|⇦•شروع می شود آقا...
#مناجات وتوسل به امام زمان روحی له الفدا اجرا شده فاطمیه ۱۴۰۱ به نفس حاجمحمد رضا طاهری •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
بیا امام زمانم، امام فاطمیه
که نامتان گره خورده بنامِ فاطمیه
به اشکهای سرازیرِ چشمهای شما
شروع می شود آقا سلامِ فاطمیه
بده اجازه، که مشکی بپوشم از غمتان
به احترام تو و احترام فاطمیه
بخوان میان قونتت مرا که این سنّت
مرام فاطمه هست و مرامِ فاطمیه
*آقاجان !مادرت زهرا برا همسایه ها دعا میکردهمسایه هایی که اینهمه شکایت
آوردند گفتن علی بگو یا روز گریه کنه یا شب گریه کنه، ما آروم و قرار نداریم از دست گریه هاش...*
خروش گریه ی ما انتها نخواهد داشت
که تا ظهورتو دارد ادامه فاطمیه
بیا به شعله بکش آن دو بی مروت را
به انتقام علی انتقامِ فاطمیه
مرا ببر حرم با شکوه مادرتان
برای دیدن حُسنِ ختام فاطمیه
برای روضه ی آتش گرفتن خانه
بیا که با تو شود التیامِ فاطمیه
نوشته اند چهل مرد میزدند او را
همین بس است برای تمام فاطمیه
🌹#ماه_رمضان
🌹#مناجات
🌹#دعای_مجیر
🌹#گریز
🎤مداح :حاج محمدرضا طاهری
💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫
*🍃ای آشنای عبد گنهکار یا مجیر*
😔😔
*🍃مشکل گشای هر چه گرفتار یا مجیر*
😔😔
*ای آشنای عبد گنهکار یا مجیر*
*مشکل گشای هرچه گرفتار یا مجیر*
*از من تمام عمر گنه دیدی و گنه*
*شرمنده ام از همین تکرار یا مجیر*
*از بس که تو ندیده گرفتی گناه من*
*بر معصیت نموده ام اصرار یا مجیردیگر بیا مرا ز حریمت جدا مکن ای بهترین پناه منِ زار یا مجیر*
*بالاترین عذاب برایم جدایی است کی میرسد زمان دیدار یا مجیر*
*قربان دستهای تو یا ایها الطبیب*
*دستی بکش بر این دل بیمار یا مجیر*
*گر دیر حاجتم بدهی قهر می کنم*
*ناز مرا کشیده ای هر بار یا مجیر*
*می ترسم از قیامت و از دوری حسین*
*برگ امان به من بده از آن یا مجیر*
*دستِ خودم که نیست، لبم تشنه می شود*
*باشم به یاد تشنگی یار یا مجیر*
*تا کربلای دل حضرت ارباب پر کشد*
*با یک سلام لحظه افطار یا مجیر*
*می خواهم بی حجاب تماشا کنم تو را*
*در تحت قبه یار با مجیر*
*آیا شود فدای علی اکبرم کنی*
*پایین پای حضرت دلدار یا مجیر*
*امشب جواب سوز و نوای مرا بده*
*دیگر برات کرب و بلای مرا بده*
@rozehdaftari
#امام_زمان_عج_
#مناجات
تا کی از دیده ز غم اشک فشانیم بیا
تا به کی منتظر وصل بمانیم بیا
تا به کی ندبه کنان، ندبه بخوانیم بیا
بی تو ای جان جهان، سیر ز جانیم بیا
وارث خون خدا، خون خدا منتظرت
پرچم سرخ شه کرب و بلا منتظرت
تو امید دل بشکسته ی زهرا هستی
تو همان منتقم عترت طاها هستی
روز و شب یاد غم زینب کبرا هستی
تو پناه همه ی مردم دنیا هستی
ما به جز تو به کسی دل نسپاریم بیا
ما که غمخوار به غیر از تو نداریم بیا
تو بیا تا که جهان با تو شکوفا گردد
تو بیا تا همه جا روشن و زیبا گردد
با تو صدها گره از کار بشر وا گردد
پرچم عدل خداوند هویدا گردد
تا نیایی تو، علی خانه نشین است هنوز
پشت در مادرتان نقش زمین است هنوز
محمود اسدی شائق
#گریز_به_روضه_حضرت_زهرا#فاطمیه@rozehdaftari
#بحارالاشعار
ذکرِ خدای قادر است، اَینَ مُعِزّالاولیاء
معنای هَل مِن ناصر است، اَینَ مُعِزُّالاولیاء
ذکر نبی، ذکر علی. ذکر حسن، ذکر حسین
با فاطمه، با باقر است، این معزالاولیاء
هم چارده معصوم را، هم سیزده مظلوم را
خود یاور و خود ناصر است، این معزالاولیاء
حتی بدرگاه خدا، با التماس و التجا
وِردِ امامِ حاضر است، این معزالاولیاء
در هر غم و در هر بلا ، اوجِ بلا و اِبتلا
نجوای عبدِ شاکر است، این معزالاولیاء
در امتحان ها صبر کن، چشمِ دعا پر ابر کن
حرفِ دلی که صابر است، این معزالاولیاء
هر کس که بر حبلُ المتین، گوید مُذِلُّ المومنین!
