#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
▪️نگاه مبهمی امشب به آسمان داری
▪️خدا به خیر کند نیتی نهان داری
▪️چه دیده ای که شدی سیر از من و بابا
▪️که قصد شعله کشیدن به باغ مان داری
▪️حسین این طرف و آن طرف حسن انگار
▪️خدا نکرده سرِ تَرک این و آن داری
▪️بس است دسته ی دستاس هم پر از خون شد
ها بلدی اینجوری گریه کنی
▪️بس است دسته ی دستاس هم پر از خون شد
▪️اگر غلط نکنم قصد پخت نان داری
یه روزم نمی تونستی گرسنگی بچه هات رو تحمل کنی
حتی روز آخر هم
با دست شکسته ات نون پختی مادر...
آخ کجا بودی خرابه ی شام
▪️نوازشم بکن یا نکن
نه دیگه
این روزا دیگه آخر...
▪️نوازشم مکن از طرز شانه ات پیداست
▪️میان سینه ی خود، درد بی امان داری
چیه اون درد بی امان...
▪️که چند دنده فقط سالم است و باقی نه
▪️چقدر زخم و ترک روی استخوان داری
▪️شکست دست تو را قنفذ و نفس میزد
▪️هنوز نام علی بر زبان داری
▪️مغیره میزد و میگفت خسته ام کردی
▪️که بعد این همه ضربه ،هنوز جان داری
▪️مغیره میزد و میگفت خسته ام کردی
▪️که بعد این همه ضربه ،هنوز ....
به خدا فقط دوتاش رو به ما گفتند
یه دونه مغیره رو گفتند
یه دونه قنفذ رو گفتند
یه دونه سیلی رو گفتند
اما اونی که حتی اهل سنت هم نقل کردند اینه...
نانجیب
فَالتَفَت اِلیٰ مَن حَولَها
یه نگاه کرد
اونایی که فاطمه رو محاصره کرده بودند
گفت
اِضرِبُوا فَاطِمَة
یه زن باردار رو دسته جمعی می زدند...
حالا ببین ، زبان روضه رو زینب عوض کرد
مادر...
▪️شما چهار بهشتید پس چرا سه کفن...
تو ، بابام علی ، داداشام حَسَنَین....
▪️شما چهار بهشتید پس چرا سه کفن
▪️چقدر حرفِ نگفته برای مان داری
▪️وصیتت شده تا از حسین نوحه کنم
▪️شب است و باز پرستار روضه خوان داری
حالا دارند مادر و دختر ، روضه ها رو می خوانند...
مادر....
▪️نفس بده که بگویم چه گفته ای با من
از اینجا دیگه وقایع کربلاست...
▪️نفس بده که بگویم چه گفته ای با من
چی گفت به زینبش....
شروع شد...
▪️غروب میشود و تو نفس زنان داری....
▪️به روی خیمه پر شعله خاک میریزی
▪️که چند دختر نوپا در آن میان داری
▪️دو دست دخترکی روی گوش ها میگفت:
▪️تو هم به روی سرت زخم خیزران داری
خوش به حاله اونایی که نفهمیدند
این زبان گفتگوی دختر و مادر...
کربلا هم زبان گفتگوی دختر حسین و زینب...
▪️دو دست دخترکی روی گوش ها میگفت:
یعنی اومد شکایت کنه به عمه ...
یه نگاه کرد گفت عمه ...
▪️تو هم به روی سرت زخم خیزران داری
یعنی کوفه نیومده سرش رو زدند
اونقدر با کعب نی....
تو چیکار میکنی دخترم...
