#نذر_غربت_امام_حسن_علیه_السلام
این حسن(ع) کیست که نامش سندِ غربت شد
بوسه بر تربتِ او در دلِ ما حسرت شد
این حسن(ع) کیست که تشییعِ عجیبی دارد
تیرها بود که بر پیکرِ او دعوت شد
این حسن(ع) کیست که از روزِ ازل مظلوم است
غمِ عالم همه در طالعِ او قسمت شد
خاندانش همه مصداقِ غریبند و ولی
غربتِ حضرتشان بر همه کس حجت شد
او که هرگز عوضِ خدمتِ خود مزد نخواست
اجرش از مردمِ گمراه فقط محنت شد
چه بگویم که چگونه به وطن تنها بود
همه ی غربتش از تربتِ او پیدا بود
او غریبِ وطن و کشته به دستِ جعده
جرمش این است فقط نورِ دلِ زهرا بود
دشمن و دوست همه بر درِ این خانه گدا
چون کریمِ و کرمش بیشتر از دریا بود
کرمِ بی حدِ او شهره ی آفاق شده است
پست تر از همه چیز از نظرش دنیا بود
وَ چه شبها که طعام از شکمِ خود می زد
این عجب نیست چرا، چون پسرِ مولا بود
وَ سرانجام بگو مزدِ محبت هایش
ظلم از سوی عدو، مزدِ ذوِی القربی بود
آه خاکی شدنِ چادرِ مادر را دید
بعدِ کوچه به لبش نغمه ی واویلا بود
عشق را زنده نگه داشت که پرپر نشود
لیک در چشمِ عدو عشق چه بی معنا بود
به فدای دو جوانش که صفِ کرب و بلا
رقصشان در برِ شمشیر چقدر زیبا بود
یا حسن با تو همه زندگی ام غرقِ صفاست
هستیِ هستی همه از نظرِ لطفِ شماست!
#با_اجرای_کربلایی_مجید_منصوری
#هستی_محرابی
@rozeneshinsn
یٰا حَسَن بن علی علیهِ السَّلام
مُردم آنروز که حق در برم افتاد زمین
دلم افتاد زمین، دلبرم افتاد زمین
مرگِ من در وسطِ کوچه همانروز رسید
که مسیحا دمِ احیاگرم افتاد زمین
آه دل شلعۀ جانسوز شد و بالا رفت
اشکِ خونین ز دو چشمِ ترم افتاد زمین
آسمان تیره و تار است و عجب غوغایی است
ماه خونین شده و اخترم افتاد زمین
از زمین نالۀ جانسوز شنیدم یا ربّ
آسمان گشت به دور سرم افتاد زمین
دست بیداد خزان آمده بر صورتِ باغ
وایِ من شاخۀ نیلوفرم افتاد زمین
گوییا روح الامین آیۀ غم جاری کرد
تا که این آینۀ کوثرم افتاد زمین
قد که تا شد پرِ آن چادر خاکی پیچید
هر قدم از پی آن مادرم افتاد زمین
خم شدم تا گره چادر او باز کنم
ناگهان پیش قدومش سرم افتاد زمین
هر قدم اشک فرود آمده و همره آن
بغض پنهان شده در حنجرم افتاد زمین
دست نامرد چنان زد که همه باور من
پیش این دیدۀ ناباورم افتاد زمین
کوچه شد سعی و صفاهم شده غمخانۀ ما
هر قدم حروله را هاجرم افتاد زمین
زمزم و رُکن و منا زمزمه دارند زغم
تا که آیینۀ بیت الحرم افتاد زمین
تا درِ خانه گشودند به آن روی کبود
پدرم ناله زد و خواهرم افتاد زمین
بارها در وسط خانۀ خود میدیدم
پاره های جگر مضطرم افتاد زمین
#مجتبی_تاجیک «ساده»
#اجرا_نشده
#شاعرین_با_اخلاص
#روضه_نشین
#درگاه_شاعران_روضه
#نشینان
#تمامی_سبکها_در_سایت_روضه_نشینان
#بروزترین_سبک_شعرهای_مداحی_در_تلگرام
❇️باحضور یکصدو سی شاعر خوشنام کشور
✳️سبکهای خام و بروزبرای هر مناسبت✳️
✅با روضه نشینان بروز باشید
👇👇👇👇👇👇👇
https://telegram.me/joinchat/BELnMjv2DPLwmVDRQ2ISoQ
واحد شهادت امام حسن ع
نام تو روز و شب،آوای من حسن
من قطره و تویی دریای من حسن
چشم گدایی ام دائم به دست توست
من بنده و تویی آقای من حسن
ارباب در همه عمرم هر چه دارم من از عطای توست
آقا مرغ قلب من پرزده هرشب در هوای توست
یاحسن مولا....
مِهر تو آشنای قلبم از ازل
فرمانبر خدا، فرمانده جمل
قاسم ز خون تو سردار کربلاست
میراث حلم توست أحلیٰ مِنَ الْعَسَل
ارباب حُبّ تو مانند صلاتم خَیْرُالْعَمَل باشد
آقا گوشه ای از انگشت اعجاز تو جمل باشد
یاحسن مولا....
باب خدایی و آیینۀ رحیم
ماهم گدای تو یاسیّدُالکریم
عشق تو می برد تا اوج عرشمان
ای حُبّ تو دری از جَنَّتُ النَّعیم
آقا آن دمی که بی لطفّ تو باشد بر دلم دَم نیست
حاتم با همه لطفش قدّ انگشت کوچکت هم نیست
یاحسن مولا....
مِهر حجازی و ماه مدینه ای
در بخشش و کرا مت بی قرینه ای
سردارِ بی سپا هِ لشگر خدا
میراث بیقرا رِ زخم سینه ای
ارباب قبر خاکی تو برای ما کربلا باشد
آقا رهن صلح تو قبر شش گوش نینوا باشد
یاحسن مولا....
مجتبی تاجیک (ساده)
#اجرا_نشده
#شاعرین_با_اخلاص
#روضه_نشین
#درگاه_شاعران_روضه
#نشینان
#تمامی_سبکها_در_سایت_روضه_نشینان
#بروزترین_سبک_شعرهای_مداحی_در_تلگرام
❇️باحضور یکصدو سی شاعر خوشنام کشور
✳️سبکهای خام و بروزبرای هر مناسبت✳️
✅با روضه نشینان بروز باشید
👇👇👇👇👇👇👇
https://telegram.me/joinchat/BELnMjv2DPLwmVDRQ2ISoQ
نوحه امام حسن ع سبک مسجدی
زهر جفا سوزانده از پا تا سرم را
همراه من سوزانده قلب خواهرم را
دلم زد شراره شده پاره پاره
واویلا واویلا.. .
شد روزی افطار من زهر هلاهل
شد زهر همسر بر منِ غمدیده قاتل
چه سازم خدایا در این شهر غمها
واویلا واویلا....
گرچه دلم صدپاره شد از زهر همسر
امّا مرا در کوچه کشته داغ مادر
ز بس غصّه خوردم در آن کوچه مُردم
واویلا واویلا...
طشتی بیاور جان خواهر در برِ من
تا مرهمی گردی به سوز پیکر من
امان از غریبی غم بی شکیبی
واویلا واویلا...
بنشین برادر گویم از داغ تو یک یک
تا گویمت اسرار لٰایَومٌ کَیَومک
بگوبم برادر زغمهای خواهر
واویلا واویلا....
مجتبی تاجیک
#اجرا_نشده
#شاعرین_با_اخلاص
#روضه_نشین
#درگاه_شاعران_روضه
#نشینان
#تمامی_سبکها_در_سایت_روضه_نشینان
#بروزترین_سبک_شعرهای_مداحی_در_تلگرام
❇️باحضور یکصدو سی شاعر خوشنام کشور
✳️سبکهای خام و بروزبرای هر مناسبت✳️
✅با روضه نشینان بروز باشید
👇👇👇👇👇👇👇
https://telegram.me/joinchat/BELnMjv2DPLwmVDRQ2ISoQ
#امام_حسن #مرثیه_امام_حسن
تویی ضریحِ کرامت؛ تمام خلق، دخیلاند
اگر کریم تویی؛ حاتمانِ دَهر، بخیلاند
غباری از قطراتِ تیمُّمِ تو طهارت
بُحور، پیشِ نَمِ مسحِ پایت آبِ قلیلاند
هزار مَن غزل آنسو در آسمانِ ترازو
مناقبِ تو در اینسو بدون وزن، ثقیلاند
به کاسهی مَلَکِ رزق، ریختند کمت را
مجاورانِ گدایت به خرجِ خلق، کفیلاند
ملقبی به مُعِزُّالْبَشر؛ مُذِلّ شیاطین
همیشه سنگْعیاران کنار قله ذلیلاند
میان آن همه سردارهای جنگندیده
سپاهیان سکوتِ تو جنگجوی اصیلاند
ندادهاند رضایت؛ به حرمتت به نمکدان
چه سنگها که به آیینهات همیشه گُسیلاند
شرارههای دری که تمام عمر، تو را سوخت
قضای آتشِ نمرودها به جانِ خلیلاند
گواهِ غربت صدّیقه پیرْموی سرت شد
قصیدههای سپیدِ تو آیههای دلیلاند
نمیرسد به کفِ پای مقتلت قد شعرم
قلم خمیده؛ رطبهای روضهات به نخیلاند
🔸شاعر:
#رضا_قاسمی
________________
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
╰┅────────————
#رسول_اکرم #مرثیه_رسول_اکرم
لحظه های آخرش بود و به حیدر خیره شد
اشک از چشمش چکید و کنج بستر خیره شد...
