eitaa logo
🌱درگاه شاعران روضه نشینان🌱
2.2هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
373 ویدیو
67 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
دوباره شوق زیارت به جانم افتاده دوباره پای پیاده از اول جاده به سمت کرببلا در مسیر می افتم شبیه قطره ی مِی در تلاطم باده دوباره قسمت نوکر شده حرم برود دوباره حضرت آقا به من بها داده رسید نغمه ی"حب الحسین یجمعنا" برادرند عرب ها و هر عجم زاده کشیم نعره که"حب الحسین هُویتُنا" زمین مادری ما حسین آباده چه لذتی ست پیاده به کربلا بروم میان این همه زائر از اول جاده 🔸شاعر: ________________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
دلی دارم گرفتارِ حسین است گدای کوچه بازارِ حسین است دلم دردِ هزاران شعله ی آه! لبم زخمیِ گفتارِ حسین است ز بس که مِهرِ او در سینه دارم جهانم رنگِ رخسارِ حسین است اگر سر را دهم در مسلخِ او هنوز این تن بدهکارِ حسین است بیا ای دل بنال از غربتِ او که این غم کی سزاوارِ حسین است دلِ شیدای من بی تابِ رویش گداست امّا خریدارِ حسین است هزاران جانِ نا قابل نثارِ فقط یک روی دیدارِ حسین است خوشا بر من سرا پای وجودم دو عالم عبدِ دربارِ حسین است تمامِ هست و نیستم نذرِ عشقِ دو دستانِ علمدارِ حسین است به تا روزی که در قبرم گذارند دلم مرهونِ ایثارِ حسین است نفس اندر نفس دل بی قرار و تنم تب دار و بیمارِ حسین است هزار و چارصد سال است و اکنون دلِ عالم عزادارِ حسین است! 🔸شاعر : _______________________ https://eitaa.rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
منت خدای را که بصیر است و هم علیم منت خدای را که خبیر است و هم حکیم از روز اولم به نجف آشنا نمود گفتا قدم گذار در این راه مستقیم گفتم چقدر فاصله تا عرش مانده است گفت از نجف پیاده حدوداً سه روز و نیم غفران من نصیب کسانی که زائرند هستند در شفاعت خاصان من سهیم خسران عالم است یقیناً مقدرش هر کس نرفت کرببلا و نشد مقیم آدم نه سیب خورد نه گندم فقط شنید با بوی سیب می وزد از کربلا نسیم قید بهشت را زد و آمد به کربلا تا اشک ریز عشق بخوانندش از قدیم تا بر حسین نوحه نخواند و نریخت اشک عیسی نشد پیمبر و موسی نشد کلیم 🔸شاعر: ________________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
در هر قنوت ، وقت دعا گریه کرده ام تنها بیاد کرب و بلا ، گریه کرده ام جایی به غیرِ روضه ی تو ، گریه خوب نیست در هر کجا ، همیشه به جا گریه کرده ام پای "هَجا" "هَجای" شما پیرتر شدم "حا" "سین" و "یا" و "نونِ" تو را گریه کرده ام با روضه های تو که به جای خودش حسین !!! با عکس کربلای شما ، گریه کرده ام روز ازل که مجلس روضه به عرش بود با روضه های شخصِ خدا ، گریه کرده ام تا سوز ناله ام نشود زحمتِ کسی هر نیمه شب ، بدون صدا ، گریه کرده ام این تیرِ اشکها به هدف خورده غالبا هر چند ، با تمام خطا گریه کرده ام کار شبانه روزی من گریه کردن است یا گریه گریه اشک ، وَ یا گریه کرده ام خواب و خوراک من به فنا رفت ، بی حرم گاهی شده بدون غذا ، گریه کرده ام گفتی به دوستم ، "تو بیا" غبطه خوردم و با جمله ی "تو نَه ، تو نیا" گریه کرده ام 🔸شاعر: _____________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
