eitaa logo
روضه حاج عباس طهماسب پور
425 دنبال‌کننده
311 عکس
521 ویدیو
11 فایل
کانال تخصصی روضه همراه با متن با نوای دلنشین #حاج_عباس_طهماسب_پور هیئت محبان الزهرا سلام الله علیها #بابل ارتباط با خادم کانال @youssof_62
مشاهده در ایتا
دانلود
💠بابا این حرفارو تو خرابه ی شام، با خواهرم رقیه باهم میگفتیم نشنوه عموم ابالفضل، با تو میگم درِ گوشی ◀️بابا اونجا خیلی داغ بود، بازار کنیز فروشی 😭😭😭 بابا بابا بابا بابا... بابا بابا بابا بابا... 🔘بابا تو خرابه ی شام، اون جریاناتی که تو خرابه برام پیش اومده مگه میشه یادم میره؟؟ 😭انقده گریه کرد خواهرم رقیه گفت این شامُ رو سر یزیدیا خراب میکنم 😔انقده گریه کرد تا سرتو آوردن تو خرابه ی شام بابا وقتی دید لبات ترک گرفته، دندونات شکسته... ☑️باهم بودیم تو بزم شراب میدیدیم این دستای یزید بالا میاد اما قدمون نمیرسید ببینیم این دستا کجا پایین میاد 🔰اونجا تازه رقیه فهمید که چوب خیزران با لب و دندونت چیکار کرد بابا... بهش گفتم برم مدینه به هم بازیات چی بگم؟؟ رقیه... رقیه 😭😭 ⬅️خانم زینبم همین... تا رسید کنار قبر داداشش گفت داداش: اون روز یادته روز عاشورا؟؟... ☑️من از خیمه ها بیرون نیومدم، خجالت تو رو نمیتونستم ببینم که بچه هام شهید شدن الانم اگه نمیخوای زینب خجالت بکشه، سراغ رقیتو از من نگیر ☑️آخه اون روز انقده گریه کرد انقده ناله زد پای سرت یوقت دیدم سر یه طرف، دختر یه طرف افتاده ☑️حرف رقیه و سکینه اومده یه بند میخونم و یا علی.. یادش بخیر اون روزا، نبودی از من جدا بغل میکردی منو میگفتی دخترا رحمتن بابا ✔️حالا نگاه کن ببین، شدم ویرونه نشین دارم میمیرم آخه یتیما همیشه زحمتن بابا 🔹قدم کوچیکه، مردا بزرگن 🔹پاهام کوچیکه، خارا بزرگن 🍃حق داری نشناسی دخترت رو 🍃گونم کوچیکه، دستا بزرگن 🍂هرکی رسیده بهم میخنده 🍂ورم چشامو داره میبنده 🔸دختر شامی کنایه ام زد 🔸ببین موهامو چقد بلندن 🔥بزرگ شده پیرهنم، بلند شده دامنم 🔥طوری شدم که مردم،شهرُ میخندونه راه رفتنم ♨️اومدی مانع از کتکم شی ♨️دستی نداری تا کمکم شی 💢گفتم میاری برام عروسک 💢فکر نمیکردم عروسکم شی 😭😭😭😭😭 لالا لالا لالا لالا لالایی بخواب بابایی لالا لالا لالا لالا لالایی بخواب بابایی ❇️بدنو غسل دادن، کفن کردن اون زن غساله که نتونست غسل بده گفت بی بی جان، آیا این بدن مریضِ؟؟ ♻️چرا همه جاش کبوده؟؟ وقتی تو قبر گذاشتن، خانم رباب میگه عجله کنید زودتر خاک بریزید رو سرش زودتر خاک بریزید تو تنش ✳️گفت یادم نمیره اون یکی بچمو تو کربلا دفن کردم 😭😭😭 همین نانجیبا بودن اومدن بدنو از قبر بیرون آوردن سرُ از بدن جدا کردن 😭😭 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
