#امام_صادق #مرثیه_امام_صادق
دوباره آتش کینه به آشیان میزد
به باغ یاس نبی رنگ ارغوان میزد
کدام داغ، جگرسوز تر از این باشد:
رئیس مذهب ما را غلامشان میزد
همیشه بغض به حیدر دلیلشان بوده
به این دلیل قدیمی در آن میان میزد
چگونه روضه بخوانم، چگونه شرح دهم؟
فقط بگویمت اینرا که آنچنان میزد،
که ناله از دل زهرا به عرش حق میرفت
که شعله از دل خانه به آسمان میزد
و بی هوا لگدی زد، امام خورد زمین
همان کسی که شبیه سَنان، سِنان میزد
شبانه برد همان را که صبح صادق بود
و رنگ جهل و شقاوت به این جهان میزد
نه با غلاف به او زخم زد نه با شمشیر
میان کوچه به او زخم با زبان میزد
همیشه در همه جا تیر "با" کمان زده اند
ولی به قدّ خَمَش تیر "بر" کمان میزد
🔸شاعر:
#محمدرضا_نادعلیان
______________________________
درگاه شاعرانروضه نشینان 👇
https://eitaa.com/rozeneshinan
#امام_صادق #مرثیه_امام_صادق
باغبان باشد و گلزار بسوزد سخت است
لانه مرغ گرفتار بسوزد سخت است
غربت و وحشت و تاریکی و دود و آتش...
آشیانت که شب تار بسوزد سخت است
بر روی آتش این خانه کسی آب نریخت
دلت از این همه آزار بسوزد سخت است
این در سوخته داند ،که زن حاملهای
در میان در و دیوار بسوزد سخت است
روضه اینجاست اگر صورت آتش دیده
باز با سیلی اغیار بسوزد سخت است
وسط شعله فقط داد زدم وای حسین....
خیمه عترت اطهار بسوزد سخت است
ترس طفلان حرم دیدم و فهمیدم که
خیمهها بعد علمدار بسوزد سخت است
دور از چشم عمو بین بیابان تنها
دامن طفل عزادار بسوزد سخت است
تنش از کعب نی و صورتش از سیلی کین
پایش از آبله و خار بسوزد سخت است
همه در حال فرارند به غیر از زینب
در حرم عابد بیمار بسوزد سخت است
شرم کن شعله آتش ،نکند پیش رباب
چوب گهوارهاش اینار بسوزد سخت است
🔸شاعر: ؟؟؟
________________________________
درگاه شاعرانروضه نشینان 👇
https://eitaa.com/rozeneshinan
#امام_رضا #مناجات_امام_رضا
#چهارشنبه_های_امام_رضایی
جز به دیدار حریمت دگرم مرهم نیست
هیچ کس غیر شما بر دل من محرم نیست
شهر جدت که مرا راه ندادند اما
بپذیرم؛ به خدا حج فقیران کم نیست
تشنه ی جرعه ای از آب زلال حرمم
که به هم پایه ی آن چشمه ی زمزم هم نیست
متوسل شده ام تا که بیایم مشهد
نکند بند دخیلم گرهش محکم نیست؟!
من که یک سال پیاپی نگهم سوی شماست
نرسیدن به ضریحت به خدا حقم نیست
همه امّید حیاتم، نفسی دیدن توست
باورم نیست حرم قسمت امسالم نیست
گر گرفتارم و محتاج ولی مطمئنم
که تو را دارم و آینده ی من مبهم نیست
گرچه دنیا همه زیباست ولی بی تردید
بهتر از صحن رضا در همه ی عالم نیست
🔸شاعر: ؟؟؟
_______________________________
درگاه شاعرانروضه نشینان 👇
https://eitaa.com/rozeneshinan
#امام_رضا #مناجات_امام_رضا
#چهارشنبه_های_امام_رضایی
من دست خالی آمدم ، دست من و دامان تو
سرتا به پا درد و غمم، درد من و درمان تو
تو هر چه خوبی من بدم ، بیهوده بر هر در زدم
آخر به این در آمدم ،باشم کنار خوان تو
من از هر دررانده ام ، من رانده ی وامانده ام
یا خوانده یا نا خوانده ام ،اکنون منم مهمان تو
پای من از ره خسته شد، بال و پرم بشکسته شد