منت خدای را که بصیر است و هم علیم منت خدای را که خبیر است و هم حکیم از روز اولم به نجف آشنا نمود گفتا قدم گذار در این راه مستقیم گفتم چقدر فاصله تا عرش مانده است گفت از نجف پیاده حدوداً سه روز و نیم غفران من نصیب کسانی که زائرند هستند در شفاعت خاصان من سهیم خسران عالم است یقیناً مقدرش هر کس نرفت کرببلا و نشد مقیم آدم نه سیب خورد نه گندم فقط شنید با بوی سیب می وزد از کربلا نسیم قید بهشت را زد و آمد به کربلا تا اشک ریز عشق بخوانندش از قدیم تا بر حسین نوحه نخواند و نریخت اشک عیسی نشد پیمبر و موسی نشد کلیم 🔸شاعر: _______________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
جهان محو تماشای قیام اربعینی هاست نجف تا کربلا عرش معلای زمینی هاست نجف تا کربلا ، تعریف راه عاشقی این است عبای سبز عاشق انتهای راه خونین است نجف تا کربلا یعنی برای جنگ قبراقیم ولی فرمان دهد بهر شهادت سخت مشتاقیم نجف تا کربلا یعنی بشر دنبال مقصود است جهان در انتظار رویت مهدی موعود است در این جاده نشانی از شکوه برج و بارو نیست و این یعنی زمین لبریز از شوق دگرگونیست همه با هر نژادی خادم سلطان خوبانند نجف تا کربلا مستضعف و اشراف یکسانند همه مانند هم ، پای پیاده ، روزها شب ها توانی تازه میبخشد به زایر چای موکب ها تمام خلق در این جاده حسی مشترک دارند به روی لب دم یا لیتنا کنا معک دارند در اینجا میشود تنهایی و احساس غربت ، گم میان داد و فریاد ،هلبیکم ... هلبیکم چه زیبا لحظه لحظه جان تشنه میشود سیراب به لطف سادگیه بی ریایه ظرفهای آب در اینجا بیت الاحزان جماعت کنج تنهاییست هزاران گریه دنبال علمداری و سقاییست هزاران گریه بی تاب لب خندان دخترهاست هزاران گریه مخفی در نگاه پشت معجرهاست برای خوردن نانی هزاران عجز خواهش هست در این جاده برای پیکر خسته نوازش هست در اینجا از کسی جز حضرت ارباب نامی نیست در اینجا خارجی می آید و بی احترامی نیست به آن اندازه که فرق میان اوست با زینب نجف تا کربلا میگوید عاشق آه یا زینب 🔸شاعر: ________________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
نوکر نرود به کربلا پس چه کند...؟ خود را نرساند به شما پس چه کند...؟ قلبش به کرمخانه ارباب خوش است... گر رو نزند به آشنا پس چه کند... ؟ دارو ز شفاخانه تربت خواهد ... جامانده زکربلا شفا پس چه کند...؟ خاک قدمت بهشت ،با بودن تو... ماندیم بهشت را خدا پس چه کند...؟ دامن مکش از دست گدایان درت... بی لطف شما بگو گدا پس چه کند...؟ ارباب شدی که روبه هرکس نزنم بنده نکند توراصدا... پس چه کند...؟ 🔸شاعر: ________________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
من ِ شکسته منِ بی قرار در اتوبوس گریستم همهء جاده را اتوبان را نگاه خسته من تا به آسمان برسد کشانده است به دنبال خویش باران را ولی نخواسته در بین راه سوزاندم دل اهالی محروم چند استان را بر آن سرم که کنار ضریح یاد کنم ولو به قدر نگاهی تمام آنان را نگاه‌های پر از حسرت کشاورزان میان دشت تکان‌های دست چوپان را و آن غریبه که در قهوه خانۀ سر راه... همان که خم شد و بوسید تکۀ نان را همان که نام تو را برد زیر لب وقتی که روی میز غذا می‌گذاشت لیوان را همان که گفت ببینم تو زائری؟ گفتم خدا بخواهد... آهی کشید قلیان را همان که گفت به آقا بگو غلط کردم بگو ببخشد، رانندۀ بیابان را بگو از آنچه که می‌داند او پشیمانم خودش نشان دهد ای کاش راه جبران را چقدر بغض، چقدر آه با خود آوردم و التماس دعاهای مرزداران را خلاصه این که به قول رفیق شاعرمان «چقدر سخت گذشتیم مرز مهران را» نجف شروع زمین بود و ابتدای سفر نجف به روی سر من گرفت قرآن را مرا گرفت در آغوش، موکب اول منِ دچار تحیر، منِ پریشان را در این طریق فقط میزبان به سجده شده ست که توتیا بکند خاک پای مهمان را یکی گرفته پدر را به روی دوش خودش یکی کشانده به سویت عصازنان جان را فقط حسین به آغوش هم رسانده چنین برادران تنی را، عراق و ایران را چه با غرور نشاندند روی سینه خود عمودها همه تصویری از شهیدان را قدم قدم غم تو زنده می‌کند دل را خدا زیاد کند این غم فراوان را چه جذبه ایست در آغوش تو که اینگونه کشانده‌ای به تماشا جهان حیران را زمین به سوی تو برخاسته است، می‌خواهد نشان ما بدهد رستخیز انسان را در ازدحام تو گم کرده‌ام خودم را هم در ازدحام ندیدم عمود پایان را تو را گرفته در آغوش خویش شش گوشه چنان که جلد طلاکوب، متن قرآن را از این حرم به حرم های دیگری راه است اگر که باز کنی چشم غرق باران را دوباره داغ دلم تازه شد کنار ضریح خدا کند که بسازیم قبر پنهان را برای حضرت زهرا ضریح می‌سازیم و دست فرشچیان طرح می‌زند آن را من از امام رضا کربلا طلب کردم و اینک از تو طلب می‌کنم خراسان را 🔸شاعر: ________________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
گفتیم کربلا... دلمان بی هوا گرفت آری دل غریبه و هر آشنا گرفت یادش بخیر، یک دهه از داغ روضه ها ناله زدیم پای تو تا این صدا گرفت ای خوش به حال آنکه نگاهت گرفتش و ای خوش به حال آنکه برات از شما گرفت ای خوش به حال آنکه ز دستان فاطمه یک اربعین زیارت کرببلا گرفت آمد به زیر قبّه و پائین پای تو آنقدر گریه کرد که آخر دعا گرفت ای خوش به حال آنکه ز پاهای زائران تربت گرفت و برد و مریضش شفا گرفت رحمت بر آن کسی که مرا نوکر تو کرد لعنت بر آن کسی که مسیر تو را گرفت خوردی زمین چنان که دل مصطفی شکست افتادی و چنین دل خیرالنسا گرفت لعنت بر آن کسی که به سینه نشست و بعد موی عزیز فاطمه را از قفا گرفت آمد کسی که چشم به انگشتر تو داشت آمد کسی و زود ز جسمت عبا گرفت 🔸شاعر: ________________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
بدون واسطه در محضر خدا نرویم مریض عشق تو ایم و پِیِ دوا نرویم بهای دیدن صحنت مگر به دینار است که با گران شدنش سمت کربلا نرویم به اشک روضه قسم ،عشق می برد مارا برای خوردن و نوشیدن و ریا نرویم در آسمان تو عمریست فکر پروازیم کنون که پنجره باز است پس چرا نرویم؟ فقط به سوی تو با سر شتافتیم حسین به هر کجا که به ما گفته شد «بیا»نرویم برای عرض توسل عبارتی کافی ست نیاز نیست که در بطن روضه ها برویم تن غریب تو افتاده بود در گودال رقیه گفت بدون تو ما کجا برویم؟… 🔸شاعر: _______________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
بخر مقابل چشمانِ خوب‌ها، بد را نشان بده به همه لطفِ بیش، از حد را ببخش؛ حاجتِ من کمتر است از کَرمت خودت بخواه برایم هر آنچه باید را مسافر حرمم، روی بال سجاده سلامِ صبح، به مبدأ رسانده مقصد را به جمعِ گریه‌کنان، بین ابرها بردی همان‌که چشمِ خودش را به گریه می‌زد را شهادتِ نفسم شد دَم حسین حسین نگیر از لب خشکم فراتِ اَشهد را کلاغ را چه به پرواز با کبوترها ! همان که هیچ ندیده‌ست، رنگِ گنبد را بحقّ پای سپاهِ پیاده‌ی حرمت نگیر، از منِ بد، اربعینِ مشهد را 🔸شاعر: __________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