پس بر ولایت کافر است، این معزالاولیاء
مانند ستارُالعیوب، آقاست چون غیب الغیوب
او بر گناهان ساتر است، این معزالاولیاء
بیننده ی اعمال ما، آگاه از احوال ما
عَینُ الله است و ناظر است، این معزالاولیاء
خواهی بدانی او کجاست، در خیمه یا در بینِ ماست
او کربلا را زائر است، این معزالاولیاء
گاهی مدینه، گاه طوس، گاهی نجف، گه مکه اوست
کِی غائب است، او حاضر است، این معزالاولیاء
ما را ندارد او نیاز، ما در نیاز و او به ناز
مَحوِ خدای قادر است، این معزالاولیاء
روضه فقط همرازِ اوست، منصور هم آوازِ اوست
او را فرشته ذاکر است، این معزالاولیاء
گِریَد برای عمه ها، سوزد ز داغ خیمه ها
مادر به اشکش ناظر است، این معزالاولیاء
یَابنَ الامام العسکری، تو انتقامِ کوثری
نام تو هم یاجابر است، این معزالاولیاء
زهرا بگوید پشتِ در ، زینب بگوید در سفر
مهدی بیا غم ظاهر است، این معزالاولیاء
محمود ژولیده
شروع مجلس #دعای توسل #مناجات امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
https://eitaa.com/rozehdaftari/1146
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
#شب جمعه
#مناجات امام حسین شب جمعه
#روضه امام حسین(ع)
#گریز روضه اربعین
بسم الله الرحمن الرحیم
یا رحمن یا رحیم
ْ اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْنِ
🔶شب جمعه است صدایت نکنم پس چکنم
🔶جان و سر را بفدایت نکنم پس چکنم
🔶 با حسینِ تو مناجات، شود زیباتر
🔶در دلِ روضه نوایت نکنم پس چکنم
🔶او سرش رفت به نیزه، بدنش عریان شد
🔶من سری هدیه برایت نکنم پس چکنم
🔶عاقبت خاک مرا کرب و بلا خواهی کرد
🔶سینه را کرب و بلایت نکنم پس چکنم
🔶مادری گفت شب جمعه، میان گودال
🔶گریه بر راس جدایت نکنم پس چکنم
🔶خواهری گریه کنان با بدنِ بی سر گفت
🔶شکرِ درگاهِ خدایت نکنم پس چکنم
🔶 دختری ضجه زنان گفت که از کعب نی و
🔶غربتِ عمه شکایت نکنم پس چکنم
🔶 با تنِ پاره ی بی پیرهنی، وقتِ وداع
🔶از دلی خسته روایت نکنم پس چکنم
🔶 همه بر ناقه سوارند بجز دختِ علی
🔶یااَخا فکرِ دعایت نکنم پس چکنم
🔶 بانکِ تکبیر ز رگهای بریده برخاست
🔶از رگِ پاره حکایت نکنم پس چکنم
🔶 محرمان نقشِ زمین، خنده نامحرم سخت
🔶اینچنین شرحِ جنایت نکنم پس چکنم
🔶 تازیانه زدنِ شمرِ لعین جای خودش
🔶زین بلا ناله به غایت نکنم پس چکنم
🔶گفت مضروبه ی گودال بزیرِ ضربات
🔶از یتیمِ تو حمایت نکنم پس چکنم
⬅️اجرو مزده شما برادران و خواهران با بی بی دو عالم حضرت زهرا (س) انشاالله درهر گوشهای از این مجلس ومحفل نشسته اید حاجت روا بشید شفای همه مریض ها انشاالله
⏪امشب شب جمعه شب. زیارتی عزیز زهراست
هرمادری که داغ فرزند ببیند شب جمعه ان مادرداغ دیده می یاد کنارقبر عزیزش رسم روزگار (رسم دنیا ) همین است لذا میگن شب جمعه مادر پهلو شکسته کربلاست
🔸نوجوان مرده خبر از دل لیلا دارد
🔸به خدا مادر اکبر چه سحرها دارد
🔸به گمانم نرسد مرگ جوان آسان است
🔸هرکه خون گریه کند بهرجوان جادارد
انشاالله دعا کنید هیچ خانوادهای هیچ پدری هیچ مادری مبتلا نشه
🔸چون شب جمعه شود مادر هرمرده جوان
🔸برسرقبر جوان ناله وغوقا دارد
⬅️شب جمعه بی بی دو عالم این مادر غم دیده کربلاست مهمان ابا عبدالله است مگر چه کردند کربلا با عزیزفاطمه ای عزاداران )شعیان امیرالمو منین کاری کردند کربلا با عزیز فاطمه که آه وناله وفریادشان بلند شد
)راوی میگه)روزعاشورا شمر لنت الله علیه از گودی قتلگاه امد بیرون اما لرزه براندامش افتاده تمام این دست وپاه تمام این بدن می لرزه میگه رفتم سوال کردم چرا لرزه به اندامت افتاد درجواب گفت آن لحظه ای که من بر روی سینه ای عزیزفاطمه بودم
وای حسین وای حسین..
گفت آن لحظه ای که من داشتم سر از بدن جدا می کردم در ان لحظات از گوشه گودال قتلگاه صدای ناله ای شنیده می شد از ان وقتی که ان صدا به گوشم رسید لرزه به اندام افتاد
مگر چه صدای بود چه ناله ای بود چه فریادی بود ..
ناله مادری بودکه فریاد می زد غریب مادر حسین مظلوم مادر حسین شهید مادر حسین..
