﷽؛ 🌴 آن کس که به نقش پرده جان مےبخشد در پیکر هستے نفس_الرحمان است ای شاه ؛ وحید ار سگ کهف تو شود نازد به جهان که از جوانمردان است ☀️صلےالله_علیک یا علے بن موسے الرضا المرتضے

🌷 پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) : ☘ کسی که دوست دارد عمرش طولانی و روزیش زیاد شود نسبت به پدر و مادرش نیکی کند و صله رحم بجای آورد 📚 کنز العمال، ج ۱۶، ص ۴۷۵

🥀مدینه جایی بین ابراست 🍁 زمینه #،حاج محمود کریمی مدینه جایی بین ابراست که هر ابری دورش گریونه یه اقیانوسه خاکی اونجاست که خورشید تو عُمقِش پنهونه ملائکه توی ملکوت، سمت مدینه پر میزنن تو عالمِ معنا تو بقیع، دارن حرم درست می کنن فرشته ها از روز ازل، خادم حرم امام حسنن یه روضه خون دائم بالا سرِ قبرش میخونه از داغش، میخونه از صبرش: مگه یادم میره من بودم و یه گل پرپر مگه یادم میره زخمِ رویِ صورت مادر مگه یادم میره خونابه ی بالِ کبوتر مدینه شهری توی دل هاست که اسمش دل رو می لرزونه دل و می لر زونه قبرایی که زیرِ آفتاب و بارونه دلی که شد امام حسنی، دیگه زمین براش قفسه آزاده و رهایِ رهاست، با آسمونا هم نفسه یه روزی زائرش میشه و به همه ی آرزو هاش میرسه یه روضه خون بینِ مقام بالا سر میخونه از کوچه میخونه از مادر: مگه یادم میره من بودم و کوچه ی غم ها مگه یادم میره دستی سیاه که میره بالا مگه یادم میره روی زمین ناله ی زهرا مدینه تو با شعری که خوند دم آخر آقات، میسوزی به آیینش روی آخر گفت مثه روز تونیست هیچ روزی امام حسن خودش دلا رو، برده به کربلای حسین بخشیده روضه ی خودش و، به اشک روضه های حسین کریم عالم بود و گذاشت، دار و ندارش و برای حسین با جیگر پاره، با اون تن بی حال میخونه از مقتل، میخونه از گودال ای کشته ی دور از وطن وای... ای کشته ی صد پاره تن ای بی کفن وای، ای بی کفن وای

🍂زمینه (ای سلام حسین حسن) 🥀شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام

🥀 فدای،جیگر پر خون شُدت 🍁سبک_زمینه / حاج محمود کریمی فدای، جیگر پر خون شُدت فدای، کفنِ گلگون شُدت فدای، تنِ تیر بارون شدت خداوند‌ کرم امیرِ بی‌حرم خودم‌قربونی‌تم به جون مادرم نگاه زیر پات به حال نوکرت به‌جون‌بچه‌هات به جون مادرت مولا حسن/ آقا حسن قدمی از حسین است تا حسن فَتَصَدَق عَلَینا یاحسن بمیرم، برا اشک غربتت بمیرم، که‌شکستِ‌حرمتت بمیرم، برا بوی تربتت کریم بن کریم صراط المُستقیم امام بن امام عظیم بن عظیم تو هستی ابد کناره فاطمه کناره غربتِ مزاره فاطمه اسرار حسن/ دلدار حسن به سپاه علی،سردار حسن سؤلتِ حیدره کرار حسن مولا حسن/ آقا حسن فَتَصَدَق عَلَینا یاحسن تو گفتی، با نگاه آخرت به‌زینب، که‌یه‌روز بال‌و‌پرت میسوزه، مثله زهرا مادرت میاد روزی پر از غم و رنج و بلا بمونِ گریه ها برای کربلا برای روضه ها، ی جان سوزه حسین شده گریون حسن برا روزه حسین عطشان حسن/ عریان حسین جان عالم حسن، جانان حسین جان عام سن قوربان حسین مولا حسن/ آقا حسن فَتَصَدَق عَلَینا یاحسن

. 🥀رسول_الله 🍁شعروسبک عرض ارادت به پیامبر مهربانی ها و اعتراض به هتک حرمت به ایشان ویژه ی ایام رحلت: بند اول: مهربانی ای پیام آور حق گفت و گویت دائما از در حق در جهانی تا ابد یاور حق بر رسولان همه خاتمی شهر علم و‌ در رحمتی دین خلاصه شده در تو و اسوه ی رفعت و رافتی یا رسوالله یا رسول الله یا رسول الله یا احمد بند دوم: حی سرمد در تو جلوه کرده روشنایی دور تو می گرده گرمه با تو بی تو دنیا سرده با ضعیفان قدم میزدی بر یتیمان پدر بوده ای در مصاف صف کافران تو قوی و قَدَر بوده ای یا رسوالله یا رسول الله یا رسول الله یا احمد بند سوم: در دو عالم محور افلاکی باز دوباره نطفه ی ناپاکی کرده باطل به شما هتاکی ذکر «تبت یدا...» بر لب و دشمن بولهب ها شدیم خسته از این جسارت همه یکصدا مثل دریا شدیم یا رسوالله یا رسول الله یا رسول الله یا احمد شعروسبک: 🍁علی_علی_بیگی

