مجنون کرمانشاهی:
#مناجات_وداع_رمضان
ماه رمضان رفت مرا روی سیاه است
از این رمضان حاصل من باره گناه است
ماه رمضان رفت ولی جاماندم
گویا که گنه ماحصل عمر تباه است
ازباره گنه ذوق مناجات ندارم
این ماحصل عمر از این دست گناه است
دیدی رمضان زودتر از هر رمضان رفت
من هیچ ندانم که شب چندم ماه است
این آخر خط است که درپیشِِِ رخ ماست
ديدي رمضان رفت که این آخر راه است
جرم وگنه آورده ام ای حضرت معبود
دریای گنه در بر عفوت پر کاه است
همواره به هرجا کرم وعفو توپیداست
حاجات دلم در گرو نیمه نگاه است
حاجت به دره خانه ات آورده ام ای شاه
این دا بخداباز به دنبال پناه است
ازعشق حسین است که (مجنون)شده لیلا
در روزقیامت فقط این اشک گواه است
_آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
درگاه شاعران روضه نشینان 👇
https://eitaa.com/rozeneshinan
#شب_هفت مولا
#امام_علی ع
-شب هفت عزای امیرالمومنین (ع)
درشب هفت عزا ذکرملائک یا علی
در زمین دارم عزایت انت مولانا علی
درشب هفت علی عرش خداغرق عزاست
شدعزای توبپا درآسمانها یاعلی
قاب قوسین نبی در ابروی خم گشته ات
عرصِهِ واویلتا شد صحن او ادنی علی
مرز و بوم هل اتی وُ انماشدسوگوار
برتو شدگویا همه آیات ما اوحی علی
نرگس مستت شراب کاسه ی چشمت سبوح
ایُّها السّاقی اَدِرْ کأساً وَ ناوِلْها علی
برتو گریم ای سپهر دولت حِصنِ حَصین
اعتصام اوصیا را ِعُرْوَةِ الْوُثْقَى علی
شاهراه رستگاری بشر در دست توست
کاشف اسرارِ سبحان الذی اسری علی
ذکرموسای کلیم انی اعوذ بالنجف
خضر شد سایه نشینت ای مه بطحا علی
زحمت پیک اجل بر روی دوش زوالفقار
عبدود را گوشمالی داد در هیجا، علی
شهپر روح القدس افتاده اندر این عزا
گرید از داغ غم تو دیده تقوی علی
درشب هفت عزایت دیده عالم گریست
چون بنفشه سر فروبردم به زانو یا علی
✍شاعر :
#آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)
درگاه شاعران روضه نشینان 👇
https://eitaa.com/rozeneshinan
✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨
#عزای مولا
#شب هفت-مولا امیرالمومنین (ع)
هفتم زعزای شه ومولای جهان رفت
هفتم شب آن حیدر کرار زمان رفت
افسوس که محراب تو ای کوفه خموش است
هفتم شب مولاچو اوراق خزان رفت
ماه رمضان روی به اتمام نهاده است
فرياد که حیدر ز بر اهل جهان رفت
شد زير و زبر عالم امکان زعزایش
آن ماه به جمعيت بيداردلان رفت
بيقدري کوفه نشود فاش به عالم؟
شاهي که خداونددر او بود نهان، رفت
درخانه مولا نبودجزغم واندوه
سلطان زمان با قد مانند کمان رفت
برداشت ز دوش همه کس بار نهان را
حیدرچوخزان آمد و چون کوه، گران رفت
آن اشک غيوران به سراپرده مژگان
دير آمد و زود از نظر اهل جهان رفت
عالم همه درمانده مولاست به عقبی
هفتم شب داغ علی آن شیر زمان رفت
🔸شاعر:
#آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
درگاه شاعران روضه نشینان 👇
https://eitaa.com/rozeneshinan
#وداع_با_ماه_رمضان #مناجات_باخدا
ماه خوب عاشقی دارد به پایان می رسد
لحظهی تودیع مهماندار و مهمان می رسد
آسمان چشم های عاشقان ابری شده
مثل این سی شب دوباره بوی باران می رسد
پشت پایش از دو چشمم رودی از خون می رود
از هراس دوری اش دارد به لب جان می رسد
گوئیا دیروز بود این سفره را انداختند
طرفة العینی گذشت و وقت هجران می رسد
