4_5832462289709567009_2.mp3
4.52M
#شب_هشتم_محرم
#روضه_حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
اومد سمت خیمه ها
انقده عمه ها و خواهرا، این دختران خردسال دورش حلقه زده بودن، همه یکصدا یک چیزو میگفتند
====================
✍کانال متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
🆔 @rozehayemirza_matn
#شب_هشتم_محرم
#روضه_حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
اومد سمت خیمه ها
انقده عمه ها و خواهرا، این دختران خردسال دورش حلقه زده بودن، همه یکصدا یک چیزو میگفتند،
میگفتند
اِرحَم غُربَتَنا
ابی عبدالله دید اگه وداع طول بکشه همینجا تو خیمه نگهش میدارند
از بیرون خیمه صدا زد
دَع عَلیا چ
علی رو رها کنید
فَإنَّه مَمسوسٌ فِی الله
علی غرق در خداست شما دیگه مانعش نشید
حالا پدر و پسر باهم از خیمه ها دارن میان
یه نگاه کرد دید بابا به پهنای صورت،
داره اشک میریزه،
دست برد زیر محاسن سفیدش،
پیرمردای جلسه، از شما میپرسم،
مگه ابی عبدالله، چند سال داشت ۵۸ سال،
اما همه محاسنش سفید شده،
دست برد زیر محاسن،
خدایا شاهد باش کیو دارم به میدان میفرستم
شب علی اکبر شب ویژه ست
ان شاءالله خیر از جونیت ببینی،
امشب جوونیتون رو بیمه کنید حق روضه ش باید ادا بشه،
یه جوری جنگیده میمنه و میسره رو بهم ریخته،
تا فهمیدند علی داره میاد میدان، تا فهمیدن شبیه ترین کس به پیغمبر داره میاد ، همه کمین کردند،
همشونم میدونستند، حاصل عمر حسینه،
لذا شیخ جعفر شوشتری یه تعبیری داره، میگه ابی عبدالله یه قتل داره، اونم قتل صبره، مال گوداله،
اما یه موت هم داره، مرگش بالا سر علی اکبرش بود
فقط خدا میدونه به حسین چه گذشت،
من از خیمه ها ابی عبدالله رو همراهی کنم
سکینه بنت الحسین میگه من کنار بابام ایستاده بودم تا صدای داداش اکبرم از میدان آمد
عَلیک مِنِّی السّلام
دیدم چشمان بابام مثل یه محتضر در دورانه، با چه عجله ای خودشو رساند بالا سر جوانش علی اکبر،
۷ قدم مونده بود به پیکر برسه،
دیدند حسین خودشو از مرکب رو زمین انداخت
پدران شهدا میخام بگم
هیچکدومتون افتادن بچه هاتون رو ندیدید
هیچکدومتون قطعه قطعه شدن بچه هاتون رو ندیدید
فقط خبرشو براتون آوردند که بعضیاتون سکته کردید ،دووم نیاوردید
تنها پدری که قطعه قطعه شدن جوانش رو دیده ،حسینه
مرحوم شیخ حر عاملی مینویسد
دیگه ابی عبدالله نتونست رو پاهاش راه بره ۷ قدم رو زانوهاش راه رفت
ابی عبدالله کنار بدن جوانش بلند بلند گریه کرده،
تو هم حقشو ادا کن
رسیدند کنار مقتل علی اکبر
هر چه کرد دید دلش آرام نمیشه
وَضَعَ خَدَّه عَلیٰ خَدِّه
اما هر چی منتظر شدند دیدند حسین بلند نمیشه
▪️سپه کوفه و شام استاده
▪️به تماشای شه و شه زاده
▪️شه روی نعش علی افتاده
▪️همه گفتند حسین جان داده
همه خوشحال از اینکه با یه تیر دو نشون زدند
یا صاحب الزمان
آقاجان ببخش منو
اولین جایی که قدوم عمه جان به میدان باز شده همینجاست
یه وقت دیدند یه زن بلند قامتی
هی زمین میخوره ، هی بلند میشه
هی صدا میزنه وا اُخَیّاه...
حسین غیرت اللهِ،
زینب عصمت اللهِ،
تا صدای نفس نفس زدن دختر علی رو شنید
فَقامَ الحُسین،
دیگه علی اکبر یادش رفت
زیر بغل خواهر رو گرفت
خودش به خیمه ها برش گردوند،
درستشم همینه،
یاد مدینه افتاد،
بچه بودم ،
▪️من ایستاده بودم دیدم که مادرم را
▪️قاتل گهی به کوچه ، گه به خانه میزد
یازهرا...
====================
✍کانال متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
🆔 @rozehayemirza_matn
MirzaMohammadi 1402 shab09 c.mp3
8.51M
#حجتالاسلاممیرزامحمدی
روضه #شب_نهم_محرم
📆 شب تاسوعا محرم الحرام ۱۴۴۵
#روضه_حضرت_عباس_علیه_السلام
✍کانال متن روضه های میرزا
@rozehayemirza_matn
متن #روضه_حضرت_عباس_علیه_السلام
#شب_نهم_محرم
#حجتالاسلاممیرزامحمدی
السلام علیک یا ابا عبدالله
همینکه قمر منیر بنی هاشم مشک رو تحویل گرفت از ابی عبدالله جدا شد ، همه از مقابلش فرار می کردند
با حسین آمدند
ابی عبدالله راه شریعه رو براش باز کرد
اما خودش باید بلا فاصله برگرده
همینکه سکینه عمو رو راهی کرد
برگشت توی خیمه ها
گفت بچه ها دیگه نگران نباشید
عموم رفته آب بیاره
▪️دعا کنید که سقا، پاش برسه به دریا
▪️مشک رو پر از آب کنه، بیاره به خیمه ها
گریه ها فروکش کرد
همه منتظرند
بابایی که با عمو رفته با عمو برگرده
عمویی که با مشک خالی رفته با مشک آب برگرده ...
