eitaa logo
10.1هزار دنبال‌کننده
30 عکس
25 ویدیو
1 فایل
🥰کپی با ذکر منبع جایز است🌹 تبلیغات پذیرفته میشود آیدی بنده @sobbohsobboh110 کانال شخصی بنده👇 🔰کانال شیخ خوشنویس| شیخ حسین زاهدی @sheikh_khoshnevis
مشاهده در ایتا
دانلود
10.mp3
8.27M
بسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ اَللهمَّ کُن لولیَّک الحُجةِ بنِ الحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیهِ وَ عَلی ابائهِ فی هذهِ السّاعةِ، وَ فی کُلّ ساعَة وَلیّا وَ حافظاً وقائِداً وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیناً حَتّی تُسکِنَهُ اَرضَکَ طَوعاً وَ تُمَتّعَهُ فیها طَویلاً 🔸بگذار به عشق تو گرفتار بمیرم 🔸مگذار که از دوری تو خار بمیرم ✍کانال متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی @rozehayemirza_matn
بسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ اَللهمَّ کُن لولیَّک الحُجةِ بنِ الحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیهِ وَ عَلی ابائهِ فی هذهِ السّاعةِ، وَ فی کُلّ ساعَة وَلیّا وَ حافظاً وقائِداً وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیناً حَتّی تُسکِنَهُ اَرضَکَ طَوعاً وَ تُمَتّعَهُ فیها طَویلاً 🔸بگذار به عشق تو گرفتار بمیرم 🔸مگذار که از دوری تو خار بمیرم 🔸بگذار دمی پای نگاهت بنشینم 🔸مگذار که در حسرت دیدار بمیرم 🔸بی مایه ترینم ، به خریداریِ یوسف 🔸بگذار در این گوشه ی بازار بمیرم آرزوی هممون چیه 🔸مگذار اَجَل جای دگر دیدنم آید 🔸بگذار که در کوی تو دلدار بمیرم 🔸ای کاش نگارا وسط روضه ی ارباب 🔸یا در دل سینه زنیِ یار بمیرم 🔸من هم به اباالفضل قسم هست امیدم 🔸در راه وصالت چو علمدار بمیرم شب تاسوعاست روضه ی اون آقاییه که حضرت حجت بن الحسن به مرحوم محمد علی فشندی ، نشانه داد، توی اون خیمه ای که روضه ی عموم عباس خوانده میشه ، منو میبینی حالا توی همین خیمه آقا و مولات رو صدا بزن دعوت کن توی مجلس عمو جانش اباالفضل.... یابن الحسن..... بهتر بهتر یابن الحسن.... السَّلامُ عَلَی أبى الفَضلِ العَبّاسِ المُواسِى أخاهُ بِنَفسِهِ السَّاعِى إلَیهِ بِمائِه 🔸گهواره بی تاب عمو 🔸اصغر نمی خوابه عمو 🔸لب تشنه ی آب عمو 🔸واویلتا واویلتا.... یادت نره از دیروز آب رو به روی بچه هاش بستند 🔸گهواره بی تاب عمو 🔸اصغر نمی خوابه عمو 🔸لب تشنه ی آب عمو 🔸واویلتا واویلتا... 🔸رقیه میگه ای خدا 🔸بارون نمی باره چرا 🔸رفته عموی من کجا 🔸واویلتا واویلتا... نوحه بخون امشب 🔸واویلتا واویلتا... تورو خدا کم نذار برای روضه عباس 🔸حالا همه بلدید اینو 🔸سقای دشت کربلا 🔸دستش شده از تن جدا 🔸سقای دشت کربلا همه نمی خوننا 🔸دستش شده از تن جدا شاید فردا شب رو درک نکردیا 🔸واویلتا واویلتا... من خواهش میکنم علما هم بخونن 🔸سقای دشت کربلا 🔸دستش شده از تن جدا 🔸واویلتا واویلتا... ۲ اومد کنار بدن گفت داداش 🔸حریف تو نمی شدند 🔸تو رو چه بی هوا زدند 🔸نیزه دارا ، تیر اندازا 🔸با هم دیگه یه جا زدند داداش 🔸پاشو تا ماجراهای 🔸مدینه تکرار نشده 🔸با ضرب سیلی چشامای 🔸رقیه ام تار نشده 🔸پاشو تا دست زینب رو 🔸نبسته اند با طناب 🔸پاشو تا خواهر منو 🔸نبرده اند بزم شراب 🔸واویلتا واویلتا... آروم خواندم تا تو هم بگیا 🔸واویلتا واویلتا... تورو خدا نوحه ات رو بخون 🔸سقای دشت کربلا 🔸دستش شده از تن جدا واویلتا واویلتا... واویلتا واویلتا... حالا اومد توی خیمه ها ابی عبدالله بچه ها رو جمع کرد 🔸گریه براش نم نم کنید 🔸معجرا رو محکم کنید 🔸گریه براش نم نم کنید 🔸معجرا رو محکم کنید 🔸حالا که بی علمداریم 🔸گوشواره ها رو دربیارید حسین..... صلی الله علیک یا اباعبدالله ✍کانال متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی @rozehayemirza_matn
Sokhanrani 06 - 1.mp3
7.58M
🔸دوباره فاصله افتاد بین ماها، آقا 🔸دوباره لطف تو و خواهش گدا، آقا ✍کانال متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی @rozehayemirza_matn
