eitaa logo
🌱درگاه شاعران روضه نشینان🌱
2.2هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
372 ویدیو
67 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
مجید مرادزاده: حسنم😭 حسنم نور دیده ام برخیز ازچه گریه به نیمہ شب داری؟ مرد گریه نمےکند پسرم بازهم ڪه دوباره تب داری 😭 دست وپایت چقدر می لرزد ازچه چیزےدوباره ترسیدی؟ ڪمی آرامتر، بگو نڪند بازهم خواب ڪوچه را دیدی؟ 😭 به فدایِ دلِ پر از دردت بینِ ڪوچه مگر چه رخ داده چادرِ مادرت که پاره شده نکند روی ِخاڪ افتاده رنگ خنده نیامده به لبت بعدِ آن غُصه های آن کوچه جان بابا بگو تو قدری از مادر وماجرای آن کوچه حسنم😭 حسنم نورِ دیده ام از چه روی زهرایِ من شده نیلی من بمیرم برای تو نڪند پیش چشمِ تو خورده است سیلی جان بابا مگر چه کابوسی است شب و روز تو رو را بهم زده است راز بنهفته را هویدا کن از گلویی که بغض غم زده است لعنت حق بر آن شغالی که بین کوچه شکسته حرمت تو با جسارت به روی زهرایم پا نهاده به روی غیرت تو دست گیرِتمام عالمیان بوده‌ دستِ شفای زهرایم جان بابا شود فدایت که گشته دستت عصای زهرایم
کربلایی مجید مرادزاده(غلامِ قنبر): ☑️بند اول لحظه ی وداعه پیمبر خاتم است چشم زهرای او ز اشک غم پر نم است با دله غرق خون چشم او لاله گون ناله زند او از غم فردا آه و واویلا آه و واویلا لحظه ی وداعه پیمبر...... ☑️بند دوم ناله بس کن عزیزم بعد من زود زود نزد من میایی با رخ تار و کبود شام تارت سحر ،گردد آن لحظه تا آیی کنارم دخت جوانم با بی‌قراری ای قد کمانم آه و واویلا آه و واویلا لحظه ی وداعه پیمبر...... ☑️بند سوم فاطمه ای گلم ضیاء چشم ترم بنشین در برم دختر غم پرورم میشوی تو یتیم غرق داغی عظیم بعد فراقم ای گل بابا آه و واویلا آه و واویلا لحظه ی وداعه پیمبر..... ☑️بند چهارم بعد میشوی بهار تو خزانی روی تو میشود کبود و ارغوانی پشت در پشت در میزنی بال و پر آتش بگیرد خانه ی حیدر عدو زند با لگد به آن در آه و واویلا آه و واویلا لحظه ی وداع پیمبر.... 💠💠💠1⃣0⃣9⃣4⃣💠💠💠 ⛈ 🦋 https://t.me/joinchat/AAAAAD8M1o1kf3xMJGroSQ 🦋⛈ ✬~✿❁࿐❈~✿❁࿐ آدرس ایتا https://eitaa.com/majid_moradzadeh نشرواستفاده ازکلیہ آثاراین کانال نه تنها حرام نیست بلکہ ثواب جاریہ دارد. باذڪر(صلوات)
☑️بند اول یا حسن ای غریب غصه ها یاحسن (ع) ای که بودی مدام اسیر درد و محن تویی آقای من سیدی یا حسن(ع) جانم فدای قبر رفیعت فدای خاک پاک بقیعت حسن حسن جان یا حسن ای غریب غصه ها..... ☑️بند دوم ای که مسمومی از زهر جفای همسر درمیان حجره تو کشیدی آه از جگر خون جگر جونجگر می‌زدی بال و پر زدی تو ناله در تاب و در تب کجایی خواهر کجایی زینب(س) حسن حسن جان یا حسن ای غریب غصه ها..... ☑️بند سوم بین کوچه زمین خورده ای با مادرت مادرت را زدند به پیش چشم ترت پیش روی شما مادرت بی هوا خورده به رویش ضربه سیلی دیدی که رخ او گردیده نیلی حسن حسن جان یا حسن ای غریب غصه ها..... 💠💠💠1⃣0⃣9⃣5⃣💠💠💠 ⛈ 🦋 https://t.me/joinchat/AAAAAD8M1o1kf3xMJGroSQ 🦋⛈ ✬~✿❁࿐❈~✿❁࿐ آدرس ایتا https://eitaa.com/majid_moradzadeh نشرواستفاده ازکلیہ آثاراین کانال نه تنها حرام نیست بلکہ ثواب جاریہ دارد. باذڪر(صلوات)