تا که عزراییل وارد شد برای قبض روح
بر علی(ع) و فاطمه(س) با حال مضطر خیره شد
خوب میدانست بعدش فتنه بر پا می شود
دود و آتش را تصوّر کرد و بر «در» خیره شد
دست هایش را گرفت و سخت بر سینه فشرد
آیه هایی خواند و بر بازوی کوثر خیره شد
روضه از عمق نگاهش داشت جریان میگرفت
پلک زد با ناتوانی؛ سمتِ دیگر خیره شد
آن طرف سر را به زانو داشت غمگین؛ مجتبی(ع)
بر غمش زل زد! به اندوهِ برادر خیره شد
طاقتِ بیتابی و اشک حسینش(ع) را نداشت
از نفس افتاد تا چشمش به حنجر خیره شد
¤
رفت تا جایی که زینب(س) بغض کرد از کربلا-
تا سرِ بازارِ شهر شام؛ بر «سر» خیره شد
دل ندارم! روضه کاش اینجا به پایان می رسید
وای از وقتی که بر «سر» چشم دختر خیره شد!
🔸شاعر:
#مرضیه_عاطفی
____________
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
╰┅────────————
#امام_حسن #مرثیه_امام_حسن
زهر..آتش زد روان را سوختم مثلِ قدیم
برده از جانم توان را سوختم مثلِ قدیم
جرعه ای نوشیدم و بدجور افتادم ز پا
از تنم برده امان را سوختم مثلِ قدیم
درد دلهایم همه در سینه ماند و شاکی ام
نیست یارائی بیان را سوختم مثلِ قدیم
چکنم با این شریکِ بی وفا..یارب ببین
همسرِ مهربان را..سوختم مثلِ قدیم
تکه تکه شد جگرهایم میانِ طشت ریخت
چکنم دردِ نهان را سوختم مثلِ قدیم
آخرش راحت شدم از خاطراتِ کوچه ها
می کِشم قدّ ِ کمان را سوختم مثلِ قدیم
کوچه ای بود و به روی مادرم سیلی زدند
دیده ام زخم زبان را سوختم مثلِ قدیم
قاتلانش یک به یک خنده به رویم می زدند
صبر کردم دشمنان را سوختم مثلِ قدیم
ناجی ام شد بهرِ رفتن گرچه پیچیدم به خود
زهر..آتش زد روان را سوختم مثلِ قدیم
🔸شاعر:
#محسن_راحت_حق
________________
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
╰┅────────————
#رسول_اکرم #مرثیه_رسول_اکرم ص
چه بود سهم زمین و زمان اگر تو نبودی
و سرنوشت تمام جهان؟ اگر تو نبودی
در آن میانه که باران سنگ بود و شکستن
نبود پنجرهای در امان، اگر تو نبودی
هنوز معبر اصحاب فیل بود زمانه
شکسته بود دل آسمان، اگر تو نبودی
حجاز بود و غم دختران زنده به گورش
یکی نداشت ز غیرت نشان، اگر تو نبودی
زمین روایت سبزیست از نگاه تو اما
چه بود آخر این داستان؟ اگر تو نبودی
🔸شاعر:
#محمد_رضا_احمدی_فر
________________
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
╰┅────────————
#امام_حسن #مرثیه_امام_حسن
لبخند میزنی و عسل خلق می شود
از طرز خنده ی تو غزل خلق میشود
بر روی دوش ، زلف تو می گردد آبشار
پا میزنی زمین و گسل خلق می شود
از لطف بی حد تو «ابد» خلق گشته و
از خاک پات روز «ازل» خلق میشود
فریاد میکشی تو که طوفان به پا کنی
تو اخم می کنی و اجل خلق می شود
دور کمر،تو شال خودت را که میکشی
انگار حلقه های زحل خلق میشود
از ماجرای بخشش تو بر تمام خلق
صد قصه و حدیث و مثل خلق میشود
میراث دار حیدر کرار در نبرد!
