واحد تند-یاحسن کریم آل عبا حسن.mp3
9.14M
سبک واحد امام حسن علیه السلام
یاحسن
کریم آل عبا حسن
امام خون خدا حسن
وصّیِ شیر خدا حسن
خدای جود و سخا حسن
جان فدای نام پاک تو
عالمی شود هلاک تو
آرزوی من همینِ که
سر نَهَم به روی خاک تو
يا امام مجتبی حسن(۴)
سروری
برای زهرا تو دلبری
تو از دوعالم که برتری
آخر گدا هاتو می خری
به سوی خوبیها میبری
قلب من براتو می زنه
قاسم تو اُسوه ی منه
شامل دعای فاطمه ست
هر کسی برات سینه زنه
يا امام مجتبی حسن(۴)
بی نظیر
تویی به جنگ جمل دلیر
گل علی هستی بچه شیر
یه لشکره بر نگات اسیر
آخه نگات داره حکم تیر
مثل مرتضی دلاوری
در کرم تو چیز دیگری
صُلح تو خودش یه کربلاست
ای سیاست تو حیدری
يا امام مجتبی حسن(۴)
می سازیم
برایِ تو گُنبدِ طلا
دو صحنِ زيبا و باصفا
باب الحسن چون باب الرضا
با طرحی از مهدی، نوکرا..
بر تو و حریم تو درود
با ظهور مهدی زودِ زود
ما میایم مدینه دست جمع
با نابودی آل سعود
يا امام مجتبی حسن(۴)
#مجتبی_دسترنج_ملتمس
#واحد_امام_حسن_ع
کانال روضه دفتری👇 ایتا وتلگرام
••✾•🌿🌺🌿•✾••
@rozeh_daftari1
روضه امام حسن مجتبی ع همراه با گریز
بر درد دل خلق طبیب است حسن
هرچند زدرد وغم نصیب است حسن
مهدی به کنار قبر او می گرید
تا خلق نگویند غریب است حسن
دلها را روانه ی مدینه کنیم براغربت امام مجتبی ع
اشک بریزیم،
زینب (س) فکر میکرد برادرش مثل دفعه های قبل میخواهد زهر راپس بیاورد . بایک امیدی طشت آورد ، ولی ناگهان متوجه شد پاره های جگر آقا درون طشت است ..ای وای برادم ….ای وای حسنم …..اینجا حضرت زینب (س) خودش طشت آورد ؛ ولی یک جا برایش طشت آوردند . طشت طلا سر بریده ی برادر ….مجلس یزید …مجلس نامحرمان …چوب خیزران ….
از دو طشت آمد صدای شورو شین
گاهی از طشت حسن ؛ گاه از حسین
برسر آن طشت قاسم سینه چاک
عابدین در شام بود از غم هلاک
گرزلبهای حسن خون میچکید
خورده لبهای حسین چوب یزید
تکیه بردوش حسین زد مجتبی
بود بالین حسین خاک کربلا
منبع:كتاب گریزهای مداحی،نویسنده: محمد هادی میهن دوست
کانال روضه دفتری👇 ایتا وتلگرام
••✾•🌿🌺🌿•✾••
@rozeh_daftari1
روضه و توسل جانسوز _ویژۀ هفتم صفر شهادت کریم آل الله امام حسن مجتبی علیه السلام _96_سید مهدی میرداماد
خواندن روضه ات از بس که جگر می خواهد
کار هر بی هنری نیست ؛ هنر می خواهد
یا کریمی به تمنای کریمی که تویی
پرشکسته به بقیع آمده؛ پر می خواهد
* ای خدا! چی میشه ما یه غروب هفت صفر پشت پنجره های بقیع،اصلاً قول میدیم داد نزنیم،قول میدیم بلند گریه نکنیم،همین جوری فقط به سینه بزنیم،بگیم:ای غریب آقا....*
ابرها روی مزارت دلشان می گیرد
باد هم از سر کوی تو خبر می خواهد
گرچه بی شمع و چراغ است مزار تو ولی
شبِ ماتم زدگان از تو سحر می خواهد
ای وجودت همه اکسیر نفهمیده تو را
یارت از دشمن اگر کیسه ی زر می خواهد
*نوشتن یه کنیزی یه شاخه گُل داد به آقا امام حسن مجتبی،آقا گل رو گرفت،فرمود:تو در راه خدا آزادی،دیگه نمیخواد کنیزِ این خانه بشی...گفتن:آقا! یه شاخه گل داد آزادش کردید؟ فرمود:آری او به اندازه کَرَمِش به ما عطا کرد،ما هم به اندازه ی کَرَمِمون...
یا امام حسن! به ما هم یه کربلا بده...دلِ ما پرپر میزنه برا کربلا....به داداشت حسین سفارش مارو بکن،شما برادر بزرگِ حسین هستید،شما امام او هستید...*
حرز بازوی پسر داشت نشان از این که
سرفرازی همه جا اذن پدر می خواهد
*قاسم هی رفت و اومد دید عمو به این راحتی اجازه نمیده،برگشت پیش مادرش،مادرش گفت:حالا که کار به اینجا کشید بذار این حرز رو برات باز کنم،ببین رو بازوت بابات برات چی یادگاری گذاشته،برات دست خط نوشته...
ابی عبدالله تا نگاه کرد به دست خط برادرش،اشک ریخت،قاسم رو بغل کرد،عبارت میگه:این عمو و برادر زاده تو بغل هم گریه کردن"حتی غُشِیَ علیهما..." اینقدر حسین گریه کرد از حال رفت...این جا یه بار قاسم رو بغل کرد از حال رفت،قاسمی که سالم بود،زخم نداشت،ساعتی بعد همین قاسم رو از زیر پای اسب ها...سینه ی شکسته اش رو به سینه چسباند...یه صحنه ای دید ابی عبدالله شروع کرد داد زدن"کانَ یَفحَصُ بِرِجلَیه..." دید این بچه هی داره پاهاش رو میکشه رو زمین،هی میگه: عمو استخونام شکست...