هر در به رویم بسته شد، جز درگه احسان تو
گفتم منم در می زنم ،گفتی به تو سر می زنم
من هم مکرر می زنم ،کو عهد و کو پیمان تو؟
سوی تو رو آورده ام، ای خم سبو آورده ام
من آبرو آورده ام، کو لطف بی پایان تو؟
حال من گوشه نشین، با گوشه ی چشمی ببین
جز سایه ی پر مهرتان، جایی ندارم جان تو
من خدمتی ننموده ام، دانم بسی آلوده ام
اما به عمری بوده ام، چون خار در بستان تو
🔸شاعر:
#استاد_علی_انسانی
________________________________
درگاه شاعرانروضه نشینان 👇
https://eitaa.com/rozeneshinan
#امام_رضا #مناجات_امام_رضا
#چهارشنبه_های_امام_رضایی
کارم همیشه جرم و خطا بوده از قدیم
کارت همیشه لطف و عطا بوده از قدیم
مغلوب نفس گشته ام و خورده ام زمین
تنها سلاحم اشک و دعا بوده از قدیم
می ترسم از عذاب و امیدم به فضل توست
راهِ نجات، خوف و رجا بوده از قدیم
قلاده ام ببند، بمانم کنار تو
بیچاره آن کسی که رها بوده از قدیم
شغل گدایی اش به دوعالم نمی دهد
هر کس گدای آل عبا بوده از قدیم
می ترسم از فشارِ شبِ دفن خود ولی
دلگرمی ام امام رضا بوده از قدیم
نزد کریم هر که فقیر است بُرده است
آقا رئوف با فقرا بوده از قدیم
من عاشق تمام ائمه شدم ولی
در سینه جای دوست سوا بوده از قدیم
🔸شاعر:
#محمدجواد_شیرازی
_______________________________
درگاه شاعرانروضه نشینان 👇
https://eitaa.com/rozeneshinan
🌱درگاه شاعران روضه نشینان🌱
درگاه شاعرانروضه نشینان 👇 https://eitaa.com/rozeneshinan
#امام_رضا #مدح_امام_رضا
#چهارشنبه_های_امام_رضایی
ای همه دلها، حرمت یا رضا
خلق خدا و کرمت یا رضا
جنّ و بشر، حور و ملک میبرند
سجده به خاک حرمت یا رضا
بر سر این مملکت از بام طوس
سایه فکنده، عَلَمَت، یا رضا
نیست عجب گر که طواف آورد
کعبه به دور حرمت یا رضا
زاده موسایی و عیسا کند
زندگی از فیض دمت، یا رضا
بسکه بوَد، لطف و عطایت زیاد
ظرف وجود است کَمَت، یا رضا
گر تو قبولم نکنی، میدهم
به جان زهرا قسمت یا رضا
ضــامن آهــو بــه فـدایت شوم
جود و کرم کن، که گدایت شوم
تو هشت بحر نور را، گوهری
تو مطلع الفجر چهار اختری
تو شمع جمعی، به شبستان طوس
تو بر تن عالم خلقت، سری
نام علی بُوَد برازندهات
بلکه تو یک محمّد دیگری
ضامن آهویی و پیش خدا
ضامن خلقی به صف محشری
هم پدر چهار ابنالرضا
هم پسر موسی ابن جعفری
ابوالجواد استی و بابالمراد
ابوالحسن بضه پیغمبری
ای به فدایت پدر و مادرم
که خوبْتر از پدر و مادری
دست کرم بر سر ما میکشی
پادشهـی نـاز گـدا مـیکشی
سائل درگاه تو، سلطان ماست
خاک درت، دارو و درمان ماست
روی تو! آفتاب عرش خدا
سایه تو بر سر ایران ماست
جان همه عالمی و از کرم
جای تو در قلب خراسان ماست
زهی کرم، که ضامن کلّ خلق
ضامن آهوی بیابان ماست
عنایتت آمده، کل نعَم
ولایتت، تمام ایمان ماست
بهشت، نه که با ولای شما
جحیم هم روضه رضوان ماست
مهر تو ای با همگان، مهربان
در تن ما خوبْتر از جان ماست
سلسلة الذهب، تجلّای توست
کمـال توحید، تولاّی توست
مرغ دلم، خدا خدا میکند
رضا رضا، رضا رضا میکند
قبله من کعبه، ولی قلب من
روی به ایوان طلا میکند
حضرت معصومه علیهاسلام
به زائران تو دعا میکند
نگاه تو، چشم تو، دست تو، نه
