eitaa logo
مرگ و رستاخیز
52.8هزار دنبال‌کننده
5هزار عکس
7.4هزار ویدیو
8 فایل
🍂امیرالمؤمنین علیه‌السلام:درشگفتم ازکسی که مرگ رافراموش می‌کنددرحالیکه داردمردگان رامی‌بیند! مدیریت : 👈 @mosafer_110_2 تبلیغ؛ https://eitaa.com/joinchat/2836856857C847106613b 🤝 #ترک_کانال
مشاهده در ایتا
دانلود
14.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔻ماجراهای جالبی که برای یک رزمنده بعد از سقوط از کوه ۱۵۰۰ متری افتاد! 🎙راوی: آقای‌ نقی دلدار و آقای مصطفی سرافرازی 🔻کانال مرگ و رستاخیز🔻 🆔 @rozehasrat
🔻فرشته مرگ روزی ۵ بار به هر خانه سر می زند 🍃رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: در شب معراج، خداوند مرا به آسمان‌ها سیر می‌داد، در آسمان فرشته ای را دیدم که لوحی از نور در دستش بود، و آنچنان به آن توجه داشت که به جانب راست و چپ نگاه نمی‌کرد و مانند شخص غمگین، در خود فرو رفته بود، به جبرئیل گفتم: این فرشته کیست؟ 🍃گفت: این فرشته مرگ (عزرائیل) است که به قبض روح‌ها اشتغال دارد گفتم: مرا نزد او ببر، تا با او سخن بگویم 🍃جبرئیل مرا نزدش برد، به او گفتم: ای فرشته مرگ آیا هر کسی که مرده یا در آینده می‌میرد روح او را تو قبض کرده ای و یا قبض می‌کنی؟ گفت: آری، گفتم: خودت نزد آن‌ها حاضر می‌شوی؟ 🍃گفت: آری خداوند همه دنیا را همچنان در تحت اختیار و تسلط من قرار داد، همچون پولی که در دست شخصی باشد، و آن شخص، آن پول را در دستش هرگونه که بخواهد جابجا نماید. 🍃هیچ خانه ای در دنیا نیست مگر اینکه در هر روز پنج بار به آن خانه سر می‌زنم، 🍃 وقتی که گریه خویشان مرده را می‌شنوم به آن‌ها می گویم 🍃گریه نکنید من باز مکرر به سوی شما می‌آیم تا همه شما را از این دنیا ببرم.   🔻کانال مرگ و رستاخیز🔻 🆔 @rozehasrat
سفر پر ماجرا 04.mp3
7.77M
۴ ✨منزل اول؛ تـولد به برزخ ✍زمانِ تولدت را نمی دانی.... ناگهان چشم باز می کنی، و دنیایی را درمی یابی که نمی شناسی! 💠و اینــجاست که؛ ماجرای سفــر تو آغاز می شود... 🔻کانال مرگ و رستاخیز🔻 🆔 @rozehasrat
5.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آخرین منزل مرگ است 🔻کانال مرگ و رستاخیز🔻 🆔 @rozehasrat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آنچه مومن هنگام مرگ می بیند 🎙 آیت الله العظمی جوادی آملی 🔻کانال مرگ و رستاخیز🔻 🆔 @rozehasrat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃 بروید سر قبر پدر و مادرتان آنها شما را می بینند و خوشحال می شوند 🎙شهید دستغیب ره .
