#اربعین_حسینی
ای کربلایی دلبرم، جا ماندم آقا
یابن الحسن تنها و رسوا ماندم آقا
دیدی چه شد؟! آخر گناهانم سبب شد...
محروم از الطاف زهرا ماندم آقا
خوبان درگاهت سر و سامان گرفتند
دور از حرم... من، بی سر و پا ماندم آقا
سستی ایمانم مرا از چشمت انداخت
بس که اسیر اهل دنیا ماندم آقا
چله گرفتم، چله ام کامل نشد، حیف
بی کربلا، بی طور سینا ماندم آقا
یاد من جامانده هم در کربلا باش
دلتنگ یک لحظه تماشا ماندم آقا
گفتم چه سازم تا که تحویلم بگیری
گریان برای مشک سقا ماندم آقا
بیچاره ی سقای عطشانی که آخر
حتی نخورد آب گوارا، ماندم آقا
می گفت با گریه حلالم کن برادر
شرمنده ی اطفال و زن ها ماندم آقا
🔸شاعر:
#محمد_جواد_شیرازی
____________________________
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
╰┅────────————
#اربعین_حسینی
من از آن موقع که طفلی بی زبان بودم حسین..
خادم ناقابل این آستان بودم حسین
خرج روضه کردم و زهرا برایم خرج کرد
سود کردم پیش تو گرچه زیان بودم حسین
از جوانی خوبتر پیرِغلامی شماست
شوق پیری داشتم وقتی جوان بودم حسین
راه افتادم برایت پیشوازم آمدی
هرقدم مدیون لطفی بی کران بودم حسین
بین خوبانت من بی آبرو را هم بخر
چون سگی در انتهای کاروان بودم حسین
من که بودم دیرتر راهی مقتل میشدی
کاش یارت میشدم کاش آن زمان بودم حسین
عفو کن هروقت راحت آب خوردم در مسیر
عفو کن هروقت زیر سایبان بودم حسین
تاول پایم فدای پای دخترهای تو
بخدا موکب به موکب یادشان بودم حسین
خواهری بعد چهل روز آمد و فریاد زد..
بی تو بین مجلس نامحرمان بودم حسین
🔸شاعر:
#سید_پوریا_هاشمی
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
╰┅────────————
#اربعین_حسینی
پای خِلقَت در مسیرِ شاهراه زینب است
نه فقط شیعه که دنیا در پناه زینب است
هر زمان در اوج روضه رزق گریه شد زیاد
بی برو برگرد از تاثیر آه زینب است
اشکِ بانو ریشه ی اسلام را محکم نمود
نخل توحید خداوندی،گیاه زینب است
دور کعبهگشتن ما علتش این است که
پرده اش همرنگ با چادرسیاهِ زینب است
گفت بی بی: "ما رَأَیْتُ..."،عالمی دیوانه شد
افتخار مذهب ما این نگاه زینب است
سرشکستن پایِ این غم را خودِ او باب کرد
خون رویِ چوبهی محمل گواه زینب است
با کمال میل رنج کوفه را گردن گرفت
در حقیقت این اسارت دلبخواه زینب است
خطبه ها سربازهای ارتش این خانماَند
کاخ ها ویرانه ی دستِ سپاه زینب است
شام تار از برکت صحن رقیّه روشن است
دست ما تا حشر بر دامان ماه زینب است
عشق یک روح است..،نیمی کربلا نیمی دمشق
گوشه ی شش گوشه،کُنج بارگاه زینب است
بعد چل روز آمده با خاطراتی که مپرس...
نیزهها یادآورِ حلقومِ شاه زینب است
بی رقیه آمدن خیلی برایش سخت بود
در حقیقت آن خرابه قتلگاه زینب است
🔸شاعر:
#بردیا_محمدی
======================
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
╰┅────────————
#اربعین_حسینی
گرچه برگشتم ولی پیر و کهنسالم حسین
پرشکسته نیستم، من بی پر و بالم حسین
پای زخم و روی زخم و چشم زخم آورده ام
اربعین خود را رساندم با تو می نالم حسین
ای تن صد پاره که رفتی به غارت السلام
خواهرت را کن بغل، خسته ز جنجالم حسین
کار غسلت بر زمین ماند و تنت را اسب بُرد
تند می رفتی ز پیش اشک غسّالم حسین
چند تا تکه حصیر آورده بودند از دهات؟
کربلای قطعه قطعه بین گودالم حسین!
