eitaa logo
🌱درگاه شاعران روضه نشینان🌱
2.2هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
372 ویدیو
67 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
هر روز هفته با نگاهت عالمی دارم وقتی که هستی در کنارم چه غمی دارم ؟ راحت بگویم ، من بدون عشق میمیرم من زنده ام تا لحظه ای که همدمی دارم حرف دلم را به کسی جز تو نمیگویم وقتی به خوبی تو آقا محرمی دارم در سایه ی هر بیرقی سینه نخواهم زد وقتی که مانند تو صاحب پرچمی دارم در دست دارم ریشه هایی از عبایت را شکر خدا حبل المتین محکمی دارم هرجا که پای تو وسط باشد بدون شک از غربتت باران اشک نم نمی دارم نامت تب مرثیه را می آورد با خود هر چهارشنبه در دل خود ماتمی دارم 🔸شاعر: ______________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اولین فیلم از بوسه بر مزار ائمه بقیع در نبود نگهبانان . پشت در ماندن این خیلِ گدایانِ حرم به یکی بوسه ی بر قبرِ حسن می ارزید https://eitaa.com/rozeneshinan ♻️درگاه شاعرین روضه نشینان ⬆️
ماه را در شب هجران برسانید فقط مژده ای در دل طوفان برسانید فقط به کویری که ندیده است به خود برگ و بری خبر از بارش باران برسانید فقط من همان گمشده ام ،راه بلدها من را به در خانه جانان برسانید فقط همه درهای جهان را به روی ما بستند دست ما را به خراسان برسانید فقط گر حرم قسمت ما نیست سلام ما را به عزیز دل ایران برسانید فقط شب عید است و خراسان چه خلوت شده است مرغ دل باز هوایی زیارت شده است چاره آخر ما پنجره فولاد رضا می کند معجزه ها پنجره فولاد رضا گفت تا زائر دلسوخته ای : جان جواد همه را داد شفا پنجره فولاد رضا ملجا خوب و بد مردم ایران اینجاست دردها کرده دوا پنجره فولاد رضا آی شش گوشه ندیده نشو مایوس بیا می دهد کرببلا پنجره فولاد رضا به تلافی مسلمان شدن سلمان بود که به ما داد خدا ،پنجره فولاد رضا پشت این پنجره ها معجزه ناممکن نیست شک ندارم که تمام گره ها واشدنی است کرده وابسته مرا حال و هوای حرمت خیر دیدم به خدا از همه جای حرمت روز و شب اهل یقین دور سرت میگردند همه صاحب نفسانند گدای حرمت بهترین ثانیه ها با تو رقم خواهد خورد بهترین خاطره ها خاطره های حرمت حال آدم وسط صحن تو جا می آید به خدا مست کننده است هوای حرمت بطلب باز من بی سر و پا را سلطان شده بدجور دلم تنگ برای حرمت حرمت تکیه گه من شده از کل وجود به ضریحت برسان دست مرا زود به زود 🔸شاعر: ___________________________: https://eitaa.com/rozeneshinan ♻️درگاه شاعرین روضه نشینان ⬆️
ماه را در شب هجران برسانید فقط مژده ای در دل طوفان برسانید فقط همه درهای جهان را به روی ما بستند دست ما را به خراسان برسانید فقط https://eitaa.com/rozeneshinan ♻️درگاه شاعرین روضه نشینان ⬆️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹سلام_به_شعبان معظم 🍀و_سه_مولود_عزیزش 🌹شعبان مَه باصفای خاتم باشد 🍀میلاد سه آزادۀ عالم باشد 🌹نذرقدم حسین وعباس و علی 🍀ذکر صلواتِ ما دمادم باشد 🌸 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّـدٍ 🌸 و آلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ 🌳حلول ماه شعبان بر شما مبارک🌳
تا که می خواست دلم سر خوش مبعث باشد خبر آمد که حسین ابن علی راهی شد @rozeneshinan
ماه شعبان شعبه‌هایی از بهشت در دل هر بنده‌ دست‌رب سرشت خوش‌به‌حال هر که از این مزرعه پابه‌پای هر عمل؛ اخلاص کِشت بنده در نهر رجب پاکیزه شد از پلشتی و گناه و هر‌چه زشت حال در شعبان بنا باید کند قصر ایمان؛ آجر‌آجر، خشت‌خشت حق رجب را گفت ماه "مرتضی‌"ست سر‌در شعبان "محمد" را نوشت 🔸شاعر : _______________________
