eitaa logo
🌱درگاه شاعران روضه نشینان🌱
2.2هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
381 ویدیو
67 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
ای از غم تو بر جگر سنگ شراره وی در همۀ عمر ستم دیده هماره سنگینی اندوه تو از کوه فزون‌تر غم‌های فراوان تو بیرون ز شماره فوجی پی آزار دلت دست گشودند قومی ز دفاع تو گرفتند کناره سوزد جگرم بر تو که با پای پیاده همراه عدو رفتی و او بود سواره تو آیۀ تطهیری و دشمن به چه جرأت با جام میِ خود به سویت کرده اشاره از تیغ زبان زخم فراوان به دلت بود از زهر ز پا تا به سرت سوخت دوباره تا ماه جمالت به دل خاک نهان شد بر چهره ز چشم حسنت ریخت ستاره 🔸شاعر: ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
با کلامش شهر را اهل ولایت می‌کند مردم گمراه را "هادی" هدایت می‌کند هرکه وصفش راشنیدازعشق اوبیمار شد عشقش از راه شنیدن هم سرایت می‌کند شیخ عباس قمی در "منتهیُ الآمال" خود معجزات بی شمار از او روایت می‌کند باوجود اوبهشتی بودن اصلاسخت نیست حبِّ او را هرکسی دارد کفایت می‌کند کاملا رد کرد اسلام بنی عباس را "هادی" از اسلام پیغمبر حمایت می‌کند هرچه هم دشمن اذیت کرد، اونفرین نکرد دشمنش ازصبر بسیارش شکایت می‌کند هر بلایی هم که میبیند "علی ابن رضا" شکرحق میگوید،احساس رضایت می‌کند دشمنش بی احترامی کرد،آنجایی که دید شیر دارد احترامش را رعایت می‌کند قاتلش جان خواست ازاو،جان خودرا نیز داد هرکسی هرچه بخواهد او عنایت می‌کند رفت دربزم شراب وغصه خورد وگریه کرد اشک هایش از دل زینب حکایت می‌کند 🔸شاعر: __________________________ ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
یادتان هست نوشتم که دعا می‌خواندم داشتم کنج حرم جامعه را می‌خواندم از کلامت چه بگویم که چه با جانم کرد محکمات کلمات تو مسلمانم کرد کلماتی که همه بال و پر پرواز است مثل آن پنجره که رو به تماشا باز است کلماتی که پر از رایحۀ غار حراست خط به خط جامعه آیینۀ قرآن خداست عقل از درک تو لبریز تحیر شده است لب به لب کاسۀ ظرفیت من پر شده است همۀ عمر دمادم نسرودیم از تو قدر درکِ خودمان هم نسرودیم از تو من که از طبع خودم شکوه مکرر دارم عرق شرم به پیشانی دفتر دارم شعرهایم همه پژمرد و نگفتم از تو فصلی از عمر ورق خورد و نگفتم از تو دل ما کی به تو ایمان فراوان دارد شیرِ در پرده به چشمان تو ایمان دارد بیم آن است که ما یک شبه مرداب شویم رفته رفته نکند جعفر کذاب شویم تا تو را گم نکنم بین کویر ای باران دست خالیِ مرا نیز بگیر ای باران من زمین‌گیرم و وصف تو مرا ممکن نیست کلماتم کلماتی‌ست حقیر ای باران یاد کرد از دل ما رحمت تو زود به زود یاد کردیم تو را دیر به دیر ای باران نام تو در دل ما بود و هدایت نشدیم مهربانی کن و نادیده بگیر ای باران ما نمردیم که توهین به تو و نام تو شد ما که از نسل غدیریم، غدیر ای باران پسر حضرت دریا! دل ما را دریاب ما یتیمیم و اسیریم و فقیر ای باران سامرا قسمت چشمان عطش‌خیزم کن تا تماشا کنمت یک دل سیر ای باران 🔸شاعر: _________________________ ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
از همان ابتدایت ای آقا شده ام آشنایت ای آقا  من فقیر و یتیم و مسکینم من گدایم گدایت ای آقا با ظهور هلال ماه رجب می شوم مبتلایت ای آقا می شود پهن بین هر خانه سفره های غذایت ای آقا دست و دل بازیت چه بسیار است کرده غوغا عطایت ای آقا پدر و مادرم به قربانت همه چیزم فدایت ای آقا تا زمانی که من نفَس دارم می نویسم برایت ای آقا   می نویسم که خیلی آقایی می نویسم که یابن الزهرایی   تویی «آقا» و ما همه «بنده» ظرف ما از وجودت آکنده  مهبط الوحی و معدن العلمی علم در پیش تو سرافکنده  نه که یک مرتبه ... هزاران بار داده ای تو خبر ز آینده هادی راه ما احادیثت نظراتت همیشه سازنده کوری چشم دشمنان حسود تویی آن آفتاب تابنده ... ...که همیشه هدایتت باقی است پرتو نور توست پاینده کافی است تا کمی اشاره کنی شیر در پرده می شود زنده تویی آن کس که می زند زانو پیش پای تو شیر درّنده   چه کسی گفته که تو بی یاری؟! لشکری از فرشتگان داری   با وجود تو کیمیا دارم خوش به حالم که من تو را دارم حال و روز مرا ببین آقا شوق دیدار سامرا دارم دل من لک زده برای حرم تا بیایم حرم، دعا دارم مطمئنّم که می رسم پابوس چون که یار گره گشا دارم نوکری روسیاه و بد داری دلبری خوب و باوفا دارم با دعای تو بچه هیأتی ام بین هیأت«بروـ بیا» دارم می زنم لطمه بر سر و صورت در عزای تو من عزادارم   بعد از آنی که زهر نوشیدی به خودت بین حجره پیچیدی   باز هم رنج بی حساب ای وای باز هم روضه و عذاب ای وای بی حیاهای مست و لایَعقل کارشان کار ناصواب ای وای بی اجازه هجوم آوردند به در بیت آفتاب ای وای نیمه ی شب شبیه اجدادت می دویدی چه با شتاب ای وای پشت مرکب کشان کشان رفتی وَ شدی نقش بر تراب ای وای وارث حیدری و جا مانده روی دستت رد طناب ای وای چیده شد در مقابل چشمت جام های پر از شراب ای وای   با تماشای بزم باده و جام زنده شد خاطرات مجلس شام   روضه می خواند و بر دهان می زد آتش روضه را به جان می زد با همان سوز سینه و اشکش تیشه بر ریشه ی خزان می زد روضه ها روضه های سختی شد چه گریزی در آن میان می زد! ... ... خنده های یزید بی احساس طعنه هایی به جدّمان می زد جلوی چشم دخترش، نامرد ...   ... به لبش چوب خیزران می زد ناله می زد تو را خدا بس کن ولی عمداً چه بی امان می زد می دوید او به سمت بابایش به روی خود دوان دوان می زد به عموجان خود توسل کرد حرف هایی به پهلوان می زد   ناگهان مثل فاطمه افتاد عاقبت از غم پدر جان داد   🔸شاعر: __________________________ ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
با آن که داشت زهر جفا را به ساغرش دیگر نخورد نیزه ی اعدا به پیکرش گر جان رسید بر لبش از کینه ی عدو دیگر نخورد خنجر دشمن به حنجرش وقت وداع گرچه پسر را به بر کشید دیگر ندید لاله ی در خون شناورش گر جان سپرد در بر فرزند خود پدر بر نی نرفت راس مطهر برابرش با آن که سوخت از شرر زهر کین دلش در بر نبود غنچه ی خونین پرپرش از پا فتاد گرچه به غربت ز زهر کین دشمن نداد زخم زبانی به خواهرش گیرم گذاشت صورت خودرا به روی خاک گلگون نگشت چهره ی پاک و منورش گیرم که بود در غم و غربت مکان او سیلی نخورد بر رخ زیبای دخترش گیرم که بود یکه و تنها به حجره اش دیگر نبود طشتی و راس مطهرش گر بوده است خانه ی او در محاصره دیگر نخورد سنگ جفایی به شهپرش با آن که سوخت "یاسر" غمدیده زین عزا دارد ز شوق عرض ارادت به محضرش 🔸شاعر: __________________________ ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
نگار با محبت يابن زهرا توئى روح عبادت يابن زهرا بهار آمد بهار من كجايى خزان گردد بهارم گر نيايى ببين بى تو دلم سامان ندارد كه بى تو زندگى امكان ندارد شده ماه رجب جانم فدايت منم اى يار محتاج دعايت دعايى كن كه كه از ره مانده پايم عطايى كن كه بى برگ و نوايم سر سجاده ات ما را دعا كن بيا و حاجت دل را روا كن شب تاريكم اى مهتاب برگرد غريب خلوت سرداب برگرد بنفسى انت قلب شيعه خون است زموصل تابه صنعا لاله گون است ببين در غزه و بحرين و لبنان صدايت مى زند الغوث انسان بيا اى طالب خون شهيدان فروغ ديدهء چشم انتظاران نسيم غم ز سامرا وزيده عزاى حضرت هادى رسيده نقى مسموم كين شد وامصيبت سرت آقا در اين ماتم سلامت 🔸شاعر: _________________________ ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