🔅ایا ای تشنه لب مادر حسین جان
🔅به خون اغشته ای مادرحسین جان
انشاالله یک شب جمعه ای من وشما کربلا باشیم
آه کربلا رفته ها ای کسانی که دل تنگ کربلا شدید شب جمعه مادر کربلاست کنار ضریح شش گوشه
یاحسین یا حسین..
🔹ایا ای تشنه لب مادر حسین جان ..
🔹به خون اغشته ای مادر حسین جان
🔹چرا بی سرفتاده پیکر تو مادر
🔹به روی نیزه ها بینم سرتو
امان امان از دل فاطمه
امان از دل زینب
آخه زینب خودش بوده کربلا آن لحظه ای که سر برادر حسین رفت روی نیزها
🔸سری به نیزه بود در مقابل زینب
🔸خدا کنند که نباشد سر برادر زینب
یادشهدا وامام شهدا اموات جمع حاضر فیض ببرند عزاداران درآستانه اربعین حسینی قرارداریم گریزی در این خصوص داشته باشیم همه اموات فیض ببرند
⏪بیاد آن قافلة دل شکسته ای که روز اربعین آمد کربلا ، شما دیدید اربعین شهدا ، با چه عظمتی ، پدر و مادر و خانواده شهدا را کنار مزار می برند مراقب شان بودند ، دلداری می داند . اما دلها بسوزد برای این قافله ، تا چشم این زن و بچه
به قبرها افتاد خودشان را از بالای شترها به زمین انداختند هر کسی قبری را بغل گرفت ، عمه سادات هم آمد کنار برادر ، یادش میاد خاطرات روز عاشورا ، یادش میاد آن روزی که وارد کربلا شد با چه عزت و احترامی علی اکبر ، قاسم ، عباس زینب را پیاده کردند ، حالا هر چه نگاه می کند نه قاسمی دارد ، نه عباس ، نه علی اکبری دارد ، حسین جان من زینبم ، برادر یادتِ آن روزی که آمدم گودی قتلگاه ، خیره خیره ، به بدنت نگاه می کردم نمی شناختم از روی تعجب گفتم آیا تو حسین منی ؟ حسین جان امروز تو زینب را نمی شناسی ، برادر اگر این جا نا محرم
نبود اثر تازیانه را روی بدنم نشانت می دادم . برادر همه عزیزانت را آوردم اما سراغ رقیه ات را از خواهر نگیر ، که در خرابه شام جان داد .
@rozehdaftari
.
#امام_هادی #دفتری #مناجات
#روضه_امام_هادی_علیه_السلام
#مناجات_امام_زمان_علیه_السلام
🔸صاحب عزا کجایی گویم سرت سلامت
یا بن الحسن...آقا...
در عزای جد غریبتون امام هادی...
کجا خیمه عزا به پا کردید آقا...
🔸صاحب عزا کجایی گویم سرت سلامت
آجرک الله یا صاحب الزمان
🔸کی میشود بیایی، گویم سرت سلامت
آقا کی ميشه بیای...
پسر فاطمه...
عالمی چشم انتظار شماست...
🔸کی میشود بیایی، گویم سرت سلامت
میگن بهار طبیعت رسیده...
اما همه عالم امشب...
عزادار حجت خدا هستند...
اگه چشم دل باز کنیم میبینیم...
امشب آسمان و زمین...
در عزای امام هادی میسوزند...
یا بن الحسن آقا...
ما مکتبمون رو از شما گرفتیم...
خودتون فرمودید...
شیعیان ما کسانی هستند که...
يَفْرَحُونَ لِفَرَحِنَا...
وَ يَحْزَنُونَ لِحُزْنِنَا...
شیعیان ما کسانی هستند که...
در شادی های ما شاد و...
در مصیبت ما عزادارند...
آقاجان اومدم امشب اینو بگم...
اگه همه مردم دنیا شاد باشند...
اما شیعیان شما احترام نگه میدارند...
شیعیان شما عزادارند...
امشب دل شما...
در عزای جد غریبتون محزونه...
مگه ميشه ما عزادار نباشیم...
هیهات...
لباس ما این روزها...
لباس مشکیه...
یا صاحب الزمان...
میخوام بگم...
من رضایت دل امام زمانم رو...
با هیچ چیزی عوض نمیکنم...
🔹ای آفتاب زهرا، کی شام تار غم را
🔹چون صبحدم نمایی، گویم سرت سلامت
یا بن الحسن...
@rozehdaftari
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
#فاطمیه
#شب جمعه
#روضه دفتری فاطمه زهرا (س)
#مناجات امام زمان(عج)
#روضه شهادت
بسم الله الرحمن الرحیم
یا رحمن یا رحیم
یا فاطِمَةُ الزَّهْراءُ، یَا بِنْتَ مُحَمَّدٍ، یَا قُرَّةَ عَیْنِ الرَّسُولِ، یَا سَیِّدَتَنا وَ مَوْلاتَنا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَ اسْتَشْفَعْنا وَ تَوَسَّلْنا بِکِ إِلَی اللّٰهِ وَ قَدَّمْناکِ بَیْنَ یَدَیْ حاجاتِنا، یَا وَجِیهَةً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعِی لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛
⬅️اجرومزده شما برادران و خواهران با بی بی دوعالم فاطمه زهرا (س) شب شهادت فاطمه زهرا(س) است انشاالله به آبروی فاطمه زهرا درهرگوشه ای از این مجلس ومحفل نشسته آید حاجت روا بشید شفای مریضان انشاالله همه اموات فیض ببرند دلها را روانه کنید مدینه روضه حضرت زهرا (س) برایتان بخونم همه اموات فیض ببرند
🔸چرا ز یوسف زهرا خبر نمی آید
🔸چرا شب غم ما را سحر نمی آید
چرا... آقای ما نمیاد...
