eitaa logo
🌱درگاه شاعران روضه نشینان🌱
2.2هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
368 ویدیو
67 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
این چهل روز عدو سنگ به ما زد بد زد هر که آمد غم من دید مرا زد بد زد شد چهل روز نه،انگار چهل سال گذشت غمت آتش به دل ارض و سما زد بد زد نرود از نظرم صحنه ی گودال حسین هر که دور از بدنت بود جدا زد بد زد پیش چشمان ترم حلقه به دور تو زدند پیرمردی به تنت آه عصا زد بد زد من خودم از روی تل دیدم و فریاد زدم شمر بر پهلوی تو ضربه ی پا زد بد زد تا درآورد عدو جسم علی را از خاک سر او را به سر نیزه که جا زد بد زد یک شب از ناقه زمین خورد یتیم تو حسین زجر آمد چقدر طفل تو را زد بد زد نشود قسمت کافر لگد زجر ای کاش که از آن ضربه عزیز تو صدا زد بد زد سر بازار به ناموس تو می خندیدند خصم دانی که چرا طعنه به ما زد بد زد دشمنی داشت عدو با علی از بدر و احد که نوامیس تو را در همه جا زد بد زد 🔸شاعر: ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
بخر مقابل چشمانِ خوب‌ها، بد را نشان بده به همه لطفِ بیش، از حد را ببخش؛ حاجتِ من کمتر است از کَرمت خودت بخواه برایم هر آنچه باید را مسافر حرمم، روی بال سجاده سلامِ صبح، به مبدأ رسانده مقصد را به جمعِ گریه‌کنان، بین ابرها بردی همان‌که چشمِ خودش را به گریه می‌زد را شهادتِ نفسم شد دَم حسین حسین نگیر از لب خشکم فراتِ اَشهد را کلاغ را چه به پرواز با کبوترها ! همان که هیچ ندیده‌ست، رنگِ گنبد را بحقّ پای سپاهِ پیاده‌ی حرمت نگیر، از منِ بد، اربعینِ مشهد را 🔸شاعر: ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
برخیز گلم خواهرِ تو از سفر آمد از شامِ بلا زینبِ خونین جگر آمد برخیز ببین خواهرت از بندِ اسارت با آهِ دلِ سوخته و چشمِ تر آمد او مضطر و ماتم زده از پیشِ رقیه آن مرغکِ پژمرده ی بی بال و پَر آمد گر بودی و میدیدی که در کنجِ خرابه با گریه چگونه پیِ راسِ پدر آمد تا آن سرِ خونینِ تو بگرفته به دامان آن شبِ غمِ هجرانِ رقیه سحر آمد بین زینبِ محزونِ تو با قد خمیده با هروله از کوفه و شامِ خطر آمد آمد که بگوید به تو این رنجِ اسارت هر آنچه که بگذشته به زینب به سر آمد! 🔸شاعر: ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
 از پشت بام بر سرمان سنگ مي زنند  بر زخم كهنه ي پرمان سنگ مي زنند  وقت نزولِ سوره ي توحيد بر لبت  ابليس ها به باورمان سنگ مي زنند  وقتي كه سنگشان به سر ني نمي رسد  سمت سكينه خواهرمان سنگ مي زنند  ازپاي نيزه فاطمه را دور كن پدر!  اين كورها به مادرمان سنگ مي زنند  بغض علي بهانه ي خوبي برايشان  حتي به سوي اصغرمان سنگ مي زنند آن دختري كه با پدرش رفت و دور شد... در كربلا جهيزيه اش جفت و جور شد  گفتم : كه كاخ مستي تان پايدار نيست  مردم لباس خاكي ما خنده دار نيست  مردان ما به نيزه و در كوچه هاي شهر  گرداندن زنان حرم افتخار نيست  اي بزدلان! ز بام به ما سنگ مي زنيد  در دستهاي بسته ي ما ذوالفقار نيست  در سختي و بلا به خدا تكيه مي كنيم  سر مي دهيم در ره او، اين شعار نيست  خونش به جوش آمده عباس؛ بس كنيد  پاي سر بريده كه جاي قمار نيست خون گريه مي كني!؟ به تو حق مي دهم عمو ديگر وسط  كشيده شده حرف  آبرو كار از تمسخر لب يحيي گذشته است از خيزران بپرس چه برما گذشته است 🔸شاعر: ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