روبروی من سرت را بین خورجین برده اند
آن زمان که لشکری افتاد دنبالم حسین
آتش خیمه پس از تو دامن ما را گرفت
در تنور ای کاش می پرسیدی از حالم حسین
بالش زیر سرم سنگ و کلوخ تیز بود
خرد شد زیر لگدها خشت و سفّالم حسین
خواهرت از جنگ خولی و سنان برگشته است
معجرم را پس گرفتم بعد خلخالم حسین
دخترت جامانده در ویرانه های شهر شام
جان تو شرمنده ی چشمان اطفالم حسین
🔸شاعر:
#رضا_دین_پرور
======================
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
╰┅────────————
#اربعین_حسینی
شکسته باد دهانی که از تو دم نزند
بریده باد زبانی که حرف غم نزند
شب زیارتیات زار میشود حالم
اگر دوباره هوای تو بر سرم نزند
کسی که نذر تورا با خلوص هم بزند
بساط زندگیاش را غمی به هم نزند
تمام حاجتم این بود در شب احیاء
خدا بدون تو سال مرا رقم نزند
عجیب نیست اگر مرده جان تازه گرفت
بیار قلب کسی را که در حرم نزند
قرار ماست پیاده نجف به کرببلا
اگر که وعدهی ما را اجل بهم نزند
🔸شاعر:
#محمد_حسن_بیات_لو
======================
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
╰┅────────————
#اربعین_حسینی
رسیدم از سفر و هرچه دیدهام حسن است
که اربعین همهاش هم حسین هم حسن است
نفس نفس علی است و تپش تپش زهراست
و دم حسین اگر هست بازدم حسن است
مِن الازل علی است و الی الابد زهرا
به هر دل است حسین و به هر حرم حسن است
نوادگان حسین وحسن یکی هستند
و جَدِ ارشدِ این نسل محترم حسن است
به هرکجا که روی آسمان همین رنگ است
که در نجف حسن و در مدینه هم حسن است
طریقِ کرببلا هم که سفره داریِ اوست
میان راه ببین که قدم قدم حسن است
فقیرها همه در اربعین کریم شدند
چه جای حیرت ما تا ابالکرم حسن است
به روی تیرک این جادهها به موکبها
نگاه کن که ببینی به هر علَم حسن است
پیادهها به حرم میرسند و میفهمند
کسی که رفتنشان را زده رقم حسن است
چو میزبانِ همه قاسم است و عبدالله
حسین نه به گمانم در این حرم حسن است
رسید کرببلا زینب و بر حسین اش دید
کنار مادرشان روی خاک غم حسن است
از آن زمان که حسین از حسن شنید چه شد
جگر خراش حسین و پُر از الم حسن است
از آن زمان که نشستند و حرفِ کوچه زدند
به پیچ و تاب حسین و به قدِ خم حسن است
🔸شاعر:
#حسن_لطفی
======================
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
╰┅────────————
#اربعین_حسینی
باز هم جامانده ام از قافله، ای وایِ من
می کُشد من را غم این فاصله، ای وایِ من
زائرانت یک به یک راهی شدند و باز هم
از تو دورم کرده آقا مشغله، ای وایِ من
چندسالی می شود که از فراق کربلا
آه حسرت می کشم دارم گله، ای وای من
مثل آن طفل سه ساله که نیامد اربعین
چون رقیه خسته و بی حوصله، ای وای من
با سر بر روی نیزه گفت و گو ها می کند
از دویدن روی خار و آبله، ای وای من
گفت بابا جای من روی سر عباس بود
نه که در بین سنان و حرمله، ای وای من
من النگو از حجاز و از مدینه داشتم
دست من بسته شده با سلسله، ای وای من
بین بازار و میان مجلس خَمّار ها
دختر تو رفت بین هلهله، ای وای من
