پارهای دیگر زیان کنند. (مستدرک الوسائل، ج. ۹، ص. ۵۱۲)
۳- ألحِکمَةُ لاتَنجَعُ فِی الطِّباعِ الفاسِدَةِ
حکمت و دانش در دلهای فاسد اثر ندارد.
(بحارالانوار، ج. ۷۸، ص. ۳۷۰)
۴- اٍنَّ اللهَ جَعَلَ اَلدُّنیا دارَ بَلوی وَالآخِرَةَ دارَ عُقبی وَ جَعَلَ بَلوَی الدُّنیا لِثَوابِ الآخِرَةِ سَبَباً، وَ ثَوابَ الآخِرَةِ مِن بَلوَی الدُّنیا عِوَضاً
خداوند دنیا را منزل حوادث ناگوار و آفات، و آخرت را خانه ابدی قرار داده است و بلای دنیا را وسیله به دست آوردن ثواب آخرت قرار داده است و پاداش اُخروی نتیجه بلاها و حوادث ناگوار دنیاست.
(اعلام الدین، ص. ۵۱۲)
۵- اُذکُر حَسَراتِ التَّفریطِ بِأَخذِ تَقدیمِ الحَزمِ
به جای حسرت و اندوه برای عدم موفقیتهای گذشته، با گرفتن تصمیم و اراده قوی جبران کن.
(میزان الحکمة، ج. ۷، ص. ۴۵۴)
۶- من رضی عن نفسه کثر الساخطون
هر که از خود راضی باشد، خشم گیران بر او زیاد خواهند بود.
(منتهی الامال ج. ۲ ص. ۴۸۰)
۷- مَن کانَت لَهُ اِلَی اللهِ حاجَةٌ فَلیَزُر قَبرَ جَدِّیَ الرِّضا ع بِطوُسٍ وَ هُوَ عَلی غُسلٍ وَلیُصَلِّ عِندَ رَأسِهِ رَکعَتَینِ وَلیَسئَلِ اللهَ حاجَتَهُ فی قُنوُتِهِ فَاِنَّهُ یَستَجیبُ لَهُ ما لَم یَسئَل مَأثَماً أو قَطیعَةَ رَحِمٍ
کسی که از خدا حاجتی را میخواهد؛ قبر جدم حضرت رضا† را در طوس با غسل، زیارت کند و دو رکعت نماز بالای سرش بخواند و در قنوت نماز، حاجت خویش را طلب نماید در این صورت حوائج وی مستجاب میشود، مگر آن که انجام گناه و یا قطع رحم را طلب کند. (وسائل الشیعه، ج. ۱۴، ص. ۵۶۹)
۸- اَلحَسَدُ ما حِقُ الحَسَناتِ وَ الزَّهوُ جالِبُ المَقتِ
حسد، کارهای خوب را از بین میبرد و دروغ، دشمنی میآورد.
(بحارالانوار، ج. ۶۹، ص. ۲۰۰)
۹- ألنّاسُ فِی الدُّنیا بِالأَموالِ وَ فی الآخِرَةِ بِالأَعمالِ
مردم در دنیا با اموالشان و در آخرت با اعمالشان هستند.
(بحارالانوار، ج. ۷۸، ص. ۳۶۸)
۱۰- اُذکُر حَسَراتِ التَّفریطِ بِأَخذِ تَقدیمِ الحَزمِ
به جای حسرت و اندوه برای عدم موفقیتهای گذشته، با گرفتن تصمیم و اراده قوی جبران کن.
(میزان الحکمة، ج. ۷، ص. ۴۵۴)
شهادت امام علی النقی علیه السلام بر همه شیعیان تسلیت باد▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
16133939557789944175497.mp3
7.88M
#نوحه#شهادت امام هادی علیه السلام🌾▪️
#حسین_طاهری
برا دل شکسته همیشه سر پناهی
من اومدم دوباره پی یه نیم نگاهی
دلتنگ سامراتم عمریه من گداتم
من خشکم و تو دریایی و تشنه دعاتم
یا علی النقی فدای اسم دلربای تو
یا علی النقی جوونیمو میدم برای تو
گرم تنور اشکم از غم و غربت تو
الهی خیر نبینن شکستن حرمت تو
گریه کمه به والله سالی یه بار برا تو
از برکت تو زنده ام از من نگیر دعاتو
یا علی النقی صفا گرفتم از صفای تو
یا علی النقی فدای بیرق عزای تو
شبیه جدت آقا تشنه جرعه آبی
من باورم نمیشه تو مجلس شرابی
آقا شما کجا و اون جا کجا بمیرم واست
تموم عمرم باید عزا بگیرم
یا علی النقی عذابه هر نفس برای تو
یا علی النقی فدای غربت عزای تو
ای از غم تو بر جگر سنگ شراره
وی در همهی عمر ستم دیده هماره
سنگینی اندوه تو از کوه فزون تر
غمهای فراوان تو بیرون ز شماره
کی مثل تو در حبس ستم بازوی بسته
بر قبر خود از جور عدو کرده نظاره
تو آیه تطهیری و دشمن به چه جرأت
با جام می خود به سویت کرده اشاره
از هجر تو باید کمر کوه شود خم
جایی که گریبان ولایت شده پاره
تا ماه جمالت به دل خاک نهان شد
بر چهره ز چشم حسنت ریخت ستاره
سوزد جگرم بر تو که با پای پیاده
همراه عدو رفتی و او بود سواره
از تیغ زبان زخم فراوان به دلت بود
کز زهر ز پا تا به سرت سوخت دوباره
فوجی پی آزار دلت دست گشودند