نام تو هم دردْ، دوا میکند
جز تو که رأفتت خدایی بوَد
حاجت ما را که روا میکند
دلت نیاید که جوابش کنی
زائر تو، هر چه خطا میکند
اگر چه آلوده و شرمندهام
باز رضا نگه به ما میکند
تـو از کرم دست بگیری مرا
صـدا نکـرده میپذیری مرا
تو از گدا گرفتهای، احترام
تو میکنی زائر خود را سلام
بر در این خانه، امید آورند
یأس به درگاه تو باشد حرام
عادت تو، کرامت و عفو و جود
عادت من عجز و گدایی مدام
با چه گنه، ای پسر فاطمه
زهر ستم ریخت عدویت به کام
با که بگویم که به یک نیمْروز
آب شد اعضای وجودت تمام
از چه غریبانه زدی، دست و پا
ای به همه عالم خلقت، امام
داغ تو زائل نشود از جگر
تا که بگیرد پسرت انتقام
تو مهدی فاطمه را صدا کن
تو از بـرای فـرجش دعا کن
سوخت در آن حجره ز پا تا سرت
خون جگر ریخت ز چشم ترت
بر دل زارت، جگر زهر سوخت
آب شد ای جان جهان، پیکرت
مرد و زن و پیر و جوان، سوختند
در پی تشییع تن اطهرت
بر سر و بر سینه خود، میزدند
زنان نوغان همه چون خواهرت
پشت سر جنازه، انبوه خلق
پیش روی جنازهات، مادرت
جسم شریف تو، اگر آب شد
دگر نشد بریده از تن، سرت
غریب بودی دم رفتن ولی
بود یگانه پسرت در برت
سنگ نزد کسی به پیشانیت
خون سرت نریخت بر منظرت
کـاش چکـد خـون دلـم، از دو عین
صبح و مسا، در غم جدّت حسین
تو هشتمین حجّت کبریایی
غریبی و با همه، آشنایی
مسیح نه، طبیب صد مسیحی
کلیم نه، کلام کبریایی
کنار حجره، لحظه شهادت
اشکْفشان به یاد کربلایی
کشت تو را به زهر کینه مأمون
نگفت تو عزیز مصطفایی
چگونه شد، زهر ستم دوایت؟
تو که به درد عالمی، دوایی
چشم و چراغ شیعهای در ایران
گر چه ز جدّ و پدرت جدایی
دست خدا، همیشه بر سر ماست
تا تو، امام مهربان مایی
گر چه بوَد بنده روسیاهی
میثم دلباخته را نگاهی
🔸شاعر:
#استاد_غلامرضا_سازگار
________________________________
درگاه شاعرانروضه نشینان 👇
https://eitaa.com/rozeneshinan
هدایت شده از 🌱درگاه شاعران روضه نشینان🌱
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعرین روضه نشینان ☝️☝️☝️🌸
درباره زنان محجبه 👇
از محضر ماه اکثریت محروم
دستان دراز بی هویت محروم
شهبانویم؛ بانویی در پرده
از دیدن من چشم رعیت محروم
درگاه شاعرانروضه نشینان 👇
https://eitaa.com/rozeneshinan
ایمان طرفه
#حضرت_معصومه #مدح_حضرت_معصومه
تا که مقصود من از سلطان به بانو میکشد
جان و تن با روح من را در هیاهو میکشد
سائلت بانو همینکه میشود وارد به قم
تا ورودیِ حرم بر خاک زانو میکشد
حضرت جبریل داخل میشود در صحن تو
زیر پای زائران را آب و جارو میکشد
خادمت حتی شِفا را میدهد آنقدر که
ذهن مارا سمت و سوی سِحر و جادو میکشد
این کرامات از کمال همنشین پیدا شده
هرکه شد در بندتان٬ از ماست هم مو میکشد
از ملائک آمده معمارِ یک کاخ بهشت
از حریم حضرت معصومه الگو میکشد
بی گمان بانگ اذانش شیعیان را تا به قم
از عراق و کابل و دهلی و باکو میکشد
ای که در فکر فراری بودن از شهر قمی
هرچه از رفتن به قم مانع شوی او میکشد
هرکه دنبال نشان قبر بیبی فاطمست
حضرت معصومه راهش را به این سو میکشد
از تبار استجابت ابرها میآورد
از کرم بر روی زوار دعاگو میکشد