🔸شاعر:
#علی_میر_حیدری
======================
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
╰┅────────————
#اربعین_حسینی
کربلا تعظیم کن ، پیرِ قبیله می رسد
کوچه وا کن با ادب ، دارد عقیله می رسد
کیست این خانم علمدارِ سپاهِ اربعین
شاه بانو، دخترِ آقا امیرالمومنین
شرم دارد از تماشایِ جمالش آفتاب
شد یکی از گریه کن هایِ کلاسِ او رباب
هرنفس هر محملی یک منبرِ روضه شده
پینه های دستِ زینب ،آخرِ روضه شده
گریه آزاد است هرمنزل چه شوروحالی است
روضه خوانها دورِ هم ،جایِ رقیه خالی است
زینبِ امروز ، با روزِ دهم، ... تغییر کرد
این چهل روزِاسارت، عمه جان راپیر کرد
بارها وبارها رأسِ بریده گریه کرد
بر گرفتاریِ این ، قامت خمیده گریه کرد
سنگ هایِ بی ادب سنگِ صبورش را شکست
چشمهایِ کوچه بازاری، غرورش راشکست
چشمهایِ کوچه بازاری جسارت می کند
هرچه می بینند با لبخند قیمت می کند!!!!
هرکس و ناکس کنارِ ناقه، پایش واشده
بابنیِ الزّهرا شبیهِ خارجی ها تا شده
بچه ها را، با کمربندِ زِرِه ،می زد سنان
گیسوانت را به یک شاخه گِرِه می زد سنان
نیزه دارت از سرِ شب تا طلوعِ صبح ،مست
روی صندوقهای حملِ سر، حرامی می نشست
بسکه شد نیزه به نیزه حنجرت پاشیده شد
در میانِ پنجه ها مویت بهم تابیده شد
بدترین جایِ سفر شد مجلسِ ابن زیاد
تا که دادِ او درآید پا به روی سر نهاد
هرکجا ام المصائب صبرکرد وصبرکرد
بی صدا ام المصائب صبرکرد وصبرکرد
کوچه ها ام المصائب صبرکرد و صبرکرد
شام را ام المصائب صبر کرد و صبرکرد
حضرت پرده نشین را عاشقی ، آواره کرد
مثلِ مادر چادرش را تازیانه پاره کرد
برسیاهی های چادر جای پا افتاده است
از فشار گریه دیگر از صدا افتاده است
درد ِ غیرت بر دل ِ هفت آسمان افتاده است
نام زینب بر زبان ِ این و آن افتاده است
چادری که روی آن روح الامین حساس بود
با وقار فاطمی اش ، کعبهٔ عباس بود
بر سر بازار زیر پای ِ مردم گیر کرد
کوچه های شام اهل بیت را تحقیر کرد
باید از این روضه صدها بار مُردُ زنده شد
با چه دستی روز غارت گوشواره کنده شد
🔸شاعر:
#قاسم_نعمتی
======================
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
╰┅────────————
#اربعین_حسینی
خوش باد حالِ هر کسی اهل عراق است
این همجواری با تو حُسنِ اتفاق است
گفتی می آیم اربعین ، عیبی ندارد
سهم من از کرببلا دائم فِراق است
.
سهم من از این اربعین یک قاب عکس است
از کربلا که روی دیوارِ اتاق است
.
راه نفس را بسته گریه آنچنان که
از بُغض حال نوکرت در اختناق است
تنها به شوق تو دل از دنیا بریدم
این ترکِ دنیا بهترین نوع طلاق است
این روزها دائم به خود می گویم این را
الان کدام عاشق بجای من عراق است
🔸شاعر:
#سید_حسین_میرعمادی
======================
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
╰┅────────————
#اربعین_حسینی
امسال دوریم از تو... لابد حکمتی دارد
باشد، ولی عاشق دل کمطاقتی دارد
مشتاقی و مهجوری و دلتنگی و دوری
این قسمت ما بود... هر کس قسمتی دارد
جز آه چیزی در بساطم نیست، اما آه...