با مجیر و با ابو حمزه چه حالی داشتیم
زود دارد افتتاح ما به پایان می رسد
بی سر و پا آمدم ، حالا سراپا ثروتم
آری آری بر فقیران لطف سلطان می رسد
مثل من بی آبرویی را به کویش راه داد
این فقط از خلق نیکوی کریمان می رسد
آنقَدَر بخشید از خیل گناه آلوده گان
تا که آوای فغان از بند شیطان می رسد
تا به قدر ذره ای مژگان من نمناک شد
دیدم از دریای رحمت موج غفران می رسد
تا که گفتم "بالحسین،العفو" ، دستم را گرفت
لطف او بر ما پس از ذکر "حسین جان" می رسد
هرشب اینجا پا به پای ما خدا هم روضه خواند
ناله ی واویلتا از عرش رحمان می رسد
**
در میان نهری از خون، جان زینب بی سلاح
چکمه پوشی سنگ دل با تیغ برّان می رسد
خواهرش بالای تل دارد تماشا می کند
مادرش با قدّ خم ، موی پریشان می رسد
کاش می شد زودتر از کربلا دورش کنند
دارد از صحرا صدای نعل اسبان می رسد
عطر سیب پیکرش گودال را پر کرد و بعد
بویی از پیراهن یوسف به کنعان می رسد
وعده ی ما اربعین ، پای پیاده از نجف
کربلا آغوش خود بگشا که مهمان می رسد
🔸شاعر:
#مصطفی_هاشمی_نسب
درگاه شاعران روضه نشینان 👇
https://eitaa.com/rozeneshinan
#مناجات_باخدا #وداع_با_ماه_رمضان
یادت دلیل گریهی پنهانی من است
نامت انیس این دل زندانی من است
نیمه شب آمدم که نبینی رخ مرا
بارگناه علت پنهانی من است
از خود بریدهام به تو نزدیکتر شوم
این لحظهها که خلوت روحانی من است
در خلوتم همیشه کلنجار میروم
میگویم این چه وضع مسلمانی من است
کاری بکن که رو نزم بر کسی بیا...
چیزی بده که رزق سلیمانی من است
از سفرهی تو میخورم و سیر میشوم
شکرت از این که نعمتت ارزانی من است
یک جلوهات بر این دل تاریک و سنگیام
پایان خوابهای زمستانی من است
امشب که داد میزنم العفو ای خدا
لحظـه به لحظه رحمت بارانی من است
گرم گناه بودهام و دیر آمدم
عصیان دلیل غیبت طولانی من است
تا که نبخشیام من از این جا نمیروم
این گریه برگ سبز پشیمانی من است
دارد بساط سفرهی تو جمع میشود
غم میخورم که آخر مهمانی من است
🔸شاعر:
#محمدحسن_بیات_لو
درگاه شاعران روضه نشینان👇
https://eitaa.com/rozeneshinan
#وداع_با_ماه_رمضان #مناجات_باخدا
روز های آخر و پایانی است
آخرین ساعات این مهمانی است
لطف کردی پر نمودی کاسه را
باده غیر از عشق نابت فانی است
لطف کردی که نمک گیرت شدم
لطف هایت روشن و پنهانی است
سجده از جنس خودت آورده ام
کن قبول انگار که طولانی است
آمدم با رمز یا زهرا مدد
ذکر یا زهرا یقین ، طوفانی است
چونکه دادم بر حسین یا رب قسم
بخشش من کار بس آسانی است
سجده دارم در کنارت یا حسین
جای مهرت روی این پیشانی است
قبل تکبیر نمازم ، السلام
اینچنین است هر نماز عرفانی است
🔸شاعر:
#روح_الله_دانش
درگاه شاعران روضه نشینان👇
https://eitaa.com/rozeneshinan
#ادعیه_ماه_رمضان
🌹🍃دعای روز بیست و هفتم ماه رمضان🍃🌹
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهمّ ارْزُقْنی فیهِ فَضْلَ لَیْلَةِ القَدْرِ وصَیّرْ أموری فیهِ من العُسْرِ الى الیُسْرِ واقْبَلْ مَعاذیری وحُطّ عنّی الذّنب والوِزْرِ یا رؤوفاً بِعبادِهِ الصّالِحین.
ترجمه :
خدایا روزى کن مرا در آن فضیلت شب قدر را وبگردان در آن کارهاى مرا از سختى به آسانى وبپذیر عذرهایم وبریز از من گناه وبارگران را اى مهربان به بندگان شایسته خویش.
