eitaa logo
روضه دفتری مجمع الذاکرین اهلبیت (ع)
4.7هزار دنبال‌کننده
48 عکس
49 ویدیو
9 فایل
شامل اشعار و متن روضه با مدیریت خادم الحسین کربلایی محمد مسلمی ارتباط با مدیر @moslemi_124 لینک کانال @rozehdaftari پذیرش تبلیغات👈 @moslemi_124
مشاهده در ایتا
دانلود
1. دشتی 1387.mp3
3.55M
با دشتی شروع میکنند اما در ادامه وارد دستگاه شور میشوند ، خصوصا اون شعر : بعد از تو ای ماه مدینه ... که سبک گل پونه هاست ... جانسوز_حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام و سلام الله علیها _ ویژه شب جمعه _سید مهدی میرداماد 🍂 اخی .... الا مادر به قربون جمالت اخ رخ چون بدر و ابروی هلالت آخ ... آخ ... شنیدم کام عطشان جان سپردی گل ام البنین شیرم حلالت .... ای حسین ..... گل ام البنین شیرم حلالت .... 2 🍂 شد آسمانم بی ستاره سوغاتی زینب شده یک مشک پاره .... *زینب برا ام البنین سوغاتی آورده ... سوغاتی زینب شده یک مشک پاره .... آمد شب دلگیری من ... ( ای دریغا )2 رفته عصای پیری من ... ( ای دریغا ) 2 بعد از تو ای ماه مدینه من ماندم و شرم از سکینه ..... 2 در خواب دیدم (عباسم خواب دیدم،ان شاالله درست نباشه) در خواب دیدم در منایی ...(پیش زهرا)2 دیدم سوار نیزه هایی ... ( پیش زهرا ) 2 حسین ..... 🍂 کربلا بگو حسین ..... مدینه بگو حسین ..... شفای مریض ها بگو حسین ..... فرج امام زمان(عج) بگو حسین ..... به ابوالفضل (ع) یا الله .... .@rozehdaftari
.   🔸بشیر آمد و شهرِ مدینه بر هم ریخت 🔸مدینه بر سرِ خود خاکِ غصّه‌وغم ریخت بشیر بن  جذلم میگه: هنگامى که به مدینه نزدیک شدیم، على بن الحسین دستور داد که ، خیمه ها را برپا کنند و بمن فرمود: اى بشیر! خدا پدرت رو رحمت کند، او شاعر بود، آیا تو نیز مى توانى شعر بگویى؟ گفتم: آرى، اى پسر رسول خدا، من نیز شاعرم. فرمود: وارد مدینه شو و خبر شهادت ابى عبدالله(علیه السلام) و ورود ما رو به مردم مدینه برسان 🔸مدینه از غمِ کـرب و بلا به سر می‌زد 🔸صدایِ قاصدِ غم شعله بر جگر می‌زد بشیر میگه به مسجد النبى رسیدم و صدامو به گریه بلند کردم و گفتم: «یا أَهْلَ یَثْرِبَ لا مُقامَ لَکُمْ بِها * قُتِلَ الْحُسَیْنُ فَأَدْمُعی مِدْرارُ اَلْجِسْمُ مِنْهُ بِکَرْبَلاءَ مُضَرَّجٌ * وَالرَّأسُ مِنْهُ عَلَى الْقَناهِ یُدارُ» (اى مردم مدینه، دیگر مدینه جاى ماندن شما نیست، زیرا حسین [آقاى شما] کشته شد که اشک من این گونه سرازیر است. پیکر او در کربلا به خاک و خون غلطیده و سر مقدسش بالاى نیزه، شهر به شهر گردانده شد). 🔸آهای شهرِ مـدینه... حسین را کشتند 🔸تمـامِ آبـرویِ عالـَمـین را کشتند على بن الحسین(علیه السلام) با عمه ها و خواهرانش در آستانه شهر فرود آمده اند 🔸عزیزِ فاطـمه را تشنه سَر بریده ستم 🔸 به یادِ فاطمه و فاطمیّه سوخت حرم بشیر میگه:، حتّى زنان مدینه از خانه هایشان با موهاى پریشان بیرون ریختند و درحالى که از شدّت مصیبت صورت هاى خود را مى خراشیدند و بر صورت هاى خود لطمه مى زدند، صدا به گریه و زارى بلند کردند. (هیچ مرد و زنى را گریان تر از آن روز ندیدم و بعد از وفات رسول خدا، روزى تلخ تر از آن روز بر مسلمانان نگذشت) 🔸بگو به حضرتِ امُّ البنـین چه شد پسرهایش 🔸دو دست و چشم و علمدار و