مثلِ فطرس بال و پر وا می کنم با یک نگاه نامِ تو مهمانِ لب ها می کنم با یک نگاه قرن ها را درنوردیدم.. رسیدم محضرت درشبِ میلاد غوغا می کنم با یک نگاه پایِ گهواره دخیلی بسته ام از جنسِ شور رازِ دل را با تو افشا می کنم با یک نگاه (شب شبِ میلادِ مسعودِ تو ای نورِ جلی ست) (زاد روز سیّد و مولا حسین ابن علی ست) خانه ی زهرا و حیدر را چراغان کرده ای چشمِ احمد را ز شادی غرقِ باران کرده ای گاه خنده گاه گریه می کند ختمِ رُسل با طلوعِ رویِ خود.. دل را چه حیران کرده ای مشعلِ راهِ هدایت.. کشتیِ درماندگان.. آمدی و با قدومت خوب طوفان کرده ای (نوکران تا روزِ محشر آرزومندت شدند) (ابتدا نوکر.. سپس مانند فرزندت شدند) درشبِ میلادِ تو انگار رحمت پا گرفت در دلِ سینه زنانِ دهر... دولت پا گرفت بعدِ احمد ..حیدر و زهرا سپس وجه الحسن در رگِ ساداتِ عالم یک اصالت پا گرفت تا که لبهایِ پیمبر خواند از کرببلا.. درهمان خانه.. همانجا.. اصلِ هیئت پا گرفت (آمدی از معرفت تا جام ها را پُر کنی) (آمدی تا اسیران را مثالِ حُر کنی) گرچه که دیر آمدم امّا نمک خوارِ توام با دلِ بشکسته ام امشب خریدارِ توام یوسف آل محمـّد.. یک نظر بنما ببین رونقی هرچند کوچک بینِ بازارِ توام سائلی هستم سمج.. با قلبِ پُر درد آمدم زار و خسته.. منتظر در پشتِ دیوارِ توام (از منِ بیچاره هم یک نوکرِ دیگر بساز) (مثلِ مولایم علی از نوکرت قنبر بساز) در شبِ میلادِ تو اهلِ ترّنم می شوم گاه پیدا می شوم گه در خودم گم می شوم من غبارِ این درم حالا اجازه می دهی ؟ فرصتی داده شود گرمِ تکّلم می شوم گریه کردن را مگیر از من بحقّ ِ مادرت آخرش با اشک هایم.. باده ی خُم می شوم (سیّد و مولا تویی تنها،تویی نورِ دو عین) (در دلم حکّ کرده اند نامِ شریفت یا حسین) 🔸شاعر : ______________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
عالم همه حیران تو ای سبط پیمبر ای مایه ی فخر علی و حضرت کوثر بی تو نرسد هرکه رود سوی خداوند ای شرط رسیدن به خدا سید و سرور انس و ملک و حور غلامان تو باشند ای لایق تعظیم و ادب ، شافع محشر تو واسطه ی فیض خداوند کریمی ای جود و کرم های تو از عقل فراتر عالم که دگر مثل تو برخویش نبیند ای شاه سخا ، نورخدا ، ماه منور تو جان نبی باشی و ابن اسدالله ای کشتی و مصباح هدی،پاک و مطهر جانم به فدایت شود ای خون خداوند ای نور دو چشمان تر حضرت حیدر 🔸شاعر: _______________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
تا خدا خونِ زلالت را روایت کرده است عاشقانت را پر از شورِ شهادت کرده است زین سبب بوده که با ایثارِ خونِ پاکِ تو عالمی را غرقِ در نورِ ولایت کرده است تا قیامت شاکریم از خالقِ داور که چون قبرِ شش گوشِ تو را بر ما عنایت کرده است ای به مِهرِ مستدامت ماهِ تابانم سلام باز هم با نامِ تو دل یادِ غربت کرده است هر چه داریم از سرِ الطافِ دامانِ شماست اینکه ما را بر درِ این خانه دعوت کرده است کربلای تو تجلیگاهِ عشق و عاشقی ست سوختن را در پرِ پروانه قسمت کرده است خونِ سرخت تا به سوی آسمان پاشیده شد قلبِ ما را تا ابد غرقِ مصیبت کرده است راسِ تو بر نیزه چون ماهِ مجسّم در شفق جانِ زینب را پُر از اندوه و حسرت کرده است روضه های جانگدازِ عصرِ عاشورای تو کربلا را صحنه ای مثلِ قیامت کرده است جان به قربانِ سری که روی نیزه خونچکان با لبِ خشکیده اش قرآن تلاوت کرده است با توسّل بر ضریح و مرقدِ شش گوشه ات دردِ ما را گوشه ی چشمت طبابت کرده است حسرتِ کرب و بلا و، عکسِ زیبای حرم دل گرفت از بس که با قابِ تو خلوت کرده است عمری از داغِ فراقِ کربلایت سوختیم بس تبِ عشقِ تو در جانها سرایت کرده است خوش به حالِ آنکه با اخلاص از نزدیک و دور هر شبِ جمعه تو را از جان زیارت کرده است یا حسین جان آگهی از سینه ی محزونِ ما این دل از تو خواهش قدری شفاعت کرده است! 🔸شاعر: _______________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