حسین....وسط شعر امام حسن دلت رفت کربلا... این دلم تنگم عقده ها دارد....*
صحبت از عاشقی قاسم و عبدالله است
صحبت از وادی عشق است که سر می خواهد
روضه ات با جگر و تشت فقط کامل نیست
روضه ات بی کسی و کوچه و در می خواهد
می زد مرا مغیره و یک تن به او نگفت
زن را کسی مقابل شوهر نمی زند
*یه صحنه ای که هیچکی ندید،به هیچکی نگفت...یه موقع است یه صحنه ای رو می بینی برا این و اون میگی،دلت آروم میشه،اما مادرش فاطمه گفت:حسن جان! مواظب باش حرفی از کوچه به کسی نزنی...
یه لحظه میگه:دیدم مادرم قدم هاش رو بُرد عقب،نمیدونم چی از رو سرم رد شد،صدایی شنیدم، مادرم محکم به دیوار خورد...افتاد رو خاکِ کوچه...وای مادرم...روضه امام حسن همینِ...وای مادرم...*
کانال روضه دفتری👇 ایتا وتلگرام
••✾•🌿🌺🌿•✾••
@rozeh_daftari1
#امام_حسن
چشمی که در مصیبتتان تر نمی شود
شایسته شفاعت حیدر نمی شود
چشم همیشه ابریتان یک دلیل داشت
هر ماتمی که ماتم مادر نمی شود
مرهم به زخمهای دل پر شراره ات
جز خاک چادر و پر معجر نمی شود
یک عمر خون دل بخورد هم کسی دگر
والله از تو پاره جگر تر نمی شود
یک طشت لخته های جگر پاره های دل
از این که حال و روز تو بهتر نمی شود
یک چیز خواستی تو از این قوم پر فریب
گفتند نه کنار پیمبر نمی شود
گل کرد بر جنازة تو زخم سرخ تیر
هرگز گلی شبیه تو پرپر نمی شود
پر شد مدینه از تب داغ غمت ولی
با کربلا و کوفه برابر نمی شود
زینب کنار نیزه کشید آه سرد و گفت
سالار من که یک تن بی سر نمی شود
دیگر تمام قامت زینب خمیده بود
از بس که روی نیزه سر لاله دیده بود
👇
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@madahi_moharram
#امام_حسن
قلم به دست شدم تا كه از شما بنويسم
ولى بگو چه نويسم؟تو را كجا بنويسم؟
قلم به صفحه ى دل ميزنم به لطف تو و
از اقتدار بلندت به كبريا بنويسم
هنوز پرچم تو بين أولياء بالاست
من از مقام شما بين أنبياء بنويسم
به جان حضرت زهرا كه جات پيش خداست
تورا به عرش نويسم؟كجا تورا بنويسم؟
تو آسمان اباالفضل و آفتاب حسينى
به خط نستعليق اين وقار را بنويسم
غريب بودن اين طايفه يقين إرث است
كنار اسم تو بايد رضا رضا بنويسم
ولى به جان خودت غربت تو بى همتاست
ز پاره هاى جگر نه!ز كوچه ها بنويسم
از آن دمى كه تو بودى و مادرت بود و
از أزدحام و از آن مردِ بى حيا بنويسم
قلم به دست من انگار بيد مجنون است
نخواست تا كه از آن ضرب بى هوا بنويسم
نخواست تا كه از آن بغض در گلو گويم
نخواست تا ز غلاف و ز ضرب پا بنويسم
نخواست تا بنويسم كه راه را گم كرد
نخواست تا كه از آن گوشواره ها بنويسم
همين بس است بگويم حسين بى سر شد
نبود قسمت من تا ز بوريا بنويسم
آرمان صائمى
👇
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@madahi_moharram
#امام_حسن
دامنِ چشمِ من از گریه به دریا اُفتاد
چشم زخمی شده از کارِ تماشا اُفتاد
پارههایِ جگرم میچكد از كُنجِ لبم
عاقبت قرعه به نامِ منِ تنها اُفتاد
باز هم خاطره هایم همگی زنده شدند
راهِ من باز بر آن كوچهی غمها اُفتاد
یادِ آن کوچه که با مادر خود میرفتم
به سَرَم سایهای از غربتِ بابا اُفتاد
کوچه بن بست شد و در دلِ آن وانفسا
چشمِ نامرد به ناموسِ علی تا اُفتاد
آنچنان زد که رَهِ خانهی خود گُم كردیم
آنچنان زد که به رخسارهی گُل جا اُفتاد
گاه می خورد به دیوار و گَهی رویِ زمین
چشمِ زخمی شده از کار تماشا اُفتاد
من از آن دست کشیدن به زمین فهمیدم
گوشواری که شکسته است در آنجا اُفتاد
شانه ام بود عصایش ولی از شدت درد
من قدم خم شد و او هر قدم اما اُفتاد
حسن لطفی
👇
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@madahi_moharram
#امام_حسن
#نذر_شهادت_غریب_مدینه
#امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام
#با_سبک_یا_حسین_غریب_مادر
این چه صبر و چه سکوته که لبِ تو وا نمیشه
غمِ تو چِقد بزرگه که تو سینه جا نمیشه
ردِِّ اشکای تو امشب مونده توو چِشِ ستاره
جگرت توو تشتی از خون میریزه چه پاره پاره
الهی هیچکی نبینه، غمِ این روزای غربت
تو، توو خونِ دل بغلتی خواهرت کنه نظاره
یا حسن غریب مادر، یا حسن غریب مادر
امون از غم مدینه، ماجرای کوچه و در
تا به حال کسی ندیده بریزه خون اینجور از لب
این چنین شعله کشه یه کبوتر تو آتیشِ تب
هر چی از شرحِ تو گفتم رسیدم به عمقِ غربت
همسرِ تو جامِ زهر و بنوشونه جای شربت