مشکِ سقّا پَر بشیر اومد محضر عرضه داشت خانم جان... بچه هات رو در کربلا کشتند... بی بی فرمودند... ای بشیر... أخبِرنی عَن أبِی عَبدالله الحُسَین بشیر! از حسینم چه خبر... عرضه داشت... بی بی جان نبودی... دستهای عباست رو قطع کردند... عمود آهنین به فرقش زدند... فرمود ای بشیر... اَوْلادِی وَ مَنْ تَحْتَ الْخَضْراءِ کُلُّهُمْ فَداءً لاَِبِی عَبْدِ اللّهِ الْحُسَیْن علیه السلام تمام بچه هام فدای حسین... همه عالم فدای حسین... 🔸 نشسته است سرِ شاهِ دین رویِ نیزه 🔸 تـَنی به زیرِ سمِ اسبها شـده روضه مردم به سرعت به مکانى که کاروان در آنجا بود، رفتند دیدم على بن الحسین بیرون آمد، در حالى که پارچه اى در دست داشت که با آن اشک هایش را پاک مى کرد. کسى چارپایه اى آورد و حضرت روى آن نشست، در حالى که پیوسته اشک هایش جارى بود و نمى توانست جلوى گریه اش را بگیرد. مردم که این صحنه ها را دیدند، صداى گریه آنان بلند شد و از زنان و دختران مدینه نیز ناله و شیون برخاست؛ 🔸 بـِبار تا به قیامت که حرفِ غارت شد 🔸نصیبِ دخـترِ زهرا چرا اسارت شد؟! عبدالله بن جعفر هم اومده و داره دنبال خانمش می‌گرده ،یک به یک محمل ها رو داره سر می‌زنه،رسید به محمل زینب،نشناخت خانومش و ،پرسید: خانوم من زینبُ ندیدی ؟بی بی یه نگاه کرد به عبدالله،وگفت:عبدالله، حق داری من و نشناسی آره من اون زینبی نیستم که از پیش تو رفتم، آخه: 🔸آن شب که از مدینه سفر کردم اختیار 🔸 همراه بود؛ قاسم و عباس و اکبرم 🔸 مویم سیاه بود ولی معجرم سپید 🔸 مویم سفید شد، سیه گشت معجرم عبدالله جلو چشایِ من سر حسین رو بریدند ... هی روضه خوند و هی عبدالله گریه کرد ،همه حرفا که تموم شد گفت بی بی! یه گلایه دارم ازت ... شنیدم برا علی اکبر زودتر از داداشت رفتی ... بالا سر قاسم رفتی،بالا سر شهدای بنی هاشم رفتی،... مگه بچه های من قابل نبودند،چرا نرفتی بالا سرشون؟! گفت:عبدالله! تو دیگه چرا از من این سوال و می‌کنی؟ب‌حق داداشم قسم،ترسیدم نگاش به نگاه من بیفته از من خجالت بکشه،گفتم حسین ،خجالت زده ام نشه حسین... مدینه النبی صلی‌الله‌علیه‌وآله و سلم
نوحه سنگین حضرت ام البنین_س(شاهمندی).mp3
1.49M
، واحد ، شور (به همه سبکها خوانده میشود) @rozehdaftari سلامِ ما بر تو اِی ، گل امیرالمومنین یار و یاور حیدر ، یا حضرت ام البنین سلامِ همه عالم ، بر تو ای مادر ادب بعد زهرا تو هستی ، همسر قَتال العرب تویی ماه بی قرین. حضرت ام البنین ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ بی بی یا ام البنین (۴)‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ یه روزی ان شالله ، بانو کنار مزارت بر سر و سینه زنیم از ناله های غمبارت گریه های تو بی بی ، دل همه زنها شکست کربلا هم تیغ کین ، بر گل یاس تو نشست بفدای عباسِت دلِ پُر از احساسِت بی بی یا ام البنین (۴)‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ تا شنیدی از فرقِ ، عباس و دستان جدا گفتی همه پسرهام ، فدای حسین زهرا تا که شنیدی بانو ، از غم و غربت حسین صیحه ای زده ای و ، دلت شده به شور و شین بند دلت پاره شد زینبش آواره شد بی بی یا ام البنین (۴)‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 👇👇 @rozehdaftari