eitaa logo
روضه حاج عباس طهماسب پور
427 دنبال‌کننده
309 عکس
519 ویدیو
11 فایل
کانال تخصصی روضه همراه با متن با نوای دلنشین #حاج_عباس_طهماسب_پور هیئت محبان الزهرا سلام الله علیها #بابل ارتباط با خادم کانال @youssof_62
مشاهده در ایتا
دانلود
عالَم از کَرَم زهراست این دنیا حرم دنیاست نور النور حجاب عرش عفت یک کلمه، زهراست بشر بهش مدیونه فاطمه فرشته ی نجات کل دهرِ کوثر و نور و قدرِ سحر ولادتش، خیرٌ مِن الف شهرِ خلقت روشنِ به نور زهرا جنّت جاده ی عبور زهرا رزق و روزیه تموم دنیاست از نون گرم تنور زهرا ♥️یا زهرا یا زهرا یا زهرا ♥️یا زهرا یا زهرا یا زهرا ♥️یا زهرا یا زهرا یا زهرا حق وقتی که هدف باشه باید قبله، نجف باشه حق پیروزِ اگه حتی همسایه، ناخلف باشه ورق بزن تاریخُ حرف موسی شد و فرعونِ و رود نیلِ دعای زهرا با ماست آخرِ قصه فروپاشیه اسراییله این آغاز راه بی پایانِ راهی که نصرت مظلومانِ جنگ حق و باطل این روزا جنگ حیدر و ابوسفیانه ❤️یاحیدر یاحیدر یا حیدر ❤️یاحیدر یاحیدر یا حیدر ❤️یاحیدر یاحیدر یا حیدر این خاک علویونه بیشه بیشه ی شیرونه هرجا مازرونی داوّه اونجه خاک دلیرونه همیشه میدون داره بیست و پنج کربِلا یا لشکر خانطومان دلگیرنه وقتی دِواشه قُلّه سر، پرچم جانه ایران در صحنه حضور دائم دارمی عامِل از منبر عالِم دارمی قایم اِسّامی و گوش به امر رهبر و حضرت قائم دارمی ❤️‍🔥یامهدی یا مهدی یا مهدی ❤️‍🔥یامهدی یا مهدی یا مهدی ❤️‍🔥یامهدی یا مهدی یا مهدی 🔺 🔻 🆔https://eitaa.com/matn_tahmasbpour
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍀🍀 احساس میکنم که همینجاست جنّتم هروقت در حریم تو گرم زیارتم هرگز به جز تو از تو نمیخواهم ای رئوف این است آرزوی من، این است حاجتم آهوشدم فقط که نوازش کنی مرا آهوشدم فقط که نوازش کنی مرا من صید مبتلا شده ی این ضمانتم من صید مبتلا شده ی این ضمانتم از زبون اونایی که خیلی وقته مشهد نرفتن 🥺 یکسال میشود که به مشهد نیامدم یک سال میشود که فقط آه حسرتم خلوت گزین صحن گوهرشاد تو منم یک شب سری بزن به من و کنج عزلتم 💔 در شهر، شُهرتم شده دیوانه ی رضا در شهر، شُهرتم شده دیوانه ی رضا در ماجرای عاشقی‌ات درس عبرتم گندم‌ به‌ دست گوشه ای از بارگاه تو با جبرئیل های حرم، گرم صحبتم گاهی هوای مشهد و گاهی هوای قم شکر خدا کبوتر بام کرامتم وقتی که شاهِ مملکت ماست، شاه طوس پس خوش‌به‌حال من که در این مُلک،رعیتم جاروکش حریم تواَم؛ نوکر تواَم گرد و غبار صحن تو شد تاج عزَّتم خورشید عالمِین،همین گنبد‌ِ طلاست بر بام تو دمیده شود صبح دولتم من در جوار غیرِ تو جا خوش نمی کنم من سالیان سال کنار تو راحتم 💔 من در جوار غیرِ تو جا خوش نمی کنم من سالیان سال کنار تو راحتم کُلِّ عشیره،نان‌خور موسی بن جعفریم قربان