eitaa logo
🌱درگاه شاعران روضه نشینان🌱
2.2هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
380 ویدیو
67 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
4_6012694154130228511.mp3
5.15M
‍ ‍ هدیه به امام حسن عسکری صلوات زمینه شور واحد شعرو سبک رضا نصابی به نفس کربلایی ابوالفضل حسینی به سبک ایشا الله تو همین روزا همین روزا شاه کرم مرغ دلا پر می زنه امشب به سمت سامرا لباس غم به تن کنیم عزا داره امشب اقا از غم این مصیبت می باره دیده هامون عزاداریم برای دله خونه اقامون حضرت صاحب الزمان اشک می ریریزیم همراهتون ناقابلیم ولی مارو بدون شریک غمتون دلای شیعه گشته پر از سوزو پر از غم اجرک الله اقا. از این داغ معظم ای همه ی دل خوشیم دارو ندارم پسرم لحظه های اخرمه بیا کنارم پسرم لحظه ی اخرو من یاد بی سر می افتم یاد فشار خنجر روی حنجر می افتم با لب تشنه جدم و کنار دریا کشتنش جلوی چشم زینب و جلوی زهرا کشتنش تنش به روی خاک و جدا سرش زتن شد زینب دوش احمد خدا یا بی کفن شد رضا نصابی
4_5917755615744099970.mp3
2.57M
‍ هدیه به امام حسن عسکری صلوات شور و زمینه امام حسن عسکری ای وای... به سینه بزن بازم تو سینه زن که شده عزای دومین حسن خون میباره از چشاش و غم داره توی صداش و خیلی سخته لحظه هاش و ای وای ای وای امون از غریبیه. امام حسن ای وای شده صاحب الزمان صاحب عزا شده سامرا شبیه کربلا قلبه اقا محزونه چشم اقا گریونه زیر لبهاش می خونه ای وای. ای وای. امون از غریبیه امام حسن بابا... بعد تو غریب میشم پاشو ببین بی تو بی حبیب میشم پاشو ببین می زنه دلم شراره غصه هام پایون نداره بارونه چشام می باره ای وای ای وای. امون از غریبیه امام حسن ای وای رضا نصابی سید اسماعیل بنی الزهرا به نفس حاج جابر باقری
4_5920063679629362623.mp3
13.14M
.‍ 🍃🌷﷽🌷🍃(غلام قنبرم): 🎼 🔘🔘🔘🔘 ✅بنداول یابن الحسن روحی فداک متی ترانا و نراک بنفسی انت یا امیر فلیس محبوبی سواک جون تموم نوکرا فدای اشکای شما رو دوش تِه شال عزا شبه یتیمی تِه آقا یا فارس الحجاز کجایی ای آقا توو کربلایی یا نجف یا سامرا فدای غربتت فدای غصه هات امشب یه سربزن به مجلس بابات 🔘 یاصاحب الزمان (عج) 🌹:::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::🌹 ✅بنددوم غربته شهر سامراش غصه ی این دل منه تصویری که ازش دیدم آتیش به قلبم میزنه گرد و غباره حرمش سرمه ی چشم عاشقم وقتی که توحرم بودم شدبهترین دقایقم شب شهادتش دلم هواییه کبوتر دلم باز سامراییه اونجا یه روزمیشه تولحظه ی اذان بخونم یه نماز با صاحب الزمان 🔘 یاصاحب الزمان (عج) 🌹:::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::🌹 ✅بندسوم میسوزم از زهر جفا میلرزه دستام ای خدا وای جگرم وای جگرم ای پسرم مهدی بیا به رعشه افتاده تنم شرر زده بربدنم ببین از شرار زهر خون میریزه ازدهنم تو لحظه ی عطش باسوز و با محن اومد به خاطرم جد غریب من که بین قتلگاه تشنه تو کربلا شدجلو خواهرش. سر از تنش جدا 🔘 مظلوم حسین من مظلوم حسین من 💠💠5⃣2⃣3⃣💠💠 🌹:::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::🌹 نفس کربلایی هادی ساقی
4_6012694154130228511.mp3