نیمه شب بود و دفتر شعرم میهمان شه خراسان بود صحن های حرم همه نمناک خاطرم مانده است،باران بود در هیاهوی صحن گم شدم و خاطراتم همه دوباره شدند شعر اذن دخول میخواند و واژه ها نایب الزیاره شدند حرف های نگفتنی ام را همه را بی اراده میگفتم مثل هر بار،مثل کودکیم خودمانی و ساده میگفتم السلام علیک امام رضا کوله بارم بجز خجالت نیست بهتر از من ،خودت که میدانی مزد بی معرفت،زیارت نیست باز هم مهربان ترین آقا کنج ایوان مرا تو جا دادی خادمی راه را نشانم داد -این طرف می رسد به آزادی دل شب روضه منور تو به نظر،لیلة الرغائب بود طاق ایوان طلای صحن شما قبله هر نماز واجب بود آه از این فراق طولانی بین این دست و پنجره فولاد یک،دوسال است،مانده ام تنها دور از حوض صحن گوهرشاد من همان کودکم که گمشده ام جز شما مرهمی برایم نیست بغلم کن،دوباره،مثل قدیم نه حیاط و رواق جایم نیست من بدِ بد تو خوب خوب آقا تو بزرگ و من اوج نامردی حال و روز مرا که میدانی چه کنم تو بد عادتم کردی چاره ی درد های بی درمان یک بلیط قطار مشهد بود سر پناه دل پر از زنگار سایه ی آشنای گنبد بود گره کار ما به دست شماست بخدا یک نگاهتان کافیست همه جا رفته ایم و برگشتیم غیر این سرپناه،پناهی نیست کفتر رو سیاه،بی تاب است دور از شهر توست، میدانم... در خیالم،کنار گنبد تو دارم اذن دخول میخوانم.... 🔸شاعر: ___________________________ ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
حسن(ع) شدی که گدا فکر آب و نان نکند به غیر رو نزند...غصه را عیان نکند حسن(ع) شدی که بدانند خیلِ گمراهان خدا به عشقِ دعایت عذابشان نکند کلام نافذ تو، تا که هست؛ این دل من- -هوای محفلِ عشاق و عارفان نکند محبتَت پر از اعجاز و مرد شامی را کسی به جز تو مسلمانِ مهربان نکند مدام از کرمت میرسد برایش خیر هر آنکه تکیه به احسانِ این و آن نکند جزامیان و فقیرانِ دست-خالی را کسی به جز تو سرِ سفره میهمان نکند غریب و خسته و بی سرپناه خواهد ماند کسی که خانهٔ امنِ تو را نشان نکند! 🔸شاعر: ___________________ ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
توفیق بده ای پسر ارشدِ زهرا بنویسم از نام بلندت که شده مامنِ دلها بنویسم... آقای جوانانِ بهشتی نظری کن به گدایت رخصت بده ای جنت الاعلای همه تا بنویسم با این که زیاد است برایم که بگویم زِ مقامت، این بار غزل گفته ام از عشقِ شما با بنویسم از بی حرمیِ تو حرم ساخته ام در دلِ زارم یک یا حسنِ ناب در آن صحنِ معلی بنویسم... تصویر و صدای تو پیمبر،جبروتت چو علیست از عشقِ تو تا روحِ کلامم شود احیا بنویسم بالاست مقامت وَ منم ریز ترین ذره به کویت با قطره ی اشکم شود آیا زِ تو دریا بنویسم؟ میترسم از این شعر مبادا که شود روضه ی سنگین ای دل تو بگو ختم شود شعرِ تَرَم یا بنویسم؟ خورشید نخستینِ علی بودی و خاموش،شکستی دل گفت که از داغِ تو و همسر مولا بنویسم با یاد مدینه جگرم سوخته و آتش محضم باید زِ تو و خاطره ی کوچه به ایما بنویسم ای ماهِ زمین گیرِ خدا گونه الهی که بمیرم من با چه دلی از غم تو،بی کس وتنها بنویسم؟ در طشت جگر ریخت و از دیده سرشکی زِ غریبی در محضرت از داغ و غمِ زینب کبری بنویسم... 🔸شاعر: ____________________ ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
. درحسینیه ی جبین روضه است خط به خط گریه، چین به چین روضه است آسمان گریه کرده بالأخره هرشبی راکه در زمین روضه است به کجا می روی؟در عالم اگر؛ خبری هست در همین روضه است سند ادعای من محشر که بفهمی تمام دین روضه است هدیه ی ما به ساکنان بهشت باز در روز واپسین روضه است درمیان اهالی گریه اولین روضه آخرین روضه است اینکه بعد از غدیر،پیغمبر ازعلی گفت و گفت، این روضه است زهر کم کم براو اثر می کرد زردی چهره هم یقین روضه است *لفظِ اِرْجِع فاِنَّه یَهْجُر تا قلم خواست بدترین روضه است با گریزش شکستن دندان وسط کوچه اولین روضه است با دلیل شهادت زهرا لفظ پیغمبر امین روضه است شتر سرخ درجمل فتنه است اسب اما بدون زین روضه است ٢ روضه ازاین به بعد رفت به دشت روضه دنبال خواهرش می گشت روضه شد عاطفی دمی که حسین یک قدم رفت یک قدم برگشت باغدیر و کریم و بزم شراب روضه می زد گریز هی بر تشت کاش بودم پس از دوماه عزا پشت باب الجواد، ساعت هشت 🔸شاعر: ____________________ ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
سیاست داشت، اما مثل حیدر بود در میدان که ضرب تیغ میدان می دهد سیّاس را برهان سراسر عزت و فتح است و باطل کردن نیرنگ اگر هم بسته باشد مجتبا با دشمنش پیمان ولایت چیست؟ رختی که فقط بر او برازنده است خلافت چیست بعد از او؟ به مشتی چارپا پالان حسن اصل کرامت بود عالم بر درش سائل حسن عقل مجسم بود عالم بی حسن نادان حسن تنها نه در منزل اسیر حیله ی زن بود که بین لشکر خود بود تنها بین نامردان حسن البته تنها نیست وقتی در کنار او حسین و زینبش هستند با عباس یک گردان به بازو حرز حیدر، بر سرش عمامه ی احمد بروی لب همیشه ذکر مادر داشت تا پایان بپرس از کوچه ها بعد از علی ابن ابی طالب کدامین شانه در تاریکی شب می برد انبان؟ کسی که گرد فرشش را تبرک می برد جبریل نشسته با موالی روی خاک و خورده آب و نان معزّ المومنین است او بپرس از مردم نجران کریم اهل بیت است او بپرس از سوره انسان خوشا بر من که در عالم امامی این چنین دارم که پشم اُشترش دارد شرافت بر ابوسفیان شب و روزم به ذکر یا حسین و یا حسن روشن سر و جانم فدای این دو سید این دو تا سلطان 🔸شاعر: ____________________ ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
4_5785232999666682351.mp3
6.16M
‍ هدیه به امام رضا صلوات شعر. رضا نصابی به نفس کربلایی محمود عیدانیان با ساعت حرم شده کوک ساعتم رضا در خاطر منی توی هر حالتم رضا دربارگاه تو چه نیازی به گفتن است لب وانکرده میدهی که حاجتم رضا من از در خونت نروم جای دیگری با مهربانی دادی تو بد عادتم رضا هرکس ز عاشقی شده یک قسمتی دلش شکر خدا که عشق تو شد قسمتم رضا با عشق پاک توس گرفتم من بها اگر بی عشق تو به جان تو بی قیمتم رضا رضا نصابی
