✅ دستورالعمل سید علی قاضی (ره)
برای رفع مشکلات دنیوی و اخروی:
علاّمه انصاری لاهیجی که از شاگردان مرحوم قاضی هستند فرمودند: «روزی از ایشان پرسیدم که در مواقع اضطرار و گرفتاری چه در امور دنیوی و چه در امور اخروی، و در بن بست کارها به چه ذکر مشغول شوم تا گشایش یابم؟
🔶 سید علی قاضی در جواب فرمودند:
پس از پنج مرتبه صلوات و آیة الکرسی
، در دل خود بدون آوردن به زبان بسیار بگو:
«اللّهُم اجعَلنی فی دِرعِکَ الحَصینَةِ الّتی تََجعَلُ فیها مَن تَشاءُ» إن شاءالله گشایش یابد.
🔶 علاّمه انصاری فرمودند: من در مواقع گرفتاری های صعب و مشکلات لا ینحلّ به این دستور عمل کردم و نتیجه های عجیب گرفتم.
🖤.
🥀•حلالم کن...
🍂سینه_زنی زیبا _ ویژۀ وداع با ماه محرم و صفر _ کربلایی محمدحسین حدادیان•✾•
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
حلالم کن،به خاطر این نوکری
حلالم کن،بگو که ازم میگذری
حلالم کن،ارباب،حلالم کن....
حلالم کن،حلالم کن...
خجالت ازت می کشم
حلالم کن،حلالم کن...
نشد که من آدم بشم
حلالم کن،حلالم کن...
دروغِ میگم عاشقتم
ولی به تو وابسته شدم
میخوام که دیگه عوض شم من
خدا میدونه خسته شدم
حسین....وااای....
حلالم کن،حلالم کن...
به حرمت کرب و بلا
حلالم کن،حلالم کن...
نشد که بمیرم برات
حلالم کن،ارباب،حلالم کن....
حلالم کن،حلالم کن...
میدونی که می خوامت تو رو
حلالم کن،حلالم کن...
نگی نمیخوامت برو...
حلالم کن،ارباب،حلالم کن....
دوباره قبولم میکنی
به روم نمیاری که بدم
خدا رو هزار مرتبه شکر
که سینه زدن رو بلدم
حسین...وااای...
حلالم کن،حلالم کن...
به سینه زنی های من
حلالم کن،حلالم کن...
به حضرت زهرای من
حلالم کن،ارباب،حلالم کن....
حلالم کن،حلالم کن...
اگه کمه اخلاصِ من
حلالم کن،حلالم کن...
به حضرت عباسِ من
حلالم کن،ارباب،حلالم کن....
جوونیمو نذرت میکنم
قسم به علی اکبرِ تو
یقینمه که ارباب من
یادت نمیره نوکرتُ
حسین...وااای...
Babolharam_vedah.mp3
2.53M
🥀•حلالم کن...
🍂سینه_زنی زیبا _ ویژۀ وداع با ماه محرم و صفر _ کربلایی محمدحسین حدادیان•✾•
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
🍃عالم همه در طواف عشق است و دایره دار این طواف حسین علیه السلام است .
🌷 امام صادق(علیه السلام) :
🌸 بهشتیان چهار نشانه دارند :
💠 روى گشاده و بشاش
💠 زبان نرم،
💠 دل مهربان
💠 و دستِ دهنده
📚 مجموعه ورام ج۲ ص۹۱
☀️
☘ امام رضا (علیهالسلام) :
✍ منْ فَرَّجَ عَنْ مُؤْمِنٍ فَرَّجَ اَللَّهُ عَنْ قَلْبِهِ يَوْمَ اَلْقِيَامَةِ.
🌿 هر كه غم و نگرانى مؤمنى را بزدايد خداوند در روز قيامت گره غم از دل او بگشايد.
📗 الکافي ، ج2 ص200
☀️
🌸ای شده بند پای جان طرۀ مشگسای تو 🌺مهدیه
.
مرحوم عابد تبریزی
.
ای شده بند پای جان طرۀ مشگسای تو
قبلۀ جان عاشقان چهرۀ دلربای تو
.
از غم غیر وا رهد دل به جهان نمی نهد
هر که چشید جرعه از جام جهان نمای تو
.
ما همه عمر جان خود داشته ایم از آن عزیز
بو که شود به یک دمی فدیۀ خاک پای تو
.
از سر چین طره ات در دل ماست عقده ها
جان به لبیم گوشها دست گره گشای تو
.
کی به علاج درد من پای زِ در برون نهی
شام و سحر به گردشم دور در سَرای تو
.
سوز نیاز من کند در دل عالمی اثر
کیست که نیست همچو من مست می و لای تو
.
ما همه بر بقای تو دست دعا گرفته ایم
تا چه شود شهنشها در حقّ ما دعای تو
.
وصل تو کیمیای جان ما همه در هوای آن
خون شده قلب عاشقان از غم کیمیای تو
.
شب همه شب به شیونم پر زِ سرشک دامنم
نالم و خواهم این منم وصل تو از خدای تو
.
مسجد و دیر و خانقه کرده به خود قرار گه
صوفی و شیخ و رِند رَه در طلب لقای تو
.
سرو کند سمن کند لعل کند یمن کند
بنگر و بت شکن کند مدح تو و ثنای تو
.
خورده زِخوان نعمتت بسته میان به خدمتت
هست رَهین مِنتت هستی ما سوای تو
.
ذکر تو نغمۀ ملک ذات تو لنگر سَمک
مهر به دور، در فلک با نظر رضای تو؛
.
از تو مدار آسمان از تو قرار خاکدان
خلقّ نموده لامکان کون و مکان برای تو
.
دیده به نفس خود روا سعی بجا و نابجا
هیچ ندیده جز خدا عقل به ماورای تو
.
مهر رخت چو سر زند ظلمت ظلم بشکند
سایه به عالم افکند چتر بَرِ همای تو
.
عدل تو راهبر شود دور ستم به سر شود
زود شود اگر شود رای خدا و رای تو
.
خسرو ماسوا تویی حجت کبریا تویی
جود تویی سخا تویی چشم من و عطای تو
.
با نظری پر از عطا چارۀ درد من نما
غیر نیم شهنشها عابدم آن گدای تو
.
.
لیلة المبیت (1)
.
سید حمید رضا برقعی
.
شب همان شب که سفر مبدأ دوران می شد
خط به خط باور تقویم مسلمان می شد
.
شب همان شب که جهانی نگران بود آن شب
صحبت از جان پیمبر به میان بود آن شب
.
در شب فتنه شب فتنه شب خنجرها
باز هم چاره علی بود نه آن دیگرها
.
مرد مردی که کمر بسته به پیکار دگر
بی زره آمده در معرکه یک بار دگر
.
تا خود صبح خطر دور و برش میرقصید
تیغ عریان شده بالای سرش میرقصید
.
مرد آن است که تا لحظه آخر مانده
در شب خوف و خطر جای پیمبر مانده
.
گر چه باران به سبو بود و نفهمید کسی
و محمد خود او بود و نفهمید کسی
.
در شب فتنه شب فتنه شب خنجرها
باز هم چاره علی بود نه آن دیگرها
.
دیگرانی که به هنگامه تمرّد کردند
جان پیغمبر خود را سپر خود کردند
.
بگذارید بگویم چه غمی حاصل شد
آیه ترس برای چه کسی نازل شد
.
بگذارید بگویم خطر عشق مکن
جگر شیر نداری سفر عشق مکن
.
عنکبوت آیهای از معجزه بر سر در دوخت
تاری از رشته ایمان تو محکمتر دوخت
.
از شب ترس و تبانی چه بگویم دیگر؟!
از فلانی و فلانی چه بگویم دیگر؟!
.
یازده قرن به دل سوختهام میدانی
مُهر وحدت به لبم دوختهام میدانی
.
باز هم یک نفر از درد به من میگوید
من زبان بستهام و خواجه سخن میگوید
.
من که از آتش دل چون خُم مِی در جوشم
مُهر بر لبزده خون میخورم و خاموشم
.
طاقتآوردن این درد نهان آسان نیست
شِقْشقیّه است و سخن گفتن از آن آسان نیست
.
(1) «وَمِنَ النَّاسِ مَن یَشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغَاء مَرْضَاتِ اللّهِ وَاللّهُ رَؤُوفٌ بالْعِبَاد؛
.
از مردم کسی هست که جانش را برای خریدن رضای خداوند بفروشد و خداوند نیز با بندگان رئوف و مهربان است»
بقره 207