5.15M
‍ ‍ هدیه به امام حسن عسکری صلوات زمینه شور واحد شعرو سبک   رضا نصابی به نفس کربلایی ابوالفضل حسینی به سبک ایشا الله تو همین روزا همین روزا شاه کرم مرغ دلا پر می زنه امشب به سمت سامرا لباس غم به تن کنیم عزا داره امشب اقا از غم این مصیبت  می باره دیده هامون عزاداریم برای   دله خونه اقامون حضرت صاحب الزمان اشک می ریریزیم همراهتون ناقابلیم ولی مارو بدون شریک غمتون دلای شیعه گشته پر از سوزو پر از غم اجرک الله اقا. از این داغ معظم ای  همه ی دل خوشیم دارو ندارم پسرم لحظه های اخرمه بیا کنارم پسرم لحظه ی اخرو من  یاد بی سر می افتم یاد فشار خنجر روی حنجر می افتم با لب تشنه جدم و کنار دریا کشتنش جلوی چشم زینب و جلوی زهرا کشتنش تنش به روی خاک و جدا سرش زتن شد زینب دوش احمد خدا یا بی کفن شد رضا نصابیhttps://eitaa.com/rezanesabi
4_5913487960145134896.mp3
4.31M
‍ تعجیل در فرج اقا امام زمان عج 14 تا صلوات شور سبک ام المصائب یعنی شور شهادت اقا امام حسن عسکری شعررضا نصابی.  مجید مراد زاده به نفس حاج مهدی قرایی اجرک الله مهدی (عج) امشب زداغ بابات ابر بهار چشمات پایان نداره غمهات آجرک الله مهدی (عج) خاک زیر پاتونم غلام در گاتونم شریک غم هاتونم آجرک الله مهدی (عج) خیلی دلت محزونه بازم چشات گریونه به جای اشک پرخونه آجرک الله مهدی (عج) خون جگر داری تو به دل شرر داری تو داغ پدر داری تو زبانحال امام عسکری واویلتا یا مهدی(عج) تو ای قرارم بابا بیاکنارم بابا چشم انتظارم بابا واویلتا یا مهدی (عج) این لحظه های اخر باقلب زارو مضطر همش میگم وای مادر واویلتا یا مهدی (عج) بابا ببین می سوزم زارو غمین می سوزم از زهر کین می سوزم واویلتا یا مهدی (عج) ببین  میسوزم از تب جونم رسیده برلب یتیم میشی ازامشب واویلتا یا مهدی(عج) برات بمیرم بابا که بعده من تودنیا میشی غریب وتنها واویلتا یامهدی عج ببین چه حالم زاره خون از لبام میباره شدجگرمن پاره واویلتا یا مهدی عج اومده عمر من سر میرم باحال مضطر به یادجدبی سر که شدتومقتل پرپر جلوی چشم خواهر به پیش چشم مادر امون از این غریبی کربلایی مجید مراد زاده رضا نصابی https://eitaa.com/rezanesabi
4_5936143955581207935.mp3
6.85M
‍ هدیه به امام حسن عسکری صلوات شور لطمه زنی شعر و سبک رضا نصابی به نفس کربلایی حبیب رضوی مهدی    مهدی پسرم بیا کناره بسترم مهدی  مهدی می سوزه از زهر کین پاتا سرم مهدی    مهدی پسرم لحظه های  اخرمه  مهدی    مهدی رولبم رو ضه های مادرمه بی هوا زد از جفا زد در و کندش با لگد از جاشو می دید حیدر با چشه تر میونه اتیش و دود زهراشو چادری سوخت معجری سوخت میونه اتیش و دود بال و پری سوخت اخ دری سوخت مادری سوخت به دنیا نیومده یک پسری سوخت مهدی     مهدی بیا قرص قمرم   ای بابا مهدی    مهدی از عطش شعله ورم ای بابا مهدی      مهدی لحظه های اخرم   ای بابا مهدی     مهدی یاد دیوارو  درم  ای بابا پر مادر سر مادر توی شعله ها می سوخت  معجر مادر قنفد اومد پست نامرد تو کوچه مادرمون و خیلی بد زد دل شکسته زارو خسته حیدر رو بردن ولی با دست بسته پیشه زهرا تنه مولا رو زمین کشیده شد اه و واویلا رضا نصابی https://eitaa.com/rezanesabi
