#مقدم
#شهادت_امام_حسن_ع
ــــــــــ
یه آرزو مونده تو سینه ، اللهم ارزقنا مدینه
چه حرمی داره حسین(ع) ، ولی حسن(ع) ، آقام حرم نداره
چه گنبدی داره حسین(ع) ، ولی بقیع ، همش گرد و غباره
ای آسمون ببار ، آقام حرم نداره
ای دل نگیر قرار ، آقام حرم نداره
خونه می خوام چیکار؟ آقام حرم نداره
ارباب دل نوازم ایشالله
اگه بدی اجازم ایشالله
انقد زنده بمونم ایشالله
برات حرم بسازم ایشالله
یه آرزو مونده تو سینه ، اللهم ارزقنا مدینه
یه کربلا داره حسین(ع) ، ولی حسن(ع) ، بقیع تاریک و تاره
چه ضریحی داره حسین(ع) ، ولی حسن(ع) ، سنگ قبر هم نداره
میگم به عالمین ، آقام حرم نداره
تو بین الحرمین ، آقام حرم نداره
به این امام حسین(ع) ، آقام حرم نداره
بقیع قدم بذاریم ایشالله
پا تو حرم بذاریم ایشالله
رو قبر ام عباس(س) ایشالله
بریم علم بذاریم ایشالله
یه آرزو مونده تو سینه ، اللهم ارزقنا مدینه
چه شلوغه باب الحسین(ع) ، ولی بقیع ، امشب زائر نداره
ولی داره میاد حسین(ع) ، تا مادرش ، فاطمه(س) رو بیاره
خاک عالم سرم ، آقام حرم نداره
شبیه مادرم ، آقام حرم نداره
همه دارن حرم ، آقام حرم نداره
هر طپش دلم شی ایشالله
یه روز بی درد و غم شی ایشالله
با دعای تو مهدی(عج) بیاد و
تو هم صاحب حرم شی ایشالله
یه آرزو مونده تو سینه ، اللهم ارزقنا مدینه
ـــــــــ
کانال روضه ،نوحه وسخنرانی چهارده معصوم علیهم السلام
ایتا
لینک👇
https://eitaa.com/nohevarozechahardahmasomsoghandi
javadmoghaddam-@yaa_hossein.mp3
زمان:
حجم:
6.66M
شهادت #امام_جعفر_صادق (ع)
🎵دوباره زبون می گیره از کینه این زمونه
🎙جواد #مقدم
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
جواد مقدم1_2441937644.mp3
زمان:
حجم:
8.47M
سید # التماس دعا
#مقدم
نوحه ای در دل شب جمعه 😭😭 بسسسیییار سوزناک 😭😭
میشویمت ای همسرم با اشک چشمانم تو را
در این دل شب میروی از خانه ام زهرا کجا
اسماء بریز آب روان اما کمی آهسته تر
از کینه ی دشمن شده زهرای من بشکسته پَر
بر پیکر از گل نازک او مانده نشانه از تازیانه
آخر گرفت از من فاطمه را دست زمانه با هر بهانه
... خدانگهدار زهرای حیدر ، زهرای حیدر (2) ...
بر روی دیوار از غمت ، سر میگذارد حیدرت
ماندم که دستش میرسد بر زخم روی پیکرت
بر صورت نیلیِ تو میگرید آن خیبر شکن
خواهد شد او باخبر از کوچه و آن راز حسن
بر صورتِ از سیلی کبودت دستش رسیده اشکش چکیده
آن باغبان که گل را ندیده ، حالا که دیده رنگش پریده
... خدانگهدار زهرای حیدر ، زهرای حیدر (2) ...
من میبرم جسم تو را از آشیانه نیمه شب
در زیر تابوتت علی جانش دگر آید به لب
زینب ندارد طاقتی در زیر تابوت دیده ام
چند قطره خون تازه ای می آید و خون شد دلم
پهلو شکسته قامت خمیده آید به صحرا در بین اعداء
بر روی نیزه رأس حسینش بر سر زند او با درد بازو
... جانم حسین جان ، جانم حسین جان ..