▪️تو دست بر سر او میکشی و میگوئی
▪️چقدر لخته ی خون بین گیسوان داری
حسین.....ای حسیییننن 😭😭😭
====================
@rozehdaftari
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#گریز_به_کربلا
#شب_جمعه
#مناجات_با_خدا
#مناجات_و_روضه
اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم
و لاحَوْلَ وَلا قُوَّةَ إِلاّ بِالله العَلي العَظيمِ
حسبُنَا اللّهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ نِعْمَ الْمَوْلَى وَنِعْمَ النَّصِیرُ
أَسْتَغْفِرُ اللّٰه الَّذِي لَاإِلٰهَ إِلّا هُوَ
الْحَيُّ الْقَيُّوْمُ
الرَّحْمنُ الرَّحِيمُ
ذُوالجَلالِ وَ الاِکرَام
بَدِيعُ السَّماواتِ وَالْأَرْضِ
مِنْ جَمِيعِ ظُلْمِي وَجُرْمِي
وَ إِسْرافِي عَلَىٰ نَفْسِي وَأَتُوبُ إِلَيْهِ
يَا دَائِمَ الْفَضْلِ عَلَى الْبَرِيَّةِ
يَا بَاسِطَ الْيَدَيْنِ بِالْعَطِيَّةِ
يَا صَاحِبَ الْمَوَاهِبِ السَّنِيَّةِ
صلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ خَيْرِ الْوَرَىٰ سَجِيَّةً
وَ اغْفِرْ لَنَا يَا ذَا الْعُلَىٰ فِي هَذِهِ الْعَشِيَّة
آخرین سحر شب جمعه ی عمر فاطمه است
نمیدونم امشب توانست برای همسایه ها دعا کنه یا نه
اما با قرائنی که توی روایات ما فرموده اند
بستری که به دیوار چسبیده بود
خانمی هم که «لَزِمَت الفِراش ، نَحَلَ جِسمُها ، ذابَ لَحمُها ،»
قطعا امشب نتونست مثل هر شب جمعه ،....
به دست شکسته ی بی بی دوعالم
دستت رو بیار بالا
ان شاء الله هیچ وقت دستت در خونه ی خدا شکسته نباشه...
الهی العفو
حیفه به خدا
سحر شب جمعه بیایی
چراغا خاموش ، تاریک ...
بازم روت نشه با خدا حرف بزنی...
الهی العفو....
▪️با غلام رو سیاه، ای یار ،خوبی می کنی
▪️با نمک نشناس ها هر بار ،خوبی می کنی
▪️با بدی و بی وفایی ها ،تو می سازی فقط
▪️این بدی را می کنی انکار، خوبی می کنی
یه جوری با من معامله میکنی
کأنّ اصلا انگار نه انگار من بدی کردم
اصلا نمی گذاری ملائکه ات متوجه بشند
هی میگی مهلتش بدید
▪️من گرفتارِ دل بیمارم و حالم بد است
▪️تو پرستاری و با بیمار خوبی می کنی
▪️روز و شب با اینکه من، ای مهربانِ من، تو را
▪️می دهم با هر گناه ، آزار، خوبی می کنی
▪️بنده ات را آب کردی اینقَدَر خوبی نکن(۲)
▪️می شوم گستاخ تر، هر بار خوبی می کنی
کوچه گردم، می کنم بازارتان را گرم تر
بین مردم می زنم هی جار ...، خوبی می کنی
نشونیت رو به همه دادم
هر کی نا امید شده ، گفتم بیا سحر شب جمعه ، ببین چه میکنه
این نشونی رو خودت به ماها دادی
▪️آمدم امشب به من حال مناجاتی دهی
▪️من شنیدم با دلِ بیدار خوبی می کنی
ان شاء الله که دلت خواب نباشه
▪️من شنیدم صبح محشر از میان خلق، با (۲)
▪️گریه کن های در و دیوار، خوبی می کنی
میاد کنار دروازه ی جهنم
میبینه مومنین دارند میرند سمت بهشت
کفار دارند میاند سمت جهنم
اما یه عده هم که نام و نشونیشون محبّ است، اما گناهکارند ، کشون کشون دارند اوناروهم میارند سمت جهنم
عرضه می دارد
یاربّ لِمَ سَمَّیتَنِی فاطمة
اسم من رو براچی فاطمه گذاشتی...
ندا میاد
فاطمه گذاشتم چون
تو و محبینت رو میخوام از آتیش نجات بدم
خدایا منکه دارم می بینم
محبینم رو کشون کشون میارند
پس من رو براچی آوردی دم دروازه جهنم
ندا می ده
اینجا کشوندمت فاطمه جان
تا به همه عظمت تو رو نشون بدم
تو اگه اراده کنی ،
یه دونه از این محبین رو نمی گذارم ، آتش بسوزونه
خدمونی بلدی حرف بزنی...
بی بی جان
شما توی آتیش سوختی
میدونی سوختن چجوریه ....