💟امشب اگرقبول نشوددعاازعجایب.است ❇️زیراکه.عرش.گشوده.ولیله.الرغائب.است 💟مــا را مکن فـراموش به گاه سجـده ات ❇️حاجت نخست ظهور آن یار غائب است 🌺🍃ارباب بےڪفن، همہ عالم فداے تو 🌸🍃زهرا گرفتہ مجلس روضہ براے تو 🌺🍃در لیلہ الرغائب و در بین روضہ ها 🌸🍃ما آرزویـمان شده، ڪربُ بَلاے تو ❤️شب_جمعہ شب_زیارتے_ارباب❤️ 💚لیله الرغائب التماس دعااز همه💚 🌸🍃برایتان آرزو دارم در روز آرزوها 🌼🍃فاصله ای نباشد میان شماو تمام 🌸🍃آرزوهـا و احساس هـای خوبتـون 🌼🍃شماباشیدوعشق باشد و یک دنیا 🌸🍃سـلامتی و عـاقبت بخیری آمین 💟 لیله الرغائب بر همگان مبارک 💟 ❇️ بـا یـه دنیا آرزوی خوشبختی ❇️ ┏━✨❇️✨🔰✨━┓ @Nooorelhedaayh ┗━✨❇️✨🔰✨━┛
https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
تویی که هوامو داری همیشه تویی که هستی مراقبِ دلم هر چی از آقا می خوای تعارف نکن شب لیله الرغائبه دلم شب جمعه توی خیمه ی حسین آرومه دل همه تو این حرم شب آرزوها آرزوم شده قسمتم بشه این اربعین حرم هر چی ناممکنه با تو ممکنه با تو ممکنه خدایی شدنم از رجب تا به محرمت آقا آرزومه کربلایی شدنم بهار طبیعته بهار عشق آره نوبهار معنویته هفت سین آرزوهامونو چیدیم هفتمین سین ؛ "سفر زیارته" دوس دارم میون بین الحرمین دونه دونه زائراتو ببینم آرزومه از نجف تا کربلا بیام و ایوون طلاتو ببینم شب من طی می شه با ذکر شما با طلوع نورِ تو روز اومده یاحسین همیشه تازگی داره غم تو اگرچه نوروز اومده هر طپش اسم تو رو که می برم دوس دارم فقط برات گریه کنم اگه تو منو ردم کنی حسین تو بگو آخه به کی تکیه کنم یاحسین تویی قتبل العبرات یاحسین الهی جون من فدات ناخدای کشتی نجات عشق اشکِ بر عزای تو آب حیات شب جمعه مادرت میاد حرم به یه قامت خمیده می دی سلام اشک آسمونا رو در میاری با گلوی بریده می دی سلام دعا کن سرباز راه تو باشم نورانی بشم به نور پسرت از خدا بخواه بیاد مسافرم دعا کن واسه ظهور پسرت 🔸شاعر: _________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
مثل پروانه های خون جگرم اهل آتش گرفتنِ سحرم شعله ی شمع خوب می داند که چه آمد به روز بال و پرم عین ققنوس پر درآوردم زاده ی ناله های شعله ورم خانه ام روضه خانه ای شده است آه من..،اشکِ مادر و پدرم کوله باری ز اشک می بندم. این تمامیّ توشه ی سفرم آرزوهایِ من فراوان و ترس دارم ز عمر مختصرم چادر گرد و خاکی زهرا می شد ای کاش سایبانِ سرم نذر کردم اگر شهید شوم بخورد تیر خصم بر کمرم روضه ی "قتل صبر" می خواند موقعِ دفنِ پیکرم،پسرم آرزویم "فقط زیارت توست" آرزو را به گور اگر ببرم...؟! 🔸شاعر : ______________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
به این بغض پنهان شده در گلویم به این اشک های روان از سبویم به جز دیدنت آرزویی ندارم شب آرزوها تویی آرزویم به جز از تو خواندن به جز از تو گفتن چه دارم بخوانم چه دارم بگویم نسیمی ز کوی تو می آمد ای کاش که من هم گل نرگست را ببویم بیا تا که در آبشار نگاهت خودم، این دلآلوده را هم بشویم تو آنقدر خوبی که عمری بدی را نیاورده ای هیچ گاهی به رویم شب جمعه ها تیر دلتنگی آرد غم دوری از کربلا را به سویم شب آرزوها دعا کن ببینم که با قبر شش گوشه در گفت و گویم 🔸شاعر: _________________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————