زائر است و راه می افتد ، به مقصد می رسد؟ کربلایی که نشد آیا به مشهد می رسد؟ گاه می رانی گهی می خوانیش ، تکلیف چیست؟ حق بده هر وقت می آید مردّد می رسد از قدیمی ها شنیدم بعد هر رفت آمدی است این جدایی کی به مرز رفت و آمد می رسد؟ عده ای رد می شوند و عده ای رد می شوند مرز یعنی هرکسی را سهمی از رد می رسد بخت اگر یارم شود مثل کبوترهای تو بالهای این کلاغ آخر به گنبد می رسد قدر آهی مردمان از ساغر غم می خورند غم به ما زائر جماعت بیش از این حد می رسد یا نباید غصه خورد و یا نباید فکر کرد گرچه شاعر از نبایدها به باید می رسد دوری از دلدار یعنی مرگ اگر دل دل کنی مرگِ این شاعر - بترسد یا نترسد - می رسد 🔸شاعر: ________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
من رسيدم از سفر اما حسين داغ ديدم هر گذر اما حسين ريخت از من بال و پر اما حسين مجلس مى بيشتر اما حسين خطبه خواندم حيدرى كردم فقط كو اسارت؟سرورى كردم فقط زوزه هاى خيزران من را شكست گريه هاى دختران من را شكست لشكر نامحرمان من را شكست خنده ى شمر آنچنان من را شكست با خودم گفتم كه بنت الحيدرم عهد كردم كفرشان در آورم در خرابه خواهرت آواره بود روسرى دخترت هم پاره بود آن دمى كه بسته راه چاره بود باعث زجرم زن بدكاره بود من كه از آنها نترسيدم حسين ترس را در چشمشان ديدم حسين صبر من در اين مصيبت سر نرفت چشم نامحرم به اين خواهر نرفت از سياهى رنگ بالاتر نرفت خاطرت آسوده كه معجر نرفت.. نور پنهان نور پيدائيم ما وارثان عفت حضرت زهرائيم ما حرفشان دائم به تو دشنام بود سهم من هم سنگ روى بام بود بدتر از گودال شهر شام بود هركسى در غارتت ناكام بود.. دلخور از ميدان و گودال تو بود قصد او آزار اطفال تو بود 🔸شاعر: آرمان صائمى ___________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
ای حامیان مکتب هل من معین سلام جاماندگان قافله اربعین سلام قومی پیاده بر حرم یار می روند حسرت کشان قبر امام مبین سلام زینب چه کرده با دل مشتاق شیعیان گویند زائران همه، بانوی دین سلام زینب اگر نبود شکوهِ شرف نبود او را دهد فرشته ز عرش برین سلام زینب اگر نبود کنون کربلا نبود ازاو به ما رسیده شکوه آفرین سلام آداب اربعین و زیارت نوشته شد زینب به شه چو داد به صوت حزین سلام اسلام را سلام جهت دار زنده کرد لبیک بود معنی آن بهترین سلام زینب مرام باش که تا مکتبی شوی لبیک یاحسین بگو زینبی شوی ای عاشق ولا همه دم "یاحسین"بگو سرباز کربلا همه دم "یاحسین" بگو فریاد تو به خرمن وهّابی آتش است کن آتشی به پا همه دم "یاحسین" بگو ازعاشقان باشرف بیست میلیونی بشنو همین ندا همه دم "یاحسین" بگو هرماه ما محرم و هرشهر کربلاست کن دین خود ادا همه دم "یاحسین" بگو فریاد یاحسین شهیدان شنیدنی است با لشگر خدا همه دم "یاحسین" بگو آنانکه پیروان وفادار زینبند گویند ازوفا همه دم "یاحسین" بگو 🔸شاعر: _________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
از عطر و بوی چای این فنجان گرفته تا آن دو چشمه که از آن باران گرفته از خردسالی که طبق بر سر نهاده تا پیرمردی که به دستش نان گرفته از این پسر بچه که با شوقی به دستش مَشکی به یاد ساقی عطشان گرفته تا آن جوان عاشق دل مرده ای که با گریه در پای علم ها جان گرفته از این تهی دستی که خرج سال خود را آورده پیش روی هر مهمان گرفته تا آن توانمندی که در راه زیارت هرچه که داده سود صدچندان گرفته اینها گواهی می دهند اینجا بهشت است این سرزمین که سبقت از رضوان گرفته اینجا همه کاره فقط عشق حسین است او اختیار از عقل و از برهان گرفته اینجا حسین بن علی دلهای مارا با غمزه ی شاهانه ای آسان گرفته هر کس دلش را دست دلداری سپرده دلهای مارا چشم این سلطان گرفته فرقی ندارد با چه رنگی چه نژادی از هر زبان و دین و هر عنوان گرفته ما بچه های حیدریم از یک تباریم از نیجریه تا خود تهران گرفته زهرا صدامان کرده یک یک تا بیاییم روی سر ماهم خودش قرآن گرفته در این زمین روزی به پا شد قِصه ای که از غُصه اش قافیه هم ماتم گرفته از کربلا تا کوفه زینب فکرش این بود نیزه سر خورشید را محکم گرفته؟؟ هر کس در این راه از دلش آهی کشیده با آه جانکاه رقیه دم گرفته القصه اینجا سفره ای گسترده مادر بیچاره فرزندی که حاجت کم گرفته 🔸شاعر:. __________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
کوله بار معصیت دارم ببین دلواپسم باز هم درمانده ام خوردم زمین دلواپسم دل به بیگانه سپردم قسمتم آخر نشد تا که باشم باتو یک شب همنشین دلواپسم بسکه از تو دور ماندم شاهدی آخر دلم با ریا و بی حیایی شد عجین دلواپسم بد ضرر کردم که وابسته به این دنیا شدم تیره شد قلبم که حالا این چنین دلواپسم شهر پر شد ازگناه و بی تفاوت مانده ام وای بر من که ندارم دردِ دین دلواپسم دربه رویم باز کن آقا که غیر از خانه ات دائما شیطان نشسته در کمین دلواپسم میشود لطفی کنی آقا بگویی میرسی در کنارم لحظه های واپسین دلواپسم تو فقط دست مرا بگذار در دست حسین راهی ام کن کربلا در اربعین دلواپسم 🔸شاعر: _______________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
سلام آقا! منم آن نوکر بی دست و پای تو سلیمانی و مثل مور می افتم به پای تو صدایت میزنم جانا! جوابم می دهی "جانم" به قربان تو و آن "جانم"ِ مشکل گشای تو گره افتاده در کارم؛ فقط آقا تو را دارم طبیب درد من هستی و من هم مبتلای تو همان بدو تولد شور عشقت در سرم افتاد همان اول شدم وقف تو و وقف عزای تو ... و من این شور را از شیر پاک مادرم دارم همان شیری که ممزوج است با اشک عزای تو دلم آرام شد وقتی که یک اهل دلی می گفت: سرش بالاست در محشر کسی که شد گدای تو گنهکارم؛ نگاهم کن؛ برایت نوکری کردم جواز کربلایم مانده و دست عطای تو زمانی هم که بال پر زدن هایم مهیا شد کبوتر می شوم، پر می کشم، اندر هوای تو به اذن حضرت شاه نجف مبدا ستون یک و مقصد هم به اذن مادرت پایین پای تو اذانم را نجف می گویم و با عشق می خوانم نماز ظهر روز اربعین را کربلای تو 🔸شاعر: ______________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