آسمان شد آفتابی! عید آورده خدا انبیا غرق شعف! لرزید پشتِ اشقیا آمد و شد پنجمین آیینۂ آلِ کسا نام او را با طلا حک کرد موسی بر عصا روز و شب خیل گدا محض ِ گدایی میرسید بسکه فطرس بالِ خود را بر رخِ عالم کشید دست حق یکباره او را از همه سر کرده است رزق عالم را به زیبایی مقدّر کرده است خاک را برداشته؛ با نام او زر کرده است عرش در میلادِ مولایم چه محشر کرده است میگذارد دست میکاییل پیش ِ مادرش تاجی از فیروزه و الماس بر رویِ سرش کلّ عالم شد برای او غلام ِ خانه زاد ماه و خورشید و ستاره، کهکشان و ابر و باد تا خدا حس کرد خاطرخواهِ عشقش شد زیاد خواند بعد از هر اذان، در هر دو گوشش "اِن یکاد" از کجا آورده این سیمایِ بی مانند را؟!! اینچنین میگفت و "اسما" دود کرد اسپند را نور چشم و زینتِ دوش پیمبر(ص) آمده گفت خیبر: قوّت بازوی حیدر آمده آمد و لبخند بر لب های مادر آمده محض ِ آقایم حسن(ع) یار و برادر آمده این خبر آمد که شد بهبوهۂ جشن و سرور خانۂ مولا امیرالمومنین(ع) شد غرقِ نور جبرئیل آمد؛ نشست و کرد چشمش را رصد چارگوش ِ چوبیِ گهواره اش را بوسه زد دور باشد از وجودش شرّ شیطان؛ چشم بد خواند با صوتِ حجازش قل هواللهُ احد بوسه از پیشانی و مابینِ ابرویش گرفت تا علی(ع) قنداقه را محکم در آغوشش گرفت دید در چشمان او آیاتِ محکم را فقط آسمان و روز و شب هایِ منظّم را فقط در نگاهش توبۂ حوّا و آدم را فقط پای بوسیِ تمام اهل عالم را فقط تا شنیدم اینچنین آقاست؛ من هم آمدم سر به زیر و دست-خالی بر نگاهش رو زدم داده آرامش به قلبم ذکر زیبایِ حسین(ع) در دلم هرگز نمی گیرد کسی جایِ حسین(ع) در گلو عمریست جا خوش کرده آوایِ حسین(ع) میشود خوشبخت آنکه پیر شد پایِ حسین(ع) او که بعد از کربلا آیینۂ ایثار شد سید و سالار بود و سیدالاحرار شد سوم شعبان رقم زد روزِ بی مانند را بر لبِ صاحب-زمان(عج) زیباترین لبخند را بارش ِ باران خبر آورده این پیوند را لحظۂ شیرینِ میلادِ پدر-فرزند را عشقِ سجّاده نشین بود و چه نورانی جبین خواند او را حضرت ارباب؛ زین العابدین(ع) در قنوتش آیه آیه شوقِ استغفار داشت در دل محراب با عرش ِ خدا دیدار داشت اینچنین در هر زمان آرامش ِ بسیار داشت در عبادت؛ خطِ مشی و سیره و معیار داشت از نگاهش شرحی از نهج البلاغه جاری است شک ندارم که صحیفه شیوۂ دینداری است ذکر خیرش هست تا روز قیامت ذکرِ لب ربّناهایش حلاوت داشت با طعم ِ رطب چرخش ِ تسبیح او حولِ مدارِ روز و شب شد علی بن الحسین(ع) و عشقِ با اصل و نسب همرگ و همریشه ایم و شد برایمان عزیز هست ایرانی نسب از سمتِ مادر؛ گل بریز! دستِ حق ویرانگرِ ظلم و ستم آورده بود نور مطلق! آفتابِ خوش قدم آورده بود در طوافِ روی او خورشید، کم آورده بود محض سائل ها فقط لطف و کرم آورده بود داد با روشنگریِ خود به ظلمت خاتمه بود مولودِ چهارم از تبارِ فاطمه(س) آن طرف گل کرد بر تاجِ وفاداری نگین چون امیرالمومنین(ع) شد صاحبِ حبل المتین غرق در جشن و سرور و شادمانی شد زمین ماهِ کامل داشت در آغوش ِ خود ام البنین(س) بسکه زیبا بود یوسف آمد و وقتِ سحر گوشۂ قنداقه اش زد مُهرۂ چشم و نظر دور تا دورش شلوغ و نام ِ او آرام ِ جان چشم هایش نافذ و عمقِ نگاهش مهربان میرسد دائم صدایِ هلهله از عرشیان بوسه زد بر دستهای او پدر وقتِ اذان اینچنین بی واسطه حلّالِ هر مشکل شده ظاهراً عباس(ع)! در واقع ابوفاضل شده چونکه بود از کودکی راهِ ولایت را بلد رویِ حرف ِ حضرت اربابمان حرفی نزد دور باشد از وفاداریِ او چشمانِ بد شد علمدار و همین را زد به نام خود سند روی شمشیرش؛ علی(ع) حیدر مدد مکتوب شد تا ملقَب شد به سقّا حالِ دریا خوب شد حضرتِ باب الحوائج بود و تمثالِ ادب شد برای زینبِ کبری(س) در آرامش سبب مشکیِ عمّامه اش زد بارها طعنه به شب تا قیامت وصف او کار شبانه روزِ لب تا گره افتاد در کارم سریع و بی دلیل حاجتم را بر پرِ کنجِ علَم بستم دخیل! 🔸شاعر: _______________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