🥀 ای پسر ارشد زهرا حسن 🍂شور حاج_محمود_کریمی ای پسر ارشد زهرا حسن سیدنا سیدنا یا حسن ای پســر اول شیــرخـــدا ای بـه حسین‌بن‌علـی مقتدا کـل محمّـد! و تمـام علـی! بـر قد و بـالات سلام علـی تمــام ‌قـد، آینــۀ کبـریــا مــدال دوش خاتــم‌الانبیـا تجسـم جمـال سـرّ و علـن! کریـم آل فاطمـه یـا حسـن چشـم خدا محو تمـاشای تو ارض و سما غرق تجلای تو طلعـت زیبات حسن در حسن بلکه سراپـات حسن در حسن روی تـو تفسیـر تبـارک شده ماه صیام از تـو مبـارک شده ماه خـدا عـاشق شب‌های تو روزه گشوده است ز لب‌های تو مدح تو شـد زینت لـوح و قلم بیـن امامـان بـه کـرامت علم مظهر حُسنِ ذوالجلالی حسن چــارده آیینـه جمـالی حسن مـاه ســر شـانــۀ پیغمبــری مصـحف روی سینـۀ حیـدری مدح تو وحی خالق سرمد است خواندن آن به عهدۀ احمد است جود و کرم هماره پابست توست دست کرامت خدا دست توست ســلام بـر دسـت یداللّهـی‌ات بــه ذوالفقــار اســداللّهـی‌ات خُلق و مرامت همـه پیغمبـری بـازوی خیبـرشکـنت حیـدری سکوت تو رمز پیام حسین صلح تو منشور قیام حسین از طـرف داور جــان‌آفـرین بـر تـو و استقـامتت آفـرین دست تو دست علی مرتضاست اشارۀ چشم تـو خیبرگشاست چـو ذوالفقار از کمـر بـرآری کـم از علـیِ مرتضـا نـداری طریق فتح را تو طی کرده‌ای ناقۀ فتنـه را تو هی کرده‌ای عجب ندارم ای علی را سلیل تیغ به دست تو دهد جبرییل روا بود به وصف تو یا حسن نـدای «لافتـی الا حسـن» ای که بقیع دل ما قبر توست شجا