چرا... امام زمانمون نمیاد...
🔸عزیز فاطمه مهدی بیا به مجلس ما
آقا امشب هر کجا عالم هستی...
یک سر هم به مجلس ما بزن...
🔸عزیز فاطمه مهدی بیا به مجلس ما
🔸مگر به مجلس مادر پسر نمی آید
همه جا رسمه...
وقتی برا مادری مجلس بگیرند...
فرزندش میاد تو مجلس...
یک گوشه ای میایسته...
خوش آمد میگه...
آقا...امشب اینجا هم مجلس مادر شماست...
ما هم گریه کُن هایِ مادرتون...
آقاجان بیا قدم روی چشمان ما بزار...
یا بن الحسن...
⬅️امشب شب شهادت بی بی دو عالم زهراست ، بمیرم برای بچه ها ی بی مادر زهرا ،
امشب غریبانه غسل مادر را نظاره می کنند ، اشک می ریزند . اگر با چشم دل نظاره کنی
می بینی امام حسن یک طرف ، امام حسین یک طرف ، زینب و ام کلثوم یک طرف دیگر نشسته اند
گریه می کنند . یک وقت علی کنار بدن فاطمه فرمود : عزیزانم بیائید یک بار دیگر مادرتان راببینید
یک وقت بچه ها خودشان را روی بدن مادر انداختند یکدفعه بی بی دستهاش گشود ، یک دست به گردن حسن یک دست به گردن حسین ، یک وقت منادی صدا زد
یا علی بچه ها را از روی سینه زهرا ،بلند کن ملائکه ها ی آسمان بی طاقت شدند
یاد شهدا امام شهدا اموات جمع حاضر فیض ببرد
شب جمعه شب زیارتی عزیز فاطمه است امشب بی بی دو عالم این مادر غم دیده کربلاست مهمان ابا عبدالله است مگر چه کردند کربلا با عزیزفاطمه که آه وناله وفریادشان بلند شد
)راوی میگه)روزعاشورا شمر لنت الله علیه از گودی قتلگاه امد بیرون اما لرزه براندامش افتاده تمام این دست وپاه تمام این بدن می لرزه میگه رفتم سوال کردم چرا لرزه به اندامت افتاد درجواب گفت آن لحظه ای که من بر روی سینه ای عزیزفاطمه بودم
وای حسین وای حسین😭
گفت آن لحظه ای که من داشتم سر از بدن جدا می کردم در ان لحظات از گوشه گودال قتلگاه صدای ناله ای شنیده می شد از ان وقتی که ان صدا به گوشم رسید لرزه به اندام افتاد
مگر چه صدای بود چه ناله ای بود چه فریادی بود 😭
ناله مادری بودکه فریاد می زد غریب مادر حسین مظلوم مادر حسین شهید مادر حسین😭
شب جمعه است شهدا امام شهدا اموات جمع حاضر فیض ببرند
🔅ایا ای تشنه لب مادر حسین جان
🔅به خون اغشته ای مادرحسین جان
انشاالله یک شب جمعه ای من وشما کربلا باشیم
آه کربلا رفته ها ای کسانی که دل تنگ کربلا شدید شب جمعه مادر کربلاست کنار ضریح شش گوشه
یاحسین یا حسین😭
🔹ایا ای تشنه لب مادر حسین جان 😭
🔹به خون اغشته ای مادر حسین جان
🔹چرا بی سرفتاده پیکر تو مادر
🔹به روی نیزه ها بینم سرتو
الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون
التماس دعا
@rozehdaftari
🏴🏴🏴🏴🏴🏴
زمینه، زمزمه و مناجات شب های قدر
شعر و سبک: #مجتبی_محبی
#زمینه
#زمزمه
#مناجات
بند اول:
میدونم گرفتار درد و بلام
ولی مهربونی خدایا باهام
من اون بنده ی بی شرم و حیام
شب ساله و قدره امشب برام
ب زیر لبم ذکر العفو خدا
خلصنا من النار یا رب خدا
تمنا به حق علی ای خدا
خدایا خدایا خدایا خدا
من دلتنگ روز های خوب بندگیمم
از من بگذر تو ای خدای رحیمم
میدونی ک (آقام علی هست حبیبم) (2)
یارب ارحم بحال این دل غمینم
بازم امشب رایحه ی نجف شمیمم
(دلتنگم من ایوون طلا رو میببینم؟) (2)
یا الهی الهی الهی
من گداتم ولی تو پناهی
وقتشه وقت حاجت روایی
میشه من رو نجف تو بیاری
یا علی یاعلی یاعلی جان
بند دوم:
میدونم بدم پیش تو روسیاه
بدون تو میشه همه عمر تباه
ک من خاطی ام خاطی و پر گناه
شب ساله و قدر منم بی پناه
ب زیر لبم نام تو هست دوا
یا من اسمهُ ذکر تو هست شفا
تمنا به حق حسین ای خدا
خدایا خدایا خدایا خدا
من دلتنگ روزهای خوب نوکریمم
نعمت دادی ب من خدای نعیمم
روزی من( اشک برا حسین حبیبم)(2)
یارب عمریه ک برا حسین غمینم
از من بگذر ب حق آقای غریبم
(کربلا رو میشه یه بار دیگه ببینم؟) (2)
یا الهی الهی الهی
من خطا کارمو تو پناهی
میشه امشب مرا عفو نمایی
قبل اسمم بیاد کربلایی
@nooheemajmaozakerin
یا حسین یاحسین یا حسین جان
شعر و سبک:مجتبی محبی، کرمان
22اسفند1403(11رمضان1446)
🏴🏴🏴🏴
#روضه شب اول محرم(2)
#مناجات امام زمان (عج)
#روضه دفتری حضرت مسلم بن عقیل(ع)
بسم الله الرحمن الرحیم
یا رحمن ویا رحیم
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ (اَبَداً) ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ. وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ. اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ.