ای قوم بیایید که وقت شعف آمد هنگامه ی احوال خوش و جشن و کف آمد مقصود از این خلقت ما را هدف آمد خورشید به کاشانه ی شاه نجف آمد فطرس همه ی عمر به راه تو نشسته تا باز شود با نگهت آن پَر بسته گویند ملائک به سر و روی تو به به احسنت به چشمان و به ابروی تو به به حیدر بزند بوسه به بازوی تو به به زهرا بزند شانه به گیسوی تو به به احسنت به این صورت و این سیرت زیبا بنشسته خدا هم ز تحیّر به تماشا باید که بدانند تو آقای جهانی مانند پدر بر من و حالم نگرانی ظلم است ز عمر تو نداریم نشانی جز ماه محرم و دو روز شعبانی مانند علی نیمه ی شب کیسه به دوشی همچون حسنی عیب گنهکار بپوشی یک روز دلیل نَم باران شده ای تو بانی رهایی اسیران شده ای تو همسفره ی بی نام فقیران شده ای تو دلگرمی بازار یتیمان شده ای تو گمنام و اسیریم و فقیریم تو شاهی در زندگی ما تو فقط پشت و پناهی . . بوسید نبی حنجر تو روضه به پا شد مداح خدا، گریه کُنت آل عبا شد حالا که در اینجا سخن از کرببلا شد بگذار بگویم که به گودال چه ها شد لا یوم کَیومَک که غَریبِ الْغُرَبآ یی لا یوم کَیومَک که مُرَمَّلِ بِالدِّمآ یی بر خاک فتادی و ز تن پیروهنت رفت ده نعل سُم اسب به روی بدنت رفت سر نیزه ی یک بد دهنی بر دهنت رفت دیدند در آخر که عقیق یَمَنَت رفت آخر همه دیدند پریشان شدنت را بر نیزه شوی قاری قرآن شدنت را 🔸شاعر: _______________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸 بوی گلهای بهشتی زفضامی آید عطر فردوس هم آغوش صبا می آید نوگل مصطفوی، زینت باغ علوی مظهرپنج تن آل عبامی آید. پیشاپیش میلاد امام حسین(ع)، مبارک🎊🎉 🌸اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍوآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ🌸 https://eitaa.com/rozeneshinan ♻️درگاه شاعرین روضه نشینان ⬆️
با هر قنوتِ نمازم، در دست، دفتر گرفتم پای مناجاتِ شعرم، مضمونی از سر گرفتم اینجا که من ایستادم درگاهِ دارُالاجابه‌ست صاحب‌حرم که بماند؛ من حاجت از در گرفتم گفتم تهی‌دست هستم؛ دیدم قنوتم طلا شد از خواهشِ کاه گفتم؛ یک کوه، از زر گرفتم دستانِ سینه‌زنم را؛ از پینه‌ی دستِ بابا سرچشمه‌ی اشکِ خود را؛ از شیرِ مادر گرفتم من فطرسِ روضه‌گردم؛ با بال‌های شکسته زیر عَلم گریه کردم؛ از تیغه‌اش پَر گرفتم در اولین شوقِ پرواز؛ آنقدر بالا پریدم از آسمان هم گذشتم؛ آخر به گنبد رسیدم تا روی گنبد پریدم؛ دیدم حرم نوحه‌خوان است گلدسته تکبیر بر لب؛ می‌گفت وقتِ اذان است اشکم فراتِ وضو شد؛ رو به ضریح ایستادم گفتم همین‌جاست قبله؛ کعبه که سنگِ نشان است این قله‌ی آرزوها؛ عرشِ برینِ زمین است بالاتر از هر چه بالا؛ اینجا تهِ آسمان است هر ریشه از فرش صحنش؛ در دستِ حبل‌المتین است اهل نجاتیم، زیرا، اینجا پُر از ریسمان است هر چند ناخوانده بودم؛ اما مرا هم بغل کرد شش‌گوشه مهمان‌نواز و؛ با زائرش مهربان است دستم ادب کرد و گفتم؛ آقا سلامٌ علیکم ! هر چند رویم سیاه است؛ اما سلامٌ علیکم ! در مدحِ تو لال بودم؛ وقتی مرا آفریدند گفتم سلام ایهاالنّور !؛ وقتی صدا آفریدند در یک نمازِ جماعت؛ پشتِ صفوفِ ملائک بر تربتت سجده کردم؛ وقتی تو را آفریدند گفتی که زوّار دورند؛ از خانه‌ی عرشی من این شد که روی زمین هم؛ یک کربلا آفریدند در قعرِ چاهِ تباهی؛ پرواز، رویای من بود پَر باز کردم همینکه؛ گنبدطلا آفریدند تا اینکه چشمِ کریمت؛ دنبال سائل نگردد دور و بر خانه‌ات یک دنیا گدا آفریدند وقتی تو را خلق کردند؛ بر خاکِ تربت دمیدی قربانِ هویت مسیحا! ما را چه خوب آفریدی 🔸شاعر: _______________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
 فطرس رسیده جا به کبوتر نمی‌رسد حتی فرشته پیش تو با پر نمی‌رسد   پس با وجود این همه شعبان که رفته است دیگر گناهکار به محشر نمی‌رسد   با یا حسین مست‌ترینم به مقصدش هر قدر کاه گشت سبک‌تر، نمی‌رسد   گاهی برای ما نرسیدن رسیدن است آن جا که دست شاه به نوکر نمی‌رسد   دنیای بی‌حسین اگر آخر غم است دنیای با حسین به آخر نمی‌رسد   کوهی به کوه نه که در این روزگار پست دست برادری به برادر نمی‌رسد   در هیچ لحظه‌ای به جز از لحظه‌ی اخا در نقشه‌ها فرات به کوثر نمی‌رسد   ارث پدر گلوی بریده‌ست لاجرم وقتی که اکبر است به اصغر نمی‌رسد   وقتی که نیستند علی‌های کربلا انگشترت مگر که به دختر نمی‌رسد؟   در آخرین دقیقه به داد گلوی تو حتی نه بوسه‌های پیمبر نمی‌رسد   حق در مثل همیشه به حق‌دار می‌رسد با این حساب شمر به حنجر نمی‌رسد   با این حساب بر تن او پاره هم شود پیراهن حسین به لشگر نمی‌رسد   این شاکلید قصه‌ی صحرای کربلاست سر می‌دهد حسین ولی سر نمی‌رسد 🔸شاعر: ______________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