گرفته است دلم مثل آسمان امشب دوباره حرف فراق است در میان امشب به پای ثانیه ها چنگ می زنم اما چرا نمی گذرد کندتر زمان امشب فدای سینه زن خسته ای که بعد دو ماه گرفته کنج حسینیه آشیان امشب یکی برای خود آرام روضه می خواند زبان گرفته یکی هم "حسین جان" امشب مدینه، کرب و بلا، سامرا، نجف، مشهد کجاست صاحب عزا صاحب الزمان امشب بیا بخاطر این اشک، این لباس سیاه دمی کنار عزادارها بمان امشب نخواهم اجر، ولی از تو خواهشی دارم بیا به مجلس ما روضه ای بخوان امشب پس از دو ماه چه اجریست بهتر از اینکه در آستان رضاییم میهمان امشب چه سفره ای شود آن سفره ای که جمع شود به دست بخشش آقای مهربان امشب 🔸شاعر: _______________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
عشق ، قافیّه در ردیفِ رضا ماه و خورشید در صحیفِ رضا در صفا و کرامت و احساس در جهان کیست همردیفِ رضا ؟ وَ یقیناََ براتِ کرب و بلا میرسد هر دم از مُضیفِ رضا جبرئیل آمده برایِ شفا رو به رو مضجعِ شریفِ رضا لقبش یاورِ ضعیفان است من کی‌ام؟ بنده‌ی ضعیفِ رضا 🔸شاعر: _______________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
تا زنده تر باشی شکستی قُفلِ جانَت را شُکرِ خدا آسوده خوردی شوکَرانت را ای جان فدای آبِ سقاخانه ات ،‌ صدشُکر که تشنگی برآن نشد گیرَد توانت را شکرِخدا نه خیزران بوسیده رویت را نه نَعلِ اسبی خُرد کرده استخوانت را وقتی که جان دادی جوادَت نیز پیشت بود هرگز ندیدی ارباً اربایِ جوانت را آقای خوبم خواهَرَت در شهرِ قُم دیده ست مهمان نوازی های گرمِ میزبانت را از بام ها گل بر سر معصومه(س) می بارید این ماجرا بیچاره کرده روضه خوانت را نه مَعجری غارت شده نه صورتی نیلی نه طعنه ای آزرده کرده کودکانت را خورشیدِ هشتُم رفتی اما شکرِ این باقیست غرقِ شفق هرگز ندیدم آسمانت را مَن کربلا بودم همین ده روزِ پیش آقا از بس که می خواهم تمامِ خاندانت را ای کاش می شد تا که جارو می کشیدم من با مُژه ام از کربلا تا آستانت را در آخرِ ماهِ صَفر شورِ سفر داریم برما بیفکن آن نگاهِ مهربانت را ای عشق! مشهد لازمیم و باز لطفی کن مهمان خود کن بارِ دیگر دوستانت را... 🔸شاعر: _______________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
آخر ماه صفر، اول ماتم شده است دیده‌ها پر گهر و سینه پر از غم شده است آه ای ماه، که داری به رخت گرد ملال! خون دل خوردن خورشید، مسلّم شده است آخر ای ماه سفر کرده که سی روزه شدی رنگ رخسار تو، همرنگ محرّم شده است عرشیان، منتظر واقعه‌ای جان‌سوزند چشم قدسی نفسان، چشمهٔ زمزم شده است شب تودیع پیمبر، شهدا می‌گفتند: آه از این صبح قیامت، که مجسم شده است تا که بر چیده شد از روی زمین سایهٔ وحی آسمان، ابری و آشفته و درهم شده است مجتبی گلشنی از لاله به لب، کرد وداع داغ او، داغ دل عالم و آدم شده است باغ، لبریز شد از زمزمهٔ یاس کبود