eitaa logo
کانال روضه دفتری ایتا وتلگرام
4.9هزار دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
2.6هزار ویدیو
333 فایل
بروزترین کانال روضه دفتری👇 ایتا وتلگرام ••✾•🌿🌺🌿•✾•• @rozeh_daftari1 ارتباط با مدیران کانال👈 @msoghandi@y_a_m_h 👈
مشاهده در ایتا
دانلود
🍁🍂سینه زنی شور ویژۀ شهادتِ امیرالمؤمنین علی علیه السلام به نفسِ حاج محمود کریمی اجرا شده 20 رمضان 1397🍁🍂 •┈┈••✾••✾••┈┈• ↶توجه↷: جهت استفاده ، روضه ها حتما به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. •┈┈••✾••✾••┈┈• علی تنها وسطِ یه جاده با یه مشت مردم بی اِراده داره میره تنها و پیاده که علی از سرشون زیاده تویِ تاریکیِ شهر تاریک یه غریب الغربایِ غربت صدایِ شرشر بارونِ اشک میشه آهنگ صدای غربت نفسش مونده میونِ بن بست انگاری قهره با آسمونا چی میتونه بگه با اونا که خودشون و میزنن به اون راه علی تنها وسطِ یه جاده با یه مشت مردم بی اِراده داره میره تنها و پیاده که علی از سرشون زیاده نشونِ وصل دلا با هم بود دو سه تا وصلۀ بی قواره با همون کفشایِ وصله دارش پا رویِ بال مَلک میذاره با همون کفشایی که می ارزید به حکومت ، به یه عده نامرد یه روزی رفت رویِ دوش احمد بُتای کعبه رو زیر و رو کرد حالا با نَفس و منم منم ها پره بت خونه شده تو کوفه همه مست از مِی بی خیالی پره میخونه شده تو کوفه «علی تنها وسطِ یه جاده با یه مشت مردم بی اِراده داره میره تنها و پیاده که علی از سرشون زیاده» دیگه جز یارای خوب خوبش همگی کارنامشون سیاهِ دین و سر به سر زدن با دنیا مثلاَ کاسبیشون به راهِ علی کیسه رویِ دوش خسته اش ولی این ها همه کیسه بافن تو حساب تک تک نبردا برایِ سهمیۀ اضافه ان اونی که ظلمت و پاره میکرد کفشای پارش و وصله میزد با نخ خاطره های زهراش جیگرِ پارش و وصله میزد علی مونده با یه مشت غریبه که توی فتنه میگن به من چه خدایی خالیِ دور مولا جایِ مردایِ تویِ شلمچه علی تنها وسطِ یه جاده با یه مشت مردم بی اِراده داره میره تنها و پیاده که علی از سرشون زیاده علی مونده با یه مشتِ بی عار که بهونش شده حال خسته خدایی خالیِ دور مولا جایِ غواصا با دست بسته علی مونده با یه عده کوفی که وفا پوسیده تو دلاشون خدایی خالیِ دور مولا جای افغانیِ جای سیزده ساله هایِ ایران که شدن همسفر خمینی خدایی خالی جای اونها که با یه جلوه شدن حسینی _______________ ┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄
🏴 ویژۀ شهادت امیرالمومنین علی علیه السلام با نوایِ حاج حنیف طاهری •✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ بابا .. از تو سَرُ ز مادرِ من سینه ای شکست تا صبح حشر بر سر و بر سینه میزنم جدم که نیست در بر تو ، مادرم که نیست دارم برایِ چند نفر سینه میزنم من در مدینه یاد گرفتم که هیچ وقت زخمی که شد عمیق مداوا نمی‌شود گر چند ضربه هم زده بودند باز هم پیشانی تو بیش از این وا نمی شود *وصیت هاشُ کرد ، دخترِ دیگه .. باباییِ .. با عجله اومد کنارِ بستر بابا .. بابا اُمِّ أیمَن یه حرفایی به من زده ، میخوام از زبانِ خودت بشنوم .. چی گفته دخترم؟!..* گفتند گفته ای که مرا کوچه میبرند میخواهم از بیانِ خودت بشنوم ، بگو گفتند گفته ای که تماشام می کنند میخواهم از زبانِ خودت بشنوم ، بگو بابا خودت بگو سر بازار میروم؟!!! بابا خودت بگو که گرفتار می شوم بابا خودت بگو به سرم سنگ میزنن بابا بگو بدونِ علمدار میشوم *فرمود اُمِّ أیمَن درست گفته .. یه روزی تو رو میارن تو این کوفه .. ولی به عنوان یه شاه بانو دیگه نمیارنت .. با زن و بچه ی اسیر میای تو این کوفه .. سال ها گذشت ، تا آوردنش تو کوفه داشت حرف میزد و خطبه میخواند ، یه وقت دید یه صدایِ آشنا داره میاد ، سر و از محمل بیرون آورد دید سرِ ابی عبدالله رویِ نیزه ... صدا زد ای هلالِ یک شبۀ زینب .. بابام گفته بود منو اسیر میکنن ، سر از بدنِ تو جدا میکنن ما رو شهر به شهر میگردنن .. ولی دیگه کسی نگفته بود سر تو رو به نیزه ها میزنن ... * ای جانِ من، به نیزۀ اعدا چه می کنی؟! آغوش توست جانِ من ، آنجا چه میکنی؟ حسین ... •┄┅══༻○༺══┅┄•
