#صبحتبخیرمولایمن
🏝سلام برتو
ای فرزند راههای روشن خدا
سلام مولای من...
صبــــــحدم...
به عشق دیدار خورشید
وخورشید..
به عشق دیدار صبحی دوباره
و ما..
به عشق دیدار شما
چشمهایمان را باز میکنیم🏝
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
#روزتونمهدوی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
◍⃟🤍◍⃟💚◍⃟🤍◍⃟💚◍⃟🤍◍⃟💚
💚جانها به فدای نام زیبای حسین
🤍دیوانه شدم دل شده شیدای حسین
💚عاشق شده ام چه باکم از رسوایی
🤍 لطفیست به من شوم که رسوای حسین
💚جز عشق حسین دلی به کس نسپارم
🤍دل پر شده از سر معمای حسین
💚ایکاش ببینمش دوباره در رویایم
🤍یک بار دگر جلوه ی سیمای حسین
💚بر لب تبسمی نگاهش پر مهر
🤍لرزیدم از آن دو چشم شهلای حسین
💚آن سرو دل آرا که بود زینت دهر
🤍مشتق شده از قامت سقای حسین
💚#مهدی تو اگر به خواب شیرین دیدی
🤍بس وای برآن زینب کبری حسین
💚دوشنبه تون متبرک به حضرت امام حسین علیه السلام💚
♡◍⃟🌺࿐
❁ ❁
🗓امروز 21 خرداد 1403
▪️#27_روز تا #محرم💔
سالياني ست شدم دست به دامانِ حُسين
سائـلِ هر شبهي سفره ي احسانِ حُسين
تا كه اوضاعِ دلم زود به سامان برسد
شدم از صبح ازل بي سر و سامانِ حُسين
#جانم_حسین_ع❤️
امام_باقر_علیهالسلام_مدح_ومناجات
اى بوسه گاه جن و ملک، خاک پاى تو
جــان تـمــام عــالـم خـاکـى فـداى تو
اى اخـتــر سـپـهــر ولایت که تــا ابد
عـالـم مـنـوّر است به نـور لقـاى تو
ای شهریـار کشور دانش که در جهان
نشناخت کس مقام تو را جز خداى تو
اى ریزه خـوار سفـره علمت جهـانیان
خورشید علم، کرده طلوع از سراى تو
اى بـاقـر العـلوم که هـنگـام مکرمت
بـاشـد هــزار حـاتـم طـایـى گـداى تـو
پـنـجم ولـىّ و حجّـت خـلاق عـالـمى
لوح دل است مهر به مهر و ولاى تو
درعرصۀ وجود نهى قبل از آنکه پاى
داده ســلام احـمـد مرســل بـراى تو
هر کس تو را شناخت دل از دیگرى برید
بـیگـانه گـشت با هـمه کس آشنـاى تو
چـندين هـزار عـالم و دانـشـور فـقـيه
آمد بـرون ز مكتب و دانـشـسراى تو
آن پير سالخورده راهب تو را چو ديد
اسلام پـيشه كـرده و شد مـبـتلاى تو
خـوان طـعـام، آور از بـهـر ميـهـمـان
از حـجـره تـهـى يـد قـدرت نـمـاى تو
يك عمر سوخت قـلب تو از كينه هشام
آن دشـمـن سـيــاه دل بــى حـيــاى تو
تنها نه درعزاى تو چشم بشر گريست
آن دشــمــن سـيـاه دل بـى حـيـاى تو
اى خـفته همچو گـنج، به ويـرانه بقيع
پـر مى زند كـبـوتر دل، در هـواى تو
در را به روى امـت اســلام بـستـه اند
آن گمرهان كه بى خبرند از صفاى تو
يابن الحسن گشوده نگردد به روى خلق
اين در مگر به پنجـه مشكـل گشاى تو
فـولادى است پـيـر غـلام شـكسـته دل
چشم اميد بسته، به لطف و عطـاى تو
هیئت سفیران زینب(س).. .mp3
5.72M
#شهادت_امام_محمد_باقر_ع🏴
🎤•| #کربلایی_حسین_ستوده|•
من پنجمین ولی خداوند قادرم
هم نام مصطفی و ملقب به باقرم
گنجینه علوم الهی ست سینه ام
از نسل سفره دار کریم مدینه ام
مشهور شهرم و کرم ابراز میکنم
با یک نظر ز کار گره باز میکنم
بانی روضه های غروب منا منم
پرچم به دوش ماتم کرببلا منم
من شاهد مصیبت عظمای عالمم
من شاهد غریبی آقای عالمم
وا غریبا آقام آقام آقام ...