لاله، دل تنگ‌تر از حجلهٔ ماتم شده است میهمانی، که خراسان شد از او باغ بهشت میزبان غم او عیسی مریم شده است از همان روز، که زد سکّه به نامش در طوس شب، پی کشتن خورشید مصمم شده است تا بسوزد دل ذریهٔ زهرای بتول زهر در ساغر انگور فراهم شده است راستی تا بزند بوسه بر ایوان طلا کمر چرخ به تعظیم شما خم شده است پایتخت دل صاحب‌نظران است این‌جا مشهد انگشت‌نمای همه عالم شده است گر چه بسیار خطا دیده‌ای از ما، اما سایهٔ مهر تو، کی از سرِ ما کم شده است؟ گر چه من ذرّهٔ ناقابلم ای شمس شموس! باز پیوند من و عشق تو محکم شده است 🔸شاعر: ___________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
درد و دل های من فراوان است بگذریم از شما چه پنهان است پیش تو هر کسی که مهمان است درد هایش نگفته درمان است پسری کور گنبدت را دید دختری کر صدات را فهمید با چه نازی در آسمان چرخید کفتری که به روی ایوان ست بسته ام دل به مهر تو تنها جز تو من را کسی نشد مولا شمسِ تبریز مالِ مولانا شمس من ساکن خراسان است نور تو می درد سیاهی را نچشم طعمِ بی پناهی را بر سرش کرده تاج شاهی را هر کسی که گدای سلطان است باز هم آمدم پناهم ده زائر مشهدم پناهم ده من اگر چه بدم پناهم ده دلم از کرده اش پشیمان است در حرم تا که آب نوشیدم لب خشک حسین را دیدم مردم از شرم تا که فهمیدم گفته مقتل ذبیح العطشان است خویش را باز سینه زن کردم یاد ارباب بی کفن کردم من نوکر سیاه تن کردم شاه عالم به خاک عریان است 🔸شاعر: _______________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
یا غریب الغربا ما همه انصار توایم تو شه عالم و ما سائل دربار توایم سفره ی جود تو گسترده و ما محتاجیم لطفی ای یوسف زهرا که خریدار توایم دردمندان جهان بر در تو محتاجند چاره ای ساز طبیبانه، که بیمار توایم پرچم گنبد تو عزت ملک عجم است ای عجب غافل از الطاف سزاوار توایم ای شه عقده گشا عقده ی دل را وا کن جلوه در جان بنما عاشق دیدار توایم فخر در روز قیامت به ملائک بکنیم که به کویت رَهِمان دادی و زوّار توایم 🔸شاعر: _______________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
دم به دم تا همیشه قلب پدر با نفس‌های تو هماهنگ است روز و شب قاصدک خبر می‌داد دل بابا برای تو تنگ است تو تمام وجود بابایی او ولی از وجود خود دور است بی‌تو هر لحظه قطره در قطره اشک او دانه‌های انگور است چه فراقی خدا! که از وصفش دل واژه، دل قلم خون است لحظه لحظه نفس نفس بی‌تو دم او زهر و بازدم خون است می‌نویسم ولی نمی‌دانم پای این روضه تا کجا بکشد می‌نویسم ولی خدا نکند پدرت روی سر عبا بکشد مو به مو مثل شام گیسویت چله‌ی تاک هم پریشان است اشک تو روی جسم او یعنی غسل باران به دست باران است پیکرش غرق گل شد اما باز گریه کردی دلت کجاها رفت لحظه‌ای چشم بستی و دیدی تیغ و شمشیر و نیزه بالا رفت روضه‌خوان پدر شدی آن دم یک طرف قلب خیمه‌ها می‌سوخت آن طرف روی نیزه‌ها دیدی سر خورشیدِ کربلا می‌سوخت بی‌گمان موقع کفن کردن بین دستان تو کفن لرزید چه کشیده‌ست آن امامی که عشق را بین بوریا پیچید 🔸شاعر: _______________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