🔶🔸🔸🔸🔸 داستان کوتاه روزی یک مرد جوان رفت پیش دکتر وینسنت پیل و بهش گفت آقای دکتر من خسته شدم. من نمی تونم از پس مشکلاتم بر بیام. لطفاً به من کمک کنید. دکتر پیل جواب داد: باشه فقط یکم صبر کن من یک سخنرانی دارم بعد از سخنرانی به تو جایی رو نشون می­دم که هیچ کس اونجا مشکلی نداره. مرد جوان خوشحال می­شه و می­گه:باشه من منتظرم. هر طور شده به هر قیمتی من به اونجا می­رم. بعد از سخنرانی پیل اون مرد رو به اون مکان برد. می­تونید حدس بزنید اونجا کجا بود؟ قبرستان پیل یه نگاهی به مرد جوان انداخت و گفت:اینجا 150 نفر اقامت دارن بدون اینکه مشکلی داشته باشن. مطمئنی که می­خوای به اینجا بیای....؟؟؟؟ قرار نیست آدما بدون مشکل زندگی کنن. هنر حل کردن مشکل رو باید پیدا کنن. بی مشکل فقط کسی است که مرده ! 🔻کانال مرگ و رستاخیز🔻 🆔 @rozehasrat
📚واقعا ارزش خوندن داره مى‌خواستم به دنيا بيايم، در يك زايشگاه عمومى؛ پدربزرگم به مادرم گفت: فقط بيمارستان خصوصى! مادرم گفت: چرا؟ پدربزرگم گفت: مردم چه مى‌گويند؟! مى‌خواستم به مدرسه بروم، همان مدرسه سر كوچه‌مان؛ مادرم گفت: فقط مدرسه غيرانتفاعى! پدرم گفت: چرا؟ مادرم گفت: مردم چه مى‌گويند؟! به رشته انسانى علاقه داشتم؛ پدرم گفت: فقط رياضى! گفتم: چرا؟ پدرم گفت: مردم چه مى‌گويند؟! مى‌خواستم با دخترى ساده كه دوستش داشتم ازدواج كنم؛ خواهرم گفت: مگر من بميرم. گفتم: چرا؟ خواهرم گفت: مردم چه مى‌گويند؟! مى‌خواستم پول مراسم عروسى را سرمايه زندگى‌ام كنم؛ پدر و مادرم گفتند: مگر از روى نعش ما رد شوى. گفتم: چرا؟ آنها گفتند: مردم چه مى‌گويند؟! مى‌خواستم به اندازه جيبم خانه‌اى در پايين شهر اجاره كنم؛ مادرم گفت: واى بر من. گفتم: چرا؟ مادرم گفت: مردم چه مى‌گويند؟! اوّلين مهمانى بعد از عروسى‌مان بود. مى‌خواستم ساده باشد و صميمى؛ همسرم گفت: شكست به همين زودى؟! گفتم: چرا؟ همسرم گفت: مردم چه مى‌گويند؟! مى‌خواستم يك ماشين مدل پايين بخرم، در حد وسعم تا عصاى دستم باشد؛ همسرم گفت: خدا مرگم دهد. گفتم: چرا؟ همسرم گفت: مردم چه مى‌گويند؟! مى‌خواستم بميرم. بر سر قبرم بحث شد؛ پسرم گفت: پايين قبرستان. زنم جيغ كشيد! دخترم گفت: چه شده؟ زنم گفت: مردم چه مى‌گويند؟! مُردم... برادرم براى مراسم ترحيمم مسجد ساده‌اى در نظر گرفت. خواهرم اشك ريخت و گفت: مردم چه مى‌گويند؟! از طرف قبرستان سنگ قبر ساده‌اى بر سر مزارم گذاشتند؛ اما برادرم گفت: مردم چه مى‌گويند؟! خودش سنگ قبرى برايم سفارش داد كه عكسم را رويش حك كرده بودند. و حالا من در اينجا در حفره‌اى تنگ و تاريك، خانه‌اى دارم و تمام سرمايه‌ام براى ادامه زندگى، جمله‌اى بيش نبود؛ «مردم چه مى‌گويند؟!» مردمى كه عمرى نگران حرف‌هايشان بودم، حالا حتى لحظه‌اى هم نگران من نيستند!!! كسانى كه براى خودشان زندگى مى‌كنند، از فرصت يکباره زندگیشان نهايت بهره و لذت را برده‌اند بیایید مردم نباشیم 🔻کانال مرگ و رستاخیز🔻 🆔 @rozehasrat