یه وقت دیدند بابا داره میاد
اما یه دست به کمر گرفته
با آستینش داره اشکاش رو پاک میکنه
اولین کسی که جلو حسین رو گرفت سکینه بود
ابی عبدالله گریه هاش رو پاک کرد اما سکینه گفت
أبه أین عمّی العباس فَبَکَ الحسین
(گفتم و رفتم ، فیض آماده است همه فیض ببرند حاج قاسم هم فیض ببره این علمدار انقلاب)
ابی عبدالله یه جمله داره
دیدند زینب کبری هم همون جمله رو تکرار کرد
همه دست روی سر گذاشتند
در جواب سکینه گفتند
واضیعتاه بعدک یا أخاه
یعنی دیگه آماده اسیری بشید
حسین .....
✍کانال متن روضه های میرزا
@rozehayemirza_matn
1402.05.05_3.mp3
9.28M
#روضه_حضرت_عباس_علیه_السلام
#شب_نهم_محرم
#حجتالاسلاممیرزامحمدی
السلام علیک یا اباالفضل العباس
▪️ای ماهتاب خانه ی مولی اباالفضل
▪️زیباترین سقای این دنیا اباالفضل
✍کانال متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
@rozehayemirza_matn
#روضه_حضرت_عباس_علیه_السلام
#شب_نهم_محرم
#حجتالاسلاممیرزامحمدی
السلام علیک یا اباالفضل العباس
▪️ای ماهتاب خانه ی مولی اباالفضل
▪️زیباترین سقای این دنیا اباالفضل
کجا اینجوری سقا دیدی
▪️ای ساقی لب تشنه ی دریا اباالفضل
▪️امید قلب زینب کبری اباالفضل
▪️برخیز از روی زمین نور دو عینم
▪️برخیز سردار سپاهم من حسینم
خدا رحمت کنه مرحوم واعظ خراسانی رو
توی حرم قمر بنی هاشم منبر میرفت ، مرحوم آیت الله سید ابراهیم قزوینی هم ، پای منبر نشسته بود.
مرحوم واعظ رسید به اینجا که تیر به چشم عباس زدند
روضه تمام شد
مرحوم آیت الله قزوینی ، ایشون رو صدا زدند ، گفتند این روضه ای که تیر به چشم عباس خورده، زیاد سند قوی ای نداره ، اینارو نخوان
شب اومد منزل
امام جماعت حرم بود
خود قمر بنی هاشم رو زیارت کرد
حضرت فرمود سید ابراهیم!
می خواهی بگم کربلا با من چه کردند؟!
خود آقا روضه خوانده
فرمود گفتی تیر به چشم زدن سند نداره!
حالا من برات می گم
بعد از اینکه دستامو قطع کردند
مشک آبمو تیر زدند
تیری به چشم راستم زدند
دست نداشتم تیر رو در بیارم
عذر می خوام از علما
خم شدم ،
▪️سرم رو گذاشتم بین زانو هام
▪️تیر رو با نوک زانوهام در بیارم
کلاه خودم افتاد
اینجا بود چنان با عمود آهن به فرقم زدند
▪️از تن جدا ، افتاده دستانت اباالفضل
هم گریه کن هم عباست رو بگو
▪️چشم رقیه هست گریانت اباالفضل
▪️حرفی بزن دستم به دامانت اباالفضل
▪️جان همه عالم به قربانت اباالفضل
▪️ای وای من این جای سنگین عمود است
▪️که صورتت مثل رخ مادر کبود است
به خدا شاعر خیلی احتیاط کرده
خوبه بعضی شاعرا که همه مقتل رو نمی دونن
تعبیر مقتل اینه
من هنوز نتونستم اینو بفهمم
روضه خونا وی گند سرش رو به دامن گرفت
من نمی تونم قبول کنم
چون تعبیر اینه
وقتی عمود زدند
فَسَقَطَ مُخُّ رَأسِهِ عَلیٰ کِتفِه
سر متلاشی شد
حسین چی رو بغل گرفت
حتی بعضی ها نوشتند
هر چی تلاش کردند سر رو به نیزه بزنند
دیدند نمی شه ، سر رو به گردن اسب آویزان کردند
✍کانال متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
@rozehayemirza_matn
1402.05.05_1.mp3
25.39M
#مناجات_امام_زمان_علیه_السلام
#شب_نهم_محرم
#روضه_حضرت_عباس_علیه_السلام
کی می شود به حال خرابم دعا کنی ۲
نام مرا میان قنوتت صدا کنی
✍کانال متن روضه های میرزا
@rozehayemirza_matn
#مناجات_امام_زمان_علیه_السلام
#شب_نهم_محرم
#روضه_حضرت_عباس_علیه_السلام
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ
اَللهمَّ کُن لولیَّک الحُجةِ بنِ الحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیهِ وَ عَلی ابائهِ فی هذهِ السّاعةِ، وَ فی کُلّ ساعَة وَلیّا وَ حافظاً وقائِداً وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیناً حَتّی تُسکِنَهُ اَرضَکَ طَوعاً وَ تُمَتّعَهُ فیها طَویلاً
▪️کی می شود به حال خرابم دعا کنی ۲
▪️نام مرا میان قنوتت صدا کنی
▪️عمریست کوچه گردِ دیارِ محبت است
▪️شاید دلت بسوزد و شاید عطا کنی
▪️با درد همنشینم و با غصه هم دَمَم
▪️شافی تویی ، شود که مرا هم دوا کنی
▪️سرتا به پای، غرق گناه و ضلالتم
▪️آقا تویی که با بدی ام خوب تا کنی
روز تاسوعا پنج شنبه بود که ابی عبدالله و یارانشون رو محاصره کردند
با امام زمان بریم کربلا
▪️ای زائر شکسته دلِ شهر غُصه ها
▪️آیا شود که قسمت من کربلا کنی
یابن الحسن.....
امروز روز صدا زدن آقاته
السلام المحامی بلا معین
السلام علی المقطوع الوتین
السلام علی المرمل بدماه
السلام علی المنحور فی الوری
السلام علی ابی الفضل العباس
▪️سقای دشت کربلا اباالفضل اباالفضل ....
