فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️یاد تو کردم دلم آتش گرفت
تا چشم کار میکند جای تو خالیست...
«رحمة الله علیه»
937.2K
#مداح پیرزاده🎤 بقیع
حَبّذا روضه ی رضواندی بقیع
بیت الاحزاندی پریشاندی بقیع
نسگل اولسون بو مُحَن شیعه لره
گوز گوتورمور ائله ویراندی بقیع
گئجه ظلمتدی قرانلقدی مدام
همه شب شام غریباندی بقیع
سنده دی تربت زهرای بتول
قدری تک قبری ده پنهاندی بقیع
سنده دی حضرت عبّاس آناسی
گوزی یاشلی اورگی قاندی بقیع
ایمدی ده گوزلور ابوالفضل یولون
ناگران گوزلری گریاندی بقیع
دورد امامین او گوزل قبرلری
نیه بس خاکیله یکساندی بقیع
سنده قویمولا جگر داغلاماقا
شمرلر سنده نگهباندی بقیع
عمو قارداش بالاس سنده یاتوب
بیر آتایه بالا مهماندی بقیع
مجتبا زین العبا بستریدی
صادق باقره اسکاندی بقیع
چوخ اورکلر چکوری حسرتوی
شوق وصلونده نواخواندی بقیع
بو «کریمی» یخیلوب توپراقووا
کرم ائت لایق احساندی بقیع
ائله که دوشدی بقیعه نظریم
اشک حسرتله دولوب دیده لریم
غصّه بوغدی منی گلدیم جانا من
یوزومی دوتدوم او قبرستانا من
گئدیرم صاق صولا یار آختاریرام
بیر مصیبتلی مزار آختاریرام
هارداسان ای گل گلزار رسول
ای حسینه آنا زهرای بتول
آغلادیم یاندیم همان نسگله من
طوطی طبعی گتوردوم دیله من
شاعر : استاد کریمی مراغه ای
🔴سخن آیت الله بهجت به یک جوان...
✍ جوانی از آیت الله بهجت(ره)
ذکـری خـواسـت، ایشان فرمودنـد:
«هـیـچ ذکـری بالاتر و مهـم تر
از عزم پیوسته و همیشگی بر
ترک گناه نیست»
یعنی تصمیم داشته باشی اگر خداوند صد سال هم عمر به تو داد، حتی یک گناه نکنی؛ همچنان که اگر صد سال عمر کنی، حاضر نخواهی شد یک بار به اندازه ی تَهِ استکانی زهر بنوشی.
حقیقت و واقع گناه هم، زَهر و سَمّ است.
📚 نفس مطمئنّه ، ص ۲۴
#حضرت_مسلم_بن_عقیل_علیه_السلام
#مثنوی
پنجم شوال وبه نقلی ششم شوال روز ورود حضرت مسلم (ع)به کوفه
•┈┈••✾•🌿🖤🌺🖤🌿•✾••┈┈•
من کوفه را چون مردگان بیدرد دیدم
نـامردهاشان را بـه شکل مـرد دیـدم
ایـن نـاسپاسان جمـله اشبـاحالرجالاند
خصم رسـول و حیـدر و قـرآن و آلند
اینان به آن دستی که بـا من عهد بستند
عهـد مـن و فـرق مـرا با هم شکستند
تنهـا نـه در کوفـه مـرا آواره کردنـد
قلبم دریدنـد و لبـم را پـاره کردنـد
این شهر را پیوسته نـامردی بـه من بود
این قوم تنها مـردشان یـک پیرزن بود
زنهـا ز نـامردان کوفـه وانماندنـد
از بامها بر فرق من آتش فشاندنـد
مـن جـاننثار عترت خیرالانـامم
صیدبـهخـون غلتیدۀ بـالای بامم
وقتی که خود را از عطش بیتاب دیدم
عکس لب خشک تـو را در آب دیدم
در موج خون دریای «لا»را دیدم امروز
از بـام کوفـه کربلا را دیـدم امروز
انگـار میبینم جراحـات تنـت را
خونين به چنگ گرگها، پیراهنت را
انگـار میبینم گُلان پـرپـرت را
پاشیده از هم عضوعضو اکـبرت را
انگار میبینم که بعد از قتـل یـاران
هم تیرباران میشوی هم سنگباران
انگـار مـیبینم ذبیـح کـوچکت را
زخم گلوی شیرخوارهکودکت را
انگار میبینم که با اشک دو دیـده
داری به روی دست خود دستِ بریده
انگار بينم غرق خـون آیینهات را
جای سم اسبان و زخم سینهات را
انگار میبینم که شمر آید بـه گودال
انگار میبینم زدی در خون پر و بال
انگار دیدم جان شیـرینت فـدا شد
زهرا نگه کرد و سرت از تن جدا شد
من بهترین مهمان شهـر کوفـه هستم
مهمـان قصابـان شهـر کـوفـه هستم
لبتشنـه از پیکر جـدا گردد سر من
آویـزه گـردد بـر قنـاره پیکـر من
تنهـا نـه ايـن نامردمردم میکُشندم
در کـوچههای شهر کوفه میکِشندم
«میثم!»شرار از نظم جانسوزت فشاندی
بس کن که دلها را به بحر خون نشاندی
#استاد_حاج_غلامرضا_سازگار
•┈┈••✾•🌿🖤🌺🖤🌿•✾••┈┈•
کانال روضه دفتری تلگرام وایتا👇
••✾•🌿🌺🌿•✾••
@rozeh_daftari1
السلام علیک یا سفیرالحسین علیه السلام
•┈┈••✾•🌿✼🌺✼🌿•✾••┈┈•
💠پنجم شوال ورود حضرت مسلم علیه السلام به کوفه
در سال 60 ھ در چنین روزی مسلم بن عقیل علیه السلام، نماینده و پسر عموی امام حسین علیه السلام به منظور دعوت از مردم و آگاهی از میزان وفاداری آنان به امام علیه السلام ، وارد شهر کوفه شد.