شهر بطحا غرقِ در پیغام شد قلبِ مولایم علی (ع) آرام شد پا به دنیا می گذارد خونِ حق خونِ حق ، اندر رگِ اسلام شد زینتی بر دوشِ پیغمبر سزا از نبی انگشت بر آن کام شد او علمدار شفاعت می شود باده نوشش فُطرس از آن جام شد کربلا امروزه می بالد به خود چونکه با خونِ خدا ادغام شد تکیه گاهی از برای زینبش در مدینه ،کربلا ،یا شام شد هرچه میخواهم کنم شادی چرا گریه بر قلبم ، خدا الهام شد محتشم ، شعرت به یادم آمده بوی عاشوراش ، استشمام شد 🔸شاعر: _______________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
امشب همه عالم پر از شور حسین است چشم ملایک روشن از نور حسین است سینای دل یک شعله از طور حسین است قلب رسول الله مسرور حسین است خورشید ثاراللّهیان امشب درخشید چشم همه آزادگان را نور بخشید امشب عجب شوری دل دیوانه دارد امشب یم رحمت به کف دُردانه دارد امشب محمّد در بغل ریحانه دارد امشب علی قرآن به روی شانه دارد امشب ز هم واشد گل لبخند زهرا آمد به دنیا نازنین فرزند زهرا این مشرق الانوار ربّ المشرقین است این جان عالم این امام العالمین است این عین حق یعنی علی را نور عین است این شمع جمع آل پیغمبر حسین است دیدار روی خالق سرمد مبارک قرآن به روی سینه ی احمد مبارک این کیست مصباح الهدا، فلک نجات است شوینده ی لوح تمام سیّئات است این کام خشکش خضر را عین الحیوة است این هستی ما در حیات و در ممات است دار و ندار انبیا هست خداوند چشم خدا، روی خدا، دست خداوند چشم نبی محو تماشای حسین است کوثر گریبان چاک لبهای حسین است خورشید محشر روی زیبای حسین است کلّ قیامت قدّ و بالای حسین است عشّاق او در حشر روی باز دارند با دیدن رویش به جنّت ناز دارند خورشید حسن ابتدا بادا مبارک آزادگان را مقتدا بادا مبارک بر جسم دین خون خدا بادا مبارک میلاد مصباح الهدا بادا مبارک بیت الحرام دل رواق منظر او روح تمام انبیا در پیکر او ایمان به دون مهر او کفر تمام است جنّت به غیر دوستان او حرام است دوزخ به یاد روی او برداً سلام است قرآن سوای مکتب او ناتمام است رخسار او قرآن منشور است ما را هر زخم او یک آیه ی نور است ما را نام حسین اوّل به قلب ما نوشتند آنگه گِل ما را به مهر او سرشتند آنانکه بذر حبّ او در سینه کشتند نه عاشق حور و نه دنبال بهشتند فردای محشر چشمشان سوی حسین است حور و قصور و خلدشان روی حسین است ای روح پاک انبیا پروانه ی تو قلب همه خوبان عالم خانه ی تو کوه غم خلق جهان بر شانه ی تو عقل و خرد دیوانه ی دیوانه ی تو بگذار تا آشفته ی موی تو باشم دیوانه ی زنجیری کوی تو باشم از کودکی گویی در آغوش تو بودم با هر هلال غم سیه پوش تو بودم در زمره ی عشّاق خود جوش تو بودم در هر نفس گویا و خاموش تو بودم در خانه دیدم از تو یک عکس خیالی با یک نگه کردی مرا حالی به حالی از پاره های دل به خاکت گل نشاندم سرمایه ام اشکی که بر پایت فشاندم خود را ز هر سو بر سر کویت کشاندم بالله قسم بی مهر تو قرآن نخواندم صوم و صلوة و عشق و ایمانم تویی تو گلواژ ه های صوت قرآنم تویی تو هر چند قابل نیستم تا با تو باشم بگذار در دنیا و عقبی با تو باشم در مرگ و قبر و حشر تنها با تو باشم در خلوت و در انجمن ها با تو باشم عشقم، کتابم، دینم، ایمانم، تویی تو هم کعبه ام هم قبله ی جانم تویی تو این جرم های بی شمارم یابن زهرا این چشم های اشکبارم یابن زهرا بر در گهت امّیدوارم یابن زهرا تنها تویی دار و ندارم یابن زهرا من هر که هستم «میثم» کوی شمایم آلوده ام امّا ثناگوی شمایم 🔸شاعر: ________________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
اگر پنج نوبت اذانم علی است اگر خاکم و آسمانم علی است اگر قبله‌ی آستانم علی است اگر روز و شب بر زبانم علی است علی دردِ عشق است و درمان حسین علی گفت و گفتیم ای جان حسین مرا آفریدی که حیران شوم مرا چشم کردی که باران شوم مرا جذبه دادی غزل خوان شوم مرا آینه کردی ایوان شوم زدم نعره در زیرِ ایوان حسین که ای جانِ من جانم ای جان حسین همانکه دلم شعله‌ور آفرید همانکه مرا در به در آفرید همانکه به شوقِ تو پَر آفرید به عشقت برایم جگر آفرید کسی نیست ما را به قرآن حسین خدا گفت و گفتیم ای جان حسین تو هستی محمد محمد تویی وَ حَی و علی هم به اَبجَد تویی براتِ نجف لطفِ مشهد تویی فقط آرزویِ مجدد تویی مدینه شد امشب چراغان حسین نبی گفت با تو که ای جان حسین اگر لطف زهرا مسلمان شدیم اگر ما سلیمان و سلمان  شدیم اگر در حسینیه درمان شدیم اگر عاشقیم از حسن جان شدیم حسن جان نوشتیم و جانان حسین حسن گفت و گفتیم ای جان حسین نشسته است موسی عصایش دهی رسیده است یوسف که جایش دهی دویده است یحیی عطایش دهی به خاک است عیسی عبایش دهی حرم شد قُرقُ از گدایان حسین حرم پُر شد از ذکر ای جان حسین شبی که حرم مادرم رفته بود پُر از یادِ تو هر قدم رفته بود شبی که پُر آه و غم رفته بود شبی که برایم حرم رفته بود مرا نذر او کرد گریان ، حسین که قربان سَنَ طفلیم ای جان حسین اگر رود یا که کویرت شدم جوانم ولی زود پیرت شدم اگر کنج شش گوشه گیرت شدم من از نانِ بابا اسیرت شدم تو آبی تو نانی تو سامان حسین تویی برکتِ خانه ای جان حسین اگر آمدم عشق یادم دهید اگر خواستم کم ، زیاد دهید مرا منصبِ خانه زادم دهید به بادم دهید و به بادم دهید منم کاهِ ناچیز و طوفان حسین مرا می‌کُشی آخر ای جان حسین سه شب آمدم تا که چیزی بَرَم بهاری پیِ برگ ریزی بَرَم دعایی برای عزیزی بَرَم شفایی برای مریضی بَرَم سه شب آمدم زیر باران حسین که هرشب بگویم که ای جان حسین تو بی‌انتها‌... نقطه چین میدهی که از پشتِ در بیش از این میدهی چنان میدهی و چنین میدهی که حتی به قاتل نگین میدهی نگینت چه شد ای سلیمان حسین که نالید زینب  که ای جان حسین رسید و صدا زد پَرَش را مَبَر زِره را که بُردی سرش را مَبَر از انگشتش انگشترش را مَبَر براین ناقه‌ها دخترش را مَبَر صدا زد به لبهای سوزان حسین که عریان حسین و که ای جان حسین 🔸شاعر: ______________________ https://eitaa.com/rozeneshinan ♻️درگاه شاعرین روضه نشینان ⬆️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷🍀💐🌾🌷🍀💐🌾🌷🍀💐🌾 سه گل روییده اندرباغ احساس گل سوسن،گل لاله،گل یاس گل اول که ماه عالمین است عزیز فاطمه،نامش حسین است گل دوم نگر،غرق است درفضل امیرمرتضی،نامش ابوالفضل گل سوم،گل میعاد باشد امام چهارمین سجادباشد 🎀🎊اعیاد شعبانیه ومیلاد سه گل سرسبدخاندان عصمت وطهارت پیشاپیش مبارک باد🎊🎀 ﷺ🌹🌹ﷺ🌷🍀💐🌾🌷🍀💐🌾🌷🍀💐🌾🌷🍀💐🌾🌷🍀💐🌾 https://eitaa.com/rozeneshinan ♻️درگاه شاعرین روضه نشینان ⬆️
هر گدایی که در این قافله حاتم نشود هر غلامی که به درگاه تو مَحرم نشود ما همه ریزه خورِ سفره ی الطافِ توایم سایه ی لطفِ حسین از سَرِ ما کم نشود از همان روز ازل نیز به جز ذکر شما رمزِ مقبولیتِ توبه، فراهم نشود! جمع عشّاق شما محفل خوبان باشد خوب تر از تو کسی در همه عالم‌ نشود هرچه گشتیم در این جمع ندیدیم چرا؟ غافلی را که در این مدرسه آدم نشود! 🔸شاعر: _______________________ https://eitaa.com/rozeneshinan ♻️درگاه شاعرین روضه نشینان ⬆️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷🍀💐🌾🌷🍀💐🌾🌷🍀💐🌾 سه گل روییده اندرباغ احساس گل سوسن،گل لاله،گل یاس گل اول که ماه عالمین است عزیز فاطمه،نامش حسین است گل دوم نگر،غرق است درفضل امیرمرتضی،نامش ابوالفضل گل سوم،گل میعاد باشد امام چهارمین سجادباشد 🎀🎊اعیاد شعبانیه ومیلاد سه گل سرسبدخاندان عصمت وطهارت پیشاپیش مبارک باد🎊🎀 ﷺ🌹🌹ﷺ🌷🍀💐🌾🌷🍀💐🌾🌷🍀💐🌾🌷🍀💐🌾🌷🍀💐🌾 https://eitaa.com/rozeneshinan ♻️درگاه شاعرین روضه نشینان ⬆️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️میلادامام