گویند آهِ دلشکسته قیمتی دارد
نذر زیارت داشتم از جانب «سردار»
اینک ولی او با ضریحت خلوتی دارد
این اربعین دنیا زیارتگاه یار ماست
هر گوشهای یک دلشکسته حاجتی دارد
🔸شاعر:
#محمد_مهدی_سیار
======================
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
╰┅────────————
#اربعین_حسینی
هرشب برایت زیر نور ماه خواندم
با چشم تر مرثیه ای جانکاه خواندم
اذن دخول خویش را در راه خواندم
"أأدخل یابن رسول الله ؟"خواندم
خواهر نگاه روشنی دارد عزیزم !
هر رفتنی برگشتنی دارد عزیزم !
از داغ تو حیران شد و سرگشته زینب
دور سرت هرشب مکرر گشته زینب
رویش شبیه روی مادر گشته زینب
باید ببینی ! پیرتر برگشته زینب
ای صاحب شش گوشه مهمان داری امروز
یک قافله مهمان گریان داری امروز
برگشته ام تا جزء زوار تو باشم
من هرکجا باشم هوادار تو باشم
در عمر خود تنها گرفتار تو باشم
ای یوسف زهرا خریدار تو باشم
از زینب خود مشتری بهتر نداری
خواهر بمیرد ای برادر سر نداری
باید برایت گفتنی ها را بگویم
از اقتدار دختر زهرا بگویم
از خطبه ی کوبنده و غرا بگویم
ازانچه کردم با حرامی ها بگویم
با " اسکتوا" یم شهر کوفه زیر و رو شد
ابن زیاد از خطبه ام بی آبرو شد
دل را که با یاد خدا آرام کردم
من چادرم را پرچم اسلام کردم
با تیغ نطق آتشین اقدام کردم
جای تو خالی بود فتح شام کردم
جز ذکر حق ازخواهرت آیا شنیدی ؟
آن مارایت الا جمیلا را شنیدی ؟
در هر لباسی بنده ی شیطان غلط کرد
هرکس که زد بر نیزه ها قران غلط کرد
هرکس که شد همبازی حیوان غلط کرد
از ابتدا نسل ابوسفیان غلط کرد
اُف بر یزید و سفره ی نحس قمارش
شخصا در آوردم دمار از روزگارش
من پای اهداف تو از آغاز بودم
جان بر کف دین عاشقی جانباز بودم
با دست بسته صاحب اعجاز بودم
در بند شمر اما حماسه ساز بودم
هر منزلی محشر به پا کردم حسینم
من کربلا را کربلا کردم حسینم
جان داده ام تا روح مکتب جان بگیرد
تا کار و بار صاحب قران بگیرد
از بچه هایت دشمنت تاوان بگیرد
ای کاش دیگر این سفر پایان بگیرد
لبخندهای شمر جانی خسته ام کرد
زخم زبان و بددهانی خسته ام کرد
بعد از تو خیلی دشمنت رفتار بد کرد
هر خواهشی از حرمله کردیم رد کرد
راه مرا خولی بی انصاف سد کرد
دیدی چگونه شمر پایم را لگد کرد ؟
رفتی و درد و غصه ام کامل شد ای وای
نامحرمی در خیمه ام داخل شد ای وای
هم شعله ی غم می کشید از دل زبانه
هم میرسید آب دهان از بام خانه
خورد و خوراکم سنگ بود و تازیانه
دارم نشانی از کبودی روی شانه
چشمی به سوی دخترت چشمی به من داشت
بیش از بقیه حرمله دست بزن داشت
ناموس حق آواره و بی خانمان بود
هر ناقه ای لنگ و بدون سایه بان بود
خلخال دخترها به دست این و آن بود
اطراف ناموست پر از نامحرمان بود
" اصلا خبر داری مرا بازار بردند ؟
نامحرمان در مجلس اغیار بردند؟"
با رفتنت من ماندم و حال خرابم
بی سرپناهی میدهد هرشب عذابم
شد آستین پاره ام تنها حجابم
باغیرت من ! زخمی بزم شرابم
از برکت لطف خدا من دق نکردم
حتما خودت کردی دعا من دق نکردم
وقتی نباشی زندگی هم زندگی نیست
طاعت که منهای ولایت بندگی نیست
نانی به ما دادند اگر ؛ بخشندگی نیست
سوغات ما از شام جز شرمندگی نیست
ماییم و تصویر خیالی رقیه
می سوختیم از جای خالی رقیه
از پا در اورده مرا مرثیه هایت
دیگر به گوش من نمی اید صدایت
مشغول ذکر فاتحه هستم برایت
ای کاش میشد جان دهم پایین پایت
ای کاش قربان تنی صدچاک گردم
بعد از سه روز آخر کنارت خاک گردم
🔸شاعر:
#علیرضا_خاکساری
======================
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
╰┅────────————
#اربعین_حسینی
من از آن موقع که طفلی بی زبان بودم حسین...