مردم کوفه، قبلاً با ارسال نامه های فراوان، خواستار عزیمت امام علیه السلام به این شهر و رهبری آنان برای مبارزه با حکومت ستمکار اموی شده بودند.
در بدو ورود حضرت مسلم علیه السلام به کوفه، وی نامه ی امام را که حاکی از دعوت مردم کوفه به قیام بود، برای آنان قرائت کرد،و در اندک زمانی، حدود ۱۸هزار نفر با وی بیعت کردند.
پس از آن، حضرت مسلم علیه السلام،بیعت گسترده ی اهالیِ کوفه را به اطلاع امام رساند،اما اندکی بعد،مردم کوفه تحت تاثیر تبلیغات و تهدید و تطمیع ابن زیاد، حاکم جدیدِ کوفه، بیعت خود را با امام حسین (علیه السلام) نادیده گرفتند و حضرت مسلم علیه السلام را تنها گذاشتند...
کاش با خونم به روی نامه ها
مینوشتم یا حسین، کوفه میا
📚الشهید مسلم بن عقیل علیه السلام، ص 151
•┈┈••✾•🌿✼🌺✼🌿•✾••┈┈•
کانال روضه دفتری تلگرام وایتا👇
••✾•🌿🌺🌿•✾••
@rozeh_daftari1
#فاطمیه
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
متن روضه ۵
•-----🖤═✾🌺✾═🖤-----•
🔸دلم میخواد یه شب مدینه باشم
🔸زائر اون شکسته سینه باشم
🔸دلم میخواد پشت بقیع بشینم
🔸قبر غریب مادر و ببینم
ان شاءالله وعده منو و شما مدینه...
کنار قبرستان بقیع...
ایام عزای زهرای مرضیه...
بریم خانه امیرالمومنین...
بریم عیادت مادرمون زهرا...
مادری که چند ماهه تو بستر بیماریه...
ان شاءالله هر كی مادر داره...
خدا براش نگه داره...
خدا نکنه ببینی مادرت بیمار شده...
اگه یه روزی بری خونه...
ببینی مادرت حالش خوب نیست...
دست و پات رو گم میكنی...
اگه یه روز ببینی مادرت...
به سختی داره نفس میکشه...
دست و پات رو گم میكنی...
انگار همه غصه های عالم رو دلت میآد...
امروز بعد از چند ماه...
بلاخره زهرای مرضیه از بستر بیماری بلند شد...
بچه ها تا مادر رو دیدند...
خوشحال شدند...
الحمدلله...
مادر ما خوب شده...
🔸چون روز ِ آخر بود كار ِ خانه كردم
🔸گیسوی ِ فرزندان خود را شانه كردم
کمی کارهای خونه رو انجام داد بی بی...
فرمود اسماء...
من ساعتی استراحت می کنم منو صدا بزن...
اگه جواب ندادم اسماء...
بدون به بابام پیغمبر ملحق شدم...
اسماء میگه...
دل نگران شدم...
ساعتی بعد صدا زدم...
عرضه داشتم... یا بنت رسول الله...
دیدم جواب نیومد...
خدایا ...چه خبر شده...
چرا بی بی جواب نمیده...
دوباره صدا زدم:
(یَا قُرَّهَ عَیْنِ الرَّسُولِ )
جواب نیومد...