🔸دوباره فاصله افتاد بین ماها، آقا 🔸دوباره لطف تو و خواهش گدا، آقا 🔸ببین که از نفس افتاده ام ز بار گناه 🔸بگیر دست گدای همیشه را آقا 🔸حلال کن که به جز درد سر نبودم من 🔸عطا نمودی و دیدی ز من خطا آقا 🔸سلام من به قنوت نماز نیمه شبت 🔸مرا میان قنوتت دعا نما آقا 🔸بگو شبی تو میان قنوت نافله ات 🔸به جای ما نَفَسی ذکر ربنا آقا 🔸خودت برای ظهورت بیا دعایی کن 🔸اثر نداشت ز ما ناله ی بیا ، آقا یابن الحسن..... أَلسَّلامُ عَلَى الْمُغَسَّلِ بِدَمِ الْجِراحِ، (سلام بر آن‌که با خون زخم هایش شست و شو داده شد،) أَلسَّلامُ عَلَى الْمُضامِ الْمُسْتَباحِ، (سلام بر آن مظلومى که خونش مباح گردید،) أَلسَّلامُ عَلَى الْمُجَـرَّعِ بِکَأْساتِ الرِّماحِ (سلام بر آن‌که از جام‌هاى نیزه‌ها جرعه نوشید،) أَلسَّلامُ عَلَى الْمَقْطُوعِ الْوَتینِ، (سلام بر آن‌که شاهرگش بریده شد،) أَلسَّلامُ عَلى مَنْ دَفَنَهُ أَهْـلُ الْقُرى، (سلام بر آن‌که اهل قریه‌ها دفنش نمودند) از امام زمان عذر میخوام اما ترجمه ی فارسیش همین میشه 🔸زیر انداز خانه های دهات 🔸کفن شاه بی کفن شده بود حسین .... بأبی المستضعفُ الغریب یا أباعبدالله ✍کانال متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی @rozehayemirza_matn
Sokhanrani 06 - 3.mp3
13.29M
السلام علیک یا ابا عبدالله 🔸با رخصت از خدای تعالی، فقط حسین 🔸ما گم نمی شویم ، هَدَیْنٰا، فقط حسین ✍کانال متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی @rozehayemirza_matn
السلام علیک یا ابا عبدالله 🔸با رخصت از خدای تعالی، فقط حسین 🔸ما گم نمی شویم ، هَدَیْنٰا، فقط حسین 🔸سر خم نمی کنیم به هر قبله ی دروغ 🔸دل را نمی دهیم به هر جا، فقط حسین 🔸بگذار هر که خواست گدای کسی شود 🔸ما را چه کار با دگران ما را ، فقط حسین 🔸خیلی دعام کرده اگر نوکرش شدم 🔸دارد هوای سینه زنش را فقط حسین 🔸هر کس که خورده بر در بسته فقط حسن 🔸هر کس دلش گرفته ز دنیا فقط حسین 🔸سرمایه ی محبت زهرا ست دین من 🔸سرمایه ی محبت زهرا فقط حسین 🔸امسال جای ما وسط صحن خالی است 🔸یک کربلا بده به گداها فقط حسین 🔸از شهر شام تا برسد باز به پیش تو 🔸یک ذکر گفت زینب کبری فقط حسین شب عاشورا وقتی خطبه اش رو خواند اصحاب دونه دونه با ابی عبدالله گفتگو کردند گوشه ی خیمه یتیم سیزده ساله ی امام حسن ، زانوش رو بغل گرفته بود ، بعد پایان صحبت امام پرسید عمو منم کشته میشم فردا یا نه؟؟؟ ابی عبدالله فرمود: کَیفَ المَوتُ عِنٰدَک مرگ نزد تو چگونه است ؟ بی معطلی گفت: أحلَیٰ مِنَ العَسَل مرگ نزد امام اینجوریه نگرانی نداره وقتی با امام باشی که بخواهی بمیری این مردن ،دیگه پوسیدن نیست این پوست انداختنه عبور از این عالم ماده به آغوشه امامه عرضه داشت عمو : أحلَیٰ مِنَ العَسَل ابی عبدالله یه جواب داد فرمود آری قاسمم همینقدر برات بگم نه تنها تو کشته میشی بلکه شیرخواره ام هم می کشند اینقدر این بچه جا خورد گفت عمو یعنی پای این لشکر به خیمه ها هم باز میشه دیگه نبودند ببینند واقعا پاشون به خیمه ها باز شد قاسمم بَعْدِ أَنْ تَبْلُوَ بِبَلٰاءِ العَظِیم که اینجا ارباب مقاتل متحیرند حسین چرا اینجوری گفت به این یتیم امام حسن این بلاء عظیم چیه؟ حسین خودش ذبح عظیمه این بلاء عظیم توی کربلا ، فقط ماله حضرت قاسمه بعضی ها گفتند این بلاء عظیم همونیه که این بدن زیر سم مرکب میره عجیب هم هست این سخن ابی عبدالله است بَعْدِ أَنْ تَبْلُوَ بِبَلٰاءِ العَظِیم زرهی براش پیدا نشد عمامه ی امام حسن رو بست دور سرش از دو طرف ، عمامه رو به گریبانش گره زد حالا جلو این عمو ، برادرزاده داره میره عجب رجزی خواند 🔸إنْ تُنْکِرُونِی فَأنَا ابْنُ الحَسَن 🔸سِبطُ النَّبِیِّ المُصطَفی وَالمُؤتَمَن 🔸هذا حُسَینٌ کَالأَسیرِ المُرتَهَن هرکی منو نمیشناسه ، بشناسه من پسر امام حسنم خب امام حسن رو کجا میشناختند؟ به جَمَل فتنه ی جمل را امام حسن خوابوند وقتی فتنه ی جمل با حماسه ی امام حسن خاموش شد همونجا صاحب فتنه ی جمل گفت ، حسن بن علی ، یه روز کارت رو تلافی می کنم یه مقدار امروز برا امام حسن گریه کنیم حضرت زهرا گلایه کرده ها که چرا برا حسنم گریه نمی کنید چرا برا حسنم شعر نمی گید روضه نمی خوانید الحمد لله دلهاتون آماده است کجا تلافی کردند جلو چشم ابی عبدالله ، جلو چشم قمربنی هاشم ، هفتاد چوبه ی تیر بر این بدن زدند زیارت جامعه أئمّة المؤمنین تعبیرش اینه قَدْ شُکَّتْ أَکْفَانُهُ بِالسِّهَامِ از اینجا معلوم میشه برادر رو چندتا کفن کرده بود تمام کفن ها سوراخ سوراخ شد غرق خون شد حسین مجبور شد بدن رو برگردونه همه ی أئمه این ویژگی رو داشتند حتی حضرت زهرا ، ابی عبدالله میگه شبی که بابام ، مادرم رو غسل می داد، تا برسه به همه ی ائمه ، چندتا کفن داشتند اما این ابی عبداللهی که امام حسن براش روضه خوانده لٰایَومَ کَیَومِکَ یا اباعبدالله اینم چندتا کفن داشت کفنی داشت ز خون و کفنی داشت ز تیر و کفنی داشت ز خاک مگه کفن، اونی نیست که بدن رو می پوشانه آنقدر حسین بدنش پوشیده بود ، خواهرش ساعت ها طول کشید بدن رو پیدا کنه من روضه ای رو بخوانم که امام زمان برا این یتیم سیزده ساله خوانده دو کلمه است السَّلَامُ عَلَى الْقَاسِمِ بْنِ الْحَسَنِ الْمَضْرُوبِ‏ عَلَى‏ هَامَتِهِ‏ شمشیر به فرقش زدند دیگه نتونست رو مرکب دوام بیاره ، چنان با صورت بر زمین خورد آماده ای یا نه باباش به ما یاد داد هر روضه ای می خونی گریز به روضه ابی عبدالله بزن اگرچه با صورت بر زمین خورد همه سواره ها ، قاسم رو محاصره کردند اما نوشته اند ابی عبدالله چنان سراسیمه خودش رو رساند که ضارب قاسم بن الحسن زیر سم مرکب ماند ، حسین اینجا سراسیمه خودش رو رساند نگذاره این بدن زیر سم مرکب بره آخ بمیرم اما وقتی نوبت خودش شد ناحیه مقدسه میگه ، همینکه با صورت به زمین خورد ، همونجا زنده زنده زیر سم مرکب بردنش حسین ..... یه گریز به روز سوم بزنم هنوز میدونم عقده گریه رو داری توی دلت سر رو که بغل گرفت گفت بابا این چاله ها در صورتت اثر چیه.. هر چی نگاه میکنم می بینم اینا اثر تیر و نیزه نیست رقیه جان ، اینا همون اثر سم مرکبه آی حسین.... ✍کانال متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی @rozehayemirza_matn
1402.05.16_1.mp3
12.89M
🔸پر کن دوباره کیل مرا أیّها العزیز 🔸دست من و نگاه شما أیّها العزیز ✍کانال متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی @rozehayemirza_matn
بسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ اَللهمَّ کُن لولیَّک الحُجةِ بنِ الحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیهِ وَ عَلی ابائهِ فی هذهِ السّاعةِ، وَ فی کُلّ ساعَة وَلیّا وَ حافظاً وقائِداً وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیناً حَتّی تُسکِنَهُ اَرضَکَ طَوعاً وَ تُمَتّعَهُ فیها طَویلاً 🔸پر کن دوباره کیل مرا أیّها العزیز 🔸دست من و نگاه شما أیّها العزیز 🔸رو از منِ شکسته مگردان که سالهاست 🔸رو کرده ام به سمت شما أیّها العزیز 🔸وادی به وادی آمده ام ، از درت مران 🔸وا کن دری به سوی گدا أیّها العزیز 🔸چیزی که از بزرگی تو کم نمی شود 🔸این کاسه را فَأَوْفِ لَنٰا أیّها العزیز یابن الحسن..... السلام علیک یا ابا عبدالله أَلسَّلامُ عَلَى الرَّأْسِ الْمَرْفُوعِ أَلسَّلامُ عَلَى الثَّغْرِ الْمَقْرُوعِ بِالْقَضیبِ (سلام برآن سرِ بالاى نیزه رفته، سلام بر آن دندانِ چوب خورده ) ▪️از سینه آه از غمت ای ماه می کشم ▪️بار غم تو را چو پَر کاه می کشم ▪️بر نوک نیزه جان أَخٰا غبطه میخورم ▪️آخه او حنجر تو بوسد و من آه می کشم حسین..... بأبی المستضعفُ الغریب یا أباعبدالله ✍کانال متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی @rozehayemirza_matn
1402.05.16_3.mp3
18.06M
السلام علیک یا ابا عبدالله ▪️یاد داری پس از عروسی من ▪️آمدی تو به دیده بوسی من ▪️آمدی لیک خواب بودم من ▪️از فراغت در اضطراب بودم من ✍کانال متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی @rozehayemirza_matn
السلام علیک یا ابا عبدالله ▪️یاد داری پس از عروسی من ▪️آمدی تو به دیده بوسی من ▪️آمدی لیک خواب بودم من ▪️از فراغت در اضطراب بودم من حسین یادته اومدی سایه کردی روی بدن و صورت خواهر آفتاب صورتم رو نسوزانه ▪️دِینِ احسانت بود بر گردنم داداش ▪️آمده وقت تلافی کردنم خرج کن حنجره هاتون رو ، تا اربعین باهاش کار داریا اومد کنار این بدن إرباً إربٰا الله اکبر گفت داداش ▪️عفو کن ای یادگار مادرم ▪️سایه بانی نیست جز موی سرم (رد میشم از اینجا خوبه که نفهمیدی) ▪️یاد داری شامگاهی با حسن ▪️راه پیمودی دوشادوش من ▪️غافل از خواهر نگردیدی دمی ▪️تا نباشد گرد من نامحرمی داداش یادته هروقت می خواستم برم زیارت قبر پیغمبر ، بابام علی ، قنبر رو می فرستاد، برو چراغ های حرم رو کم کن. خودش جلو ، شماها هم دور من حلقه می زدید. شبانه منو راهی حرم پیغمبر می کردید الله اکبر یه روزی امام حسن فرمود بابا ، ماها زیارت میریم ، روز میریم، چرا خواهرم رو شبانه می برید اونم با این تشریفات، فرمود حسن جان همه این کارا برای اینه که کسی قدوقامت خواهرتون رو نبینه های روزگار خاطرات رو برا داداش داره مرور می کنه ▪️هان بین نا محرمان دور منند ▪️خنده بر زخم درونم می زنند ▪️نیست عباس و علی اکبرت ▪️مانده تنها بین دشمن خواهرت حسین ..... اونقدر با این بدن حرف زد که فقط چند خطش رو ارباب مقاتل آوردند و الا بعضی هاش رو هیشکی نشنیده از صبح تا غروب ، کنار این بدن زینب مناجات کرده هنوز مناجاتش تموم نشده بود فَأَخَذَ یَضْرِبْهُنَّ بِالسَّوْط اونقدر با تازیانه دختر علی رو زدند که اینجا دیگه دیدند صدای سکینه بلند شد یا أبَه اُنظُر اِلیٰ عَمَّتِیَ المَضرُوبَه همه رو زدند دختراش رو زدند حتی مقاتل می گه رباب هم اینجا زدند اما من نمی دونم زینب رو چجوری می زدند دست جمعی عمه رو میزدند که سکینه دیگه کتک خوردن خودش رو فراموش کرد صدا زد بابا ببین عمه رو دارند می زنند صلّی الله علیک یا ابا عبدالله ▪️بعد از تو آفتاب به دردم نمی خورد ▪️شب های ماهتاب به دردم نمی خورد حسین ▪️وقتی تو تشنه ماندی از آن روز تا ابد ▪️دجله ، فرات ، آب به دردم نمی خورد همه فیض ببرند مدافعین حرم سردار سلیمانی عزیز داداش ▪️سنگت زدند تا که خدا اجرشان دهد ۲ ▪️زان دم به بعد ،ثواب به دردم نمی خورد ▪️گاهی به دوش جد و گهی روی نیزه ها یادم نمی ره پیغمبر چجوری باهات معامله می کرد یا سینه اش می چسبوند تو رو یا روی شانه اش سوار می کرد ، یا بالش سر تو ، دست پیغمبر بود حالا کجایی ▪️گاهی به دوش جد و گهی روی نیزه ها ▪️دنیا به این حساب ،به دردم نمی خورد چجوری سوار شد گفتم و دعاتون کنم رحمت خدا بر این ناله هاتون با یک سؤال رد میشم تا حالا شده از خودت بپرسی ، هنگامی که می خواستند اهل بیت رو از کربلا ببرند ، کی به بازو های زینب طناب بست؟! نَسْئَلُكَ وَ نَدْعُوكَ بِاسْمِكَ الْعَظيمِ الْاعْظَمِ بِرَأسِ الحُسَیْن و بِأُخْتِ الحُسَیْن و بِنتِ الحُسَیْن یا الله فرج امام زمان نزدیک فرما سلام و تسلیت ما به محضرش ابلاغ فرما اشک چشم هامون این شبها با اشک چشم مهدوی عجین فرما به دعای خیرش آنچه خیر است بر ما نازل فرما آنچه شرّ است از ما و مملکت ما دور فرما به دعای نورانی اش ، دلهامون جوان هامون جامعه مون نورانی فرما ما را به اربعین حسینی برسان امام ، شهدا ، اموات این جمع ، سردار سلیمانی عزیز غریق رحمتت بفرما رهبر مون حفظ فرما و عَجِّل اللَّهم فی فَرَج مولانا صاحبِ الزمان ✍کانال متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی @rozehayemirza_matn
روضه جانسوز _شهادت امام سجاد علیه السلام _استاد حجت الاسلام میرزامحمدی.mp3
2.64M
السلام علیک یا اباعبدالله ▪️بی شک گدای خانه ات آقا شود حسین ▪️هر قطره زود پیش تو دریا شود حسین ▪️فیض گدایی تو به هر کس نمی رسد ▪️باید که زیر نامه اش امضا شود حسین ==================== ✍کانال متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی 🆔 @rozehayemirza_matn
السلام علیک یا اباعبدالله ▪️بی شک گدای خانه ات آقا شود حسین ▪️هر قطره زود پیش تو دریا شود حسین ▪️فیض گدایی تو به هر کس نمی رسد ▪️باید که زیر نامه اش امضا شود حسین ▪️در روضه ها به قرب خداوند میرسیم ▪️شب های هیئتت شب احیا شود حسین *امام رضا فرمود:مَنْ جَلَسَ مَجْلِساً یُحیى فِیهِ أمرُنَا" هرکی تو مجلس ما اهل بیت شرکت کنه"لَم یَمُت قَلبُهُ یَومَ تَمُوتُ القُلُوبُ" قلبش نمی میره،دل مرده نمیشه" حسین جان اگه ما تو رو نداشتیم دل مرده بودیم"همین که خسته از گناه آلودگی میشم تا میام تو مجلس تو زنده میشم* ▪️در روضه ها به قرب خداوند میرسیم ▪️شب های هیئتت شب احیا شود حسین *پیرمردا و محاسن سفیدا باید اینو بگن* ▪️از کودکی تا دم مرگم به روی لب ▪️تنها حسین بوده و تنها شود حسین ... ▪️ای کاش وقت مردن من وقت احتضار ▪️ذکر مدام بر لبم آن جا شود حسین ... *34 سال زین العابدین آب می دید گریه می کرد،غذا میدید گریه می کرد،هی میفرمود:"قُتَلِ ابْنُ رَسُولِ اللهِ جائِعا"یعنی بابام حسین و گرسنه کشتن؛ "قُتِلَ ابْنُ رَسُولِ اللهِ عَطْشاناً" بابامو تشنه کشتن" این روزا قافله داره میرسه شهر شام ..." شامی که قریب 40 سال،کینه امیر المومنین و مردمش به دل داشتن آخ بمیرم قبل از اینکه اهل بیت وارد بشن سه روز شهرو زینت کردن ... کوچه هاشو آب و جارو زدن مردم به هم تبریک گفتن لباس نو به تن کردن شهر و چراغونی کردن زن های رقاصه و آوازه خوان رو آوردن مگه چه خبره؟ سهل صاعدی میگه من از بیت المقدس میومدم،دیدم شهرو زینت کردن، میدونستم این روزا مردم شام عیدی ندارن،پرسیدم این چه عیدیه که من خبر ندارم؟ گفتن مگه خبر نداری یه مشت خارجی رو دارن میارن ... یا صاحب الزمان اگه میخوای ببینی بیا دم دروازه شهر ... "کامل بهایی" می نویسد 500 هزار نفر به تماشا اومده بودن آخ بمیرم همه نوشتن صبح زود قافله وارد شهر شد از دروازه ساعات تا مجلس یزید چندتا کوچه بیشتر نبود،اما همه نوشتن غروب بود که اسرا رو وارد مجلس یزید کرد یعنی انقده ازدحام جمعیت ....،مانع شده بود زن های رقاصه میزدن و میرقصیدن سرای بریده بالا نیزه زین العابدین تو غل و زنجیر جامعه وای ...... گفت : ▪️من آن گلم که خفته به خون باغبان من ▪️نه گل نه غنچه مانده به باغ خزان من میخواهید بدونید من کیم؟ ▪️هفتاد داغ دارم و در زیر آفتاب ▪️هجده سر بریده بود سایبان من آخ یکی طعنه میزنه از بالای بام یه عده دارن سنگ میزنن ... خار و خاشاک دارن بر سر اهل بیت میریزن یاصاحب الزمان یه وقت دیدن سر بریده شروع کرد قرآن خواندن .... "أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحابَ الْكَهْفِ وَ الرَّقیمِ كانُوا مِنْ آیاتِنا عَجَباً .... " قاری قرآن محترمه ... علی لب های قاری قرآن رو می بوسید ... اما من یه قاری خاکی میشناسم،تا قرآن خواند،سنگ ها بر اون لب و دندان ... آخ بمیرم ...حسین .... بابا قرآن می خونه،سنگا به اون لب میخوره خدا نیاره هیچ دختری کتک خوردن باباشو ببینه اونقده تو این کوچه ها سنگ زدن که تو بعضی نقل ها داره خود سر بریده به زبان درآمد،فرمود: أنَا المَظْلوم من نمیدونم بعضی از نانجیبا با چه سنگی سر ابی عبدالله رو میزدن که بارها سر از روی نیزه جلوی چشم بچه ها به زمین افتاد ...."ای حسین .. ==================== ✍کانال متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی 🆔 @rozehayemirza_matn
Shab6_Moharam95_Mirzamohamadi_c_1396-7-4-12-37.mp3
12.88M
▪️می رود مایه دلگرمی لشکر باشد ▪️بی زره آمده تا حیدر دیگر باشد ▪️سیزده بار زمین مقدم او بوسیده ▪️دود اسپند بلنداست و خبر پیچیده ✍کانال متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی @rozehayemirza_matn
▪️می رود مایه دلگرمی لشکر باشد ▪️بی زره آمده تا حیدر دیگر باشد ▪️سیزده بار زمین مقدم او بوسیده ▪️دود اسپند بلنداست و خبر پیچیده چه خبره؟ ▪️شیر بی واهمه تا مرز جنون می آید ▪️قاسم بن الحسن از خیمه برون می آید ▪️می رود با رجزش از پدرش یاد کند ▪️می رود کرب و بلا را حسن آباد کند *چه رجزی خوند؟ إن تُنكـرونی فأنـا ابـن الحـسن،سِبْطُ النَّبِىِّ الْمُصْطَفَى الْمُؤْتَمَن ▪️می رود با رجزش از پدرش یاد کند ▪️می رود کرب و بلا را حسن آباد کند ▪️مثل عباس که دور و بَر مولا کم نیست ▪️قاسمی هست،حسین بن علی تنها نیست ▪️همه دیدند چشم دلت رو باز کن، اینجایی که تکبیر داره ، تو هم تکبیر بگو ▪️همه دیدند به دستش شده شمشیر بلند ▪️می شد از گوشه خیمه دَم تکبیر بلند ▪️میزند ضربه همه از روی زین می افتند ۲ ▪️أزرَق است و پسرانی که زمین می افتند ▪️پهلوانی است سراسیمه فقط می آید ▪️دید این أزرَق شامی است وسط می آید چارتا پسراشو دورش حلقه کرد با چه تبختری داره می آید ▪️چه می آید سر این طفل،خدا می داند ▪️مادرش آن طرف خیمه دعا میخواند ▪️حربه ای زد به عدو تا که سر او چرخید ▪️وسط دشت چنان نعره ی حیدر پیچید ▪️ و إذٰا زُلْزِلَتِ الأرضْ بلا نازل کرد ▪️ازرق و چهار پسر را به درک واصل کرد ▪️حربه ای زد به عدو تا که سر او چرخید ▪️وسط دشت چنان نعره ی حیدر پیچید ▪️ و إذٰا زُلْزِلَتِ الأرضْ بلا نازل کرد ▪️ازرق و چهار پسر را به درک واصل کرد ▪️این حسن زاده عجب جنگ نمایانی کرد ▪️بعد اکبر، خودمانیم ، چه طوفانی کرد دیدن اینجوری حریفش نمیشن یه عده رو عمرسعد اجیر کرده بود برا ساعت مبادا... اینا رو نگه داشته بود به عنوان تیر آخر ازشون استفاده کنه اگه می دید جنگ تن به تن ، باشمشیر و نیزه جواب نمیده سنگ اندازا رو صدا میزد ▪️تیغ ها قاتل آن جسم نحیفش نشدند ▪️پهلوانان عرب نیز حریفش نشدند ▪️آخرش دست به آن قائده ی جنگ زدند ▪️تاکه میشد به تن بی زِره اش سنگ زدند ▪️چه می آید سر این طفل ،خدا می داند ▪️مادرش آن طرف خیمه دعا میخواند وقت گذشت دلتم آماده است برم قسمت آخر ▪️قسمت آخر جنگ است ،خدا رحم کند ▪️دستهاشان پر سنگ است، خدا رحم کند اینقدر این آقا زاده خوشگل بود که نوشتن کأَنَّه فَلقَةُ قَمَر انگار یه ماه پاره داره میاد میدون خوب چیکارکردن با این صورت زیبا ▪️سنگ زد روی تماشایی او ریخت به هم ▪️نیزه ای آمد و زیبایی او ریخت به هم بعضیا گفتن یه ظالمی چنان با شمشیر به فرقش زد "فَوَقَعَ الغُلام لِوَجهِه" دیدن این آقازاده با صورت به زمین افتاد ... حسین.... دلم می خواد تصویر سازی کنیا اینقده دورش حلقه زدن.... ابی عبدالله دید یه نقطه پر از گَرد و خاکه "سراسیمه خودشو رساند چه خبره اینجا؟سواره ها دوره اش کردن ... حسین .... نه نه ، بشنو یه حسین بگو به این انگیزه،صدای این نوجوون سیزده ساله در نمی اومد اگرچه گفت یاعَمّٰاه اما از زیر سم مرکب ها از اون هیاهو صدا نمیدونم میرسید یا نه؟؟؟ تو یه حسین بگو صدای این یتیم به ابی عبدالله برسه ... حسین .... ▪️سنگ زد روی تماشایی او ریخت به هم ▪️نیزه ای آمد و زیبایی او ریخت به هم ▪️جای گل هر چقدر تیغ به بازوش زدند ▪️گفت یا فاطمه و نیزه به پهلوش زدند حسین.... بقیه اش بمونه ابی عبدالله از این ازدحام از این حمله دسته جمعی بلافاصله خودشو رسوند مهلت نمیداد چون میدونست اگه اینجا یه لحظه تعلل کنه بدن رو قطعه قطعه میکنن به میمنه و میسره شمشیر میزد بلکه دور بدن قاسمو خلوت کنند حمیدبن مسلم میگه من اونجا بودم تا گردوخاک فروکش کرد تو همون گردوغبار دیدم حسین اومده بالا سر قاسم فَوَقَعَ صَدْرَه عَلیٰ صَدْرِه این سینه اش رو گذاشت رو سینه قاسم،اما دیدن این یتیم داره پاهاشو رو زمین میکشه... آی حسین ... ✍کانال متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی @rozehayemirza_matn
