یکشنبه های علوی یارب... السّلام علیکَ یا امیرَالمومنین السّلام علیکِ یا فاطمه الزّهرا هَذَا يَوْمُ الْأَحَدِ... آمده یکشنبه ، مهمانیّ زهرا و علی پَهن گشته خوانِ رحمانیّ زهرا و علی می دهد شوری مضاعف در سرِ شوریدگان ذکر جان افزا و طوفانیّ زهرا و علی نیست بالاتر ز حُبّ این دو ذاتِ بی نظیر جان ، فدای ذات نورانیّ زهرا و علی از خودِ قرآن شود منتَج که سرمشق بشر هست رفتار و مسلمانیّ زهرا و علی خوش به حال فضّه و قنبر که گردیدند محو در هوای پاک و بارانیّ زهرا و علی می شود آزادِ آزاد از قیودِ مادّی هر کسی گردید زندانیّ زهرا و علی هر کسی دربند شد فهمید کلّ عالَمِین هست تحت امرِ سلطانیّ زهرا و علی درنجف یا درمدینه درچنین روزی خوش است هم زیارت ، هم ثناخوانیّ زهرا و علی #یکشنبه #محمد_علی_نوری کانال روضه ،نوحه وسخنرانی۱۴ معصوم ع (مطالب عالی) ایتا لینک👇 @nohevarozechahardahmasomsoghandi

یا هادیَ المضلّین... دلنوشته ای خطاب به صاحبِ امشب... شناسنامه ی شیعه بُوَد کلام شما شروع ماه رجب هست با سلام شما سلام ؛ منتخب! آقای پاک و پاکیزه! اَتَاءذَنُ که شوم خادم و غلام شما " نقی " چه شهرت نابی ؛ فدای شهرتتان " علی " چه نام قشنگی ؛ فدای نام شما سَما نِه اید و فراتر ز آسمانهایید به روی عرش بُوَد ظلّ مستدام شما امین و طیّب و عالِم ، نجیب و هادی و نور بُوَد که خاک شوم خاک ، زیر گام شما کنون خرابِ گناهم ولیکن آخر ، نه درست می شوم آخر در التزام شما چه بارگاه و چه صحن و چه گنبد و حَرمی وسیع باد و طلایی همیشه بام شما " اباالحسن " چه خطابی ، چه کُنْیه‌ای ؛ به به برای بوسه به پاهای‌تان زنم لَه لَه خوشا به حال کسانی که جارتان بودند به عمر خویش ، خدوم و خمارتان بودند بدون اذن شما آب هم نمی خوردند به وقت یاری و نصرت ، کنارتان بودند همیشه غرق تواضع ، همیشه غرق خضوع چو خاک ، گرد و غبار گذارتان بودند شبیه حضرت عبدالعظیم ، در دنیا ولیّ و شیعه و عبد و نثارتان بودند خوشا به جمله ی آنان که همچو پروانه به گرد جان شما پاسدارتان بودند به گوش خود ز شما ، متنِ ناب جامعه را به افتخار ، شنیدند و یارتان بودند خوشا به اِبن علی ، اِبن نوح و اِبن سعید که وقتِ شادی و غم ، همجوارتان بودند خوشم که کشورِ من هست کشورِ خوبان ستاد بازسازیّ سامرا ایران به کودکی به امامت رسیده بودید و ز سوی خالق خود ، برگزیده بودید و پس از شهادت باب المراد ، امام جواد چو روح تازه به شیعه ، دمیده بودید و پر از حضور و پر از نور و مملو از ایمان به جز خدا احدی را ندیده بودید و کمال گشت هویدا به جسم و روح شما وَ چشمه سارِ صفاتِ حمیده بودید و چقدر از سوی اعدای نامروّت و رذل کلامِ بی ادبانه شنیده بودید و شبیه حضرت زینب ، پر از مِحَن بودید غریب ، مثل بتولِ شهیده بودید و میانِ حصر ، به یاد رقیّه افتادید ز خیر مردم دنیا ، بُریده بود و خدا عذاب کند هر که با شما بد کرد و هر که را که شما را به حصر خود آورد شنیده ام شده بودید یک زمان بیمار تنِ مقدّستان گشت خسته حال و نزار رسید محضرتان یک نفر که بود رحیل به کربلای معّلای سیّد الاَحرار شما که کلّ اجابت به دست های شماست به او خطاب نمودید با دلی غمبار که ای مسافر کرب و بلا! مراقب باش دقایقِ سفرِ خویش را غنیمت دار اگر مشرّفِ کرب و بلا شدی من را کنار مرقد شش گوشه و به قربِ مزار به یاد ، آوَر و بهرم دعا نما آنجا کنار مقتل او نیز جای من ، تو ببار پس از حسین ، چه کردند با نوامیسش به شهر کوفه ، به شام و مقابلِ انظار محلّه‌ای که شد از شادی و شَعَف ، آذین سه‌ساله‌ای که کتک خورد و سخت خورد زمین #شهادت_امام_هادی_علیه_السلام #محمد_علی_نوری شنبه ۱۸ اسفند ۹۷