این گداشدنِ با‌اصالتم قربان این گداشدنِ با‌اصالتم ای مهربان‌تر‌ از پدرم دوست‌دارمت اگه هرچی رو راست نگفته باشم،،، این یه دونه رو راست گفتیم امام رضا.. ❤️‍🔥راستی راستی دوست دارم... ای مهربان تر از پدرم دوست دارمت از کودکی همیشه تو کردی حمایتم ☑️تو یادم دادی بگم حسین.. ☑️تو یادم دادی تشنه شدم بگم حسین. ☑️تو یادم دادی غریب دیدم بگم حسین.. از کودکی همیشه تو کردی حمایتم مُهر تو، مُهر نیست،مسیحایِ طوس ماست صد مُرده زنده می شود از عطر تربتم صد جرعه از شراب بهشتی اگر دهند با چای حضرتی‌ست فقط اوج لذتم محشر، شفیعِ گریه‌کنانِ تو فاطمه است زهرا به یُمن اشکِ تو کرده شفاعتم کامل‌ترین عبادت من نام حیدر است ذکر علی علی شده کُلِّ دیانتم سرباز حیدریم،نجف پادگان ماست در لشکر امیرِ عرب، گرمِ خدمتم صحن رضاست، آینه ی صحن مرتضی من مَحو در تجلّیِ این بی نهایتم سلمانِ سرسپرده ی سَلمانیِ تواَم لطفاً بیا به دیدن من وقت رحلتم نوکر باید کاربلد باشه.‌ ☑️سلمانی کارش و انجام داده.. هم خواست پول بده،هم اشاره کرد به فلزاتی که تبدیل به طلابشه... ☑️گف سن و سالی ازم گذشته.اینا به دردم نمیخوره..گفت چی میخوای؟؟؟ 💠گفت یه خواهش دارم .وقتی دارم میمیرم میخوام تو باشی ☑️سرم رو زانوی تو امام رضا باشه. اباصلت میگه تو مجلس، یهو دیدم امام رضا نیس... چند لحظه ای رفت برگشت. گفتم کجابودی..گفت به مرد سلمانی قول دادم.لحظه ای که داره میمیره، سرش رو زانوی من باشه. 😭یا امام رضا به غربت من تو شب اول قبر رحم کن... 👇👇👇👇👇
من محو در تجلی این بی نهایتم سلمان سر سپرده ی سلمانی تواَم لطفا بیا به دیدنم وقت رحلتم بابُ الجواد؛ بابِ مُرادِ دل من است عمریست داده ای به همین راه عادتم نُطقم کنار پنجره‌فولاد باز شد با ذکر یا رقیه بهم ریخت لکنتم 😭ای عهده‌دار مجلس عطشان کربلا 😭من آن حسین‌گوی دم درب هیئتم تو روضه‌خوان آن لب سرنیزه‌خورده ای من سینه‌چاک لطمه‌ی ذکر مصیبتم یَابْن‌َالشَّبیب‌ گُفتن تو می کُشد مرا گفتی که زخم خورده‌ی آن هتک حرمتم 😭😭 یابن الشبیب جد مرا بی هوا زدند یابن الشبیب جد مرا با عصا زدند 😭😭😭😭 ☑️فرمود: یابن الشبیب… ان کنت باکیا لشی فابک للحسین هروقت خواستید برای چیزی گریه کنید برای جد غریبم حسین گریه کنید 😭😭😭 یابن الشبیب… ذُبِحَ کَما یُذبح الکَبش مثل گوسفند جد مارو سر بریدن... اما بدون آبش ندادن،،،تشنه لب کشتنش 😭😭😭😭😭 🍀برای درهمی حسین یه عده کشتنت 🍀دیدن که پاره پاره شد تموم پیرهنت 🍀نشد که نیزه هارو در بیارم ازتنت نمیدونم بادلت جلو میام یانه.. 