eitaa logo
روضه حاج عباس طهماسب پور
478 دنبال‌کننده
386 عکس
666 ویدیو
13 فایل
کانال تخصصی روضه همراه با متن با نوای دلنشین #حاج_عباس_طهماسب_پور هیئت محبان الزهرا سلام الله علیها #بابل 📲ارتباط با خادم کانال @youssof_62
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸پناهِ هر چه دل مبتلا امام رضاست 🔸تمام دار و ندارِ گدا امام رضاست 🟣خوشیم دست به دامان هیچکس نشدیم 🟣خوشیم ذکر شب و روز ما امام رضاست ♻️کجاست ملجأ ما ؟ غیرِ گوشه ی حرمش ♻️کجاست جنت ما ؟ هر کجا امام رضاست 🔰در این حرم به در بسته می خورم ؟حاشا 🔰بگو به خلق که مشکل گشا امام رضاست ⬅️دگر چه واهمه ای از قیامتت داری ⬅️اگر حساب و کتاب تو با امام رضاست ♥️ ☑️نزدیک حرم، دید یه دستفروشی مشغول فروشندگیشه ☑️این عالم میگه تا منو دید، پیله کرد که حتما باید از من بخری ☑️هرچی نگاه کردم، چیزی نبود که قابل استفاده باشه برا من خیلی اصرار کرد، منم گرفتم 🔘اومدم تو حرم،گفتم یا امام رضا… به دردم نمیخورد، ولی خریدم ✔️منم میدونم به دردت نمیخورم یا امام رضا تو هم آقایی کن منو بخر 🔹دگر چه واهمه از قیامتت داری?? ✔️من همون جنس بدرد نخورم ✔️همون آدم بدرد نخورم 🔹اگر حساب و کتاب تو با امام رضاست 🟠کنار پنجره فولاد تازه فهمیدم 🟠که ضامن سفرِ کربلا امام رضاست 🔵دلم خوش است بیایی زمان تلقینم 🔵که ذکر آخر عُشاق "یا امام رضاست ☑️اباصلت میگه لحظاتی احساس کردم آقام نیست تو مجلس مأمون لعنت الله علیه ☑️بعد لحظاتی آقارو دیدم عرض کردم آقاجان کجا بودین? 🔘فرمود: به اون مرد سلمانی قول دادم لحظه ی جون دادن، بالاسرش باشم ♦️دلم خوش است بیایی زمان تلقینم ♦️که ذکر آخر عُشاق "یا امام رضاست ☑️امام رضا فرمودی هرکی به زیارتم بیاد، منم میاد منم لحظه ی جون دادن، منتظرتم شب اول قبر، منتظرم 😭😭😭😭 یه روایتی امروز خوندم ☑️فرمودن، مأمون لعنه الله علیه دیروز اجازه ی تشییع نداده ✔️یه روز بعد شهادت امام رضا، زنای نوقان اومدن… به یه روایت امروز تشییع جنازه امام رضا بوده ☑️روز اول ربیع، زنای نوقان اومدن به شوهراشون گفتن ما میریم تشییع جنازه ی امام رضا 🔘امام رضا گریه کن نداره،،، مادر نداره براش گریه کنه ▪️امام رضا خواهر نداره براش گریه کنه ▪️ما میریم براش خواهری کنیم نوشتن انقده گل آوردن رو تابوت امام رضا ریختن؛ تابوت، پیدا نبوده 😭😭😭 آآآآآی نیزه شکسته هارو کنار داده 😭 شمشیر شکسته هارو کنار داده سنگا و کلوخارو کنار داده 😭😭 ♥️ 🔻 🔺 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
🍀🍀 گره ای سخت زد و بقچه ی خود را برداشت دلش این بار هوای حرمی دیگر داشت روستایی فقیریست ولی باور داشت شوق دیدار غریب الغربا بر سر داشت چوب دستی به کف دست و قدم بر سرصحرا زده و پشت سرش کاسه ی آبی به زمین ریخت زنی پیرُ به او گفت که مادر برسان از من افتاده سلامم به امامم و بگو قُوّت پا نیست بیایم به حضورت به شفا خانه ی نورت برو فرزند… گره زن پر این پارچه را کنج ضریحش 💔به امیدی که گشاید گره ها را دل ما را ☑️پیرزنه.. ☑️قوّت نداره 🍁راه طولانی و پر خار و خس اما می رفت 🍁در هوای حرم حضرت آقا می رفت 🍁زخمی و خسته و با تاول پاها می رفت 🍁تا خراسان نه،، بگو خانه ی زهرا می رفت غرق در خویش قدم می زد و گاهی به لب آهی و گَهی روضه ی جانکاهی و اشکی و لبش خشک چو می شد کف آبی و همان حال سلامی به فدای لب عطشان حسین ابن علی گفته و می رفت به صحرا گر چه رنج سفر و راه بیابان را دید عاقبت تشنه ای آرامش باران را دید چشمش از فاصله ای قبله ی ایران را دید برق گلدسته ی سلطان خراسان را دید گرچه شب بود ولی با قدم عشق دویدُ به در معبد گم کرده رسیدُ سر خود را به روی خاک نهاد آه که با حال غریبانه و با سجده ی شکرانه چه ها گفت سنگ فرش از مژه اش خیس کسی نیست پس از اذن دخول آمد و در پای ضریح آب شد و سفره ی دل باز شد و گفت ببین پای من از آبله سوزان و تنم خسته و رنجور بیابان و نه جانی و توانی و رسیدم به امیدم که سلامی برسانم به تو از مادر پیرم به خدا هیچ نداریم 💔ولی عشق تو داریم و فقط عشق تو مولا ساده حرف از خود از مادر و از کویش زد حرف ها با حرم ضامن آهویش زد ناگهان زخم کسی بر دل دلجویش زد خادمی آمد و با پای به پهلویش زد ☑️حرف دارد.تو عالم خودش بود. ☑️توحرم درد دل کرد.خوابش برد... ناگهان زخم کسی بر دل دلجویش زد خادمی آمد و با پای به پهلویش زد گفت بر خیز و برو که مژه هایم خستند نیمه شب آمد و در های حرم را بستند سخت آزرده زجا خواست و نالید که این است پذیرایی تو خوان تماشایی تو شِکوِه به تو می برم آزرده ام از خادمت آزرده ببین قلب گدا را رفت بیرون حرم دل پر غم خادم از آنجا سر بالین خودش آمد و تا رفت به خواب آه که اَنوار خدا دید سراپا همه شد غرق تماشا دید خادم که حرم نغمه ی هوهو دارد ازدحامی است و هر گوشه هیاهو دارد و رضا آمده و چشم به این سو دارد ولی ای وای چرا دست به پهلو دارد ☑️تو عالم رویا دید امام رضا اومده..اماچرا دست به پهلو گرفته.. گفت خاکم به سر آقا چه شده ای نفس حضرت زهرا چه شده حضرت از آن سوی عِتابش زد و فرمود که امشب زده ای ضربه به پهلوی من آزردیم و از نفس انداختیم آه که امشب نه به مهمان رضا زائر دلخسته ی ما بلکه جسارت به خودم کرده ا ی برخیز مهمان مرا پیش من آور و بگویش که رضا قبل سفر کردن تو پیشتر از نیّت تو منتظرت بوده به هر لحظه به هر اشک و قدم همسفرت بوده بیا وقت کرمهاست… نه این مرقد من خانه ی زهراست بیا ای دل تنها بیا ❤️‍🔥قربون کرمت امام رضا ❤️‍🔥قربون مهمون نوازیت امان رضا مستجاب است دعا قبل دعا نشنیده گوش این طایفه آوای گدا نشنیده ما هم امشب سرِ خود پیش شما آوردیم و دل خویش به ایوان طلا آوردیم یک کبوتر به شبستان رضا آوردیم رَد مکُن پیش خدا نام تو را آوردیم همه ی سر خوشی ماست همه دلخوشی ماست که در پیش شما در دل خویش بگوییم و بجوییم دل گمشده ی خویش همه اهل خرابات شمائیم، دهاتی شمائیم خوشا آنکه چنین ساده به گلدسته ی تان گنبدتان خیره نظر می کند هر مژه تر می کند و نام تو را می برد آقا... 💔 😭آخ که یادش می ره هرکی تو دلش غم داره 😭که نگاه تو هوای دلِ مارم داره 😭آقا جون راه درازی اومدم تا که بگم 😭دل آواره ی ما یه کربلا کم داره 👌خوش بحال اونیکه کار و بارش دست توئه 👌خوشی و زندگیش و اعتبارش دست توئه آقا جون تو سَرَمه وقتی که رسیدم پائین پای شما وقت تماشای شما روضه بخونم براتون تا که کمی کم کنم از غصه هاتون روضه یِ وقتی که نفس می زدی و چشم به راه پسرت بودی و از تشنگی آقا نَفَسَت چشمِ تَرَت بال و پرت سوخت ولی یادِ لب غنچه ی شش ماهه ی جدت جگرت سوخت و از یادِ رباب و دل ارباب دل محتضرت سوخت 😭😭😭 دیدنت از همه ی راه مهیا شده است تو کجا نیزه کجا وای چه با ما شده است 😭 دیدنت سخت ولی سخت تر از آن این است باز هم حرمله سرگرم تماشا شده است حجم تیری که علمدار زمین گیرش شد باورم نیست که در حنجره ات جا شده است نیزه داری که تو را می برد این را می گفت باز هم زخم گلوی پسرت وا شده است 😭😭😭 👇👇👇👇👇👇👇👇