قومی ز دفاع تو گرفتند کناره
«میثم» دگر از این غم جانسوز نگویی
کز نوک قلم جای سخن ریخت شراره
#شهادت_امام_هادی_علیه_السلام
#استاد_غلامرضا_سازگار
#امام_هادی علیه السلام
#شهادت
هادیِ ما که لبش بوی هدایت می دهد
هر دَمش در جامعه طعمِ زیارت می دهد
هادیِ ما هر سلامِ عشقِ او در جامعه
عاشقان را همچنان درسِ ولایت می دهد
زائرانش خوب می دانند که دامانِ او
هر که آید بر توسل زود حاجت می دهد
نور هست و آسمانش جلوه ای جز نور نیست
گر چه صحنِ با صفایش بوی غربت می دهد
کاش دشمن هم به اعجازش کمی امید داشت
اینکه هر تارِ عبایش اذنِ جنت می دهد
بس که تلخ و ناگوار است این بلا بر شیعیان
سینه را این داغ بر تیغِ جراحت می دهد
می رود نخلِ ولا با زهرِ کین امّا ز عشق
عالمی را مژده ی شورِ شهادت می دهد
نورِ او در چهره ی عالم نخواهد شد خموش
داغِ تلخش سینه را گر چه ملالت می دهد
این مصیبت قلبِ جدّش را مکدر کرده است
بشکند دستی چنین مزدِ رسالت می دهد
شالِ غم بر سر کن و بر پا نما شورِ عزا
قطره اشکِ روضه اش اجرِ شفاعت می دهد
باید از داغِ غمِ آقای مظلومان گریست
او که مزد گریه را بر شیعه راحت می دهد
سامرا یادآورِ کرببلای غربت است
هر کجای شهرِ او بوی مصیبت می دهد
سوختی از زهرِ کین راست ولی بر نی نرفت
این فقط ما را کمی صبر و صلابت می دهد
تل و گودال و رقیه چشم سوی علقمه
اشکِ چشمانش عمو را چه خجالت می دهد
هستی محرابی
#امام_هادی علیه السلام
#شهادت
ابر بارانی ام و این شب ها
پا به پای غم تو می بارم
تشنه ی گریه ام و می خواهم
سر به خاک قدمت بگذارم
اشک یعنی که درون قلبم
باز هم درد زیادی دارم
من عزادار گل زهرایم
ماتمِ حضرت هادی دارم
سامرا گفتم و قلبم لرزید
ناگهان پرده ی چشمم تر گشت
داغ تصویر حریمی ویران
تلخی خاطره هایم برگشت
من از احوال حریمت آقا...
شدت فاجعه را می خوانم...
با دل خسته مفاتیح به دست...
خط به خط جامعه را می خوانم...
عادت دست شما احسان است...
من به دنبال کرم آمده ام...
از گدایان قدیمی توٱم...
بازهم سمت حرم آمده ام...
اینقدر آه نکش می سوزم...
از دلم زمزمه بر می خیزد...
تا که بر روی زمین می افتی...
ناله ی فاطمه بر می خیزد...
لحظه ی آخر خود می دیدی
مادرت با دل شاکی آمد
آه اینبار خدا رحم کند
با همان چادر خاکی آمد
سرّ مظلومیت نام علی ع
غربت شهر چه کرده با تو؟؟
سخت می افتی و برمی خیزی
اثر زهر چه کرده با تو؟؟
چشم خونین تو امّا اینبار ...
راوی واقعه ی عاشوراست...
یاد غم های حسین افتادی...
سامراء شعبه ای از کرببلاست...
تشنه بودی و پریشان احوال
وسط بزم شراب افتادی
در همان حین که گریان بودی
یاد احوال رباب افتادی
زیر لب نوحه کنان می گفتی
جای هر تکه کلامی...ای وای
زینب و مجلس رقص و شادی
عمه و چشم حرامی ای وای
همه را گفتم و دیدم قطعاً
جمعه ای نور سحر می آید
انتقام علوی در راه است
عشق با تیغ دو سر می آید
اسماعیل شبرنگ
ای از غم تو بر جگر سنگ شراره
وی در همهی عمر ستم دیده هماره
سنگینی اندوه تو از کوه فزون تر
غمهای فراوان تو بیرون ز شماره
کی مثل تو در حبس ستم بازوی بسته
بر قبر خود از جور عدو کرده نظاره
تو آیه تطهیری و دشمن به چه جرأت
با جام می خود به سویت کرده اشاره
از هجر تو باید کمر کوه شود خم
جایی که گریبان ولایت شده پاره
تا ماه جمالت به دل خاک نهان شد
بر چهره ز چشم حسنت ریخت ستاره
سوزد جگرم بر تو که با پای پیاده
همراه عدو رفتی و او بود سواره
از تیغ زبان زخم فراوان به دلت بود
کز زهر ز پا تا به سرت سوخت دوباره
فوجی پی آزار دلت دست گشودند
قومی ز دفاع تو گرفتند کناره
«میثم» دگر از این غم جانسوز نگویی
کز نوک قلم جای سخن ریخت شراره
#شهادت_امام_هادی_علیه_السلام
#استاد_غلامرضا_سازگار