روضه حضرت عبدالله ابن حسن علیه السلام _شب پنجم محرم93_حجت الاسلام میرزامحمدی1.mp3
2.43M
اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَةِ بنِ الحَسَن،صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ ،فِی هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِی کُلِّ سَاعَةٍ ،وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْناً ، حَتَّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا ▪️درد بسیار و به دنبال دواییم هنوز ▪️چشم بر دست طبیبی به نواییم هنوز ▪️آبرو دار بود هر که شود سایل یار ▪️خوب یا بد همه از لطف گداییم هنوز ==================== ✍کانال متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی @rozehayemirza_matn
اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَةِ بنِ الحَسَن،صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ ،فِی هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِی کُلِّ سَاعَةٍ ،وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْناً ، حَتَّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا ▪️درد بسیار و به دنبال دواییم هنوز ▪️چشم بر دست طبیبی به نواییم هنوز ▪️آبرو دار بود هر که شود سائل یار ▪️خوب یا بد همه از لطف گداییم هنوز ▪️بارها توبه شکستیم به مافرصت داد ▪️پر خطاییم و به دنبال عطاییم هنوز ▪️تا کنون گر به غم یار ارادت مندیم ▪️همه مدیون امام و شهداییم هنوز ▪️عمر رفت و دل ما زائر شش گوشه نشد ▪️به خدا در هوس کرب و بلاییم هنوز *ندیدنش یه درده ، اما دیدنش هزار درده شب جمعه است شب زیارتی مخصوصه اربابه هرکی میخواد با امام زمانش کربلا باشه آقاش امشب با مادرش فاطمه میاد کربلا آقا و مولاتو صدا بزن یابن الحسن ..... ادب اقتضا میکنه امشب که مادرش فاطمه مهمان حرم حسینه،روضه رو از زبان این مادر بخوانیم «حَبِیبی وَ قُرَّةُ عَیْنِی وَ ثَمَرَةُ فُؤٰادِی» حسین ...... "أبْكِی عَلَىٰ رَأسِكَ المَقْطوع أَمْ عَلىٰ بَدَنِكَ المَطْروح" پسرم بر کدوم مصیبتت گریه کنم ؟!! آیا بر سر بریده ی بالا نیزه ات گریه کنم؟ یا بر اون بدن زخمی و عریانت گریه کنم؟ أَمْ عَلىٰ نِسٰائِکَ الأُسٰاریٰ ... حسین..... بُنَیَّ قَتَلُوکَ وَ مِنَ الْمٰاءِ مَنَعُوکَ وَ مِنَ الْمٰاءِ مَنَعُوکَ .... ▪️بی سبب نیست شب جمعه شب رحمت شد ▪️مادری گفت حسین جان، همه را بخشید حسین جان ...... ==================== ✍کانال متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی @rozehayemirza_matn
روضه حضرت عبدالله ابن حسن علیه السلام _شب پنجم محرم93_حجت الاسلام میرزامحمدی2.mp3
2.89M
روضه شب جمعه و شب پنجم محرم ، گریز به روضه حضرت زهرا و امام حسن مجتبی ..... ==================== ✍کانال متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی @rozehayemirza_matn
“السلام علیکم یا أئِمَّةَ البَقیع” اول بریم مدینه،بلدی مادرش فاطمه رو از مدینه تا کربلا همراهی کنی این مادر تو سن جوانی ام نمیتونست راه بره اگه گریه کن حسین و حسنی زهرا رو یاری کن امشب کربلا خیلی کار داره فاطمه ▪️دلم میخواد یه شب مدینه باشم ▪️زائر اون شکسته سینه باشم ▪️دلم میخواد پشت بقیع بشینم ▪️قبر غریب مادر رو ببینم ▪️دلم میخواد تو کوچه ها بمیرم ▪️انتقام مادرم رو بگیرم … کدوم کوچه های مدینه.... ▪️تو اون کوچه که فاطمه زمین خورد ▪️همونجا که یاس مدینه پَژمُرد ▪️میگن... ان شاء الله که راست نباشه ▪️میگن تو کوچه چادرش خاکی شد ▪️رو صورتش یه لاله حکاکی شد ▪️میگن تو کوچه مجتبی باهاش بود ▪️از اون کوچه تا به خونه عصاش بود *خیلی سفارش این عبدلله بن حسن رو ، ابی عبدالله به خواهر کرد خواهر ، خیلی مراقب یتیم برادرم باش. هرجا زینب میرفت ،این بچه یتیم و با خودش میبرد از صبح که خطبه خواند دل تو دل یتیم امام حسن نبود مگه من چیم کمتر از بچه‌های عمه جانمه. مگه من از بچه‌های مسلم چیم کمه. عمو به همه