تورو خدا حقش رو ادا کن
این پرچم نوکری رو بیار بالا
نشون بده به بی دست کربلا
▪️سقای دشت کربلا اباالفضل اباالفضل ....
▪️دستش شده از تن جدا اباالفضل اباالفضل....
هر کی باهاش کار داره ها
▪️سقای دشت کربلا اباالفضل اباالفضل ....
▪️دستش شده از تن جدا اباالفضل اباالفضل....
▪️رفت از کفم آب آورم واویلا واویلا....
▪️دیدی چه آمدم بر سرم واویلا واویلا....
تورو خدا واویلاش رو تو بگو
▪️پای عدو به خیمه ها چو وا شد واویلا واویلا ....
چیکار کردند اول
▪️رأس تمام شهدا جدا شد واویلا واویلا...
حالا بگو
▪️سقای دشت کربلا اباالفضل اباالفضل ....
▪️دستش شده از تن جدا اباالفضل اباالفضل....
خدا رحمت کنه همه قدیمی ها رو
روضه خوان های قدیمی اینجوری می خوندند
دیدند حسین از مرکب پیاده شد
یه چیزی رو از روی زمین برداشته هی می بوسه
گفتند حتما پاره های قرآن پیدا کرده
اما دیدند دستای قلم شده عباسه
حسین.....
▪️از من دو دست بر رو کمر و از تو بر زمین
▪️دستی دگر کجاست که خاکی به سر کند
یا کاشف الکرب
عن وجه الحسین
اکشف کربنا
بحق اخیک الحسین
یه اشاره کنم یه ناله یا حسین به نیابت از علمدار انقلاب ، حاج قاسم سلیمانی بزن
هرکی به این آقا متوسل شده ، دست خالی و نا امید بر نگشته
کاشف الکرب عن وجه الحسینه
فقط یه دختر بود که نا امید شد
با چه امیدی مشک رو به عمو داد
هر چی منتظر شد عمو برگرده ....
حسین......
بأبی المستضعفُ الغریب یا أباعبدالله
✍کانال متن روضه های میرزا
@rozehayemirza_matn
حجه الاسلام و المسلمین استادمحمد میرزا محمدی_زیارت عاشورا-1550860957.mp3
21.09M
#زیارت_عاشورا
====================
✍کانال متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
🆔 @rozehayemirza_matn
1_1666310636.mp3
4.79M
#شب_نهم_محرم
#روضه_حضرت_عباس_علیه_السلام
نوحه بخون ببینم، امروز دیگه منتظر چی هستی؟
▪️ای اهل حرم میر و علمدار نیامد
▪️علمدار نیامد
====================
✍کانال متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
🆔 @rozehayemirza_matn
#شب_نهم_محرم
#روضه_حضرت_عباس_علیه_السلام
نوحه بخون ببینم، امروز دیگه منتظر چی هستی؟
▪️ای اهل حرم میر و علمدار نیامد
▪️علمدار نیامد
حالا خواهرا بگند
▪️سقای حسین سید و سالار نیامد
▪️علمدار نیامد
فقط گریه کن..
کمک بده..
▪️ای اهل حرم میر و علمدار نیامد
▪️علمدار نیامد
حالا خواهرا بگن
▪️سقای حسین سید و سالار نیامد
▪️علمدار نیامد
حسین...
بأبی المُستَضعَفُ الغَریب یا اباعبدالله
یه سرم بریم گودال؟
▪️همه منتظرند
▪️مونده روی زمین،پیکر تو رها
▪️السّلام عَلیٰ مَن دَفَنَه أهلُ القُریٰ
▪️همه منتظرند
منتظرن کیاند؟
▪️مادرش برسه
▪️کاش صدای برادر به خواهرش برسه
حسین...
====================
✍کانال متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
🆔 @rozehayemirza_matn
هدایت شده از شیخ خوشنویس | شیخ حسین زاهدی
in jomeh ham raft.mp3
4.42M
❤️این جمعه هم رفت
ازت خبر نیومد،
غصه به سر نیومد
مسافر غریبِ،
من از سفر نیومد...
🎙حاج سید رضا نریمانی
#امام_زمان
#جمعه_های_انتظار
#جمعه_های_مهدوی
======================
🌸در نشر معارف فرهنگی اسلامی سهیم باشیم.
🔰کانال شیخ خوشنویس| شیخ زاهدی
1_1666310631.mp3
27.97M
#شب_نهم_محرم
#مناجات_امام_زمان_علیه_السلام
#روضه_حضرت_عباس_علیه_السلام
▪️راه را گم کردهام،آواره و تنها شدم
▪️یاد آقایم نبودم،غرق در دنیا شدم
====================
✍کانال متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
🆔 @rozehayemirza_matn
#شب_نهم_محرم
#مناجات_امام_زمان_علیه_السلام
#روضه_حضرت_عباس_علیه_السلام
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ
الحَمدُ لِلَّه رَبِّ العَالَمِین
وَ الصَّلاة وَ السَّلامُ عَلیٰ سَیّدِ الاَنبیاءِ وَ المُرسَلِین
حَبیبِ اِلٰه العَالَمِین اَبِی القاسِم المُصطَفیٰ مُحمَّد
وَ عَلیٰ اَهلِ بَیتِهِ الطَّیّـِبینَ الطَّاهِرینَ المَعصُومِینَ المُکـَرَّمِین
لاسِیَّما بَقیَّةِ اللهِ فِی الاَرَضِین
رُوحِی وَ اَرواحُ العَالَمِینَ لِتُرابِ مَقدَمِهِ الفِداء
وَ لَعنَةُ اللهِ عَلیٰ اَعدائِهم اَجمَعین
اللهمَّ کُن لولیَّک الحُجةِ بنِ الحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیهِ وَ عَلی ابائهِ فی هذهِ السّاعةِ، وَ فی کُلّ ساعَة وَلیّا وَ حافظاً وقائِداً وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیناً حَتّی تُسکِنَهُ اَرضَکَ طَوعاً وَ تُمَتّعَهُ فیها طَویلاً
حالا آقات دعوت کن تو مجلس عمو جانش اباالفضل
یابن الحسن...