🍁داغت چه کرده با دل زینب حسین من 🍁بی سر شدی مقابل زینب حسین من 🍂سایه بکش به محمل زینب، حسین من 🍂بی معجریست مشکل زینب، حسین من 🌱ای هلال سر نیزه،،، میدرخشی بر نیزه 🌱بین صحرا می آید،،، بوی تو از هر نیزه ♥️ ♥️ ♥️ این یه بندُ برای امام رضا میخونم 🥺🥺 🌿ز روی نیزه کن نظاره 🌿که باغ عمرم بی بهاره 😭تنها… شدم میان جمع نامحرم 😭نظر نما به حال ما یک دم 😭ببین که قلب من شکسته 🔹دشمن به ضرب تازیانه ها هر شب 🔹دهد تسلا به دل زینب 🔹عَدو دو دست من رو بسته 💔…حسیــــــــــن 🔅کن تماشا بین نامحرم اسیرم 🔅طعنه و دشنام و خنده کرده پیرم ❤️‍🔥 ان شاء الله همه ی عمرت گریه کن امام حسین بمونی.. ان شاء الله دست لطف حضرت زهرا رو سینه ت باشه 🔰میشه بهم بگی، سپردیمون به کی? 🔰محرمامو دیدم روی نیزه یکی یکی 🔰هنوز نخوردم آب که دارم اضطراب 🔰من و تو میرسیم به هم تو مجلس شراب 😭😭😭 🔥زینب تو باخولی، مسافر بازاره 🔥کی بین این نامردا، هوای مارو داره تو کس و کار منی، شمر جلودار شده 😭😭😭😭😭 🍀🍀 ✍️ التماس دعای فرج🤲 🍀🍀 🔻 🔺 🆔http://eitaa.com/rozehajabbas
نوشتم بعد عقل کل، ائمه هو الله احد را قُل، ائمه عسل الله و شهد گل، ائمه و دین کندو شد از شیخ الائمه بنازم عصمت الله ششم را گدایی میکنم شاه ششم را من و دل، دلبر صادق گرفتیم دُر از خاک در صادق گرفتیم عروج از منبر صادق گرفتیم که فرع از جعفر صادق گرفتیم اگر چه بنده ی فرمان اوییم ولی شاگرد شاگردان اوییم به گِرد ماه، یک دنیا ستاره دلم کی گم شود با راه چاره قسم بر بوبصیرش تا زُواره سر از ما و فقط از او اشاره بیا لیلی ببین مجنون رسیده تنوری گرم کن هارون رسیده آقاکمی از آتش پشت درت را مهیاکن بسوزان نوکرت را آقاکمی از آتش پشت درت را مهیاکن بسوزان نوکرت را نبینم بین شعله همسرت را مبر اینقد نام مادرت را چه شد غارت سوار آمد به یادت علیکن بالفرار آمد به یادت ☑️خیلی گریه کرد.علت گریه رو پرسیدن‌. ☑️گفت آتیش که شعله ور شد،دیدم بچه ها از این حجره به اون حجره میدوند دنبال یه پناهگاهی. ☑️آقا اتفاقی که نیفتاده برای چی داری گریه میکنی؟ ☑️گفت دلم رفت کربلا چگونه حرمتت را ساده بردند کشیدند از سر سجاده بردند گهی ایستاده گه افتاده بردند امامی را به بزم باده بردند نه عمامه نه بر دوشت عبا بود به دستت ریسمان جای عصا بود 🍁هرجوری بخوای بخونی، دلت مدینه ست.. 🍁هر جوری بخوای روضه امام صادق و بخونی دلت کربلاست تو را شلاق مرکب دار میخورد تعادل برهم از این کار میخورد سرت بر گوشه ی دیوار میخورد به پایت بوته های خار میخورد تو گریانی نه از این خار، گریان که خاری کی شود خار مغیلان? 😭😭😭 شه مذهب که لامذهب تو را کشت به بزم باده اش آن شب تو را کشت همان شب یاد چوب و لب تو را کشت از آن بدتر غم زینب تو را کشت نمیگویم چه خواست آن پَست از ایشان فقط گویم سکینه گشت پنهان سالار زینب حسین حسین میپرد مرغ دلم از قفس کهنه ی سینه تا ببیند راست یا این که دروغ است که وا گشته دوباره زخم کینه اخر این سان که شنیدیم بازهم صحبت دود و شرر و آتش و هیزم شده در شهر مدینه حرف افروختگی