ی اونا اجازه داد” چرا به من اجازه نمیده جونمو قربونش کنم این شهید،شهید گودال حسینه،از اینجا عُلقِهٔ ابی عبدالله به این نازدانه معلوم میشه تو همه ی این رفت و آمد های بنی هاشم و اصحاب عقیله بنی هاشم مواظب یتیم امام حسنه اما امان از ساعتی که نوبت خود حسین شد روضه این آقازاده گره خورده به روضه خود حسین یعنی امروز یه چَشمت باید بره تو گودال برای نیمی از مصائب عاشوراش الان باید گریه کنی خسته شد ارباب ما،بعضی ها مثل مرحوم شیخ جعفر نوشتن،زخم هاش که به هفتاد و دو تا که رسید از نفس افتاد “فَوَقَفَ یَسْتَرِیحُ سَاعَةً” یه لحظه خواست استراحت کنه یه ظالمی چنان با سنگ به پیشانی آقا زد مرحوم شیخ مفید مینویسد با تیر زدند به پیشانی،این دست و آورد خون پیشانی رو بند بیاره نتونست بند کنه ”این لباس عربی رو بالا زد …” یا الله تاسفیدی صَدرُالحسین نمایان شد یه وقت دیدن حرمله زانو زد ”آخ چنان با تیر سه شعبه … حسین …. روضه رو از همین جا مسیرشو عوض کنم بگذار امروز همه برای یتیم امام حسن گریه کنند مدینه که نتوانستند برای امام حسن گریه کنند جلوی چشم ابی عبدالله و قمر بنی هاشم بدن امام حسن رو تیر بارون کردند چقدر سخت گذشت فقط حسین میدونه و خدای حسین دیگه نتونست طاقت بیاره افتاد رو زمین همه محاصره اش کردند دیگه نگم چطوری میزدنش فقط همین قدر بگم از زیر اون تیغ و تیر و نیزه دید عمو داره فریاد میزنه "هَلْ مِنْ مُسْتَغِیث … ”باریک الله” تا زینب صدای استغاثه ی برادرو شنید ، بند دلش پاره شد اومد بالای بلندی همون جایی که کربلا میری بهش میگن تل زینبیه” دید آنچه را که نباید ببینه دست یتیم امام حسن رو گرفته یه لحظه دید همه داداش رو محاصره کردن، یه لحظه از این آقازاده غافل شد دو دستش و گذاشت رو سرش هی میگفت یا غِیٰاثَ المُسْتَغِیثِین... ”تادست عبدالله از عمه جدا شد پا برهنه دوید سمت گودال یه وقت شنید حسین میگه خواهرم نگذار بیاد اما اومد …. ”وقتی رسید دید شمشیرزن ها عمو رو میخوان با شمشیر بزنند ، دستشو جلو آورد یازهرا… ”این نوه ی توست خانم، یاد اون روزیکه چهل نفر امامت رو میبردن” دست یداللّٰهیت رو جلو آوردی آخ دیگه نگم چی شد ” وَکانَ سَبَبُ وَفاتِها اَن قُنْفُذَ لَکَزَها بِنَعْلِ السیْفِ … یا زهرا..... ==================== ✍کانال متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی @rozehayemirza_matn
1_31629583.mp3
4.72M
▪️سلام آقا که الان روبروتونم ۲ ▪️من اینجام و زیارت نامه می خونم ==================== ✍کانال متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی @rozehayemirza_matn
▪️سلام آقا که الان روبروتونم ۲ ▪️من اینجام و زیارت نامه می خونم حسین جانم ۲ چی میخوایی ▪️بزار سایه ات همیشه رو سرم باشه آقا سایه ات رو از سرم کم نکن ▪️بزار سایه ات همیشه رو سرم باشه ▪️قرار ما شب جمعه حرم باشه حالا آماده ای یا نه توی حرمی ها ▪️شب جمعه است بازم مادر بد احواله چرا؟ ▪️میگه ای وای حسین من ،تو گوداله ▪️امون ای دل ، بریده شد ، جلوی چشمای مادر ▪️ته گودال ، سه ساعت طول کشید تازه حسین..... ▪️بیا زینب ببین که شد چه ها زینب ▪️سر شاه رو بریدند از قفا زینب نه نه بگذار برگردونم ▪️نیا زینب ، غم و غربت شروع میشه ▪️بمون خیمه، داره غارت شروع میشه ==================== ✍کانال متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی @rozehayemirza_matn
هدایت شده از روضه
1_1686367006.mp3.mp3
13.77M
السلام علیک یا ابا عبدالله از دم دروازه تا مجلس یزید چندان راهی نبود.... ✍کانال متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی @rozehayemirza_matn
هدایت شده از روضه
السلام علیک یا ابا عبدالله از دم دروازه تا مجلس یزید چندان راهی نبود همه نوشتند صبح علی الطلوع واردشون کردند اما غروب بود که به مجلس یزید رسیدند آنقدر جمعیت آمده مرحوم عمادالدین طبری شیعی در کامل بهائیش مینویسه ۵۰۰ هزار نفر آمده بودند اگه یک هزارم این جمعیت ، به سر ابی عبدالله سنگ زده باشند ، اونم اینجوری اهل بیت رو وارد کردند مُکَشَّفاتِ الوُجُوه مرکب ها بدون محمل و جهازه جار زدند زنها با سر و روی برهنه وار بشند یه لحظه تصور کن زنهای رقاصه و آوازه خوان ، کنار زینب و سکینه چه می کنند آنقدر ازدحام جمعیت مانع حرکته بعضیا از پشت بام خانه هاشون ، آتش دارند می ریزند دست این زن و بچه بسته است یا صاحب الزمان چقدر سر و روشون سوخت کوچه ها رو یکی پس از دیگری دارند طی میکنند من نمیدونم مسیر رو نانجیب جوری قرار داد که حتما اهل بیت از محله یهودی ها عبور