من دست خالی آمدم ، دست من و دامان تو سرتا به پا درد و غمم، درد من و درمان تو  تو هر چه خوبی من بدم ، بیهوده بر هر در زدم  آخر به این در آمدم ،باشم کنار خوان تو  از هر دری من رانده ام ، من رانده ی وامانده ام  یا خوانده یا نا خوانده ام ،اکنون منم مهمان تو  پای من از ره خسته شد، بال و پرم بشکسته شد هر در به رویم بسته شد، جز درگه احسان تو  گفتم منم در می زنم ،گفتی به تو سر می زنم  من هم مکرر می زنم ،کو عهد و کو پیمان تو؟  سوی تو رو آورده ام، ای خم سبو آورده ام  من آبرو آورده ام، کو لطف بی پایان تو؟  حال من گوشه نشین، با گوشه ی چشمی ببین  جز سایه ی پر مهرتان، جایی ندارم جان تو  من خدمتی ننموده ام، دانم بسی آلوده ام اما به عمری بوده ام، چون خار در بستان تو 🔸شاعر: _______________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
لب خشک و داغی که در سینه دارم سبب شد که گودال یادم بیاید اباصلت! آبی بزن کوچه‌ها را قرارست امشب جوادم بیاید قرار است امشب شود طوس، مشهد شود قبله‌گاه غریبان مزارم اگر چه غریبی شبیه حسینم ولی خواهری نیست اینجا کنارم به دعبل بگو شعر کامل شد اینجا «و قبرٍ بطوس»ی که خواندم برایش بگو این نفس‌های آخر هم اشکم روان است از بیت کرب وبلایش از آن زهر بی‌رحم پیچیده‌ام من به خود مثل زهرای پشت در از درد شفا بخش هر دردم از بس که خواندم در آن لحظه‌ها روضه‌ی مادر از درد بلا نیست جز عافیت عاشقان را تسلای دردم نگاه طبیب است من آن ناخدایم که غرق خدایم «رضا»یم، رضایم رضای حبیب است شدم شمس ایمان و آیینه ی عشق به هر قلب تاریک بخشیده ام نور کُند هر که، هر جا هوای ضریحم دلش را در آغوش می‌گیرم از دور شدم آسمان، پیش روی کبوتر رسیدم که هر آهو آزاد باشد چه جای غم آن زائر خسته ام را اگر در پناه گهرشاد باشد اباصلت آبی بزن کوچه‌ها را به یادِ سواری که با ذوالفقارش بیاید سحر تا بگردند دورش خراسان و یاران چشم انتظارش 🔸شاعر: _______________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
وقتی که قال در حرمت حال می شود دست دعا به شانه ی من بال می شود   در این همه مریض یکی را شفا مده تقصیر توست این همه جنجال می شود   بر راه زائران تو کردیم گریه ها این آبروی ماست که پامال می شود   از توبه در حریم تو ما هم ملک شدیم آدم در این محیط سبک بال می شود   این نامه نیست بر پر و بال کبوتران خون دل است سوی تو ارسال می شود   آباد شد کسی که ز گریه خراب شد خوشحال آنکه پیش تو بد حال می شود   هر کس نمی رسد به در آفتاب او معنی اگر چه نیز بود کال می شود 🔸شاعر: _______________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