نکنه تو باشی و مارو بسوزونند
بچه هات هم میدونند سوحتن یعنی چی
▪️شبهای جمعه گریه آب و رنگ دارد
▪️پیراهنی که جای صدتا چنگ دارد
▪️مادر شکایتها ز روز جنگ دارد
▪️گوید چرا روی تو جای سنگ دارد
▪️گوید مرا با روضه هایت پیر کردی
فرمود مادر ما
ابابصیر
از روز عاشورا تا قیامت
هر روز برا حسینش گریه می کنه
أما تُحب أن تکونَ مِمَّن یُسعِدُ أُمّی
دوست نداری مادرم رو یاری کنی
این خطاب به ما هم میتونه باشه ها
▪️گوید مرا با روضه هایت پیر کردی
▪️مثل خودم زیر لگدها گیر کردی
پسرم...
▪️مانند من ترکیب اَبرویت به هم خورد
کنایه فهم ها
یه چشم به مدینه است یه چشم به گودال
▪️مانند من ترکیب اَبرویت به هم خورد
▪️با هر تکان ضربه گیسویت به هم خورد
▪️خوردی زمین و وضع پهلویت به هم خورد
▪️آتش گرفتی، حالت رویت به هم خورد
▪️خیلی شبیه مادرت زهرا شدی تو
▪️آشفته پیکر زیر دست و پا شدی تو
اونجا توی مدینه ...
(ان شاء الله که اینجوری باشه)
یه لگد به من زدند
گودال هم یه لگد به تو زدند
توی مدینه ، دسته جمعی منو زدند
گودال هم تو رو دسته جمعی می زدند
توی مدینه منو تقربا الی الله می زدند
توی گدال هم تو رو تقربا إلی الله می زدند
بین در و دیوار ، من با صورت به زمین خوردم
تو هم کربلا با صورت ، زمین خوردی
اما یه فرقی هم ما داشتیم با هم
من خوردم زمین ، فضه کمکم کرد
اما تا تو خوردی زمین ، همه محاصره ات کردند....
آی حسین .....
بأبی المستضعَف الغریب یا اباعبدالله
@rozehdaftari
▪️بی سبب نیست شب جمعه شب رحمت شد
▪️مادری گفت حسین جان ، همه را بخشیدی
بالحسین الهی العفو...
2_1152921504669579712.mp3
21.42M
#شب_جمعه
#مناجات_با_خدا
#مناجات_و_روضه
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#گریز_به_کربلا
▪️با غلام رو سیاه، ای یار ،خوبی می کنی
▪️با نمک نشناس ها هر بار ،خوبی می کنی
▪️با بدی و بی وفایی ها ،تو می سازی فقط
▪️این بدی را می کنی انکار، خوبی می کنی
@rozehdaftari
====================
|⇦•او ناتوان نبود...
#روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۲ به نفس حاج میثم مطیعی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
افتاده روی خاک وسرش را گرفته بود
از بس که درد دور وبرش را گرفته بود
او زنده مانده بود علی را کمک کند
اما ز درد بال و پرش را گرفته بود
او ناتوان نبود ولی ضربه سخت بود
تیزی میخ در پسرش را گرفته بود
*مادرمون رشیده بود...مادرم سالم بود...اصلا مریض هم نبود..حاج آقا قرائتی فرمودند: ای کاش با شمشیر شهیدت کرده بودند،مجروحت کردن، مریضت کردن...ذره ذره آبت کردن "حتّی صارَت کالخَیال..."کار به جایی رسید،مادرم مثل مرده متحرک شد...*
بعد از هجوم ،فضه به دادش رسیده بود
ای خاک بر سرم، کمرش را گرفته بود
با رخت های بچه ی نوزاد گریه داشت
لابد که ماتمِ پسرش را گرفته بود
دیگر صدای نافله هایش نمیرسید
وقتی که ناله ها سحرش را گرفته بود
یک لحظه سیر چهره ی اولاد خود ندید
اشکش امانِ چشمِ ترش را گرفته بود
با حرفهاش ریخت دلِ کودکانِ او
وقتی بهانه ی پدرش را گرفته بود
#شاعر:سید محمد حسینی
*بچه ها دست بلند کنید مادر میخواد دعا کنه...خوشحال شدند...گفتند:ممکن نیست دعای مادرمون قبول نشه...الان غصه هامون تموم میشه...اگه مادر دعا کنه، بابا دیگه مظلوم نمی مونه...اگر مادر دعا کنه خونه ی ما اینقدر ساکت وسرد نمیمونه اگه مادر دعا کنه صدای خنده دوباره خونه ی ما رو پر میکنه،اگه مادر دعا کنه دیگه کسی بعد از پیغمبر ما رو اذیت نمی کنه...یک مرتبه صدا زد:"اللهم عجل وفاتی سریعا..."بچه هاش با یک ناامیدی دستا رو پایین انداختند...مادر نمیخواد بمونه...*
اگر می توانی بمانی،بمان
عزیزم تو خیلی جوانی،بمان....
