eitaa logo
🌱درگاه شاعران روضه نشینان🌱
2.2هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
386 ویدیو
67 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ ‍ اتچ بات: ‍ ‍ هدیه به ارباب صلوات شور تلفیقی روضه ای زیبا رضا نصابی نفس استاد کربلایی مجتبی رمضانی مسیر روضه باز به سمت گودال رفت حسین کنار اب تشنه لب از حال رفت به سرزنان زینب کنار مقتل گفت از سر من دیگر سایه ی اقبال رفت (خستگی از بدنت می ریزه داره نیزه ز تنت می ریزه مگه چی گفتی عدو سنگت زد داره خون از دهنت می ریزه ) سید المظلوم سید العطشان سید الغریب غریب غریب در ان کشا کش ها پیرو هن خونی عبا و عمامه میانه جنجال رفت در ان شلوغی ها برای انگشتر سار بان انگشت و بریدو خوشحال رفت (گرد و خاک از سپرت می ریزه العطش از جگرت می ریزه مگه گودال چقد جا داره یه سپاه داره سرت می ریزه ) سید المظلوم سید العطشان سید الغریب غریب غریب میونه اتیش ها خیمه ها می سوختن شعله ی اتش تا دامن اطفال رفت دست ابا الفضل تا به روی خاک افتاد دست حرومی ها به سمت خلخال رفت (باشه من میرم دلت می گیره داره کار قاتلت می گیره این همونیه که گفتی خواهر. جونم و مقابلت می گیره ) رضا نصابی
هدیه به پیغمبر مکرم اسلام صلوات اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم واحد یه زمینه و زمزمه زنجیر زنی شهادت پیغمبر مکرم کنار بسترت پدر احیا می گیرم تا سحر می خونم قران کناره بسترت با چشمای تر این چشمای بی رمق و وا کن بر روی فاطمه مثل قدیم بوسه بزن بازم بر روی فاطمه کاشکی به جای تو زهرا. بمیره ای بابا بری تو زهرا می مونه بی یاور و تنها دخترم گریه های. تو پشت مرا می شکند بمیرم که پهلوی تو با ضربه پا می شکند بعد از من می شه فاطمه بی یارو بی پناه علی می گه حرفای دلش و با سینه ی یه چاه علی حرمته شیر خدارو نگه نمی دارن با دسته بسته علی و. تو کوچه میارن رضا نصابی
هدیه به امام رضا صلوات واحد زمینه یا زمزمه و زنجیر زنی شهادت امام رضا چند شبه که خیلی اقا اسم تو بر لب میارم چند شبه که خیلی اقا شوق زیارت و دارم چند شبه که خیلی اقا دلتنگه مشهد. توام دلتنگه دیدنه ضریح و صهن و گنبد. توام خدارو شکر که دله من . با عشقت مانوسه خوش به حاله هر کسی که ضریت و می بوسه رفیقه روز سختی و بی کسی هام امام رضا اونی که داره همیشه تنها هوام امام رضا هر جایی گیره. کار من اسم تو بر لب. میارم جز تو ای شاه خراسون پناهی که من ندارم ممنونه لطف و مرام و. خوبی تو هستم همیشه اقا گرفتی. تو بی کسی دستم بمیرم من برای تو چی به سر تو اومده ببین بالای سر تو که پسر تو اومده نفس تو بند اومده مانند زهرا مادرت بر اثر زهر جفا کبود شده چه پیکرت تو لحظه ی اخر اقا. می خونی از گودال می خونی تو از حسین و. از غارته خلخال رضا نصابی