وارد حجره شدم...
پوشیه صورت رو کنار زدم...
دیدم ای وای...
بی بی جان به جانان تسلیم کردند...
عرضه داشتم بی بی جان...
سلام منو به پیغمبر خدا برسونید...
خدایا...
حالا جواب امیرالمومنین رو چی بگم...
جواب بچه ها رو چی بگم...
حسنین وارد شدند...
تا اومدند فرمودند اسماء...
مادرمون زهرا کجاست...
دوان دوان وارد حجره شدند...
کنار بدن بی جان مادر نشستند...
حالا میخوای گریه کنی بسم الله...
امشب برا یتیمان زهرای مرضیه گریه کن...
این بچه ها خودشون رو انداختند روی جنازه مادر...
نميدونم تاحالا بچه یتیم کنار بدن مادر دیدی یا نه...
امام حسن خودش رو انداخت روی بدن مادر...
صدازد:
یَا أُمَّاهُ كَلِّمِينِي قَبْلَ أَنْ تُفَارِقَ رُوحِی بَدَنِی
مادرجان من حسنم...
با من حرف بزن مادر...
الان روح از بدنم جدا میشه مادر...
ابی عبدالله اومد...
آی کربلایی ها...
آقاتون اومد...
صورت گذاشت کف پاهای مادر..
هی کف پاهای مادر رو میبوسه...
صدا میزنه...
يَا أُمَّاهْ أَنَا ابْنُكِ الْحُسَيْنُ كَلِّمِينِي قَبْلَ أَنْ يَتَصَدَّعَ قَلْبِي فَأَمُوتَ
مادر...
من حسینتم...
با من حرف بزن...
مادر...
اگه با من حرف نزنی میمیرم...
مادر... مادر...
🔸اسماء چرا چشم از ما پوشیده مادر
🔸وقت اذان مغرب خوابیده مادر
اسماء اومد بچه ها رو با احترام...
از روی جنازه مادر بلند کرد...
اما...
لا یوم یومِک یا اباعبدالله
خوب شد اسماء تو بودی...
بچه ها زهرای مرضیه رو...
از کنار جنازه مادر بلند کردی...
اما کربلا...
فَاجْتَمَعَتْ عِدَّةٌ مِنَ الْأَعْرَابِ حَتَّى جَرُّوهَا عَنْهُ
چند نفر مرد اَعرابی با تازیانه...
کشان کشان...
دختر رو از کنار بدن بابا جدا کردند...
🔸ای خصم بد منش تو مزن تازیانه ام
🔸من از کنار پیکر بابا نميروم
•-----🖤═✾🌺✾═🖤-----•
کانال روضه دفتری👇 ایتا وتلگرام
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@rozeh_daftari1
4_5774138029694257673.mp3
4.57M
•-----🖤═✾🌺✾═🖤-----•
کانال روضه دفتری👇 ایتا وتلگرام
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@rozeh_daftari1
▪️خروج از مدینه - جوشی
🎼سبک : خیمه نی سیلمیشم
غم دوتوب قلبیمی
ظلم آلوب صبریمی
عازم نینوایم عاشق کربلایم
دور حسینون گیدور
یثربی ترک ایدور
طالب هر بلایم عاشق کربلایم
****
کوفه اهلی مدام
یکسره خاص و عام
یازدیلار نامه هرآن گل بو شهره حسینجان
یاورون یا حسین
ای شه عالمین
بو ولایتده چوخدور اولما ذرّه پریشان
گل بو شهره آقا
ویر بو خاکه صفا
ایت قدومونله ای شاه بو دیاری گلستان
ایتمیشم کوفی لر
دعوتین من قبول
اونلارا پیشوایم عاشق کربلایم
****
لیک امامم أوزوم
قلبیده وار سوزوم
کوفی لر بی وفادی اهل ظلم و جفادی
سیندیرار بیعتی
کوفه نون ملتی
بو بلیّاته زهرا دلبرون آشنادی
مقتلیمون ننه
قوی دیوم من سنه
آدی مشگل گشادی آدی کرب وبلادی
عالم ذرّیده
محضر حقّیده
یازدیم عشقه فدایم عاشق کربلایم
****
صود امر اصغری
خوش باخیش اکبری
قوم بد ریشه ایلر طعمۀ تیر و خنجر
قاسمون ظلمیلن
جسمین اهل فتن
ایلییر کربلاده گول مثالینده پرپر
صابرم هر غمه
اوخ دگر سینمه
باشینه غم شریکیم باغلیار قاره معجر
آخسا قانیم یئره
سس دوشر گوگلره
من شهید ولایم عاشق کربلایم
**
✍نوید آسال اردبیلی