خادم ناقابل این آستان بودم حسین
خرج روضه کردم و زهرا برایم خرج کرد
سود کردم پیش تو، گرچه زیان بودم حسین
از جوانی خوبتر پیرِغلامی شماست
شوق پیری داشتم وقتی جوان بودم حسین
راه افتادم برایت، پیشوازم آمدی
هرقدم مدیون لطفی بی کران بودم حسین
من که بودم دیرتر راهی مقتل میشدی
کاش یارت میشدم، کاش آن زمان بودم حسین
عفو کن هروقت راحت آب خوردم در مسیر
عفو کن هروقت زیر سایبان بودم حسین
تاول پایم فدای پای دخترهای تو
بخدا موکب به موکب یادشان بودم حسین
**
خواهری بعد چهل روز آمد و فریاد زد...
بی تو بینِ مجلسِ نامحرمان بودم حسین
🔸شاعر:
#سید_پوریا_هاشمی
======================
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
╰┅────────————
#اربعین_حسینی
این چهل روز عدو سنگ به ما زد، بد زد
هر که آمد غم من دید، مرا زد، بد زد
شد چهل روز نه، انگار چهل سال گذشت
غمت آتش به دل ارض و سما زد، بد زد
نرود از نظرم صحنهی گودال حسین
هر که دور از بدنت بود، جدا زد، بد زد
پیش چشمان ترم حلقه به دور تو زدند
پیرمردی به تنت آه عصا زد، بد زد
من خودم از روی تل دیدم و فریاد زدم
شمر بر پهلوی تو ضربهی پا زد، بد زد
تا درآورد عدو جسم علی را از خاک
سر او را به سر نیزه که جا زد، بد زد
یک شب از ناقه زمین خورد یتیم تو حسین
زجر آمد چقدر طفل تو را زد، بد زد
نشود قسمت کافر لگد زجر ای کاش
که از آن ضربه عزیز تو صدا زد: بد زد
سر بازار به ناموس تو میخندیدند
خصم دانی که چرا طعنه به ما زد؟ بد زد
دشمنی داشت عدو با علی از بدر و اُحد
که نوامیس تو را در همه جا زد، بد زد
🔸شاعر:
#محمود_اسدی
======================
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
╰┅────────————
هدایت شده از شعر و سبک. رضا نصابی. یا رقیه
09129317823
4_5924540538790350593.mp3
1.72M
هدیه به ارباب صلوات
شور احساسی
شعر و سبک رضا نصابی
به نفس کربلایی احسان صفری
بی خیال نرخ سکه و دلا ر بی خیال ارز رایج آقا
قسمت می دم توروبه دستای قلم باب الحوایج آقا
می زنم من حتی از نون شبم تا که جور کنم فقط خرجیه راه
اگه اربعین بمونم ایران می مونه تو دله من حسرت و آه
به خدا دق می کنم
اربعین راهی نشم
خون مادرت بزار
بازم کربلایی شم
هدایت شده از شعر و سبک. رضا نصابی. یا رقیه
09129317823
4_5967705548525668714.mp3
7M
#حاج_سید_وحید_مصطفوی
شعرو سبک رضا نصابی
هدایت شده از شعر و سبک. رضا نصابی. یا رقیه
09129317823
4_6050629319628167813.mp3
2.08M
هدیه به حضرت زینب صلوات
شور لطمه زنی
نمی رسه صدا. اه
شعررضا نصابی
به نفس استاد کربلایی نریمان پناهی
حسینیه بیت العباس دهه دوم
هدایت شده از شعر و سبک. رضا نصابی. یا رقیه
09129317823
4_5886378826652453246.mp3
9.28M
هدیه به حضرت رقیه صلوات
شور روضه
شعر و سبک رضا نصابی
به نفس حاج حسین امید علی
یاس توام اما
برگ و برم سوخته
پروانه ام اما
بال و پرم سوخته
از غمه دوریه تو
بس که اشک ریختم
تا به سحربابا
چشم ترم سوخته
زخمه کهنه دلم سر وا کرد
زمونه با دخترت بد تا کرد
بشکنه اون دستی که سیلی زد
من و بیشتر شبیه زهرا کرد
امون ای وای امون از غربت
در وسط اتیش
هم لباس پارم
هم روسری و هم
این معجرم سوخته
بر اثر رده
شلاق زجر پست
هم دست و هم کتف و
هم کمرم سوخته
برای شب غمم اخر نیست
شبیه من هیچ کسی مضطر نیست
دست سنگینی داره بابا زجر
ضربه دستش از لگد کم تر نیست
امون ای وای امون از غربت
عمه به جای من
سپر می شد هر جا
ازخود من بیشتر
این سپرم سوخته
شبیه لبهای
تو خونه این لبهام
شبیه موی تو
موی سرم سوخته
من و گریه از تقلا انداخت
من و درد و غصه از پا انداخت
واسه ساکت شدن من نامرد
جلو من سرت رو بابا انداخت
رضا نصابی
هدایت شده از شعر و سبک. رضا نصابی. یا رقیه
09129317823
4_5929259101530885055.mp3
10.15M
🎙 سبک شور 🎙
🌺 امام علی علیه السلام 🌺
#شور_امام_علی_ع
#شیعه_ام_و_نام_و_نشانم_علیس
بند🌹
شیعه ام و نام و نشانم علیس
طپش طپش هر ضربانم علیس
به کوریه چشم همه منکرین
شعاره موقع اذانم علیس
📿 اشهد ان علی ولی الله 📿
.
بند🌹🌹
یک سر و گردن از همه سَرتره
زَهره ی دشمنانشو میدَره
کسی حریفش نمیشه تو میدون
علی خودش یک صد و ده لشکره
📿 اشهد ان علی ولی الله 📿
بند🌹🌹🌹
مالک اشتر شده مات و مستش
نبض مَیادین همه توی دستش
دستمال زردو تا که سر میبنده
لا یُمکن الفرار زِ ضرب شصتش
📿 اشهد ان علی ولی الله 📿
بند🌹🌹🌹🌹
قدرت و هیبت علی محشره
نشونه هاش روی دَره خیبره
هر کی مقابلش بایسته بی شک
تا به خودش بیاد تنش بی سره
📿 اشهد ان علی ولی الله 📿
«التماس دعای خیر»
🖋شاعرین: #مشترک
#رضا_نصابی #علیرضا_پناهیان
#به_نفس_کربلایی_محمود عیدانیان
💠 اللهم عجل لولیک الفرج 💠
هدایت شده از شعر و سبک. رضا نصابی. یا رقیه
09129317823
4_5771594786284767467.mp3
10.96M
#شورجانسوز_اربعین
#یه_اربعینه_داداش
#سبک_ام_مصایب_زینب_س
🌷🌷🌷
یه اربعینه داداش
بی توسفر کردم من
روزامو سرکردم من
چشامو ترکردم من
یه اربعینه داداش
ببین که خواهر اومد
باحال مضطر اومد
بی بال و بی پر اومد
امان از دل زینب (س)
چه خون شد دله زینب (س)
😭😭
یه اربعینه داداش
سنگ رو سرم پاشیدن
به اشک من خندیدن
دورو برم رقصیدن
😭😭😭
یه اربعینه داداش
همسفر من شمربود
تو گذر من شمر بود
دور و بر من شمر بود
یه اربعینه داداش
کابوس من گوداله
قتگاه و جنجاله
ربودن خلخاله
امون از دل زینب س
چه خون شد دله زینب (س)
😭😭😭😭
یه اربعینه داداش
ردّ دقایق کردم
بی صدا هق هق کردم
هزاردفه دق کردم
یه اربعینه داداش
هزاردفه من مُردم
تا اسم تو می بردم
لگد باسیلی خوردم
یه اربعینه داداش
شام بلا رو دیدم
تشت طلا رو دیدم
رو نیزه ها رو دیدم
امان از دل زینب (س)
چه خون شد دله زینب (س)
😭
یه اربعینه داداش
هرکسی که مارو دید
به اشک ما می خندید
جلوی ما می رقصید
امان ازدل زینب (س)
😭😭😭😭
یادم نمیره داداش
که دیدم از روی تل
شد بدنه تو مُختل
میون خاک مقتل
یادم نمی ره داداش
قیامتی بر پا شد
تو قتگاه غوغا شد
تنت به زیر پا شد
یادم نمی ره داداش
خنجر رو حنجر دیدم
تن تو بی سر دیدم
پاشیده پیکر دیدم
امان از دل زینب س
چه خون شد دله زینب (س)
😭😭😭⭕️️276❌ 😭😭😭
____________
#کاری_مشترک_ازشعرای_اهل_بیت_ع
#رضانصابی
#مجیدمرادزاده
#به نفس حاج حسین احمدی
https://eitaa.com/rezanesabi
هدایت شده از شعر و سبک. رضا نصابی. یا رقیه
09129317823
4_5918208094843701952.ogg
573.1K
هدیه به حضرت زینب صلوات
شور یا زمینه اربعین
رسیدم با دیده ی.نم
رسیدم با قلبه پر غم
رسیدم کنارت داداش
می بینی با قامت خم
سلام برادر
سلام ای صد پاره پیکر حسین
سلام برادر
سلام ای غریب مادر حسین
سلام برادر
سلام ای یوسف من نوح من
سلام برادر
سللم ای شهید مذبوح من
بند دوم
خواهرت تو بی تاب شده
از اشک چشماش پرآب شده
بعد از تو دیده های من
دیگه حسین بی خواب شده
یادم نرفته
وقتی که خیمه ها اتیش گرفت
یادم نرفته
دامنه بچه ها اتیش گرفت
یادم نرفنه
با شمر سنان شدم همسفر
یادم نرفته
که با سا ربان شدم همسفر
بند سوم
بار بلا رو دوشم بود
کهنه پارچه روپوشم بود
صدای قهقهه ی شمر
هر لحظه توی گوشم بود
یادم نرفته
افتادی تو شیب گودال حسین
یادم نرفته
پیشه چشمام رفتی از حال حسین
یادم نرفته
نشست با چکمه روی پیکرت
یادم نرفته
برید از قفا با خنجر سرت
رضا نصابی
https://eitaa.com/rezanesabi
هدایت شده از شعر و سبک. رضا نصابی. یا رقیه
09129317823
4_5918024261653498302.ogg
582.4K
اربعین
سبک ریان بن الشبیب
بنداول
سلام عریان بدن مظلوم بی کفن
ای برادر
سلام ای سر جدا ای پاره پاره تن
ای برادر
بعد تو صد بار
حسین مردم «۳»
چشم تو روشن
کتک خوردم «۳»
عزیز خواهر
غریب مادر
بنددوم
چل روزه که هردم با اشک دمادم
زینب سر کرد
چِل روز با بچه هات با ناله و ماتم
زینب سر کرد
....
شدم زمین گیر
تواین چل روز«3»
از زندگی سیر
تواین چل روز«3»
عزیز خواهر
غریب مادر
بندسوم
رسیدم از سفر اما بی بال و پر
داداش حسین
دیدم بی حرمتی تو هرکوی و گذر
داداش حسین
دائم شنیدم
حسین دشنام «۳»
میونِ کوفه
میونِ شام «۳»
عزیز خواهر
غریب مادر
بندچهارم
فرار بچه ها غارت خیمه ها
یادمه من
با تنه غرق خون افتادی زیر پا
یادمه من
بر دن برادر
من و هر جا
با شمر خولی
شدم هم پا
عزیز خواهر
غریب مادر
💠💠💠9⃣2⃣7⃣💠💠💠
رضا نصابی
مجید مراد زاده
https://eitaa.com/rezanesabi
هدایت شده از شعر و سبک. رضا نصابی. یا رقیه
09129317823
4_6017338358101975002.mp3
1.89M
هدیه به حضرت زینب صلوات
شوریا زمینه
چشمت روشن
بردن منو بازار
جلو چشِ انظار
تومجلس اغیار
دادن من و ازار
نبودی داداش
غصه عادت شد
به اهل بیت تو
فقط جسارت شد
تو این مسیر خیلی
رقیه اذیت شد
نبودی داداش
با قامت خم داداش رسیدم رسیدم رسیدم
از این زمونه خیری ندیدم ندیدم ندیدم
زخمیه زنجیرم از زندگی سیرم می بینی حسین
نا خوشِ احوالم شکست پروبالم می بینی حسین
بند دوم
تو نپرس از
رباب و گهواره
نپرس ز گوشواره
از گوشای پاره
از چشمی که تاره
دیگه بریدم
تو نپرس از
چادرای سوخته
دست و پای سوخته
نپرس برادر از
معجرای سوخته
دیگه بریدم
رقیه میگفت عمه ببرم ببرم ببرم
درد میکنه پهلو و کمرم کمرم کمرم
تو این چهل روزه یه روز خوش حتی حسین ندیدم
نبودی داداشم ندیدی که از شمر چیا شنیدم
شعر. رضا نصابی. حسین عیدی
هدایت شده از شعر و سبک. رضا نصابی. یا رقیه
09129317823
4_5771785165005129774.mp3
6.79M
هدیه به حضرت زینب صلوات
شوریا زمینه
چشمت روشن
بردن منو بازار
جلو چشِ انظار
تومجلس اغیار
دادن من و ازار
نبودی داداش
غصه عادت شد
به اهل بیت تو
فقط جسارت شد
تو این مسیر خیلی
رقیه اذیت شد
نبودی داداش
با قامت خم داداش رسیدم رسیدم رسیدم
از این زمونه خیری ندیدم ندیدم ندیدم
زخمیه زنجیرم از زندگی سیرم می بینی حسین
نا خوشِ احوالم شکست پروبالم می بینی حسین
بند دوم
تو نپرس از
رباب و گهواره
نپرس ز گوشواره
از گوشای پاره
از چشمی که تاره
دیگه بریدم
تو نپرس از
چادرای سوخته
دست و پای سوخته
نپرس برادر از
معجرای سوخته
دیگه بریدم
رقیه میگفت عمه ببرم ببرم ببرم
درد میکنه پهلو و کمرم کمرم کمرم
تو این چهل روزه یه روز خوش حتی حسین ندیدم
نبودی داداشم ندیدی که از شمر چیا شنیدم
شعر. رضا نصابی. حسین عیدی
یه نفس کربلایی ایمان میرزایی
هدایت شده از شعر و سبک. رضا نصابی. یا رقیه
09129317823
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#⃣ اُم_مصائب یعنی...💔😭
🥀 سَلامٌ عَلى قَلبِ زَينَبَ الصَّبور 🥀
⭐ شبـ✬ــتون به زیبایی بین الحرمـᰔـین 🌙
#الّلهُــمَّ_عَجِّــلْ_لِوَلِیِّکَــــ_الْفَــرَج
#لبیک_یا_زینب
#شب_بخیر🌃