متحیرم آقا جون، زنی از سرِ لجاجت
که دلش چیجوری اومد به شما کنه خیانت
یا حسن غریب مادر، یا حسن غریب مادر
امون از غم مدینه، غم داغِ یاس پرپر
آقا جون کارِتو ساخته نیشِ زهرِ مارِ خونه
آهِ تو چه آتشینه دلِ سنگ و میسوزونه
شعله شعله آه هجومِ تیرای نفرت و کینه
اشکِ تابوتت در اومد الهی خواهر نبینه (2)
آخه صبر هم حدی داره همه بوده ارثِ مادر
چرا دیگه جا نداری تو، توو آغوشِ پیمبر (2)
یا حسن غریب مادر، یا حسن غریب مادر
امون از غمِ مدینه، امون از غلاف و خنجر
#هستی_محرابی
👇
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@madahi_moharram
نوحه #سنتی #امام_حسن مجتبی علیه السلام
غرق ماتم شد مدینه
آتش افتاده به سینه
از غم داغ سبط پبمبر
میزند شیعه بر سینه و سر
یا حسن جان حسن جان حسن جان
زهر کین برده توانش
گشته عالم نوحه خوانش
قلب زهرا و حیدر شکسته
رشته ی قلب زینب گسسته
یا حسن جان حسن جان حسن جان
مهر تو آب و گل ما
ای کریم آل طاها
تربت خاکی و بی چراغت
میزند شعله بر سینه داغت
ای حسن جان حسن جان حسن جان
زهر کین شد حاصل من
همسرم شد قاتل من
گرچه از هجر و دوری حزینم
قاتل مادرم را نبینم
یا حسن جان حسن جان حسن جان
الوادع ای خواهر من
ای شبیه مادر من
ناله کم در عزای حسن کن
گریه بر کشته ی بی کفن کن
یا حسن جان حسن جان حسن جان
حسین کریمی نیا
👇
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@madahi_moharram
#امام_حسن
ای مادری ترین پسر فاطمه، حسن!
ای مجتبی ترین ثمر فاطمه، حسن!
آن مقتدا که هیچ کَسَش اقتدا نکرد
با این که هست تاج سر فاطمه، حسن!
وقتی که در مدینه غریبش گذاشتند
یعنی شکست بال و پر فاطمه، حسن!
حتی صدای تو به سپاهت نمی رسید
یعنی شکسته شد کمر فاطمه، حسن!
روزی که مادر تو به کوچه ز پا فتاد
چشم تو دید درد سر فاطمه، حسن!
در ناله ها و نافله های شبش کسی
چون تو ندید چشم تر فاطمه، حسن!
در بین اهل بیت، خدایی خودت بگو
مثل تو کیست خونجگر فاطمه، حسن!
چون تو کسی که چادر خاکی ندیده است
ای قامتت عصا به بر فاطمه، حسن!
سیلی به پیش چشم تو بر مادرت زدند
دیوار بود و زخم سر فاطمه، حسن!
زهرا اگر که شد سپر مرتضی علی
آری تویی، تویی سپرِ فاطمه، حسن!
الحق که از حسین تو هستی غریب تر
این غربت است، در نظر فاطمه، حسن!
یک یار هم کنار تو روز وفا نماند
در غربتی تو هم اثر فاطمه، حسن!
یک عمر خونِ دل ز گلویت به تشت ریخت
ای پاره پارۀ جگر فاطمه، حسن!
👇
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@madahi_moharram
مرغ شب میرود و انجمن آماده کنید
خانه را بَهر ِ عزای حسن آماده کنید
بر نیاید دگر از دست طبیبان کاری
کارم از کار گذشته کفن آماده کنید
مخفی از زینب و طفلان حرم تابوتی
بهر تشییع غریب وطن آماده کنید
تا تنم جای بگیرد به جوار زهرا
بروید و به بقیع قبر من آماده است
چشم پوشید ز من مادر من منتظر است
تیرباران شدن این بدن آماده کنید
👇
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@madahi_moharram
Hossein.sibsorkhi.Ghadam.Ghadam(320).mp3
5.6M
#مداحی قدم قدم با یه علم #واحد
#حسین سیب سرخی
🏴🍂🏴🍂🏴🍂🏴🍂
قدم قدم با یه علم
ایشاالله اربعین میام سمت حرم
با مدد شاه کرم
ایشالله اربعین میام سمت حرم
میباره اشک چشمام نم نم
رو دوشم کوله باری از غم
میبینم هر کیو این روزا
داره آماده میشه کم کم
سختی راحت میشه تو این راه
منتظر مونده بودم چند ماه
راهی میشم با یک سربند
لبیک یا اباعبدالله
قدم قدم با یه علم
ایشاالله اربعین میام سمت حرم
با مدد شاه کرم
ایشالله اربعین میام سمت حرم
حال من احسن الاحوال
زیارت افضل الاعمال
کوری دشمنا این حرکت
با شکوه تر میشه هر سال
با ذکرت یا حسین می جوشم
عمریه عاشق شش گوشم
میگیرم توی رویا هر شب
ضریح تو رو در آغوشم
قدم قدم با یه علم
ایشاالله اربعین میام سمت حرم
با مدد شاه کرم
ایشالله اربعین میام سمت حرم
عشق فقط یه سرزمین
کرب و بلا برتره از عرش برین
حاجت من شده همین
زیارت الحسین یوم الاربعین
قدم قدم با یه علم
ایشاالله اربعین میام سمت حرم
با مدد شاه کرم
ایشالله اربعین میام سمت حرم
👇
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@madahi_moharram
13921008_7933_128k.mp3
4.61M
📼 انسان ۲۵۰ ساله | ویژگیهای مبارزه امام حسن علیهالسلام
🏴 انتشار به مناسبت هفتم صفر؛ سالروز شهادت امام حسن مجتبی علیهالسلام