بلا نبینی انشالله
همه.. همه..
یابن الحسن...
▪️راه را گم کردهام،آواره و تنها شدم
▪️یاد آقایم نبودم،غرق در دنیا شدم
▪️دل سپردم به همه،غیر از عزیز فاطمه
▪️حق من بوده دچار غصه و غمها شدم
▪️با تمام بیوفاییها ،مرا رسوا نکرد
▪️در به رویم باز کرد و بین خوبان جا شدم
▪️تا زمین خوردم،فقط آقا به فریادم رسید
ببین اینجوریه یا نه؟
باهاش حرف بزن امروز
▪️تا زمین خوردم،فقط آقا به فریادم رسید
▪️زود دستم را گرفت و از زمین من پاشدم
▪️دیدگانم تر شده،حالا که بین روضهام
▪️مطمئنم شامل لطف خود زهرا شدم
حالا آرزوت چیه؟
▪️آرزو دارم محرم در کنار علقمه
▪️من ببینم میهمان سفرهی خود سقا شدم
▪️صحن عباس و حسین اصلا بهشت نوکر است
▪️قطره بودم در حریم کربلا دریا شدم
▪️دختری با گوش پاره ناله میزد ای عمو
▪️نیستی در پیش من آوارهی صحرا شدم
حسین...
نمیخوای روز نهم صداتو خرج کنی؟
حسین...
▪️سقای دشت کربلا دلواپس کردی
▪️یک خیمهگاه، چشم انتظارند برنمیگردی
▪️حالا که آبی نیست پس احساسُ برگردون
▪️پاشو علمدارم خودت عباسُ برگردون
▪️غصه نخور عیبی نداره زده رقیه قید آب رو....
مگه نگفتی منو حرم نبر شرمندهی بچههاتم...
عباس جان نگران نباش
بچهها فقط تو رو میخواند
▪️غصه نخور عیبی نداره زده رقیه قید آب رو
▪️خودم جوابشونو میدم مخور تو غصهی رباب رو
▪️ای وای علمدارم اباالفضل
▪️ای وای علمدارم اباالفضل
دستت که سالم، بیار بالا علمداریتو نشون بده
▪️ای وای علمدارم اباالفضل
▪️ای وای علمدارم اباالفضل
جوونا مدد بده دیگه فردا روزی نیست که بشه این حرفا رو زد
▪️ای وای علمدارم اباالفضل
▪️ای وای علمدارم اباالفضل
داداش..
▪️مردونگی کن پاشو میدونم که بی دستی
▪️بیدست هم باشی میگن پشت حسین هستی
▪️مردونگی کن پاشو اینا خیلی نامردند
▪️دور و بر خیمه دارن از صبح میگردند
▪️پاشو نزار هر بیحیایی به اشک ناموسم بخنده(٢)
▪️پاشو نذار هر کی بیاد و دست رقیهمو ببنده
حسین...
حالا اگه باهاش کار داری،
زن و مرد، همه بگند...
▪️ای وای علمدارم اباالفضل
گوش بده..
گوش بده..
علما منو ببخشند
اول تو بگو به نیابت از حسین
بعد خواهرا به نیابت از زینب بگند
▪️ای وای علمدارم اباالفضل
حالا ساکت شو
خواهرا بگن.
میدونی چرا صداشون نمیاد
حیا میکنه صداشون نامحرم بشنوه
صداشون نامحرم بشنوه
تازه از این فاصله..
عباس بلند شو ببین به خیمهها حمله کردند
▪️ای وای علمدارم اباالفضل....
=====================
✍کانال متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
🆔 @rozehayemirza_matn
12 (1).mp3
4.99M
#شب_نهم_محرم
#روضه_حضرت_عباس_علیه_السلام
▪️سقای دشت کربلا اباالفضل اباالفضل
====================
✍کانال متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
🆔 @rozehayemirza_matn
#شب_نهم_محرم
#روضه_حضرت_عباس_علیه_السلام
▪️سقای دشت کربلا اباالفضل اباالفضل
به به... به به
دستت سالم بیار بالا
▪️سقای دشت کربلا، اباالفضل اباالفضل
▪️دستش شده از تن جدا اباالفضل اباالفضل
▪️رفت از کفم آب آورم واویلا واویلا
▪️دیدی چه آمد بر سرم واویلا واویلا
خیلی دلت آماده است ،
ببرمت برا غروب عاشورا...
▪️پای عدو به خیمهها چو وا شد واویلا واویلا
▪️رأس تمام شهدا از تن جدا شد واویلا واویلا
حسین...
====================
✍کانال متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
🆔 @rozehayemirza_matn
May 11
10 (1).mp3
40.95M
#شب_نهم_محرم
#مناجات_امام_زمان_علیه_السلام
#روضه_حضرت_عباس_علیه_السلام
▪️بگذار به عشق تو گرفتار بمیرم
▪️مگذار که از دوری تو خار بمیرم
====================
✍کانال متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
🆔 @rozehayemirza_matn
#شب_نهم_محرم
#مناجات_امام_زمان_علیه_السلام
#روضه_حضرت_عباس_علیه_السلام
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ
الحَمدُ لِلَّه رَبِّ العَالَمِین
وَ الصَّلاة وَ السَّلامُ عَلیٰ سَیّدِ الاَنبیاءِ وَ المُرسَلِین
حَبیبِ اِلٰه العَالَمِین اَبِی القاسِم المُصطَفیٰ مُحمَّد
وَ عَلیٰ اَهلِ بَیتِهِ الطَّیّـِبینَ الطَّاهِرینَ المَعصُومِینَ المُکـَرَّمِین
لاسِیَّما بَقیَّةِ اللهِ فِی الاَرَضِین
رُوحِی وَ اَرواحُ العَالَمِینَ لِتُرابِ مَقدَمِهِ الفِداء
وَ لَعنَةُ اللهِ عَلیٰ اَعدائِهم اَجمَعین
اللهمَّ کُن لولیَّک الحُجةِ بنِ الحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیهِ وَ عَلی ابائهِ فی هذهِ السّاعةِ، وَ فی کُلّ ساعَة وَلیّا وَ حافظاً وقائِداً وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیناً حَتّی تُسکِنَهُ اَرضَکَ طَوعاً وَ تُمَتّعَهُ فیها طَویلاً
▪️بگذار به عشق تو گرفتار بمیرم
▪️مگذار که از دوری تو خار بمیرم
▪️بگذار دمی پای نگاهت بنشینم
▪️مگذار که در حسرت دیدار بمیرم
▪️بیمایهترینم به خریداری یوسف
▪️بگذار غریب گوشهی بازار بمیرم
آرزو همه مون چیه؟
▪️مگذار اجل جای دگر دیدنم آید
▪️بگذار که در کوی تو دلدار بمیرم
▪️ای کاش نگارا وسط روضهی ارباب
▪️یا در دل سینه زنی یار بمیرم
▪️من هم به اباالفضل قسم هست امیدم
▪️در راه وصالت چو علمدار بمیرم
شب تاسوعا ست،
روضهی اون آقایی که حجة بن الحسن به مرحوم آقای محمدعلی فشندی نشانه داد
فرمود
تو اون خیمهای که روضهی عموم عباس خونده میشه منو میبینی
حالا تو همین خیمه آقا و مولاتو صدا بزن، دعوت کن تو مجلس عموجانش اباالفضل
یابن الحسن...
