eitaa logo
کانال روضه دفتری ایتا وتلگرام
4.9هزار دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
2.6هزار ویدیو
333 فایل
بروزترین کانال روضه دفتری👇 ایتا وتلگرام ••✾•🌿🌺🌿•✾•• @rozeh_daftari1 ارتباط با مدیران کانال👈 @msoghandi@y_a_m_h 👈
مشاهده در ایتا
دانلود
باز دل در سینه پرپر می زند دست حاجت گشته بردر می زند سوی حله می رود با پای دل پر نموده شهر را زآوای دل دُر ز دُرج دیده ریزد دمبدم بسته احرام توسل تا حرم ما ز سنگ غصه بشکسته پریم یا شریفه الدخیل بنت الکریم روسیه هستم اگر چه رو زدم رو بخاک درگه بانو زدم ای طبیبه از تو می خواهم شفا گشته ام بیمار هجر کربلا درد بی درمان فراق کربلاست درد مندم چاره دردست شماست ناسپاسی علت هجران ماست ما علیل و این حرم دارالشفاست ای کریمه دست من را رد مکن بد نمودم قهر با این بد مکن دیدهٔ دریائیم سوی شماست ای کریمه دست تو مشکل گشاست ای ز داغ کربلا افروخته ای میان خیمه مویت سوخته ای گل نیلوفر باغ حسن ای کتاب خاطرات پر محن ای لبت از تشنه کامی گشته چاک بارها غش کرده افتادی بخاک با عمو بودی شریک غصه ها از برادر دیده ای دست جدا پیکر پاشیده دیدی آه آه او کنار علقمه تو قتلگاه تا تن قاسم شد از کین توتیا با زبیده بسته ای از خون حنا دفتر غمهای تو بی خاتمه است خاطرات تو شبیه فاطمه است چهره نیلی ز سیلی وای من ارغوانی یاس گلزار حسن دستهایت بسته با زنجیر شد مادرت از غصه هایت پیر شد کوفه؛ زندان؛ مجلس ابن زیاد یاس زرد و این همه بیداد؛ داد با سکینه هم‌طراز ماتمی با رقیه نیز غمخوار غمی ای نشان اقتدار مرتضی ای مدال افتخار مجتبی ماجرای حله بی تابت نمود شمع آل مجتبی آبت نمود تشنه کامی؛ زخم پیکر؛ تیغ غم لبوه ای را کرد از آن بیشه کم آه زینب بیقرار غم شده یک گل دیگر ز باغش کم شده لالهٔ پرپر که خفتی زیر گل حله شد میعادگاه اهل دل باب فیض خویش برمن سد مکن این گدا را دست خالی رد مکن من صله می خواهم ازدست شما «کربلا یا کربلا یا کربلا»
کیست او کیست؟ دختر حسن است یک کریمه که ارث او محن است نام او فاطمه ست این یعنی کوچه در کوچه گرم سوختن است آه تابوت مجتبی ست مگر؟! غصه ی چادرش کمرشکن است عمه را کشت در تمام مسیر زخم هایی که روی آن بدن است شک ندارم سه ساله ای میگفت حال بی بی شریفه مثل من است دفن کردند بین راه او را من بمیرم که دور از وطن است تن او را به خاک تا که سپرد ای غریب مدینه! زینب مرد
ای یادگار گُلشن زیبای مجتبی * محبوبِ جان حضرت زهرا و مرتضی ای گوهر جلالت و ای دُرّ احتشام * از ما درود بر حسن و بر شما سلام شکر خدا ز لطف علی‌گونه حسن * آمد به دست وقت خوش و فرصت حسن از ساحت مبارک و فرخنده حسن * گیرم اجازه تا که شوم بر سر سُخن ای آستان رفعت تو رشک بوستان * بی بی شریفه آمده‌ام خاکبوستان بانوی نور خسته‌ام از درد بی‌شمار * از قصّه مکرّر غم‌بار روزگار خاتون مجد و عزّت و ایمان و مکرمت * دریای لطف و مهر نظر کن ز مرحمت ای صاحب حریم شریف و شرف‌سرا * اینک که سائلم حرم اشرف تو را بهر خدای سائل خود را مران ز در * بر حال زار و دیده بارانی‌ام نگر آتش گرفته‌ی غم دل چون گدازه‌ام * در حسرت عنایت تو لحظه لحظه‌ام آورده‌ام پناه به دار الشّفایتان * در انتظار موهبت جان‌فزایتان محتاج یک نگاه طبیبانه توام * بیمارم و دخیل شفاخانه توام بر لطف توست محسن صافی امیدوار * دست شفا به پیکر رنجیده‌اش گذار