❣#سلام_امام_زمانم❣
🍃سَلاَمٌ عَلَي آل یاسین✋
سلام بر تو ای گوهری که خدا تو را برای خودش آفریده است.
سلام بر تو که تمام حقایق عالم، پرتویی از خورشید توست.
#امام_زمان (عج)💕
#اللهمعجللولیکالفرج 🤲
💚پیامبر خدا صلّی الله علیه و آله:
💎اِنّ علیاً و شیعتَهُ هُمُ الفائزونَ یومَ القیامةِ
💎على (علیه السلام) و #شیعیان او همان رستگارانِ در روز قیامت هستند.
📗میزان الحکمه، جلد۱ صفحه۲۹۶
اللهم عجل لولیک الفرج
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
─┅═༅𖣔𖣔💔𖣔𖣔༅═┅─
✅ توسل امروز سه شنبه
یا اَبَا الْحَسَنِ یا عَلِىَّ بْنَ الْحُسَیْنِ یا
زَیْنَ الْعابِدینَ یَا بْنَ رَسُولِ اللهِ یا حُجَّةَ
اللهِ عَلى خَلْقِهِ یا سَیِّدَنا وَمَوْلینا اِنّا
تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِکَ اِلَى اللهِ
وَقَدَّمْناکَ بَیْنَ یَدَىْ حاجاتِنا یا وَجیهاً
عِنْدَ اللهِ اِشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللهِ
یا اَبا جَعْفَرٍ یا مُحَمَّدَ بْنَ عَلِی اَیُّهَا
الْباقِرُ یَا بْنَ رَسُولِ اللهِ یا حُجَّةَ اللهِ
عَلى خَلْقِهِ یا سَیِّدَنا وَمَوْلینا اِنّا تَوَجَّهْنا
وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِکَ اِلَى اللهِ
وَقَدَّمْناکَ بَیْنَ یَدَىْ حاجاتِنا یا وَجیهاً
عِنْدَ اللهِ اِشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللهِ
یا اَبا عَبْدِ اللهِ یا جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ اَیُّهَا
الصّادِقُ یَا بْنَ رَسُولِ اللهِ یا حُجَّةَ اللهِ
عَلى خَلْقِهِ یا سَیِّدَنا وَمَوْلینا اِنّا تَوَجَّهْنا
وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِکَ اِلَى اللهِ
وَقَدَّمْناکَ بَیْنَ یَدَىْ حاجاتِنا یا وَجیهاً
عِنْدَ اللهِ اِشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللهِ
✦✧✾═✾🌹✾═✾✧✦
🕊اللهم عجل لولیک الفرج بحق مادرت زهرا 🤲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💚❱❱💚❱❱💚❱❱💚❱❱💚❱❱💚❱❱💚
#سلام_امام_زمانم 💚
دوباره سهشنبه 💚
قلب من دوباره بی قرار شده
تمام صحن دل 💚
پر از نسیم انتظار شده🕊
قسمت من 💚
نمی شود دیدن روی ماه تو؟
همیشه پرسش من
از خدای روزگار شده💚
أللَّھُمَ عـجِـلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج💚🙏
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀▪️▪️▪️
#شب نهم محرم
#روضه حضرت عباس(ع)(2)
بسم الله الرحمن الرحیم...
یا رحمن و یا رحیم...
هرکجا نشستی.
اول مجلس.
همه با هم.
اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً
یا صاحب الزمان
اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ، وَعَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ، وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ، وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ
♦️خدایا شرح غم خواندن چه سخت است
♦️ز داغ لاله افسردن چه سخت است
♦️اگر تیری درون چشم باشد
♦️نمیدانی زمین خوردن چه سخت است
♦️نمیدانی که با دست بریده
♦️ز پشت اسب افتادن چه سخت است
♦️نمیدانی که با چشمان خونین
♦️جمال فاطمه دیدن چه سخت است
♦️کنار علقمه با مشک خالی
ببین شرمنده گردیدن چه سخت است
⬅️دلها را روانه کنیم بین الحرمین کنار حرم با صفا اقا ابوالفضل شب نهم محرمه آه حاجت مندان آه مریض دارها آه گرفتارها که درگوشه ای ازاین مجلس نشسته اید انشاالله به آبروی آقا اباالفضل حاجت روا بشیدمی دونم آقا اباالفضل هیچ کس رادست خالی رد نمی کند شفای همه مریضها انشاالله همه اموات فیض ببرند عزاداران کسانی بودند دربین من شما که در سالهای قبل در این ایام شب تاسوعا برای آقا اباالفضل عزاداری می کردند اما جایشان خالیست روحشان از این مجلس ومحفل فیض ببرند حالا دلت اماده شد بریم کربلا برات روضه حضرت عباس بخونم همه اموات فیض ببرند در روز عاشور
وقتی که اصحاب اباعبدالله.. از - جوانان بنی هاشم شهید شده بودن عباس آمد خدمت اباعبدالله.برادرم سینه ام تنگ شده.از زندگی سیر شده ام اذن میدان به من بده تا از دشمنان خونخواهی کنم.اباعبدالله ابتدا اجازه نداد به عباس که به میدان رود ولی صدای العطش بچه ها بلند بود.صدای ناله ی کودکان بلند شد.فرمود: عباسم برو مقداری آب برای این بچه ها فراهم کن.عباس سوار بر اسب عازم شد.میسر نشد آب فراهم کند.برگشت قضیه رو به اباعبدالله گفت.باز صدای العطش بچه ها بلند شدبار دیگر عباس سوار بر اسب عازم میدان شد.مشک بر دست دارد.عده ای از این دشمنان رو به درک واصل کردتا.به شط فرات رسید.کفی از آب رو به لب های خشکیده ی خود نزدیک کرد.پس از آن همه عملیات ها هوای گرم کربلا-زمین سوزان کربلا-لب خشکیده بود.آب رو به دهان نزدیک آورد.ولی به یادلب تشنه بچه ها به یاد حسین که لب ها تشنه است.عباس تو آب بنوشی و اهل خیام تشنه باشند.آب رو بر شط فرات ریخت.برگشت مشک پر از آب کرد.عمر سعد صدا زد
اگر عباس مشک را به خیمه ها برساند-حسین قطره ای آب بنوشد دیگر اثری از ما باقی نخواهد گذاشت.ظالمی پشت یکی از نخل ها پنهان شده بود.حمله ور شد دست ابالفضل رو جدا کرد.عباس مشک را به دست دیگر گرفت.ظالمی دست دیگر عباس رو جدا کرد.عباس مشک رو به دندان گرفت.هنوز امید داشت که مشک رو به خیمه ها برساند.وقتی امید عباس به یأس مبدل شد که تیری به مشک اصابت کرد.مشک بر زمین افتاد.و آب فرو ریخت.دیگر عباس چگونه به خیمه ها برگردد.عمودی بر فرق مبارک عباس فرود آمد که عباس بر زمین افتاد.صدا زد اخا ادرک اخاک العباس.برادرم.عباس رو دریاب.حسین خود رو به بالین عباس رسوند.چه عباسی-چه برادری.دستها در یک طرف.مشک سوراخ شده در یک طرف.شمشیر در یک طرف.دست به کمر زدصدا زد الان انکسر ظهری حالا.کمرم شکست دیگه حسین.بی برادر شد.زبان حال داره عباس می دونی چرا تو رو به نام برادر صدا کردم آخه تا اون لحظه حسین رو به نام برادر صدا نکرده بود.به خاطر اینکه قبل از از اینکه سر من روی زانوی تو باشه سر من روی زانوی مادرت فاطمه قرار گرفته
الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون
التماس دعا
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
1403/3/28
🥀🥀🥀🥀🥀▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
#روضه اما حسن(ع)
#مداح احمد بهزادی
بسم الله الرحمن الرحیم
یا رحمن یا رحیم