بر گدا میبخشد اما در مقام بخششش
اشتباه است اینکه میگویی ترازو میکشد
در حرم بودم که دیدم یک مسافر مستِ مست
یا علی موسی الرضا میگوید و بو میکشد
حق که دارد٬ چونکه صحنت بوی مشهد میدهد
کودکی دارد کبوتر با پرستو میکشد
پیرزن فریاد میزد: هرچه دارم مال تو
با کمال میل از دستش النگو میکشد
خواستم از جای برخیزم که گفتم: یاعلی
در همانجا دیدم آن گلدسته اش هو میکشد
ناز خواهم کرد وقتی آهوی سلطان شوم
ضامن آهو شنیدم ناز آهو میکشد
🔸شاعر:
#علیرضا_عبدی
________________________________
درگاه شاعرانروضه نشینان 👇
https://eitaa.com/rozeneshinan
✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨
#مدح_حضرت_معصومه س
روز تولدت به غلط روز دختر است
در اصل روز آمدنت روز خواهر است
شادند از حضور تو اهل جهان ولی
خوشحالی امام رضا جور دیگر است
امشب به اعتبار روایات مانده ام
میلاد توست یا شب میلاد کوثر است
وقتی پس از کریم تو تنها کریمهای
اسم تو با امام حسن حاصلش زر است
از هر چه بگذریم نشد بگذریم از این
از خواهری که این همه عشق برادر است
دریاچهی نمک سندش؛ بین اهلبیت
آری طعام سفرهی تو با نمکتر است
پس قلب این کویر به شوق تو میتپد
وقتی که کوه خضر برای تو منبر است
امشب حساب کرده ام از خانه تا ضریح
به نیت امام رضا هشت تا در است
با این حساب باز دل بیقرار من
آهوست توی مشهد و در قم کبوتر است
جمع دل من و دل هر کس به غیر تو
در بین صحن آینه جمع مکسر است
"ما را سریست با تو که گر خلق روزگار
دشمن شوند" هدیهی ما باز هم سر است
جای بقیع و آنهمه قبری که خاکی است
دیدم در این حرم چقدر سنگ مرمر است
او هم شبی درست پدر را ندیده است
معصومه هم رقیهی موسیبن جعفر است
🔸شاعر:
#مهدی_رحیمی
____________________________
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان
#حضرت_معصومه #مدح_حضرت_معصومه
دلم سه شنبه شبی باز راهی قم شد
کنار درب حرم، بین زائران گم شد
نگاه چشم ترم تا به گنبدت افتاد
دوباره شیفته ی رنگ زرد گندم شد
به یاد مشهد و باب الجواد افتادم
سرود عاشقی ام، یا امام هشتم شد
به محض بردن نام امام آینه ها
لبان آینه هایت پر از تبسّم شد
به استحاله کشاندی مرا به لبخندی
دوچشم مملو اشکم، دو خمره خم شد
سلام بر تو و بر خاندان اطهارت
سرم به زیر قدوم تمام زوّارت
از آب شور حرم، شوق و شور می گیرم
وضو برای تشرّف به طور می گیرم
ستاره ام، که در این آسمان ظلمانی
از آفتاب حضور تو نور می گیرم
چقدر زائر عاشق! شبیه کودکی ام
ضریح مرقدتان را به زور می گیرم
چه افتخار عظیمی ست آمدی اینجا
عجیب نیست که حسّ غرور می گیرم
برای رد شدنم از پل صراط جزا
ز دست لطف تو برگ عبور می گیرم
سلام بر تو و بر خاندان اطهارت
سرم به زیر قدوم تمام زوّارت
نسیم مرقدتان عطر کوچه باغ بهشت
بَرَد ز خاطره ها غصّه ی فراق بهشت
رواق های حریمت بهشت نور و بلور
بلند گنبد نورانی ات، چراغ بهشت
مدام روز قیامت پی تو می گردم
نمی روم به جهنّم، و یا سراغ بهشت
شکسته باد دو پایم، اگر که روز حساب
بدون تو بگذارم قدم به باغ بهشت
منم مدیحه سرایی که آرزو دارم
جوار باغ تو باشم، شده کلاغ بهشت!