شمشیر میزنی و جمل خلق می شود
زانو بغل که میکنی از داغ کوچه ها
معنای واقعی بغل خلق میشود
🔸شاعر:
#محمد_کابلی
________________
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
╰┅────────————
#امام_حسن #مرثیه_امام_حسن
پایان ندارد عشق با آغازِ نامت
باران شده مبهوتِ آن لطف مدامت
ای مصحفِ ناطق که جاری در زمینی
ختمی ز قرآن است پایان کلامت
حتما علیکم با خداوند است جایی
که آمده بر صبح دنیا السلامت
دشمن ، جزامی ، سائل و عاشق نوشتند
از سفرهٔ بی منت تو از مرامت
غیر از کبوترهای عاشق ، مطمئنم
هر شب درآمد ، ماه هم از پشت بامت
چشمِ بصیرت دید جنگت فرق دارد
بیرون درآمد صبر از بین نیامت
در روضه های خلوتت حس می کنم که
انگار لشگر داشتن گشته حرامت
سَم از تو جان دزدید سُم جان از برادر
سَم هم شبیه سُم ندارد احترامت
با این تنِ سبزت اگر لبخند داری
حتما رسیده بوی مادر بر مشامت
ای بغض زخمیِ میان کوچه سوگند
که می شود گریه به زهرا التیامت
سیلی به زهرا زد که تو از پابیفتی
فرزند زهرایی و این شد اتهامت
🔸شاعر:
#حامد_آقایی
________________
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
╰┅────────————
#امام_حسن #مرثیه_امام_حسن
هی چشم می چرخانی اما گنبدی نیست
گل دسته ای صحن و سرایی مرقدی نیست
از نوحه خوان و خادم و زائر ردی نیست
یک چندم باب الرضا رفت آمدی نیست
زائر ندارد قدر انگشتان یک دست
آقای ما اینگونه تنها و غریب است
خوابیدم و در خواب سقاخانه دیدم
صحن و سرا و گنبدی شاهانه دیدم
دور و برش شمع و گل و پروانه دیدم
برخاستم از خواب یک ویرانه دیدم
ای کاش قبر خاکی اش تعمیر می شد
ای کاش خوابم زودتر تعبیر می شد
ای کاش او هم مرقد و صحن و سرا داشت
ای کاش یک گلدسته و گنبد طلا داشت
ای کاش دنیایی شبیه کربلا داشت
یا لااقل قدری برای گریه جا داشت
ای به فدای غربتش جان و تن من
یک شمع حتی بر مزارش نیست روشن
جانم فدای او که غم بسیار دیده
در کوچهها با مادرش آزار دیده
آثار خون را بر در و دیوار دیده
هی داغ پشت داغ از مسمار دیده
من شک ندارم مجتبی در کوچه جان داد
تا دید مادر پشت در از پای افتاد
جانم به قربانش که غم شد لشکر او
در اوج غربت قاتلش شد همسر او
ای شیعیان شد تیرباران پیکراو
من بعد وای از حال زار خواهر او
در زوزه سگ ها صدای شیر گم شد
آنقدر تیر آمد که روی تیر گم شد
اما خدا را شکر این آقا کفن داشت
یک تکه چوب تیر خورده روی تن داشت
هنگام تشییع جنازه یک بدن داشت
یا لااقل هنگام مردن پیرهن داشت
وقتی کفن دور و برش اقوام بودند
در کربلا اما فقط احشام بودند
غصه نخور آقا که غم می بازد آخر
مظلوم بر ظلم و ستم می تازد آخر
دنیا به آل فاطمه می نازد آخر
شیعه برای تو حرم میسازد آخر
من شک ندارم مقصد این راه نور است
ای همسفر برخیز ایام ظهور است
🔸شاعر:
#محمود_یوسفی
________________
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
╰┅────────————
#رسول_اکرم #مرثیه_رسول_اکرم
السلام ای اشرفِ پیغمبران
ای فدای تو تمامِ انس و جان
السلام ای شهریارِ ذوالمِنن
ای تو خورشید همه کون و مکان
ای حبیب ای صاحبِ جاه و جلال
ای که نورت علتِ خلقِ جهان
بر همه پیغمبران تو افضلی
واسطِ فیضِ خدای مهربان
عالم از تحسینِ حُسنت بیقرار
ای که حُبت مژده ی باغِ جنان
تاجِ سلطانیِ امت آنِ توست
ای نبی ای مرسلِ آخر زمان
عاشقانه با کمالِ افتخار _
در خضوعِ تو زمین و آسمان
هر دو عالم ناجیِ امت تویی
ای تو اسبابِ نجاتِ امتان
یا رسول الله پناهِ عالمی
در پناهِ تو همه جانها امان!
🔸شاعر:
#هستی_محرابی
____________
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
╰┅────────————