بهتر بهتر...
یابن الحسن..
السَّلامُ عَلَی أبى الفَضلِ العَباسْ، المُواسى أخاهُ بِنَفسِهِ، السّاعى إلَیهِ بِمائِهِ
▪️گهواره بیتابه عمو
▪️اصغر نمیخوابه عمو
▪️لب تشنهی آبِ عمو
▪️واویلتا واویلتا
یادت نره از دیروز آب رو به رو بچههاش بستند
▪️گهواره بیتابه عمو
▪️اصغر نمیخوابه عمو
▪️لب تشنهی آبِ عمو
▪️واویلتا واویلتا
واویلاشو تو بگو..
▪️رقیه میگه ای خدا
▪️بارون نمیباره چرا
▪️رفته عموی من کجا
▪️واویلتا واویلتا
نوحه بخون امشب
▪️واویلتا واویلتا....
تو رو خدا امشب کم نزار برا روضهی عباس..
حالا همه بلدی این ها..
▪️سقای دشت کربلا،
▪️دستش شده از تن جدا(٢)
همه نمیخوننا
شاید فردا شب رو درک نکردیا
▪️واویلتا واویلتا....
من خواهش میکنم علما هم بخونند
▪️سقای دشت کربلا
▪️دستش شده از تن جدا
▪️واویلتا واویلتا...
اومد کنار بدن گفت داداش
▪️حریف تو نمیشدند
▪️تو رو چه بیهوا زدند
▪️نیزهدارا ،تیر اندازا
▪️باهم دیگه یه جا زدند
داداش...
▪️پاشو تا ماجراهای
▪️مدینه تکرار نشده
▪️با ضرب سیلی چشای
▪️رقیهمون تار نشده
▪️پاشو تا دست زینب
▪️نبستهاند با طناب
▪️پاشو تا خواهرمون
▪️نبردهاند بزم شراب
▪️واویلتا واویلتا ....
آروم خوندم تو هم بگیا
▪️واویلتا واویلتا...
تو رو خدا نوحهات رو بخون
▪️سقای دشت کربلا
▪️دستش شده از تن جدا
▪️واویلتا واویلتا...
حالا اومد تو خیمهها ابیعبدلله
بچهها رو جمع کرد
▪️گریه براش نمنم کنید
▪️معجرا رو محکم کنید
▪️حالا که بیعلمداریم
▪️گوشوارهها رو دربیارید
حسین...
صلی الله علیک یا اباعبدالله...
====================
✍کانال متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
🆔 @rozehayemirza_matn
1_1666310884.mp3
9.85M
#شب_نهم_محرم
#روضه_حضرت_عباس_علیه_السلام
السَّلامُ عَلَیکَ یا أبى الفَضلِ العَباسْ، المُواسى أخاهُ بِنَفسِهِ
جایی که آقامون با صورت افتاده زمین، دیگه معنا نداره ما بالا نشین باشیم
====================
✍کانال متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
🆔 @rozehayemirza_matn
#شب_نهم_محرم
#روضه_حضرت_عباس_علیه_السلام
السَّلامُ عَلَیکَ یا أبى الفَضلِ العَباسْ، المُواسى أخاهُ بِنَفسِهِ
جایی که آقامون با صورت افتاده زمین، دیگه معنا نداره ما بالا نشین باشیم
یه جوری افتاد که حتی حسین هم اینجوری نیافتاد
فهمیدی چی گفتم
وقتی ارباب ما تیر رو نتونست از جلو درباره
خم شد تیر رو از پشت دربیاره،
خون فواره میزد، اومد با صورت بخوره زمین، از پهلو،
ذوالجواح نذاشت،
خم شد با سُم مرکبش این خاک رو اونقدر نرم کرد
بعضیا گفتند اصلا گودال قتلگاه نه اینکه ارتفاع آنچنانی داشت
نه
گودی قتلگاه درسته
درست هم گفتند
این گودی رو ذوالجواح درست کرد
با سُم مرکبش اونقدر به زمین زد،
حسین به جای نرمی نزول اجلال کنه
منو نگاه کن
عقبیا هم نمیبینن عیب نداره
تازه به زمین نرم بخوره صورتش..
چندبار صورت رو زمین خورد و بلند شد
درستشم همینه
از بالابلندی بیافتی،
با یک بار خوردن که صورت مماس نمیشه به زمین..
اما هر جوری بود افتاد رو خاک نرم و گودی خاک
دست هم داشت رو بدن
عمود هم نزده بودند
اما این آقا که از مرکب میخواد زمین بیافته، اولا قد و قامتی داشت رشیدتر از خود حسین
ثانیا دستاش بریده بودن
تیربارونش کرده بودن
تیر به چشمش زده بودن
دست نداشت تیر رو دربیاره
تیر رو گذاشت بین زانوهاش بلکه بتونه بیرون بیاره، این قد وقامت رشید خم شد
کلاهخودش افتاد
چنان با عمود آهن زدند
هان...