🌷🌷🌷 ✅بنداول دوماه گفتیم حسین و می زدیم سینه به این امید که زهرا مارو می بینه حسین جانم 2 دوماه برتن لباس ماتمش کردیم دوماه گریه برای هر غمش کردیم حسین جانم دوماه بودیم میون روضه ها دلخون دوماه گفتیم حسین با چشمای گریون حسین جانم 2 دوماه بودیم همه هم ناله با زینب (س) دوماه گفتیم با بغض و گریه یا زینب (س) حسین جانم 🔘➖➖➖➖➖🔘 ✅بنددوم دوماهه من که کارم غصه و غم بود خدارو شکر غم من از محرم بود حسین جانم دوماه بود که دل شیعه پریشون بود دوماه بود که چشامون کاسه ی خون بود حسین جانم خدا حافظ سیاهی های ماه غم خدا حافظ علم ها تکیه و پرچم خدا حافظ 2 خداحافظ نوار مرزی مهران خداحافظ هیاهوی عزاداران خدا حافظ خداحافظ تموم موکبای راه خداحافظ حسینی های کرمانشاه خدا حافظ خداحافظ دل شیدایی ارباب خداحافظ بساط چایی ارباب 🔘➖➖➖➖➖🔘 ✅بندسوم حلالم کن* که از غصه ت نمردم من حلالم کن*که تو روضت نمردم من حلالم کن 2 بزار اقا *که از عشق تو پرباشم قبولم کن *منم مثل یه حر باشم قبولم کن حسین جانم زمین خوردم*بلندم کردی ای اقا خداییش که *تو خیلی مردی ای اقا بذارآقا *همیشه نوکرت باشم تامن زندم*غلام اکبرت باشم حسین جانم نکن ردم *که بی تو پر ز تشویشم که من بی تو*تو این دنیا تلف می شم حسین جانم دیدم با پا *تورو که پشت و رو می کرد دیدم نیره *به پهلوت که فرو می کرد حسینم رو *دیدم که دست و پا می زد وقتی ضربه *با خنجر از قفا می زد بمیرم من با هر ضربه*دلم کنده می شد از جا دیدم داره *میاد از راه دور زهرا بمیرم من تو رفتی و *موندم من بین این اوباش موندم تنها *با این نا محرما داداش تو رفتی و *کنیز گفتن به دختر ها رسید دسته *نامحرم ها به معجر ها تو رفتی و*منو بردن تو بازار ها من و بردن *حسین در بین انظار ها 💠💠💠2️⃣8️⃣0️⃣💠💠💠 _________ نفس پیام کیانی
💟. دعای خروج از ماه صفر 💟 🌹فراموش نشه؛همه رادعاکنید🌹 💚بسم الله الرحمن الرحیم💚 یا سَیّدُ یا سَیّدُ یا صَمَدُ یا مَنْ لَهُ الْمُسْتَنَدُ اِجْعَلْ لی فَرَجاً وَ مَخْرَجاً مَمّا اَنا فیهِ وَاکْفِنی فِیهِ وَ اَعُوذُ بِکَ بِسْمِ اللهِ التّامّاتِ یا اَللهُ یا اَللهُ یا اَللهُ یا رَحْمنُ یا رَحْمنُ یا رَحیمُ یا خالِقُ یا رازِقُ یا بارِیُ یا اَوَّلُ یا آخِرُ یا ظاهِرُ یا باطِنُ یا مالِکُ یا قادِرُ یا واهِبُ یا وَهّابُ یا تَوّابُ یا حَکیمُ یا سَمیعُ یا بَصیرُ یا غَفورُ یا رَحیمُ یا غافِرُ یا شَکُورُ یا عالِمُ یا عادِلُ یا کَریمُ یا رَحیمُ یا وَدودُ یا غَفورُ یا رَؤفُ یا وِتْرُ یا مُغیثُ یا مُجیبُ یا حَبیبُ یا مُنیبُ یا رَقیبُ یا مَعیدُ یا حافِظُ یا قابِضُ یا حَیُّ یا مُعینُ یا مُبینُ یا جَلیلُ یا جَمیلُ یا کَفیلُ یا وَکیلُ یا دَلیلُ یا حَیُّ یا قَیّومُ یا جَبّارُ یا غَفّارُ یا حَنّانُ یا مَنّانُ یا دَیّانُ یا غُفْرانُ یا بُرْهانُ یا سُبْحانُ یا مُسْتَعانُ یا سُلْطانُ یا اَمینُ یا مُؤمِنُ یا مُتَکَبّ‍ِرُ یا شَکُورُ یا عَزیزُ یا عَلیُّ یا ‍وَفِیُّ یا قَویُّ یا غَنیُّ یا مُحِقُّ یا اَمینُ. (آمین یا رب العالمين)
ازقیل و قالِ هر دو جهانم رها، حسین! شادم که مبتلای غمم با شما حسین! ازمن دو ماه نوکری ام را قبول کن نوکر دلش خوش است به این گریه ها حسین