سلام بر تو و بر خاندان اطهارت
سرم به زیر قدوم تمام زوّارت
🔸شاعر:
#وحید_قاسمی
_______________________________
درگاه شاعرانروضه نشینان 👇
https://eitaa.com/rozeneshinan
#حضرت_معصومه #مدح_حضرت_معصومه
همسایه سایه ات به سرم مستدام باد
لطفت همیشه زخم مرا التیام داد
وقتی انیس لحظه ی تنهایی ام توئی
تنها دلیل اینکه من اینجایی ام توئی
هر شب دلم قدم به قدم میکشد مرا
بی اختیار سمت حرم میکشد مرا
با شور شهر فاصله دارم کنار تو
احساس وصل میکند آدم کنار تو
حالی نگفتنی به دلم دست میدهد
در هر نماز مسجد اعظم کنار تو
با زمزم نگاه دمادم هزار شمع
روشن کننند هاجر و مریم کنار تو
تا آسمان خویش مرا با خودت ببر
از آفتاب رد شده شبنم کنار تو
در این حریم، سینه زدن چیز دیگریست
خونین تر است ماه محرم کنار تو
مادر کنار صحن شما تربیت شدیم
داریم افتخار که همشهری ات شدیم
ما با تو در پناه تو آرام می شویم
وقتی که با ملائکه همگام می شویم
بانو! تمام کشور ما خاک زیر پات
مردان شهر نوکرو زنها کنیز هات
زیبا ترین خاطره هامان نگفتنی ست
تصویر صحن خلوت و باران نگفتنی ست
باران میان مرمر آیینه دیدنیست
این صحنه در برابر ایینه دیدنیست
مرغ خیال سمت حریمت پریده است
یعنی به اوج عشق همین جا رسیده است
خوشبخت قوم طایفه، ما مردم قمیم
جاروکشان خواهر خورشید هشتمیم
اعجاز این ضریح که همواره بی حد است
چیزی شبیه پنجره فولاد مشهد است
من روی حرف های خود اصرار میکنم
در مثنوی و در غزل اقرار میکنم
ما در کنار دختر موسی نشسته ایم
عمریست محو او به تماشا نشسته ایم
اینجا کویر داغ و نمک زار شور نیست
ما روبروی پهنه ی دریا نشسته ایم
قم سالهاست با نفسش زنده مانده اس
باور کنید پیش مسیحا نشسته ایم
بوی مدینه می وزد از شهر ما،بیا
ما در جوار حضرت زهرا نشسته ایم
از ما به جز بدی که ندیدی ببخشمان
از دست ما چه ها که کشیدی ببخشمان
من هم دلیل حسرت افلاک می شوم
روزی که زیر پای شما خاک می شوم...
🔸شاعر:
#سیدحمیدرضا_برقعی
________________________________
درگاه شاعرانروضه نشینان 👇
https://eitaa.com/rozeneshinan
#حضرت_معصومه #مدح_حضرت_معصومه
از کریمان سنگ میخواهیم ما، زر میرسد
در حرم از آنچه میخواهیم بهتر میرسد
لطف و احسان کریمان را شمردن مشکل است
وقت احسان پشت آن احسان دیگر میرسد
اى که دستت میرسد کارى کنى، کارى بکن
عمر دارد میرود، دارد اجل سرمیرسد
در طلب خوب است حاجات مکرر داشتن
وقتی از این ناحیه دارد مکرر میرسد
شب به شب در میزنم، چون در زدن مال من است
دست سائل ها فقط تا حلقۀ در میرسد
گر به ما کم میرسد از خصلت کم بینى است
ورنه دارد ده برابر ده برابر میرسد
من فقط یک نوکرم، کار خودم را میکنم
او خودش هر وقت لازم شد به نوکر میرسد
خادمان آنقدر بى اصل و نسب هم نیستند
نسبت ما یا به فضه یا به قنبر میرسد
فقر آمد میرود ایمان، ولى پیش شما
میشود ایمان من فقرى که از در میرسد
رزق در بین الطلوعین است،بین طوس و قم
رزق از دو سفرۀ موسى بن جعفر میرسد
هم به زیر دین قم، هم زیر دین مشهدم
گاه داد من برادر، گاه خواهر میرسد
فاطمه را خواستم معصومه را زائر شدم
فیض قبر مادرى از قبر دختر میرسد
نیستند این دو براى من، فقط پیش منند
سر به سرور میرسد، دل هم به دلبر میرسد
پیش تو محتاج ها در حال رفت و آمدند
تا که آهو میرود پشتش کبوتر میرسد
آب پاى میوه اى که ریختم بهتر رسید
میوۀ ما هم فقط با گریه بهتر میرسد
🔸شاعر:
#علی_اکبر_لطیفیان
____________________________
درگاه شاعرانروضه نشینان 👇
https://eitaa.com/rozeneshinan
#حضرت_معصومه #مدح_حضرت_معصومه
از کریمان سنگ میخواهیم ما، زر میرسد
در حرم از آنچه میخواهیم بهتر میرسد