حسین علیه السلام❤️ بلبل امشب نغمه خوانی می کند آسمان را اختر فشانی می کند عشق از عشقش تبسم کرده است عقل دست و پای خود گم کرده است عطر فردوس برین دارد نسیم ملک هستی گشته جنات النعیم عاشقان را فصل شیدایی شده خانه ی زهرا تماشایی شده مهد ناز او زیارتگاه شد جلوه گر رخسار ثار الله شد بر لبش آب حیات است این پسر کشتی راه نجات است این پسر ناز او را حیّ سرمد می خرد از خدا هم این پسر دل می برد بال و پر جبریل چون پروانه زد دست زهرا گیسویش را شانه زد می کند با اشک،پیغمبر وضو تا بگیرد بوسه از زیر گلو لحظه های عیش و خرم حالی است حیف امشب جای زینب خالی است مرتضی بر او گل افشانی کند مصطفی گهواره جنبانی کند ای طبیبم درد من را چاره کن یک نگاهی بر من از گهواره کن ای فروغ عالم آرا کیستی خود بگو ای دلبر ما کیستی کیستی ای انبیا پابست تو کیستی ای اولیا سرمست تو نور خورشید و مه و کوکب تویی سایبان محمل زینب تویی کوفه را غرق طراوت کرده ای روی نی قرآن طلاوت کرده ای بینوایم اشک چشمم توشه است کعبه ام آن مرقد شش گوشه است از ازل الفت گرفتم با حسین تا نفس دارم بگویم یا حسین (شاعر حافظی)
می روم تا حرم دوست به دیدار دگر می دهم دیده و دل را به خریدار دگر نیست تا کرب و بلا فاصله ،ای اشک مریز دل به او می دهم و نیست به دل یار دگر مرغ دل بال گرفته است به سوی حرمش عشق بین الحرمین است به سر ،بار دگر "هاتفی گفت به گوش دل من" نیم شبی: لطف او کرده تو را محرم اسرار دگر دفتر شعر من و عشق به ارباب حسین نفروشم هنرم بر سر بازار دگر می شود باز "صفا"زائر بین الحرمین میرود تا حرم دوست به دیدار دگر 🔸شاعر: ____________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
تو آمدی که بفهمیم کارمان لنگ است میان ما و حقیقت هزار فرسنگ است به طرز پرچم بالای گنبدت گفتی که رنگ خون خداوند سرخ پررنگ است تو آمدی که ز صلح حسن دفاع کنی حسین ذهن من اما همیشه در جنگ است گلوی اصغر تو قطره قطره ثابت کرد که باغ گل بشود غنچه‌ای که دل، تنگ است غلط شنید تورا گوش های کر یک عمر وگرنه ذکر تو موسیقی اش خوش آهنگ است چگونه بگذرد از این مسیر ،آیینه که دامن همه‌ی کودکان پُراز سنگ است به مکتبی که شروعش هدایت حُر شد کلاس غیرت عباس، آخرین زنگ است به ضرس قاطع کرب و بلا جهان فهمید؛ برای شیعه حسین اسم نیست، فرهنگ است 🔸شاعر: ______________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
فلک گردیده نورانی ، سماوات است گلباران ملک سوغات گل آورده با خود بهرِ تن پوشش علی با آن دلارآمی که هوش از عالمی برده به وقتِ دیدن این ماهپاره گشته مدهوشش قرارِ بی قراران آنکه عالم هست بی تابش محمد جانِ دیگر یافت تا آمد درآغوشش حسینش را به روی شانه می بوسید و می بوئید بدانید اهل عالم اوست بی شک، زینتِ دوشش اگر چه داشت بر لبها اذان و آیة الکرسی گمانم روضه خوانی کرد پیرِ عشق در گوشش چه بسیاری سفارشها که در حقش نبی فرمود ولی افسوسُ صد افسوس امت شدفراموشش 🔸شاعر: ____________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
عاشقيم عاشق يك جرعه شرابيم همه سر كيفيم و پىِ باده ى نابيم همه اهل عشقيم خرابيم خرابيم همه مست مستيم ولى عين ثوابيم همه غم ايام نداريم كه اين مى گذرد تلخىِ كام نداريم كه اين مى گذرد شب ميلاد حسين است خداهم شاد است هركه در بند حسين است زغم آزاد است جاده ى عاشقى ام راه حسين آباد است دل بيچاره ام عمريست به پاش افتاد ست ما كه ديديم از او معجزه باور داريم ما در اين قوم از اين پس دو پيمبر داريم نام تو شعر لب عالم بالاست حسين خوش بنازيم به اين نام چه زيباست حسين حرمت آينه ى عرش معلاست حسين كربلايت ته خط و ته دنياست حسين ليلى عالم ذر،ناز كشيدن دارى جان جانان تو به حق سينه دريدن دارى پاى گهواره ى تو مريم اطهر آمد تا تو را ديد دلش رفت و غمش سر آمد آمدى خستگى از جان على درآمد خنده اى كردى و فرمود كه محشرآمد بوسه اى زد به لب و صورت و پيشانى را با تو