🌱#حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السلام🌱
یک نفرهم از تبارمجتبی صاحبحرم باشد بساست
زانکرمخانه یکی صاحبکرم باشد بس است
شاه هستی و شده ری قبلگاه عاشقان
همچو مولایم حسن تو مهربانی، مهربان
به چه ترکیب قشنگی گشته است اینجا به پا
تو خودت یابنالحسن، اجر مزارت کربلا
کربلای این دیاری، هم بقیع این دیار
ابر رحمت گشته ای، بر قلب تاریکم ببار
آه ای عبدالعظیم، من عبد درگاه توام
خاک صحن چون بقیع و خاک درگاه توام
هم شدی تایید از شمسالشموسیت رضا
هم تو گشتی یار مولایم جواد بن رضا
یار مولایم علی بن محمد بوده ای
یاور دین خدا، از نسل احمد بوده ای
آه در سینه چه غم های فراوان داشتی
از فراغ کربلا چشمان گریان داشتی
آه میسوزم همیشه من ز داغ مادرت
رعشه می افتاد از نامش به کل پیکرت
آه ،از آن کوچه آقا جان،چه بد دردیست نه؟
شعلهیآتش نشد بُستان،چه بد دردیستنه؟
آه در روز وصالت خون شده چشم زمین
ای کریم بن کریم یکبار ما را هم ببین
#امیررضا جوزایی
🍃#حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السلام🍃
اینجا دیار گریه کن ها از قدیم است
دولت سرای حضرت عبدالعظیم است
صاحب لوای این حرم شاهی کریم است
تنها پناه بی پناهان این حریم است
با لطف این آقا گدا عبد خدا شد
هرسائلی در این حرم حاجت روا شد
بوی حسن دارد ضریح دل ربایش
قربان رنگ سبز این گلدسته هایش
اینجا غمی دیرینه دارد گریه هایش
این سرزمین خیلی گران باشد بهایش
این خاک را وعده به یک نامرد دادند
داغ حسین را بر دل زهرا نهادند
شبهای جمعه نیمه شبها تا سپیده
بر روی اسرارش خدا پرده کشیده
از راه می آید زنی قامت خمیده
لب میگذارد روی حلقوم بریده
فریادهای یا بنی پا بگیرد
حیدر بیاید بازوی زهرا بگیرد
روضه نمیخواهد تنی که سر ندارد
قربان آن آقا که انگشتر ندارد
یک تکه ای سالم همه پیکر ندارد
جایی برای بوسه ی مادر ندارد
گیسوی خود را ریخته روی گلویش
مادر بود اینگونه شکل گفتگویش
گوید بنیّ یا بنیّ یا بنیّ
برخیز آمد مادرت زهرا بنیّ
دیدم خودم در عصر عاشورا بنی
افتاده بودی زیر دست و پا بنیّ
من بی وضو موی تو را شانه نکردم
حالا به دنبال سرت باید بگردم
از تشنگی لبهای عطشانت به هم خورد
ترکیب ابروها و چشمانت به هم خورد
از شدت ضربه دو دندانت به هم خورد
آیه آیه نذر قرآنت به هم خورد
راه تو را در گودی گودال بستند
بر پیکر تو نیزه ها را می شکستند
#قاسم نعمتی
🌿#حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السلام🌿
گدایی سرکویت به مارسید خوشیم
کریم زاده به داد گدا رسید خوشیم
تو شاه عبدالعظیمی ،کرامتی داری
تو شاهی و من خسته گدای درباری
میانِ صحن تو ذکر حسن حسن دارم
وَ اشتیاق به عبد و گدا شدن دارم
کریمِ شهر ،عزیزی و قبله ی تهران
تو نائبِ سه امامی به مرکزِ ایران
دلِ غریب من اینجا فقط تو را دارد
حرم ، چقدر همیشه بروبیا دارد
بنا به گفته ی معصوم شهرری باتو...
به یُمنِ داشتنت عطرِ کربلا دارد!!
کجا روم زِ در خانه ی تو ای مولا...
گدا ،شبیه تو آقا بگو کجا دارد؟!
مرا عقیده ی راسخ عطا کنی خوبست
دلم هوای خطاب "وَلیُّنا "دارد!!