درگاه شاعران روضه نشینان👇
https://eitaa.com/rozeneshinan
#مناجات_باخدا
#عیدفطر
پی پایان این ماه و عبادت عیدفطر آمد
پی یک ماه اشگ پر ندامت عیدفطر آمد
دوباره سفره ی ماه مبارک جمع شدیارب
پی توبه ولی بازست ، اجابت عیدفطر آمد
نوا وناله ی "العفو" به دل ها مانده و اما
دوباره میرسد از ره ، شفاعت عیدفطر آمد
عطا کردی دراین سی شب الهی لطف بی حد را
حسینی گشتم ازلطف وعطایت عیدفطر آمد
شب عیداست و ماها را بیا و کربلایی کن
نصیبم کن شبی فیض زیارت عیدفطر آمد
🔸شاعر:
#آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)
درگاه شاعران روضه نشینان 👇
https://eitaa.com/rozeneshinan
#عیدفطر
#مناجات_باخدا
عیدفطراست وشب مهمانی است
برلب مانغمه ا ی سبحانی است
پر نموده حق تعالی کاسه ام
جام می غیراز می تو فانی است
عیدفطراست ونمک گیرت شدم
مزدعیدت روشن و پنهانی است
من به عشق تو قنوت آورده ام
کن قبولم گرچه که طولانی است
عیدفطر است ونوایم یاعلیست
ذکر حیدرتاابد ، طوفانی است
بر حسین امشب قسم دادم تورا
بخشش من کار بس آسانی است
عیدفطراست و بود ذکرم حسین
جای تربت نقش برپیشانی است
السلام ای شاه بی غسل وکفن
یاده تودر هر نماز عرفانی است
🔸شاعر:
#آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)
درگاه شاعران روضه نشینان 👇
https://eitaa.com/rozeneshinan
:
#عیدفطر
#مناجات_باخدا
مژده آمدعیدفطر وغم به پایان آمده
لحظهی دیدار ماباحی سبحان آمده
چشم های عاشقان بنگرکه ابری گشته است
ماه غفران رفت وگویا بوی باران آمده
عیدفطراست ودل عشاق غرق شادی است
امشب ازاین عید والا روی لب جان آمده
سفره بزم خدا افتاده دراین عیدفطر
طرفة العینی جهان، مهمان براین خوان آمده
با ابو حمزه دلم حال وهوایی داشته
باز امشب افتتاح ما به پایان آمده
بی سر و پا بوده ام، حالا سراپا ثروتم
عیدفطر است و فقیران لطف سلطان آمده
باز هم بی آبرویی را به کویش راه داد
چون فقط از خلق نیکوی کریمان آمده
آنقَدَر بخشید از خیل گنه درعیدفطر
بنگر آوای فغان از بند شیطان آمده
یارب امشب ذره ای مژگان من نمناک شد
باز از دریای رحمت موج غفران آمده
"بالحسین،العفو" ،گفتم دست من را اوگرفت
جود او بر ما پس از ذکر "حسین جان" آمده
عیدفطراست وخدا امشب مرابخشیده است
ناله ی بخشیدنم از عرش رحمان آمده
**
در میان نهری ازتوبه شدم پاک وخجل
پرده پوشی گنه ازسوی سبحان آمده
خالق ازبالای عرش دارد تماشا می کند
هرملک بردیدنم باحال خندان آمده
کاش می شد زودتر عید تو رابینم خدا
باز از صحرا صدای اهل ایمان آمده
عطر سیب کربلا امشب مرادیوانه کرد
دیدن رخسار یوسف سوی کنعان آمده
اربعین ، پای پیاده از نجف تاکربلا
یاحسین آغوش خود بگشا که مهمان آمده
🔸شاعر:
#آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)
👇
اشعار مجنون کرمانشاهی (آرمین غلامی):
درگاه شاعران روضه نشینان 👇
https://eitaa.com/rozeneshinan
#مناجات_باخدا #وداع_با_ماه_رمضان
یک قطره اشک شرم مرا "یم" حساب کرد
کوثر حساب کرد، و زمزم حساب کرد
آه یکى گرفت ، به پاى همه نوشت
ما باهم آمدیم که با هم حساب کرد
با این خدا هر آنکه طرف شد ضرر نکرد
یک دم صدا زدیم, دمادم حساب کرد
کارم اگر نداشت پس اینجا چه میکنم
منت سرم گذاشت مرا هم حساب کرد
معلوم بود آبرویم را نمیبرد
از اولش گناه مرا کم حساب کرد
اول بنا نداشت حسابم کند ولى
وقتى که دید فاطمه دارم، حساب کرد
ما را اگر خدا نخرد، میخرد على
باید به روى شاه دو عالم حساب کرد
این گریه قابلیت غفران نداشت که...
پس روى گریه هاى محرم حساب کرد
فرمود "بالحسین" بگو،گفتم و خرید
یعنى مرا دومرتبه آدم حساب کرد
چیزى نمانده بود که بیرونمان کنند
ممنون حیدریم که درهم حساب کرد
🔸شاعر:
#علی_اکبر_لطیفیان
درگاه شاعران روضه نشینان 👇
https://eitaa.com/rozeneshinan