🔸سلام من به تو و بر محرم جدت
🔸سلام من به تو و روضه ی غم جدت
🔸فدای شال سیاهت که پرچم روضه است
🔸دوباره آمده ام زیر پرچم جدت
🔸به زیر چادر زهرا دوباره جمع شدیم
🔸شدیم سینه زن داغ ماتم جدت
🔸چقدر گریه نوشتیم پا به پای لهوف
🔸چقدر روضه کنار مُقرَّم جدت
🔸قسم به گریه ی هر شام و اشک هر صبحت
🔸که اشک گریه کنان است، مرهم جدت
🔸خدا کند که بمیرم غروب عاشورا
🔸میان ذکر مصیبات اعظم جدت
🔸هزار بار نوشتیم روضه را، هر بار
🔸رسیده ایم به آن جسمِ درهم جدت
🔸رسیده ایم به دست بدون انگشتر
🔸رسیده ایم به آن پیکر کم جدت
🔸بیا به مجلس روضه به خاطر عباس
🔸بیا به حق همان قامت خم جدت
صلی عَلَيْكَ يَا مُسْلِمَ بْنَ عَقِيلِ بْنِ أَبِي طَالِبٍ
🔸جان ختم المرسلین در کوفه جا دارد، ندارد
🔸بهتر از روح المین در کوفه جا دارد، ندارد
🔸افسر جانباز حق در کوفه سر گردان و بی کس
🔸نائب سلطان حق در کوفه جا دارد، ندارد
🔸مسلم بی خانمان در کوچه می گردد امشب
🔸یک جهان ایمان و دین در کوفه جا دارد، ندارد
🔸آسمان کوفه امشب گریه کن بر حال مسلم
🔸اختر قرآن ببین در کوفه جا دارد، ندارد
🔸امتحان حق نگر از مسلمانان و مسلم
🔸مسلم است ای مسلمی در کوفه جا دارد،ندارد
.⬅️شب اول محرمه بریم در خونه مسلم بن عقیل انشاالله حاجت روا بشید روضه حضرت مسلم بخونم همه اموات فیض ببرند
نمیدونم تا حالا تو یه شهری غریب بودید یانه...
تا حالا براتون اتفاق افتاده تو یه شهری...
بی کس و تنها باشید...
احساس غربت کنید...
خیلی سخته.
اما...
میخام بگم اگر هم تو شهری غریب بودید شاید دیگه دشمن نداشتید...
قربون غریبیت برم آقا یا مسلم بن عقیل...
تنها و غریب در کوچه های شهر کوفه...
اومد کنار یک خونه ای ایستاد... تکیه داد به دیوار غریبی...
یه پیره زنی در رو باز کرد.. صدازد.. آقا...چرا اینجا ایستادید؟
مگه خبر ندارید شهر امنیت نداره...
اول آقا مسلم بن عقیل صدا زد... خانوم... میشه برام آبی بیاری...
(قربون لبهای تشنه ات برم اقاجونم)
این پیرزن رفت و برا آقا آب آورد...
وقتی حضرت آب رو نوشیدند...
دوباره این پیر زن صدا زد...
آقا این روزها شهر امنیت نداره...
برای چی هنوز ایستادید...
یه دفعه آقا مسلم بن عقیل فرمودند...
کجا برم...
من تو این شهر خونه ای ندارم..
من توی این شهر غریبم...
پیر زن به سیمای نورانی اقا مسلم بن عقیل نگاهی کرد..
عرضه داشت... آقا جان... مگه شما کی هستید..حضرت فرمودند
من مسلم بن عقیلم...
سفیر ابی عبد الله ام...
تا پیر زن فهمید این آقا فرستاده ی حسینه.
صدا زد... آقا.
جانم به فدای شما...
این خانه... خانه ی شماست... منم کنیز شمام.
ای کاش مردم کوفه.. به اندازه این پیر زن معرفت میداشتند...هرطوری بود
نانجیبها خبردار شدند... نزدیکی های صبح خونه پیرزن رو محاصره کردند
مسلم از خانه بیرون اومد... جنگ نمایانی کرد.
خیلی از این نانجیبها رو به درک واصل کرد.
اما بلاخره آقا رو با مکر و حیله گرفتار کردند...بردن بالای دارالاماره
حالا میخواهی گریه کنی بسم الله.
مردم کوفه دارن نگاه میکنند.هرکسی یه حرفی میزنه.یکی میگه حتما آقا را آزاد میکنن...یکی میگه نه
دیگه آقا رو به شهادت میرسونند..
همه دارن نگاه میکنند.
یه دفعه دیدن سر از تن آقا جدا کردند...