مُحرم شدم اى يار به احرام قدم ها مست است سراپاى من از جام قدم ها با "ياعلى" اين سِيرِ منٓ إلحٓقِّ الى الحٓق آغاز شد و عرش، سرانجام قدم ها جارى است فرات از دو لب زمزم چشمم در زمزمهء جوشش آرام قدمها جبريل پرآورده و ميكال هم اسفند گشتند ملائك همه خُدّام قدمها از ارمنى و شيعه و سنى همه جمعند وحدت شده گلواژهء احكام قدمها بوسيده كرم دست كريمان عراقى در كنگرهء عرشى إكرام قدمها ياد آور فتح و ظفر زينب كبراست اين پرچم افراشته بر بام قدم ها خورشيدِ هدايت شود و چشمهء نور است خاكى كه بلند است ز هر گام قدمها برخاك نشانَد همه حُكام ستم را اين خيزش بيدارى اسلام قدمها "جاى من اگر شد به نيابت قدمى زن" شد خواهش جاماندهء ناكام قدمها 🔸شاعر: __________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
بیقرار توام آنگونه که خودمیدانی و ز چشمم غم دلتنگی من میخوانی بی تواحوال دل غمزده بی سامان است مثل بیدی وسط نیمه شبی طوفانی اربعین هم نرسیدم به تو اما آقا "بُعد منزل نبُوَد در سفر روحانی" ازهمین فاصله ی دور:سلام ای ارباب ای فدای حرمت چشم تر و بارانی 🔸شاعر: ________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعرین روضه نشینان ⬆️
مطمئن بودم که می خواهی مرا سالارِ عشق خواب بودم که شدم با یک نگه هشیارِ عشق دعوتم کردی به جایی که نبودم لایقش مانده ام درحیرتِ مطلق،چه شد دلدارِ عشق دعوتم کردی سیاهی لشگرت باشم حسین العجب ثم العجب ثم العجب از کارِ عشق آبرو داریِ تو کشته مرا ..خونِ خدا مثلِ حرّم که نبودم تو خریدی یارِ عشق از نجف پایِ پیاده می روم کرببلا جلوه ها کردی برایم بین این بازارِ عشق تکیه بر دست تو دادم پشت من خالی نکن تا ابد سر بر ندارم باز از دیوارٍ عشق مطمئنم مهدیت این دور و بر همراهِ ماست کی زیارت می کنم آقای من رخسارِ عشق عزّت تو مستدام و‌دولتت پاینده باد مطمئن بودم که می خواهی مرا سالارِ عشق 🔸شاعر: _______________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعرین روضه نشینان ⬆️
آرزوی حرمت بر دلِ شیدا مانده مثل یک قطره که در حسرتِ دریا مانده رفت امروز ولی شوقِ زیارت دارم چَشمِ من منتظرِ دیدنِ فردا مانده این همه شور و حرارت که درونِ دلهاست از عنایات حسین(ع) است که برپا مانده حکمتی داشته انگار که در مَکتَبِ ما پاسخِ مسئله ی عشق، مُعَمّا مانده همه رفتند ولی نوکرِ بیچاره ی تو باز هم از سفرِ کرب و بلا جا مانده!! 🔸شاعر : __________________
غم تا غم يار است، از غم خير ديديم از گريه و از آه و ماتم خير ديديم هر وقت دم داديم تو بر ما دميدى ما بين دم دادن دمادم خير ديديم ما در همين عالم به لطف روضه تو اندازه خير دو عالم خير ديديم ماه خدا جاى خودش را دارد اما ما بيشتر ماه محرم خير ديديم از جاى جاى  کربلا که هيچ حتى از عکس هاى کربلا هم خير ديديم پشت و پناه کشور ما پرچم توست لحظه به لحظه زير پرچم خير ديديم خير کثيرى که خدا فرمود گريه ست آيا از ين گريان شدن کم خير ديديم؟! ما گريه کن هاى تو با هم گريه کرديم ما گريه کن هاى تو با هم خير ديديم با ياد يک معصوم وقتى گريه کرديم از چهارده معصوم ديدم خير ديديم حج پيمبر را به پاى ما نوشتند ما از رسول الله اعظم خير ديديم گر رفت عاشورا وليکن اربعين هست ما از صفر مثل محرم خير ديديم 🔸شاعر: _________________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
اربعین ای کاش میلیونها نفر بالباس مشکی و چشمان تر باظهور مهدی صاحب زمان همچونان سیلی خروشان،بی امان راه را سوی مدینه واکنند روبه سوی وادی الزهراکنند لرزه اندازند برجان یهود زیرپاها له کنند آل سعود پرکنند از دسته های سینه زن گنبدالخضراء تاصحن حسن گل دهد باغ و بهار فاطمه تاشود پیدا مزار فاطمه بعداز آن بااقتداری بی نظیر میکند جلوه نگاری بی نظیر میشود درسرزمینها حجاز پرچم جانم حسن دراحتزار 🔸شاعر: ________________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