ثروتمندی از پنجره اتاقش به بیرون نگاه کرد و مردی را دید که در سطل زباله‌اش دنبال چیزی می‌گردد. گفت، خدا رو شکر فقیر نیستم. مرد فقیر اطرافش را نگاه کرد و دیوانه‌ای با رفتار جنون‌آمیز در خیابان دید و گفت، خدا رو شکر دیوانه نیستم. آن دیوانه در خیابان آمبولانسی دید که بیماری را حمل می‌کرد گفت، خدا رو شکر بیمار نیستم. مریضی در بیمارستان دید که جنازه‌ای را به سرد خانه می‌برند. گفت، خدا رو شکر زنده‌ام. فقط یک مرده نمی‌تواند از خدا تشکر کند. چرا امروز از خدا تشکر نمی‌کنیم که یک روز دیگر به ما فرصت زندگی داده است؟ حتما باید برای اینکه زندگی را بهتر بفهمیم باید به بیمارستان و زندانو قبرستان برویم؟ که در بیمارستان بفهمیم که هیچ چیز زیباتر از تندرستی نیست. در زندان ببینید که آزادی گرانبهاترین دارایی شماست. در قبرستان درمی‌یابید که زندگی هیچ ارزشی ندارد. دوست من، زمینی که امروز روی آن قدم می‌زنی فردا سقف‌مان خواهد بود. پس بیایید برای همه چیز فروتن و سپاسگزار باشیم.چرا که هیچکس از این دنیا زنده بیرون نرفت. 🔻کانال مرگ و رستاخیز🔻 🆔 @rozehasrat
💠"این داستان مربوط به قبرستان تخت فولاد اصفهان است" 🌿یکی از آقایان نقل می کند: برادرم را که مدتی پیش فوت کرده بود در خواب دیدم با وضع و لباس خوبی که موجب شگفتی بود. گفتم: داداش دیگر آن دنیا کلاه چه کسی را برداشتی؟! گفت: من کلاه کسی را برنداشتم. گفتم: من تو را می شناسم. این لباس و این موقعیت از آن تو نیست. گفت: آری . دیشب، شب اول قبرِ مادر قبرکن بود. آقا سید الشهدا(ع) به دیدن آن زن تشریف آوردند و به کسانی که اطراف آن قبر بودند خلعت بخشیدند و من هم از آن عنایات بهره مند شدم. بدین جهت از دیشب وضع و حال ما خوب شده و این لباس فاخر را پوشیده ام از خواب بیدار شدم ، نزدیک اذان صبح بود. کارهای خود را انجام داده و حرکت کردم به سمت تخت فولاد. برای تحقیقات سر قبر برادرم رفتم. بعضی قرآن خوان ها کنار قبرها قرآن می خواندند. از قبرهای تازه پرسیدم، قبر مادر قبرکن را معرفی کردند. رفتم نزد آقای قبر کن احوال پرسی کردم و به او تسلیت گفتم و از فوت مادرش سوال کردم، گفت: دیشب شب اول قبر او بود گفتم: روضه خوانی می کرد؟ روضه خوان بود؟ کربلا رفته بود؟ گفت: خیر ، برای چه می پرسی؟ داستان را گفتم ، او گفت: هر روز "زیارت عاشورا" می خواند... 📚حکایاتی از عنایات حسینی، ص111 🔻کانال مرگ و رستاخیز🔻 🆔 @rozehasrat
بعد از سفر مرگ ،کسی را سفری نیست رفتند عزیزان و از آنان اثری نیست بشنو ز روایات و ز اخبار و احادیث آن جاست خبرها ، به گمانت خبری نیست با دستی تهی طالب دیدار بهشتیم باید به که گوئیم که ما را ثمری نیست رحمت رسد از زحمت بی حد به تو ای دوست تن پروری و خوردن و خفتن هنری نیست امروز تو ره توشه به دست آر که فردا غیر از عمل نیک تو را راهبری نیست یارب تو گواهی به جهان بهر "مُبَشِّر" جز آه شب و سوز تب و چشم تری نیست 🔻کانال مرگ و رستاخیز🔻 🆔 @rozehasrat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 قرائت یک‌سوره‌ یس برای تمام اموات چکار میکند ؟ 🔸 اگر کسی وارد قبرستان بشود و یک سوره یاسین برای تمام کسانی که درآنجا دفن اند بخواند : 1⃣ اولاً چه ثوابی برای خودش دارد ؟ 2⃣ ثانیاً چه چیزی عاید اموات می‌شود؟ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🔻کانال مرگ و رستاخیز🔻 🆔 @rozehasrat