eitaa logo
کانال روضه دفتری ایتا وتلگرام
6هزار دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
2.8هزار ویدیو
373 فایل
بروزترین کانال روضه دفتری👇 ایتا وتلگرام ••✾•🌿🌺🌿•✾•• @rozeh_daftari1 ارتباط با مدیریت کانال👈 @msoghandi
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ ‌🌑🕊◾️🍃﹏🖤🍃 🕊◾️🍃 ◾️🍃      ﷽ _سینه زنی پیامبر(ص) امام حسن(ع) امام رضا(ع) بدر الدجا دختربدرالدجا امشب سه جاداردعزا گاه می گویدپدر گاهی پسرگاهی رضا وای زالماس جفا،وای به فربت مبتلا گاه اندر کربلا برسینه و بر سر زند گاهی اندر شهرطوس افغان کند بهر رضا گاهی اندر هجر پیغمبر زند بسر زغم گاهی ازداغ حسن دارد بسر شور و نوا 😭😭😭 وای زالماس جفا،وای به فربت مبتلا یکطرف بیندبخون جسم حسینش بیکفن یکطرف بیند بخون لب امام مجتبی میکندگاهی نظر برراس پر خون حسین می کند گاهی نظر برگردن زین العباد وای زالماس جفا،وای به فربت مبتلا می رودگاهی بشهر طوس با آه و فغان می زندبر سینه و بر سر ز هجران رضا 😭😭😭 بارالها ده تسلی قلب زار فاطمه دیدگانش را نما روشن تو در روز جزا وای زالماس جفا،وای به فربت مبتلا
🏴 🏴 🏴 ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ زینب سلام الله علیها با وضو از دیدۀ تر مینویسم فاطمه مثل فضه مثل قنبر مینوسم فاطمه باطن الله اکبر می نویسم فاطمه هستی موسی‌بن‌جعفر می نویسم فاطمه تا قیامت آفتاب روشن دین فاطمه ست نور زهرا! صبر زینب! جمع دراین فاطمه ست حضرت‌معصومۀ طاهاست! عصمت را ببین محملش نور است نور الله عزت را ببین *با چه احترام و عزت و مقامی بی بی وارد قم شد .. بهترین نقطه قم بی بی رو اسکان دادن ..* سجده اش را بنگر و اوج عبادت را ببین جان سلطان است این بانو! کرامت را ببین *یا امام رضا یه نگاهی به ما کن اقا .. این مردم به عشقِ شما و خواهرِ بزرگوارتون اومدن .. بعضیا رزق برا فاطمیه‌شون میخوان .. درست اومدید .. هر زمان دلتنگِ زهرا می‌شوم قم می‌روم هر موقع دلم یادِ مادر می‌افته میرم قم حرم این بانو .. من که نمیدونم قبرِ خاکی کجاست .. نقل کردن پدرِ مرحوم آیت الله مرعشی نجفی رحمت الله چهل شب تو حرم امیرالمومنین چله گرفت، بعد از چهل شب تو عالم مکاشفه مشکل گشای عالم امیرالمومنین رو مشاهده کرد .. حضرت فرموده باشند چی میخوای چهل شب تو حرم بیتوته کردی؟! .. عرضه داشت اگه میشه قبرِ مادرم فاطمه رو بهم نشون بدید .. آقا فرموده باشند این وصیتِ فاطمه سلام الله علیهاست اما اگه میخوای قدر و منزلت فاطمه‌م رو بدونی برو قم قبر دخترم فاطمه معصومه رو زیارت کن .. هر زمان دلتنگِ زهرا می‌شوم قم می‌روم میلِ مشهد میکنم، پا میشوم قم می‌روم چند روزی‌هست تب دارد نگاهش‌بر درست آنقدر غم خورده و غم خورده خیلی لاغرست *به عشق علی ابن موسی الرضا این همه راه از مدینه آمده .. اما بیشتر از همه این دردها، این غم دوری اذیت میکنه:* دردِ دوری از تمام درد و غم‌ها بدترست باز هم یک فاطمه از درد بین بستر است بریم مدینه .. این دردِ فراق و دوری از علی رو داره .. بی بی هم همینطور .. گریه‌کنا، بی بی حتی نتونست یه لحظه صبر کنه .. به خدا اگه یه مرد پشتِ در اونجور مجروح شده بود دیگه بلند نمیشد .. دنبال حیدر میدوید از سینه اش خون میچکید ..* رفته بین هر بیابان در هوای دلبرش روی ناقه بین‌ محمل سایبان دارد سرش شکر! نامحرم ندیده هیچ‌کس دور و برش یا نخندیده کسی بر خاک روی معجرش دردِ پا دارد ولی دردش فراوان نیست نیست پای بی‌بی زخمی از خارِ مغیلان نیست نیست در مسیرش غیر تکریم و ادب دیگر ندید با لبِ تشنه رضای خویش را بی سر ندید دور تا دور خودش چشم بد لشگر ندید غارت چادر ندید و غارت معجر ندید عمه اش زینب ولی زیر لگدها مانده بود بین آن نامردهای پست تنها مانده بود شاعر : سید پوریا هاشمی پا برهنه میدوید و میدوید و میدوید زودتر از شمر آیا به برادر……..؟ ای حسین … کانال روضه دفتری👇 ایتا وتلگرام ••✾•🌿🌺🌿•✾•• @rozeh_daftari1
WWW.EMAM8.COM61723_1398118162757_530051.mp3
زمان: حجم: 530.1K
زهرا سلام الله علیها(چند روزیه داره زینب - حسرت دیدن روتو) ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ چند روزیه داره زینب - حسرت دیدن روتو وضو گرفتی و دیدم - ورم زخم بازوتو ۲ نفست افتاده به تپش / از بازوی شکسته نکش تو رو به جون زینب کار مگه که مرده زینبِ تو / که واسه ی قدم زدنت میکشی منت دیوار رحمی بکن به قلب زارم بسه همین غمی که دارم مرهم روی زخمات میذارم نرو نرو امید زینب ۳ چی شده مادر اینجوری - بهونه ی کفن داری گریه و حرف پنهونی - چند شبه با حسن داری ۲ به خدا داری خوب میشی زود / مگه همین دو روزه نبود موی منو زدی شونه پس چیه قصه ی کفن و ... / حرفای آخرو زدن و ... تابوت گوشه ی خونه بی تو از این زمونه سیرم شفاتو از خدا میگیرم یا که منم باهات میمیرم نرو نرو امید زینب ۳ ▪️▪️▪️▪️▪️▪️ @rozeh_daftari1
زهرا سلام الله علیها پیامبر (ص) هنگام دفن حضرت زهرا (س) یا علی من تاپشوران سرو چمن آرادی بو؟ قامتی سروی ندن خمدور اگر زهرادی بو بو منه محبوبه وامّ ابیها نامیدور نور چشم اشک ریزیم قلبیمه آرامیدور قامتی چون سرو موزون زلفی مشکین فامیدور ای عجب آیا همان سرو چمن آرادی بو؟ من دئموشدوم فاطمه آرام جانیمدور منیم قلبیمین بیر پاره سی روح و روانیمدور منیم روح روحیم ، جسم جسمیم قانی قانیمدور منیم خلق اوچون مشکات نور خالق یکتادی بو؟ من دئموشدوم فاطمه مرضیّه دور زهرا لقب حبّ و بغضی لطف و قهر ذات خلّاقه سبب ائتمیوبدور بی وفا امّت مراعات ادب هر شکایت امّتیمندن ایلسه با جادی بو اولماسیدی نور زهرا بدو خلقتده اگر خلد و حور العینی خلق ائتمزدی حیّ دادگر خلقتی حوریّه دور معناده صورتده بشر حور و فردوس برین صورت ولی معنادی بو تاپشوراندا من دئدوم بو لعل شادابی سنه بو امانت دور نئجه وئردوم ائله قیتر منه قیتروب گتدون نچه یردن شکسته مخزنه واقعاً من تاپشوران اول لؤ لؤ لا لادی بو؟ آیه نورین قیزیم مصداقیدور معناسینه رشک ائدوردی قامت طوبا قد رعناسینه اهل ظلمت نور محضین ظلم ائدوب اعضاسینه سینه سینده زخمی وار چوخ چوخ ملال افزادی بو ای «حسینی» بو نه سوزدور الده عنوان  ایلدون زلف زینب تک دل جمعی پریشان ایلدون قائم موعود قلبین غصبه دن قان ایلدون یازما ال ساخلا ملال انگیز بیر طغرادی بو # مرحوم استاد حسینی ( سعدی زمان)