ای وای... ای وای..
غریبانه... بدن بی جان مسلم را...
از بالای دارالإماره به زمین انداختند...
یاصاحب الزمان.
میخوام بگم اینجا...
سر از تن آقا مسلم بن عقیل جدا کردن...
بدن نازنینش رو غریبانه از بالای بام به زمین انداختند.......اما
دیگه زن و بچه مسلم نبودن ببینن..
دیگه دختر بچه اش نبود ببینه.
بمیرم... برات حسین.... جلوچشمان زینب
جلو چشمان بچه های حسین.. صدا زدند.
اسبهاتون رو نعل تازه بزنید...
آنقدر بر روی بدن عزیز زهرا...
اسب دواندند..
تمام استخوان ها شکست...
یک جای سالمی دربدن ابی عبدالله نبود نبود
حسین آرام جانم..حسین روح روانم
https://eitaa.com/rozehdaftari
الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
#شب چهارم محرم
#مناجات امام زمان (عج)
#روضه دفتری طفلان حضرت زینب سلام الله
بسم الله الرحمن الرحیم
یا رحمن یا رحیم
اول مجلس دعای سلامتی امام زمان(عج)را باهم زمزمه می کنیم
اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً.
یا صاحب الزمان
🔸یابن الحسن، فدای تو و شال ماتمت
🔸قسمت نشد که من بشوم یار و همدمت
🔸ماه عزا رسیده ولی ای غریب شهر
🔸یک شیعه نیست مستمع خیمه ی غمت
🔸ای روضه خوان ِصبح و مسای تمام سال
🔸با گریه سر شده شب و روز مُحرّمت
🔸آقا دوباره روضه ی اولاد زینب است
🔸خرج دو یاس او شده اشک دمادمت
🔸زینب رسید نزد برادر به ناله گفت :
🔸این دو کبوترم به فدای قد ِ خَمت
🔸بگذار تا شهادت این لاله های من
🔸باشد نشان عزّت من زیر پرچمت
🔸در خیمه می روم که نبینم در این زمین
🔸وقت شهادت دو گلم ، ناله ی دمت
🔸شکر خدا شهید شدند و ندیده اند
🔸درد اسارت من و آل مکرّمت
🔸در داغ اکبرت شده موی سرت سپید
🔸من هم شدم شریک، در این داغ اعظمت
⬅️امشب، شبِ چهارم محرمه ای کسانی که گفتی حاجت داری مریض داری گرفتاری جون داری زینب شب بچه های بی بیاست .. ان شاءالله نباشه کسی بعد از این روضه دست خالی برگرده حاجت تو از بی بی زینب بخوا بگو.. بی بی جان .. به حق دو تا آقازادهی غریبت یه نگاه امشب به ما بنداز ..
اومد دست بچه هارو گرفت، عون و محمد رو آورد مقابل ابی عبدالله .. مادرای شهدای ما از این مادر یاد گرفتن .. خودش تن بچه ها کفن کرده .. موها رو شانه زده .. مرتب این دو تا بچه رو آورد جلوی دایی داره التماس میکنه .. (از قبل بهشون گفته) بچه ها من میدونم داداشم بهتون اجازه نمیده .. اما یه اسم رمز هست اگر خواستید از دایی اجازه بگیرید اون لحظه که کار گره خورده، بگید دایی جان به حقِ مادرت زهرا .. گفت حسین : *
🔻رو سفیدم میکنند و فخر مادر میشوند
🔻نوجوانهایم سپرهای برادر میشوند
🔻این پسرها پیشکش های منو عبداللهاند
🔻صحبت جنگ و جدل باشد قلندر میشوند
رجزها خوندن این دو آقازاده .. امیری حسین و نعم الامیری ..
🔸آینه انگار پیش مرتضی بگذاشتند
🔸هیبت جنگی که میگیرند حیدر میشوند
🔸دست بر شمیر میگیرند طوفان میکنند
🔸یک تنه قطعاً حریف چند لشکر میشوند
⏪بچههای منو دست کم نگیر داداش ..
خون قتالالعرب جاریاست در رگهایشان
قابض الارواح کوفی هایِ کافر میشوند
بوی زهرا میدهد پهلوی آقازاده ها
چونکه با یک واسطه فرزند کوثر میشوند
*من خواهشم اینه مخصوصاً خانومایِ در محفل امشب خیلی باید حق و ادا کنن .. آخه تنها شهدایی بودن که این مادر از خیمه بیرون نیومد .. هر کدوم از شهدا رو زمین میفتادن عمهی سادات تو بعضی جاها نوشتن جلوتر از ابی عبدالله میرسید بالای سر کشته ها .. اما حالا تو خیمه نشسته داره گریه میکنه .. اما از خیمه بیرون نیومد ..