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست...#تقديم به ساحت مقدس #امام_زمان روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، #شیعیان و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و #مادحيني كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم #صلوات
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
|⇦•تو فرقانی تو یاسینی....
#روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده به نفس حاج عباس واعظی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
سلام ای ذکر خاص حق ثنایت
درود ای گفته احمد من فدایت
تو فرقانی تو یاسینی تو طاها
تو زهرایی تو زهرایی تو زهرا
بی بی جان!
حیات عشق از خون حسینت
بلندی خاکبوس زینبینت
امامان آبرومند جلالت
امیرمؤمنان محو کمالت
پیمبر عاشق راز و نیازت
خدا هم فخر دارد بر نمازت
*تا قامت به نماز بلند کرد بی بی دو عالم خداوند بالاییها رو خطاب میکرد بیاید ببینید زهرای منو داره نماز میخونه افسوس که کاری کردند که همین خانوم نمازشو مجبور بود نشسته بخواند.نه تنها نماز نشسته بود..گفت مادر..*
«چرا این روز و شبا شور و غوغا می کنی مادر
چرا وقت نماز یک دست بالا می کنی مادر»
ملک یا حور یا آدم چه هستی؟
خدا داند خدا داند که هستی
تو استاد و جهان دانشگه توست
تو قرآن و علی بسم الله توست
*بی بی جانم! حیف که قدرتو ندانستن حیف که امانت دارای بدی بودن..حیف که باهات بد تا کردن مادر مادر*
تمام آفرینش پای بستت
پیمبر خم شد و بوسید دستت
گنهکاران چو رو در محشر آرند
همه چشم شفاعت بر تو دارند
به جز باب عنایاتت دری نیست
تو اگر نایی به محشر محشری نیست
اگر گیرد کسی از خلق دستی
تو هستی و تو هستی و تو هستی
*بی بی جانم همه عالم فردای قیامت چشمشون به دست شماست مادر..
و جالب اینجا که شما خودت برای شفاعت دستای عباس رو، رو دست میگیری..آی قربونت بشم مادر.. زبان حال این روزا وشبای امیرالمؤمنین رو بخونم*
*تجسم کن خونه بی شمع و چراغ علی رو من نمیدونم بستر و جمع کردن یا نه اصلأ دلشون اومده بسترو جمع کنن یا نه..
هر کدوم یه گوشه زانوی غم بغل گرفتن یکی جا نماز مادرو پهن کرده یکی چادر خاک آلود مادرو بسر کرده، یکی در و دیوارو نگاه میکنه..شاید امام حسن هنوز داغ دار کوچه است.امیرالمومنین هم زانوی غم بغل گرفته..قدیمیا یه ضرب المثلی بود.مثل دعا ورد زبونشون بود میگفتن خدا به چه کنم چه کنم روزگار گرفتارتون نکنه.
این روز و شبا علی به چه کنم چه کنم روزگار گرفتار شده ..خونه بمونه یه درد و غم و غصه بیرون خونه یه غم و غصه..
معمولأ وقتی یه نفر از دنیا میره وسایل شخصی شو جمع می کنن دور وریا نبینن داغشون تازه نشه..گیرم وسایل بی بی رو جمع کردن بمیرم با اون در و دیوار چه میکنن..*
*مشمول دعای امام صادق باشی امشب انشا الله..فرمود: خدا رحمت کنه هر کسی به مادر ما بلند بلند گریه کنه..*
سادات شرمنده
مغیره به اشک علی می خنده
سادات شرمنده
دست آقا رو با طناب می بنده
میبرن میون کوچه ها
فاتح حنین و خیبرو
یک نفر نیس بگه نامردا
وا کنید دستای حیدرو
علی را ببن چشم عام بردن
علی را عده ای بدنام بردن
زدن زهرای او را پیش چشمش
مضاف ان اینکه با دشنام بردن
*دلم یه جای دیگه رفت..*
سادات شرمنده حرمله
به اشک حسین می خنده
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#حاج_عباس_واعظی
#فاطمیه