اربعینی در دلم حال و هوایت مانده است در مشامم عطر سیب روضه هایت مانده است اربعینی گریه کردم من برایت روز و شب تا به حالا بر تنم رخت عزایت مانده است می شود اینجا نسیم کربلا را حس کنم بین هیئت جلوه ی لطف و صفایت مانده است لحظه هایم پر شده از ماتمی بی انتها چون به قلبم حسرت کرب و بلایت مانده است... مادرم از کودکی من را نمک گیر تو کرد هر که نذری خورد عمری مبتلایت مانده است 🔸شاعر: ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
ذکر مصيبت مي‌کند: الشام الشام تا ياد غربت مي‌کند: الشام الشام منزل به منزل درد و داغ و بي کسي را يک جا روايت مي‌کند: الشام الشام موي و چهره اي در هم شکست از چه حکايت مي‌کند: الشام الشام هر روز با اندوه و آه و بي شکيبي ياد اسارت مي‌کند: الشام الشام در اين ديار پُر بلا هر کس به نوعي عرض ارادت مي‌کند: الشام الشام يک شهر چشم خيره وقت هر عبوري ابراز غيرت مي‌کند: الشام الشام هر سنگ با پيشاني مجروح خورشيد تجديد بيعت مي‌کند: الشام الشام قرآن پرپر روي نيزه غربتت را هر دم تلاوت مي‌کند: الشام الشام قلب تو را يک مرد رومي با نگاهش بي صبر و طاقت مي‌کند: الشام الشام هر جا که دارد خوف از جان تو، عمه خود را فدايت مي‌کند: الشام الشام جان مي دهي وقتي به لبهايي مقدس چوبي جسارت مي‌کند: الشام الشام کنج تنوري حنجري آتش گرفته ذکر مصيبت مي‌کند: الشام الشام 🔸شاعر: ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
چشم های نجیب را بشناس در غلامی حبیب را بشناس ملک ری مال بچه های علیست بن زیاد و فریب را بشناس با وهب با حسین بالا باش رازهای صلیب را بشناس امتحان کن دوای تربت را وَ فقط این طبیب را بشناس در کرامات عشق دقت کن معجزات عجیب را بشناس کربلا را پیاده تجربه کن روضه از راه شیب را بشناس از سر شیب تا ته گودال ناله های غریب را بشناس توی گودال ابتدای همه شاه شیب الخضیب را بشناس صورتت را به خاک زینت کن بعد ، خد التریب را بشناس مادرش روضه خوان که شد حسِّ_ _آه، یابن الشبیب را بشناس روضه فاطمه تمام که شد مستی از عطر سیب را بشناس 🔸شاعر: ________________________ ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
میان شعله ها درد دلم سرکش تر از بادست همین آهی که مانده در گلویم ، مثل فریادست علم افتاد و حس کردم که عرش افتاد،امانه همین آشوب یعنی که ،سرت بر نیزه افتادست پی تو تا چهل منزل ، پیاده میدویدم من پر از آهوست این صحرا وسرگردان صیادست تمنای تو را میکردم و سیلی جوابش بود دو چشمم تار از تکرارهای بی حسابش بود نگاهم کرده ای صد بار جای مادرت زهرا چه شد از من نگه برداشتی بر نیزه ها،بابا منم آن غنچه ای که روی زانوی تو راحت بود ببین روییده ام اینبار مثل لاله در صحرا دویدم در پی نی دار و پایم زخم ها برداشت ترحم بر من دل خون نکرده دشمنت اما به نیزه با اشاره سنگ باران شد سرت بابا زمین میریخت از نی ها چرا خاکسترت بابا؟ تو را بر نیزه ها دیدم،مرا بر خارها دیدی؟ بگو بابا مرا در هجمه ی بیمارها ،دیدی؟ تو را بر خاک ها دیدم ،مرا بر خاکها دیدی؟ بگو بابا مرا در چنگ آدم خوارها دیدی؟ تو بی عمامه ،من معجر ، فدای تار موی تو بگو بابا مرا با عمه در بازارها ، دیدی؟ پریشانست گیسویم ، ندارم شانه ای بابا اگرچه مو نمانده در سر پروانه ای بابا سرت را در طبق دیدم ،لب زخم مرا دیدی؟ بگو بابا گلت را گوشه ی ویرانه ها دیدی؟ تو بی انگشتر و من گوشواره ،مثل هم هستیم بگو دندان شیری مرا هم جابجا دیدی؟ سه ساله صحنه هایی دیده که جای تصورنیست بگو چون من کسی در کودکی قامت دوتادیدی تو و نی ها منو انظار ، بین کوچه و بازار به بابا میرود دختر ، به بابا رفته ام انگار 🔸شاعر: ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
میان شعله ها درد دلم سرکش تر از بادست همین آهی که مانده در گلویم ، مثل فریادست علم افتاد و حس کردم که عرش افتاد،امانه همین آشوب یعنی که ،سرت بر نیزه افتادست پی تو تا چهل منزل ، پیاده میدویدم من پر از آهوست این صحرا وسرگردان صیادست تمنای تو را میکردم و سیلی جوابش بود دو چشمم تار از تکرارهای بی حسابش بود نگاهم کرده ای صد بار جای مادرت زهرا چه شد از من نگه برداشتی بر نیزه ها،بابا منم آن غنچه ای که روی زانوی تو راحت بود ببین روییده ام اینبار مثل لاله در صحرا دویدم در پی نی دار و پایم زخم ها برداشت ترحم بر من دل خون نکرده دشمنت اما به نیزه با اشاره سنگ باران شد سرت بابا زمین میریخت از نی ها چرا خاکسترت بابا؟ تو را بر نیزه ها دیدم،مرا بر خارها دیدی؟ بگو بابا مرا در هجمه ی بیمارها ،دیدی؟ تو را بر خاک ها دیدم ،مرا بر خاکها دیدی؟ بگو بابا مرا در چنگ آدم خوارها دیدی؟ تو بی عمامه ،من معجر ، فدای تار موی تو بگو بابا مرا با عمه در بازارها ، دیدی؟ پریشانست گیسویم ، ندارم شانه ای بابا اگرچه مو نمانده در سر پروانه ای بابا سرت را در طبق دیدم ،لب زخم مرا دیدی؟ بگو بابا گلت را گوشه ی ویرانه ها دیدی؟ تو بی انگشتر و من گوشواره ،مثل هم هستیم بگو دندان شیری مرا هم جابجا دیدی؟ سه ساله صحنه هایی دیده که جای تصورنیست بگو چون من کسی در کودکی قامت دوتادیدی تو و نی ها منو انظار ، بین کوچه و بازار به بابا میرود دختر ، به بابا رفته ام انگار 🔸شاعر: ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
ای حامیان مکتب هل من معین سلام جاماندگان قافله اربعین سلام قومی پیاده بر حرم یار می روند حسرت کشان قبر امام مبین سلام زینب چه کرده با دل مشتاق شیعیان گویند زائران همه، بانوی دین سلام زینب اگر نبود شکوهِ شرف نبود او را دهد فرشته ز عرش برین سلام زینب اگر نبود کنون کربلا نبود ازاو به ما رسیده شکوه آفرین سلام آداب اربعین و زیارت نوشته شد زینب به شه چو داد به صوت حزین سلام اسلام را سلام جهت دار زنده کرد لبیک بود معنی آن بهترین سلام زینب مرام باش که تا مکتبی شوی لبیک یاحسین بگو زینبی شوی ای عاشق ولا همه دم "یاحسین"بگو سرباز کربلا همه دم "یاحسین" بگو فریاد تو به خرمن وهّابی آتش است کن آتشی به پا همه دم "یاحسین" بگو ازعاشقان باشرف بیست میلیونی بشنو همین ندا همه دم "یاحسین" بگو هرماه ما محرم و هرشهر کربلاست کن دین خود ادا همه دم "یاحسین" بگو فریاد یاحسین شهیدان شنیدنی است با لشگر خدا همه دم "یاحسین" بگو آنانکه پیروان وفادار زینبند گویند ازوفا همه دم "یاحسین" بگو 🔸شاعر: ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ویژه برنامه "شور عالم تاب" 💠 مجموعه ای از روایت های عاشورایی ویژه ماه محرم وصفر 🔹قسمت سوم(مهراوه مقدس من) 🔹راوی: سرکار خانم غزل جوانشیر(گوینده رادیو) 🔹این مجموعه ۱۰ قسمتی توسط مدیریت فضای مجازی نیروی دریایی ارتش تهیه شده است. 🇮🇷 @family_artesh @rozeneshinan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ویژه برنامه "شور عالم تاب" 💠 مجموعه ای از روایت های عاشورایی ویژه ماه محرم وصفر 🔹قسمت سوم(مهراوه مقدس من) 🔹راوی: سرکار خانم غزل جوانشیر(گوینده رادیو) 🔹این مجموعه ۱۰ قسمتی توسط مدیریت فضای مجازی نیروی دریایی ارتش تهیه شده است. 🇮🇷 @family_artesh @rozeneshinan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ویژه برنامه "شور عالم تاب" 💠 مجموعه ای از روایت های عاشورایی ویژه ماه محرم وصفر 🔹قسمت چهارم(مهراوه مقدس من ۲) 🔹راوی: سرکار خانم غزل جوانشیر(گوینده رادیو) 🔹این مجموعه ۱۰ قسمتی توسط مدیریت فضای مجازی نیروی دریایی ارتش تهیه شده است. 🇮🇷 @rozeneshinan @family_artesh
در مرز خویش ماندن و از مرز رد شدن با مُهر و مِهر فاطمه اصل سند شدن این آرزوی سرخ گذرنامه ی من است در زیر پای مُهر سفارت لگد شدن راه ورود را مگر آموختن از عشق راه خروج را ز کبوتر بلد شدن پیمودن مسیر به فریاد یا علی یعنی که با حسین، علی را مدد شدن موکب شدن،مسیر شدن،مبتلا شدن زائر شدن،گزارش یک مستند شدن تیر هزار و چارصد و شصت و عشق را بعد سه روز دیدن و از بیست صد شدن بد چونکه بخش دوم "گنبد" شده نگو مارا تمایلی ست جدیداً به بد شدن تغییر می دهی همه را بعد کربلا یعنی حسین با تو فقط میشود شدن 🔸شاعر: ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
سرِ این سَر که قسمتِ ما بود از حــرمْ تا خــرابه دعـوا بود آن غروبی که کَعبِ نِیْ خوردم خیره از نِی به ناقه ... بابا بود به پَـرِ مـعجـر وُ به دامـانم شعله ی ِ بُغضِ کوفه‌ای‌ ها بود هرچه گفتم نزن دوباره زد وُ ... اثـر ضربـه‌ها هــُویدا بـود قـاتلِ جـانِ عمــّه‌ام زینـب ردّ شـلّاق ‌‌وُ بُغضِ سقـّا بود زینتِ گـوشهایِ دخـترکی ... که به من طعنه زد چه زیبا بود چقَدَر آشنا ... چه زیبا ... نَه!!! این همانْ یادگـارِ زهـرا بود پـدرم گفت مثــلِ فاطـمه‌ای به خــودم آمدم ... قَدَمْ تا بود بینِ این روضـه‌هایِ پُرلـطمه رویِ لب ندبـه‌هایِ آقــا بود 🔸شاعر: ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
ای حامیان مکتب هل من معین سلام جاماندگان قافله اربعین سلام قومی پیاده بر حرم یار می روند حسرت کشان قبر امام مبین سلام زینب چه کرده با دل مشتاق شیعیان گویند زائران همه، بانوی دین سلام زینب اگر نبود شکوهِ شرف نبود او را دهد فرشته ز عرش برین سلام زینب اگر نبود کنون کربلا نبود ازاو به ما رسیده شکوه آفرین سلام آداب اربعین و زیارت نوشته شد زینب به شه چو داد به صوت حزین سلام اسلام را سلام جهت دار زنده کرد لبیک بود معنی آن بهترین سلام زینب مرام باش که تا مکتبی شوی لبیک یاحسین بگو زینبی شوی ای عاشق ولا همه دم "یاحسین"بگو سرباز کربلا همه دم "یاحسین" بگو فریاد تو به خرمن وهّابی آتش است کن آتشی به پا همه دم "یاحسین" بگو ازعاشقان باشرف بیست میلیونی بشنو همین ندا همه دم "یاحسین" بگو هرماه ما محرم و هرشهر کربلاست کن دین خود ادا همه دم "یاحسین" بگو فریاد یاحسین شهیدان شنیدنی است با لشگر خدا همه دم "یاحسین" بگو آنانکه پیروان وفادار زینبند گویند ازوفا همه دم "یاحسین" بگو 🔸شاعر: ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
