روضه امام حسن مجتبی ع همراه با گریز
بر درد دل خلق طبیب است حسن
هرچند زدرد وغم نصیب است حسن
مهدی به کنار قبر او می گرید
تا خلق نگویند غریب است حسن
دلها را روانه ی مدینه کنیم براغربت امام مجتبی ع
اشک بریزیم،
زینب (س) فکر میکرد برادرش مثل دفعه های قبل میخواهد زهر راپس بیاورد . بایک امیدی طشت آورد ، ولی ناگهان متوجه شد پاره های جگر آقا درون طشت است ..ای وای برادم ….ای وای حسنم …..اینجا حضرت زینب (س) خودش طشت آورد ؛ ولی یک جا برایش طشت آوردند . طشت طلا سر بریده ی برادر ….مجلس یزید …مجلس نامحرمان …چوب خیزران ….
از دو طشت آمد صدای شورو شین
گاهی از طشت حسن ؛ گاه از حسین
برسر آن طشت قاسم سینه چاک
عابدین در شام بود از غم هلاک
گرزلبهای حسن خون میچکید
خورده لبهای حسین چوب یزید
تکیه بردوش حسین زد مجتبی
بود بالین حسین خاک کربلا
منبع:كتاب گریزهای مداحی،نویسنده: محمد هادی میهن دوست
کانال روضه دفتری👇 ایتا وتلگرام
••✾•🌿🌺🌿•✾••
@rozeh_daftari1
روضه و توسل جانسوز _ویژۀ هفتم صفر شهادت کریم آل الله امام حسن مجتبی علیه السلام _96_سید مهدی میرداماد
خواندن روضه ات از بس که جگر می خواهد
کار هر بی هنری نیست ؛ هنر می خواهد
یا کریمی به تمنای کریمی که تویی
پرشکسته به بقیع آمده؛ پر می خواهد
* ای خدا! چی میشه ما یه غروب هفت صفر پشت پنجره های بقیع،اصلاً قول میدیم داد نزنیم،قول میدیم بلند گریه نکنیم،همین جوری فقط به سینه بزنیم،بگیم:ای غریب آقا....*
ابرها روی مزارت دلشان می گیرد
باد هم از سر کوی تو خبر می خواهد
گرچه بی شمع و چراغ است مزار تو ولی
شبِ ماتم زدگان از تو سحر می خواهد
ای وجودت همه اکسیر نفهمیده تو را
یارت از دشمن اگر کیسه ی زر می خواهد
*نوشتن یه کنیزی یه شاخه گُل داد به آقا امام حسن مجتبی،آقا گل رو گرفت،فرمود:تو در راه خدا آزادی،دیگه نمیخواد کنیزِ این خانه بشی...گفتن:آقا! یه شاخه گل داد آزادش کردید؟ فرمود:آری او به اندازه کَرَمِش به ما عطا کرد،ما هم به اندازه ی کَرَمِمون...
یا امام حسن! به ما هم یه کربلا بده...دلِ ما پرپر میزنه برا کربلا....به داداشت حسین سفارش مارو بکن،شما برادر بزرگِ حسین هستید،شما امام او هستید...*
حرز بازوی پسر داشت نشان از این که
سرفرازی همه جا اذن پدر می خواهد
*قاسم هی رفت و اومد دید عمو به این راحتی اجازه نمیده،برگشت پیش مادرش،مادرش گفت:حالا که کار به اینجا کشید بذار این حرز رو برات باز کنم،ببین رو بازوت بابات برات چی یادگاری گذاشته،برات دست خط نوشته...
ابی عبدالله تا نگاه کرد به دست خط برادرش،اشک ریخت،قاسم رو بغل کرد،عبارت میگه:این عمو و برادر زاده تو بغل هم گریه کردن"حتی غُشِیَ علیهما..." اینقدر حسین گریه کرد از حال رفت...این جا یه بار قاسم رو بغل کرد از حال رفت،قاسمی که سالم بود،زخم نداشت،ساعتی بعد همین قاسم رو از زیر پای اسب ها...سینه ی شکسته اش رو به سینه چسباند...یه صحنه ای دید ابی عبدالله شروع کرد داد زدن"کانَ یَفحَصُ بِرِجلَیه..." دید این بچه هی داره پاهاش رو میکشه رو زمین،هی میگه: عمو استخونام شکست...
حسین....وسط شعر امام حسن دلت رفت کربلا... این دلم تنگم عقده ها دارد....*
صحبت از عاشقی قاسم و عبدالله است
صحبت از وادی عشق است که سر می خواهد
روضه ات با جگر و تشت فقط کامل نیست
روضه ات بی کسی و کوچه و در می خواهد
می زد مرا مغیره و یک تن به او نگفت
زن را کسی مقابل شوهر نمی زند
*یه صحنه ای که هیچکی ندید،به هیچکی نگفت...یه موقع است یه صحنه ای رو می بینی برا این و اون میگی،دلت آروم میشه،اما مادرش فاطمه گفت:حسن جان! مواظب باش حرفی از کوچه به کسی نزنی...
یه لحظه میگه:دیدم مادرم قدم هاش رو بُرد عقب،نمیدونم چی از رو سرم رد شد،صدایی شنیدم، مادرم محکم به دیوار خورد...افتاد رو خاکِ کوچه...وای مادرم...روضه امام حسن همینِ...وای مادرم...*
کانال روضه دفتری👇 ایتا وتلگرام
••✾•🌿🌺🌿•✾••
@rozeh_daftari1
#امام_حسن
چشمی که در مصیبتتان تر نمی شود
شایسته شفاعت حیدر نمی شود
چشم همیشه ابریتان یک دلیل داشت
هر ماتمی که ماتم مادر نمی شود
مرهم به زخمهای دل پر شراره ات
جز خاک چادر و پر معجر نمی شود
یک عمر خون دل بخورد هم کسی دگر
والله از تو پاره جگر تر نمی شود
یک طشت لخته های جگر پاره های دل
از این که حال و روز تو بهتر نمی شود
یک چیز خواستی تو از این قوم پر فریب
گفتند نه کنار پیمبر نمی شود
گل کرد بر جنازة تو زخم سرخ تیر
هرگز گلی شبیه تو پرپر نمی شود
پر شد مدینه از تب داغ غمت ولی
با کربلا و کوفه برابر نمی شود
زینب کنار نیزه کشید آه سرد و گفت
سالار من که یک تن بی سر نمی شود
دیگر تمام قامت زینب خمیده بود
از بس که روی نیزه سر لاله دیده بود
👇
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@madahi_moharram
#امام_حسن
قلم به دست شدم تا كه از شما بنويسم
ولى بگو چه نويسم؟تو را كجا بنويسم؟
قلم به صفحه ى دل ميزنم به لطف تو و
از اقتدار بلندت به كبريا بنويسم
هنوز پرچم تو بين أولياء بالاست
من از مقام شما بين أنبياء بنويسم
به جان حضرت زهرا كه جات پيش خداست
تورا به عرش نويسم؟كجا تورا بنويسم؟
تو آسمان اباالفضل و آفتاب حسينى
به خط نستعليق اين وقار را بنويسم
غريب بودن اين طايفه يقين إرث است
كنار اسم تو بايد رضا رضا بنويسم
ولى به جان خودت غربت تو بى همتاست
ز پاره هاى جگر نه!ز كوچه ها بنويسم
از آن دمى كه تو بودى و مادرت بود و
از أزدحام و از آن مردِ بى حيا بنويسم
قلم به دست من انگار بيد مجنون است
نخواست تا كه از آن ضرب بى هوا بنويسم
نخواست تا كه از آن بغض در گلو گويم
نخواست تا ز غلاف و ز ضرب پا بنويسم
نخواست تا بنويسم كه راه را گم كرد
نخواست تا كه از آن گوشواره ها بنويسم
همين بس است بگويم حسين بى سر شد
نبود قسمت من تا ز بوريا بنويسم
آرمان صائمى
👇
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@madahi_moharram
#امام_حسن
دامنِ چشمِ من از گریه به دریا اُفتاد
چشم زخمی شده از کارِ تماشا اُفتاد
پارههایِ جگرم میچكد از كُنجِ لبم
عاقبت قرعه به نامِ منِ تنها اُفتاد
باز هم خاطره هایم همگی زنده شدند
راهِ من باز بر آن كوچهی غمها اُفتاد
یادِ آن کوچه که با مادر خود میرفتم
به سَرَم سایهای از غربتِ بابا اُفتاد
کوچه بن بست شد و در دلِ آن وانفسا
چشمِ نامرد به ناموسِ علی تا اُفتاد
آنچنان زد که رَهِ خانهی خود گُم كردیم
آنچنان زد که به رخسارهی گُل جا اُفتاد
گاه می خورد به دیوار و گَهی رویِ زمین
چشمِ زخمی شده از کار تماشا اُفتاد
من از آن دست کشیدن به زمین فهمیدم
گوشواری که شکسته است در آنجا اُفتاد
شانه ام بود عصایش ولی از شدت درد
من قدم خم شد و او هر قدم اما اُفتاد
حسن لطفی
👇
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@madahi_moharram
#امام_حسن
#نذر_شهادت_غریب_مدینه
#امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام
#با_سبک_یا_حسین_غریب_مادر
این چه صبر و چه سکوته که لبِ تو وا نمیشه
غمِ تو چِقد بزرگه که تو سینه جا نمیشه
ردِِّ اشکای تو امشب مونده توو چِشِ ستاره
جگرت توو تشتی از خون میریزه چه پاره پاره
الهی هیچکی نبینه، غمِ این روزای غربت
تو، توو خونِ دل بغلتی خواهرت کنه نظاره
یا حسن غریب مادر، یا حسن غریب مادر
امون از غم مدینه، ماجرای کوچه و در
تا به حال کسی ندیده بریزه خون اینجور از لب
این چنین شعله کشه یه کبوتر تو آتیشِ تب
هر چی از شرحِ تو گفتم رسیدم به عمقِ غربت
همسرِ تو جامِ زهر و بنوشونه جای شربت
متحیرم آقا جون، زنی از سرِ لجاجت
که دلش چیجوری اومد به شما کنه خیانت
یا حسن غریب مادر، یا حسن غریب مادر
امون از غم مدینه، غم داغِ یاس پرپر
آقا جون کارِتو ساخته نیشِ زهرِ مارِ خونه
آهِ تو چه آتشینه دلِ سنگ و میسوزونه
شعله شعله آه هجومِ تیرای نفرت و کینه
اشکِ تابوتت در اومد الهی خواهر نبینه (2)
آخه صبر هم حدی داره همه بوده ارثِ مادر
چرا دیگه جا نداری تو، توو آغوشِ پیمبر (2)
یا حسن غریب مادر، یا حسن غریب مادر
امون از غمِ مدینه، امون از غلاف و خنجر
#هستی_محرابی
👇
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@madahi_moharram
نوحه #سنتی #امام_حسن مجتبی علیه السلام
غرق ماتم شد مدینه
آتش افتاده به سینه
از غم داغ سبط پبمبر
میزند شیعه بر سینه و سر
یا حسن جان حسن جان حسن جان
زهر کین برده توانش
گشته عالم نوحه خوانش
قلب زهرا و حیدر شکسته
رشته ی قلب زینب گسسته
یا حسن جان حسن جان حسن جان
مهر تو آب و گل ما
ای کریم آل طاها
تربت خاکی و بی چراغت
میزند شعله بر سینه داغت
ای حسن جان حسن جان حسن جان
زهر کین شد حاصل من
همسرم شد قاتل من
گرچه از هجر و دوری حزینم
قاتل مادرم را نبینم
یا حسن جان حسن جان حسن جان
الوادع ای خواهر من
ای شبیه مادر من
ناله کم در عزای حسن کن
گریه بر کشته ی بی کفن کن
یا حسن جان حسن جان حسن جان
حسین کریمی نیا
👇
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@madahi_moharram
#امام_حسن
ای مادری ترین پسر فاطمه، حسن!
ای مجتبی ترین ثمر فاطمه، حسن!
آن مقتدا که هیچ کَسَش اقتدا نکرد
با این که هست تاج سر فاطمه، حسن!
وقتی که در مدینه غریبش گذاشتند
یعنی شکست بال و پر فاطمه، حسن!
حتی صدای تو به سپاهت نمی رسید
یعنی شکسته شد کمر فاطمه، حسن!
روزی که مادر تو به کوچه ز پا فتاد
چشم تو دید درد سر فاطمه، حسن!
در ناله ها و نافله های شبش کسی
چون تو ندید چشم تر فاطمه، حسن!
در بین اهل بیت، خدایی خودت بگو
مثل تو کیست خونجگر فاطمه، حسن!
چون تو کسی که چادر خاکی ندیده است
ای قامتت عصا به بر فاطمه، حسن!
سیلی به پیش چشم تو بر مادرت زدند
دیوار بود و زخم سر فاطمه، حسن!
زهرا اگر که شد سپر مرتضی علی
آری تویی، تویی سپرِ فاطمه، حسن!
الحق که از حسین تو هستی غریب تر
این غربت است، در نظر فاطمه، حسن!
یک یار هم کنار تو روز وفا نماند
در غربتی تو هم اثر فاطمه، حسن!
یک عمر خونِ دل ز گلویت به تشت ریخت
ای پاره پارۀ جگر فاطمه، حسن!
👇
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@madahi_moharram
مرغ شب میرود و انجمن آماده کنید
خانه را بَهر ِ عزای حسن آماده کنید
بر نیاید دگر از دست طبیبان کاری
کارم از کار گذشته کفن آماده کنید
مخفی از زینب و طفلان حرم تابوتی
بهر تشییع غریب وطن آماده کنید
تا تنم جای بگیرد به جوار زهرا
بروید و به بقیع قبر من آماده است
چشم پوشید ز من مادر من منتظر است
تیرباران شدن این بدن آماده کنید
👇
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@madahi_moharram
Hossein.sibsorkhi.Ghadam.Ghadam(320).mp3
5.6M
#مداحی قدم قدم با یه علم #واحد
#حسین سیب سرخی
🏴🍂🏴🍂🏴🍂🏴🍂
قدم قدم با یه علم
ایشاالله اربعین میام سمت حرم
با مدد شاه کرم
ایشالله اربعین میام سمت حرم
میباره اشک چشمام نم نم
رو دوشم کوله باری از غم
میبینم هر کیو این روزا
داره آماده میشه کم کم
سختی راحت میشه تو این راه
منتظر مونده بودم چند ماه
راهی میشم با یک سربند
لبیک یا اباعبدالله
قدم قدم با یه علم
ایشاالله اربعین میام سمت حرم
با مدد شاه کرم
ایشالله اربعین میام سمت حرم
حال من احسن الاحوال
زیارت افضل الاعمال
کوری دشمنا این حرکت
با شکوه تر میشه هر سال
با ذکرت یا حسین می جوشم
عمریه عاشق شش گوشم
میگیرم توی رویا هر شب
ضریح تو رو در آغوشم
قدم قدم با یه علم
ایشاالله اربعین میام سمت حرم
با مدد شاه کرم
ایشالله اربعین میام سمت حرم
عشق فقط یه سرزمین
کرب و بلا برتره از عرش برین
حاجت من شده همین
زیارت الحسین یوم الاربعین
قدم قدم با یه علم
ایشاالله اربعین میام سمت حرم
با مدد شاه کرم
ایشالله اربعین میام سمت حرم
👇
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@madahi_moharram
13921008_7933_128k.mp3
4.61M
📼 انسان ۲۵۰ ساله | ویژگیهای مبارزه امام حسن علیهالسلام
🏴 انتشار به مناسبت هفتم صفر؛ سالروز شهادت امام حسن مجتبی علیهالسلام
کانال روضه دفتری👇 ایتا وتلگرام
••✾•🌿🌺🌿•✾••
@rozeh_daftari1