کانال روضه دفتری👇 ایتا وتلگرام
••✾•🌿🌺🌿•✾••
@rozeh_daftari1
بزرگواران عضو گروه بشین درخواستی داشتین روگروه پاسخ داده میشود
💐💐💐💐💐
(لینک ابر گروه مجمع محبان اهلبیت علیهم السلام) ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/2740453387Cca7ea66bc5
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یا زینب سلام لله😭
👇
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@madahi_moharram
اشعار بسیار زیبای امام زمان عج
دعای ندبه
❤️🌹❤️
بسم رب ّ المهدی عج
اباصالح التماس دعا هر کجا رفتی یاد ما هم باش
نجف رفتی کاظمین رفتی کربلا رفتی یاد ما هم باش
به دیدارقبر بی شمع مجتبی رفتی یاد ما هم باش
به دنبال قبر مخفی از کوچه ها رفتی یاد ما هم باش
همان لحظه که به احوالش از نوا رفتی یاد ما هم باش
کنار قبر ابوالفضل با وفا رفتی یاد ما هم باش
سر قبر قاسم و قبر عمه ها رفتی یاد ما هم باش
برای بوسیدن آن دردانه ها رفتی یاد ما هم باش
شدی محرم در مراسم حج یا صفارفتی یاد ما هم باش
به هرجا رفتی برو مهدی هر کجا رفتی یاد ما هم باش
*
به جای ما هم زیارت کن عمه ات را در کنج ویرانه
دعا کردی از برای فرج التماس دعا یاد ما هم باش
نماز حاجت که میخوانی از برای فرج یاد ما هم باش
به جای ما هم زیارت کن عمه ات را در کنج ویرانه
بزن بوسه جای ما روی قبر عباس و اکبر و اصغر
شب جمعه کربلا رفتی یادما هم کن چون زدی بوسه
بغل کردی قبر مادر را جای ما هم او ار زیارت کن
زیارت نامه که میخوانی در کنار آن تربت خاموش
مدینه رفتی به پابوس قبر پیغمبر مادرت زهرا
به یاد این نوکر درب آستان رفتی یاد ماهم باش
❤️🌹❤️
همه جا بروم به بهانه تو
که مگر برسم در خانه تو
همه جا دنبال تو می گردم
که تویی درمان همه دردم
یا ابا صالح مددی مولا
نشوم به جز از تو گدای کسی
بی ولای تو من نکشم نفسی
که تو لیلای من مجنونـــــی
همه هستی من دلخونــــــی
یا ابا صالح مددی مولا
اگرم نبود دل لایق تو
نظری که دلم شده عاشق تو
به خدا هستی همه هستم
به تو دل بستم به تو دل بستمیا ابا صالح مددی مولا
دل خود زده ام گره بر در تو
چه شود که رسم بر محضر تو
من نا قابل به تو دل بستم
نکشی دامان خود از دستم
یا ابا صالح مددی مولا
نشوم به جز از تو گدای کسی
بی ولای تو من نکشم نفسی
که تو لیلای من مجنونـــــی
همه هست من دلخونــــــی
یا ابا صالح مددی مولا
❤️🌹❤️
شده صبح جمعه من و تو دل گرفتار روی ماهت شد .
اسیر آن خال هاشمی و مستمند نیمه نگاهت شد .
کدامین صحرا تو خیمه زدی تا که آواره سوی آن باشم .
گدای دلخسته را بنگر سائل خاک خیمه گاهت شد .
اسیر دردم نما مهدی
بیابانگردم نما مهدی
یا ابا صالح .
شده صبح جمعه من و تو کی شود یارم از سفر آیی .
سحر خیز کعبه دل من شمع محفل من ، کی ز در آیی .
به گرمی دست با کرمت آشنایم کن، مبتلایم کن .
به پیش چشم گدای غریب می شود آیا جلوه گر آیی .
اسیر دردم نما مهدی
بیابانگردم نما مهدی
یا ابا صالح .
شده صبح جمعه من و تو ای نگار دلم با وفا مهدی .
دلم خواهد همره ره تو شوم تا دیار آل عبا مهدی .
بگیری دست مرا ببری تا قدمگاه کوثر نیلی .
مرا در آن کوچه های جفا با غمت سازی آشنا مهدی .
سحر خیز تربت مادر اذان گوی غربت مادر یا ابا صالح .
اسیر دردم نما مهدی
بیابانگردم نما مهدی
یا ابا صالح .
شده صبح جمعه من و تو دل گرفتار روی ماهت شد
اسیر آن خال هاشمی مستمند نیمه نگاهت شد کدامین صحرا تو خیمه زدی تا که آواره سوی آن باشم
گدای خسته را بنگر سائل خاک خیمه گاهت شد
نصیب ما شد پریشانی
شدم همچو تو بیابانی
ابا صالح یا ابا صالح
شده صبح جمعه من وتو کی شود یارم از سفر آیی
سحر خیز کعبه دل من شمع محفل من کی ز در آیی
به گرمی دست باکرمت آشنایم کن مبتلایم کن
به پیش چشم گدای غریب می شود آیا جلوه گر گردی
بگو هستی در کجا مهدی
به جان زهرا بیا مهدی
یا ابا صالح یا ابا صالح
صبح جمعه چشم در راهیم ما ای عاشقان
یار با ما وعده دیدار دارد جمعه ها
چشم های منتظر با اشک های عاشقی
هر نگاهش حرف ها بسیار دارد جمعه ها
آفتابا امرکن تا ابرها پنهان شوند
آسمان بر تابشت اصرار دارد جمعه ها
بی تو دلتنگیم جان مادرت زهرا بیا
بی تو دیگر حالت تکرار دارد جمعه ها
دلخوشم با جمله ای سرشار ازعشق و امید:
یار با ما وعده دیدار دارد جمعه ها
این الطالب بدم المقتول بکربلا...
چشمم به انتظار تو تر شد نیامدی اشکم شبیه خون جگر شد نیامدی
گفتند که جمعه می رسی از راه عمرم در این قرار به سر شد نیامدی
ای یادگار علی و نور چشم فاطمه ای آخرین ذخیره طاها نیامدی
یا صاحب الزمان...
آی مردم ... صبح جمعه همه با یه امیدی اومدید و امام زمان و صدا می زنید... خدا امید هیچ بنده ای رو نا امید نکنه... اما بمیرم برای اون آقایی که کنار نهر علقمه امیدش نا امید شد... یا ابالفضل... به اهل حرم قول داده بود آب بیاره... مشک رو پر از آب کرد سوار بر مرکب به سوی خیام حرکت کرد... از روبرو کسی جرئت نداشت بیاد، نانجیبی از پشت درختان حمله کرد و با یک ضربه شمشیر دست راست قمر بنی هاشم رو قطع کرد... مشک رو به دست چپ داد... هنوز امید داشت... دست چپ رو هم قطع کردند... خم شد و مشک را به دندان گرفت ... هنوز در دل امید داشت... اما ناگهان تیری آمد و بر مشک نشست و آبها بروی زمین ریخت... آه امید آقا ابالفضل نا امید شد... از حرکت ایستاد(انگار بدون آب دیگه نمیخواد به خیمه ها برگرده)... تیر دیگری بر چشم قمر بنی هاشم نشست... یه نامردی با عمود آهنین چنان بر فرق ابالفضل زد.... یا امام زمان عموی شما دست در بدن نداره... از بالای اسب با صورت بر زمین افتاد... اینجا بود که صدای ناله ابالفضل بلند شد... «یا اخا ادرک اخاک» ای حسین برادرت را دریاب...
حسین خودش رو بالای سر برادر رساند...
صدا زد داداش؛ پاشو بریم به خیمه نذار که دشمن به ما بخنده
داداش؛ آب به خیمه نرسید فدای سرت حسین قامتش خمید فدای سرت
صدا زد حسین قسم ات میدم تا من جان در بدن دارم منو به خیمه نبری... آخه من به سکینه قول داده بودم آب ببرم ولی نشد...
ای حسین...
موضوعات مرتبط: گریزهای دعای ندبه
🎧 #واحد بسیار دلنشین و زیبا❣
🎼 غروب جمعه اس دوباره دل تنگم...
🎤 #کربلایی_جواد_مقدم
🌙 #جمعه_های_مهدوی
💔انتظار منو آواره کرده
💔هجر یار تو دلم خونه کرده
#نوای_مهدوی
🎙بازهم جمعه آمد و بی تو، ندبه های فراق میخوانیم(نجوا با امام زمان"عج")
❤️مهدے جان❤️
درد فراق، ساده مداوا نمی شود
باید به هم رسید، و الّا نمی شود
از شنبه بسته ایم به جمعه دخیل اشک
تا تو نیایی این گره ها وا نمی شود
هر شب به این امید که یک آن ببینمت
کوچه به کوچه می دوم اما نمی شود
بی خود دلم خوش است به اشعار انتظار
این شعرها برای من آقا نمی شود
یک گوشه چشم تو دل ما را ربود و برد
مجنون که بی خود عاشق لیلا نمی شود
مثل منِ گدا سر کویت زیاد هست
اما کریم مثل تو پیدا نمی شود
🍃*اللهم عجل لولیک الفرج*🍃
🌺🌺🌺🌺
🌺🌺🌺
🌺🌺
♥️با آتش فراقت، دود از سخن برآيد
♥️هم دل رود ز دستم، هم جان ز تن برآيد
♥️اي شمع انجمن ها! در بين جمع تنها
♥️بي آتش تو فرياد از انجمن برآيد
♥️بوي تو گر برد باد، در مصر ز اشتياقش
♥️جان هزار يوسف از پيرهن برآيد
♥️در ملک حق پرستي، هر کس بتي پرستد
♥️بازآ که بت شکستن، از بت شکن برآيد
♥️تا چند جاي باران، اشک از دو ديده ريزد؟
♥️تاکي به جاي لاله، خون از چمن برآيد؟
♥️ترسم ز اشتياقت، آهي کشم ز سينه
♥️آن سان که بعد مرگم، دود از کفن برآيد
♥️گر با هزار شمشير، قلب مرا شکافند
♥️از هر هزار زخمم، يابن الحسن برآيد
♥️گويي بسوز، سوزم، گويي بساز، سازم
♥️هم سوختن ز عاشق، هم ساختن برآيد
♥️هر گه که گويم از تو، هر جا که خوانم از تو
♥️ياقوتم از دو ديده دُرّ از دهن برآيد
♥️تا "ميثم" شمايم، تا از شما سرايم
♥️کار هزار شمشير، از نطق من برآيد
یا مهدی(عج).............💕
💞از روزها من جمعه ها را دوست دارم
این جمعه های آشنا را دوست دارم
هر صبح جمعه ندبه میخوانم برایت
ازکودکی ام این دعا را دوست دارم
امروز و فردا می کنم شاید بیایی
حتی همین تردیدها را دوست دارم
شبهای جمعه تا سحرهایش کجایی؟
کرب و بلایی؟ کربلا را دوست دارم
بین دعاهایی که می خوانم برایت
"آقا بیا - آقا بیا" را دوست دارم💞
#امام_زمان_ارواحنا_فداه
وقتی که یادت نیستم، بی اعتبارم
وقتی به تو ایمان ندارم، بی قرارم
الحق و الانصاف کم فکر تو هستم
از بس که بر این نفس وامانده دچارم
شاید که از چشم تو افتادم که این طور
دیگر زمان معصیت بی اختیارم
یابن الحسن، با غفلتم سرمایه ام سوخت
رحمی نما، آتش گرفته کوله بارم
باشد بزن اما دگر رو برمگردان
شرمنده ام من از گناه بی
ذکر توسل در دعای ندبه
#روضه
#گریز_دعای_ندبه
برای امام زمان(عج)
❤️❤️❤️
جمعهها ندبه کنان ندبه ز سر میگیرم
با توسل به پر شال تو پر میگیرم
خیمهات را بکجا جمعه سراپا کردی
من ز باد سحری از تو خبر میگیرم
من دعاگوی توهستم کهخدا یارتباد
تا ز چشمان تو من اذن سفر میگیرم
چشمهایت شده گلگون ز غم کرببلا
منازاینگریهی هرجمعه ثمرمیگیرم
گریه بر مشک و علم گریه به حال سقا
من از این روضه جانسوز اثر میگیرم
با دعا بهر فرج زندگیم بیمه شد
من زآه سحریخون زجگر میگیرم
#_گریز_ندبه
گریزشماره هفده ،دعای ندبه
فبلغه منا تحیة و سلاما.