‍ : هدیه به حضرت زهرا صلوات شور ترکیبی امام حسین ع شعر وسبک :رضا نصابی به نفس حاج رضا غلام پور نفس من تو سینه میزنه دم توی قلبم به عشق حسین توی بند بنددلم تو وجودم روی قلبم نوشته حسین شبا تو خوابم میبینم خواب گنبد طلا میبینم یه روز اقا من و بردی کربلا تاکنارحرمت خودم و میرسونم از زبون زینبت برات ارباب میخونم اگر کشتن چرا ابت ندادن تورا زان در نایابت ندادن اگر کشتن چرا خاکت نکردن کفن بر جسم صد چاکت نکردن نفس من توسینه میزنه دم توی قلبم توی سینم به عشقه حسین روی بند بند دلم روی قلبم روی سینم نوشته حسین به عشق پاک تو اقا پارو ابرا میزارم هرجایی بگم حسین مثل بارون میبارم ارزوم اینه اقا یه روزی تو حرمت اونجا روضه بخونم اقا به عشقه اکبرت جوانان بنی هاشم بیایید علی را بر در خیمه رسانید خدا داند که من طاقت ندارم علی را بر در خیمه رسانم نفس من تو سینه میزنه دم توی سینم به عشقه حسین روی بند بند دلم روی قلبم روی سینم نوشته حسین شبا تو خوابم میبنم با دلی زارو حزین اومدیم تو ضریح پسر ام البنین الهی دسته جمی همه کربلا میریم توی بین الحرمین دم عباس میگیریم سقای دشت کربلا ابالفضل ابالفضل دستش شداز پیکر جدا ابالفضل ابا الفضل: رضا نصابی
هدیه به حضرت زهرا صلوات زمینه و زمزمه یا شور حضرت زهرا قسمت نبود که برای من ثمر بشی تو برای من سحر بشی تو برای من پسر بشی تو قرار بودش که مثل حسن توهم پسر شی مثل علی تو با جگر شی عصای پیریه پدر شی لالالالایی لالا لالا لالا لالایی بای ذنبه قتلت ای عزیزه مادر نیومده شدی تو پر پر شدی شهیده راه حیدر صدا زدم من فضه خضینی پشت اون در حیا نکردن از پیمبر بستن طناب به دسته حیدر لالالالایی لالا لالا لالا لالایی لگد به در زد اون مرد بی حیا تورو کشت با ضربه های پا تو رو کشت نیومده دنیا تورو کشت اغوشه من شد عزیزه جونم قتلگاهت چی بود اخه جرم و گناهت خاموش شدش چه زود نگاهت لالالالایی برات بمیرم ای عزیزم میونه اتیش غنچه ی پرپرم می سوختش این قلبه مضطرم می سوختش گوشه ی معجرم می سوختش مسمار گرفتش راه نفس کشیدن رو تا اسمون پریدن رو راه نفس کشیدن رو لالالالایی برات بمیرم ای عزیزم رضا نصابی https://t.me/rozeneshinan
مادری از نفس افتاده و غوغا شده است وسط همهمه گم ناله زهرا شده است فی بیوت اذن الله فراموش شد و پای آلوده ترین ها به حرم وا شده است آتشی که همه جا آب زمینش زده است بانی سوختن ِ خانه دریا شده است بین این چل نفر و آتش و مسمار و غلاف بر سر کشتن ریحانه چه دعوا شده است ناله زد فضه خذینی پسرم را کشتند یل شش ماهه فدای سر بابا شده است دست خیبر شکن و بند ؟ خدا رحم کند قامت فاطمه از شرم علی تا شده است ای یهودی مدینه تو مسلمانی کن اسدالله ، درین معرکه تنها شده است فتنه قد کرده عَلَم ، غیر دو تن یا که سه تن همه ی شهر درین حادثه رسوا شده است معجر فاطمه یک بار دگر غوغا کرد بند با معجزه از دست علی وا شده است بند شد باز ولی حرمت سادات شکست وقت دلواپسی زینب کبری شده است 🔸شاعر: _______________________________ ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————