وقت بیماری و غم ذکر حسن می گیرم وسط روضه و دم ذکر حسن می گیرم همه جا زیر علم ذکر حسن می گیرم به خدا بین حرم ذکر حسن می گیرم سامرا، ذکر حسن، بین حرم می چسبد جمعِ نامِ تو شدن، زیر علم می چسبد ما نشستیم سر سفره ی شاهانه ی تو به فدای تو و آن لطف کریمانه ی تو عرشیان صف زده پشت در کاشانه ی تو خیر دیدیم چقدر از در این خانه ی تو پاسبان حرمت خیل ملائک هستند جیره خوار کرمت خیل ملائک هستند خلق حیران تو و روی ملیحت آقا به فدای تو و آن لحن فصیحت آقا ماجرایی است عجب، دست مسیحت آقا دست ما را برسان تا به ضریحت آقا به فدای تو و آن گنبد و گلدسته ی تو کس نخورده است در عالم، به در بسته ی تو شور رویای شب ماست فقط خواب حرم دل ما هست همان گوشه ی سرداب حرم قسمت ما بشود کاش دم ناب حرم تا بنوشیم فقط جرعه ای از آب حرم هر چه می خواهد از این باب، گدا می گیرد لطف بی حد شما، دست مرا می گیرد می رود سمت جنان گریه کنت با زهرا می شود چشم ترم در غم تو چون دریا اثر زهر شده در رخت آقا پیدا اولین روضه ی تو عمر کمت بود اما لااقل خم نشدی، چشم شما تار نشد قسمت سینه ی تو تیزی مسمار نشد دست و پا می زنی و بال و پرت می آید مهدی فاطمه بالای سرت می آید اثر زهر جفا بر جگرت می آید روضه ی ظهر دهم در نظرت می آید همه سیراب ولی تشنه، عزیز زهراست زیر کندیِ سر دشنه، عزیز زهراست روی این خاک بگو، آه... تنت می ماند؟ زیر مرکب مگر آقا بدنت می ماند؟ غصه ای نیست... به تن پیرهنت می ماند بین انگشت، عقیق یمنت می ماند پسر فاطمه بالای سرش غوغا بود سر عمامه ی آقای همه دعوا بود 🔸شاعر: ___________________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
سوزاند چنان زهر جفا بال و پرش را انگار نمی‌ديد دگر دور و برش را جانش ز عطش سوخت چنان جد غريبش طوری كه بهم ريخت تمام جگرش را شش سال ،نگهداشت علیرغم اسيری ميراثِ به جا مانده‌ی نسلِ پدرش را پنداشته بودند اگر حبس كنندش از شاخه بريدند دگر برگ و برش را با اينكه به زندان شده مسموم، ولی باز تاريخ نوشت آنچه كه آمد به سرش را تا شيعه به بيراهه‌ی ترديد نيفتد بگذاشت درين معركه، تنها پسرش را 🔸شاعر: ___________________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
با تو چه کرده زهر، پدر دست و پا نزن با این گلوی خشک، کسی را صدا نزن مانند محتضر سرت افتاده، وای من رعشه به جان پیکرت افتاده، وای من نگذار تا که کعبه شود از تو بی نصیب این گونه پر نکش نرو از خانه، ای غریب پایان به شعله ی دل بی تاب می دهم با دست های خویش به تو آب می دهم مسموم زهرِ غربت این پادگان شدی سِنی نداشتی که شبیه خزان شدی داری چه سخت میکشی از سینه ات، نفس خسته شدی سه سال ازین بند و این قفس راحت شدی ازین همه سرباز و پادگان راحت شدی ز نعره ی هر روز پاسبان راحت شدی ازین همه حکام مستبد راحت شدی ازین همه نیرنگ معتمد وقت وداع آخرمان گریه می کنی داری به یاد مادرمان گریه می کنی یاد علی و غربت دستان بسته ای؟! یاد وداع مادر پهلو شکسته ای؟! در یاد محسنی که غریبانه پر کشید در پشت درب خانه ی صدیقه شد شهید تربت به دست داری و در حال احتضار رو می کنی به کرب و بلا با دو چشم تار یاد حسین و تشنگی اش بین قتلگاه با چشم خیس می کشی از سینه آه، آه در آخرین نظر، شده ای خیره بر کفن نام حسین، شد به لبت آخرین سخن 🔸شاعر: ___________________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
اثر زهر به کل بدنت معلوم است شدت درد تو و ضعف تنت معلوم است گاه غش می‌کنی و گاه به خود می‌پیچی خوب اوضاع تو با سوختنت معلوم است حرف خود را به تکان دادن سر می‌گویی حالت از گریه و طرز سخنت معلوم است سعی داری که نبیند پسرت اما حیف باز خاکی شدن پیرهنت معلوم است چه سرت آمده جسم تو زمرّد شده است؟ تکه‌تکه ز عقیق یمنت معلوم است پادگان جای تو و اهل و عیال تو نبود در نگاه تو غم دل‌شکنت معلوم است کاسه نزدیک لبت می‌شود و می‌افتد باهمین زاویه زخم دهنت معلوم است قصدت اینست تو هم کرببلایی بشوی این مواسات در عطشان‌شدنت معلوم است فرق بسیار تو با جد غریبت آقا وقت تشییع و کفن‌داشتنت معلوم است گوشه‌ی دیگر فرق تو در این امنیتِ‌ خواهران و حرم لطمه‌زنت معلوم است ته گودال نرفتی، به سرت سنگ نخورد شکر این لحظه‌ی آخر بدنت معلوم است 🔸شاعر: ___________________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
به لبِ خشکِ تو انگار که باران میخورد آب میخوردی و هِی ظرف به دندان میخورد پسرِ کوچکِ تو مانده چه سازد با تو زهر وقتی که بر این سینه‌ی سوزان میخورد آه میسوخت از این آه دوتا گونه‌ی او نفَست تا که بر آن چهره‌ی گریان میخورد فقط از کنده و زنجیر و فلک خالی بود ورنه این حجره‌ی پُر درد به زندان میخورد بارها شد که تو پیچیدی و اُفتاد سرت بارها خاک بر این زُلفِ پریشان میخورد پسرت اینطرف و مادرت آنسو مُردند دستهاشان به سر از وای حسن‌جان میخورد دیدی از بسترِ خود شام و سَر و آتش را آنهمه زخم که از بام به طفلان میخورد یک به یک با سرِ خود رویِ زمین میخوردند ضربِ شلاق که بر پشت و گریبان میخورد خیره بر چشمِ پدر بود نفهمید که سوخت آتشی را که بر آن دخترِ بی جان میخورد دخترک زد به لبش گفت که دندانش کو آنقدر سنگ که بر آن لب و دندان میخورد 🔸شاعر: ___________________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
این داستان زهر و جگر مستمر شده چشم پسر برای پدر باز، تر شده تغییر کرده رنگ رخت یابن‌فاطمه کز سوز سینه‌ات پسرت با خبر شده آثار زهر، صورتتان را کبود کرد معلوم شد که هر چه شده با جگر شده این تب که سوخت جسم تو تاثیر زهر بود؟ یا شعله‌ی در است ز تو شعله‌ور شده این تازگی نداشت که با یاد مادری در کوچه، قاتل پسری میخ در شده آه ای امام یازدهم ارث فاطمه است این‌گونه گر که عمر شما مختصر شده آقا دل شما نکند سمت کربلاست؟ که لحظه‌لحظه داغ دلت بیشتر شده خنجر نمی‌برید گلوی حسین را اما به روی گردن او کارگر شده خواهر که ان‌یکاد برای تو خوانده بود! دیگر چرا جمال منیرت نظر شده؟ ای بی‌ادب بلند شو از روی سینه‌اش سنگینی‌ات مصیبت این محتضر شده اوج مصیبت تو همین است خواهرت با کاروان شمر و سنان همسفر شده 🔸شاعر: ___________________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————