خدایا ! همین الان در این صبح جمعه ، سلام و تحیت ما رو در پاکتی از نور توسط ملائک خودت به دست مهدی (ع) برسان ! سلام ما رو به آقامون برسون! آی ملائک به آقامون بگید که دلتنگش هستیم ، بگید که دلمون براش یه ذره شده ، بگید که فلانی التماس دعا داره ! آی مردم ! آی ندبه خونها سلامتون به امام زمان (ع) دائمی باشه ! هر روز صبح که از خواب بیدار میشید اول روز به آقا سلام کنید ! روزتون رو با سلام دادن به ارباب شروع کنید ! بخدا این سلام ها جواب داره یه روز به دردت میخوره ، اگه روزی آقا ظهور کرد و ما نبودیم ، خدا ملک خودشو میفرسته بالای سرمون میگه فلانی ! بلند شو از قبر بیرون بیا ! آقات ظهور کرده ، مگه نمیخواستی در رکابش باشی ؟ مگه نمیخواستی براش سربازی کنی ؟ مگه انتظارشو نمی کشیدی ؟ مگه همیشه صداش نمیزدی ؟ مگه هرهفته صبح جمعه نمی اومدی برای غریبی آقات گریه میکردی ؟ حالا بلند شو بیا ! آقا منتظرته ! به به چقدر قشنگه آدمو از قبر بیرون بکشند تا برای امام زمانش سربازی کنه ! اینجاست که حضوری خدمت آقا میرسیم سلام میدیم و کفن پوش حاضریم جانمونو براش نثار کنیم
❤️❤️❤️
بروزترین
کانال نوحه و روضه دفتری👇👇
••✾•🌿🌺🌿•✾••
@rozeh_daftari1
🔸️جمعههایی انتظار
سحر رسید و به ندبه ترا صدا کردم
برای آمدنت من خدا خدا کردم
مسافر سحرم کی رسی تو از این راه
ز دوریت همه شب همچو نی نوا کردم
دعای ندبه دعای سمات خواندم و بعد
به گریه بین دعایم ترا دعا کردم
گریز روضه زدم در دعا به یاد حسین
میان روضه فقط یاد کربلا کردم
کنار شط فرات از عطش لبم خشکید
در آن زمان که به یاد شه وفا کردم
شه وفاست علمدار دشت کرببلا
برای ساقی طفلان عزا به پا کردم
فراز روضه رسیده به روضه سقا
که ناله از تن و دستش جداجدا کردم
#مرتضی_محمودپور
(گریز دعای ندبه)
این الطالب بدم المقتول بکربلا...
یا امام زمان کی میای انتقام خون به ناحق ریخته شده جدت غریبت حسین و بگیری
انتظار خیلی سخته...
اون لحظات آخر عصر عاشورا در خیمه ها چه گذشت... همه منتظر... دل اهل حرم پر از دلهره... اما یه وقت صدای شیحه ذوالجناح آمد ... بعضی ها خوشحال شدند، گفتند اباعبدالله برگشته...
همه از خیمه ها بیرون دویدند آه ولی سالار زینب را ندیدند...
اسب بی صاحب ابا عبدالله به خیمه ها برگشت... زین واژگونه... بدن ذوالجناح پر از زخم و نیزه شکته است...
ناله و شیون زنان و کودکان بلند شد...
زبون گرفتن ها شروع شد... یکی می گفت ذوالجناح تو که بی وفا نبودی بابای منو چکار کردی... یکی می گفت ذوالجناح بگو ببینم بابای من تشنه بود آیا آب بهش دادند یا نه... اما زینب خودش رو دوان دوان بالای بلندی رساند... دید در وسط میدان تو گودی قتلگاه یه همهمه ای به پاست... نیزه ها و شمشیرها همه یک جا فرود میاد... آه بدن حسین فاطمه رو تکه تکه کردند... سر پسر پیغمبر رو از بدنش جدا کردند... نانجیب دستور داد اسبها رو نعل تازه زدند بدن شهدا رو پامال سم اسبان کردند... کاری کردند که وقتی زینب(س) رفت تو گودی قتلگاه، بدن برادر رو نشناخت ... هی این طرف و آن طرف رو نگاه می کرد... یه وقت چشمش به یه بدن بی سر غرق به خون افتاد... متعجبانه ناله زد ... هل انت اخی؟... آیا تو حسین منی...
ای حسین...
زینت دوش نبی روی زمین جای تو نیست خار و خاشاک زمین محفل و مأوای تو نیست
من ز طفلی بر سر دوش نبی دیدم تو را از چه بگرفتی کنون بالای نی منزل حسین
************************************************
(گریز دعای ندبه)
این الطالب بدم المقتول بکربلا...
صاحب عزا کجایی، کی می شود بیایی در صبح آشنایی، ای جلوه خدایی
در ماتم عزای، کرب و بلا نشستی ای یار کربلایی، گویم سرت سلامت
از دیده خون فشانی، در ماتم حسینت ای منتقم کجایی، گویم سرت سلامت
یا امام زمان من نمیدونم کدوم مصیبت کربلا بیشتر دل شما رو می سوزونه ... اون چه مصیبتیه که در زیارت ناحیه مقدسه می فرمایید؛ شب و روز در مصیبت جد غریبم حسین گریه می کنم، اگه اشک چشمام تمام بشه خون گریه می کنم... وقتی از امام سجاد(ع) سوال شد در کجای حادثه کربلا بیشتر به شما سخت گذشت، سه بار فرمود؛ الشام الشام الشام. امان از مصیبت اسارت عمه جان شما زینب...
آه بمیرم، برای اون لحظه ای که امام حسین از اسب بر زمین افتاد... تا اون نامردها دیدند دیگه کار آقا تمومه، دیگه توان نداره، هلهله کردند... به سمت خیمه های اباعبدالله هجوم بردند... این زنان و کودکان بی پناه سر به بیابونها گذاشتند... امان از مصیبت اسارت اهل حرم... امان از تازیانه ... امان از زخم زبان و دشنام...
ای حسین...
حسین آرام جانم حسین روح و روانم
دگر طاقت ندارم حسین بی تو نمانم
حسین بی تو چه سازم...
************************************************
منظر دلهای ماست کرب و بلای حسین مرغ دل ما زند پر به هوای حسین
تشنه گه کربلا مهر و مدد زد به عشق جنت اعلای دل صحن و سرای حسین
ملک سلیمان بود در نظرش بی بها هر که گدایی کند پیش گدای حسین
بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا بر دلم ترسم بماند آرزوی کربلا
تشنه آب فراتم ای اجل مهلت بده تا بگیرم در بغل قبر شهید کربلا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
السلام علیک یا ابا صالح المهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف
قدم قدم پای علم...........
🌴اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج بحق زینب سلام الله علیها 🌴
🥀التماس دعا🥀
💫اوخواهدآمد
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
❤️اَللّهمَّ اجعَل عَواقِبَ اُمورِنا خَیراً❤️
👇
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@madahi_moharram
🍂🍁🔴 روضه و توسل جانسوز _ ویژۀ شَهادت اباالرِضا آقا موسی ابنِ جَعفر علیه السلام و حرکت قافلۀ حضرت اباعبدالله علیه السلام_ حاج حسن خلج 🔴🍁🍂
•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
‼️توجه ‼️:
جهت استفاده ، روضه ها حتما به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
اینقدر آقا موسی بن جعفر امروز دلواپس معصومهش بود ... لحظه های آخر ، سرش رو دامن امام رضا ، هی میگفت رضاجان ، حواست بهش باشه ... معصومۀ من مثل گلِ ... معصومۀ من طاقت بی احترامی نداره ...
هی امام رضا میگفت آقا خیالت راحت باشه ... بابا، خودم مثل شیر بالا سرش هستم ... و همینجور هم بود ...
اما دلها بسوزه برای حسین ... میخوایم خیلی گریه کنیم امروز ...
چُنان در خیمه ها آتش به پا شد
که آتش هم به وحشت مبتلا شد
چی میخوای بگی ... صحبت دختره دیگه ... دختر حسین و دختر موسی بن جعفر ...
چُنان آتش به وحشت مبتلا شد
که دامنها ، پناهِ شعله ها شد
طفل یتیمی زحسین گم شده ... ساربان ساربان ( به یاد شام غریبان)
همه روضه خون بشید ...
طفل یتیمی زحسین گم شده ... ساربان ساربان
قامت زینب ز ألم خم شده ... ساربان ساربان
نمیدونم کدوم دل گوشه کنار مجلس، مجلسو نگه داشته ... همینقدر میدونم این سفره ، یه سفره خصوصی بود برای خصوصیا ... رفتنیا رفتند، بقیه رو زینب نگه داشته ...
ماه رجبُ ماهِ زیارتی امام حسین ... امشب، فردا شب ، کاروان ابی عبدالله راه میفته ... دست زن و بچشو میگیره توی این بیابونا ...
ابن عباس ، محمد حنفیه،(هرکسی بوده نمیدونم) مثل امشب اومد جلوی قافله ابی عبدالله رو گرفت توی مدینه ...
آقا ...
کجا میبری این زن و بچهرو ؟! ...
فرمود برو کنارم مأمورم ... جدم دستور داده باید برم کربلا وعده دیدار دارم ...
آقا ...
میخوای بری ، برو ... زن و بچه رو کجا میبری؟! زینب رو کجا میبری؟! ... این بچه های قد و نیم قد دیگه چرا ؟! ...
تا این حرفو زد یه وقت دیدن پردهی محمل زینب رفت کنار ... خانم سرشو بیرون آورد ...
ابن عباس برو کنار ... حالا دیگه کارت به جایی رسیده بین من و حسین میخوای جدایی بندازی ؟! ... من هرجا حسین بره میرم ...
••• ┄┅═══✼🌹✼═══┅┄ •••
••• ┄┅═══✼🌹✼═══┅┄ •••
ای حسین ...
خدارو شکر ... روزیت شد با این قافله همسفر بشی ... عاشورا کربلا باشی ان شا الله ... هیچ بعید نیست بخدا ...
یک روز میرسد که در آغوش گیرمت
هرگز بعید نیست، خدا را چه دیده ای !
کاروان راه افتاد ، چه کاروانی ...
تو یه محمل لیلا نشسته... گاهی پردهرو کنار میزنه قد و بالای اکبرو نگاه میکنه ...
تو یه محمل نجمه نشسته ... گاهی پردهرو کنار میزنه قد و بالای قاسم نگاه میکنه ...
اما تو یه محمل یه خانومی نشسته ، احتیاج نیست پردهرو کنار بزنه ... جیگرپارهش توی بغلشه ... گاهی ملافهرو کنار میزنه میگه علی اصغر ... ببینم کربلا چه میکنی مادر ...
هرکی میخواد هرچیزی بگیره یا الله ... بسم الله ...
اونی که کربلا میخواد بسم الله ... اونی که معرفتشو میخواد بسم الله ... اونی که عاشقش شده بسم الله ...
علی علی علی ... لای لای علی ...
تو یه محمل یه خانومی نشسته ... گاهی پرده رو کنار میرنه قد و بالای عمو عباسشو نگاه میکنه ... زیر لب میگه الحمدلله ...
همه بیبیها توی محملها نشستند ... نوبت رسید به علیامخدره زینب ... حالا زینب میخواد بیاد سوار بشه ...
ای داد بیداد ...
جوونای بنی هاشم این بازوهای پیچیدهرو بهم گره کردند ، از درب خونه تا کنار محمل ، دیوار ساختند دوطرف ... نکنه دل شب ، چشم نامحرمی به سایهی قد و بالای زینب بیفته ...
خانوم رو با یه جلال و جبروتی آوردند پای محمل ... محمل بلنده ... بی بی زینب چه جوری سوار بشه ؟! ... پله میخواد ...
قمر بنی هاشم اومد زانو خم کرد ... علی اکبر محملرو گرفت ... خوده حسین اومد زیر بقلای زینبرو گرفت ...
آی زینب ...
فلک دارد سرِ آزار زینب
نخواهد گرمیِ بازار زینب
این جلال و جبروترو که دید ، این آسمون تاب نیاورد ...
گفت حالا یه کاری میکنم زینب ... دور فلک چرخید ...
عصر روز یازدهم ...
همین زینب میخواد سوار محمل بشه ... یه نگاه کرد دید یه طرف حسین افتاده ... کنار علقمه عباس افتاده ... خیمه دارالحرب علی اکبر و قاسم ...
خودش یکی یکی بانوانرو سوار کرد ، بچه هارو بغل خانومها سپرد ... حالا نوبت زینبه ...
یه نگاه کرد دید کسی نیست ... صدا زد حسین ... پاشو به داد زینب برس ...
حسین ....
این حسین خیلی کارا ازش برمیاد ...
هزارسال گذشت از حکایت زینب
هنوز مهدی صحرانشین سیه پوش است
••• ┄┅═══✼🌹✼═══┅┄ •••
••• ┄┅═══✼🌹✼═══┅┄ •••
#حاج_حسن_خلج
#روضه_امام_موسی_الکاظم_علیه_السلام
#روضه_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#روضه_حضرت_معصومه_سلام_الله_علیها
•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
کانال روضه دفتری👇 ایتا وتلگرام
••✾•🌿🌺🌿•✾••
@rozeh_daftari1
اربعین حسینی
(سبک : تومشکتو به آب زدی...)
ای ساربان گیتمه دایان ، دشت بلایه چاتمیشام
بوردان حسین عطری گلیر ، من کربلایه چاتمیشام
تعال الله بو تجلّای جاه عشقه
گلور زینب اربعین دوتسون شاه عشقه
یازهرا ، یازهرا (2)
یا فاطمه گل دادیمه ، چوخدور ئوره ک دردیم سنه
یوخدور دوزوم گورمورگوزوم،گورست حسین قبرین منه
جانی چیخار هر بلبلین ، دوشسه یولی بو گلشنه
پرپردی گوللر لاله لر ، اشگیم رواندی دامنه
یولوم دوشدی وعده گاه دلخواه عشقه
گلور زینب اربعین دوتسون شاه عشقه
یازهرا ، یازهرا (2)
من زینبم قارداش حسین ، سنسیز یوزوم هئچ گولمدی
بیلمم ندن غملی باجین ، ویرانسراده ئولمدی
آزاد اولوب اهل حرم ، اما ئوره ک دینجلمدی
گلدی بو قبر اوسته هامی ، نازلی رقیه ن گلمدی
سلامی وار کشتگان آگاه عشقه
گلور زینب اربعین دوتسون شاه عشقه
یازهرا ، یازهرا (2)
هرکس فراتین موجینی ، گورسه باتار اشگ تره
گاهی ربابه وای دئیر ، گه شیر خواره اصغره
یانّام کسیلمیش اللره ، هم ساقی نام آوره
دوشدی اباالفضلین قولی ، اما سو آخدی چوللره
هزار افسوس ابر غم آلتدا ماه عشقه
گلور زینب اربعین دوتسون شاه عشقه
یازهرا ، یازهرا (2)
**
حاج ولی الله کلامی زنجانی
Namahang Mano Karbala 1403 Rasoli [Mohjat_Net].mp3
1.67M
#واحد
#اربعین
#زائر_کربلا
#حاج_مهدی_رسولی 🎤
گرچه باور نمیکنم اما
منم و کربلا خدا را شکر
مردم آقای مهربانم باز
راه داده مرا خدا را شکر
حالا منمو چشم ترمو باران اباعبدالله
حالا منمو کوه غممو درمان اباعبدالله
ای به قربان اباعبدالله
****
کربلایی و مبتلا داری
شهر عشقی برو بیا داری
بر سر قدس و کعبه جا داری
با دو گنبد طلا خدا را شکر
حالا منمو چشم ترمو باران اباعبدالله
حالا منمو کوه غممو درمان اباعبدالله
ای به قربان اباعبدالله
****
هرکه دل بی قرار عباس است
کارِ دل نیست کارِ عباس است
هرکه پروردگار عباس است
اوست تنها خدا – خدا را شکر
درد ما چیست عاشقی مستی
ای که درمان دردها هستی
اینکه لطفت نکرده تا حالا
درد ما را دوا خدا را شکر
حالا منمو چشم ترمو باران اباعبدالله
حالا منمو کوه غممو درمان اباعبدالله
ای به قربان اباعبدالله
شعر: #قاسم_صرافان ✍
#واحد_کربلا
#نماهنگ من و کربلا
#ماه_صفر 1403