لطف و احسان کریمان را شمردن مشکل است
وقت احسان پشت آن احسان دیگر میرسد
اى که دستت میرسد کارى کنى، کارى بکن
عمر دارد میرود، دارد اجل سرمیرسد
در طلب خوب است حاجات مکرر داشتن
وقتی از این ناحیه دارد مکرر میرسد
شب به شب در میزنم، چون در زدن مال من است
دست سائل ها فقط تا حلقۀ در میرسد
گر به ما کم میرسد از خصلت کم بینى است
ورنه دارد ده برابر ده برابر میرسد
من فقط یک نوکرم، کار خودم را میکنم
او خودش هر وقت لازم شد به نوکر میرسد
خادمان آنقدر بى اصل و نسب هم نیستند
نسبت ما یا به فضه یا به قنبر میرسد
فقر آمد میرود ایمان، ولى پیش شما
میشود ایمان من فقرى که از در میرسد
رزق در بین الطلوعین است،بین طوس و قم
رزق از دو سفرۀ موسى بن جعفر میرسد
هم به زیر دین قم، هم زیر دین مشهدم
گاه داد من برادر، گاه خواهر میرسد
فاطمه را خواستم معصومه را زائر شدم
فیض قبر مادرى از قبر دختر میرسد
نیستند این دو براى من، فقط پیش منند
سر به سرور میرسد، دل هم به دلبر میرسد
پیش تو محتاج ها در حال رفت و آمدند
تا که آهو میرود پشتش کبوتر میرسد
آب پاى میوه اى که ریختم بهتر رسید
میوۀ ما هم فقط با گریه بهتر میرسد
🔸شاعر:
#علی_اکبر_لطیفیان
____________________________
درگاه شاعرانروضه نشینان 👇
https://eitaa.com/rozeneshinan
#حضرت_معصومه #مدح_حضرت_معصومه
چشم دلم به سمت حرم باز میشود
با یک سلام صبح من آغاز میشود
پر میکشد دلم به هوای طواف تو
وقتی که لحظه لحظه پرواز میشود
قفل دلم شکسته کنار در حرم
از مرقدت دری به جنان باز میشود
فهمیدهام ز حکمت ایوان آینه
اینجا دل شکسته سببساز میشود
کو چشم روشنی که ببیند در این حرم
هر روز چند مرتبه اعجاز میشود
اعجاز توست اینکه دلم یاکریم توست
قلب تپنده حرم قم، حریم توست
اینجا بهشت دختر موسی بن جعفر است
از نفحه شهود و تجلی معطر است
برپا شده است مکتب قرآن و اهل بیت(ع)
دارالعلومِ مریم آل پیمبر(ص) است
اینجا کلید علم و فقاهت ارادت است
خاک در حریم تو علامه پرور است
چشم امید عالِم و عاشق به سوی توست
اینجا چقدر چشمه جوشان کوثر است
تنها پناهگاه دلم صحن آینه است
وقتی دلم از آه زمانه مکدر است
هر شب کنار مرقد تو یک مدینه دل
دنبال قبر مخفی زهرای اطهر(س) است
صحن تو غرق بوی گل یاس میشود
اینجا حضور فاطمه(س) احساس میشود
با آنکه هست هر دو جهان مال فاطمه(س)
اینجا دمیده کوکب اقبال فاطمه(س)
بیاختیار پای ضریحت رسیده است
هر زائری که آمده دنبال فاطمه(س)
دارد تمام مرقد تو بوی آسمان
اینجاست سایه سار پر و بال فاطمه(س)
فرمود آشیانه امن الهی است
صحن و سرای تو، حرم آل فاطمه(س)
خورشید آل فاطمه(س) از راه میرسد
هر سال ما اگر که شود سال فاطمه(س)
ای عمه امام زمان! کاش در حرم
یک صبح جمعه لایق دیدار میشدم
خاتون ملک ارض و سما إشفعی لنا
محبوبه حبیب خدا إشفعی لنا
آرامش و قرار دل ثامن الحجج(ع)
ای زینب امام رضا(ع) إشفعی لنا
عصمت دخیل بسته به پرهای چادرت
ای آفتاب حُجب و حیا إشفعی لنا
در هر سحر به سوی ضریح اجابتت
میآورم دو دست دعا إشفعی لنا
روی سیاه و بار گناهان ما کجا
لطف و کرامت تو کجا إشفعی لنا
مهر و ولایتت شده حبل المتین ما
در صبحگاه روز جزا إشفعی لنا
یوم الحساب تو همه امید شیعهای
تنها نه شیعه اهل جهان را شفیعهای
با حبّ تو کسی که دلش را محک زده
طعنه به پارسایی حور و ملک زده
سرشار از زلالی نور یقین شود
در مرقد منور تو قلب شک زده
از چشمههای فیض تو سیراب میشود
هر کس دلش ز قحطی ایمان ترک زده
تنها نه چشم آدمیان بر عطای توست
بر گنبد تو دست توسل فلک زده
شبهای جمعه طوف حرم میکنم ولی
گویا کسی به زخم دل من نمک زده
دارد ضریح اطهر تو بوی کربلا