🥀ظلم الیله ای کجروش فلک مجتبایه وئردون نه سودی بو شهادت حضرت امام حسن (ع) ✅سبک_ساخلا_ناقه_می_کاروانیدن ( 8 سبک برای سینه زنی و زنجیر) . مرحوم صافی تبریزی . ظلم الیله ای کجروش فلک مجتبایه وئردون نه سودی بو وئرمدون حسینه نه سرّدور جان وئرنده سن بیرجه شربه سو . کسدی باشینی تشنه لب عدو . . آلمادون ندن ای سپهر دون جعدۀ ستمکار قدرتین سالدی آشکاره اؤرکده کی مجتبایه منسوب عداوتین اؤز عنادینی ظاهر ائتماقین تاپدی وقتینی بُلدی ساعتین مکریله او مکّاره نصف شب زهری ایلدی داخل سبو . . ناگهان شه ممتحن حسن اضطرابیله دوردی خوابیدن گوردی تشنه لوق شدّتی سالوب رشتۀ دل و جانی تابدن کوزه نی یتورجک دوداقینه اودلانوب وجود التهابیدن دوغرانوب جگر اولدی دیده تر یاندی لبلری اود دوتوب گلو . . ایشدیقی سودا بُلدی که نه وار دیشره چخدی پژمرده حالیله گلدی زینبون باشی اوستونه سسلدی اونی بیر خیالیله خوابیدن اویتادی او غمکش عالمی دل پرملالیله ایلدی قیامت قیام او دم مهر ماهیله دوردی روبرو . . قارداشا باجی تکیه گاه اولوب وئردی بیرده عودت فراشینه لبلرینده کی لخته قانلارا باخدی ووردی حسرتله باشینه گورمدی ثمر هر چه ایلدی جدّ و جهد و سعی و تلاشینه دوشدی بو خیاله که ایلسون بلکه بیر رَهِ چاره جستجو . . عرض قیلدی قارداش بویور گوروم کیم سنی سالوبدی بو حالته سویلدی باجی ایلمه سوال قوی جزاسی قالسون قیامته ایچمیشم همین من بو کوزه دن دوشموشم بو رنج و مرارته یوخدی قدرتیم دلده صحبته قالمیوب داخی تاب و گفتگو . . دورما باخما یانما شتاب قیل گئت حسینیمه وئر خبر باجی نازنین وجودیمده زهر کین بلمسن ائدوب نه اثر باجی آز قالور ئولم گورمیم یوزین ایلیم بقایه سفر باجی بو فنا جهاندان روا دگل من گئدم اؤرکده بو آرزو . . قارداشی حسینی گتورماقا غمکشیده زینب اولوب روان منزل اولدی خلوت امام اؤزی جُعدیه خطاب ائتدی اولزمان من نه ایلمیشدیم سنه مگر قیلدون آخر عمریمده باغریقان بیوفا بو نه سودی قویمادون نه اؤزونده نه سوده آبرو . . زینبیله باهم گلوب حسین بلمورم نجه گوردی قارداشین چاک ائدوب گریبان برینی گئتدی اختیاری آچوب باشین چکدی آهی آه اوسته آغلادی سیل تک روان ائتدی گوز یاشین خانۀ دل بیقرارینی اشک چشمیله قیلدی شستشو . . بیر یانقلی قلبیله عرض ائدوب ای عزیز دل روح و جسم و جان سنده گوردوقوم منظره ندور بو نه حالدور بو نه لخته قان سویلدی که بو کوزه نون سوئی ایلدی منی بیله ناتوان دوغرادی دیلیمی دوداقیمی بُلمدیم برادر نه سودی بو . . گوتدی کوزه نی یردن ایستدی کوزه نین سویوندان ایچه حسین مانع اولدی زینب دوتوب الین باشلادی نوا قیلدی شور و شین سو مشرّتیله عجبدی بو جان وئروب بو نورین نیّرین بو حسن سو ایچدی ئولوب حسین تشنه ئولدی سو وئرمدی عدو . .

🍂🍃🍂بس که ای زهر تو از تیغ دل آزار تری شهادت امام رضا (ع) . حاج محمود ژولیده . بس که ای زهر تو از تیغ دل آزار تری جگرم سوخت که از شعله شرربار تری . از دلِ خونِ حسن، تا جگرِ زخمِ حسین سوخت بر حال دلم، بسکه تو خونبار تری . سینۀ زخمیِ مادر ز تو یادم آمد یعنی ای زهر ز مسمار تو مسمار تری . ظُهر زَهرم دهی و عصر عزادار شوی! یابن هارون! تو ز هر شمر تبهکار تری . اِبنِ ملجم که به قدّاریِ خود می‌نازید تو از آن قلدرِ بی واهمه قدّار تری . دستت آغشته به قتلِ دو امام است، خبیث! از معاویۀ بَد ذات تو بی عار تری . تیرِ قلبم که نشد، وَرنه نشان میرفتی تو در این مرحله از حرمله خونخوار تری . نَه تو معصوم کُشی، بلکه تو مظلوم کُشی ظالم! از هر چه حفاکار، جفاکار تری . من چه کردم بتو اینگونه شهیدم کردی؟ تو ز هر خار و خسِ پَست، خَس و خار تری . به زمین خوردنَم از دور چه بَد خندیدی تو ز ابلیس هم ای خصم، گنهکار تری . دیدی از جورِ تو بدجور به خود می‌پیچیم گفتی از جدِّ غریبت تو گرفتار تری . گر لگد مالِ سُمِ اسب نکردی بدنم نشد ای پَست، وگرنَه تو سزاوار تری . گفتی از غِیظ که هان! آنهمه انصار چه شد؟ از حسن هم تو دگر بی کس بی یار تری . آمدی تا بشوی مطمئن از کُشتنِ من چه شده از پسر من تو عزادار تری . «نه بقا کرد ستمگر، نه بجا ماند ستم» بخدا از عمرِ سعد نگونبار تری مادرم را بخدا در غمِ من سوزاندی هر چه گویم ز پلیدیِ تو بسیار تری

✍از امام حسن مجتبی علیه السلام پرسیدند: «چرا شما هیچ گاه فقیری را مأیوس بر نمی گردانید؟» امام حسن علیه السلام پاسخ دادند:«من خود ، نیازمند خداوند هستم و به الطافش امید دارم. به همین دلیل شرم دارم که خود، فقیر باشم ولی فقیری را مأیوس کنم. خداوند، مرا عادت داده است که نعمت هایش را به من ارزانی دارد و من هم او را عادت داده ام که نعمت هایش را به مردم ببخشم. 📚طبقات الکبری ، ج ۱ ، ص ۲۳