يَا أَبا مُحَمَّدٍ، يَا حَسَنَ بْنَ عَلِيٍّ، أَيُّهَا الْمُجْتَبىٰ، يَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ، يَا حُجَّةَ اللّٰهِ عَلىٰ خَلْقِهِ، يَا سَيِّدَنا وَمَوْلانا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ إِلَى اللّٰهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَيْ حاجاتِنا، يَا وَجِيهاً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّٰهِ
🔶جانم فدای آن بنایی که نداری
🔶قربان آن گلدستههایی که نداری
🔶هرجا حرم دیدم سرودم زیر لب از
🔶دلتنگی گنبد طلایی که نداری
🔶بابالرضا رفتم نشستم گریه کردم
🔶با یاد بابالمجتبایی که نداری
🔶قالیچهی ارثیهی مادر بزرگم
🔶نذر تو و صحن و سرایی که نداری
🔶من هر شب جمعه سلامی میدهم به
🔶ششگوشهی کرببلایی که نداری
🔶ما سینهزنهایت حسن کم گفتهایم آه
🔶در مجلس دارالبکایی که نداری
🔶دردی که داری در خودت میریزی آقا
🔶حق میدهم درد آشنایی که نداری
⬅️آه گرفتارها آه مریض دارها حاجت مندان جوون دارها امشب دلها را روانه کنید مدینه منوره کنار تربت بی سایبان امام مجتبی انشاالله به پاره های جگر امام حسن(ع) درهرگوشه ای از این مجلس ومحفل نشسته آید حاجت روابشید شفای همه مریضها انشاالله همه اموات فیض ببرند
یا وجیها عندالله اشفع لنا عندالله
🔸دلی پر زتب و پرازغم
🔸نه طبیب ونه دعوایی
🔸چه کند غریب و بی کس
🔸که ندارد آشنایی
حتی در خونه اش هم غریب بود امام حسن دعا کرد آشناش بیاد میدونی اشنا امام حسن که بود خواهرش زینب بود وقتی که زینب دید حال برادر مقلب شده این جا خواهر نگران شد رفت تمام برادران را صدا زدعباسم
حسین جان بیاید برادر
چه شده خواهر نگرانی زینب فرمود حال برادرمان حسن منقلب شده این جا براداران امدند اما همین که امام حسین دید حال برادر خوب نیست امام حسین نشست کنار برادر آن قدر گریه کرد که امام حسن فرمود حسین جان عزیز مادر
مکن گریه ز مرگم ای برادر
مریز از دیدگان اشکت چه گوهر
یادشهد امام شهدا اموات جمع حاضر فیض ببرند
گفت عزیز مادر مرا باشد پرستاران بسیار امروز کنار بستر من عده ای زیادی نشسته اند برادران و خواهران همه هستند پرستار من امام حسن
اخ مرا باشدپرستاران بسیار
اما حسین جان پرستار یک زینب آن هم گرفتار
پرستار تو روز عاشورا یک زینب وان هم گرفتار
اخ امان از دل زینب که خون شد دل زینب😭
زینبی که یک روزی در مدینه پاره های جگر برادر حسن را می بیند اما یک روزی هم در شهر شام همین زینب ببیند نازنین سر بریده حسین
یا حسین یا حسین یا حسین
درآن مجلس بزم یزیدزینب یک صحنه ای را انشاالله هیچ خواهری به مثل زینب غم نبیند
مگر چه دید زینب دران مجلس بزم یزید زینب دید ملعون به یک دست جام شراب گرفته به یک دست هم چوب خیزران ای داره با چوب برلب ودندان برادر می زنه
🔸یزیدا چوب مزن آخ برلب برادرجان
🔸سر بریده چه کرده است باتو خواهان پرپرمن
🔸سرش بریده ای بادو صد خواری
🔸هنوز دست از سر او بر نمی داری
(یا بقیه الله امام زمان )
🔸سری که درمقابل تو است نور عین من است
🔸خدا نکرده امام تو حسین من است
⏪گفت نانجیب این لب و دندان را با چوب می زنی اما لب و دندان رایک روزی پیمبر خدا بوسید این لب ودهان رابابام علی مادرم زهرا بوسید
🔸مزن ظالم حسین مادر ندارد
🔸آخ مزن ظالم که خواهر دل ندارد
حسین آرام جانم...حسین روح روانم
الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون
التماس دعا
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
1403/3/28
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
#روضه
#روضه امام حسین (ع)
#گریز حضرت رقیه (س)
بسم الله الرحمن ارحیم
یا رحمن یا رحیم
السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَی الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللَّهِ [اَبَداً] ما بَقیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُم
ْ اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن
اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً.