قلبم برای دیدن شش گوشه لک زده
امشب گره گشاست دم یا رضا رضا
در دست توست تذکرهی کربلای ما
🔸شاعر:
#یوسف_رحیمی
________________________________
درگاه شاعرانروضه نشینان 👇
https://eitaa.com/rozeneshinan
بسم الله الرحمن و الرحیم
#حضرت_معصومه #مدح_حضرت_معصومه
آن جلال فاطمی، خاتون بی همتا رسید
آن ستون عصمت الله بنی الزهرارسید
بردن اسم تو بانو مثل ،کعبه محترم
قبله ی عرشی ترین سجاده ی دنیا رسید
بوسه بر صحن وسرایت برهمه واجب شود
مریم قدیسه ی ذریه ی طاها رسید
بین صحرا، شوره زار قم بهشت عالم است
مثل کوثر بوده ای ،جوشیدی و دریا رسید
هجره ی همواره نورت گوشه ی عرش خداست
در تقرب بر خدا بالاتر از بالا رسید
ای مفصرگویی ات شد استناد هر حدیث
چونکه بنت المصطفی صدیقه ی کبری رسید
پیش پایش دیدنی باشد قیام اهل بیت
آن مسیحا زاده بانو، دختر موسی رسید
من گدایم برتو و بر آستانت فاطمه
کو رسول الله ببیند ثانی زهرا رسید
دختر سلطان عالم کار سلطان کرده است
مژده معصومه امیر عالم زنها رسید
دختر موسی ابن جعفر مونس جان رضا
موجب تمکین قلبت صوت قرآن رضا
بی کسی سخت است بانو،من گرفتار توام
بین این صحن وسرا من محو رخسار توام
کی توانم گفت ای بانو که من یار توام
عشق تو باشداگر طالب به بازار توام
لیلی آل محمد حضرت معصومه جان
همچو مجنون تاقیامت من خریدار توام
در میان عرصه های بندگی پاک تو
همچو آیینه توپیدایی و بیمار توام
همچو جدت مرتضی، تفسیر قرآن می کنی
من چو شاگردی همیشه محو گفتار توام
ای معظم، پرچم معشوق بر شانه کشی
در حریم عاشقی همواره بیدار توام
تاقیامت خاک بوسی حریمت واجب است
درحریم قرب تو،محرم به اسرار توام
چاره ایی کن برگدا درلحظه ی جان دادنش
روشنی قبرمن ، مشتاق دیدار توام
گرگریبان گیر من گرددبه محشر کار من
آبرو دارم تویی ، دلبسته برکار توام
ای کریمه خاک تو بنشسته بر روی سرم
خاکساری درت گشته شفیع محشرم
دل دخیل پادشاه وادی قم میشود
دست و پا ی عالمی درکو ی اوگم میشود
کار آتش می کندآه هرآن دل شدبلند
هردلی بانام تو چون کوه هیزم میشود
میشود گرم طوافش جبرییل وهرملک
این کریمه قبله ی حاجات مردم میشود
عقده ها در دل بود بایاد قبری گمشده
هر سه شنبه در هوایش نذر گندم میشود
نم نم اشک من از بین دو دیده می چکد
کاسه ی خالی ما لبریز از خم میشود
ای کریمه در حریمت چون کبوترمیشوم
دل به یادت قبله گاه شاه هفتم میشود
نام تو بانوچنین مانوس گشته با بلا
خون زینب در رگانت پر تلاطم میشود
یاد زینب میکنی یاد از غم کرب وبلا
دیدن دلدار زیر نیزه و سم میشود
زینب است واو حدود مقتلش را دیده بود
بین گودالی عزیز مادرش گم میشود
آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)
درگاه شاعرانروضه نشینان 👇
https://eitaa.com/rozeneshinan
بسم الله الرحمن الرحیم
#ولادت_حضرت_معصومه_س
آن فروزان گهر گنج ولا معصومه است
پرورش یافته ی شمس وضحی معصومه است
در زمان نایبه ی خیرالنسا معصومه است
بانوی فضیلت و جود وسخا معصومه است
دخترپنج تن آل عبامعصومه است
کیستی زخلق وخو نشان ز زهرا داری
چون خدابه سینه ی اهل ولا جا داری
خواهر رضا دلی غرق تجلی داری
بهتران هرچه که دارندتو تنها داری
دلربای عشق .ناموس خدامعصومه است
ای کریمه توفقط آینه ی فاطمه ای
همچوزینب تا ابدروح نماز همه ای
باور مایی وبر برج فلک قایمه ای
دخترموسی ابن جعفر توبه حق عالمه ای
صاحب علم لدنی بین مامعصومه است
ایکه هستی هرکجامحرم اسرار رضا
در بره سیل حوادث شده ای یار رضا
تابه محشرسبب گرمی بازار رضا
بوده ای تا دم آخر توهوادار رضا
کیست(مجنون),صاحب لطف وعطامعصومه است
_آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