به ناله های سحرهای جمعه ی حرمت...
قنوتِ بالُ پرم ذکرِ ربنّا دارد!!
فدای صحنِ تو آقا ،چه گنبدی داری
برای عرض ارادت ،چه مرقدی داری!!
دلم گرفته دوباره نواده ی زهرا
برای غربتتان ،خانواده ی زهرا
فدای جدّ غریبت،که مرقدش خاکی ست
وَ قلبِ شیعه ی مولا زِ غُصّه اش شاکی ست
#حسین رحمانی
🍀#حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السلام🍀
ای آنکه زیباتر ز پرواز نسیمی
باخاکِ زیرِ پای خود هستی صمیمی
مثل حسن تفسیر ذکر ِ «یاکریمی»
مشهور در عالم به شاه عبدالعظیمی
بوی حسن می آید از صحن وسرایت
تعظیم دارد سبزیِ گلدسته هایت
با چشم هایِ خود گره وامی کنی تو
می آیی و در عشق ، غوغا می کنی تو
با مقدمت این چشمه ، دریا می کنی تو
«ری» را حسینیة زهرا می کنی تو
ما تاقیامت خاک بوسِ این حریمیم
مدیونِ احسان ِ تو آقایِ کریمیم
عبدالعظیمی عاشقِ پروردگاری
بر آستانِ قربِ حق سر میگزاری
این جمله بس باشد ز اوصافِ تو آری
«تو مُهرِ تأیید از امامِ خویش داری»
از بسکه زیبا عهد با دلدار بستی
الحق زیارانِ امامِ هادی هستی
مارا تو از دستان غم آزاد کردی
از خاک نفرین گشتة ما یاد کردی
در خاک ِ ری کرببلا ایجاد کردی
این سرزمین را تو حسین آباد کردی
بی شک تورا زهرا فرستاده به ایران
مدیون تو هستیم وآقای خراسان
خیلی در این وادی کنارت گریه کردیم
با نوکران بی قرارت گریه کردیم
هر مسلمیه در جوارت گریه کردیم
سینه زنان دورِ مزارت گریه کردیم
شاید تسلایِ دل مادر نماییم
شاید که از شرمندگی ها در بیاییم
صحن وسرای تو دیارِ گریه کن هاست
هرگوشه از صحنت مزارِ گریه کن هاست
صحنت شبِ جمعه قرارِ گریه کن هاست
چون مادری در انتظارِ گریه کن هاست
داده و سرگشته ایم الحمدلله
مایارِ مادر گشته ایم الحمدلله
با یک سلام از کویِ تو پرباز کردیم
تاگوشة صحنِ حسین پرواز کردیم
سیر و سلوکِ عاشقی آغاز کردیم
مانند فطرس بر ملائک ناز کردیم
راه رسیدن تا خدا تنها حسین است
زیباترین ذکر لبِ زهرا حسین است
شبهایِ جمعه گریه آب و رنگ دارد
پیراهنی که جا صدها چنگ دارد
مادر شکایت ها زروز جنگ دارد
گوید چرا رویِ تو جای سنگ دارد
گوید مرا با روضه هایت پیر کردی
مثل خودم زیرِ لگدها گیر کردی
مانند من ترکیب ِ ابرویت بهم ریخت
باهر تکان ضربه گیسویت بهم ریخت
خوردی زمین ووضع پهلویت بهم ریخت
آتش گرفتی حالت رویت بهم ریخت
خیلی شبیه مادرت زهرا شدی تو
آشفته گیسو زیرِ دست وپا شدی تو
بر نیزه ها و نیزه دارِ پست لعنت
بر آنکه راهِ حنجرت را بست لعنت
بر خیزران وتشت و قومی مست لعنت
بر آنکه دندان تورا بشکست لعنت
با هر تکان خیزران زینب زمین خورد
از تشت و افتاد وسرت بالب زمین خورد
#قاسم نعمتی
🍀✨#حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السلام
تا نهادی پای خود بر چشم ما، عبدالعظیم
دیده ها بینا شد از نور خدا ، عبدالعظیم
هر زمانی که گره افتاد در کار کسی
آمد و پیش تو شد حاجت روا ، عبدالعظیم
سفره داری ارث از جدت کریمت برده ای
عطر نانت یادگار مجتبی ، عبدالعظیم
اُسوه های علم ؛ خاکِ راهِ زوارت شدند
خاک پای زائرانت توتیا ، عبدالعظیم
هر کجا رفتم نجف ؛ مشهد ؛ مدینه ؛ کربلا
روی لب دادم سلامی بر شما عبدالعظیم
اهل تهران هرشب و هر روز مهمان تو اند
سفره دار روضه های هل اتی عبدالعظیم
کربلا را با خودت تا شهر ری آورده ای
وَه چه نزدیک است با تو کربلا ، عبدالعظیم
مجتبایی هستی اما مادرت در پیش تو
ضربه ی سیلی نخورد از بی حیا ، عبدالعظیم
زائر تو ، زائر شاه شهیدان شد ولی...
مانده آیا پیکرت بر خاکها ؟! عبدالعظیم
#مصطفی محمدی
🌱#حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السلام
🌾✨#امام حسین علیه السلام
ری قبله گشته با حرم سیدالکریم
عزت گرفته با قدم سیدالکریم
عقده گشای قبر خراب حسن شده
صحن و سرای محترم سیدالکریم
عیسای شهر ما نفسش مجتبایی است
اعجازها نموده دم سیدالکریم
از کودکی شفای مرا مادرم گرفت
وقت نماز با قسم سیدالکریم
در روز حشر هم همگی قد علم کنیم
در زیر بیرق و علم سیدالکریم
هر کس که پیر گریه شده از غم حسین
سیراب گشته با کرم سیدالکریم
بیهوده نیست خیل گدا دارد این حرم
حال و هوای کرببلا دارد این حرم
عبدالعظیم آمد و عبد خدا شدیم
با عشق اهل بیت همه آشنا شدیم
دنیا و آخرت همه ی فخر ماست این
شکر خدا که بر سر کویش گدا شدیم
چون ریشه های پرچم سبزش بدست باد
در هر طواف زائر کرببلا شدیم
دانی زچیست این همه شان و مقام او
دانی ز چیست ریزه خور این سرا شدیم
فرمود امام شیعه (( انت ولینا ))
عبدالعظیم ما همه از تو رضا شدیم
بیهوده نیست خیل گدا دارد این حرم
حال و هوای کرببلا دارد این حرم
اینجا چونان ملائکه در رفت و آمدیم
مهمان خانواده ی آل محمدیم
پای ضریح حضرت طاهر مدینه ایم
پای ضریح حضرت حمزه به مشهدیم
معصوم گفته بر در دیوار این حرم
ما عطر سیب از حرم کربلا زدیم
عشاق این دیار همه گریه کن شدند
ما هم به این امید در این خاک آمدیم
مدیون مهربانی زهرا شدیم ما
ممنون این همه کرم و لطف بی حدیم
جامانده ایم از سفر کربلا ولی
در این دیار بر همه عالم سرآمدیم
شب های جمعه گریه کنان کنج آن حرم
انگار صحن کرببلا رو به گنبدیم
بیهوده نیست خیل گدا دارد این حرم
حال و هوای کرببلا دارد این حرم
ای شاه سر بریده عزیز خدا حسین
این سرزمین گرفته شمیم تو را حسین
با هر سلام در حرم سید الکریم
پر می کشیم تا حرم کربلا حسین
این خاک بوی خون گلو را گرفته است
این سرزمین برای تو شد خون بها حسین
مقتل نوشته روی تنت پا گذاشتند
در زیر دست و پا ، زده ای دست و پا حسین
مقتل نوشته پیکر تو نرم گشته بود
با هر نسیم جسم تو شد جابجا حسین
مقتل نوشته ضربه به پهلوی تو زدند
حتما" شبیه مادرتان بی هوا حسین
مقتل نوشته راس تو را بد بریده اند
چون از جلو بریده نشد از قفا حسین
هر ضربه را برای رضای خدا زدند
شمشیر، نیزه، سنگ و حتی عصا حسین
🍃#حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السلام
✨🍃#امام حسین علیه السلام
ری قبله گشته با حرم سیدالکریم
عزت گرفته با قدم سیدالکریم
عقده گشای قبر خراب حسن شده
صحن و سرای محترم سیدالکریم
عیسای شهر ما نفسش مجتبایی است
اعجازها نموده دم سیدالکریم
از کودکی شفای مرا مادرم گرفت
وقت نماز با قسم سیدالکریم
در روز حشر هم همگی قد علم کنیم
در زیر بیرق و علم سیدالکریم
هر کس که پیر گریه شده از غم حسین
سیراب گشته با کرم سیدالکریم
بیهوده نیست خیل گدا دارد این حرم
حال و هوای کرببلا دارد این حرم
عبدالعظیم آمد و عبد خدا شدیم
با عشق اهل بیت همه آشنا شدیم
دنیا و آخرت همه ی فخر ماست این
شکر خدا که بر سر کویش گدا شدیم
چون ریشه های پرچم سبزش بدست باد
در هر طواف زائر کرببلا شدیم
دانی زچیست این همه شان و مقام او
دانی ز چیست ریزه خور این سرا شدیم
فرمود امام شیعه (( انت ولینا ))
عبدالعظیم ما همه از تو رضا شدیم
بیهوده نیست خیل گدا دارد این حرم
حال و هوای کرببلا دارد این حرم
اینجا چونان ملائکه در رفت و آمدیم
مهمان خانواده ی آل محمدیم
پای ضریح حضرت طاهر مدینه ایم
پای ضریح حضرت حمزه به مشهدیم
معصوم گفته بر در دیوار این حرم
ما عطر سیب از حرم کربلا زدیم
عشاق این دیار همه گریه کن شدند
ما هم به این امید در این خاک آمدیم
مدیون مهربانی زهرا شدیم ما
ممنون این همه کرم و لطف بی حدیم
جامانده ایم از سفر کربلا ولی
در این دیار بر همه عالم سرآمدیم
شب های جمعه گریه کنان کنج آن حرم
انگار صحن کرببلا رو به گنبدیم
بیهوده نیست خیل گدا دارد این حرم
حال و هوای کرببلا دارد این حرم
ای شاه سر بریده عزیز خدا حسین
این سرزمین گرفته شمیم تو را حسین
با هر سلام در حرم سید الکریم
پر می کشیم تا حرم کربلا حسین
این خاک بوی خون گلو را گرفته است
این سرزمین برای تو شد خون بها حسین
مقتل نوشته روی تنت پا گذاشتند
در زیر دست و پا ، زده ای دست و پا حسین
مقتل نوشته پیکر تو نرم گشته بود
با هر نسیم جسم تو شد جابجا حسین
مقتل نوشته ضربه به پهلوی تو زدند
حتما" شبیه مادرتان بی هوا حسین
مقتل نوشته راس تو را بد بریده اند
چون از جلو بریده نشد از قفا حسین
هر ضربه را برای رضای خدا زدند
شمشیر، نیزه، سنگ و حتی عصا حسین
🌴#حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السلام
از فیض این حرم چقدر با صفاست ری
سر منشأ تلألؤ نور خداست ری
فرموده اند شعبه ای از کربلاست ری
اصلا بگو نگین سلیمان ماست ری
مبهوت این سخاوت و لطف و کریمی ام
با این وجود حضرت عبدالعظیمی ام
بوی بهشت کربوبلا دارد این حریم
دلهای انبیا به سرای تو شد مقیم
مشهد هوای مکه و حج دارد از قدیم
شد کربلای ما فقرا سیدالکریم
از لحظه ای که عالم و آدم شده درست
بار کرامت حسنی روی دوش توست
بیگانه ایم با همه ای آشنای ما
شاید گرفت در حرمت ربنای ما
کاری بکن به جان عزیزت برای ما
ارباب پس چه شد سفر کربلای ما
آقا نظر کنید که همسایه آمده
دریای لطف نوکر بی مایه آمده
وقتی دلم میان حرم پر ز آه شد
ناگه بساط گریهء من رو به راه شد
اشکی چکید، نذر غریبی شاه شد
در پیش چشم من همه جا قتلگاه شد
خواهر به گریه خسته و بدحال آمده
با مادرش حوالی گودال آمده
شمر لعین و تیغ برهنه سر حسین
در لا به لای آن نفس آخر حسین
تازه سنان مست رسیده بر حسین
سر را برید و پا نشد از پیکر حسین
تا آن لعین ز پیکر آقا بلند شد
دیگر صدای گریهء زهرا بلند شد
#عماد بهرامی
✨🍃#حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السلام
از امام مجتبی داری تو نیمی بیشتر
پس اگر عبدالعظیم،عبدالکریمی بیشتر
ای سفیر حضرت هادی برای جامعه
برده ای از «جامعه» سهم عظیمی بیشتر
در نماز این حرم فهمیده ام از راه ها
هم صراطی هم صراط المستقیمی بیشتر
بی حرم جد تو بود و بارگاهت اینچنین
بوی غربت می دهد از هر حریمی بیشتر
بعد معصومه میان واجب التعظیم ها
اسوه ی احسن برای زندگیمی بیشتر
روضه ای برپاست از سوی ملائک بی گمان
در حریمت آمده هرجا نسیمی بیشتر
کربلایی هرشب جمعه به عشق مجتبی
در بقیعش جمعه شب ها را مقیمی بیشتر
روضه ی ارباب را با جان خود حس کرده ای
برده ای از گندم ری چون شمیمی بیشتر
#مهدی رحیمی
🍂🍃#حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السلام
رزق ما جرعه ای از این «می» شد
مستی ما چُنین پیاپی شد
شکر حق با تو عمرمان طی شد
قبلهی اهل معرفت ری شد
تو حسن(ع) زادهای کَـرم داری
به نیابت از او حـرم داری
دست لطف تو بر سـرم آقا
خانه زادم در این حـرم آقا
تو غـریبـی و دست کم آقا؛
کاش بودم چو محتشم آقا -
- تا که در مِدحت تو بنویسم
از غم و غربت تو بنویسم
درد تهران دوا شده بـا تو
حاجت ما روا شده بـا تو
شهر ما با صفا شده بـا تو
شهرری کربلا شده بـا تو
نام تو می دهد به ما مستی
تو حسین(ع) دیار ما هستی
جانم آقا فدای نام شما
"جامعه" قبله ی کلام شما
عقل مانده است در مقام شما
حضرت هادی(ع) آن امام شما -
- گفته: " انتَ ولـیُّنـا حَـقّـا "
چون که بودی بـرای او سقّا
نـوه ی حضرت کـریـم شدی
در دل شیعیان مقیم شدی
چون به حق راه مستقیم شدی
عـبـد بودی ولی عظیم شدی
شاهی و ما گدای این خوانیم
با عنایات تو مسلمانیم
نوحه خواندن مقابلت زیباست
محضرت هم تراز کرب و بلاست
حرمت مامن حسینی هاست
شب جمعه چه روضه ای برپاست
با نوای پر از غم زهرا(س)
میشود گونه هایمان دریا
ملک ری سالها پر از غم بود
در دلش لحظه لحظه ماتم بود
چهرهی او همیشه درهم بود
گندمش روضهی مجسم بود
بـا عنـایـات حضرت هـادی(ع)
تو بـه این خاک آبـرو دادی
بین حجره غریب افتادی
با دلی پُر شکیب افتادی
گفتی: اَمَّن یُجیب ... افتادی
یاد شیب الخضیب افتادی
بر زمین جسم تو رها نشده
سرت از پیکرت جدا نشده
#مصطفی محمدی
🍃🌾#حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السلام
عبد خدا و مرد خدا سیدالکریم
مِنّا به نزد آل عبا سیدالکریم
در وصف دوست ، حضرت هادی به غمزه گفت:
هستی بحق تو دوست ما سیدالکریم
بر سائل تو در حرمت میرسد جواب
اینجا کجاست کرب و بلا سیدالکریم
تا دین خویش عرضه کنی برامام خویش
کی میشوی ز یار جدا سیدالکریم
مُلک ری است قبله ی دلهای فاطمی
اینجاست ملک خون خدا سیدالکریم
خونِ تو را اگرچه به مقتل نريختند
مانند سیدالشهدا سیدالکریم
اما برای مردم دنیا تو حجتی
آری تویی تو حجت ما سیدالکریم
قبر حسین بر سر و رویت خراب شد
یعنی شدی دوبار فدا سیدالکریم
یکبار تحت قبّه ی ویرانه ی حسین
یکبار پیش پای رضا سیدالکریم
عمری گریستی به تنِ پاره پاره ای
آخر شدی شهیدِ جفا سیدالکریم
هرگز به زیر سم ستوران نرفته ای
خنجر نخورده ای ز قفا سیدالکریم
از روضه های داغ ، تو دق کرده ای یقین
از کوفه تا به شامِ بلا سیدالکریم
دریاب ای ولیِّ خدا اهل درد را
ای نایب الامام الا سیدالکریم
ما را وصال کرب وبلا گر نصیب نیست
هستیم پس دخیل تو یا سیدالکریم
#محمود ژولیده
مداحی آنلاین - زدم آقا باز به شما رو - مهدی رسولی.mp3
4.6M
# شور احساسی
🍃🔸زدم آقا باز به شما رو
🍃🔸دلم رو کردم آب و جارو
# مهدی رسولی
✨🍀✨#چهارشنبه_های_امام_رضایی
🍃▪️🥀#روضه و توسل به حضرت حمزه سلام الله علیه
# حاج سید مهدی میرداماد
فدای اون مادر قد خمیده ای بشم، که هر روز پیاده می رفت سر قبر عموش حمزه .. همچین که میرسید بغض بی بی میترکید ..
اونایی که الان میخوان برا روضه ی عموجانِ پیغمبر عرض ادب کنن همین الان، همینجا مدینه شونُ بگیرن، پیغمبر فرمود کسی مدینه بیاد زیارت من، زیارت عموم حمزه نره بمن جفا کرده .. یارسول الله ما الان زائرِ عموت حمزه ایم بما یه نگاه کن ..
دو نفر تو مدینه یه جوری حمزه رو صدا کردن آدم جگرش کباب میشه هیچوقت یادش نمیره .. نفر اول مادر ما زهرا بود .. اینهمه راه میومد زیرِ آفتاب دست حسن وحسینشُ میگرفت مینشست سر قبر عموش، از سویدای دلش آه میکشید عموجان علی غریبه .. عموجان اگه بودی کسی دستایِ شوهر منو نمی بست ..
یه نفر دیگم حمزه رو صدا کرد اونم خود علیِ .. میدونی امیرالمومنین کی حمزه رو صدا کرد؟! اهل جنگ و نبرده علی میگن اون زمانی که دستاشُ بستن میکشنش طرفِ مسجد .. میدیدن زیرِ لب هی میگه وا حمزتا .. وا جعفرا .. کجایید ببینید علی رو دارن میبرن .. وقتی میگم واحمزتا واجعفرا، یاد کربلا میفتم .. کربلا هم دو نفر عباسُ یه جور دیگه صدا زدن ..
نفر اول زینب بود وقتی دید خیمه ها را دارن آتش میزنن رو کرد بطرف علقمه وا عباسا .. یه نفر دیگه م رقیه بود، هر بار که سیلی میخورد میگفت این عمی العباس؟!..
دستتو بیار بالا کربلاتُ بگیر بگو حسین
Mirdamad_Babolharam_net_Hamze.mp3
1.84M
🍃▪️#روضه و توسل به حضرت حمزه سلام الله علیه
# حاج سید مهدی میرداماد
✨🥀🍃نور چشم پیمبری ..
#روضه و توسل به حضرت حمزۀ سیدالشهدا علیه السلام
# حاج حسن شالبافان
نور چشم پیمبری حمزه
چه قدَر مثل حیدری حمزه
اسدالله دیگری حمزه
به خداوند، محشری حمزه
ای مُلقّب به سیّدالشهدا
حامی مُخلص رسول خدا
هم عمو هم برادرش بودی
همه جا یار و یاورش بودی
تو علمدار لشکرش بودی
جنگجوی دلاورش بودی
تا نظر بر سپاه می کردی
روزشان را سیاه می کردی
بین لشکر وجود تو لازم
بین میدان، حریف تو نادم
افتخار قبیلۀ هاشم
می نویسم برای تو دائم
می نویسم کمال داری تو
مثل جعفر دو بال داری تو
بی سبب نیست این که "سرداری"
به علی رفته ای جگر داری
وقت حمله به سینه پر داری
همه دیدند که هنر داری
با دو شمشیر حمله می کردی
وَ دمار از همه در آوردی
مرحبا بر تو ای عموی رسول
که چنین شد سفید، روی رسول
با تو محفوظ چار سوی رسول
کم نگردید با تو موی رسول
کاش حمزه مدینه هم بودی
دور بیت الحزینه هم بودی
بیعتت با نبی چه دیدن داشت
اَشهدت آن زمان شنیدن داشت
عطر اسلام تو وزیدن داشت
رنگ بوجهل هم پریدن داشت
با کمانت سرش ز هم پاشید
از تو و نام حمزه می ترسید
*نمیدونی وقتی اسم حمزه سیدالشهدا میومد چقدر دل پیغمبر ما قرص میشد، هم چقدر دل دشمنانش به لرزه میفتاد .. همیشه میگفتن تا پیغمبر کسی مثل حمزه کنارش هست،تا کنارش علی هست مگه میشه به این پیغمبرنزدیک شد *
ما پیاده ولی سواره، شما
یکی از راه های چاره، شما
روضه های پر از اشاره، شما
تکّه تکّه و پاره پاره، شما
اهل بیت از تو یاد می کردند
بر تو گریه زیاد می کردند
*خوش به حال اونایی که امشب مشکی پوشیدن برای حمزه .. پیغمبر خدا دو نفرُ خیلی دوست داشت که وقتی ازدنیا رفتن انقدر گریه کرد .. یکی از اون ها خانومش بود، اُمُ المومِنین خدیجه کبری بود که نوشتن پیغمبر سالها بعد برا خدیجه گریه میکرد .. یکی دیگه از اون اشخاص حضرت حمزه سیدالشهدا بود .. لذا امشب هرکی میتونه برا جنابِ حمزه سیدالشهدا قشنگ گریه کنه .. آخه مادرِ سادات برای عموجانش بلندبلند گریه میکرد .. بعضی ها میگن اولین تسبیح تربتُ مادرِ سادات از خاک قبر حمزه سیدالشهدا درست کرد ..*
در کمین بود، نیزه را انداخت
پیکرت را چه بی هوا انداخت
تا نبی روی تو عبا انداخت
همه را یاد بوریا انداخت
shalbafan_Babolharam_net_Hamze.mp3
4.33M
🥀✨▪️نورِ چشم پیمبری ..
#روضه و توسل به حضرت حمزۀ سیدالشهدا علیه السلام
# حاج حسن شالبافان
هایانداسان گوزیمون نوری ای نگاریم گل
🍃✨🍂🍃✨🍂
🍃✨🍃یا مهدی
#علی اکبر علی اکبری اُشتبین
.
هایانداسان گوزیمون نوری ای نگاریم گل
تالاندى صبر ائویمیز قورتاروب قراریم گل
.
نه وقته تک گوزوموز یولدا گوزله سون یولوی
گوزون فداسی اولوم یار گلعذاریم گل
.
محبت اهلی سنون وصلوون امیدنده
أمیدیلن یاشیور چشم انتظاریم گل
.
دومان دوتوب یر اوزین چم باسوبدی اولکه لری
ایشیقلی صبحه باخور گردش مداریم گل
.
یقین که سن گله سن یر یوزی منوّر اولار
سنیله آرتوق اولار عزّ و اعتباریم گل
.
جهان عدالت ایدور جستجو عدالتسن
سنون قدملروه گل لَنَر بهاریم گل
.
یتوب حکومت حق جدّوون سُلاله سینه
گوزون تیکوت یولوا رهبر و دیاریم گل
.
سنون وجودون اوچون افتخار ایدور ایران
یوبانما هجرون ایدوب تیره روزگاریم گل
.
بانان اورکلره مرهم سنون جمالوندور
تب فراقه یانوب قلب داغداریم گل
.
اگرچه « اکبری » لایق دگل زیارتوه
ولی یولوندا قالوب چشم اشگباریم گل
روضه خانگی -حضرت حمزه(ع) - 582.mp3
13.09M
🍃#باز هم شکر عمو رأس تو بر نیزه نرفت ...