🔸زیر نیزه یاد غم های مدینه میکند
🔸گریه کن های جوان مرگی مادر میشوند
🔸هرچه باشد هر دو خواهرزادههای محسنن
🔸منتقم های شهید ضربهی در میشوند
🔸اکبر تو ارباً ارباً شد ولی شکر خدا
🔸دستگل هایم پس از او زود پرپر میشوند
⏪گفت داداش بذار برن این بچه ها .. اینا طاقت ندارن ببینن دستای مادرشونُ بستن .. اینا طاقت ندارن ببینن تو شام منو سنگ میزنن ..*
https://eitaa.com/rozehdaftari
الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
محرم 1404
#روضه شب نهم محرم
#مناجات امام زمان عجل الله
#روضه دفتری حضرت ابوالفضل علیهالسلام
بسم الله الرحمن الرحیم
یا رحمن یا رحیم
السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْعَبْدُ الصَّالِحُ الْمُطِيعُ لِلَّهِ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِمْ وَ سَلَّمَ السَّلامُ عَلَيْكَ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ وَ مَغْفِرَتُهُ وَ رِضْوَانُهُ وَ عَلَى رُوحِكَ وَ بَدَنِكَ
🔸بیا یا بـــن الحسن جانم فدایت
🔸تمــــــام زندگی باشد برایت
🔸بیا یا بـن الحسن دردم دوا کن
🔸مرا با دیدنت حاجت روا کن
🔸بیا یا بن الحسن دورت بگردم
🔸بیا تــا دست خالی بر نگردم
اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً.
یا صاحب الزمان.
🔸ازدوچشم یاس می خوانم بیا
🔸شعری از احساس می خوانم بیا
🔸نیستم لایق به دیدارت ولی
🔸روضه عباس می خوانم بیا
⬅️شب نهم محرمه بریم درخونه حضرت عباس علیه السلام بگید اقا
امشب اومدیم درخونه شما آقای من
مسیحی ها میان درخونتون دست
خالی ردشون نمی کنی آقا..
ما که یه عمره گدای درخونه شمائیم
میشه یک نگاهی هم به مجلس ما کنید آقا .به امیدی اومدیم
خیلی ها مریض دارند گرفتارند حاجت دارند
روزعاشورا وقتی صدای غربت ابی عبدالله بلند شد
اباالفضل عباس سریع خودش رو رسوند کنار برادر
صدا زد اقا جانم دیگه سینه ام تنگ شده یعنی بیشتر طاقت ندارم غربت شما رو ببینم .دیگه طاقت ندارم صدای غرببت رو بشنوم
اجازه میدان بده ابی عبدالله فرمودند برادرم تو علمدار منی توپرچمدار منی
عباسم برادر عزیزم میخای بری برادرت روتنها بگذاری
تمام دلخوشی بچهها توی عباسم
این بچه ها میان نگاه می کنند میبیند هنوز خیمه عباس برپاست خوشحال میشند.می خواهی بری اول برا بچه ها آب بیار عباسم
صدا زد سمعا وطاعتا مولای
عباس علمدار مشک وگرفت حرکت کرد
اما دید صدای غربت بچههای حسین بلنده هی بچهها میگن العطش .العطش
خدا میدونه چه کرد صدا العطش بچهها با دل عباس
رفت سمت شریعه ی فرات دیدن مشک رو پر آب کرد دست برد زیر آب
میخواد آب بنوشه اما
یادش اومد ازلب تشنه ی حسین
یادش اومد ازلب تشنه علی اصغر یادش اومد ازلبان تشنه بچههای ابی عبدالله
ای عباس تومیخای آب بنوشی در
حالیکه بچههای حسین توی خیمهها
تشنه اند
صداشون به ناله بلنده.
هی میگن العطش
برگشت سمت خیمهها ..
یک نانجیبی خدا لعنتش کنه دست راست حضرت روقطع کرد.
صدا زد به خدا اگه دست راستم روقطع کنید من از دینم دست بر نمی دارم یه نانجیبی هم دست چپ آقا روقطع کرد
( یارب مکن امید کسی را تو نا امید)
همه ی امید اباالفضل آینه آب روبه خیمهها برسونه
🔸ای مشک تولااقل وفاداری کن
🔸من دست ندارم تو مرا یاری کن
🔸من وعده آب توبه اصغردادم
🔸یک جرعه برای او نگهداری کن
⏪چهار هزار نفرکماندار دور اقارو گرفتند
هرکسی تیری ازکمان رها میکنه
یک تیر آمد و به مشک اصابت کرد
آب روی زمین ریخت..
یا زهرا..همین جا بود که دیگه امید اباالفضل ناامید شد.
آقا جانم اباالفضل اینام امشب به یه امیدی اومدن درخونتون ی شما آقا
متحیر ایستاد..
دیگه دست دربدن ندارد آب هم ندارد
با چه رویی برگرده به سمت خیمهها
درهمین حالت تیری آمد و به چشم مبارک. ای وای ای وای
هرچه سرروحرکت داد این تیراز چشم بیرون نیومد سرروخم کرد
نانجیب آن چنان با عمود آهنین برفرق اباالفضل زد ..صدای ناله اش بلند شد
(یا اخا ادرک اخاک)
برادر حسین به فریادم برس
یا صاحب الزمان منو ببخشید آقا
هرکسی از بلندی بر زمین میخوره
اول کاری که میکنه دستانش را سپر میکنه عباس که دست دربدن نداشت
بمیرم باصورت به زمین افتاد
تا صدای اباالفضل رو آبی عبدالله شنید خودش روسریع رساند کنار بدن برادر
خدایا چکار کردن با برادرم
اومد کنار بدن عباسش نشست
صدا زد
🔻گرنخیزی توزجا کار حسین سخت تراست
🔻نگران حرمم آبرویم درخطر است
ای برادر خوبم
بلند شو ببین بچهها بهونه ی آب گرفتند .نه.میگن دیگه آب هم نمی خواهیم بگید عموجانمون عباس برگرده
قامت خم شده را هر که ببیند گوید
بی علمدار شده دست حسین برکمراست
نگاه کرد بدن عباسش
دید دستهای برادر روقطع کردن..تیر به چشم عباس زدند عمود آهنین به فرقش زدند بدن روقطعه قطعه کردند
طاقت نیاورد دستهاش رو گذاشت روی کمر..صدا زد
«الان انکسر ظَهری و قلت حیلتی»
الآن کمرم رو شکستند
بلند شو عباسم ببین دشمن داره به من میخنده
🔸تا تو بودی خیمهها آرام بود
🔸دشمنم درکربلا ناکام بود
🔸تا تو بودی خیمهها پاینده بود
🔸اصغر ششماهه من زنده بود
https://eitaa.com/rozehdaftari
🔸تا تو رفتی چهره ها نیلی شده
🔸دستها آماده سیلی شده
حسین آرام جانم حسین روح روانم
الا لعنة الله علي القوم الظالمين
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
#شب چهارم محرم
#مناجات امام زمان (عج)
#روضه دفتری طفلان حضرت زینب سلام الله
بسم الله الرحمن الرحیم
یا رحمن یا رحیم
اول مجلس دعای سلامتی امام زمان(عج)را باهم زمزمه می کنیم
اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً.
یا صاحب الزمان
🔸یابن الحسن، فدای تو و شال ماتمت
🔸قسمت نشد که من بشوم یار و همدمت
🔸ماه عزا رسیده ولی ای غریب شهر
🔸یک شیعه نیست مستمع خیمه ی غمت
🔸ای روضه خوان ِصبح و مسای تمام سال
🔸با گریه سر شده شب و روز مُحرّمت
🔸آقا دوباره روضه ی اولاد زینب است
🔸خرج دو یاس او شده اشک دمادمت
🔸زینب رسید نزد برادر به ناله گفت :
🔸این دو کبوترم به فدای قد ِ خَمت
🔸بگذار تا شهادت این لاله های من
🔸باشد نشان عزّت من زیر پرچمت
🔸در خیمه می روم که نبینم در این زمین
🔸وقت شهادت دو گلم ، ناله ی دمت
🔸شکر خدا شهید شدند و ندیده اند
🔸درد اسارت من و آل مکرّمت
🔸در داغ اکبرت شده موی سرت سپید
🔸من هم شدم شریک، در این داغ اعظمت
⬅️امشب، شبِ چهارم محرمه ای کسانی که گفتی حاجت داری مریض داری گرفتاری جون داری شب بچه های بی بی زینب است .. ان شاءالله نباشه کسی بعد از این روضه از این مجلس دست خالی برگرده حاجت تو از بی بی زینب بخواه بگو.. بی بی جان .. به حق دو تا آقازادهی غریبت یه نگاه امشب به مجلس ما هم بنداز ..
اومد دست بچه هارو گرفت، عون و محمد رو آورد مقابل ابی عبدالله .. مادرای شهدای ما از این مادر یاد گرفتن .. خودش تن بچه ها کفن کرده .. موها رو شانه زده .. مرتب
این دو تا بچه رو آورد جلوی دایی داره التماس میکنه .. (از قبل بهشون گفته) بچه های من میدونم داداشم بهتون اجازه نمیده ..
اما یه اسم رمز هست اگر خواستید از دایی اجازه بگیرید اون لحظه که کار گره خورده،
بگید دایی جان به حقِ مادرت زهرا .. گفت حسین : *
🔻رو سفیدم میکنند و فخر مادر میشوند
🔻نوجوانهایم سپرهای برادر میشوند
🔻این پسرها پیشکش های منو عبداللهاند
🔻صحبت جنگ و جدل باشد قلندر میشوند
رجزها خوندن این دو آقازاده .. امیری حسین و نعم الامیری ..
🔸آینه انگار پیش مرتضی بگذاشتند
🔸هیبت جنگی که میگیرند حیدر میشوند
🔸دست بر شمیر میگیرند طوفان میکنند
🔸یک تنه قطعاً حریف چند لشکر میشوند
⏪بچههای منو دست کم نگیر داداش ..
خون قتالالعرب جاریاست در رگهایشان
قابض الارواح کوفی هایِ کافر میشوند
بوی زهرا میدهد پهلوی آقازاده ها
چونکه با یک واسطه فرزند کوثر میشوند
*من خواهشم اینه مخصوصاً خانومایِ در محفل امشب خیلی باید حق و ادا کنن .. آخه تنها شهدایی بودن که این مادر از خیمه بیرون نیومد .. هر کدوم از شهدا رو زمین میفتادن عمهی سادات تو بعضی جاها نوشتن جلوتر از ابی عبدالله میرسید بالای سر کشته ها .. اما حالا تو خیمه نشسته داره گریه میکنه .. اما از خیمه بیرون نیومد ..
🔸زیر نیزه یاد غم های مدینه میکند
🔸گریه کن های جوان مرگی مادر میشوند
🔸هرچه باشد هر دو خواهرزادههای محسنن
🔸منتقم های شهید ضربهی در میشوند
🔸اکبر تو ارباً ارباً شد ولی شکر خدا
🔸دستگل هایم پس از او زود پرپر میشوند
⏪گفت داداش بذار برن این بچه ها .. اینا طاقت ندارن ببینن دستای مادرشونُ بستن .. اینا طاقت ندارن ببینن تو شام منو سنگ میزنن ..*
https://eitaa.com/rozehdaftari