تو دیگه دنبال صدا نباش امروز
حالا میخواد بخوره زمین
روضهای که خودش خوند
فرمود روضهی منو از اینجا بخونید
دست نداشتم عمود رو که زدن، با تیری که به چشمم زده بودند، چنان با صورت زمین خوردم...
وسط روضه یه ذره فکر کن...
این تیر که درنیومد
وقتی از مرکب با صورت خورد زمین چی شد؟
▪️به چشمم بود تیری و چو با صورت زمین میخورد
▪️دوباره تیر با شدت به چشم او فرو میرفت
حالا امروز میخوام یه مهمون دیگه هم به روضه اضافه کنیم
▪️دیدم آنگاه رخ فاطمه را
▪️کرده خوشبوی همه علقمه را
▪️آمده از بدنم تیر کشد
▪️تیرها از بدن شیر کشد
راجع به کی داری حرف میزنی، فاطمه
▪️طاقت آن بانوی بیمار نداشت
▪️دست او قوت این کار نداشت
نه..
نه..
نه...
این مادر رو صدا بزن
یا زهرا....
====================
✍کانال متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
🆔 @rozehayemirza_matn
مناجات_حجت_الاسلام_میرزامحمدی_شب (1).mp3
5.17M
#مناجات_امام_زمان_علیه_السلام
#شب_نهم_محرم
#روضه_حضرت_عباس_علیه_السلام
▪️دل من از غم هجران رخت غمگین است
▪️بار هجران تو بر سینهی من سنگین است
====================
✍کانال متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
🆔 @rozehayemirza_matn
#مناجات_امام_زمان_علیه_السلام
#شب_نهم_محرم
#روضه_حضرت_عباس_علیه_السلام
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ
الحَمدُ لِلَّه رَبِّ العَالَمِین
وَ الصَّلاة وَ السَّلامُ عَلیٰ سَیّدِ الاَنبیاءِ وَ المُرسَلِین
حَبیبِ اِلٰه العَالَمِین اَبِی القاسِم المُصطَفیٰ مُحمَّد
وَ عَلیٰ اَهلِ بَیتِهِ الطَّیّـِبینَ الطَّاهِرینَ المَعصُومِینَ المُکـَرَّمِین
لاسِیَّما بَقیَّةِ اللهِ فِی الاَرَضِین
رُوحِی وَ اَرواحُ العَالَمِینَ لِتُرابِ مَقدَمِهِ الفِداء
وَ لَعنَةُ اللهِ عَلیٰ اَعدائِهم اَجمَعین
اللهمَّ کُن لولیَّک الحُجةِ بنِ الحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیهِ وَ عَلی ابائهِ فی هذهِ السّاعةِ، وَ فی کُلّ ساعَة وَلیّا وَ حافظاً وقائِداً وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیناً حَتّی تُسکِنَهُ اَرضَکَ طَوعاً وَ تُمَتّعَهُ فیها طَویلاً
▪️دل من از غم هجران رخت غمگین است
▪️بار هجران تو بر سینهی من سنگین است
▪️به گدایی تو بر پادشهان فخر کنم
▪️پادشاهی که گدایت نبود مسکین است
▪️هر کسی حلقه زند بر در کاشانهی تو
▪️عزت هر دو جهانش به خدا تضمین است
شب تاسوعاست
تو مسجد مقدس جمکران
از این صاحب خانه چی میخوای؟
▪️کاسه لیسی سر سفرهی تو ما را بس(٢)
▪️کاسه لیس در تو زندگیش تامین است
یابن الحسن...
به به
دلت رو نورانی کن
یابن الحسن..
السَّلامُ عَلَی أبى الفَضلِ العَبّاسِ بنِ أمیرِ المُؤمِنینَ، المُواسى أخاهُ، السّاعى إلَیهِ بِمائِهِ، المَقطوعَةِ یَداهُ
این سلام زیارت ناحیه هست حضرت به عموجانش ن اینگونه سلام میکنند
سلام بر عباس بن علی که همهی وجودش رو فدای برادر ابیعبدلله کرد،
خیلی تلاش کرد برا آوردن آب
تا جایی که دوستش رو از بدن قطع کردند
▪️سقای دشت کربلا اباالفضل اباالفضل
همه روضه خون بشن امشب
▪️سقای دشت کربلا اباالفضل اباالفضل
شما که دستتون سالم بالا بیارید
▪️سقای دشت کربلا اباالفضل اباالفضل
▪️دستش شده از تن جدا اباالفضل اباالفضل
▪️خیمه دگر میر علم ندارد، واویلاواویلا
▪️فاطمه سقای حرم ندارد واویلا واویلا
▪️زمزمهی آب دگر نگیرید واویلا واویلا
▪️کسی حرف از عطش بر لب نیاره
▪️که بابایم دگر سقا نداره
حسین...