می سوزد از غمت جگرم..،گریه می کنم با ناله های شعله ورم گریه می کنم مانند شمع آب شدم ذره ذره..،با پروانه های دور و برم گریه می کنم کنج قفس نشسته ام و آه می کِشم دارم برای بال و پرم گریه می کنم حتی زمان پخت و پز نذری شما تا فیض کاملی ببرم گریه می کنم با یاد موی سوخته ی کودکان تو تا شانه می زنم به سرم گریه می کنم یاد سجود آخر تو بین قتلگاه در سجده های هر سحرم گریه می کنم آنقَدر کِیف می کنم آن لحظه ای که من در روضه ی تو با پدرم گریه می کنم کاری به غیر گریه بلد نیستم حسین تنها همین شده هنرم..،گریه می کنم . . از خواهرت مپرس کجا مانده دخترت از شرم عمه با خبرم..،گریه می کنم 🔸شاعر: ________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
سلام ای هستی ام،بعد از چهل شب دوباره آمدم ، بهر ملاقات توهم نشناختی من را برادر ؟ ببین من زینبم ، پیر و مکافات چهل شب لحظه هایم را شمردم چهل شب تلخ بوده طعم اوقات مپرس از چین روی گونه هایم که پیرم کرده شبهای خرابات یواشی بینمان باشد نگویی به عباس از منو بزم اهانات خدارا شکر عباسم ندیده جسارتهای در دروازه ساعات برایت از سفر آورده ام من به جای دخترت یک جامه سوغات عدو بر روی اسب وما پیاده نکردند هیچ اطفالت مراعات حجابم معجری صد پاره اما منو بی معجری ؟ هیهات هیهات! ولش کن من به اینجا نامَدَم تا سر قبر تو بُگشایم شکایات ببینم راستی زخمت چطور است؟ هنوزم سوز دارد زخم رگهات؟ پس از بزم شراب و خیزران من چهل شب دیده ام کابوس لبهات 🔸شاعر: ________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
به دلم داغ حرم را مگذارید فقط به همین حال مرا وا مگذارید فقط ببریدم ببریدم شده حتی در خواب بین این شهر مرا جا مگذارید فقط همه رفتند و شده قبر من این شهر... مرا در مزارم تک و تنها مگذارید فقط می‌زنیدم بزنید این همه تنبیه ولی به دلم داغ حرم را مگذارید فقط حرم امروز دهیدم به خدا خسته شدم با دلم وعده‌ی فردا مگذارید فقط بگذارید که سر بر قدمش بگذاریم روی این خواهش ما پا مگذارید فقط اربعین پای پیاده نجف و کرببلا حسرتش را به دل ما مگذارید فقط *** تشنه‌ی روضه‌ام و آه فرات است بلند آب را تشنه‌ی دریا مگذارید فقط لای هر برگه‌ی قرآن چقدر برگ گل است پا بر این مصحف زیبا مگذارید فقط داد زد این سر و این حلق من و سینه‌ی من چیزی از پیکر من جا مگذارید فقط مرد باشید ولی، تا که نکشتید مرا پا سوی خیمه‌ی زن‌ها مگذارید فقط 🔸شاعر: ________________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
پُر تلاطم شده قلبم بخدا از گله ها دلِ من سخت شکسته ز تو و فاصله ها بعد تو رفتم اسارت به چه وضعی؟ حالی؟ از کفم رفت عمو جان همه ی حوصله ها تو مگر قول ندادی که شوی حافظِ ما؟ پس چرا بسته شدم بعدِ تو بر سلسله ها شمّه ای مویه کنان روضه بخوانم که چه شد دور و بر پُر شده بود از شعف و هلهله ها چقدر زجر کشیدیم عموجان در راه ناسزاها که نگفتند به ما حرمله ها!!! پا برهنه همه جا و همه جا گرداندند پایِ ما را تو ببین پُر شده از آبله ها در حَلب سقط شد از آل حسین یک محسن کمکی هیچ نکردند بر آن قابله ها عمّه ام نیمه ی شب باز نشسته می خواند یادِ تو بود و پدر در همه ی نافله ها خواهرم مُرد به ویرانه ی شام و عوضش پُر تلاطم شده قلبم بخدا از گله ها 🔸شاعر: ________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