سجاد زاده ام پسر مرد گریه ام
من آشنای غربت و هم درد گریه ام
با حاجیان فاطمه تا همسفر شدم
از سِر عشق بازی حق با خبر شدم
آنان به کوی نسل الهی قدم زدند
زیباترین منای خدا را رقم زدند
دیدم که آب تهفه ی نایاب میشود
کودک چگونه تشنه و بی تاب میشود
دیدم چگونه جسم جوان خرد میشود
دور امام نیزه و شمشیر دیده ام
وا غریبا آقام آقام آقام ...
صدا ۰۰۲-۵.m4a
893.1K
نوحه امام باقر علیه السلام
می رسد با سوز دل از مدینه این ندا
کشته شد از زهر کین پنجمین نور هدا
زاده ی زهرای اطهر شد شهید
شاهد گلهای بی سر شد شهید
تسلیت یا فاطمه
عاقبت زهر هشام شعله زد بر جان او
ناله خیزد از دلِ نازنین طفلان او
در کنار قبر زهرا مادرش
شد نهان در پیش بابا پیکرش
تسلیت یا فاطمه
شهر پیغمبر شده یکسره ماتمسرا
صادق آل نبی شد دلش خون از جفا
مظهر علم خدا گشته شهید
اشک غم از دیده ی مهدی چکید
تسلیت یا فاطمه
مهدی زهرا شده زائر آن مقتدا
چون نباشد در بقیع یک نفر بهر عزا
غربت شیعه بوَد آنجا عیان
خون چکد از دیده ی افلاکیان
تسلیت یا فاطمه
شاعر: #مصطفی_جعفری
صدا ۰۰۲-۳.m4a
2.08M
#نوحه_امام_باقر_ع
در مدینه بپا ستم اشقیا
باقر العلم دین کشته شد از جفا
همه روی زمین. ز غمش در نوا
آه و واویلتا، آه و واویلتا
شد فدایی حق شاهد بزم خون
از غم کربلا. با دلی لاله گون
شده مسموم کین. سبط خیرالنساء آه و واویلتا، آه و واویلتا
پسر فاطمه. بسته بار سفر
در جنان میهمان. شد به نزد پدر
از جفای هشام عاقبت شد فدا
آه و واویلتا، آه و واویلتا
پیش چشمان او. بی کس و بی پناه شده سرها جدا. نینوا قتلگاه
دیده گلها همه زینت نیزه ها
آه و واویلتا، آه و واویلتا
شاعر: موحد....
925K
#روضه_امام_باقر_ع
مگر میشود گریه بسیار کرد...
مگر میشود دیده خونبار کرد...
مگر میشود صحبت از خار کرد...
مگر میشود نقل بازار کرد...
ولی از غم و غصهاش دق نکرد!
مگر میشود خیمه سوزان شود...
درآن شعلهها عمه حیران شود...
کشیده نصیب یتیمان شود...
رد دستهاشان نمایان شود...
ولی از غم و غصهاش دق نکرد
مگر میشود لشگر نیزهدار
بیفتد به دنبال یک طفل زار
ببینی سر شاه را نی سوار
ز داغ رقیه شده بی قرار
ولی از غم و غصهاش دق نکرد
حرم شد گرفتار رنج و عذاب
چهها کرد با دستهامان طناب
مگر میتوان روضه خواند آب آب
مگر میشود حرف زد از رباب
ولی از غم و غصهاش دق نکرد
شبی که حرم سمت غمخانه رفت
به مهمانی قصر شاهانه رفت
ز شوق پدر طفل دردانه رفت
مگر میتوان گفت ویرانه رفت
ولی از غم و غصهاش دق نکرد
کنون این من و این دل گریهخیز
نشستم به بستر مریضِ مریض
چه باید کنم با غمش یا عزیز
مگر میشود گفت حرف از کنیز
ولی از غم و غصهاش دق نکرد
سیدپوریا_هاشمی