درگاه شاعرانروضه نشینان 👇
https://eitaa.com/rozeneshinan
#حضرت_معصومه
خاکم و درحرم فاطمه زر میگردم
باتو اي اخت الرضا زیر و زبر میگردم
چکنم کفتر جلد حرمت بود دلم
گر روم جای دگر من به تو بر میگردم
همه جا جار زنم عبد تویامعصومه ام
من ه گم گشته به دنبال تو گر میگردم
سوی تو آمده ام تاکه جوابم بدهی
بده اذن بخدا گرده خطر میگردم
دل (مجنون)تودنبال گدایی باشد
گر گدای تو شوم از همه سر میگردم
_آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
درگاه شاعرانروضه نشینان 👇
https://eitaa.com/rozeneshinan
بسم الله الرحمن الرحیم
#اشعارولادت_حضرت_معصومه_س
#میلادحضرت_معصومه_س
👆👆👆👆👆
شیدای خانواده ی موسی ابن جعفرم
آواره ی قبیله ی خورشید پرورم
باده بریز باده ای از عشق دلبرم
ساقی خمار جرعه ای از جام کوثرم
معصومه ساقی است و گرفتار ساغرم
هی می بده که مست شوم پای این حرم
جــان میدهم همیشـه بـه سودای این حرم
معصومه ا ی یمو، به تمنـای این حرم
خورده دلـم گـره به در، پای این حرم
عمری به گوشه گوشه ی صحن تو نوکرم
معصومه ای که دختر موسی ابن جعفر است
جان رضا وجلوه ی دخت پیمبر است
معصومه باشد وبه جهان روح پیکر است
بانوی قم، که در قد و بالا صنوبر است
امشب به شوق دخترموسی کبوتـــرم
لیلایی از عشیره ی لیلارسیده است
زیباترین سروده ی دنیارسیده است
مهتاب زاده ی گل زهرا رسیده است
آنقدر معرکه ست که رؤیارسیده است
از دست لطف او به کجا شِکوِه آورم
معصومه ای وبانوی محشرتر از همه
بانوی با کرامــت دلبـــرتر از همه
موسی زاده ای تو و سَروَرتر از همه
اصلا توفاطمه، تویی زهراتر از همه
بانو به پای عشق تو از خویش بگذرم
بانوی ناب قومِ خدای کریـم ها
معصومه ای رعوف تمامِ رحیم ها
خوانده اذان به ماذنه ی تو سلیم ها
معصومه پیرو کرمت بوده ایم ها
من انقلابیم، تویی بانو تو رهبرم
معصومه ای ونام توسرور،شنیدنی است
هر بار نام دخترحیدر، شنیدنی است
نام عزیز قلب پیمبر شنیدنی است
معصومه ای ونام تو دلبر، شنیدنی است
بایاده تو به نعره ی الله اکبرم
ای خواهر رضا دم ایوان توخوش است
درباغ معرفت گل ریحان توخوش است
دیدارصحن ودیدن مهمان تو خوش است
طوفان زده منم، همه طوفان تو خوش است
مبهوت نام توشده همواره مادرم
ای روضه خوان بگو که پلیدی رسید و بعد…
خاکی بپا شد و شده او ناپدید و بعد…
خواهر دگر روی برادر ندید و بعد…
از زنده دیدن رخ او ناامید و بعد…
فریادمی زند ، که دگروای از حرم
گودال بود و پیرُهنی غارت زده بود
اندر محاصره بدنی غارت زده بود
با تیغ و نیزه کل تنی غارت زده بود
با نعل اسب ها دهنی غارت زده بود
(مجنون)بگوکنار بدن ازدرد سرم
🔸شاعر:
#آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)
درگاه شاعرانروضه نشینان 👇
https://eitaa.com/rozeneshinan
غزل ولادت حضرت معصومه سلام الله علیها
#دهه_کرامت
🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃
دلم هوای تو کرده هوای تو بانو
تمام ایل و تبارم فدای تو بانو
منم که ریزه خور درگه شما هستم
همیشه شامل من شد عطای تو بانو
دوباره مثل گذشته رسیده سائل تو
ببین که خالیه دست گدای تو بانو
خداکند که مرا از خودت جدا مکنی
که بوده روی سر من لوای تو بانو
به یک اشاره یتان خاک هم طلا بشود
و اینکه کاری ندارد برای تو بانو
شما کجا و منه کم کجا که می گویند
در آسمان همه مدح و ثنای تو بانو
بیا و بر منه بیچاره پس دعایی کن
که مستجاب می شود هر دعای تو بانو
زبانزد است کریمیـــــه خانِــــدان شما
ز خاطـــــرم نرود نام جـــــاودان شما
#علی_اصغر_رفیعی
درگاه شاعرانروضه نشینان 👇
https://eitaa.com/rozeneshinan