یاصاحب الزمان
🔸دارم اندر دل هوای کربلایت یا حسین
🔸تا کنم این جان ناقابل فدایت یا حسین
🔸من نه تنها واله و حیران به هامون غمم
🔸عالمی سرگشته داری مبتلایت یا حسین
🔸خود شهادت نامه ات امضا نمودی از وفا
🔸جان ما قربان عهد و وفایت یا حسین
🔸ما همه عاصی و بدکار و سیه روی، ای امام
🔸دست ما و دامن دولت سرایت یا حسین
⬅️دلها را ببریم کربلا ، حرم سید الشهدا ، برای امام حسین گریه کنیم (یاد امام ، شهدا، اموات فیض ببرند ).به یاد آن ساعتی که عمه سادات زینب آمد قتلگاه صدازد: برادر می خواهم صورتت را ببوسم اما سر در بدن نداری ، یک وقت دختر علی خم شد لبها را گذاشت بر رگهای بریده با سوز دل حسین را صدا زد ، همین طور که با بدن برادر حرف می زد ، سکینه ناز دانه آمد جلوی عمه ، دید عمه اش یک بدن بی سر را بغل گرفته دارد گفتگو می کند تا این منظره را دید صدا زد : «عَمِّتی هذا نَعشُ مَن ؟» این بدن کیه داری با او حرف می زنی ؟ فرمود :«نَعشُ اَبیکِ الحسین » سکینه جان این بدن بابایت حسین ، خودش را انداخت روی بدن بابا ، نگفت بابا مرا تازیانه می زنند ، نگفت تشنه ام ، صدا زد : بابا پاشو دارند عمه ام را می زنند ، (رحمت خدا بر این ناله ها ).آی گریه کننده های امام حسین ، شما دیدید اگر کسی عزیزی از دست بدهد اگر زن باشد زنها می آیند او رابا عزت ازکنار بدن عزیزش دور می کنند دلداری می دهند ، اما دختر ابی عبدالله را با تازیانه از کنار بدن بابا جدا کردند
یاد شهدا امام شهدا اموات جمع حاضر فیض ببرند اما کسانی که گفتی مریض داری حاجت داری جوان داری
امشب بگو حسین جانم تورا به صورت سیلی خورده دخترت قسم دست خالی امشب ردمان نکنی اما عزیزان
موقعی که زن غساله نازنین بدن دردانه ی ابی عبداله رو غسل میداد یه وقت سوال کرد سرپرست این بچه کیه همه خانم زینبو نشان دادن گفت این بچه به چه بیماری مبتلا شده که بدنش سیاه و کبود شده و از دنیا رفته ، یه وقت دید عمه سادات داره بلند بلند گریه میکنه ، گفت خانم منو ببخش اگه ناراحتت کردم خانم زینب فرمود این دختر امام حسینه ، هروقت بهانه باباشو میگرفت با سیلی میزدنش نمیدانم شاید یاد صورت کبود مادرش افتاد - زمزمه کن یازهرا
الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون
التماس دعا
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
1403/3/28
❣﷽❣
👆🥀 سینه_زنی_حضرت_علی_اصغر_ع
🥀 حاج_جواد_حسین_خانی شیرازی
از اين زمونه سيرم تو رو بغل ميگيرم
اميد من به بچمه بدون تو ميميرم
ديگه بسه يه مادرو بيايين كمتر عذاب بديد
آخه مگه چي ميشه كه به اين شيرخواره آب بديد
واي واي واي چه صورت ماهي داره
واي واي ئواي چه ناله هايي داره
تو خيمه بيقراريم چه بي امون مي باريم
تموم مشكاها رو ديديم يه قطره آب نداريم
با ياد تو روز و شب همه با گريه سر ميشه
هر كسي كه تشنگيتو ببينه تشنه تر ميشه
واي واي واي آبو دارن ميبندن
واي واي واي به حال رباب ميخندن
بازم چشاتو وا كن بيا منو نگاه كن
عموي تو رفته علقمه براش يك كم دعا كن
ستاره ها چه ناله اي به خاك اين كوير زدن
تا شنيدن تو علقمه به مشك سقا تير زدن
از این زمونه سیرم تو رو بغل میگیرم