سه پنج روزه که بوی گل نیومد صدای چه چه بلبل نیومد رویدازباغبون گل بپرسید چرابلبل به صیدگل نیومد آخ 🔸بنال ای دل که کوفه در عزا شد 🔸ز داغ مرتضی ماتم سرا شد این شبهاشب یتیمی بچه های امیرالمومنینه... چندشبه جای باباتوصحن خونشون خالیه اگه الان بریم خانه ی امیرالمومنین... میبینیم... هر کدوم از بچه ها یک گوشه ای نشستند... زانوی غم بغل گرفتند... هی زار زار گریه میکنند... اما این روزها زینب کبری یک طور ديگه ناله میزنه... آخه باور نمیکرد یتیم ميشه... با دستهای خودش زخم بابا رو می بست... هی ميگفت خوب میشی بابا... شاید دیده باشید دخترها علاقه خاصی به پدر دارند... خدا نکنه دختری باباش از دنیا بره... نميدونم بابا دارید یا نه... اگه بابا دارید مواظبش باشید... خیلی احترامش کنید... آخه بابا شمع و چراغ خونه است... بابا صفای خونه است... قدر پدرهاتون رو بدونید... اما اگه تو مجلسمون کسی بابا از دست داده... امشب براش دعا کنید... امشب به یادش باشید... حالا که دلتون آماده شد... شروع روضه من این بیت باشه... 🔸بنال ای دل که زینب خون جگر شد 🔸نصیبش ناله و آه سحر شد خانم جان زینب... علاقه خاصی به بابا داشتید... خیلی بابا رو دوست داشتید... خانم جان ... نمیدونم وقتی خبر شهادت بابا رو شنیدید چه حالی داشتید... وقتی لحظات اخر میخواستید با پدر وداع کنید چه حالی داشتید... اما هر طوری بود ديگه شما تنها نبودید... وقتی زنها خبردار شدند همه آمدند به شما تسلیت گفتند... باهاتون همدردی کردند... تمام کوفه ماتم سرا شد... اما لا یوم کیومک یا اباعبدالله... ای کاش یک نفر هم به دختر حسین تسلیت میگفت... یاالله ... یاصاحب الزمان منو ببخشید اومد کنار جنازه بابای غریبش حسین نشست.... حالا دختر میخواد با پدر وداع کنه... یکدفعه دیدند ... (فَاجْتَمَعَتْ عِدَّةٌ مِنَ الْأَعْرَابِ حَتَّى جَرُّوهَا عَنْهُ) چند نفر با تازیانه آمدند... کشان کشان دختر رو از کنار جنازه بابا جدا کردند... 🔸نزنيدم كه در اين دشت مرا كاري هست 🔸گل اگر نيست ولي صفحه ي گلزاري هست 🔸ساربانا مزنيد اين همه آواز رحيل 🔸آخر اين قافله را قافله سالاري هست
🔸شبهای احیا در فراق تو گذر شد 🔸عمرم تباه است و ز هجر تو سپر شد عمرم داره تموم میشه... یابن الحسن... اما شما نیومدید آقا... 🔸ای روضه خوان و یوسف زهرا کجایی 🔸آقا بیا روزم شب و شب هم سحر شد یک عمری... ادعای نوکری شما رو کردم آقا... اما آخرم شما رو نبینم و... از این دنیا برم... آقا... من این مصیبت رو کجا ببرم... من این مصیبت رو به کی بگم... 🔸از اول ماه خدا یاد تو هستم امام زمان... 😭 🔸از اول ماه خدا یاد تو هستم 🔸اما چرا این ناله هایم بی اثر شد مردم بیایید امشب... از ته دل برا آقامون دعا کنیم... از خدا... فرج آقا رو بخواهیم... خودشون فرمودند: أَکْثِرُوا الدُّعَاءَ بِتَعْجِیلِ الْفَرَجِ فَإِنَّ ذَلِکَ فَرَجُکُم‌»«بحارالأنوار ،ج53 ، ص180 ، باب 31 امشب یک طوری آقا رو صدا بزنیم... وقتی خود امام زمان صدامون رو میشنوه... بگه من غریب نیستم... شیعیانم به یاد من هستند... 🔹یابن الحسن کجایی 🔹ای وای ازین جدایی حالا از سوز دل صدا بزن آقا رو... خدا ميدونه یک روز غبطه میخوریم... میگیم ای کاش بهتر صدا میزدیم آقا رو... چشم به هم بزنیم جوونی تموم ميشه... این دو روز دنیا تموم میشه... خوش بحال اونهایی که... به عشق آقا زنده بودند و... با عشق آقا هم از دنیا رفتند... وقتی چشم از این دنیا ببندیم... تازه میفهمیم هر چی بود... در خانه این خانواده بود... حالا دستها رو بلند کن صداش بزن... یا بن الحسن... ( برای ورود به روضه👇) 🔸آقا اجازه شب، شب قدر است و روضه 🔸از کوفه تا کرب و بلا خاکم به سر شد آقای من...امام زمان... 🔸مولای دین رفت و جسارت ها شروع شد 🔸در سینه هاشان بغض مولا پر ثمر شد دیگه دلت اینجا نباشه... بریم خانه امیرالمومنین... بیاد اون لحظه ای که... 🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