بأبی المُستَضعَفُ الغَریب یا اباعبدالله
یا کاشِفَ الکربِ عَن وَجهِ الحُسین، إکشف کربنا بحق أخیک الحسین
====================
✍کانال متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
🆔 @rozehayemirza_matn
روضه_حجت_الاسلام_میرزامحمدی_شب_نهم.mp3
6.17M
#شب_نهم_محرم
#روضه_حضرت_عباس_علیه_السلام
جریان کربلا را تصور کنید
از صبح عاشورا ، هر که رفته میدان برنگشته
این روایت امام صادق علیه السلام
====================
✍کانال متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
🆔 @rozehayemirza_matn
#شب_نهم_محرم
#روضه_حضرت_عباس_علیه_السلام
جریان کربلا را تصور کنید
از صبح عاشورا ، هر که رفته میدان برنگشته
این روایت امام صادق علیه السلامِ ، فرمود:
«ان تاسوعا یَومٌ حوصِرَ فیهِ الحُسَینُ(ع) وَ اَصحابُهُ »
(کافیج 4 ص . 147)
تاسوعا روزیه که ، امام حسین و یارانش رو
محاصره کردند
فرمود : دم به دم به لشگر کوفه و شام اضافه میشد
اما یک یار برا حسین بن علی نمی آمد
توی همچین فضایی
از دیروز هم آب رو روی اهل بیت بستند
سه روزِ شریعه فرات تو محاصره ست
آب جیره بندی شده
قمر بنی هاشم باید بجنگه بره آب بیاره
که از امشب سهمیه ی آب تمام شد
ابیعبدالله به قمر بنی هاشم فرمان دادند
برید از شریعه آب بیارید
رفتن جنگیدن بیست مشک آب آوردند
بیست مشک برا ۸۴ زن و بچه و
برای حدودا ۱۴۰ نفر از مردان سلحشوری که در معیت امامند
۲۰ تا مشک برای ۲۳۰ نفر
یعنی آب بیاید سهمیه بندی بشه
سه روز تمام وضعیت خیمه ها به اینگونه است
گرمای روز عاشورا ،
سخنرانی ها و موعظه های پی در پی ابیعبدالله
زخمی شدن ها ،
داغ دیدن ها
امام پدر این امتِ
جلو چشمش بچه هاش دارن پرپر میشند
بالا سر بعضی هاشون رسیده گریه کرده
قرآن خونده ،
به این بهانه امام را هم بعضی جاها ضربه زدند
خون از بدنش داره میاد
امام سجاد فرمود :
بابام که آمد با ما وداع کنه
از سوراخ های جوشن اش خون فواره میزد
توی همچین فضایی
از صبح اصحاب رفتن
نوبت رسیده به بنی هاشم
بنی هاشم هم یکی پس از دیگری دارند میرند
حالا علمدار این لشگر ، آماده خدمت امام:
آقاجان ، لَقَد ضاق صَدِری
حسین جان ، سینه ام دیگه داره سنگینی میکنه
من نمی تونم طاقت بیارم
از صبح اینها دارند بهت جسارت میکنند
بهت دارند توهین میکنند
و دم به دم داره براشون یار میاد
شما دم به دم داره یارانت از دست میره
اجازه بده من میدان برم
امام بغلش کرد،
هر دو گریه کردند
خب تو قواعد جنگ عربی
اگر علمدار رو کسی زمین گیر کرد
یعنی فاتحه جنگ خونده ست
حضرت فرمود:
اَنتَ صَاحبُ لَوایی
تو پرچم دار منی
فقد مَضیتَ تَفرَّقَ عسکری
عباس جان ، توام بری برنگردی
لشگر من متلاشی میشه
یک کلام به امام اعتراض نکرد
فهمید امام با این تعبیر ، برا جنگ اذن میدان نمیده
مقام سِلم را ببینید
آمد وسط لشگر نه برا جنگ
وَعَّظهُم حَذَّرهُم ،قَد قالتِ النَصیحَه
شروع کرد این ها رو موعظه کرد
امام اذن جنگیدن به عباس نداده
سِلم یعنی این
دوباره برگشت ، دوباره که برگشت
گزارش کار به امام داد ، عین تاریخِ
عرض کرد :
یابن رسول الله رفتم ، موعظه شون کردم
ولی اینا گوششان بدهکار سخن حق نیست
گزارش که تمام شد ،
یه صدایی به گوش عباس رسید
یُنادون مِنَ الفُسطاط
صدا این دفعه دیگه از تو خیمه ها بود
چه صدایی بود ؟؟
یُنادون مِن الفُسطاط ، العَطش العَطش
صدای تشنگی بچه ها به گوش عباس رسید
چیزی نگذشت
مرحوم مقرم مینویسد:
یه مرتبه دیدند نازدانه ای حسین ،
سکینه ای بنت الحسین با یه مشک خالی از خیمه ها اومد بیرون
چقدر این دختر شیرین زبانه
شاید شام غریبان روضه اش رو خواندیم
اصلا ی جوری حرف میزد که حسین رو به گریه می انداخت
تو مجلس یزید هم ی جوری حرف زد ،
یزید هم به گریه افتاد
آنقدر شیرین زبان بود ،
چی گفت :
بابا به عمو بگو بره آب بیاره
آنقدر قبر بنی هاشم خوشحال شد که بهانه رفتن به میدان برام جور شد
ابی عبدالله باز او رو کنترل کرد
فرمود : عباسم
حالا میخوای بری میدان برو ، اما
فَاطلُب لِهؤلاء الاَطفال، الماء
فقط برو آب بیار
تسلیم فرمان امامِ
▪️یارب نکن امید کسی را تو نا امید
دخترای تو خیمه و بچه های تو خیمه
سکینه رو که فرستادند،
سکینه خیال این ها رو راحت کرد
برگشت خیمه گفت :
اصلا دیگه از عطش کسی حرفی نزنه
مشک رو دادم دست عموم
عموم اگه بره آب بیاره ، رد خور نداره
خدایا خیلی ها امشب چشم امیدشون این جلسه هست ،
ما هم نمی دونیم کی برا چه نیت و حاجتی آمده
حاشا به کرمت
یا قمربنی هاشم ،
شما ناامیدی کشیدی میدونی یعنی چه
این جماعت به ی امیدی آمدند امشب
لذا اون شاعر عرب شعر گفت که :
هر حرمی یه ادب زیارت داره
گفت حرم ابالفضل العباس ادب زیارتش اینه :
لا تَذکُرنَّ فیها سَکینه
تو حرم ابوالفضل مبادا اسم سکینه رو ببری