درهم شكند هرچه پريشانى را كمتر از ذره من و شمس جهان تابم تو هم دل آرامم تو هم كه رگ خوابم تو ظلمت مطلق من جلوه ى مهتابم تو دل خوش از اينكه منم نوكر و اربابم تو خوش به حال تو كه زهراست هلاكت ارباب كل عالم همه افتاده به خاكت ارباب آسمانى و زمين در گره دستانت زير و رو كرده مرا گوشه اى از احسانت انس داريم چقدر با تو و با ايوانت اين هم از لطف شما بود و برادر جانت گفته ام تا بنويسند به روى كفنم من مسلمان شده ى دست امام حسنم عاشقى درد سرم داد دمت گرم ارباب عشق تو بال و پرم داد دمت گرم ارباب شور و حال سحرم داد دمت گرم ارباب جان گرفت بعد حرم داد دمت گرم ارباب تا تو هستى چه خياليست اگر غم باشد همه ى دل خوشى ام ماه محرم باشد ماجرايست تنور تو و سوزاندن تو تشت زر رفتن تو تركه ى تر خوردن تو بدن پاره ى تو غارت پيراهن تو پشت و رو كردن تو بر سر نى بردن تو همگى داغ عظيميست كه سر مى گردد يك نفر مانده از اين قوم كه بر مى گردد 🔸شاعر: _____________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
باز آمدم بر درگهی که فیضِ عام است صاحب کرم ،زیباتر از بدرِ تمام است باز آمدم سائل شوم چیزی بگیرم.. از دستِ آقایی که جُودِ او بنام است بگرفتن از غیرِ اباالفضلِ علمدار ای شیعیان! تا آخرِ دنیا حرام است (ای دل بیا با خاکِ پاهایش عجین باش) (عبد و گدایِ تک یلِ امّ البنین باش) شکر خدا پشت گدایی یا اباالفضل هم باصفا هم با وفایی یا اباالفضل از درگهت حتّی نشد خاری برانی مثلت کجا باشد خدایی یا اباالفضل هرگز ندیدم جمله ای شیواتر از این : سقایِ دشتِ کربلایی یااباالفضل (ای ساقیِ لب تشنگان لب تشنه هستم) (دل را به یک جرعه ز دستانِ تو بستم) من ماندم و شرمندگیِ یک قلم ماند من ماندم و مدح و ثنایت در عدم ماند هرچه بگویم از فضلیت هایت عباس بازم سخن ها از تو و فیضِ کرم ماند امشب هوائی توام مرغِ دلِ من بال و پری زد آمد و بینِ حرم ماند (قربانِ آن صحن و سرایت یااباالفضل) (لطفی نما با دستهایت یااباالفضل) ای شیرِ دشت کربلا چون حیدر هستی باب الحوائج! یاور هر مضطر هستی در شأن تو بس باشد ای بابُ الفضائل در نُه فلک تو صاحبِ دو مادر هستی امّ البنین امّ الادب را نورِ عینی.. در دامن زهرایِ اطهر در بر هستی (آری سزایِ نوکریِ خوب اینهاست) (آری خریدارِ دو دستت دستِ زهراست) 🔸شاعر : ______________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
بیش از هر چیز عاشق، سوختن را از بر است بال نه، حیثیت پروانه ها خاکستر است حاء و سین و یاء و نون تسکین غم های پدر حاء و سین و یاء و نون رمز دعای مادر است عاشقان گویند مرهم، عاقلان گویند اشک این که هم اشک است و هم مرهم گمانم گوهر است گرچه از ما نیست یک تن چون علی گندابی اش روضه خوان منبر بخواهد شانه ی ما منبر است تا سلام من رسد از دور، فطرس را خرید از همان بدو ولادت هم به فکر نوکر است کربلایی را بنا کرده که کارش کیمیاست تا به خود می آید آنجا سنگ، می بیند زر است صحن، "باب الرأس" دارد، جز حسین بن علی صحن و دربار کدامین شاه نام در "سر" است؟ رفت اسماعیل بی هاجر به قربانگاه خود لحظه ی ذبح پسر مادر نیاید بهتر است.... 🔸شاعر: ________________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
قرص قمر ، آمده یثرب فرود آمده اندر قدمش در سجود ماه فقط شِکل ابوفاضل است ورنه کجا نزد رُخش قابل است در همه عالم چو علمدار نیست هیچ کجا شِبه تو سردار نیست هر چه نبی(ص) فخر به مولا کند حضرتِ ارباب ، به سقّا کند بازویِ مولاست به عین الیقین خدمت ارباب ، چو حبل المتین شهره ی صفّین ، یلِ نام آوری اُسوه ی ایثاری و جنگاوری دست علمدار ، چه ها می کند بابِ حوائج ، گِره وا می کند شیرِ شجاعت ، یلِ اُمّ البنین بوسه بزد دست تو را شاهِ دین ساقی لب تشنه کسی دیده است؟ کامِ تو دریاست و خشکیده است جان به فدای کَرمت ، عشق من هستِ من است و حَرمت ، عشق من 🔸شاعر: ____________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️