دارم غریب و آشنا را می شمارم این خیل مشغول عزا را می شمارم هی خواب می بینم پیاده در طریقش درجاده دارم تیرها را می شمارم دل تنگ مشهد می شوم هرگاه در راه سربندهای یا رضا را می شمارم اما خدارا شکر با انگشت هایم جامانده های کربلا را می شمارم پس سعی خودرا می‌کنم موکب به موکب این مروه های با صفا را می شمارم باعقل نه، من با جنون بی شمارم این لشکر بی انتها را می شمارم تسبیح من این است در طیِّ طریقش هر صبح تاول های پا را می شمارم آن قدر نزدیکم به اوکه دانه دانه دارم نفس های خدا را می شمارم هم کربلا هم نوکری هم اشک هم عشق دارم فقط سود دعا را می شمارم 🔸شاعر: ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
آورده هرم آه بلا بر سرم حسین بنشانده بر مزار تو خاکسترم حسین آهسته گویمت که علمدار نشنود کن یک نظر که خواهر بی معجرم حسین دستی برون بیار ؛ تو دستی بکش ببین مجموع خط کوفی بر پیکرم حسین از گوشوار و معجر و خلخال ها مپرس چیزی نمانده در بر اهل حرم حسین هرجا که دست صاعقه رنگ طمع گرفت کردم سپر برای تو برگ و برم حسین این رد ریسمان اسیری به دست من ارث و هویتی است که از حیدرم حسین با نوحه های حنجره زخمی ام هنوز بر سینه می زند زغمت مادرم حسین شکر خدا شکسته سرم، سرشکسته، نه!! خواهر شدم فدای سر تو سرم حسین نقش بر آب زحمت زینب شده حسین شرمنده از امانتی دخترم حسین 🔸شاعر: ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
همه از هر کجا باشند از این راه می آیند به سویت ای امین الله خلق الله می آیند صف جن و ملک با زائرانت هم قدم هستند به عشقت از عوالم خیل خاطرخواه می آیند زمین سرمست راه افتاد و بر ما راه آسان شد زمین و آسمان با زائرانت راه می آیند ببین شانه به شانه هم سفید و هم سیاه اینجا به شوق دیدن تو پا به پا، همراه می آیند گروهی غرق توصیفند و مست مدح چشمانت گروهی روضه خوان، با سیل اشک و آه می آیند به شهرت میرسند و حال و روز شهر بارانی است پر از بغضند و نم نم تا دم درگاه می آیند مدار عاشقی سقاست، آغاز طواف از اوست به سوی آفتاب آنجا به اذن ماه می آیند قیامت کرده ای، انگار تصویری است از محشر که دوشادوش هم نزدت گدا و شاه می آیند نکیر و منکر از من گرچه زهر چشم میگیرند به لطف گوشه چشمت آخرش کوتاه می آیند 🔸شاعر: ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
بالم شكسته ، از پرم چيزی نگويم از كوچ پُر دردسرم چيزی نگويم طوفان سختی باغمان را زيرورو كرد از لاله های پرپرم چیزی نگويم حق می دهم نشناسی ام؛ اما برادر از آنچه آمد بر سرم، چيزی نگويم وقت وداعِ آخرت، عالم به هم ريخت از شيون اهل حرم چيزی نگويم آتش گرفتن گرچه رسم وسنت ماست از دامن شعله ورم چيزی نگويم بگذار سر بسته بماند روضه هايم از ماجرای معجرم چيزی نگويم كم سوتر از چشمان من، چشمان زهراست از گريه هایِ مادرم چيزی نگويم آن صحنه هایِ سهمگين يادم نرفته افتادنت از رویِ زين يادم نرفته از نعل اسب و بوريا چيزی نگويم از آن غروب پُر بلا چيزی نگويم در عصر عاشورا النگوهام گم شد از غارت خلخالها چيزی نگويم گفتم به تو انگشترت را در بياور ! از ساربانِ بی حيا چيزی نگويم در كوچه های كوفه ناموست زمين خورد اصلاً شبيه مجتبی؛ چيزی نگويم شهر علی نشناخت بانوی خودش را از جامه هایِ نخ نما چيزی نگويم شاگردهايم سنگ بارانم نمودند از چهره هایِ آشنا چيزی نگويم بی آبروها ! چادرم را پس ندادند از اين به بعد روضه را... چيزی نگويم ای خيزران خورده،لبم بی حس تر از توست از خاك برخيز و بگو كه اين سر از توست؟ از خاطراتم همسفر چيزی نگويم حتی كمی هم مختصر ! چيزی نگويم منزل به منزل، محملم در تيررس بود از سنگهایِ خيره سر چيزی نگويم حتماً خبر داری مرا بازار بردند! آن هم منی كه… !؟ بيشتر چيزی نگويم از درد پهلو لحظه ای خوابم نمی برد از گريه هايم تا سحر چيزی نگويم من در مدينه طشت ديدم،سر نديدم! از كاخ شام و طشت زر چيزی نگويم طفلی سكينه داشت جان می داد از ترس دق می كنم اين بار اگر چيزی نگويم ديدم كه ملعون تر از آن شامی، يزيد است از جمله ی -باشد ببر- چيزی نگويم شرمنده ام كه درد و دل كردم برادر بی تو چگونه خانه برگردم برادر!؟ 🔸شاعر: ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
اربعین شد باز هم از قافله جا مانده ام گوشه ی هیئت من غمدیده تنهامانده ام کربلایم گیره یک گوشه نگاهت مانده و ازخوراک وخواب وازروزوشب آقامانده ام عطرسیبی از حوالی حرم ها می وزد آن چنان مستم که ره نارفته ازپامانده ام بادلم گفتم ...حرم باشد برای اربعین من چگونه تاکنم با این دل وا مانده ام؟ در کف یک جرعه از جام شراب دلبرم تشنه کام باده ی دلچسب سقا مانده ام برگه را آورده ام تا اینکه امضایش کنی مثل برخی دوستانم لنگ امضا مانده ام با تو نزدیکان ، حرم پای پیاده می روند انقدر دورم، پسه یک مهر ویزا مانده ام هیچ ایرادی ندارد با دلم تا می کنم گرچه زیر بار این زخم زبانها ، مانده ام من دم درخاک پای مادرت باشم بس است شکر حق ،درزیر پای مجلس آرا ، مانده ام اخذ مزد نوکری از دست مادر بهتر است زین سبب در انتظار دست زهرا ، مانده ام 🔸شاعر: ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
نوکر نرود به کربلا پس چه کند...؟ خود را نرساند به شما پس چه کند...؟ قلبش به کرمخانه ارباب خوش است... گر رو نزند به آشنا پس چه کند... ؟ دارو ز شفاخانه تربت خواهد ... جامانده زکربلا شفا پس چه کند...؟ خاک قدمت بهشت ،با بودن تو... ماندیم بهشت را خدا پس چه کند...؟ دامن مکش از دست گدایان درت... بی لطف شما بگو گدا پس چه کند...؟ ارباب شدی که روبه هرکس نزنم بنده نکند توراصدا... پس چه کند...؟ 🔸شاعر: ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ویژه برنامه "شور عالم تاب" 💠 مجموعه ای از روایت های عاشورایی ویژه ماه محرم وصفر 🔹قسمت چهارم(مهراوه مقدس من ۲) 🔹راوی: سرکار خانم غزل جوانشیر(گوینده رادیو) 🔹این مجموعه ۱۰ قسمتی توسط مدیریت فضای مجازی نیروی دریایی ارتش تهیه شده است. 🇮🇷 @rozeneshinan @family_artesh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ویژه برنامه "شور عالم تاب" 💠 مجموعه ای از روایت های عاشورایی ویژه ماه محرم وصفر 🔹قسمت چهارم(مهراوه مقدس من ۲) 🔹راوی: سرکار خانم غزل جوانشیر(گوینده رادیو) 🔹این مجموعه ۱۰ قسمتی توسط مدیریت فضای مجازی نیروی دریایی ارتش تهیه شده است. 🇮🇷 @rozeneshinan @family_artesh
چشم دل آقای عاشق را نبندید با بی قراری پای عاشق را نبندید غیر از تمنای حرم حاجت ندارند راه تمناهای عاشق را نبندید این عاشق دلخسته را معشوق باید با چشم تر لبهای عاشق را نبندید مستی بدون اربعین معنا ندارد میخانه زیبای عاشق را نبندید فریاد دلهای شکسته غیر ازین نیست این جاده ی دلهای عاشق را نبندید این راه بسته باز خواهد شد بخواهی ذکر لب ما بالحسین است و اللهی... 🔸شاعر: ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————