این قا به سکینه وعده آب داده ،
خجالت میکشه
السلام علیک یا اباالفضل العباس
وارد شریعه فرات شد
دست برد زیر آب ،
فَذَکَرَ عطشَ الحسین
فَرَمَی الماءَ عَلَی الماء
▪️دیدم من بی تاب، در آینه ی آب
▪️گاهی رخ دلبر را ،گاهی لب اصغر را
آب رو ریخت رو آب ، نه خودش بخواد بنوشه
بعضی ها گفتن به این بهانه دستبرد زیر آب ، مرکبش آب بنوشه
مرکب سیراب شد ، مشک رو پر از آب کرد
به محض اینکه سوار مرکب شد ،
نوشتن چهار هزار تیر انداز شریعه
رو نشانه گرفتن ،
از شما مردم می پرسم
اگر یک دهم این تیر ها به عباس خورده باشه
نه کمتر بگم ،
یک صدم این تیرها به بدن خورده باشه
که تعبیر مقاتل اینه ،
اونقدر تیر زده بودن وقتی حسین رسید دید یه جای سالم تو این بدن نیست
الله اکبر
دو دستش رو زدند ،
مشک رو به دندان گرفت
همه هم و غمش اینه آب رو برسونه
ولو اینکه قطعه قطعه اش کنند
تا تیر به مشک خورد
نه آب مشک بریزه
آبروی عباس ریخت ،
اینجا نوشتند:
فَوَقفَ مُتحَیّرا
دست نداشت بجنگه ،
آب نداره که به خیمه ها برسونه ،
یه نانجیبی با تیر به چَشم راستش زد ،
اینجا بود خم شد،
این تیر را بین پا و گردن مرکب گذاشت ،
آخ بمیرم سر مبارک خم شد
کلاه خود حضرت که افتاد
ی نانجیبی چنان با عمود آهن،
به فرق قمر بنی هاشم زد ،
دیگه نتونست دوام بیاره
با صورت به زمین خورد
خیلی ها تو کربلا با صورت به زمین خوردن ،
علی اکبر ، قاسم بن الحسن ، ابی عبدالله
اما اینجا ی تفاوتی داشت ، با ی بیت شعر میگم :
▪️به چشمش بود تیری و ، چو با صورت زمین افتاد
▪️دوباره تیر با شدت به چشم او فرو می رفت
حسیییین ...
همین که خورد زمین ابیعبدالله رو صدا زد
همه دارن می بینن حسین آمد کنار علقمه
سراسیمه نه پیاده شد، مقتل میگه :
حسین هم خودش را از مرکب انداخت زمین
فَوَقفَ الحسین مُنحَنیا
دست به کمر گرفت :
صدا زد:
الان اِنکَسَرَ ظَهری
الان کمرم شکست
به قصد فرج ، ناله بزن : یا حسیییین...
====================
✍کانال متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
🆔 @rozehayemirza_matn
4_5841210545386031342.mp3
7.32M
#شب_نهم_محرم
#روضه_حضرت_عباس_علیه_السلام
از اشیایی که تو کربلا به غارت رفته عمود ابالفضله
ببین چه میکنه
نه خودش
نه توسل بهش
نه گریه ی به مصایبش
====================
✍کانال متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
🆔 @rozehayemirza_matn
#شب_نهم_محرم
#روضه_حضرت_عباس_علیه_السلام
از اشیایی که تو کربلا به غارت رفته عمود ابالفضله
ببین چه میکنه
نه خودش
نه توسل بهش
نه گریه ی به مصایبش
یه عمودش دل طاغوت زمان رو زیر رو کرد
قافله رسید به مجلس یزید..
مِخفَرِ ملعون ،اشیاء غارتی رو داره میاره
دونه دونه داره به یزید نشون میده
هذا قَمیصُ الحُسین ...
دونه دونه اشیاء غارتی و شمرد
تا رسید به عَلَم ابالفضل
مرحوم آیت الله جزایری مینویسند
یزید سه مرتبه رو تختش بلند شد و نشست
گفت یاللعجب..
+امیر از چه تعجب کردید ؟
گفت بمن بگید
کربلا علمدار کی بوده ؟؟
+چطور امیر؟؟
سرتاسر علم رو که میبینم سوراخ سوراخه
اما دسته ی علم سالمه
+خوب؟؟
یعنی هر کی علمدار بوده خیلی باوفا بوده
هرچی تیر می اومده به جانش میخریده
اما نمیگذاشت علم رو زمین بیافته
(ها... ساکت نباشی امروز ها
حالا این علمدار رو زمین افتاده
ابی عبدالله الحسین جان اومد ..
▪️پاشو علمدارِ حرم ،یه سری به حرم بزن
خوبه خواهرا پشت پرده اند
این ناله و فریاد تو نمیذاره صدا زن و بچه بیاد
من نمیدونم تو خیمه ها چه خبر شد صدای العَطش بچه به گوش میرسید
(داد بزن نذار صدای ناموست به گوش برسه)
▪️پاشو علمدارِ حرم یه سری به حرم بزن
(جوابشو همینجا بده دیگه)
چه جوری پاشم ؟
پاهامم قطع کردند
▪️پاشو علمدارِ حرم یه سری به حرم بزن
▪️قوت قلبِ خواهرم ، جلو حرم قدم بزن
▪️برو ببین که دخترم میگه؛ عمو علم بزن
(تو رو خدا ساکت باشی ضرر کردیا
کی تضمین میده فردا زنده باشم
اونا که تاسوعای سال گذشته بودن و الان زیر خاک خوابیدند)
▪️پاشو علمدارِ حرم چشم انتظارتن همه
▪️همیشه گفتم به همه که با تو پشتم محکمه
▪️هیشکی خبر نداره که چه خبره تو علقمه
▪️پاشو علمدارِ حرم یه سری به حرم بزن
▪️فکر نمیکردم نیمه جون شی پهلوونم
▪️اینجوری پشتم بشکنه ،بره توونم
گفتم و نشستم
فیض آماده است
▪️فکر نمیکردم اینجوری بهم بخندند...
تیراندازها تیرهاشون و زدند
نیزه داران نیزه هاشون رو زدند
اینم مال امسال تاسوعات
ابی عبدالله دم حرم بود
وقتی خورد زمین
یه جوری ریز ریزش کردند
بازم قانع نشدند
حرمله جمعی رو صدا زد
زنده زنده لباسشو به غارت بردند
حسیـــــــــــــــــــــــــــن...
====================
✍کانال متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
🆔 @rozehayemirza_matn