eitaa logo
روضه دفتری مجمع الذاکرین اهلبیت (ع)
4.7هزار دنبال‌کننده
49 عکس
49 ویدیو
8 فایل
شامل اشعار و متن روضه با مدیریت خادم الحسین کربلایی محمد مسلمی ارتباط با مدیر @moslemi_124 لینک کانال @rozehdaftari پذیرش تبلیغات👈 @moslemi_124
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ ❣﷽❣ ⚫️ ⚫️ 🔻همیشه روی لبم ذکر یا ابالفضل است 🔻چرا که حضرت مشگل گشا ابالفضل است 🔻دودست داده به راه خدا پس چه عجب 🔻اگر که معنی دست خدا ابالفضل است اگه مادر داری خدا حفظش کنه ، اگر مادر از دست دادی سر سفره مولا مهمون بشه ( قدر مادراتونو بدونیداا) همیشه به من یاد داد مادرم تنها ، پسرم مادر فدات بشه 🔻دوای درد گرفتارا ابالفضل است 🔻خود امام زمان گفته هست 🔻میاید به مجلسی که دران ذکر یا ابالفضل است روضه ام این یه جمله باشه قافله که بر میگشت سمت مدینه ، امام سجاد گفتن بشیر زود تر از ما یه پرچم سیاهی به دستت بگیر برو مدینه کوجه پس کوچه های شهرو داد بزن بگو ای اهل مدینه چه اروم نشستید اون قافله ای که با حسین رفت بی حسین داره بر میگرده اون قافله ای که علمدار داشت ابالفضل داشت بدون ابالفضل داره بر میگرده این قافله دیگه سه ساله نداره این قافله دیگه علی اصغر نداره قاسم نداره محمد نداره عون نداره این قافله دیگه علی اکبر نداره ،، عبدلله نداره همه رو کشتن بشیر میگه جلوتر اومدم مدینه کوچه پس کوچه ها داد میزدم ای اهل مدینه قافله داره میاد ،، ولی حسین نداره ،، عباس نداره چون از ابالفضل خوندم این جمله رو میخوام بگم ⏺بشیر میگه اومدم به یه جایی رسیدم به بی بی ام البنین برخورد کردم ، تا بی بی نگام کرد یه صدایی زد صدام کرد بشیر از کربلا چه خبر از حسینم چه خبر صدا زدم بی بی جان دستای عباستو قلم کردن خانوم تا این جمله رو گفتم گفت بشیر به من بگو از حسین چخبر دوباره صدا زدم بی بی تیر به چشمای عباست زدن دوباره صدا زد بشیر به من بگو از حسین چخبر چیشد یه نگاهی کردم گفتم بی بی جان مگه مادر ابالفضل نیستی چرا هی سراغ حسین و میگیری یه نگاهی کرد گفت بشیر حسین مادر نداره یاصاحب الزمان دلت اماده هست برات بخونم دلتو ببر اون لحظه ای که صدای ابی عبدالله بلند شد گفت عباسم 🏴نیزه زار امده ام یا تو پر از نیزه شدی یه جمله ای رو میخوام تصور کنی الله اکبر از ادب این بزرگوار از ادب بی بی از ادب مولا ابالفضل،، اگر شد ابالفضل از سر ادب شد تا اومد بالا بدن ابالفضل ببینم حقشو ادا میکنی یا نه ابی عبدالله یه نگاهی کرد دید بدون دست رو زمین افتاده داره دست و پا میزنه بگم یا نه گفت داداش دست ندارم تکیه بدم از جا بلند شم تو از راه رسیدی داداش ناله ات میرسه کربلا یا نه 💥پناه حرم ،،کجا میخوای بری بگو ،،برادرم بدرقه راه تو چشمای ترم ،، اهسته تر برو داداش مضطرم هیچ جا ابی عبدالله دست به کمر نگرفت، اما وقتی از کنار بدن ابالفضل بلند شد دیدن مولا دست به کمر گرفته،، میگه کمرم شکست میدونی چرااا اخه یه نامردی صداشو بلند کرد حالا حمله کنید دیگه ابالفضل نداره یا صاحب الزمان این دوخط رو شاید بعضی ها بلد باشید، ناله شو شما بزنید خیلی شاعرش جانسوز گفته گفته ◾️سر عباس تا سر نی رفت سادات منو ببخشن ◾️سر عباس تا سر نی رفت ◾️خیمه ها گر گرفت بلوا شد همه ناموس داریم ◾️تا که فهمید بی علمدار شده ایم ◾️سر یه گوشواره دعوا شد یا حسین .... @rozehdaftari ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••
🕊بر میوه قلب و جان زهرا صلوات 🕊رخسار حسین آن دلارا صلوات 🕊تقدیم و نثار میزبانان عزا 🕊بر احمد و علیّ و زهرا صلوات (دعای فرج) ⬅️ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ  عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ  وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ➡️ ⏪ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ⏩ 💔سری خواهم که گردد خاک پایت 💔دو چشمی را که گِرید از برایت 💔آخ الهی چشم من در وقت مُردن 💔ببیند آن جمال دلربایت ⬅️ان شاالله اون لحظه ای که شبِ اول قبرم میشه، همه منو تنها میزارن، آقا بیاد به دیدنم.... هر کی میخواد شب اول قبر اربابش به فریادش برسه صداش بزنه... 🎵جانم حسین... جانم حسین .. 🎵 ای جان جانانم حسین... (همه بگن) ⬅️صدا تو بلند کن بزار مولا صداتو بشنوه... بزار مادرش زهرا صداتو بشنوه... مادرش میگه خوش اومدی به مجلس حسینم... یه وقتی میاد که هیشکی به داد منو تو نمیرسه، تو صحرای محشر... زمین داغ .. همه در اضطراب... آخ خدا روزی که پدر از فرزند فرار میکنه... فرزند از پدر فرار میکنه... روایت میگه، کسی نیست به فریاد برسه.. یه وقت میبینی یه آقایی وارد محشر شد.. میفرماید این صدای شیون و ناله برا من حسین آشناست... اینا گریه کن منه حسین بودند اینا با اشک و زمزمه شون تسلای دل مادرم زهرا شدند... ⏪حالا که داری اشک میریزی... اگه مادرت زنده است افتخار کن به این مادر... شبر محبت اهل بیت به تو داده... اما اگه مادر نداری... بگو مادر... این اشکای چشمم طبق نوری باشه برای توی مادر که منو حسینی تربیت کردی... منو گریه کن ابی عبدالله تربیت کردی... بگو مادر ... ممنونتم، ممنونتم ◀️روز دوم محرم دلتو ببرم کربلا آی کربلائیا (زینب رسید کربلا) 🥀فریاد یا محمدا... زینب رسید به کربلا ☑️زینب رسید به کربلا، (واویلا)3 ☑️زهرا شده صاحب عزا(واویلا)3 ⬅️ بیاد اون لحظه ای که کاروان رسید کربلا... تا رسیدن به کربلا دیدن ذوالجناح حرکت نمیکنه.. همچین که رسیدن به کربلا.. انگار غم های عالم به دل زینب رسید.. 🥀آی زینب زینب زینب... داداش اینجا کجاست.. چرا دلم داره شور میزنه داداش؟ داداش بیا برگردیم... دیگه از امروز بگو امان از دل زینب... یه وقت ابی عبدالله صدا زدند... کربلا... صدای ضجه و شیون بی بی زینب بلند شد... (امروز دلت میخواد با زینب بری کربلا.).. ▪️آخ در این صحرا مکن منزل برادر ▪️که ترسم بی برادر گردم اینجا ▪️نمیخواهم سیه پوش و عزادار ▪️به داغ اکبرم گردم در اینجا ▪️نمیخواهم ز دیده اشک افشان ▪️بی عباس دلاور گردم اینجا بمیرم برا غصه های دلت بی‌بی جان... 🔹اما من میخوام بگم بی‌بی جان الان گریه نکن.. الان همه دورت اند... بی بی جان الان زوده گریه کنی...پرده رو کنار بزن ، ببین یکی مثل عباس ایستاده... ببین یه طرف علی اکبره.. یه طرف قاسمه.. همه هستند بی بی جان بی‌بی جان هنوز دستی از بدن جدا نشده.. هنوز بدن علی اکبر ارباً اربا نشده.. ای وای ... هنوز گلوی علی اصغرت تیر سه شعبه نخورده.. هنوز زنان و بچه ها به اسارت نرفتن... ✨هنوز رخت اسیری به تن ندارد کس ✨هنوز ناله ندارد ، عمو به فریاد رس ✨هنوز آنچه زیاد است در حرم آب است ✨کجا زسوز عطش شیرخواره بی خواب است 🌱سادات منو ببخشن ✨هنوز صید نگشته بچه آهویی ✨و تازیانه نخورده ، هیچ بانویی ✨عمه سادات با برادر است ✨زینب کبری کنار دلبر است 🍁(بگمو التماس دعا) ⏪میخوام بگم خانم جان تا رسیدی به کربلا گریه کردی... ناله زدی.. میخوام بگم الان گریه نکن.. گریه هاتو بزار برا اون لحظه ای که.. همه رو سوار ناقه میکنی... میخوای سوار بشی محرم نداری بی‌بی جان... ای حسین..حسین... حسین یه وقت صدا زد داداش پاشو زینبتو دارن به اسیری میبرن.. یه وقت بی‌بی روشو کرد سمت علفمه.. صدا زد عباس جان .. پاشو داداش... پاشو ببین چه بر سر زینبت اومده...پاشی تنهایی و بیکسی زینبت رو ببین... 🌿هر چقدر ناله داری به سوز دل زینب کبری س به اشک و آه و ناله ام المصائب زینب کبری س 3 مرتبه ناله بزن بگو .. یا حسین... 💥شادم همه عمر تا حسین میگویم 💥راز دل خود با حسین میگویم 💥آنشب که چراغ عمر من خاموش است 💥در ظلمت قبر حسین حسین میگویم ⬇️صلوات حذف نشه لطفا⬇️ ✨هدیه به خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها (صلوات)✨ @rozehdaftari ┈••✾•🌿🌺🌿 ورودیه کربلا عاشورا
متن روضه 1 🔸امشب شب «انّاالیه راجعون» است 🔸فردا زمین‌ کربلا، دریای خون است شب عاشوراست... شب مصیبت عظماست... 🔸امشب حسین است و شهادت آرزویش 🔸فردا بریزد بر زمین خون گلویش امشب بگیم خدایا شکرت... یه عاشورای دیگه هم به ما توفیق دادی... بیایم در خانه حسین... نميدونم توی مجلسمون کسی هست تا الان اشکش جاری نشده باشه... امشب باید خوب عزاداری کنی... امشب باید بلند ناله بزنی... معلوم نیست سال بعد زنده باشیم... بیایم برای عزیز زهرا اشک بریزیم... خدا ميدونه خیلی ها سال قبل توی همین مجالس بودند اما... الان زیر خاک خوابیدن... آرزو دارند یک بار دیگه برگردند و... فقط یک بار بگن حسین... آماده ای بریم کربلا بسم الله... 🔸امشب کند در خیمه زینب بی‌قراری 🔸فردا کند در مقتل خون سوگواری از امشب دیگه مصیبتهای زینب شروع میشه... از امشب دیگه باید ما هم بگیم... 🔸امان از دل زینب 🔸چه خون شد دل زینب امشب کربلا چه خبره... خدا به داد دل زینب برسه... دید صدای هلهله دشمن میاد... اومد کنار برادر عرضه داشت... چه خبر شده حسینم... قراره چه اتفاقی بیفته... ابی عبدالله فرمود خواهرم زینبم... الان پیغمبر خدا رو در خواب دیدم... صدازد حسینم تو به زودی به ما ملحق میشی... ایی وای.. ای وای.. 🔸امشبی را شه دین در حرمش مهمان است 🔸ظهر فردا بدنش زیر سم اسبان است 🔸مکن ای صبح طلوع جدم پیغمبر فرمود فردا کنار منی... تا این حرف و بی بی زینب کبری شنید... دیگه طاقت نیاورد صدای ناله اش بلند شد... یعنی حسینم م میخواهی بری... منو تنها بگذاری... باورم نمیشه برادر... تمام دلخوشی من تویی حسین... وقتی جدم رسول خدا رو از دست دادم... صبر کردم داداش... جلو چشمام مادرم پرپر شد... صبر کردم داداش... فرق شکسته ی بابام امیرالمومنین رو دیدم... صبر کردم... تکه های جگر برادرم حسن رو دیدم صبر کردم... الان تمام دلخوشیم تویی داداش حسین... چطوری منو تنها بگذاری... زینب بدون تو میمیره... 🔸امان از دل زینب 🔸چه خون شد دل زینب ابی عبدالله خواهر رو آروم کردم... هر کجا خانم زینب کبری بی تابی میکرد... ابی عبدالله خواهر رو آروم میکرد... روز عاشورا هم وقتی ابی عبدالله ميخواست بره میدان... دید خواهر خیلی بی تابی میکنه... اگه دست ولایت حسین نبود زینب جان داده بود خدا... زینبم خواهرم... تا صدای الله اکبر منو میشنوی... بدونید من هنوز زنده ام ... خدایا حسین رفت میدان... زینب کبری... داخل خیمه.. تا صدای تکبیر برادر رو میشنوه... دلش آروم میگیره... حالا میخواهی برا زینب کبری گریه کنی بسم الله... امان... از اون لحظه ای که دیگه صدای تکبیر برادر رو نشنید... داخل خیمه... هی بلند ميشه.... هی میشینه روی زمین.... میگه حسین...برادر... زینب به فدات حسین... چرا صدای تکبیرت نمیاد داداش... یکدفه دید صدای ذوالجناح اومد.... دوان دوان اومد بیرون... شاید خوشحال شده زینب... الحمدلله بردارم حسین برگشته... یه نگاه کرد... دید ذوالجناح برگشته اما حسین نیومده.. همین جا بود که دیگه... 🔸همه از خیمه ها بیرون دویدند 🔸ولی سالار زینب را ندیدند بی تاب شده زینب.. یاصاحب الزمان... دوان دوان... به سمت گودی قتلگاه... هی صدا میزنه....وای عزیز مادرم حسین... 🔸از حرم تا قتلگه، زینب صدا میزد حسین 🔸دست و پا میزد حسین، زینب صدا میزد حسین اومد بالای تل زینبیه... یه نگاه کرد... دید... والشمر جالس علی صدره... شمر روی سینه برادر... خدا چکار کنه زینب... دستاش رو گذاشت روی سر هی صدا میزنه.... وامحمدا... واعلیا... تسلای دل زینب صدا بزن یاحسین... 🔸 حسین آرام جانم 🔸 حسین روح و روانم @rozehdaftari
‍ 🕊﷽🕊 🏴 🏁 🏴 ع 🏁 🏴 🚩.. ⬅️خدا کنه پدرشهید تو جلسه مون نباشه ،، اگر هم هست من عذر خواهی می کنم ... جلو پدر نمیشه روضه فرزند خوند... حالا که حال خوبی داری میگم.... ⬅️کاروانی بود به سرپرستی ملاعباس چاووش مازندرانی... هر سال از مازندران با پای پیاده میومدن کربلا ... این قافله حرکت کرد شب جمعه بود رسیدن کربلا.. خسته ، گرسنه، تشنه... همه گفتن ملاعباس ما میریم استراحت کنیم صبح علی الطلوع میایم حرم... ،اما ملاعباس میدونه شب جمعه ها کربلا چه خبره.... با همون خستگی راه که جزو آداب زیارت ابی عبداله ست... ♻️امام صادق(ع) فرمود: حسین ما رو اینجوری زیارت کنید شعثا ،مغبرا ،جایعا عطشانا،حزینا،مکروبا ... یعنی هم گرسنه هم تشنه هم خسته هم گردوخاکی ، هم غمگین زیارتش کنید... ⚜ راوی پرسید: چرا یابن رسول الله؟ فرمود : آخه جد ما رو همین جوری کشتند.. هم گرسنه بود..هم تشنه بود ..هم غصه دار بود..هم سرو روش گردو خاکی بود.. رحمت خدا بر این ناله ها... وعده همه مون پایین پای حسین(ع) ... فاطمه جان شاهد باش اینا دارن احسان میکنند به تو ، حاشا به کرمت بی بی جان،،، اینا صبح و شام شون رو با گریه بر حسین تو سپری کردند .. بگو فاطمه جان من نگران تاریکی قبرمم ،، نگران برزخ و قیامتم هم هستم.. با همون خستگی اومد وارد حرم شد.. ✅ گفت : دفتر روضه مو باز می کنم هر روضه ای اومد می خونم و میرم .. دفترچه روضه شو باز کرد دید روضه علی اکبر آمد.. عرض ادب کرد روضه شو خوند و رفت منزل اونقده خسته بود خوابش برد... 💠 در عالم رویا دید دارن در میزنن، اومد دم در... دید یکی میگه ملا عباس پاشو آماده باش حسین(ع) داره میاد به دیدنتون ... هم سفرات هم بیدار کن .. گفت: به آقا بگین ما میایم محضرشون گفت: نه حضرت فرمودن خودم دارم میرم دیدنشون.. همه رو بیدار کرد.. ابی عبداله تشریف آوردن می خواستن به احترام حضرت بلند بشن ،، آقا فرمود بنشینید پاهاتون خسته است فرمود ملا عباس اومدم چند تا مطلب بهت بگم و برم.. 🔰 اول اینکه بهتون خوش آمد بگم خوش اومدید .. 🔰دوم اینکه به اون پیرمردی که امسال نتونست با شما بیاد ،، دم در کفش های عزادارای منو جفت می کرد ،، بهش بگین حسین زیارت تو رو هم قبول کرد ، سلام منو بهش برسونید... 🔰اما مطلب سوم ملا عباس اگه ایندفعه اومدی کربلا شب جمعه رسیدی ،، تو حرم من دیگه روضه علی اکبر نخون ... چرا آقا؟ فرمود: آخه شب های جمعه مادرم زهرا مهمان منه... تو که روضه علی اکبرمو خوندی مادرم غش کرد .. 💔... چجوری اومد کنار بدن علی اکبرش؟ 📚مرحوم شیخ حر عاملی می نویسد از اسب پیاده شد حسین ... اما دید رمقی به زانوهاش نمونده.. دیدن هفت قدم رو زانوهاش داره راه میره... هی صدا میزنه: وا ولدا ... عزیزان همه مقاتل نوشتن تا اینجا کسی صدای گریه حسینو نشنیده بود ... وقتی اومد کنار بدن علی اکبر فبکی بکاءا عالیا دیدن حسین داره بلندبلند گریه می کنه ♻️.... 🔆هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🔆 @rozehdaftari ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
4_5902237297608229376.ogg
2.84M
اگر دلتون شکست   التماس دعا دارم روضه  حضرت  رقیه  س😭😭😭 روضه    ترکی🌴🌴🌴🌴🌴🌴 @rozehdaftari
🏴 ‍ روضه تـــــرکی حضرت رقیه (س) ☝️☝️ من بابا گلزار عزاده بیر بلبلودوم نالم سسی اینجیدی یوخسا جداده یاکه زحماتیم بی بیمه اولدی زیاده آیینه امیدیمی قویدن یره سالدوز گیتدیز ئوزوز اما منی چولدن چوله سالدوز دیله واردی بیر جذبه یتیمین هر نگاهنده یتیمه قیز هارا گیتسه گزر الله پناهینده یخان یخدی ولیکن ساخلیاندا ساخلادی زنده یامانلخ قالدی آخرساربانه ئولمدیم گلدیم سنه من نازدانیدیم هامی جان تک قوجاخلاردی وجود باغبانیله کیم آیا گل ایاقلاردی سنون ساغلقندیدی هامی گوز اوسته ساخلاردی داخی گوزدن دوشوب بو نازدانه ئولمدیم گلدیم اوحالیمده گوروب زجری اولده قاشمادم قالدم مسلمان فرض ایدیب ئوز شأنیمی گویدن یره سالدم اونامرده سلام ایدیم جوابنده ئوزوم آلدم اسور گوردوم الینده تازیانه ئولمدیم گلدیم منه زجر ایلدی حمله دیدیم رحم ایله ای ظالم منی ئولدورمه چولرده یتور ئوز عممه سالم قولومنان وردی بیر قمچی پوزولدی پوزقون احوالیم قانادم سندی اما آشیانه ئولمدیم گلدیم منه بیر بانگ وردی رعشه دوتدی بندیدن بندیم اوآتلی من پیاده پست وبالادن چخب اندیم یانمدا باغبانیم اولمادی گل تک ورقلندیم سارالوب گل کیمی دوندوم خزانه ئولمدیم گلدیم دوه لر یورقون اولاندا گرک ئولسون بالالار ایاق اوسته یومولوب گوزلری رویانی گزیر نیزه دار سر شاه شهدادندی خبر ئوزی نادان سوزی اما دل دانانی گزیر واردی بیر قیز اوقیزلاردا ولی سنی اوشاق کربلادن گوزوم اوندیدی کی هریانی گزیر نیزه اوسته باشی قویدوم یره یان یانه یاتاخ (هر شهره که وارد اولوردولار باشلاری صنوقلردن چخادردلار وروردولار نیزه لره خارج شهره چخاندا قویوردولار صندوقه دییر اوباشی فرصت اولمادی قویام صندوقه ) نیزه اوسته باشی قویدوم یره یان یانه یاتاخ گوردوم اول خرداجا قیز دوردی قضایانی گزیز منه دقتیلن باخدی هی چکولور گوره گر یاتمشام ئوز دردینه درمانی گزیر (دییر منده ئوزومی وردوم یوخویا گوروم اوبالا نیلیه جاق) پنجه سی اوسته گلوب ایلدی تعظیم اوباشا دیدی چوخداندی گوزوم بو مه تابانی گزیر دیزلرین قویدی یره الرینی صاق وصولا دیدی چوخداندی بودل بو لب ودندانی گزیر (دییر گوردوم یواش یواش یوزون قویدی باباسنین یوزونه) اوپدی عرض ایتدی خدا عمه مده قسمت ایله اودا من تک بو لب ودندانی گزیر @rozehdaftari ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
متن روضه ۲ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ بَاقِرِ الْعِلْمِ وَ إِمَامِ الْهُدَى وَ قَائِدِ أَهْلِ التَّقْوَى وَ الْمُنْتَجَبِ مِنْ عِبَادِكَ... 🔸هجوم موجِ بلا را به چشمِ خود دیدم 🔸غروبِ کرببلا را به چشم خود دیدم 🔸به سر زنان پیِ عمّه به روی تل رفتم 🔸ذبیحِ دشتِ منا را به چشمِ خود دیدم 🔸عمو که خورد زمین رویِ حرمله واشد 🔸تمام واقعه ها را به چشم خود دیدم مصیبت امام باقر... مصیبت کربلاست... آخه این آقا یادگار دشت بلاست... همه مصیبتهای کربلا رو دیده امام باقر... 🔸زمان حملۀ آن ده سوارِ تازه نفس 🔸غبارِ رویِ هوا را به چشم خود دیدم 🔸سلام بر بدنِ بی سری که عریان شد 🔸تنِ به خاک، رها را، به چشم خود دیدم خودم‌ دیدم... بدنِ جدِ غریبم حسین... رویِ زمین کربلا... حسین... 🔸فرارِ دختری آتش گرفته در صحرا 🔸میانِ هلهله ها را به چشم خود دیدم خودم دیدم اون لحظه ای رو که... خیمه هامون رو آتیش زدند... عُلیا مخدّره زینب... اومد خیمه آقا زین العابدین... صدا زد عزیزِ برادرم... دارن خیمه هامون رو آتیش میزنند... ای ولیّ خدا چه کنیم... فرمود‌ عمه جان..‌. عَلَیکُنَّ بِالفِرار 🔸با چشم اشک بار علَیکُنَّ بِالفِرار 🔸با قلب داغ دار علَیکُنَّ بِالفِرار 🔸وقتی کمان حرمله شلاق دست شد 🔸پنهان و آشکار علَیکُنَّ بِالفِرار امان از اون لحظه ای که... این زن و بچه ها با پای برهنه... توی بیابون ها فرار میکردند... انقدر این بچه ها وحشت کرده بودند... همدیگه رو از ترس در آغوش می گرفتند... 🔸بار بلا به شانه کشیدم به کودکی 🔸از صبح تا به عصر چه دیدم به کودکی 🔸از خیمه گاه تا ته گودال قتلگاه 🔸دنبالِ عمّه هام دویدم به کودکی هیچوقت یادم نمیره... 🔸آن شب که در مقابل من عمّه را زدند 🔸فریاد الفِرار شنیدم به کودکی 🔸عمه اگرچه در همه جا سپر شد ولی 🔸من ضربِ دستِ شمر چشیدم به کودکی حسین... بیت آخرم باشه... یاصاحب الزمان منو ببخشید‌... 🔸با کعبِ نی لباس همه پاره پاره شد 🔸بدتر ز اهلِ شام ندیدم به کودکی (: قاسم_نعمتی) 🔸حسین حسین ای بی کفن 🔸حسین حسین حسین 🔸دور از وطن حسین حسین حسین 🔸حسین حسین ای تشنه لب 🔸حسین حسین حسین 🔸جان زینب حسین حسین حسین @rozehdaftari
سر نخواهم کرد خم، پیش کسی اِلا حسین قلب من خورده به نامِ، نامیِ مولا حسین در رَهَش امروز هرکس یک قدم برداشته خوب می‌داند تلافی می‌کند فردا حسین آه از آن روزی که خلوت می‌شود دورِ مزار بعد می‌بینی که مانده پیش تو تنها حسین بندگان شیخ و شاه و مال و دنیا نیستیم از همه عالم کفایت می‌کند ما را حسین شک ندارم نوکران را، از صف یوم الحساب می‌کشد بیرون ملک، می‌گوید: اینها با حسین ابر و باد و ماه و خورشید و فلک در مشت اوست لحظه‌ای ابرو بیاندازد اگر بالا حسین کوله‌باری از گناه آورده‌ام، چون گفته‌اند با دو قطره اشک، پاکش می‌کند یکجا حسین رمز و راز کاف و ها و یا و عین و صاد، اوست کَلْمَهُ الحُسنیٰ حسین و عُرْوَة الْوُثْقَی حسین بس که بخشیده‌ست می‌ترسم میان قتلگاه شمر را بخشیده باشد روز عاشورا حسین مادرم می‌گفت اگر شوق حرم داری بگو بعد تسبیحات بی‌بی حضرت زهرا …حسین هر که دلتنگ است بسم الله، هموار است راه خرج چندانی ندارد کربلا، یک یا حسین!