🥀✨#روضه حضرت_حمزه علیه السلام
#حجت الاسلام سید رضا #چهل_اخترانی
🕊﷽🕊
🕊#روضه_فاطمه_صغری_س
🌿#دفتری_فاطمه_صغری_س
📔بر احمد و بر کوثر قرآن صلوات
📔بر طلعت محبوبه ی یزدان صلوات
📔بر روح مطهر امام و شهدا
📔بر فاطمه مادر شهیدان صلوات
(#دعایفرج)
❣[[ اللهم صل على فاطمة و ابیها و بعلها و بنیها والسر المستودع فیها بعدد ما احاط به علمك.]]❣
✨الهی کام ناکامان بر آید
✨شب هجران بیماران سر آید
✨غم تنهایی و درد جدایی
✨ز هر درد و غمی غصه سر آید
◀️امروز دل بده با هم بریم مدینه ـ در خونهٔ دختر غریب ابی عبدالله ـ آی دختر دارا ـ یتیم دارا ـ خدا نکنه دختر چشم انتظار بابا باشه ـ لحظه به لحظه چشمش به دَره
گفت
🌾خدایا رحم کن بر حال زارم
🌾که عمر رفته بار دیگر آید
🌾ز دشت کربلا سوی مدینه
🌾دوباره ناله پیغمبر آید
🌾آخ منو وصل پدر هیهات هیهات
🌾مرا کی اینجا دست یاور آید
🌾که عباس آن عموی تاجُ دارم
🌾چو اکبر نوجوان از در درآید
⬅️قربون اون دختری که تو مدینه چشم انتظار بابا حسینش بود ـ کی میشه بابام بر گرده ـ دلم تنگه بابا ـ
خدا نکنه بابایی سفر بره دیر کنه ـ خدا نکنه اتفاق برا عزیز کرده ات بیفته (ای بابا)
◀️(اینو بگم برا اون کسایی که داغ بابا دیدن)
▪️آخ دخترا قدر بابا رو بدونید
▪️درد بی پدریُ نمیدونید
▪️هر کسی بابا داره غم نداره
▪️چیزی توی این جهان کم نداره
▪️الهی هر کی سفر کرده داره
▪️کسی براش خبر بد نیاره
⬅️بیاد اون دختری که وقتی کاروان میخواست بره مدینه ـ میخواستن از مدینه بیرون بیان همه دور بسترشو گرفتن ـ بابا حسینش اومد ـ عمو عباسش اومد ـ عمه جانش زینب اومد ـ همه دور لستر جمع شدن ـ همه دارن خداحافظی میکنن ـ دیدن فاطمه صغری داره غریبانه گریه میکنه ....
شاید درد دلش این بوده باشه
.....بابا جون منو همراه کاروان ببرید(عزیز دلم راه دوره تو مریضه ای) ـ عمه زینب دلم میخواد همراه کاروان بیام عمه ـ منو اینجا نزارید ـ ...
امان امان
صدا زد میخواید برید برید اما منو از حالُ روزتون با خبر کنید
🔘دختری را که پدر در سفر است
🔘روز و شب چشم امیدش به در است
🔘هر صدایی که ز در می آید
🔘به گمانش که پدر می آید
🔘همه کوشند ز بیگانه و خویش
🔘پی دلجویی آن طفل پریش
⏪امان از اون لحظه ای که خبر دار شد دیگه بابا نداره خبر شهادت بابا براش آوردن
امان از اون لحظه ای که صدا زدن فاطمه جان بی برادر شدی
نبودی تو کربلا هر طرف بدن علی اکبر و بابات گرفت یه طرف دیگه رو زمین می اومد.......
🔻آخ پدرت بی کسُ بی یاور بود
🔺تک و تنها به سر نعش علی اکبر بود
🔻همه سهل است ز یک واقعه خون است دل من
🔺خاک غم بر سر من باد ز گفتن خجلم
(چی شده مگه چه خبر برام آوردی الهی خبر بد برات نیارن)
🔻فاش گویم پدرت از ستم شمر سنان
🔺کشته شد با لب عطشان به لب آب روان
البته مرغ پرو بال خونی چون سندیت نداره رو عوض کردم