کنند اینا بعد از ماجرای خیبر اومده بودند شام، اینجا ساکن شده بودند. بلندترین نیزه ماله ابی عبدالله بود رسیدن توی این محله یه پیرزن عجوزی یهودی توی بالکن منزلش نشسته بود ، چشماش هم به زور می دید پرسید چه خبره وقتی گفتند اینها خارجی اند معرفی کردند گفتند این سری که بر بلندترین نیزه نصبه سر حسین بن علیه گفت کدوم علی همون فاتح خیبر پیرزنه گفت من توی خیبر بودم یادمه علی با ما چه کرد. سر پسرش رو به من نشون بدید این أمّ الحَجّاب نانجیب ، چنان سنگ بزرگی برداشت از اون بالکن منزل به سمت سر ابی عبدالله.... که بچه ها دیدند سر بلافاصله از روی نیزه افتاد زمین (آهان شب جمعه آخر محرم همه شهدای مدافع حرم ، سردار حاج قاسم سلیمانی فیض ببره) بی خود نبود وقتی سر رو آوردند توی خرابه نازدانه اش گفت عَمّتی ما هذا الرأس این سر دیگه قابل شناسایی نبود حسین..... بأبی المستضعفُ الغریب یا أباعبدالله ▪️از شهر شام بدم میاد ▪️از ازحام بدم میاد آخ بابا ▪️از شهر شام بدم میاد ▪️از ازدحام بدم میاد ▪️از اونی که مار می برد ▪️توی بزم آب بدم میاد ▪️از اضطراب بدم میاد ▪️از بزم شراب بدم میاد ▪️حالا تو از زیر چشام خوشت میاد ▪️از اینکه دندون ندارم از خنده هام خوشت میاد حسین..... ▪️ز خانه ها همه بوی طعام می آمد ▪️ولی به جان تو بابا ، گرسنه خوابیدم به قصد زیارت به قصد فرج ناله بزن یا حسین..... ✍کانال متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی @rozehayemirza_matn
وقایع روز اول صفر ۱ - وارد كردن سر مطهر امام حسين عليه السّلام به شام بنى اميه اين روز را به خاطر ورود سر مطهر امام حسين عليه السّلام به شام عيد قرار دادند. (قلائد النحور: ج محرم و صفر، ص ۳۴۱. الوقايع و الحوادث: ج صفر، ص ۵. مصباح كفعمى: ج ۲، ص ۵۹۶. تقويم المحسنين: ص ۱۵) ۲ - ورود اهل بيت عليه السّلام به شام (معالى السبطين: ج ۲، ص ۱۴۰. مستدرك سفينة البحار: ج ۶، ص ۲۹۴) با رسيدن خبر نزديك شدن اسراى اهل بيت عليهم السّلام به دمشق، يزيد دستوراتى صادر كرد: ۱ - تاجى جواهر نشان و تختى مرصّع به سنگهاى قيمتى آماده كنند. ۲ - بزرگان هر صنف با كمك يكديگر شهر را در كمال زيبائى زينت نمايند. ۳ - تمام اهل شهر لباسهاى زينتى بپوشند و خود را بيارايند. ۴ - همگى در معابر رفت و آمد نموده، به يكديگر تبريك بگويند. ۵ - پس از آمادگى كامل با طبل و شيپور به استقبال اسرا بروند. ۶ - جارچيان در شهر جار بزنند: سرهاى بريده و اطفال كسانى بر شهر وارد مى شوند كه به قصد براندازى حكومت عازم عراق بوده اندولى عامل خليفه يعنى ابن زياد آنها را كشته است. هركس خليفه را دوست دارد امروز شادى نمايد. شاميان پست نيز كوتاهى نكرده بر فراز بامها بيرقهاى رنگارنگ برافراشتند و در هر گذرى بساط شراب پهن كردند. نغمه آوازه خوانان بلند بود، و مردم دسته دسته به سوى دروازه كوفه در دمشق مى رفتند و عده اى از شهر خارج شده بودند. اين در حالى بود كه اهل بيت مصيبت زده و داغدار پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله را كه جبرئيل امين پاسبان حريم محترمشان بود همراه با نيزه داران تازيانه به دست و بى رحم وارد دروازه ساعات كردند. آن نابخردان پست همينكه جمع نورانى اسرا را ديدند زبان به جسارت گشودند. در آن شهر چه گذشت و با آن بزرگواران چه كردند قلم را ياراى نوشتنش نيست. (الوقايع و الحوادث: ج ۵، ص ۳۰ ۶. از مدينه تا مدينه: ص ۸۹۹ ۸۹۶. همچنين اقتباس از ناسخ التواريخ، عوالم العلوم، مهيج الاحزان، رياض المصائب، لهوف، امالى صدوق، الدمعة الساكبة)
4_685064536595628322.mp3
4.53M
▪️اگر چو لاله دلی داغدار دارم من ▪️ز سوز عشق تو بر جان ،شرار دارم من ==================== ✍کانال متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی @rozehayemirza_matn
▪️اگر چو لاله دلی داغدار دارم من ▪️ز سوز عشق تو بر جان ،شرار دارم من ▪️تویی بهشت منو تا تو با منی ای دوست ▪️دگر به روضه ی رضوان چه کار دارم من ▪️به پیشگاه تو چون می خرند شرم حضور ▪️رُخی عَرق زده و شرمسار دارم من ▪️ز آستانه ی لطفت بگو مَرانندم ▪️کجا روم چه کنم با تو کار دارم من هر کی با امام زمانش کار داره آقا و مولاش رو صدا بزنه یابن الحسن..... ==================== ✍کانال متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی @rozehayemirza_matn
4589825_-210166.mp3
8.53M
▪️دل من از غم هجران رُخَت غمگین است ▪️بار هجران تو بر سینه ی من سنگین است ==================== ✍کانال متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی @rozehayemirza_matn