چهل روزست دور از شوکت ملک سلیمانیم به یاد روضه انگشترت هر دم پریشانیم اسیر وخاکی وغمگین وسرگردان چهل روزست که گاهی بین بازاریم و گاهی در بیابانیم ببین در اوج غم ها بابت یک چیز خوشحالم همین که مثل تو زخمی شده با سنگ پیشانیم توئی ذبح عظیم ما، تو اسماعیل و یحیائی ازین بهتر مسلمانی؟ که گفته نامسلمانیم؟ در این آشفتگی راه تو کشتی نجات ماست به دنبال تو آرامیم، گرچه غرق طوفانیم 🔸شاعر: _______________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
چهل روزست دور از شوکت ملک سلیمانیم به یاد روضه انگشترت هر دم پریشانیم اسیر وخاکی وغمگین وسرگردان چهل روزست که گاهی بین بازاریم و گاهی در بیابانیم ببین در اوج غم ها بابت یک چیز خوشحالم همین که مثل تو زخمی شده با سنگ پیشانیم توئی ذبح عظیم ما، تو اسماعیل و یحیائی ازین بهتر مسلمانی؟ که گفته نامسلمانیم؟ در این آشفتگی راه تو کشتی نجات ماست به دنبال تو آرامیم، گرچه غرق طوفانیم 🔸شاعر: _______________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
بیرون زدی به شوق حرم بی معطلی با چشم خیس از حرم مرتضی علی با هر قدم به زمزمه سرگرم رفتنی سرگرم راه رفتن و لبیک گفتنی دریای بیکران عزادار را ببین این خیل پابرهنه ی زوار را ببین هر نغمه ای به داد خروش تو می رسد از هر کرانه نوحه به گوش تو می رسد هر خانه ای به شوق پذیرای زائر است هر کس به هر چه دارد و با هرچه قادر است مردی که بود کوزه ای آبی به شانه اش با التماس برد تو را هم به خانه اش انداخت سفره ای و به تو جای خواب داد با چای گرم تشنگی ات را جواب داد گویی تو را به سمت حرم مست می برند آری تو را به پا نه ، که بر دست می برند تو می رسی به پای دل و زخم تاولی همراه زخم قافله ی دختر علی آن زن به لهجه ای عربی نوحه خوان کیست؟ این یا رضیع گفتن او از زبان کیست؟ می خواند از رباب و گل سرخ پرپرش یا خواهری که مرد ز داغ برادرش خواهر رسید و با همه ی جان خسته اش می گفت با برادر در خون نشسته اش یک صبح زینب تو بدون تو شب نکرد داغی چو داغ شام مرا جان به لب نکرد شرمنده ی تو ام که تو را نوردیده نیست همراهم آن سه ساله ی قامت خمیده نیست ای باغبان ز غنچه ی گلخانه ات نپرس از سرگذشت دختر دردانه ات نپرس هر گوشه ای نوای جگر سوز عاشقی است هر روضه ای دمی به غنیمت دقایقی است اینجا کنار روضه به تو گرم خدمت اند معجونی از سخاوت و عرض ارادت اند زائر بگو چه بود به جز سود روزی ات زائر خوشا به حال تو خوش بود روزی ات زائر بدان گواه بهشت است این مسیر حقا که شاهراه بهشت است این مسیر ای نور محض ، ای نظر آسمان به تو عرض ارادت همه ی عاشقان به تو در ظلمتم چراغ برایم نمانده است در دل به غیر داغ برایم نمانده است جامانده از وصالم و خالی ز حوصله بی تو دل و دماغ برایم نمانده است می ..‌‌. نوش جان معتکف اربعین تو جانم فدای آن نظر ذره بین تو نالایقی که هست ز رویت خجل منم از داغ کربلای تو حسرت به دل منم کی آشنا به خاک تو گردد جبین من؟ تنها تویی تو خاطره ی دل نشین من 🔸شاعر: _______________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️