هدیه به پیغمبر مکرم صلوات اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم‌ نوحه زنجبر زنی پیغمبر مکرم اسلا م و امام حسن مجتبی گریونه امشب تا سحر زهرای اطهر می ریزه خاک غم به سر. زهرای اطهر دیگر ندارد یاورو. پشت. و پناهی گشته عزادار پدر. زهرای اطهر از پیشه زهرایت کجا. پرمی زنی تو حرف از وصیت های. اخر می زنی تو این لحظه های اخری با چشم گریون حرف از غریبی های حیدر می زنی تو بند امام حسن مجتبی جانم حسن جانم حسن جانم حسن جان مظلومیه تو اقا ارثی از پدر شد گریان دوچشمانت همه شب تا سحر شد ماه حسین ابن علی ماه محرم ماه غم تو یا حسن ماه صفر شد جانم حسن جانم حسن. جانم حسن جان زینب کفن پوش کن تنه سبز حسن را زینب بیاور تو برای من کفن را زینب بگو عباس من تا که در ارد تیرهایی که دوخته به تابوت و به تن را جانم حسن جانم حسن جانم حسن جانم رضا نصابی
4_5951631599060653510.mp3
7.13M
هدیه به حضرت زینب صلوات اللهم. صل علی محمد وال محمد و عجل فرجهم زمینه. اربعین. سلام عریان بدن شعر رضا نصابی. مجید مراد زاده به نفس حاج احسان اقبال
اشعار رسول اکرم صلی الله علیه و آله وحضرت امام حسن مجتبی علیه السلام وامام رضا علیه‌السلام واشعار اخر صفر وداع باماه محرم وصفر ...👇👇👇👇👇👇👇👇👇
====================== زهر آنگونه اثر کرده به اعضای تنم لرزه افتاده در این لحظه تمام بدنم مَردُم این‌ رسم هواداری پیغمبر بود؟! من جگرگوشه پیغمبر خاتم، حسنم همسرم قاتل من شد به که گویم این غم؟! آری آنگونه غریبم که غریبِ وطنم خون شد آنگونه همه عمر دلم از غصه که برون می شود این لخته خون با سُخنم بسکه دندان زِ غمِ کوچه نهادم به جگر جگرم پاره شد و ریخت برون از دهنم خواب را بُرد ز چشمان من آن کوچه غم آنکه یک‌ عمر از آن غُصه نخوابیده، منم تیر بر پیکرِ من می زند امروز عدو هیچ غارت نشد امّا ز تنم پیرُهنم درد دارم ولی از داغ برادر گریم من خودم گریه کن کُشته خونین بدنم 🔸شاعر: ====================== https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
====================== برخیز از بستر بیا پیغمبری کن برخیز و زهرا را بجایت بستری کن برخیز از بستر که غم با ما نماند برخیز باباجان علی تنها نماند در بسترت اُفتاده‌ای فریاد کردم بابا مخواه امروز دشمن شاد گردم آهی کشیدم پیشِ تو جبریل اُفتاد نالیدم از حال تو میکائیل اُفتاد دستم به رویت خورد خیلی داغ بودی خیلی برای محسنم مشتقاق بودی کمتر تقلا کن نیافتم در کنارت این چشم را وا کن نیافتم در کنارت جان حُسینت باز هم مهمان ما باش پیشِ علی در شهر سنگربان ما باش کمتر بخوان روضه حسینِ بی کفن را نگذاشتی بردارم از سینه حسن را ما گِرد تو گریان و دلشادند جمعی جمعی دو رو و  در پِیِ بادند جمعی جمعی منافق رأیِ مردم جمع کردند در خانه هیزم روی هیزم جمع کردند بابا وصیت کن به منزل‌های این شهر بعد تو ای وای از ارازل‌های این شهر بابا وصیت کن سفارش کن برایم از کوچه‌های تنگ خواهش کن برایم خیلی سفارش کُن به در بر چوب ، مسمار بابا سفارش کن مرا بر سنگِ دیوار تا مادری در پیش طفلانش نیافتد آتش به جانِ بیت‌الاحزانش نیافتد در را سفارش کن به رویم در نکوبند مسمار را  بر بارِ نیلوفر نکوبند از خانه تا مسجد نگردانند ما را بابا وصیت کن نسوزانند ما را 🔸شاعر: ====================== https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————