‍ ‍ ‍ ‍ ‍ 🕊﷽🕊 وفات ام البنین(س) می رود از دار فانی،مادری با قلب خسته با غم داغ عزیزان،دلشکسته،دلشکسته درمدینه مانده تنها،درمیان بحر غمها درمیان بحر غمها وامصیبت وامصیبت🥀 شهره بر ام البنین است،لیک حالا بی بنین است در فراق آن شهیدان،او حزین است،او حزین است نوحه می خواند به احساس،درفراق و سوگ عباس،در فراق وسوگ عباس وامصیبت وا مصیبت🥀 یاد آرد در مدینه،خاطرات با حسینش قد وبالای رشید، نور عینش،نورعینش یاد آرد کربلا را،آنهمه رنج وبلا را،آنهمه رنج وبلا را وامصیبت وا مصیبت 🥀 یاد آرد زینبش را،بی حسین آمد مدینه گریه ها وناله های،آن حزینه،آن حزینه یاد دارد زینبش گفت، شد جدا دستان عباس،شد جدا دستان عباس وامصیبت وا مصیبت🥀 دفتر عمرش به پایان، آمد ودر احتضار است بهر وصل با شهیدان،بیقرارست،بیقرارست می رود ام شجاعت،می شود از غصه راحت، می شود از غصه راحت وامصیبت وا مصیبت🥀 ✍:اسماعیل تقوایی مداح: ✨ اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج✨💫
#⃣ زینب(س) #⃣ #⃣ کریمی 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 يک سال و نيم بعد تو سالار تشنه لب زينب به آب لب نزده يار تشنه لب يک سال و نيم بعد تو سوخت جان زينبت شانه نخورده موي پريشان زينبت يک سال و نيم گريه براي تو کرده ام تاعالمي که غرق عزاي تو کرده ام يک سال و نيم ناله زدم اي حسين من ياد قديم ناله زدم اي حسين من يک سال و نيم خنده به زينب شده حرام جز نام دوست نشنود از من کسي کلام يک سال و نيم روضه ي گودال خوانده ام از دست وپاي زخمي اطفال خوانده ام يک سال و نيم ياد گلوي تو بوده ام وقت نمازمحو وضوي تو بوده ام يک سال و نيم ياد لبت از دلم نرفت ياد نماز نيمه شبت از دلم نرفت يک سال و نيم بعد تو سينه زدم حسين آتش به جان اهل مدينه زدم حسين يک سال و نيم بعد تو فرياد مي زدم در مسجد النبي ز دلم داد مي زدم يک سال و نيم با پدر خسته گفته ام از محمل برهنه وکت بسته گفته ام يک سال و نيم با حسن از کوفه گفته ام يک کوچه نه از غم صد کوچه گفته ام يک سال و نيم نيمه شب بهر مادرت گفتم حکايت سم اسبان و پيکرت يک سال و نيم بعد تو خوابم نبرده است زينب طعام سير پس از تو نخورده است يک سال و نيم زينب تو بود و زمزمه خجلت ز روي مادر سردار علقمه يک سال و نيم ناله ام البنين حسين مي زد مرا کنار بقيع بر زمين حسين يک سال و نيم پيرهنت اشک من گرفت شيب الخضيب زخم تنت اشک من گرفت يک سال و نيم فکر سرت روي نيزه ها يک لحظه هم نکرده برادر مرا رها يک سال و نيم ياد سرت در ميان تشت از قلب پاره پاره ي خواهر جدا نگشت يک سال و نيم زينب تو بود و اضطراب يک خاطره هست کشته مرا مجلس شراب
WWW.EMAM8.COM49854_139815112633_592955.mp3
زمان: حجم: 593K
شهادت زينب سلام الله عليها -(پير شدم تو اين يه ساله و نيمه) * میرخلف زاده 🍂▪️▪️🍂▪️▪️🍂▪️▪️ پير شدم تو اين يه ساله و نيمه زمين گير شدم تو اين يه سال و نيمه هنوزم ميسوزه بازوم هنوزم ميسوزه پهلوم خبر داري كه هنوزم ازون روزا نيليه روم هنوز رو ، سرمن ، جاي سنگه حسينم براي ، رقيه ات ، دلم تنگه حسينم ... حسين جان حسين جان حسين جانم حسين جان... دلخوشيم همين يه پيروهن بود همين پيرهني كه واسه تو كفن بود رو تل دل غوغا گرفت و ... تا رو سينت جا گرفت و ... جلوي چشماي مادر سرت رو بالا گرفت و ... خودم مي ، شنيدم ، بُنيَّ قتلوك خودم مي ، شنيدم ، بُنيَّ ذبحوك حسين جان حسين جان حسين جانم حسين جان... اين شبا همش كارمه گريه توي گوشمه هنوز آهِ رقيه شبا كنج ويرونه گريون با لكنت ميگفت هِي باباجون @rozeh_daftari1
شب جمعه زهرا سلام الله علیها # حجت‌الاسلام والمسلمین میرزایی محمدی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ آقا موسی بن جعفر یه روایتی رو از پیغمبر اکرم نقل کردند ،فرمودند پیغمبر اکرم اینجوری فرمودند :"أَلا إنَّ فاطِمَة َبَیْتَها بَیْتی وَ بابها بابی فَمَنْ هَتَکَهُ فَقَدْ هَتَکَ حِجابَ اللهِ" سالها پا منبر و روضه بزرگ شدید،نیازی به ترجمه ندارید ،ای مردم خونه ی زهرا خونه ی منه ، در خونشم در خونه ی منه ، چرا اینجوری فرمود ؟! چون تو سوره ی احزاب فرمود : "یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لاَ تَدْخُلُوا بُیُوتَ النَّبِیِّ إِلاَّ أَنْ یُؤْذَنَ لَکُمْ " اگه خونه ی زهرا ،خونه ی پیغمبره، ما یه سوال داریم چرا بدون اجازه ی صاحب خانه وارد شدن.....؟ بعد راوی میگه موسی ابن جعفر به اینجا که رسید، "فبکی ابوالحسن بکاء الطویلا" شروع کرد گریه کردن ، مدت مدیدی گریه کرد ، بعد دیدن وسط گریه ها سه مرتبه میگه : "هتک والله حجابک" "هتک والله حجابک" "هتک والله حجابک" یعنی حرمت مادر ما رو نگه نداشتن ، شب معراج که پیغمبر به معراج رفتند ، وقتی نوبت رسید به مصائب اهل بیت ، مصائب حضرت زهرا رو اینجوری بیان کردن: "و اما ابنتک ؛ فتظلم و تحرم و یؤخذ حقّها" به دخترت ظلم میشه ، حقش رو میبرن ، اونو از ارثش محروم میکنن؛ "و یدخل علیها حریمها بغیر إذن" بدون اجازه وارد خونش میشن ، "ثم یمسها حوانن و ظل" یعنی وقتی وارد خونه میشن ، فاطمه مانع میشه ،اجازه نمیده اینا وارد شن ، چه میکنن؟! "تَموت مِن ذلِک الضَّرب تُضرَبُ و هیَ حامِلٌ ..." الله اکبر ، از همون شب معراج به پیغمبر اکرم خبر دادن ، دخترت وقتی بارداره ، کتکش میزنن ، این ضربه کاری می کنه که دخترت با همین ضربه  از دنیا میره ، الله اکبر.... آخ بمیرم ، شب جمعه ست "همه ی روضه ها باید به کربلا منتهی بشه ، فاطمه رم مهمان کنیم ، یاری کن فاطمه رو با گریه ی بر ابی عبدالله... ابوبصیر رسید خدمت امام صادق علیه السلام حضرت فرمود : "اما تحب أن تکون ممن یسعد امی فاطمه" آیا دوست نداری مادرم زهرا رو یاری کنی ؟!! آماده ای یا نه ، ابوبصیر میگه من گریه کردم ، با خودم تعجب ، که من زمان مادر شما نبودم چه جوری میتونم مادرتو یاری کنم ، فرمود ابابصیر از روز عاشورا تا قیامت مادرم بر حسینش گریه میکنه ، میخوای فاطمه رو یاری کنی ؟ گریه ی من و تو یاری فاطمه ست ...السلام علیک یا اباعبدالله .....شب زیارتی ارباب بی کفنه،آماده ای بریم کربلا یا نه....؟! مادرت گفت بنی دله ما ریخت بهم آی حسین...... مادرت گفت بنی دله ما ریخت بهم چقدر نام تو غوغاست اباعبدالله ... *دیگه چی...جمله ی آخر و التماس دعا* مادرت گوشه ی گودال تماشا می کرد بر سر نعش تو دعواست اباعبدالله.... *سر چی دعوا میکردن؟ اخنس می گفت عمامش برا منه ، بجدل می گفت انگشتر و انگشتش مال منه، خولی می گفت سر بریدش مال منه.....آی حسین. کانال روضه دفتری👇 ایتا وتلگرام ••✾•🌿🌺🌿•✾•• @rozeh_daftari1
باب الحرم-استاد میرزامحمدی.mp3
زمان: حجم: 2.22M
شب جمعه زهرا سلام الله علیها الاسلام میرزا محمدی کانال روضه دفتری👇 ایتا وتلگرام ••✾•🌿🌺🌿•✾•• @rozeh_daftari1
WWW.EMAM8.COM49854_139815112633_592955.mp3
زمان: حجم: 593K
شهادت زينب سلام الله عليها -(پير شدم تو اين يه ساله و نيمه) * میرخلف زاده 🍂▪️▪️🍂▪️▪️🍂▪️▪️ پير شدم تو اين يه ساله و نيمه زمين گير شدم تو اين يه سال و نيمه هنوزم ميسوزه بازوم هنوزم ميسوزه پهلوم خبر داري كه هنوزم ازون روزا نيليه روم هنوز رو ، سرمن ، جاي سنگه حسينم براي ، رقيه ات ، دلم تنگه حسينم ... حسين جان حسين جان حسين جانم حسين جان... دلخوشيم همين يه پيروهن بود همين پيرهني كه واسه تو كفن بود رو تل دل غوغا گرفت و ... تا رو سينت جا گرفت و ... جلوي چشماي مادر سرت رو بالا گرفت و ... خودم مي ، شنيدم ، بُنيَّ قتلوك خودم مي ، شنيدم ، بُنيَّ ذبحوك حسين جان حسين جان حسين جانم حسين جان... اين شبا همش كارمه گريه توي گوشمه هنوز آهِ رقيه شبا كنج ويرونه گريون با لكنت ميگفت هِي باباجون @rozeh_daftari1
کعبی: شب اول محرم امام زمان (عج) مسلم بن عقیل(ع) بسم الله الرحمن الرحیم یا رحمن ویا رحیم اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ (اَبَداً) ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ. وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ. اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ. 🔸سلام من به تو و بر محرم جدت 🔸سلام من به تو و روضه ی غم جدت 🔸فدای شال سیاهت که پرچم روضه است 🔸دوباره آمده ام زیر پرچم جدت 🔸به زیر چادر زهرا دوباره جمع شدیم 🔸شدیم سینه زن داغ ماتم جدت 🔸چقدر گریه نوشتیم پا به پای لهوف 🔸چقدر روضه کنار مُقرَّم جدت 🔸قسم به گریه ی هر شام و اشک هر صبحت 🔸که اشک گریه کنان است، مرهم جدت 🔸خدا کند که بمیرم غروب عاشورا 🔸میان ذکر مصیبات اعظم جدت 🔸هزار بار نوشتیم روضه را، هر بار 🔸رسیده ایم به آن جسمِ درهم جدت 🔸رسیده ایم به دست بدون انگشتر 🔸رسیده ایم به آن پیکر کم جدت 🔸بیا به مجلس روضه به خاطر عباس 🔸بیا به حق همان قامت خم جدت صلی عَلَيْكَ يَا مُسْلِمَ بْنَ عَقِيلِ بْنِ أَبِي طَالِبٍ 🔸جان ختم المرسلین در کوفه جا دارد، ندارد 🔸بهتر از روح المین در کوفه جا دارد، ندارد 🔸افسر جانباز حق در کوفه سر گردان و بی کس 🔸نائب سلطان حق در کوفه جا دارد، ندارد 🔸مسلم بی خانمان در کوچه می گردد امشب 🔸یک جهان ایمان و دین در کوفه جا دارد، ندارد 🔸آسمان کوفه امشب گریه کن بر حال مسلم 🔸اختر قرآن ببین در کوفه جا دارد، ندارد 🔸امتحان حق نگر از مسلمانان و مسلم 🔸مسلم است ای مسلمی در کوفه جا دارد،ندارد .