🔥چقد عذابم داد، طنابی که دور گردنم بود 🔥چقد عذابم داد، لباس کهنه ای که تو تنم بود عذاب از این بدتر، چیزی نباشه که تو بپوشی عذاب از این بدتر، ماهارو بردن برده فروشی 😭 😭زینب کجا و بزم حرام و سر و شراب و جام 😭باورت میشه منو آوردن میون بزم عام 😭 💢 💢کنار تشت و سر بریدت،جام شرابم بود 💢به کی بگم که جمع نگاه سمت حجابم بود 💢 😭 😭زینب کجا و بزم حرام و سر و شراب و جام 😭باورت میشه منو آوردن میون بزم عام 😭 💢 💢کنار تشت و سر بریدت،جام شرابم بود 💢به کی بگم که جمع نگاه سمت حجابم بود 💢 🔰 🔰خلاصه بدترین لحظات 🔰 🔰روضه ی باز عمه ی سادات 🔰 🔺 🔺زینبی که مظهر عفافه، زخمیه احساسه 🔺دور و برم پر شد از غلام و زنای رقاصه 🔺 ⚪️سلسله رو دستام ⚪️ روی سرم خاکستر و آتیش میریختن از رو بام ⚪️محله ی یهودیا شنیدم ناسزا و دشنام ⚪️ 😭 ❇️کجا بودی عباس؟؟ ❇️وقتی که بردن منو تو بازار، کجا بودی عباس؟؟ ❇️همه منو دیدن توی انظار، کجا بودی عباس؟؟ 😭😭😭 🔆در بیابان همه ناموس تو آواره شده 🔆چادر و مقنعه ی دختر تو پاره شده 😭😭😭😭 🆔http://eitaa.com/rozehajabbas
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
👈درحال تایپ روضه ی علیه السلام ☺️
🔹بزا برم به بالای تل خاک غم 🔹بزا برم به بالای تل خاک غم 🔹دوباره ای برادر،برات بگیرم دم 🔹از غمی که دیدم،پیکرم چقد شد خم... 🔸مگه یادم میره،اون لحظه عجیب مقتل 🔸مگه یادم میرم دیدم شدی،غریب مقتل 🔸مگه یادم میره خوردی زمین،تو شیب مقتل ♻️مگه یادم میره شری که شمر،اینجا بپا کرد ♻️مگه یادم میره باچکمه هاش رو سینه جا کرد ♻️مگه یادم میره چند ضربه زد،سرُ جدا کرد 🔺مگه یادم میره مُردم سَره کوچه و بازار 🔺مگه یادم میره نامحرما میدادن آزار 🔺مگه یادم میره خون بود روی چِشِ علمدار 🔰مگه یادم میره گریم گرفت وسط مردم 🔰مگه یادم میره سوخت چادرم،بجای هیزم 🔰مگه یادم میره اون شبی که رقیه شد گم ✳️مگه یادم میره روی سرش،جای کبودی ✳️مگه یادم میره سنگش زد اون،زن یهودی ✳️مگه یادم میره بزم شراب خودت که بودی 🔵مارو وارد بزم شراب کردن 🔵یه عده نامحرم چش چرون 🔵یه عده بی حیای مست 🔵از یه طرف،زینب وارد مجلس 🔵رباب وارد بزم شراب کردن 🔵چوب خیزران،تشت طلا،جام شراب 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
🔹نگاه افتاده به سمت گنبد و اَشکم به راه افتاده 🔹نگو منه گمراه به این حرم، گذرم اشتباه افتاده 🔹همیشه می آیم همیشه کار گدا دست شاه افتاده 🔹میان زوارت جو سوزنی که به انبار کاه افتاده 🔹ز دوش هر خسته چقد پیش تو، بار گناه افتاده 🔹شبیه من آقا به دامنت، چقدر بی پناه افتاده 🔹بگیر دستم را منم کسی که به خاک سیاه افتاده 🔹در این حرم گوییا بهشت قبل قیامت، به راه افتاده 🍃مناره ات تا عرش برای دیدنش از سر، کلاه افتاده 🍃جواد، یک واژه است چه قرعه ای که به این اصطلاح افتاده 🍃رضاست خورشیدی که صورت تو در آن مثل ماه افتاده 🍃تب مُحرّم را، گلوگرفته به سوز و به آه افتاده 🍃دو خط بخوان روضه، بگو که جَدّ من از ذوالجناح افتاده 😭نه ذوالجناح دگر تاب استقامت داشت 😭نه سیدالشهدا بر جدال طاقت داشت 😭هوا ز باد مخالف چو قیرگون گردید 😭عزیز فاطمه از اسب، سرنگون گردید 😭بگو که جد من از ذوالجناح افتاده 😭سرش به روی نی، و پیکرش وسط قتلگاه افتاده 😭 🔥و یا سر اصغر که گاه بر سر نی بوده، گاه افتاده 🔥چه میشود گفتست، تنی که دست تمام سپاه افتاده؟؟ 🔰از صدای نفس نفس زدنت، همسر تو چقد شاکی بود 🔰شده پیراهن تنت تازه، مث آن چادری که خاکی بود 🔅تا صدای غریبی ات نرسد، با کنیزان خانه کف میزد 🔅ناله از مدینه فاطمه و ناله ای حیدر از نجف میزد ♨️و کنیزی که آب آورد و تو به یاد هلال افتادی ♨️همسرت کاسه را شکست و سپس تشنه، مثل حسین جان دادی 😭😭😭 🔰مث شخص مار گزیده هی به خودش میپیچید 🔰میگفت خدا، جیگرم داره میسوزه ☑️همه رو جمع کرد یه عده داشتن میرقصیدند یه عده پایکوبی میکردند ☑️صدا هلهلشون انقده بلند بود که صدای جوادالائمه رو کسی نشنوه ✔️یکی از این کنیزا، دلش سوخت گفت برم برا پسر پیغمبر، آب بیارم ☑️نزدیک حجره شد، ام فضل بی حیا گفت کجا میری؟؟ گفت برا پسر فاطمه آب آوردم ببین چجوری داره میگه خدا جیگرم داره میسوزه ◀️آبُ از دستش گرفت گفت خودم میبرم،،، همسرشم آبُ گرفت جلو چشم امام جواد ریخت کربلا،،، ✔️ امان از زخم زبون امان از زخم زبون ☑️گفت حسین تو میگی بابات ساقیه کوثره برو از دست بابات آب بنوش یه قطره از این آب، به تو نمیرسه 😭😭😭😭 🍃و کنیزی که آب آورد و تو به یاد هلال افتادی 🍃همسرت کاسه را شکست و سپس تشنه، مثل حسین جان دادی 💠در میان تمام معصومین در مقاتل، مورخان دیدند 💠در عزای حسین و تو، تنها دشمنان کف زدند و رقصیدند پیکر تو ز پشت بام افتاد، ولی آقا به خون نشسته نشد به لب پله خورد لبهایا،ولی دندان تو شکسته نشد چقدر خوب وقت تدفینت سهم قبرت به جز گلاب نشد و از آن بهتر اینکه در یک تشت سرت آلوده ی شراب نشد 😭😭 قربون غریبیت برم ◀️امام حسن،تو خونش غریب بود همسرش، شهیدش کرد ☑️وقتی(روزه بود آقا دیگه)،از فرط تشنگی آبُ نوشید، تو این عالم اگه آتیشی ببینی، اول آب میپاشی روش تا آتیش خاموش بشه ⬅️اما امام حسن تا آبُ خورد فرمود من از این آب دارم آتیش میگیرم انقده شدت زهر زیاد بوده که روایت میگه وقتی آقا رو زمین افتادند، اون قسمت زمین ترک برداشت 😭😭😭 غریب بود حسین بود، زینب بود، ابالفضل بود 😔دوتا از اهل بیت ما تو خونشونم غریب بودن 🔘یکی امام حسن 🔘یکی هم امام جواد ☑️با اون شدتی که گفتم زهر دادن، به ابن الرضا امام جواد... جوونترین امام بوده حرف از جوون میاد میدونم دلت کجا میره اما روضه ی من این نیست ✔️سه شبانه روز بدن، رو پشت بوم بوده نوشتن کبوترا اومدن دوربدن بالاشونو باز میکردن یه اهل ذوقی میگفت کبوتر از حرم امام رضا اومد 🍂گفتن پسر پیغمبره،،، پسر امام رضائه... غریبِ آفتاب نباید مستقیم بخوره به بدن امام 🔸آی کبوتر... کاش کربلام بودین رو بدن امام حسین 😭😭😭 سه شبانه روز رو خاک داغ کربلا... 😭😭 😔کاش فقط آفتاب بود ده نفر به اسباشون نعل تازه زدن 😭😭😭 🔘هم میتونی بگی یا جواد الائمه کاش یه خواهری داشتی یه غمخواری داشتی برات گریه میکرد 🔘هم میتونی بگی اگه خواهر پاشتی و دست و پا زدنتو میدید... بگم دیگه ها؟! 🔸مگه یادم میره شری که شمر اینجا به پا کرد 🔸مگه یادم میره با چکمه هاش رو سینه جا کرد 🔸مگه یادم میره چند ضربه زد، سرُ جدا کرد 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas