نوحه امام هادی علیه السلام سلامِ ما به تو ای قبلهٔ جان همه ابنُ الرّضا،نور چشم علی و فاطمه جان و جانانِ جوادی میکنم با گریه یادی از حدیث غربتِ تو سیّدی امامِ هادی سَیّدی امامِ هادی... به سوگ تو همهٔ اَرض و سَما گریه کرد مادرِ تو با علیّ مرتضیٰ گریه کرد جانِ عالَمین فدایت گِریَم از سوز عزایَت شده اِی مَسمومِ کینه سامرا شد کربلایت سَیّدی امامِ هادی... گریه کند از غمت فاطمه با بوتراب بُرده تو را ‌دُشمنَت میانِ بزمِ شراب خصمِ تو حُرمَت شکسته ای امامِ غصّه دیده در عزایت سوزد این دل از غمِ سَرِ بریده آه و واویلا حسین جان... #امام_هادی #امام_علی_النقی کانال روضه ،نوحه وسخنرانی۱۴ معصوم ع وفرزندانشان وشهید سلیمانی ایتا لینک👇 @nohevarozechahardahmasomsoghandi

🕊⚜️سینه زنی ویژۀ شهادت امام هادی علیه السلام به نفسِ حاج امیر عباسی⚜️ ┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄ به چشمم رهِ گریه وا شد چه شور و بساطی به پا شد به یادِ عزیزان زهرا ، دلم راهیِ سامرا شد عجب سامرایِ غریبی حریمش به رتبه رفیع است بسوزد دلِ گریه کن ها که قدری شبیه بقیع است ... ازین داغِ عظمی ، زند ناله زهرا .. واویلا واویلا .. واویلا واویلا « واویلا ، وا غُربَتا ... » اگر چه عزیزانِ زهرا ، به درد دو عالم طبیبند چه گویم هنوزم به قرآن ، ائمه غریبِ غریبند علی رغم این دشمنی ها ، وَ بی شرمی اهلِ عصیان منِ شیعه هم غافلم از ، مقامات اعلای آنان بیایید شویم یار ، به اولاد زهرا به کسبِ علوم و ، به کار و به تقوی « لبیکَ .. یابن الحیدر ... »

💠 نوحه #زمینه #امام_هادی ✍ به یاد عزیزان زهرا دلم راهی سامرا شد 🎤 امیر عباسی #شهادت_امام_هادی

🏴 مرثیه_امام_هادی 🏴     هرچند نامِ شهر شما،"سُرَّ من رَای"ست امُّ المَصائب"است،دلِ هرکه سامراست نشناختیم قدرِ تو را آنچنان که هست این غربت ازسکوتِ همین شیعۀشماست "ای برتر ازخیال وقیاس وگمان ووهم" نامت حقیقتِ تو و همنام با خداست نامِ شما،"علی" شده و نامِ ما "یتیم" "بابا"حسابِ عشقِ شما کاملاجداست ما وُ "دعای جامعه"و دستِ التماس آقا! شما و "جامعه"ی ما که مبتلاست یا "هادیَ القلوبِ" همه رو سیاه ها امشب،"هدایتِ"دلِ ما،آرزوی ماست 🔸شاعر: عارفه_دهقانی ____________________

یا هادیَ المضلّین... دلنوشته ای خطاب به صاحبِ امشب... شناسنامه ی شیعه بُوَد کلام شما شروع ماه رجب هست با سلام شما سلام ؛ منتخب! آقای پاک و پاکیزه! اَتَاءذَنُ که شوم خادم و غلام شما " نقی " چه شهرت نابی ؛ فدای شهرتتان " علی " چه نام قشنگی ؛ فدای نام شما سَما نِه اید و فراتر ز آسمانهایید به روی عرش بُوَد ظلّ مستدام شما امین و طیّب و عالِم ، نجیب و هادی و نور بُوَد که خاک شوم خاک ، زیر گام شما کنون خرابِ گناهم ولیکن آخر ، نه درست می شوم آخر در التزام شما چه بارگاه و چه صحن و چه گنبد و حَرمی وسیع باد و طلایی همیشه بام شما " اباالحسن " چه خطابی ، چه کُنْیه‌ای ؛ به به برای بوسه به پاهای‌تان زنم لَه لَه خوشا به حال کسانی که جارتان بودند به عمر خویش ، خدوم و خمارتان بودند بدون اذن شما آب هم نمی خوردند به وقت یاری و نصرت ، کنارتان بودند همیشه غرق تواضع ، همیشه غرق خضوع چو خاک ، گرد و غبار گذارتان بودند شبیه حضرت عبدالعظیم ، در دنیا ولیّ و شیعه و عبد و نثارتان بودند خوشا به جمله ی آنان که همچو پروانه به گرد جان شما پاسدارتان بودند به گوش خود ز شما ، متنِ ناب جامعه را به افتخار ، شنیدند و یارتان بودند خوشا به اِبن علی ، اِبن نوح و اِبن سعید که وقتِ شادی و غم ، همجوارتان بودند خوشم که کشورِ من هست کشورِ خوبان ستاد بازسازیّ سامرا ایران به کودکی به امامت رسیده بودید و ز سوی خالق خود ، برگزیده بودید و پس از شهادت باب المراد ، امام جواد چو روح تازه به شیعه ، دمیده بودید و پر از حضور و پر از نور و مملو از ایمان به جز خدا احدی را ندیده بودید و کمال گشت هویدا به جسم و روح شما وَ چشمه سارِ صفاتِ حمیده بودید و چقدر از سوی اعدای نامروّت و رذل کلامِ بی ادبانه شنیده بودید و شبیه حضرت زینب ، پر از مِحَن بودید غریب ، مثل بتولِ شهیده بودید و میانِ حصر ، به یاد رقیّه افتادید ز خیر مردم دنیا ، بُریده بود و خدا عذاب کند هر که با شما بد کرد و هر که را که شما را به حصر خود آورد شنیده ام شده بودید یک زمان بیمار تنِ مقدّستان گشت خسته حال و نزار رسید محضرتان یک نفر که بود رحیل به کربلای معّلای سیّد الاَحرار شما که کلّ اجابت به دست های شماست به او خطاب نمودید با دلی غمبار که ای مسافر کرب و بلا! مراقب باش دقایقِ سفرِ خویش را غنیمت دار اگر مشرّفِ کرب و بلا شدی من را کنار مرقد شش گوشه و به قربِ مزار به یاد ، آوَر و بهرم دعا نما آنجا کنار مقتل او نیز جای من ، تو ببار پس از حسین ، چه کردند با نوامیسش به شهر کوفه ، به شام و مقابلِ انظار محلّه‌ای که شد از شادی و شَعَف ، آذین سه‌ساله‌ای که کتک خورد و سخت خورد زمین #شهادت_امام_هادی_علیه_السلام #محمد_علی_نوری شنبه ۱۸ اسفند ۹۷

#روضه_امام_هادی عمر تو مثل علی با بی کسی سر می شود خط به خط شرح حالت گریه آور می شود می برد دشمن تو را در بدترین جاهای شهر سامرا شرمنده از روی پیمبر می شود حمله بر بیت ولایت ، بی کسی ، بزم شراب دشمنت لحظه به لحظه بی حیاتر می شود زنده بودی بی حیا قبر تو را در خانه کند چشم ها از ماجرای غربتت ، تر می شود می روی از سامرا ، روز دوشنبه باز هم سرشکسته پیش زهرا ، پیش حیدر می شود می روی از سامرا روز دوشنبه باز هم زنده یادِ کوچه و دیوار و آن در می شود مثل جد خود حسینی،کشته ی دور از وطن با غمت تازه غم آقای بی سر می شود کشته دور از وطن هستی ولی شکر خدا یک کفن روزی این جسم مطهر می شود تو غریبی یا حسین؟آیا پس از تو خواهرت هم سفر با حرمله یا شمر کافر می شود؟ محمد حسین رحیمیان

دوبیتی شهادت حضرت امام هادی(ع) امشب گره ام به دست مولا هادی ست شرح شرر و سوز تمنا هادی ست من تذکره ای ز سامرا می خواهم چون، شهر پر از گدا و آقا هادی ست شاعر: #حسن_ثابت_جو

غزل مرثیه شهادت حضرت امام هادی ( ع ) 🖤🖤 ای از غم تو بر جگر سنگ شراره وی در همه ی عمر ستم دیده هماره سنگینی اندوه تو از کوه فزون تر غم های فراوان تو بیرون ز شماره کی مثل تو در حبس ستم بازوی بسته بر قبر خود از جور عدو کرده نظاره تو آیه تطهیری و دشمن به چه جرأت با جام می خود به سویت کرده اشاره از هجر تو باید کمر کوه شود خم جایی که گریبان ولایت شده پاره تا ماه جمالت به دل خاک نهان شد بر چهره ز چشم حسنت ریخت ستاره سوزد جگرم بر تو که با پای پیاده همراه عدو رفتی و او بود سواره از تیغ زبان زخم فراوان به دلت بود کز زهر ز پا تا به سرت سوخت دوباره فوجی پی آزار دلت دست گشودند قومی ز دفاع تو گرفتند کناره میثم دگر از این غم جانسوز نگویی

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل - مدح امام هادی علیه السلام می رسد نانِ گدایِ حرمت بی منّت لطفِ تو بی حد و باشد کرمت بی منّت هر کجا نامِ تو را می برم آنجاست بهشت چه بهشتی شده پایِ عَلمت... بی منّت مادرم مادرِ سادات شده از وقتی... چشمِ من تر شده از درد و غمت... بی منّت هادیِ امّتِ اسلام و چراغِ راهی ای مسیحایِ دلم هست دَمت بی منّت دردمندیم و دَوا از حرمت می خواهیم ای شفاخانه و دارالنِّعمت بی منّت روضه هایِ تو مرا کرب و بلایی کرده صله یِ گریه کنان شد کرمت بی منّت سینه زنهایِ تو را در حرمت خواهم دید می شود ذکرِ لبِ محتشمت بی منّت... من گدایِ پسرِ فاطمه ام تا محشر ندبه خوانم که بیاید ثنمت بی منت

▪️✨▪️ امشب که زمين و آسمان مي گريد از بهر غريب سامرا مي گريد جا دارد اگر كه شيعه خون گريه کند چون مهدي صاحب الزمان مي گريد #شهادت_امام_هادی_علیه_السلام_تسلیت_باد✨▪️

#شهادت_امام_هادی_علیه_السلام آتش زهر اثر تا به دل و جانش کرد باز هم یاد حسین و لب عطشانش کرد جگرش سوخت و، از زهر ولی شکوه نکرد منّتش داشت که بر فاطمه مهمانش کرد خوش به حالش روی دامان پسر جان می‌داد غم دور از وطنی گر چه پریشانش کرد نه کسی آمد و با نیزه به پهلویش زد نه کسی بی‌ادبی با تن بی‌جانش کرد بدنش آب شد از زهر ولی سالم بود نه کسی سر ز تنش برد نه عریانش کرد نه غم اهل حرم داشت به وقت رفتن نه کسی بعد جسارت به عزیزانش کرد پسرش گریه کنان پیرهنش پاره نمود کی دگر کعب‌‌نی از گریه پشیمانش کرد نیمه شب که در آن بزم شرابش بردند یاد از بزم یزید و سر مهمانش کرد خیزران و سر شاه شهدا واویلا خواهرش دید چها با لب و دندانش کرد زینبی که همه جا مثل علی صبر نمود عاقبت چوب جفا پاره گریبانش کرد #عبدالحسین_میرزایی

#امام_هادی السلام ای ابوالحسن هادی وارث غصه و محن هادی السلام ای امام مظلومان تا ابد هم کلام مظلومان حرمت بوده حسرت شیعه ای چراغ هدایت شیعه باز کن از کرامتت گره ای تو امام غریب سامره ای تو به درد همه دوا هستی نوه ی حضرت رضا هستی بوده است حافظ تو با اولاد بین گهواره ی تو حرز جواد ذولفقاری سینجلی داری تا نشانی تو از علی داری گرچه مظلومی و غریبی تو گرچه بی یار و بی حبیبی تو گرچه بزم شراب را دیدی آن همه اضطراب را دیدی شمر و زجر و سنان ندیدی که چکمه روی دهان ندیدی که پیرمردی عصا زنان نرسید به تنت نیزه و کمان نرسید گرچه بسیار درد و غم داری باز هم شکر که حرم داری امیر فرخنده