هست خبر از سوختگی نیست صحبت از آتش و در هست خبر از دوختگی نیست همه دم شکر خدا را اشک از دیده چکیده کسی آسیب ندیده رنگ اطفال پریده دامنی شعله ندیده بازهم شکر گزندی به رخ گل نرسیده لگدی غنچه نچیده جان عالم همه سرمست عطر گل سر تا به قدم یاس به گلدان بقیع صادق و منزلت و شأن و مقامات رفیع صادق و دست کرم، خوان کرامات وسیع ابر و باد و مه و خورشید و فلک تحت امرش همه سرباز مطیع میسِزَد رشته نخ بسته ی یک گوشه عبایش بشود بر همه ی خلق شفیع سر سجاده چه حالی دارد بگذارد اگر این ابن ربیع آخر ای پیر محاسن وسط روضه ی تو مانده بودم به که رفتی به پدر یا که به مادر رفتی آن همه هیزم و آتش که نسوزاند تو را فهمیدم که به حیدر رفتی 😭😭😭 دست بسته پا برهنه بی عمامه بی ردا در بر دیده ی همسر رفتی لیک با قدری تفاوت که علی را سوی مسجد بردند ولی ای شاه شما سوی میخانه ی یک مست و ستمگر رفتید چه کشیدید با همان موی و محاسن که درخشد ز سپیدی وسط کوچه دویدی ای عمود دین حق فاش بگو از چه خمیدی شدی شمع،،، چکیدی که بریدی ناسزا که نشنیدی شنیدی طی همین راه که به خانه رسیدی بوته خاری که ندیدی دست منصور ستمگر به کدامین غم تو گریه کنم اینکه بودی سر پا ایستاده اینکه ان مست به شخص تو تعارف میکرد جام پر از باده یا که همچون سگ هاری که رها میشود از قلاده چند دفعه ز کمر تیغ کشید و بود بر کشتن تو آماده عین این صحنه که در مسجد این شهر زمانی مادرت زهرا دید تیغ بر روی سر مولا دید حرف اینجاست اقا تو بگو که ناموس تو همینجا دید وای آقا چه سوالی ست که کردم کاش از شر سوالم لال گردم صحبت بزم شراب ست و طرب حرف می و مستی نامحرم بی شرم و ادب وای از لرزش چشمان تو معلوم شد افتاده ای ای پیر به یاد زینب زینب و دیده ی مست همه کاره زینب و طشت طلا زینب و چوب و لب پاره زینب و داغ دو انگشت بگویم یکی انگشت سلیمان سلیمان به نشانی یک انگشتری تنگ و درخشان چو ستاره دیگر انگشت که صد مرتبه داغش جگرم سوخت به والله همان بود انگشت اشاره ☑️یهو همه مستن.. ☑️مهمونا همه در جلسه هستن..از هر فرقه ای دعوت کرده.. یه نامرد سرخ مو وارد بزم شراب شده..یزید بالا نشسته. گفت اینجوری که معلومه امروز هر چی بخوایم میدی. گف بله روز پیروزی منه.. خاک تو دهنم.‌یه اشاره کرد به سکینه حسیییییییین حسییییییییین سه بار قصد جان امام صادق و کرد..تا منصرف شد.. پرسیدن تو که قصد جان امام صادق و کردی.. گفت میدونی که پیرترین اهل بیت و که پشت ناقه دووندمش.. بارها هم زمین خورد.با اون محاسن سفیدش.. 😭😭 صحنه رو مجسم کن... ☑️یک پیرمرد و سجاده از زیر پاش کشیدن..نمیخوام بگم باصورت افتاد زمین. دست بسته.سرو پای برهنه.. ☑️عین جد غریبش علیِ فقط با این تفاوت جلوی چشم امام صادق به خانومش جسارت نکردن..دست بسته بردنش.. 😭😭 👇👇👇👇