⬅️شب اول محرمه بریم در خونه مسلم بن عقیل انشاالله حاجت روا بشید روضه حضرت مسلم بخونم همه اموات فیض ببرند نمیدونم تا حالا تو یه شهری غریب بودید یانه... تا حالا براتون اتفاق افتاده تو یه شهری... بی کس و تنها باشید... احساس غربت کنید... خیلی سخته. اما... میخام بگم اگر هم تو شهری غریب بودید شاید دیگه دشمن نداشتید... قربون غریبیت برم آقا یا مسلم بن عقیل... تنها و غریب در کوچه های شهر کوفه... اومد کنار یک خونه ای ایستاد... تکیه داد به دیوار غریبی... یه پیره زنی در رو باز کرد.. صدازد.. آقا...چرا اینجا ایستادید؟ مگه خبر ندارید شهر امنیت نداره... اول آقا مسلم بن عقیل صدا زد... خانوم... میشه برام آبی بیاری... (قربون لبهای تشنه ات برم اقاجونم) این پیرزن رفت و برا آقا آب آورد... وقتی حضرت آب رو نوشیدند... دوباره این پیر زن صدا زد... آقا این روزها شهر امنیت نداره... برای چی هنوز ایستادید... یه دفعه آقا مسلم بن عقیل فرمودند... کجا برم... من تو این شهر خونه ای ندارم.. من توی این شهر غریبم... پیر زن به سیمای نورانی اقا مسلم بن عقیل نگاهی کرد.. عرضه داشت... آقا جان... مگه شما کی هستید..حضرت فرمودند من مسلم بن عقیلم... سفیر ابی عبد الله ام... تا پیر زن فهمید این آقا فرستاده ی حسینه. صدا زد... آقا. جانم به فدای شما... این خانه... خانه ی شماست... منم کنیز شمام. ای کاش مردم کوفه.. به اندازه این پیر زن معرفت میداشتند...هرطوری بود نانجیبها خبردار شدند... نزدیکی های صبح خونه پیرزن رو محاصره کردند مسلم از خانه بیرون اومد... جنگ نمایانی کرد. خیلی از این نانجیبها رو به درک واصل کرد. اما بلاخره آقا رو با مکر و حیله گرفتار کردند...بردن بالای دارالاماره حالا میخواهی گریه کنی بسم الله. مردم کوفه دارن نگاه میکنند.هرکسی یه حرفی میزنه.یکی میگه حتما آقا را آزاد میکنن...یکی میگه نه دیگه آقا رو به شهادت میرسونند.. همه دارن نگاه میکنند. یه دفعه دیدن سر از تن آقا جدا کردند... ای وای... ای وای.. غریبانه... بدن بی جان مسلم را... از بالای دارالإماره به زمین انداختند... یاصاحب الزمان. میخوام بگم اینجا... سر از تن آقا مسلم بن عقیل جدا کردن... بدن نازنینش رو غریبانه از بالای بام به زمین انداختند.......اما دیگه زن و بچه مسلم نبودن ببینن.. دیگه دختر بچه اش نبود ببینه. بمیرم... برات حسین.... جلوچشمان زینب جلو چشمان بچه های حسین.. صدا زدند. اسبهاتون رو نعل تازه بزنید... آنقدر بر روی بدن عزیز زهرا... اسب دواندند.. تمام استخوان ها شکست... یک جای سالمی دربدن ابی عبدالله نبود نبود حسین آرام جانم..حسین روح روانم الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون