|⇦•مدینه مرکز پیکار...
#روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۲ به نفس حاج مهدی سلحشور •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
مدینه مرکز پیکار نابرابر بود
علی نشانه، ولی جنگ با پیمبر بود
به حفظ جان علی، فاطمه سپر گردید
قد خمیده ی او ذوالفقار حیدر بود
نگاه زینب کبری به غربت مادر
نگاه فاطمه بر اشکِ چشم دختر بود
رخی که رنگ جسارت گرفت قرآن بود
تنی که روی زمین افتاد کوثر بود
چهار کودک معصوم با تنی لرزان
دعایشان به پدر، چِشمشان به مادر بود
چهل نفر به سر بضعه ی پیمبر ريخت
شرورتر ز همه قنفذ ستمگر بود
*گفت قنفذ چرا دست فاطمه رو از دامن علی جدا نمیکنی؟ چنان ضربه ای زد..*
خدا گواست که یک ضربه بر تنش نزدند
به قصد کشتن او ضربه ها مکرر بود
فاطمه ببین گریونم
روضه ی تو رو میخونم
بی تو من چطور آروم بمونم
برگرد، نبودنت دلم رو میشکنه
برگرد، غمت آتیش به جونم میزنه
برگرد، با دیدنت دلم جلا بگیره
برگرد، داره میباره اشکِ دخترت
برگرد، به جون این شهید بی سرت
برگرد، تا که خونه بازم صفا بگیره
*مصیبتی رو داره میگه که امیرالمؤمنین برای این مصیبت گفت: ردای جنگ به تن میکنم. زمین رو از خون همه اتون سیراب میکنم. دمار از روزگار همه اتون درمیارم. چه مصیبتی؟ علی سیلی خوردن فاطمه رو دید تحمل کرد، ناله اش رو بین در و دیوار دید تحمل کرد، اما برا این مصیبت ردای رزم به تن کرد، شمشیر برهنه تو دستش از خونه بیرون زد..*
گفت باز دارن میدن آزارت
پیش چشمای دلدارت
اومدن برا نبش مزارت
برگرد، نذار اینا زمینم بزنن
برگرد، اینا دشمن خونیِ منن
برگرد، آخه تنها طرفدارم تو بودی
برگرد، زندگیِ منو به هم زدن
برگرد، با غرور جلو من قدم زدن
*سلمان دید علی تو کوچه نشست زانوهاشو بغل گرفت، های های داره گریه میکنه. آقاجان اینجا کوچه ست محل عبور مردمه، حضرت فرمود: سلمان دست رو دلم نذار، این مرد رو میبینی جلو من داره راه میره؟ یه روز دستای منو بست، جلو چشم من به فاطمه ام جسارت کرد.. یه دعا میگم اگه تونستی آمین بگو، خدا غرور هیچ مردی رو جلو زن و بچه اش نشکنه، دو جا غرور علی شکست، یجا وقتی از خونه دارن کشون کشون میبرنش نگاه کرد ناموسش بین در و دیوار رو زمین افتاده. زبانم لال، یکی فاتح بدر و خیبر شمشیر برهنه بالا سرش نگه داشتن، دید فاطمه داره نگاه میکنه، الانه که نفرین کنه، فرمود: به والله الان موهامو پریشان میکنم، پیراهن پیغمبر رو به سر میندازم، همه اتون رو نفرین میکنم، امیرالمؤمنین فرمود: سلمان بدو فاطمه ام رو دریاب، نکنه نفرین کنه. سلمان اومد محضر بی بی مؤدب، خانم جان! امیرالمؤمنین سلامت میرسونه، نکنه نفرین کنی، گفت: سلمان چطور نفرین نکنم؟ اینا ببین با علی چه کردن، اینا غرور علی رو شکستن. انقدر فاطمه ایستادگی کرد، علی رو برگرداند به خونه، گفت: به والله بدون علی نمیرم، با علی برگشت... اما کربلا دیدن زینب مستأصل هی داره میدوه، به این رو میزنه، به اون رو میزنه، ببینید دارن حسینمو میکشن، دارن سر از بدن حسینم جدا میکنن، خدا روتو سیاه کنه روی زینبو زمین زدی. یه وقت نانجیب گفت کارو تمام کنید، زینب نگاه کنه سر حسین بالای نیزه، نگاه کنه اسب ها رو نعل تازه زدن، بر بدن حسین....*
#امام_حسین
#شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب
ای که عشقت شعله ور در جانِ ما،جانم حسین
از ازل مهرِ تو در بنیانِ ما جانم حسین
عطرِ جانبخشِ ضریحت بی قرارم کرده است
کربلایت کعبه ی جانانِ ما جانم حسین
خاک ایوانت دوای درد چشمانِ من است
روضه هایت ابرِ پُر باران ما جانم حسین
پنجره های ضریحِ تو ز دردم آشناست
صحن پاکت روضه ی رضوانِ ما جانم حسین
اشکِ شبنم بر تنِ گلبرگِ عاشورا نوشت
خونِ سرخت مشعلِ تابانِ ما جانم حسین
هر کجا باشم نگاهم سمت و سوی کربلاست
راهِ سبزت تا ابد پیمانِ ما جانم حسین
عشقِ تو یک عالمی را غرقِ مستی می کند
روشن از رویت شبِ زندانِ ما جانم حسین
با نگاهِ نافذت دریاب این درمانده را
مبتلایم ای شَهِ خوبانِ ما جانم حسین
دائماً ما را به گردِ شمعِ خود پروانه کن
این توواین خواهشِ چشمانِ ماجانم حسین
آیه های روشنِ یاسین و طاهایم تویی
سوره ی فجری تو در قرآن ما جانم حسین
ای تو آن حالِ خوش و آرامشِ دلهای ما
بین تو حالِ بی سر و سامانِ ما جانم حسین
زندگیِ با تو یعنی در مسیرِ بندگی
ای که هم روحی و هم ریحانِ ماجانم حسین
بی فروغِ روی تو حاشا مرا عزت مباد
نورِ توحیدیِ تو عرفانِ ما جانم حسین
از ازل نام تو را بر جانمان حک کرده اند
کربلایت آیت و برهانِ ما جانم حسین
تا که جسمت زیر و رو شد زیرِ نعلِ اسبها...
ریخت بر هم عالمِ امکانِ ما جانم حسین
مامنی جز کنجِ شش گوشه نداریم ای شَها!
بشنو اینک ناله ی هجرانِ ما جانم حسین
خشکیِ لبهای تو سرچشمه ی آبِ بقاست
ای طبیب درد بی درمان ما جانم حسین
تو همیشه میزبانی چه شود با مادرت
یک شبِ جمعه شوی مهمان ما جانم حسین!
#هستی_محرابی
|⇦•تو فرقانی تو یاسینی....
#روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده به نفس حاج عباس واعظی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
سلام ای ذکر خاص حق ثنایت
درود ای گفته احمد من فدایت
تو فرقانی تو یاسینی تو طاها
تو زهرایی تو زهرایی تو زهرا
بی بی جان!
حیات عشق از خون حسینت
بلندی خاکبوس زینبینت
امامان آبرومند جلالت
امیرمؤمنان محو کمالت
پیمبر عاشق راز و نیازت
خدا هم فخر دارد بر نمازت
*تا قامت به نماز بلند کرد بی بی دو عالم خداوند بالاییها رو خطاب میکرد بیاید ببینید زهرای منو داره نماز میخونه افسوس که کاری کردند که همین خانوم نمازشو مجبور بود نشسته بخواند.نه تنها نماز نشسته بود..گفت مادر..*
«چرا این روز و شبا شور و غوغا می کنی مادر
چرا وقت نماز یک دست بالا می کنی مادر»
ملک یا حور یا آدم چه هستی؟
خدا داند خدا داند که هستی
تو استاد و جهان دانشگه توست
تو قرآن و علی بسم الله توست
*بی بی جانم! حیف که قدرتو ندانستن حیف که امانت دارای بدی بودن..حیف که باهات بد تا کردن مادر مادر*
تمام آفرینش پای بستت
پیمبر خم شد و بوسید دستت
گنهکاران چو رو در محشر آرند
همه چشم شفاعت بر تو دارند
به جز باب عنایاتت دری نیست
تو اگر نایی به محشر محشری نیست
اگر گیرد کسی از خلق دستی
تو هستی و تو هستی و تو هستی
*بی بی جانم همه عالم فردای قیامت چشمشون به دست شماست مادر..
و جالب اینجا که شما خودت برای شفاعت دستای عباس رو، رو دست میگیری..آی قربونت بشم مادر.. زبان حال این روزا وشبای امیرالمؤمنین رو بخونم*
*تجسم کن خونه بی شمع و چراغ علی رو من نمیدونم بستر و جمع کردن یا نه اصلأ دلشون اومده بسترو جمع کنن یا نه..
هر کدوم یه گوشه زانوی غم بغل گرفتن یکی جا نماز مادرو پهن کرده یکی چادر خاک آلود مادرو بسر کرده، یکی در و دیوارو نگاه میکنه..شاید امام حسن هنوز داغ دار کوچه است.امیرالمومنین هم زانوی غم بغل گرفته..قدیمیا یه ضرب المثلی بود.مثل دعا ورد زبونشون بود میگفتن خدا به چه کنم چه کنم روزگار گرفتارتون نکنه.
این روز و شبا علی به چه کنم چه کنم روزگار گرفتار شده ..خونه بمونه یه درد و غم و غصه بیرون خونه یه غم و غصه..
معمولأ وقتی یه نفر از دنیا میره وسایل شخصی شو جمع می کنن دور وریا نبینن داغشون تازه نشه..گیرم وسایل بی بی رو جمع کردن بمیرم با اون در و دیوار چه میکنن..*
*مشمول دعای امام صادق باشی امشب انشا الله..فرمود: خدا رحمت کنه هر کسی به مادر ما بلند بلند گریه کنه..*
سادات شرمنده
مغیره به اشک علی می خنده
سادات شرمنده
دست آقا رو با طناب می بنده
میبرن میون کوچه ها
فاتح حنین و خیبرو
یک نفر نیس بگه نامردا
وا کنید دستای حیدرو
علی را ببن چشم عام بردن
علی را عده ای بدنام بردن
زدن زهرای او را پیش چشمش
مضاف ان اینکه با دشنام بردن
*دلم یه جای دیگه رفت..*
سادات شرمنده حرمله
به اشک حسین می خنده
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#حاج_عباس_واعظی
#فاطمیه
4_5897694910131210099.mp3
17.88M
|⇦تو فرقانی تو یاسینی......
#روضه وتوسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده به نفس حاج عباس واعظی ✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
حضرت فاطمه(س) در کلام علامه ابن شهر آشوب مازندرانی
او صدیقه است به رفتارش، مبارکه است به حالاتش، طاهره است به کردارش، زکیّه است به انصافش، رضیّه است به گفتارش، مرضیه است به دلالت هایش، محدثه است به شفقتش، آزاده است به بخشندگیش و خانم است به صدقاتش.
📚فاطمه زهرا سرور دل پیامبر، ص 33
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
6.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
.
🍂از باغ نشسته در خزان آقا جان
حرفی بزن و کمی بخوان آقا جان...
🍂زهرا به زمین خورد و علی را بردند
این جمعه خودت را برسان آقا جان...
#سلاممولاجانم
#امام_زمان♥
▪️فرا رسیدن سالروز شهادت ام ابیها حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها بر وجود نازنین امام عصر ارواحنا فداه و همه منتظران و مخاطبین مجمع الذاکرین سراسری تسلیت باد.🥀
♻️ امروز جمعه
۲۵ آبان ۱۴۰۳ هجری شمسی
۱۳ جمادی الاول ۱۴۴۶ هجری قمری
ذکر مخصوص روز جمعه :
«اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم» ۱۰۰ مرتبه
✍️#داستان
🍃آزادى در انتخاب همسر
امير المؤ منين عليه السلام فرمود: بعضى از صحابه نزد من آمدند و گفتند: چه مى شود خدمت رسول خدا صلى اللّه عليه و آله برسى و درباره خواستگارى از فاطمه عليها السلام با ايشان صحبت كنى .
من هم به محضر رسول خدا رفتم وقتى مرا ديد خنديد و فرمود: براى چه به اينجا آمدى و چه حاجتى دارى ؟
من هم خويشاوندى با او و پيش قدمى در اسلام و يارى كردن وى و جهاد خود در راه خدا را براى او بيان كردم .
پيامبر صلى اللّه عليه و آله فرمود: يا على راست مى گوئى تو بهتر از آن هستى كه مى گويى .
عرض كردم : يا رسول اللّه ! فاطمه را به ازدواج من در مى آورى ؟
حضرت فرمود: يا على قبل از تو كسانى براى خواستگارى او آمدند و من آنها را به فاطمه معرفى كردم اما با شنيدن نام آنها علائم نارضايتى در چهره او مشخص مى شد حال تو اينجا بمان تا من برگردم .
آنگاه به سراغ فاطمه عليها السلام رفت و به او گفت : اى فاطمه تو خويشاوندى و فضل و اسلام على بن ابيطالب را مى دانى و من هم از پروردگار خود خواسته ام كه بهترين و محبوبترين خلقش را همسر تو قرار دهد و او الان به خواستگارى تو آمده است چه نظرى دارى ؟
فاطمه سكوت كرد و نارضايتى در چهره او آشكار نگشت و رو بر نگرداند.
پيامبر صلى اللّه عليه و آله كه سكوت او را علامت رضايتش دانست گفت : اللّه اكبر سكوت او اقرار و قبول اوست .
اين قطعه از تاريخ زندگى فاطمه عليها السلام بيانگر حياى اوست كه چگونه پاسخ مثتب خود را با سكوت اعلام كرد و از طرفى آزادى او در انتخاب همسر را بيان مى كند و حرمت خاصى كه پيامبر صلى اللّه عليه و آله براى دخترش فاطمه عليها السلام را اختيار او در انتخاب همسر قائل است كه هر چند على عليه السلام بهترين خلق خدا بود كه به خواستگارى رفته بود باز هم خواستگارى امام على عليه السلام را با او در ميان گذارد تا خود پذيرش خويش را اظهار نمايد.
📚بحارالانوار، ج 43، ص 93.
#حضرت_زهرا
#ایام_فاطمیه
#فاطمیه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥داستان روضه خانگی پیرزن و حضرت زهرا سلام الله علیها
🎙استاد عالی
#فاطمیه
#روضه دفتری_حضرت_زهرا(س)
#گریز حضرت موسی بن جعفر(ع)
بسم الله الرحمن الرحیم...
یا رحمن و یا رحیم...
اجرومزده شما برادران و خواهران با بی بی دوعالم فاطمه زهرا (س) شب شهادت فاطمه زهرا(س) است انشاالله به آبروی فاطمه زهرا درهرگوشه ای از این مجلس ومحفل نشسته آید حاجت روا بشید شفای مریضان انشاالله همه اموات فیض ببرند دلها را روانه کنید مدینه روضه حضرت زهرا (س) برایتان بخونم همه اموات فیض ببرند
🔸یادم ز غم فاطمه چو می آید
🔸از دیده سرشک لاله گون می آید
🔸گر تربت پاک اطهرش بشکافند
🔸از سینه ی او هنوز خون می آید
🔸سلام ما به قلب داغ دیده ات
🔸سلام ما به قامت خمیده ات
🔸سلام ما به قبر بی نشان و بی چراغ تو یا فاطمه جان
🔸سلام ما به پهلو شکسته ات فاطمه جان
🔅دلم به یاد مدینه بهانه میگیرد
🔅سراغ باغ گلی را شبانه میگیرد
🔅چه حکمت است که چون نام فاطمه آید
🔅برا گریه،دل من بهانه میگیرد
⬅️ارادتمندان فاطمه،بیایید با پای دل سری به مدینه بزنیم.کنار بقیع بنشینید، برای غمهای فاطمه اشک بریزیم
امشب بریم خانه ی علی میخواهیم
بریم،برای تشییع جنازه ی بی بی فاطمه ،با صدای بلند ناله بزنید
جنازه ی مطهره و زخمی و شکسته ای را بلند کردند،
آی کسانی که آماده شدید.
همه با صدای بلند یا زهرا یا زهرا بگید
تا به همراه عزیزان زهرا زیر تابوت مادرشان را بگیریم،و با آنان زمزمه کنیم،اشک ماتم بریزیم.یا فاطمه یا فاطمه .آی کسانی که مادر از دست دادین بگید یا فاطمه مادر از دست دادم،ولی این طور برای مادرم گریه و ناله نکردم
یاد شهدا امام شهدا اموات جمع حاضر ازاین مجلس ومحفل فیض ببرندهرکسی حاجتی داره بریم دره خونه امام موسی بن جعفر انشاءالله جاجت روا بشید
⏪دیدند در زندان باز شد چهارنفر روی پاره تخته ای یک بدنی را دارندمی آرند ای شعیان بیایدبدن..
امام خودتان را تحویل بگیرید آخه بدنو گرفتند خدایا آقامان که چندین سال توی این سیاه چاله ها نه نور و مرطوب چرا این..
تخته سنگینه ،گذاشتند روی زمین پارچه را برداشتند آخ بمیرم دیدند این غل وزنجیر هنوز به دست وپای آقاست..
لا اله الا الله حضرت معصومه
(ص) می فرماید هر روز امام رضا می آمد درون خانه برای اینکه دل تنگی ما نسبت به بابا کم بشه می آمد باما حرف می زد اما دیدیم لحظاتی نیست
آقا بعد از ساعتی برگشت دیدم موی پریشانه ناخوش احواله گفتم آقاجان اتفاقی افتاده گفت یتیم شدیم خواهرا
@rozehdaftari
امام زمان(عج)-مناجات فاطمیه
#مناجات_با_امام_زمان
#غزل
#ماسائلیم_ونوکریت_آبروی_ما
یا ایها العزیز نظر کن به سوی ما
تا کی برای نافله های سحر گهی
با خون دل شود دل شب ها وضوی ما
گر مانده ایم شکر خدا پای پرچمت
بر تار موی تو گرهی خورده موی ما
ساقی اشک! بر دل ما هم سری بزن
بوی میِ طهورِ تو دارد سبوی ما
هم چون نسیم در به درم می کنی چرا؟
پس کی رسد به خیمۀ تو جستجوی ما
آیا شود که نیمه شبی بهر درد دل
بد بگذرانی و شوی هم گفتگوی ما
ای شهریار عشق به نام مقدست
باشد وصال تو همۀ آرزوی ما
روضه گرفته ایم قدم رنجه ایی کنی
شاید فتد مسیر عبورت به کوی ما
از لحظه ایی که حرمت مادر شکسته شد
بغضی نهفته مانده ز غم در گلوی ما
ای نازنین فاطمه برگرد از سفر
خیمه نشین فاطمه برگرد از سفر
#قاسم_نعمتی
@rozehdaftari
یا صاحب الزمان
#مناجات_با_امام_زمان
#غزل
#من_ازدیارحبیبم_غریب_افتادم
بیا بیا گل نرگس برس به فریادم
در این زمانه ی غربت تو تکیه گاه منی
ز لطف و مرحمت خویش کن تو امدادم
تمام زندگی من تصدق سر توست
وجود خویش همه نذر نام تو دادم
همیشه گریه ام از دوری شما بوده
ولی به یاد سحرگاه وصل دلشادم
خوشم اگرکه حقیرم حقیر خوبانم
اسیر موی تو هستم ز غیر آزادم
کمال عاشقی عارفانه حیرانی است
بدین اصول قدم در ره تو بنهادم
اگر مرا ز سرخویش وا کنی چه کنم؟
شبیه یک کفی از خاک رفته بر بادم
بدین طریق بود عاقبت به خیری من
تو در میان قنوت سحر کنی یادم
قسم به اشک غریب مدینه و حرمش
من از دیارم حبیبم غریب افتادم
به خاک خونی کوچه قسم عزیز الله
دگر بیا ز سفر ای ذخیره ی الله
#قاسم_نعمتی
@rozehdaftari
السلام علیک یاصاحب الزمان
#غزل
#مناجات_با_امام_زمان
#برات_وصل_امضاء_میشد_ای_کاش
گره از کار دل وا میشد ای کاش
برای دیدنت ای حضرت اشک
دو چشمانم چو دریا میشد ای کاش
سحرگاهی به یمن مقدم تو
سرای ما مصفا میشد ای کاش
وجود زخمی و آلوده ی من
به پیش پای تو پا میشد ای کاش
دل غمدیده و پر درد ما هم
به دست تو مداوا میشد ای کاش
میان زمره ی چشم انتظاران
ز زحمت نام ما جا میشد ای کاش
دل آوارهام در زیر پایت
شبیه خاک صحرا میشد ای کاش
مسیر وصل ما هم چو شهیدان
به سوی آسمان ها میشد ای کاش
دم آخر تن صد پاره ی ما
غبار راه زهرا میشد ای کاش
دل نامحرم ما محرم آن
غریبیهای مولا میشد ای کاش
پس از چنیدن و چند صد سال گریه
دگر دستان او وا می شد ای کاش
به برق ذولفقاری خاک خورده
غرور شیعه معنا میشد ای کاش
مزار مخفی یاس مدینه
به دستان تو پیدا می شد ای کاش
غرور چادر خاکی کجایی
عزیز فاطمه پس کی میایی
#قاسم_نعمتی
@rozehdaftari